جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "leaf dry weight" در نشریات گروه "زراعت"
تکرار جستجوی کلیدواژه «leaf dry weight» در نشریات گروه «کشاورزی»-
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر کاربرد هیومیک اسید و عصاره جلبک دریایی بر رشد، عملکرد و اجزای عملکرد کینوا تحت شرایط تنش خشکی در سال 1398-1397 در دو مکان مختلف، شهرستان قصرشیرین و دالاهو بهصورت کرت های یک بار خردشده با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل سه تیمار آبیاری (آبیاری کامل، قطع آبیاری در ابتدای گلدهی و قطع آبیاری در ابتدای شروع پرشدن دانه) و تیمارهای محلول پاشی با مقادیر مختلف هیومیک اسید (محلول پاشی به مقدار 5/1 کیلوگرم در هکتار و 2 کیلوگرم در هکتار) و عصاره جلبک دریایی (محلول پاشی به مقدار 1 کیلوگرم در هکتار و 5/1 کیلوگرم در هکتار) به همراه یک تیمار شاهد بودند. نتایج نشان داد که در منطقه دالاهو در شرایط عدم تنش خشکی عملکرد بذر معادل 78/24 درصد بیش تر از منطقه قصرشیرین بود. عملکرد بذر در تیمارهای مختلف آبیاری، تحت تاثیر تیمارهای محلول پاشی نشان داد که در تمامی تیمارهای آبیاری، تاثیر محلول پاشی هیومیکاسید و عصاره جلبک بر عملکرد بذر نسبت به شاهد مثبت بود. در شرایط آبیاری کامل بیش ترین عملکرد بذر با محلول پاشی هیومیک اسید بهدست آمد. درحالی که در تیمارهای قطع آبیاری تاثیر عصاره جلبک دریایی روی عملکرد بذر بهتر از هیومیک اسید بود. وزن هزاردانه در کینوای تولیدشده در منطقه دالاهو بیش تر از منطقه قصرشیرین بود ولی در هر دو منطقه تنش خشکی موجب کاهش وزن هزاردانه شد. در تمامی تیمارهای آبیاری کاربرد هیومیک اسید و عصاره جلبک موجب افزایش وزن هزاردانه شد.کلید واژگان: شاخص برداشت, عملکرد بذر, محلول پاشی, وزن خشک برگ, وزن هزار دانهThis study attempts to investigate the effect of application of humic acid and seaweed extract on morphology, growth, yield, and yield components of quinoa under drought stress in 2018-2019 in two different locations, Qasr Shirin and Dalahou. It has been performed as split plots in a randomized complete block design with 4 replications. Experimental treatments include three irrigation treatments (full irrigation, irrigation cut-off at the beginning of flowering and irrigation cut-off at the beginning of seed filling) and foliar spraying treatments with different amounts of humic acid (foliar application at the rate of 1.5 kg / ha and 2 Kg / ha) and seaweed extract (foliar application at 1 kg / ha and 1.5 kg / ha) along with a control treatment. Results show that seed yield in Dalahou region under normal condation has been 24.78% higher than Qasrshirin region. Seed yield in different irrigation treatments under the influence of foliar application show that in all irrigation treatments, the effect of foliar application of humic acid and seaweed extract on seed yield has been positive compared to the control. In full irrigation conditions, the highest seed yield is obtained from foliar application of humic acid, while in irrigation cut-off treatments, the effect of seaweed extract on seed yield has been better than humic acid. The weight of 1000 seeds in quinoa produced in Dalahu region has been more than Qasrshirin region but in both regions drought stress has reduced the 1000 seeds weight. In all irrigation treatments, application of humic acid and algae extract has increased 1000-seed weight.Keywords: 1000-Seed weight, Foliar Application, harvest index, Leaf dry weight, Seed yield
-
اکسین تولید شده توسط باکتری های محرک رشد در ریزوسفر گندم می تواند به بهبود عملکرد آن در شرایط بروز تنش کم آبی کمک کند. با توجه به وقوع تنش های کم آبی در کشور و تاثیر سوء آن بر عملکرد گندم، جهت بررسی این موضوع آزمایشی گلخانه ای به روش هیدروپونیک به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با تیمارهایی شامل دو نوع باکتری محرک رشد (Bacillus simplex 40، Bacillus simplex 52)، دو سطح رطوبتی (50 و 80 درصد ظرفیت نگهداری آب در پرلیت) و دو سطح تریپتوفان (کاربرد و عدم کاربرد) در سه تکرار در سال 1398 در دانشگاه مراغه طراحی شد. نتایج به دست آمده نشان دادند که در شرایط تنش رطوبتی 50 درصد ظرفیت زراعی کاربرد تریپتوفان بدون مایه زنی باکتریایی باعث افت 5 درصد عملکرد ماده خشک گندم شد. مایه زنی باکتری Bacillus simplex 40 بدون کاربرد تریپتوفان در حالی باعث افزایش 25 درصد این صفت شد، که افزودن تریپتوفان باعث کاهش 17 درصد عملکرد این صفت نسبت به این تیمار شد. تحت شرایط تنش فعالیت آنزیم کاتالاز در تیمارهای مایه زنی شده با باکتری Bacillus simplex 40 نسبت به شاهد 33 درصد و فعالیت آنزیم گایاکول پراکسیداز 2/3 برابر افزایش فعالیت داشت. از این رو، با استناد به یافته های این پژوهش به لحاظ فیزیولوژیکی باکتری مذکور توانست با بهبود سیستم آنتی اکسیدانی در شرایط بروز تنش اکسیداتیو منتج از تنش رطوبتی باعث بهبود عملکرد ماده خشک شود. کاربرد تریپتوفان تاثیر چشمگیری بر افت عملکرد داشت که می توان این موضوع را ناشی از زیادی کاربرد غلظت آن 100 میلی گرم بر لیتر و ایجاد اختلال هورمونی در گندم دانست.
کلید واژگان: اکسین میکروبی, وزن خشک برگ, کاتالاز, گایاکول پراکسیدازAuxin produced by plant growth-promoting bacteria (PGPR) in the wheat rhizosphere, can improve plant yield under water deficit stress condition. To investigate this issue, a completely randomized factorial design with three replications was conducted under greenhouse condition at the University of Maragheh, Eastern-Azarbayjan, Iran during 2019. Treatments were two types of growth-promoting bacteria (Bacillus simplex 40, Bacillus simplex 52); two moisture levels (50% and 80% of water holding capacity in perlite) and two levels of tryptophan (0 mg L-1 and 100 mg L-1). Under the condition of 50% of water holding capacity, the application of tryptophan without bacterial inoculation decreased wheat dry matter yield by 5%. Inoculation of Bacillus simplex 40 in the absence of tryptophan led to 25% increase in wheat dry matter yield while application of tryptophan reduced the trait by 17%. Under the stress condition, catalase enzyme activity increased by 33% and guaiacol peroxidase activity increased by 2.3% in inoculation treatments compared to control treatments. In conclusion, bacterial inoculation was able to increase wheat dry matter yield by improving the wheat antioxidant system under drought-induced oxidative stress. Furthermore, the decrease in wheat dry matter in the presence of tryptophan treatment may be attributed to probable hormonal disorders in wheat caused by high concentration of applied tryptophan.
