به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "pigments" در نشریات گروه "زراعت"

تکرار جستجوی کلیدواژه «pigments» در نشریات گروه «کشاورزی»
جستجوی pigments در مقالات مجلات علمی
  • محمدعلی اسماعیلی*، حبیب الله رنجبر، همت الله پیردشتی، مرتضی نصیری

    به منظور بررسی تاثیر کیفیت گیاهچه و تراکم کاشت بر عملکرد، اجزای عملکرد و ویژگی های بیوشیمیایی برنج رقم طارم محلی در کشت اول و راتون، آزمایشی در سال زراعی 1396 در گلخانه و مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات برنج کشور- معاونت مازندران در آمل اجرا شد. آزمایش به صورت کرت های دو بار خردشده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا در آمد. تیمار فاصله کاشت عامل اصلی، تعداد بوته در کپه عامل فرعی و نوع گیاهچه عامل فرعی فرعی بودند. بذرهای برنج در جعبه های نشا در شش تیمار بسترهای متفاوت کشت شد. این بستر ها شامل خاک با گوگرد و 50 درصد سبوس برنج (S1)، خاک بدون گوگرد با 25 درصد سبوس برنج (S2)، خاک با گوگرد و 25 درصد سبوس برنج (S3)، خاک با گوگرد، تیوباسیلوس و 50 درصد سبوس برنج (S4)، خاک بدون گوگرد با کمپوست چوب و 25 درصد سبوس برنج (S5)، خاک با گوگرد، تیوباسیلوس و 25 درصد سبوس برنج (S6) درصد حجمی بودند. نتایج کشت اصلی نشان داد که بالاترین عملکرد دانه (5043 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد بیولوژیک (12319 کیلوگرم در هکتار) از تیمار خاک بستر با گوگرد با سبوس 50 درصد حاصل شد. تیمار آرایش کاشت در کشت راتون بر تعداد دانه پوک (1/4)، عملکرد دانه (1617 کیلوگرم درهکتار)، تیمار تعداد بوته در کپه بر تعداد پنجه (3/10)، سطح برگ (6/10 سانتی مترمربع)، طول خوشه (4/20 سانتی متر) و عملکرد دانه (1613 کیلوگرم در هکتار) و تیمار نوع گیاهچه بر تعداد پنجه (4/10)، تفاوت معنی داری از لحاظ آماری نشان داد. تولید گیاهچه با بستر خاک گوگرد و 50 درصد سبوس برنج بهترین نتایج را در کشت اصلی و راتون نشان داد.

    کلید واژگان: برنج, بهساز های آلی, تیوباسیلوس, رنگدانه ها, عملکرد دانه, فاصله کشت
    Mohammad Ali Esmaili *, Hbibollah Ranjebar, Hemmatollah Pirdashti, Mortaza Nasiri

    The field experiment has been conducted as a split split plot based on a randomized complete block design with three replicaitons at Rice Research Institute of Mazandaran Province, Amol, in 2017. In this experiment, the seeds are sown in seedling box with different six bed treatments. These beds include S1: sulfur bed with 50% rice bran, S2: sulfur-free soil with 25% rice bran, S3: sulfur bed with 25% rice bran, S4: sulfur bed with Thiobacillus and 50% rice bran, S5: sulfur-free bed with wood compost and 25% rice bran, and S6: sulfur bed with Thiobacillus with 25% bran rice. After some measurements, the seedling is transplanted in the main field. In the field, different beds in box, seedling number per hill (3 and 5) and planting space (20×20 cm, 30×14cm) are assigned to the main plot, sub plot, and sub sub plot, respectively. The results of main cultivation show that the highest grain yield (5043 kg.ha-1) and biological yield (12319 kg.ha-1) are obtained from the treatment of bed soil with sulfur with 50% bran. Planting arrangement treatment in ratoon cultivation on number of hollow seeds (4.1), grain yield (1617 kg.ha-1), number of plants per hill treatment on number of tillers (10.3), leaf area (10.6 cm2), panicle length (20.4 cm) and grain yield (1613 kg.ha-1), and seedling type treatment on tiller number (10.4) show a statistically significant difference. Seedling grown in sulfur with 50% rice brain display the best performance in terms of yield and yield components in both main and ratoon cropping.