Keywords: Microbial auxin, Leaf dry weight, Catalase, Guaiacol peroxidase -
Effect of Nitrogen and Cytokinin on Quantitative and Qualitative Yield of Thyme (Thymus vulgaris L.)In order to investigate the effect of nitrogen and cytokinin on the quantitative and qualitative characteristics of thyme, a three-year factorial experiment was conducted at Razi University based on a randomized complete block design with 3 replications. Factors included nitrogen levels (0, 50 and 100 kg N/ha) and cytokinin concentrations (0, 100, 200 and 400 μM). The results of analysis of variance showed that the interaction effect of nitrogen × cytokinin on plant height, number of branches, leaf, stem and whole plant dry weights, essential oil percentage and yield was significant (p ≤0.01). With increasing the amount of nitrogen and cytokinin, all the studied traits (except harvest index) increased significantly compared to the control. The highest plant height and number of branches were obtained in the treatment of 100 kg N/ha × 400 μM cytokinin. The treatment of 100 kg N/ha × 100 μM cytokinin resulted the highest production of dry weights of leaf (3287 kg/ha), stem (3110 kg/ha) and whole plant (6398 kg/ha); aproximately 60.5, 59.8 and 60.9% more than the control treatment, respectively. Also, the highest percentage of essential oil (2.45 %) was obtained by applying 50 kg N/ha × 400 μM cytokinin. Application of 100 kg N/ha and foliar application of 200 μM resulted in the highest essential oil yield (77.60 kg/ha). In general, the results of this experiment showed that the quantitative and qualitative yield of thyme can be increased by consuming the appropriate amount of nitrogen and cytokinin.Keywords: Essential oil, Fertilizer, hormone, leaf dry weight
-
به منظور بررسی اثر همزیستی قارچهای اندوفیت و محلول پاشی پلی آمین اسپرمیدین بر شاخص های رشدی و فیزیولوژیک گیاه دارویی استویا در شرایط تنش شوری، آزمایش گلخانه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل تنش شوری (صفر، 6 و 12 دسی زیمنس بر متر)، تیمار همزیستی قارچی [عدم تلقیح (شاهد)، تلقیح Piriformospora indica (Pi)، تلقیح Trichoderma virens (Trich) و تلقیح هم زمان دو قارچ (Pi+Trich)] و محلول پاشی اسپرمیدین (صفر، 0.75 و 1.5 میلی مولار) بود. نشاهای استویا پس از تلقیح با تیمارهای قارچی تا اواخر مرحله رویشی با آب معمولی و سپس به مدت دو هفته با تیمارهای آب شور که حاوی مخلوط آب دریای خزر و آب مقطر بود، آبیاری شدند. محلول پاشی اسپرمیدین یک هفته قبل از اعمال تنش شوری انجام شد. نتایج نشان داد در شرایط شور، همزیستی قارچی به ویژه Pi+Trich وزن خشک ساقه (64-40 درصد) و برگ (50-44 درصد)، محتوای نسبی آب برگ (30-5 درصد) و پرولین (64-40 درصد) را افزایش و نشت الکترولیت را (20-11 درصد) کاهش داد. محلول پاشی 0.75 میلی مولار اسپرمیدین نیز وزن خشک برگ و ارتفاع بوته را افزایش داد. از طرفی، همزیستی قارچی به ویژه Pi+Trich و محلول پاشی اسپرمیدین 0.75 میلی مولار منجر به افزایش محتوای نسبی آب برگ گردید. همچنین، محلول پاشی اسپرمیدین در هر دو غلظت 0.75 و 1.5 میلیمولار باعث افزایش و بکارگیری قارچ های اندوفیت به خصوص Pi+Trich منجر به کاهش محتوای قند به میزان 17 درصد شد. در سطوح شوری و تیمارهای قارچی، محلول پاشی اسپرمیدین به ویژه در غلظت 0.75 میلی مولار افزایش قطر ساقه (35-10 درصد) و سطح برگ (46-35 درصد) را به دنبال داشت. در مجموع، کاربرد قارچ های اندوفیت و محلول پاشی اسپرمیدین موجب بهبود تحمل گیاه به تنش شوری گردید.
کلید واژگان: آب شور, پرولین, قند محلول, نشت الکترولیت, وزن خشک برگ, همزیستی اندوفیتیIntroductionSalinity is one of the environmental abiotic stresses and most important factors limiting the growth and production of plants around the world, which dramatically affect various aspects of plant growth and development through anatomical, morphological and physiological changes (Siringam et al., 2011). Saline environments decrease the growth and yield characteristics of plants and increase some physiological properties such as proline content and electrolyte leakage (Noreen et al, 2010). On the other hand, in the recent years, the role of symbiotic fungi and polyamines in plants tolerance to environmental stress such as saline conditions are pronounced. Morever, due to the importance of medicinal plants, many researches of plant sciences have focused on the various aspects of the application of these plants (Vafadar et al., 2018). Therefore, the present study was conducted to investigate the growth and physiological response of stevia (Stevia rebaudiana Bertoni) medicinal plant to inoculation with endophytic fungi and foliar application of spermidine polyamine under salt stress conditions.
Materials and methodsThis experiment was conducted at research greenhouse of Genetics and Agricultural Biotechnology Institute of Tabarestan (GABIT) at Sari Agricultural Sciences and Natural Resources University using factorial arrangement based completely randomized design with three replicates in spring and summer of 2016. The treatment consisted of salinity in three levels (0, 6 and 12 dS/m), fungal symbiosis treatments including four levels [non-inoculated (control), inoculation with Piriformospora indica (Pi), inoculated with Trichoderma virens (Trich) and co-inoculation of two fungi (Pi+Trich)] and foliar application of spermidine in three levels (0, 0.75 and 1.5 mM). Seedlings of stevia after inoculation with fungi transfered to adaptation chamber for 40 days and then moved to the greenhouse. Plants were irrigated with tap water until the end of vegetative stage and then irrigated with saline water treatments containing mixture of distilled and Caspian sea water. The Spermidine was foliar applied one week before salinity stress. Two weeks after salinity stress, leaf samples were prepared to measure leaf relative water content (RWC), electrolyte leakage (EL), proline content and soluble sugars. Finally, the plants were removed from the pots and the growth and yield traits were measured.
Results and disscusionThe result showed that in saline conditions, endophytic symbiosis, especially Pi+Trich, increased the stem dry weight (40-64%) and leaf dry weight (44-50%), relative water content (5-30%) and proline content (40-64%), and reduced EL (11-20%). Also spraying 0.75 mM spermidine signiticantly increased both leaf dry weight and plant height. Fungal symbiosis, especially Pi+Trich, and spermidine 0.75 mM resulted in an increase in the RWC. Also, spraying with polyamine spermidine at both concentrations of 0.75 and 1.5 mM increased soluble sugars and inoculated with endophytic fungi, particularly co-inoculation of two fungi, led to a reduction in the content of sugar (17%) in the stevia leaf. At the most levels of salinity and fungal treatments, spermidine, especially at the rate of 0.75 mM, led to increase in stem diameter (10-35%) and leaf area (35-46%).
ConclusionIn general, the results of the present study indicated a negative effect of salinity on the growth and physiological characteristics of the stevia plants. However, inoculation of endophytic fungi, particularly co-inoculation of Pi and Trich, improved the growth and physiological parameters and ameliorated adverse effects of salinity in stevia plants. Morever, the spermidine (especially 0.75 mM) induced salt stress tolerance in stevia plants and showed a synergetic effects with endophytic fungi in terms of the mentioned parameters.
Keywords: Electrolyte leakage, Endophytic symbiosis, Leaf dry weight, Saline water, Soluble sugar -
در این پژوهش تاثیر محلول پاشی نانو ذره اکسید روی با سه غلظت (صفر، ppm 1000 و ppm 2000) بر پاسخ گیاه فلفل دلمه ای (.Capsicum annuum L) در سطوح شوری متفاوت (صفر، 25، 50 و 75 میلی مولار کلرید سدیم) بررسی و مطالعه شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در شرایط گلدانی انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد سطوح بالای شوری و نانو ذره اکسید روی باعث کاهش میزان کلروفیل، میزان کاروتنوئید، فنل کل، وزن خشک برگ ها، میزان پرولین، کاهش کربوهیدرات محلول کل، ارتفاع گیاه، قطر ساقه و فعالیت آنزیم کاتالاز شد، اما سطوح بالای شوری باعث افزایش میزان مالون دی آلدهید شد. با افزایش شدت تنش شوری (50 میلی مولار)، میزان کربوهیدرات محلول افزایش یافته و با ادامه روند افزایش تنش به 75 میلی مولار شوری در این آزمایش میزان کربوهیدرات محلول کاهش یافت. اثر متقابل شوری و نانو ذره اکسید روی بر میزان کلروفیل، پرولین، مالون دی آلدهید، فنل کل، کربوهیدرات محلول، وزن خشک برگ ها و کاروتنوئید معنی دار بود. نتایج این آزمایش نشان داد که محلول پاشی روی به شکل نانو ذرات تا حدودی آسیب های ناشی از شوری را کاهش می دهد.کلید واژگان: شاخص کلروفیل, کاروتنوئید, مالون دی آلدهید, فنل کل و پرولینIn this study, the effect of spraying of Zinc oxide nanoparticles at three concentrations (0, 1000 and 2000 ppm) on the response of Capsicum annuum L. to different levels of salinity (0, 25, 50 and 75 mM NaCl) was evaluated. The experiment was carried out as factorial based on randomized complete block design with four replications in pot culture conditions. The high concentration of salt and Zinc oxide nanoparticles reduced the amount of chlorophyll, carotenoids, total phenol, leaf dry weight, proline content, total soluble carbohydrate, plant height, stem diameter and catalase enzyme activity but increased the amount of malondealdehyde (MDA). Rising the salinity level to 50 mM, increased the soluble carbohydrates content but further increase to 75 mM salinity led to decrease in the soluble carbohydrates content. The interaction of salinity and Zinc oxide nanoparticles was significant on chlorophyll, proline, malondealdehyde (MDA), total phenol, carotenoids, and soluble carbohydrates concentrations, and leaf dry weight. The result of this experiment showed that Zinc oxide foliar application in the form of nanoparticles is potent to reduce the damages of salinity to pepper.Keywords: salinity stress, chlorophyll index, carotenoid, MDA, CAT, total phenol, leaf dry weight, proline
-
به منظور تخمین سطح برگ سبز با استفاده از روابط آن با سایر صفات رویشی، آزمایشی با استفاده از دو رقم باقلا (رقم متداول برکت و رقم جدید فرانسه)، سه فاصله بین ردیف (25، 50 و 75سانتی متر) و دو فاصله روی ردیف (8 و 15سانتی متر) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی90 1389 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان به اجرا درآمد. نمونه گیری برای اندازه گیری سطح برگ و وزن خشک برگ سبز و زرد به تفکیک طی فصل رشد با فوصل زمانی 7 تا 15روز (بسته به شرایط دمایی و سرعت رشد بوته ها) انجام شد. نتایج نشان داد که رابطه سطح برگ با وزن خشک برگ و وزن خشک کل بوته تحت تاثیر رقم، فاصله بین ردیف و فاصله روی ردیف نگرفت. بنابراین می توان برای رابطه سطح برگ با وزن خشک برگ و وزن خشک کل بوته در تمام تیمارها از یک معادله استفاده کرد. علاوه بر این، با توجه به این که رابطه سطح برگ با وزن خشک برگ سبز و تعداد گره در ساقه دارای ضریب تبیین بالاتر (98/0) و جذر میانگین مربعات کوچک تر (05/1) و در نتیجه دقت برآورد بالاتری نسبت به صفات دیگر بود، پیشنهاد می شود از رابطه بین سطح برگ سبز و وزن خشک برگ سبز (رابطه دوتکه ای) برای برآورد سطح برگ سبز سریع، آسان، کم هزینه و با دقتی قابل قبول استفاده شود. همچنین از این رابطه می توان در مدل های شبیه سازی باقلا نیز به منظور پیش بینی سطح برگ سبز باقلا استفاده کرد.کلید واژگان: ارتفاع بوته, باقلا, روابط آلومتریک, سطح برگ, وزن خشک برگIntroductionSince the leaves are the main source of production of photosynthetic substances in plants, dry matter production and crop yield potential is largely depend on the leaf surface, and many environmental changes affect growth and yield through changes in leaf area. Hence, green leaf area per plant and leaf area index measure in almost all studies of crop physiology to understand the mechanism of yield alteration. However, measurement of leaf area compared with other traits such as plant height and total plant dry weight is very difficult, precise instruments and spend more time and cost. Therefore, according to the allometric relationships in plants, extensive studies were done to find the relationship between leaf area and other plant traits that their measurement is easier, faster and cheaper, and does not require expensive equipment. Allometric relationships in plants reveal changes in the growth of an organ of plant than to all or another part or organ of plant. The leaf area in plant as main source of photosynthetic substances closely associated with the growth and yield. Thus, it is usually measured for justifying variations of the growth and yield. Due to the difficulty, time consuming and requires devices to measure leaf area, an alternative approach for measuring the leaf area is the use of allometric relationships between leaf area and traits that their measuring is easy and quick and requires no expensive equipment. This study aimed to obtain the allometric relationships between green leaf area and a number of vegetative attributes such as number of leaves per main stem, green leaf dry weight, total dry weight of vegetative parts of plant. Allometric equations was used successfully to calculate leaf area in various crops such as cotton, wheat, chickpea, faba bean, peanuts, soybean and sweet sorghum. The effects of three factors cultivar, inter and intra row spacing on the allometric relationships were examined.Materials & MethodsThis experiment was conducted using two cultivars of faba bean (a conventional, Barecat and a new cultivar, French), three inter row spacing (25, 50 and 75 cm) and two intra row spacing (8 and 15 inches) in a randomized complete block design with 4 replications in the farm of Gorgan University of Agricultural Sciences and Natural Resources during 2010 2011 growing season. Sampling to measure the green leaf area and leaf dry weight and other vegetative traits during the growing season was carried out with intervals of 7 to 15 days (depending on the temperature and rate of plant growth). Different mathematical functions were fitted to the data to obtain allometric relationships. To compare the accuracy of the equations, coefficient of determination (R2) and root mean square error (RMSE) were used. Higher coefficient of determination, and lower coefficient of variation and root mean square error reflects the higher accuracy of the equation to describe allometric relationships.Results & DiscussionAccording to the results of this experiment, the relationship between leaf area and leaf dry weight and total plant dry weight in faba bean was not affected by cultivar, inter and intra row spacing, statistically. Thus, an equation was fitted to leaf area data against leaf dry weight or total plant dry weight in all treatment (both cultivars and all inter and intra row spacing). Also, results of this study showed that the relationship between green leaf area and leaf dry weight as well as number of nodes per main stem has higher coefficient of determination (0.98 for green leaf dry weight, and 0.98 and 0.95 for node number per main stem in 8 and 15 cm intra row spacing, respectively) and lower the root mean square (1.05 for green leaf dry weight, and 1.08 and 1.064 for node number per main stem in 8 and 15 cm intra row spacing, respectively) than other traits.ConclusionSince the relationship between green leaf area and green leaf dry weight per plant had a higher coefficient of determination (0.98) as well as smaller root mean square (1.05) than other traits including leaf number per main stem, as well as the ease of measuring the green leaf dry weight, it is suggested that the relationship between leaf area and leaf dry weight (a segmented relationship) is used to estimate green leaf area during the growing season in faba bean. Also, this relationship can be used to predict faba bean leaf area with sufficient accuracy in the simulation models.Keywords: Allometric relationships, Faba bean, Leaf area, Leaf dry weight, Plant height
-
عصاره خام گیاه استویا حاوی ماده شیرین کننده ای است که از برگ های این گیاه بدست می آید و به عنوان یک شیرین کننده کم کالری مورد استفاده قرار می گیرد. این آزمایش گلدانی با هدف مطاالعه اثر سطح تنش غرقاب ، مدت غرقاب و کود نیتروژن بر رشد اندام های هوایی گیاه استویا در دانشگاه گیلان در سال 1392 انجام شد. آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. سطوح تنش غرقاب شامل (صفر، 5- و 10- سانتی متر از سطح خاک و آبیاری نرمال بر اساس نیاز گیاه به عنوان شاهد)، مدت غرقاب ( دو و چهار روز) و دو سطح کودی شامل (صفر و شش در هزار محلول نیتروژن با منشا اوره) به صورت محلول پاشی بود. نتایج نشان داد که کاربرد کود نیتروژن در شرایط تنش غرقاب منجر به بهبود صفات اندازه گیری شده شامل ارتفاع، درصد برگ، وزن مخصوص برگ و وزن خشک برگ شد. برهم کنش کود نیتروژن و مدت غرقاب نشان داد که با افزایش مدت غرقاب از دو روز به چهار روز کاربرد کود نیتروژن منجر به بهبود %14 وزن خشک برگ، %11 وزن مخصوص برگ و 4.5% برگی بودن نسبت به تیمار عدم کاربرد کود شد. همچنین برهم کنش کود نیتروژن و سطح غرقاب نیز نشان داد که در سطح غرقاب 10- سانتی متر، کاربرد کود نیتروژن منجر به کاهش اثرات نامطلوب تنش شد به طوری که کاهش تعداد شاخه های جانبی و میزان وزن خشک برگ در سطح غرقاب 10- و بدون کاربرد کود نیتروژن در مقایسه با تیمار کاربرد کود نیتروژن به ترتیب نه و هشت درصد بیشتر بود. به طور خلاصه نتایج این آزمایش نشان داد که کاربرد کود نیتروژن در شرایط تنش غرقابی منجر به بهبود رشد اندام های هوایی استویا و کاهش اثر تنش غرقابی در گیاه استویا در شرائط رشت می شود.کلید واژگان: برگ استویا, سطوح نیتروژن, وزن خشک, وزن ویژه برگIntroductionStevia rebaudiana Bertoni in an ancient perennial shrub of South America, produces diterpene glycosides that are low-calorie sweetener sand about 300 times sweeter than saccharose (Savita et al., 2004). Stevia extracts, besides having therapeutic properties, contain a high level of sweetening compounds, known as steviole glycosides, which are thought to possess antioxidant, antimicrobial and antifungal activity. Stevia cultivation and production, especially in Iran, would further help those who have to restrict carbohydrate intake in their diet; to enjoy the sweet taste with minimal calories. In Iran, the best area that has the most similarity of favorable climate condition for Stevia cultivation is the north of Iran. However, poor soil aeration associated with excessive moisture usually influences plant establishment and growth negatively in this part of Iran. Heavy textured soils in northern regions of Iran are more susceptible to waterlogging after heavy rain, and hypoxia is likely to limit Stevia growth. Thus waterlogging is considered as one of the important limiting factors for Stevia cultivation in such regions. On the other hand, Oxidation-reduction systems in the soil, which are generally stable as long as the soil is bathed in oxygen, become unstable when the oxygen supply is restricted. Nitrate is stable in well-aerated soils but become unstable when the oxygen supply of the soil is cut off. Nitrogen is subjected to loss through denitrification because of the ability of facultative anaerobes to substitute nitrate for oxygen. Advantage can be taken from the reducing conditions in waterlogged