    Keywords: Grain yield, Organic amendment, pigments, planting space, rice, Thiobacillus bacteria
  • سعید صمصامی، فرود بذرافشان*، مهدی زارع، بهرام امیری، عبدالله بحرانی
    به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف کود نیتروژن بر رنگدانه های کلروفیل a، کلروفیل b، فلاونویید، کارتنویید و اجزای عملکرد چهار رقم گندم در دو منطقه کودیان و نصرآباد از توابع استان فارس ایران پژوهش انجام شد. آزمایش به صورت کرت دو بار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی به انجام رسید به نحوی که فاکتور اصلی شامل دو سطح آبیاری (نرمال و قطع آبیاری در مرحله ساقه دهی)، فاکتورهای فرعی شامل چهار سطح کودی صفر، 120، 240 و 360 کیلوگرم در هکتار نیتروژن و چهار رقم گندم (شیرودی، چمران 2، چمران مادری و سیروان) با سه تکرار بود. صفات عملکرد دانه، تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبله در متر مربع، وزن هزار دانه و رنگدانه های کلروفیل a، کلروفیل b، کارتنویید و فلاونویید مورد مطالعه قرار گرفتند. براساس نتایج به دست آمده مشخص گردید تنش خشکی منجر به کاهش کلروفیل a، کلروفیل b، کارتنویید، فلاونویید، عملکرد و اجزای عملکرد گردید به طوریکه اعمال تنش خشکی منجر به کاهش 29 درصدی عملکرد دانه گردید اما اعمال تیمارهای 120، 240 و 360 کیلوگرم در هکتار نیتروژن منجر به افزایش 25، 32 و 15 درصدی عملکرد دانه نسبت به عدم کابرد نیتروژن گردید. بنابراین استفاده از این ارقام با 240 کیلوگرم نیتروژن برای شرایط تنش خشکی و عدم تنش مناسب است.
    کلید واژگان: رنگدانه, تنش خشکی, وزن هزار دانه
    Saeed Samsami, Forood Bazrafshan *, Mahdi Zare, Bahram Amiri, Abdollah Bahrani
    Effect of different levels of nitrogen fertilizer on chlorophyll a, chlorophyll b, carotenoid, flavonoid, yield and yield components of four wheat cultivars in two locations (Kudian and Nasrabad, Fars province, Iran) were investigated. The experiment was conducted as split plot in a randomized complete block design with two main irrigation levels (normal and interrupted irrigation at the stem stage). Four wheat cultivars (Shiroodi, Chamran 2, Chamran matri, and Siamran) and four levels of nitrogen fertilizer (0, 120, 240 and 360 kg ha-1) with three replications were used as sub-factors. Grain yield traits, number of grains per spike, number of spikes per square meter, 1000-grain weight, chlorophyll a, chlorophyll b, carotenoid and flavonoid pigments were evaluated. The results showed that drought stress reduced chlorophyll a, chlorophyll b, carotenoid, flavonoid, yield and yield components. Drought stress reduced grain yield by 29% but application of 120, 240 and 360 kg ha-1 nitrogen increased yield by 25, 32 and 15%, respectively. Therefore, the use of 240 kg nitrogen could be useful for these cultivars in both drought and non-stress conditions.
    Keywords: pigments, Drought stress, 1000-grain weight
  • علیرضا تاری نژاد*، صالح امیری