soils to increase the utilization of nitrogen fertilizer. The objectives of the present experiment were to investigate the effects of waterlogging stress and the alleviation of the waterlogged damage by the application of nitrogen fertilizer in Stevia. Material andmethodsA greenhouse pot experiment was conducted in University of Guilan, in 2013. The experimental design was factorial using completely randomized design layout with three replications. Treatments included four waterlogging levels; (0, -5, -10 cm from soil surface and normal irrigation as control), in periods of 2 and 4 days of waterlogging and two levels of nitrogen (6‰ and no nitrogen spraying as control) by foliar spraying from source of urea. Because the economic organ of Stevia is its leaves samples were taken before flowering stage.Results and discussionResults showed that measured shoot traits including leaf percentage, leaf area density, specific leaf weight, leaf dry weight, leaf area, plant height, number of lateral branch, number of leaves were significantly different among treatments. Nitrogen application improved plant height (14%) (Bakhshandeh et al., 2016) but deceased leaf area density (14%) compared with control. Interaction of waterlogging duration and nitrogen fertilizer significantly influenced leaf percentage, specific leaf weight and leaf dry weight. During water logging period increase from two to four days, nitrogen application improved leaf percentage by 4.5%, specific leaf weight by 11%, and leaf dry weight by 14%. In addition, interaction between water logging level and nitrogen application significantly influenced specific leaf weight, number of lateral branch and leaf dry weight. For specific leaf weight in -5 cm water logging level, nitrogen fertilizer application resulted in 12% increase compared with the same water logging level but without nitrogen fertilizer. Nitrogen application under -10 cm water logging level improved the number of lateral branches by 9% compared with complete water logging level without nitrogen application. Also for leaf dry weight, nitrogen application under -10 cm water logging effect resulted in 11% increase compared with no nitrogen application. Generally, the results of this experiment show that nitrogen application under water logging stress improved growth features of Stevia although water logging stress reduce growth characteristics of Stevia. Nitrogen application under the highest waterlogging level improved leaf dry weight by 10% compared with no nitrogen application treatment. Because economic part of Stevia is its leaves, it is likely that nitrogen application under water logging stress improve this trait (Rashid et al., 2013).ConclusionResults of this experiment showed that although level and duration of flooding stress caused a reduction in stevia leaf production but nitrogen application can ameliorate the negative effects of the stress on this trait. Since leaf dry weight is the economical yield of stevia, N application will improve yield if this plant under flooding stressKeywords: Leaf dry weight, Nitrogen levels, Stevia leaf, Specific leaf weight
-
فراهمی مواد غذایی مورد نیاز گیاه و توانایی بهره مندی هرچه بیشتر از نور محیط، بر رشد و سنتز مواد موثره ی گیاهان دارویی اهمیت دارد. جهت بررسی تاثیر سطوح مختلف کودهای دامی و شیمیایی بر صفات موثر بر جذب نور و عصاره ی الکلی گیاه دارویی شاهدانه، آزمایشی در سال های زراعی 1393 و 1394 به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه ی تحقیقاتی دانشکده ی کشاورزی دانشگاه بیرجند انجام گرفت. تیمارهای مورد آزمایش شامل کود دامی (صفر، 10، 20 و 30 تن در هکتار کود گاوی پوسیده شده) به عنوان کرت اصلی و کود نیتروژن (صفر، 50 و 100 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار از منبع کود اوره) به همراه کود فسفر (صفر و 80 کیلوگرم فسفر خالص در هکتار از منبع کود سوپرفسفات تریپل) به صورت فاکتوریل به عنوان کرت فرعی بودند. صفات اندازه گیری شده در این تحقیق شامل ارتفاع و قطر ساقه، سطح و تعداد برگ، درصد نیتروژن برگ، درصد جذب نور، وزن خشک برگ و ساقه، درصد عصاره الکلی برگ و دانه بودند. نتایج آزمایش نشان داد که جذب نور بیشترین همبستگی را به ترتیب با تعداد برگ (**676/0) ، ارتفاع ساقه (**621/0) ، نیتروژن برگ (**543/0) و قطر ساقه (**481/0) داشت. افزایش وزن خشک برگ و ساقه تحت تاثیر کود دامی، نیتروژن و فسفر در افزایش درصد عصاره الکلی برگ و دانه موثر بود. کاربرد 30 تن در هکتار کود دامی و 100 کیلوگرم نیتروژن در هکتار به ترتیب با 12/20 و 22/20 درصد، بیشترین محتوای عصاره الکلی برگ شاهدانه را تولید نمودند. بیشترین عصاره الکلی دانه در تیمار تلفیقی 30 تن در هکتار کود دامی به همراه 80 کیلوگرم فسفر در هکتار به دست آمد. درمجموع یافته های این تحقیق نشان داد که در سطوح صفر، 10 و 20 تن در هکتار کود دامی با افزایش سطح نیتروژن، جذب نور در شاهدانه افزایش یافت و در تیمار 30 تن در هکتار کود دامی، کاربرد نیتروژن تا سطح 50 کیلوگرم در هکتار، جذب نور توسط گیاه را افزایش داد و با افزایش بیشتر سطح نیتروژن، جذب نور در شاهدانه کاهش یافت. کود دامی 30 تن در هکتار با تامین فسفر و نیتروژن مورد نیاز گیاه جهت افزایش عصاره الکلی برگ و دانه می تواند در کاهش مصرف کودهای شیمیایی فسفر و نیتروژن در شاهدانه موثر باشد.کلید واژگان: فسفر, کود گاوی, نیتروژن, وزن خشک برگ, وزن خشک ساقهIntroductionAvailability of nutrients needed by plants and ambient light are important in the growth and synthesis of active substance of medicinal plants. Various nutritional combinations have been assessed to study their effect on improving field management and production of medicinal plants. Nitrogen is often a limiting nutrient in plant growth in most agricultural soils. Nitrogen is a major component of chlorophyll, proteins, nucleic acid, vitamins and other organic compounds by which plants use sunlight energy to produce sugars from water and carbon dioxide (i.e., photosynthesis). It is also a major component of amino acids, the building units of proteins. Phosphorus is another element which has an important role in nearly every plant process that involves energy transfer. High-energy phosphate, contained in the chemical structures of adenosine diphosphate (ADP) and ATP, is the source of energy that drives the variety of chemical reactions within the plant. Nitrogen and phosphorus can be supplied through fertilizers or animal manure. Various studies show that combined use of manure and chemical fertilizers (as N, P and …) have positive effects on soil fertility and growth of plant as well as protecting the environment. Studies also show the effect of adequate nutrients on plant growth parameters, light absorption and biosynthesis in medicinal plants. Therefore, the present study was conducted to evaluate the effect of organic amendments enriched with chemical fertilizers (nitrogen and phosphorus) on effective traits in light absorption and alcoholic extract of hemp in two consecutive years in Birjand.Materials and MethodsTo study the effect of different levels of animal manure and chemical fertilizers, a split factorial experiment, based on complete randomized blocks design with three replications was conducted at the research Farm of Faculty of agriculture, University of Birjand, during 2013- 2014 growing seasons. Experimental factors include application of animal manure (well-rotted farmyard manure) at a rate of 0, 10, 20 and 30 ton ha-1 to the main plot. The sub plots were received nitrogen at rate of 0, 50 or 100 kg ha-1 (nitrogen in form of Urea) and phosphorus at rate of 0 or 80 kg ha-1 (P2O5 as triple superphosphate). Measured traits were shoot height and diameter, leaf area and leaf number, nitrogen percentage of leaf, canopy light absorption, shoot and leaf dry weights, percentage of extract of leaves and seeds. Nitrogen content of plants was determined by Kjeldahl method and light Absorption was measured by Sun scan. The data were statistically analyzed by SAS software (V. 9.1). Comparison of the means was performed using FLSD test at the 0.05 level of significant.Results and DiscussionThe results showed that canopy light absorption highly correlated with the leaf numbers (0.676**), shoot height (0.621**), nitrogen percentage of leaf (0.543**) and shoot diameter (0.481**) respectively. Application of 30 ton ha-1 of animal manure resulted in less efficiency in increasing shoot height and diameter, leaf area and number and nitrogen percentage of leaf. The absorption of light by plant was higher in treatments with higher nitrogen content in leaf. The study showed that weight of shoot and leaf following treatment increased by animal manure, nitrogen and phosphorus supplements, which subsequently increased final weight of extract from leaves and seeds.
Application of 30 ton ha-1 of animal manure and 100 kg ha-1 of nitrogen resulted in 20.1% and 20.2% increase in content of leaf extract respectively, while application of 100 kg ha-1 of nitrogen resulted in 20% increase in total weight of extracts from seeds. Seed extracts were also highly correlated with the dry weight of leaves. Therefore, the study suggests that adequate nutritional supplement to soil can increase plant growth and final weight of the leaf and seed extracts from plants. Most seed extract estimated in combined treatment of 30 ton ha-1 animal manure and 80 kg ha-1 of phosphorus. The rate of plant growth was lower in the first year compare to the second year, which can be due to higher salinity of soil and animal manure and temperature of germination in the first year.