    انگور (Vitis vinifera L. cv. Shahroudi) بومی آسیای مرکزی است و با روش های مختلفی از جمله ریزازدیادی درون شیشه ای تکثیر می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تنظیم کننده های رشد گیاه (BAP، IBA)، منبع کربن (ساکارز، گلوکز، فروکتوز، شکر معمولی) و غلظت آن (30، 60 و 90 گرم در لیتر) بر ریزازدیادی، القای ریشه، مقدار پروتئین، کلروفیل و کاروتنویید انگور رقم شاهرودی در شرایط درون شیشه ای بر اساس طرح کاملا تصادفی با سه تکرار روی ریزنمونه های میان گره انجام شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان شاخه زایی (3/04 شاخه به ازای هر ریزنمونه) در محیط MS محتوی BAP (1.5 mg/l) به اضافه مقادیر ثابت GA3 (0.3 mg/l) و IBA (0.1 mg/l) و بیشترین میزان القای ریشه (88/88 درصد) در محیط MS ½ حاوی IBA (0.5 mg/l) به دست آمد. نوع و غلظت منبع کربن روی برخی از صفات اندازه گیری شده، تاثیر معنی داری داشت. بیشترین ارتفاع گیاهچه در محیط MS حاوی 30 گرم در لیتر ساکارز و شکر معمولی به دست آمد. همچنین، بیشترین تعداد گیاهچه به ازای هر ریزنمونه (3/5 گیاهچه) متعلق به غلظت 30 گرم در لیتر ساکارز بود و در مرتبه بعدی غلظت 30 گرم در لیتر شکر معمولی (3/23) گیاهچه قرار داشت. بیشترین مقدار کلروفیل a در مورد 90 گرم در لیتر گلوکز مشاهده شد و به دنبال آن 30 گرم در لیتر ساکارز و 60 گرم در لیتر شکر معمولی واقع شدند. بیشترین مقدار کلروفیل b نیز در غلظت 60 گرم در لیتر شکر معمولی و سپس 30 گرم در لیتر شکر معمولی و ساکارز به دست آمد. به طور کلی، با توجه به بیشتر صفات مورد مطالعه، می توان بیان نمود که کارآیی پرآوری برای 30 گرم در لیتر ساکارز یا شکر معمولی بهتر از سایر منابع کربنی بود. بنابراین، با در نظر گرفتن دلایل اقتصادی و عامل زمان، این تیمارها را می توان برای ریزازدیادی انگور رقم شاهرودی در مقیاس تجاری به جای روش های تکثیر سنتی توصیه کرد.

    کلید واژگان: انگور, باززایی, تنظیم کننده های رشد, رنگدانه ها, صفات فیزیولوژیکی, کشت بافت
    Alireza Tarinejad *, Saleh Amiri

    The grapevine (Vitis vinifera L.) is a native of central Asia and has been propagated by various methods, including in vitro propagation. Present research was conducted to study the effect of plant growth regulators (BAP, IBA), carbon sources (sucrose, glucose, fructose, table sugar) and their concentrations (30, 60 and 90 g/l) on the proliferation, root induction, protein, chlorophyll and carotenoid contents of the grape (Vitis vinifera L. cv. Shahroudi) in in vitro conditions based on a completely randomized design with three replications, using nodal explants. The result showed that the highest rate of proliferation (3.04 shoots per explant) occurred at MS medium, containing 1.5 mg/l BAP plus constant amounts of GA3 (0.3 mg/l) and IBA (0.1 mg/l). The highest rate of root induction (88.88%) was obtained at 1/2 MS medium at 0.5 mg/l IBA. Type and concentration of carbon source had a significant effect on some of the measured characteristics. The highest plantlet height was obtained in MS medium supplemented with 30 g/1 table sugar and sucrose. Also, the highest number of shoots per explant (3.5 shoots) belonged to the use of 30 g/l sucrose in the culture medium, followed by 30 g/l table sugar (3.23 shoots). The highest value of chlorophyll a was observed for 90 g/l glucose, followed by 30 g/l sucrose and 60 g/l table sugar. The highest chlorophyll b contentwas obtained for 60 g/l table sugar, followed by 30 g/l table sugar and sucrose. In general, with regard to most of the characteristics under study, it could be inferred that the propagation efficiency of 30 g/1 sucrose or table sugar was better than other carbon sources. Considering economic reasons and time, these treatments can be recommended for the commercial micropropagation of the Shahroudi cultivar of grapevine, instead of traditional methods of propagation.