Overall, the findings of this study showed that application of 30 ton ha-1 of animal manure can provide the plants with adequate level of nitrogen and phosphorus resulting in increased level of extracts of leaf and seed in hemp plant and can reduce the need for nitrogen and phosphorus fertilizers useKeywords: Cow manure, Leaf dry weight, Nitrogen, Phosphorus, Shoot dry weight -
به منظور برآورد اثر ژنتیکی برخی صفات زراعی شش ژنوتیپ توتون تیپ شرقی، در یک طرح دی آلل یکطرفه با یکدیگر در سال 1392 تلاقی داده شدند. در سال 1393 پانزده تلاقی نسل F1 به همراه شش لاین والدینی در مزرعه تحقیقاتی مرکز تحقیقات توتون ارومیه در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار کشت شدند. تعداد برگ، طول و عرض برگ، ارتفاع گیاه، قطر ساقه، فاصله میانگره، وزن تر برگ و وزن خشک برگ اندازه گیری و با استفاده از روش دوم گریفینگ و مدل اثر مخلوط B مورد تجزیه قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که بین ژنوتیپ ها از نظر صفات ارتفاع بوته، تعداد برگ و وزن تر برگ در سطح احتمال یک درصد و برای صفت وزن خشک برگ در سطح احتمال پنج درصد تفاوت معنی دار وجود داشت. ترکیب پذیری عمومی ژنوتیپ ها برای هر چهار صفت ذکر شده در سطح احتمال یک درصد معنی دار شد. همچنین ترکیب پذیری خصوصی برای ارتفاع بوته، تعداد برگ و وزن تر برگ در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود.کلید واژگان: ترکیب پذیری, پارامترهای ژنتیکی, تعداد برگ, وزن خشک برگTo estimate genetic parameters of agronomic traits in tobacco, six oriental-type tobacco varieties were crossed based on diallel mating system without reciprocals in 2013. F1 populations and six parental lines were planted using randomized complete block design with three replications in 2014 at research field of Urmia Tobacco Research Center, Urmia, Iran. Some charectristics including number of leaves, leaf length and width, plant height, stem diameter, internodes length, fresh leaf and dry weight were measured and analyzed using Griffing method II and mixed effect model B. Analysis of variance revealed significant differences (P≤0.01) between varieties for plant height, leaf number and fresh weight and for leaf dry weight (P≤0.05). General combining ability of varieties for all aforementioned traits was significant at the 1% probability level. Specific combining ability was also significant at the 1% probbaility level for plant height, leaf number and fresh weight. Both additive and non-additive (dominance) gene effects were involved in controlling of plant height, leaf number and fresh weight, however, additive gene effect controlled leaf dry weight. In general, the ratio of GCA to SCA was significant for all of the studied traits except leaf fresh weight which emphasizes the importance of additive effect in inheritance of this trait.Keywords: Combining ability, oriental-type tobacco, diallel crossing, genetic parameters, leaf number, leaf dry weight
-
سابقه و هدفزعفران (. Crocus sativus L) یکی از مهم ترین محصولات کشاورزی و دارویی ایران است که نقش مهمی در صادرات غیرنفتی دارد. در بیشتر مناطق کشور به علت نیاز آبی کم این محصول و سازگاری مناسب آن با شرایط محیطی، امکان کشت این گیاه وجود دارد. بنابراین، هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی اثر همزمان محلول پاشی هورمون جیبرلیک اسید و وزن بنه مادری بر صفات رویشی، زایشی و عملکرد گل گیاه زعفران بود.مواد و روش هااین تحقیق به منظور بررسی اثرهورمون جیبرلیک اسید و وزن بنه مادری بر شاخص های عملکرد گل و ویژگی های رشدی زعفران، به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با دو سطح اسید جیبرلیک (0 و 20 پی پی ام) و 3 سطح وزن بنه مادری (شامل گروه های وزنی 4-1/0(ریز) ، 8-1/4 (متوسط) و 12-1/8 گرم (درشت) در 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند، در سال 1395 اجرا گردید. صفات اندازهگیری شده شامل صفات مربوط به برگ (طول و وزن تر و خشک و کلروفیل برگ) و صفات گل (تعداد و عملکرد کل گل تر، متوسط طول کلاله و عملکرد کلاله تر و خشک) بود.یافته هانتایج نشان داد که وزن بنه مادری بر تمامی صفات گل موثر بود، به طوریکه بیشترین تعداد گل، عملکرد گل (به ترتیب 72/37 عدد گل در متر مربع، 59/6 گرم در متر مربع) ، متوسط وزن تر گل و متوسط وزن تر و خشک کلاله (به ترتیب 381/0 گرم و 025/0 و 0046/0 گرم) از تیمار بنه های درشت و کمترین آن ها از بنه های ریز مشاهده شد. همچنین افزایش وزن بنه، سبب بالا رفتن صفات مربوط به برگ (طول برگ، وزن تر و خشک برگ، کلروفیل a، b و کل برگ) شد، به گونه ای که بیشترین این صفات از تیمار بنه های درشت و کمترین آن از تیمار بنه های ریز حاصل شد. اثر اسید جیبرلیک نیز بر اکثر صفات رویشی برگ معنی دار بود، بطوریکه بیشترین میزان طول برگ (02/32 سانتی متر) ، تعداد برگ (28/6 عدد در بوته) ، متوسط وزن تر برگ (388/0 گرم) ، کلروفیل a (03/2 میلی گرم در گرم وزن تر) از تیمار مصرف جیبرلیک اسید بدست آمد. اسید جیبرلیک در صفات مربوط به گل، تنها بر تعداد گل اثرمعنی دار داشت، که باعث کاهش تعداد گل گردید. هم چنین نتایج برهم کنش تیمارها نشان داد، که بیشترین میزان کلروفیل b از برهمکنش، بنه های درشت و مصرف جیبرلیک اسید به دست آمد. بالاترین متوسط طول کلاله نیز از بنه های متوسط و عدم مصرف جیبرلیک اسید بدست آمد.نتیجه گیریبر اساس نتایج این تحقیق، بنه های مادری درشت (12-1/8 گرم) اثرات مثبتی بر خصوصیات رشدی، زایشی و عملکرد گل زعفران داشت، در حالیکه، کاربرد جیبرلیک اسید، تنها باعث بهبود صفات رویشی زعفران گردید و روی صفات مربوط به گل زعفران تاثیر معنی داری نداشت.کلید واژگان: تعداد گل, کلروفیل کل, وزن خشک برگBackground and objectivesSaffron is one of the most important crops and medicinal plants in Iran and plays an important role in non-oil exports of the country. Saffron is cultivated in most part of Iran, because of low water requirement and well adaptation to diverse environmental condition. Therefore, the present study is to investigate the effects of corm weights and gibberellic acid on yield and vegetative characteristics of saffron.Materials and methodsThe effects of applications of gibberellic acid hormone (GA) and mother weight corm on flower yield and growth characteristics of saffron were evaluated under field conditions. Treatments were tow levels of gibberellic acid (0 and 20 ppm) and three mother corm weights (0.1- 4, 4.1- 8 and 8.1- 12 g). The experiment was designed as factorial arrangement based on randomized complete block design with three replications at the Research station of Faculty of Agriculture University of Birjand during growing season of 2016-2017. The measured indices were included of leaf characteristics (leaf length, fresh and dry weight, chlorophyll a, b and total leaf) and flower characteristics (flower number and fresh total yield, average stigma length, stigma fresh and dry yield).ResultsThe results indicated that mother corm weight had significant effect on all flowering traits, so that the highest flowers number, flower yield (37.7% per m2,6.59 g. m-2), flowers fresh weight and stigma fresh weight (0.381 g, and 0.025) was observed from corm weight 8.1-12 g and the least of them was recorded from corm weight 0.1-4 g. Also, with increase corm weight, increased the leaf traits (leaf length, leaf weight, chlorophyll a, b and total leaf), so that the highest and lowest of these traits were recorded with corm weight 8.1-12 g and 0.1-4 g, respectively. It was found that gibberellic acid had significant effect on most vegetative traits of leaves, so that the highest leaf length (32.02 cm), leaf number (28.26), Leaf fresh weight (0.388 g), chlorophyll a (0.203 mg. g) were obtained from gibberellic acid treatment. but, gibberellic acid reduced the number of flowers. Also, interaction effects of gibberellic acid and corm weight had a significant effect on chlorophyll b and stigma length.ConclusionAccording to this study, results showed that corm weight (12-8/1 g) had strong impact on growth characteristics and yield of saffron, increased saffron vegetative and reproductive characteristics, while, the use of gibberellic acid only improved the vegetative traits and didn't affect on saffron flowering traitsKeywords: number of flowers, total chlorophyll, leaf dry weight
-
BACKGROUNDSilicon is a suitable solution to alleviate salinity stress and improve crop production.OBJECTIVESInvestigation physiological and biochemical traits of Single Cross 704 corn affected foliar application of silicon (from a Sodium silicate source) under salinity stress.METHODSThis research was carried out according split plot experiment based on randomized complete blocks design with three replications. The main factor included salinity at three level (a1: control or 0.34 ds.m-1, a2: 4 ds.m-1, a3: 8 ds.m-1) and foliar application of silicon (from a Sodium silicate source) belonged to subplot at three level (b1: control or non-spraying, b2: 1 mM b3: 2 mM silicon).RESULTSalinity stress reduced leaf dry weight, plant dry weight, root dry weight, and decreased stem height. It also increased levels of malondialdehyde (MDA), proline and sodium, and reduced potassium concentration in the plant. Foliar application of Silicon improved the growth traits, such that foliar application of 2 mM silicon brought about the highest dry weight of leaves and plants (21.73 and 120.85 gr). Foliar application of 1 and 2 mM silicone reduced MDA concentration by 12.93% and 13.7% at 8 ds.m-1 salinity compared to the control. The foliar application of silicon (1 and 2 mM) also led to 13.78 and 17.79% reduction in amount of proline at control salinity level and 28.51% and 21.08% reduction of proline levels at 8 ds.m-1 salinity levels compared to the control. Application of 1 and 2 mM silicon led to reduction of the leaf sodium concentration and increased Leaf potassium concentration at all salinity levels compared to the control. So the consumption of silicon reduced the effects of salt stress on corn.CONCLUSIONFinally according result of this research foliar application of silicone in amount of 2 mM can be recommended.Keywords: Leaf dry weight, Malondialdehyde, Potassium, Proline
-
به منظور مطالعه اثر سطوح مختلف ورمی کمپوست و محلول پاشی چای کمپوست بر خصوصیات رشدی گیاه ذرت، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه ولی عصر (عج) رفسنجان در سال 1392 انجام شد. تیمارها شامل ورمی کمپوست (0، 5، 10، 15، 20، 25 و 30 درصد وزنی) و چای کمپوست (محلول پاشی و عدم محلول پاشی) بود. صفاتی که در این آزمایش اندازه گیری شد شامل وزن خشک برگ، ساقه و ریشه، حجم ریشه، غلطت روی، مس، منگنز، آهن، نیتروژن و فسفر اندام هوایی بود. نتایج نشان داد که محلول پاشی چای کمپوست سبب افزایش وزن خشک برگ، ساقه و غلظت آهن در ذرت شد. ورمی کمپوست در سطح 25، 25، 30، 30 و 15 درصد وزنی به ترتیب باعث افزایش وزن خشک برگ، ساقه و غلظت آهن، نیتروژن و روی در اندام هوایی شد. نتایج همچنین نشان داد که در شرایط عدم محلول پاشی چای کمپوست بیشترین وزن خشک ریشه، حجم ریشه و غلظت منگنز، فسفر و مس اندام هوایی به ترتیب در سطوح 30، 30، 30، 25 و 30 درصد وزنی ورمی کمپوست به دست آمد و در شرایط محلول پاشی چای کمپوست بیشترین وزن خشک ریشه، حجم ریشه و غلظت منگنز و مس اندام هوایی در تیمار 15 درصد وزنی ورمی کمپوست و بیشترین میزان فسفر اندام هوایی در تیمار 5 درصد وزنی ورمی کمپوست به دست آمد. به طور کلی در شرایط محلول پاشی چای کمپوست به دلیل فراهمی بیشتر عناصر غذایی میزان کود کمتری مورد نیاز است.کلید واژگان: حجم ریشه, عناصر پرمصرف, عناصر کم مصرف, وزن خشک برگ, وزن خشک ساقهIntroductionMaize (Zea mays) is a cereal crop that is grown widely throughout the world in a range of agroecological environments. .Its value as a cost-effective ruminant feed is one of the main reasons that farmers grow it. However, lack of nutrients such as N and P, are the principal obstacles - to crop production under low input agricultural systems leading to dependency on chemical fertilizers. Long-term use of chemical fertilizers destroy soil physicochemical properties and it reduced permeability which restricts root growth, nutrient uptake and plant production. Therefore, the use of organic fertilizers can help to enrich the soil root zone As a result growth and yield will improve.Materials And MethodsIn order to study the effects of different levels of vermicompost and foliar application of tea compost on growth characteristics of the hybrid maize genotype 713, a greenhouse experiment was conducted as a factorial experiment in randomized complete block design with three replications at the Vali-e-Asr University of Rafsanjan, during 2013. Treatments were included vermicompost (0, 5%, 10%, 15%, 20%, 25% and 30% pot weight) and tea composts (foliar application, non-foliar application). Measured traits were included root dry weight, root volume, leaf dry weight, stem dry weight, macro nutrient concentration (N and P) and micro nutrient concentration (Zn, Mn, Fe and Cu). All the data were subjected to the statistical analysis (two-way ANOVA) using SAS software (SAS 9.1.3). Differences between the treatments were performed by Duncans multiple range test (DMRT) at 1% confidence interval.Results And DiscussionResults indicated that leaf and stem dry weight affected by the application of vermicompost and tea compost. However, the interaction effects had no significant effects on the leaf and stem dry weight. Application of tea compost increased 20% and 50% leaf dry weight and stem dry weight of corn compared to non- foliar application, respectively. The highest leaf dry weight and stem dry weight observed at 25% pot weight vermi compost, and lowest leaf and stem dry weight observed in control. Root volume and root dry weight affected by the interaction effects of vermi compost and tea composts. The highest root dry weight and root volume observed in 30% weight in non-foliar application condition. The highest root dry weight and root volume observed in 15% pot weight in tea compost application condition. It is also resulted that Fe concentration of shoot had affected by the application of tea compost, and using vermi compost affected the concentration of Zn, Fe and N in shoot. Application of tea compost increased 15% Fe concentration of shoot compared to non- foliar application. Using vermi compost of 30, 30 and 15% per pot weight increased concentration of Fe, N and Zn of corn shoot, respectively.
Result indicated that Mn, Cu and P concentration of corn shoot affected by interaction effects of vermicompost tea compost. It is also resulted that the highest concentration of Mn, and Cu observed in 15% pot weight in tea compost application condition and the highest concentration of P observed in 5% pot weight in tea compost application.ConclusionsNutrient contents of vermicompost and tea compost are comparable with other organic fertilizers. Totally, it seems that using tea compost foliar application due to bioavailability nutrient could decrease the amount of vermicompost application.Keywords: Leaf dry weight, Macro nutrient, Micro nutrient, Root volume, Stem dry weight -
شوری منابع آب وخاک از مهم ترین مشکلات کشاورزی در مناطق خشک و نیمه خشک ایران است. برای بررسی تاثیر شوری آب آبیاری بر فیلوکرون و سرعت ظهور برگ ارقام جو، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1389 انجام شد. عامل های موردبررسی شامل ارقام جو در سه سطح (لیسیوی، ماکویی و سهند) و شوری آب آبیاری در گلدان ها در چهار سطح {صفر یا استفاده از آب معمولی به عنوان شاهد، آبیاری با شوری های 20، 40 و 60 میلی مولار با استفاده از نمک (NaCl)} بود. صفاتی مانند سرعت ظهور برگ، فیلوکرون، تعداد برگ، ماده خشک برگ و شاخص سطح برگ مطالعه شدند. نتایج نشان داد فیلوکرون (فاصله زمانی بین ظهور دو برگ متوالی)، تحت تاثیر شوری، رقم و اثر متقابل این دو عامل قرار گرفت. افزایش شوری منجر به افزایش فیلوکرون و کاهش سرعت ظهور برگ ها شد. ولی بین ارقام از این نظر تفاوت معنی داری وجود داشت. سرعت ظهور برگ ها در رقم سهند بیشتر از دیگر ارقام موردبررسی بود. مقایسه میانگین ترکیب تیماری نوع آب آبیاری در ارقام موردبررسی نشان داد که بالاترین فیلوکرون به رقم لیسیوی در آبیاری با آب با شوری 60 میلی مولار و کمترین آن به آبیاری با آب معمولی در رقم سهند تعلق داشت. شوری آب آبیاری سبب کاهش شاخص سطح برگ شد. در تمامی سطوح شوری، روند تغییرات شاخص سطح برگ تا 24 روز بعد از کاشت، تقریبا از روند مشابهی تبعیت کرد. از 24 تا 64 روز بعد از کاشت، شاخص سطح برگ از روند صعودی برخوردار بود به طوری که در 64 روز بعد از کاشت مقدار این شاخص به حداکثر رسید و سپس تا 74 روز بعد از کاشت به آرامی کاهش یافت. این کاهش ممکن است با افزایش سن برگ ها، سایه اندازی بوته ها روی هم و رقابت بر سر نور و دیگر منابع در ارتباط باشد. بیشترین شاخص سطح برگ (95/1) به ترکیب تیماری آبیاری با آب معمولی در رقم سهند و کمترین آن (89/0) به بالاترین سطح از شوری آب آبیاری در رقم لیسیوی تعلق داشت. شوری آب آبیاری منجر به کاهش تعداد و وزن خشک برگ ها شد. به نظر می رسد برای تسریع در سرعت ظهور برگ، افزایش شاخص سطح برگ و تعداد برگ ها می توان پیشنهاد نمود که در شرایط آبیاری با آب شور، از رقم سهند استفاده شود.
کلید واژگان: سرعت پیدایش برگ, شاخص سطح برگ, ماده خشک برگThe salinity of water resources and soil is one of the most important agricultural problems in arid and semi arid regions of Iran. In order to investigate the effects of saline irrigation water on phyllochron and leaf appearance rate of barley cultivars, a factorial experiment based on randomized complete block design with three replications was conducted at the greenhouse of Faculty of Agriculture, University of Mohaghegh Ardabili during 2010. Studied factors were barley cultivars (Makoei, Lisive and Sahand) and salinity of irrigation water in pots in four levels (common water as control as well as irrigating with saline water levels of 20, 40 and 60 Mm using NaCl). Traits such as leaf appearance rate, phyllochron, the number of leaves per plant, leaf area index and leaf dry matter per plant were studied. The results showed that phyllochron (the time interval between the appearance of successive leaves on a shoot) were significantly affected by saline irrigation water, cultivar and interaction of saline irrigation water× cultivar. Increasing salinity increased the phyllochron, while decreased the rate of leaf appearance. There were significant differences amongst cultivars in this regard. Leaf appearance rate of Sahand cultivar was more than other cultivars. Means comparison of treatment compounds of saline irrigation water× cultivar showed that the greatest phyllochron was obtained in treatment compounds of irrigation with salinity 60 Mm × Lisive cultivar and the lowest of it was observed in irrigation with common water × Sahand cultivar. saline irrigation water decreased leaf area index. In all salinity levels, the trend of leaf area index variations was similar until 24 days after sowing. From 24-64 days after sowing, LAI showed a progressive trend, so that it reached to a maximum level at 64 days after sowing and then decreased slowly till 74 days after sowing. This might be related to increased aging of leaves, shedding and competition between plants for light and other resources. The highest leaf area index (1.95) was obtained in treatment compound of irrigation with common water×Sahand cultivar and the least of it (0.89) was observed in irrigation with salinity of 60 Mm×Lisive cultivar. Saline irrigation water reduced the number of leaves per plant and leaf dry weight. It seems that in order to increase the leaf appearance rate, LAI and number of leaves per plant, it can be suggested to employ the Sahand cultivar under irrigation with saline water.Keywords: Leaf Area Index, Leaf Appearance Rate, Leaf Dry Weight -
نعنا دشتی (Mentha spicata) یکی از مهمترین گیاهان دارویی خانواده نعنا می باشد که به دلیل خواص دارویی ارزشمند کاربرد زیادی در صنایع غذایی، آرایشی-بهداشتی و داروسازی دارد. کمیت و کیفیت اسانس تحت تاثیر عوامل ژنتیکی، اقلیمی، خاکی و عملیات به زراعی قرار می گیرد. در این تحقیق تاثیر زمان برداشت بر وزن تر گیاه و وزن خشک برگ، درصد، عملکرد و اجزای اسانس نعنا دشتی کشت شده در منطقه حمیدیه در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با دوازده تیمار زمان برداشت (ماه های سال) و سه تکرار بررسی گردید. زمان برداشت گیاه اثر معنی داری بر وزن تر گیاه و خشک برگ، درصد و عملکرد اسانس داشت. بیشترین وزن تر گیاه (3/2507 گرم در متر مربع) و وزن خشک برگ (2/452 گرم در متر مربع) در ماه تیر ثبت شد که با ماه خرداد اختلاف معنی داری نداشت. همچنین بیشترین درصد (75/2%) و عملکرد اسانس (99/6 گرم در متر مربع) به ترتیب در ماه های شهریور و تیر مشاهده شدند. کارون، لیمونن، کارن، آلفاپینن، میرسن، بتابوربونن، سیس دی هیدروکار’ون، دی هیدروکاروئول، دی هیدروکارویل استات، پولگون و ترانس کاریوفیلن اجزای اصلی اسانس بودند. بیشترین (46/57%) و کمترین (83/16%) مقدار کار’ون به ترتیب در ماه های مهر و بهمن و بیشترین (62/32%) و کمترین (19/2%) مقدار لیمونن به ترتیب در ماه های شهریور و اسفند ثبت گردید. حداکثر مقدار کار’ون (87/2%) در ماه آبان بدست آمد. مقدار ترکیبات سیس دی هیدروکار’ون، دی هیدروکاروئول و دی هیدروکارویل استات طی ماه های زمستان افزایش یافتند. در مجموع، با توجه به بیشترین عملکرد اسانس و درصد کار’ون اسانس، بهترین زمان برداشت، خرداد تا شهریور می باشد.
کلید واژگان: کار' ون, لیمونن, مواد موثره, گیاهان دارویی, وزن خشک برگPlant Production, Volume:38 Issue: 1, 2015, PP 115 -129Spearmint (Mentha spicata L.) is one of the most important mint family that has numerous applications in food, cosmetical, and pharmaceutical industries due to its valuable medicinal properties. The essential oil content and composition are affected by genotype, climatic, edafic condition and agricultural practices. In this research, the effect of harvest time on plant fresh and leaf dry weights, essential oil content, yield and composition as randomized complete block design with twelve treatments and three replications was studied. Result showed that harvest time had a significant effect on plant fresh and leaf dry weights, essential oil content and yield. The highest plant fresh (2507.3 gr.m-1) and leaf dry (452.2 gr.m-1) weights recorded in July had no significant difference with that of June. Plants also showed the highest amount of essential oil content (2.75%) and yield (6.99 gr.m-1) in September and July, respectively. The main essential oil components were carvone, limonene, careen, α-pinene, myrecene, β-borbonene, cisdihydrocarvone, dihydrocarveol, dihydrocarvyl acetate, Pulgone and trans caryophylene. The highest (57.46%) and lowest (16.83%) amounts of carvone were observed in October and February, respectively. The highest (32.62%) and lowest (2.19%) amounts of limonene were observed in September and March, respectively. The maximum amount of careen (2.87%) was obtained in November. Cis dihydrocarvone, dihidrocarveol and dihydrocarvyl acetate were increased during winter. Overall, in regard to essential oil yield and carvone content, the best time to harvest is from June to September.Keywords: Carvone, Limonene, Active substance, Medicinal plants, Leaf dry weight -
به منظور بررسی تاثیر باکتری های افزاینده رشد گیاه بر روند رشد و عملکرد جو در سطوح مختلف کودهای نیتروژن و فسفر، آزمایشی دو ساله بهصورت فاکتوریل اسپلیت پلات در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل در سال های زراعی 89 -1388 و 90-1389 انجام شد. کرتهای اصلی شامل دو عامل نیتروژن در سه سطح (صفر، 40 و80 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص از منبع اوره) و کود فسفر (صفر، 30 و 60 کیلوگرم فسفر در هکتار بهصورت P2O5) و کرتهای فرعی به تلقیح بذور با باکتری های افزاینده رشد گیاه در 4 سطح (بدون تلقیح، تلقیح با ازتوباکتر کروکوکوم استرین 5، آزوسپیریلوم لیپوفرم استرینOF و مخلوط دو باکتری) اختصاص داده شدند. نتایج نشان داد که با افزایش کاربرد نیتروژن، فسفر و نیز پیش تیمار بذر با باکتری های افزاینده رشد گیاه کلیه ی شاخص های رشد نظیر ماده خشک کل، سرعت رشد محصول، شاخص سطح برگ و سرعت رشد نسبی جو افزایش یافتند. همچنین پیش تیمار توام بذر با باکتری های مورد مطالعه در تمامی مراحل نمونه برداری شاخص های رشد در مقایسه با شاهد بیشتر بود. حداکثر عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و وزن خشک برگ به ترتیب برابر با 3200 کیلوگرم در هکتار، /10000 کیلوگرم در هکتار و 438 گرم بر متر مربع در بالاترین مقادیر کودهای نیتروژن و فسفر و پیش تیمار توام بذر با ازتوباکتر و آزوسپیریلوم مشاهده شد و کم ترین آن ها در عدم کاربرد فاکتورهای آزمایشی (سطح شاهد) به دست آمد.
کلید واژگان: سرعت رشد محصول, سرعت رشد نسبی, شاخص سطح برگ, ماده خشک کلIn order to investigate the effects of plant growth promoting rhizobacteria inoculation on growth criteria and yield of spring barley in different levels of nitrogen and phosphorus fertilizers, an experimental was conducted in two years at the Research Farm of Islamic Azad University, Ardabil branch during two growing seasons of 2009-2010 and 2010-2011 years. Experiment was conducted as Factorial split-plot design with three replications. The combination of nitrogen fertilizer in three levels (0, 40 and 80 kg N ha-1 as urea) and phosphorus fertilizer (0, 30 and 60 kg P2O5 ha-1) were factorialy assigned to the main plots and seed inoculation with plant growth promoting rhizobacteria in four levels (no inoculation, seed inoculation with Azotobacter chorchorum strain 5, Azosprilium lipoferum strain OF and combination of Azotobacter + Azosprilium) were assigned to the subplots. The results showed that with increasing of nitrogen and phosphor rates and seed inoculionat with plant growth promoting rhizobacteria, all of growth indices such as total dry matter, crop growth rate, relative growth rate and leaf area index were increased. Also, seed inoculation with both of Azospirillum and Azetobacter in all of sampling stages in growth indices was more than control (no seed inoculation). Maximum grain yield and leaf dry weight were obtained in highest rates of nitrogen and phosphor fertilizers with seed inoculation with both of Azosprilium and Azotobacter and minimum of they were obtained in no application of them.Keywords: Crop growth rate, Relative Growth Rate, Leaf Area Index, Total Dry Matter, Leaf Dry Weight -
به منظور بررسی اثر تاریخ کاشت و میزان بذر بر خصوصیات رشدی گیاه تریتیکاله، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در موسسه تحقیقات برنج کشور- رشت در سال زراعی 1388-1387 انجام شد. فاکتور اصلی چهار تاریخ کاشت شامل 31 شهریور، 10، 20 و 30 مهر و فاکتور فرعی چهار میزان بذر شامل 110، 140، 170 و 200 کیلوگرم بذر در هکتار بود. صفات اندازه گیری شده، عملکرد دانه، وزن خشک برگ و ساقه، سطح برگ و شاخص های رشد شامل شاخص سطح برگ (LAI)، سرعت رشد گیاه (GGR)، سرعت رشد نسبی (RGR) و سرعت جذب خالص (NAR) بود. نتایج نشان داد که برهمکنش تاریخ کاشت و زمان نمونه برداری بر ارتفاع، وزن خشک برگ و شاخص سطح برگ معنی دار شد. بیشترین ارتفاع (7/120 سانتی متر)، وزن خشک برگ (21/11 گرم در مترمربع) و شاخص سطح برگ (3/3) در تاریخ کاشت 31 شهریور ماه و در زمان گل دهی حاصل شد. وزن خشک ساقه تحت تاثیر برهمکنش سه گانه تاریخ کاشت، میزان بذر و زمان نمونه برداری قرار گرفت و بیشترین آن در تاریخ کاشت 31 شهریور در میزان بذر 200 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. بیشترین (5/23 گرم در مترمربع در روز) و کمترین (5/11 گرم در مترمربع در روز) میزان سرعت رشد گیاه به ترتیب در 31 شهریور و میزان بذر 200 کیلوگرم و در 10 مهر و میزان بذر 110 کیلوگرم دیده شد. در حالی که سرعت رشد نسبی و میزان جذب خالص با تاخیر در تاریخ کاشت و کاهش میزان بذر (تاریخ کاشت 30 مهر و میزان بذر 110 کیلوگرم در هکتار) به حداکثر خود رسیدند. بالاترین عملکرد دانه (5893 کیلوگرم در هکتار) به دلیل بالاتر بودن سرعت رشد گیاه، شاخص سطح برگ، وزن خشک ساقه و برگ و ارتفاع بوته در تاریخ کاشت 31 شهریور و میزان بذر 200 کیلوگرم در هکتار به دست آمد.
To investigate the effect of sowing date and seeding rate on Triticale growth characteristics, a field experiment was carried out in the Rice Research Institute of Iran, during 2008-2009. The experiment was conducted as a RCBD based split-plot design with three replications. Experimental treatments included: Four sowing date (Sept. 21, Oct. 1, Oct. 10, and Oct. 20) as main plot and four plant density (275, 350, 425 and 500 plant/m2) composed of as sub plots, respectively. Measured traits, including yield, leaf and shoot dry weight and leaf area and growth Indicators as leaf area index (LAI), crop growth rate (GGR), relative growth rate (RGR) and net assimilation rate (NAR). Results indicated that interaction of sowing date × sampling time was significant effect on height, leaf dry weight and leaf area index. The Highest values of height (120.7 cm), leaf dry weight (11.21 g.m-2.day-1) were obtained in 21 Sept. in flowering time. Shoot dry weight significantly affected by triple interaction of sowing date × seeding rate × sampling time, and maximum shoot dry weight achieved in seeding rate 200 Kg.ha-1 in 21 Sept. The highest (23.5 g.m-2.day-1) and lowest crop growth rate (11.5 g.m-. day-1) were found on 21Sept. in seeding rate (200 Kg.ha-1) and 21 Oct. in seeding rate (110 Kg.ha-1), respectively.While, the relative growth rate and net assimilation rate reached their maximum with delay in sowing date and reduced seed rate (21 Oct. and 110 Kg.ha-1). In general, according to the results, The highest grain yield (5893 kg.ha-1) was obtained in the earlier sowing date and greater quantities of seed 21 Sept. and seeding rate 200 kg.ha-1) due to higher crop growth rate, leaf area index, shoot and leaf dry weight and plant height.Keywords: Crop growth yield, Leaf dry weight, Relative growth yield, Triticale -
به منظور بررسی اثر آبیاری با پساب تصفیه شده و محلول پاشی کود کامل بر عملکرد و اجزای عملکرد علوفه ارزن دم روباهی (Setaria italica)، آزمایشی در سال 1388 بصورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در پژوهشکده کشاورزی دانشگاه زابل اجرا گردید. تیمارها شامل سه سطح آبیاری: آبیاری با آب چاه در تمام مراحل رشد (شاهد)، آبیاری با آب چاه و پساب یک در میان، آبیاری با پساب در کل دوره رشد، بعنوان عامل اصلی و سه سطح محلول پاشی با کود کامل (NABTA-LIB): عدم محلول پاشی (شاهد)، محلول پاشی با 600 و 1200 گرم کود کامل در هکتار، بعنوان عامل فرعی بودند. صفات اندازه گیری شده شامل: وزن تر و خشک برگ و ساقه، عملکرد تر و خشک علوفه، عملکرد دانه، ارتفاع ساقه، نسبت برگ به ساقه و نسبت دانه به علوفه بودند. نتایج نشان داد آبیاری با پساب و محلول پاشی کود کامل تاثیر معنی داری بر تمامی صفات مورد بررسی به جز نسبت برگ به ساقه داشت. علاوه بر این در بین تیمارهای آبیاری، سطوح تیماری آبیاری با پساب در کل دوره رشد، و پساب و آب معمولی یک در میان سبب افزایش معنی دار عملکرد دانه و علوفه، و اجزای عملکرد علوفه گردید. در بین تیمارهای محلول پاشی، محلول پاشی 1200 گرم کود کامل بالاترین عملکرد علوفه و دانه را داشت.
کلید واژگان: آب چاه, دوره رشد, نسبت برگ به ساقه, وزن خشک برگIn order to study effect of irrigation with wastewater and foliar application of complete fertilizer on forage yield and seed yield and yield components of foxtail millet (Setaria italica). A split plot experiment based on randomized complete block design with three replications was conducted at the Agriculture Institute of Zabol University in year 2009. Treatments included three levels of irrigation: Irrigation with well water at all stages of grows (control)، Irrigation with wastewater and tap water alternately، Irrigation with wastewater for all growing stages، as the main plot and sprayed with three levels of complete fertilizer (NATBA-LIB): Non spraying (control)، sprayed with 600 and 1200 gram of complete fertilizer in each hectare، as were the subplots. Results showed that irrigation with wastewater and complete fertilizer sprayed had significant effect on all traits except leaf to stem ratio. Furthermore، among the irrigation treatments، irrigation with wastewater in total growing period، and wastewater and tap water alternately lead to significant increase in grain yield، forage yield and yield components. Among the sprayed treatments، sprayed with 1200 gram of complete fertilizer had highest forage yield and grain.Keywords: Growth period, Leaf to stem ratio, Leaf dry weight, Well water -
Measurement or estimation of leaf area is essential for understanding crop responses to experimental treatments. The objective of this study was to develop regression models for estimating leaf area of field-grown cotton (Gossypium hirsutum L.) from measurements of leaf dry weight (LDW), vegetative components (stems and leaves) dry weight (VDW) and plant height (PH). Three cotton cultivars (Deltapine 25, Sahel and Siokra 324) with different leaf morphologies were grown under varying growth conditions created by four different planting dates in a temperate sub-humid environment (Gorgan, Iran). Leaf area, LDW, VDW and PH were measured at one month after emergence, squaring, flowering, bolling, boll opening and second harvest. Data set for validation was collected during growing season of 2003 in different experiments. Measured leaf area ranged from 170 to 8167 cm2 plant -1. Different regression models were examined for describing leaf area relationships to LDW, VDW and PH. It was found that the power function gives the best fit in terms of R2 and root mean square of error (RMSE). Cultivar differences were not significant and a general equation was adequate for all the three cultivars. LDW and VDW provided good estimation of leaf area. However, PH was not a good predictor of leaf area. It was concluded that cotton leaf area can be estimated or simulated as a function of LDW or VDW with reasonable accuracy.Keywords: Leaf area index, Power function, Leaf dry weight, Plant height, Cotton cultivars
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.