    Keywords: Grape, Growth regulators, Physiological Traits, Pigments, Regeneration, Tissue culture
  • امیرسینا قطاری، آرش روزبهانی *

    به منظور بررسی تاثیر مدیریت تلفیقی (کنترل شیمیایی و مکانیکی) علف های هرز بر رنگدانه های فتوسنتزی و عملکرد لوبیا آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در شهرستان دماوند در سال 1392 انجام شد. در این آزمایش تیمار کنترل مکانیکی در دو سطح شامل عدم کولتیواسیون و یک بار کولتیواسیون به عنوان کرت های اصلی و تیمار کنترل شیمیایی در شش سطح شامل عدم کاربرد علف کش، کاربرد علف کش پرسوئیت به صورت پیش رویشی با دوز کامل 1 لیتر در هکتار، کاربرد علف کش پرسوئیت به صورت پیش رویشی با دوز کاهش یافته 5/0 لیتر در هکتار، کاربرد علف کش پرسوئیت به صورت پس رویشی با دوز کاهش یافته 0.3 لیتر در هکتار + 2 در هزار سیتوگیت، کاربرد علف کش پرسوئیت به صورت پس رویشی با دوز کاهش یافته 0.5 لیتر در هکتار + 2 در هزار سیتوگیت، کاربرد علف کش پرسویت به صورت پس رویشی با دوز کامل 1 لیتر در هکتار + 2 در هزار سیتوگیت، به عنوان کرت های فرعی بودند. نتایج نشان داد اثر متقابل تیمار کنترل مکانیکی و تیمار کنترل شیمیایی برای صفات کارتنوئید، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، تراکم علف هرز، وزن خشک علف هرز و عملکرد دانه معنی دار بود. بیشترین عملکرد دانه لوبیا با متوسط 5461.5 کیلوگرم در هکتار به تیمار کاربرد کولتیواسیون همراه با علف کش پیش رویشی با دوز 1 لیتر در هکتار اختصاص داشت و تیمار کاربرد هم زمان کولتیواسیون و علف کش پیش رویشی با دوز 1 لیتر در هکتار با متوسط 345.9 کمترین وزن خشک علف هرز را دارا بود. همچنین، بین دوز کامل علف کش پرسوئیت و دوز کاهش یافته آن اختلاف معنی داری از نظر آماری مشاهده نشد. بنابراین، با تلفیق کنترل مکانیکی و کنترل شیمیایی علاوه بر کنترل موثر علف های هرز و افزایش عملکرد محصول زراعی با کاهش مصرف علف کش می توان به حفظ محیط زیست کمک کرد.

    کلید واژگان: پرسوئیت (ایمازتاپیر), رنگدانه, کولتیواسیون, مدیریت تلفیقی
    A.S. Ghatari, A. Roozbahani *

    To evaluate the integrated management of weeds in red kidney bean, a split-plot experiment using randomized complete block design with three replications was conducted in 2013 in the Damavand County. In this experiment, the mechanical control treatments consisted of two levels (no cultivation and one cultivation) asseigned to main plots and controlling chemical treatments consisted of six levels (non-application of herbicides, pre-emergence herbicide application of Pursuit with full dose of 1 liter per hectare, pre-emergence herbicide application of Pursuit a dose decreased 0.5 liters per hectare, post-emergence herbicide application of Pursuit dose reduced to 0.3 liters per hectare 2 thousand citogate, post-emergence herbicide application of Pursuit with a reduced dose of 0.5 liters per hectare 2 thousand citogate, post-emergence herbicide application of Pursuit full dose of 1 liter per hectar 2 thousand citogate) to subplots. The results showed that the effects of interaction between herbicide application and cultivation for traits of carotenoids, chlorophyll a, chlorophyll b and total chlorophyll contents, density of weeds and their dry weights were significant at 1 %, and grain yield at the 5% probability levels. The highest bean seed yield with an average of 5461.6 kg.ha-1 and lowest weed dry weight with an average of 345.9 kg.ha-1 were related to pre-emergence herbicide and cultivation with a dose of 1 liter per hectare treatment. The difference between full and reduced doses of chemical weed control was non-significant. It could be concluded that integrated mechanical and chemical weed control not only may increase seed yield but also reduce, environmental hazards.

    Keywords: Cultivation, Integrated Pest Management, pigments, Pursuit (Imazethapyr)
  • محمد عارفیان، سعید رضا وصال، عبدالرضا باقری، علی گنجعلی

    شوری یکی از مهم ترین تنش های غیرزیستی درحال گسترش بوده که علاوه بر اثرات سمی و تغذیه ای، توانایی گیاه برای جذب آب را کاهش می دهد. در مواجهه با تنش شوری، مجموعه ای از واکنش های مورفوفیزیولوژیک در گیاهان ایجاد می شود. عملکرد نخود به دلیل حساسیت بالا به این تنش و به دنبال برخی پاسخ های قابل توجه در خصوصیات فیزیولوژیک و مورفولوژیک، به شدت کاهش می یابد. در این تحقیق، پیامدهای غلظت های مختلف تنش شوری شامل صفر، 8 و dS.m-1 12 بر ویژگی های مورفوفیزیولوژیک ژنوتیپ های حساس و متحمل نخود در مراحل اولیه رشدونمو گیاه به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار و چهار نمونه برداری با فاصله زمانی یک هفته مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس داده های حاصل، با افزایش غلظت کلریدسدیم و گذشت زمان (هفته چهارم)، ژنوتیپ های MCC760 و MCC806 به ترتیب از کمترین و بیشترین آسیب بر اساس شاخص های وزن خشک ریشه به وزن خشک اندام هوایی (8/0 و 2برابر کاهش) و وزن خشک ریشه (7/1 و 4برابر کاهش) برخوردار بودند. در شدت بالای تنش (dS.m-1 12)، ژنوتیپ MCC760 نه تنها مقدار رنگدانه های فتوسنتزی (شامل کلروفیل های a، b و کارتنوئید ها) بیشتری داشت، بلکه شدت کاهش رنگدانه های این ژنوتیپ، کمتر و در مقابل، ضریب پایداری کلروفیل آن (75درصد) به صورت معنی داری بیشتر از سایر ژنوتیپ ها بود، به طوری که تفاوت آن با ژنوتیپ MCC806 بیش از 30درصد بود. درصد رطوبت نسبی در همه ژنوتیپ ها کاهش یافت و در هفته سوم، این دو ژنوتیپ به ترتیب با کاهش 8/1 و 4/3 برابر نسبت به شاهد، کمترین و بیشترین تغییرات را نشان دادند. بنابراین در بین ژنوتیپ های مورد مطالعه ژنوتیپ MCC760 به عنوان متحمل ترین ژنوتیپ به تنش شوری معرفی شد و زمان مناسب جهت ارزیابی تحمل به این صفت بر مبنای خصوصیات مورفولوژیک، هفته چهارم و بر مبنای صفات فیزیولوژیک، هفته سوم تعیین شد.

    کلید واژگان: اندام هوایی, رنگدانه های فتوسنتزی, ریشه, شوری, محتوای آب نسبی, نخود
    Mohammad Arefian, Saeedreza Vessal, Abdolreza Bagheri, Ali Ganjeali

    Salinity is one of the most important widespread abiotic stresses which causes toxic and nutritional effects as well as loss of water absorption ability by plants. Plants respond to salinity with morphological changes. Due to high susceptibility of chickpea to salt stress، some physiological and morphological responses occur following the stress in this plant. Thus، different concentrations of salt stress (0، 8، 12 dS. m-1) impacts on morphophysiological characteristics were studied in candidate chickpea genotypes; a factorial experiment in a completely randomized design was performed with three replications and four sampling times of one week interval. The results indicated that the most tolerant and susceptible genotype to salinity were MCC760 and MCC806، respectively. By increasing the concentration of sodium chloride at week 4، root dry weight to shoot dry weight ratio increased 0. 8 and 2 folds in these genotypes but root dry weight decreased 1. 7 and 4 folds. At high stress level (12 dS. m-1)، MCC760 genotype had not only the more photosynthetic pigments (including chlorophyll a، b and carotenoids) but also the rate was less in which its chlorophyll stability index (75%) was significantly higher than the others، indicating more than 30% significant differences compared with MCC806. The third week determined as more appropriate time to compare the physiological parameters in which MCC760 and MCC806 genotypes with 1. 8 and 3. 4 folds had significant difference and lowest relative water content. Overall، the data showed that MCC760 was the most tolerant genotype in response to salinity in this study and also the appropriate time for tolerant assessment were 4th and 3rd weeks after sowing based on Morphological and physiological parameters، respectively.

    Keywords: Chickpea, Pigments, Relative water content, Root, Salinity, Shoot
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال