به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "palizin" در نشریات گروه "گیاهپزشکی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «palizin» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • مجید محمودی*، غلامرضا گل محمدی
    هدف تحقیق حاضر تیمار بذر پنبه با آفت کش و محلول پاشی گیاهچه با ترکیبات گیاهی مناسب است به نحوی که در کنترل آفات مکنده اول فصل در مزارع پنبه موثر باشد. در این پژوهش تاثیر تیمارها شامل:  1-تیمار بذر با تیامتوکسام (کروزر®)، 2-تیمار بذر با تیودیکارب (لاروین®)، 3-تیمار بذر با ایمیداکلوپرید (گائوچو®)، 4-محلول پاشی صابون حشره کش حاوی روغن نارگیل (پالیزین®)، 5-محلول پاشی حشره کش گیاهی حاوی عصاره فلفل (تنداکسیر®)، 6-محلول پاشی ایمیداکلوپراید (کنفیدور®) و 7-شاهد، بر آفات مکنده اول فصل گیاهچه پنبه بررسی شد. این بررسی در قالب طرح آزمایشی بلوک های کامل تصادفی با پنج تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی داراب طی دو سال (1399 و 1400) انجام شد. تیمار دوم و سوم فقط در سال دوم آزمایش به کار رفتند. نتایج سال اول نشان داد که تیمار بذر پنبه با کروزر® نسبت به دیگر تیمارها که به صورت محلول پاشی به کار رفتند، گیاهچه پنبه را تا یکماه بعد از کاشت، عاری از شته پنبه (Aphis gossypii Glover) نگه داشت. نتایج تجزیه آماری 41 روز بعد از کاشت نشان داد موثرترین روش کنترل تریپس پیاز (Thrips tabaci Lindeman) مربوط به تیمار بذر با کروزر® است. نتایج سال دوم آزمایش نشان داد که تیمار بذور پنبه با حشره کش های کروزر®، لاروین® و گائوچو® باعث کاهش معنی دار تراکم جمعیت پوره سفیدبالک پنبه [Bemisia tabaci (Gennadius)] تا انتهای دوره نمونه برداری (41 روز بعد از کاشت) شد. محلول پاشی گیاهچه با ترکیب های گیاهی (پالیزین® و تنداکسیر®) در هر دو سال در ابتدا اثر معنی داری بر کاهش جمعیت شته و سفیدبالک گذاشتند، ولی با افزایش زمان نسبت به دیگر تیمارها اثر آنها کمتر شد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، تیمار بذر با کروزر® نه تنها باعث کنترل بیشتر آفات مکنده گیاهچه پنبه (تریپس پیاز، شته پنبه و سفیدبالک پنبه) شد، بلکه از لحاظ اقتصادی، سلامتی کاربر و اثرهای زیست محیطی نیز می تواند گزینه بهتری باشد.
    کلید واژگان: پالیزین®, تریپس, سفیدبالک, شته, کروزر®
    M. Mahmoudi *, G. R. Gol Mohammadi
    The purpose of the current research is treatment of cotton seeds with appropriate pesticides and foliar application with plant compounds in a way that be effective in control of first-season sap sucking pests in cotton fields. This experiment was designed to study the effect of several treatments including: 1-seed treatment with Thiamethoxam (Cruiser®), 2-seed treatment with Thiodicarb (Larvin®), 3-seed treatment with Imidacloprid (Gaucho®), 4-foliar application of insecticidal soap containing coconut oil (Palizin®), 5-foliar application of botanical insecticide containing pepper extract (Tondexir®), 6-foliar application of imidacloprid (Confidor®), and 7-control for control of first-season sap sucking pests in cotton fields. This research was carried out in a randomized complete block design with five replications at Darab Agricultural Research Station during two years (2020 and 2021). Seed treatments with Larvin® and Gaucho® were applied only in the second year of experiment. The results of the first year of the experiment showed that the cotton seed treatment with Cruser® kept the cotton seedlings free from the cotton aphid (Aphis gossypii Glover) until one month after the sowing date compared to other treatments that were applied as foliar spraying. The results of statistical analysis 41 days after sowing date showed that the most effective control method of onion thrips (Thrips tabaci Lindeman) is seed treatment with Cruiser®. The results of the second year of the experiment showed that Cruzer®, Larvin®, and Gaucho®, which were impregnated with cotton seeds, caused a significant decrease in the population density of cotton whitefly nymph [Bemisia tabaci (Gennadius)] until the end of the sampling period (41 days after sowing date). Foliar spraying of seedlings with herbal compounds (Palizin® and Tondexir®) in both years initially had a significant effect on reducing the population of aphids and whiteflies, but with increase of the time, their effect was less than other treatments. Based on the results of the present research, seed treatment with Cruzer® not only offers more control against cotton seedling sucking pests (onion thrips, cotton aphid and cotton whitefly), but also can be a better option in terms of economy, user's health and environmental effects.
    Keywords: Aphids, Cruiser®, Palizin®, Thrips, Whitefly
  • محبوبه شریفی*، سیده نصیبه جعفری وسیع سری، نرگس معماری زاده، محمدتقی مبشری، علیرضا رجایی

    سپردار سفید توت، Pseudaulacaspis pentagona، یکی از آفات مهم درختان میوه هسته دار و دانه دار در استان های شمالی کشور است. کارآیی چند حشره کش سنتزی و زیست سازگار روی شپشک سفید توت در یک باغ هلو در روستای شیرنگ علیا از توابع بخش کمالان در شهرستان علی آباد کتول مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش ها در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 17 تیمار و چهار تکرار انجام شد. تیمارهای این آزمایش شامل: پیریپروکسیفن 1 و 2 میلی لیتر در هزار ، کلرپایریفوس  4 و 8 میلی لیتر در هزار ، تیاکلوپرید  6/0 و 2/1 میلی لیتر در هزار ، اسپیروتترامات و 2 میلی لیتر در هزار ، فلوپیرادیفورون (SL, 20%) 1 و 2 میلی لیتر در هزار ، پالیزین (SL) 3 و 5/1 میلی لیتر در هزار، تنداکسیر (EC) 4 و 8 میلی لیتر در هزار ، سیترال (EC) 1 و 2 میلی لیتر در هزار و شاهد می باشد. نمونه برداری برای آزمایش یک روز قبل از سم پاشی (دهه سوم فرودین ماه)، نسل اول و دوم آفت (به ترتیب نیمه اردیبهشت و اوایل تیر ماه) بعد از سم پاشی صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با روش  Glm و مقایسه میانگین ها با روش دانکن با استفاده از نرم افزار SAS انجام شد. بیش‎ ترین درصد کارآیی بین حشره کش های مورد استفاده در نسل اول، در هنگام استفاده از حشره کش اسپیروتترامات یک در هزار مشاهده شد. همچنین در نسل دوم، نیز بیش‎ ترین کارآیی از حشره کش ها اسپیروتترامات یک در هزار و کلرپایریفوس چهار در هزار  به دست آمد. از بین حشره کش های زیست سازگار پالیزین 5/1 در هزار و تند اکسیر 8 در هزار کارآیی بالایی از خود نشان دادند. بر اساس نتایج این آزمایش، حشره کش های جدید نظیر اسپیروتترامات می توانند جایگزین مناسبی برای کلرپایریفوس باشند. حشره کش های زیست سازگار نیز در از بین بردن سپردار سفید توت عملکرد مناسبی داشتند و از این حشره کش ها نیز می توان بدون آسیب به حشرات مفید و محیط زیست برای مبارزه با شپشک سفید توت استفاده کرد.

    کلید واژگان: اسپیروتترامات, آفات هلو, پالیزین, حشره کش زیست سازگار, شپشک سفید توت
    Mahboobeh Sharifi *, S. N. Jafari Vasi Sari, N. Memari Zadeh, M. T. Mobasheri, A. R. Rajaee

    The white peach scale, Pseudaulacaspis pentagona, is one of the most important pests of stone fruit trees in the northern provinces of Iran. The efficacy of several synthetic and biorational insecticides was investigated on white peach scale in a peach orchard in Shirang-E-Olya village of Kamalan district in Aliabad-E-Katoul city. The study was conducted in a randomized complete block design with 9 treatments and four replications in the peach orchard. Treatments in this experiment include: Pyriproxyfen (EC10%) at the rate of 1 and 2 ml/L, Chlorpyrifos (EC 40.8%) at the rate of 4 and 8 ml/L, Thiacloprid (OD 24%) at the rate of 0.6 and 1.2 ml/L, Spirotetramate (SC 100) at the rate of 1 and 2 ml/L, Flupyradifurone (SL 20%) at the rate of 1 and 2 ml/L, Palizin (SL) at the rate of 3 and 1.5 ml/L, Tondexir (EC) at the rate of 4 and 8 ml/L, Citral (EC) at the rate of 1 and 2 ml/L and control. Sampling was performed 1 day before spraying, and then the first and second generation of this pest after spraying. Data were analyzed by Glm method and means were compared by Duncan multiple range test using SAS software. Spirotetramate (1 ml/L) had the highest efficacy percentage among the insecticides used on the first generation of this pest. For the second generation also, the highest efficacy was observed by Spirotetramate (1ml/L) and Chlorpyrifos (4 ml/L). Among the bio-insecticides, 1.5 ml/L of Palizin and 8 ml/L of Tondexir were highly effective, too. Although chemical insecticide such as Chlorpyrifos showed good results, the new insecticide Spirotetramate had the same or better efficacy than Chlorpyrifos. Therefore this insecticide can be a suitable substituted for chlorpyrifos. Biorational insecticides also had good effect in eliminating white peach scale and can be used as biocompatible insecticide.

    Keywords: Biocompatible insecticides, palizin, Pest of Peach, spirotetramate, White peach scale
  • حسین نستری نصرآبادی*، حمیده طبسیان

    شته جالیز، Aphis gossypii ، یکی از آفات اقتصادی خربزه است که قدرت سازگاری بالایی با شرایط محیطی مختلف از جمله شوری دارد. در این تحقیق، اثرات کشنده و زیر کشنده (LD10) حشره کش صابونی پالیزین بر شته جالیز پرورش یافته روی گیاهچه های خربزه، در چهار سطح کلرید سدیم (صفر، 20، 40 و 60 میلی مولار) به صورت فاکتوریل بر مبنای طرح کاملا تصادفی، در شرایط  اتاقک رشد مورد بررسی قرار گرفت. زیست سنجی بر اساس روش غوطه وری برگ در محلول سمی صورت گرفت. مقادیر LD50 پالیزین علیه شته های بالغ بعد از 24 ساعت به ترتیب 1378، 1036، 860 و 749 پی پی ام برای تیمارهای مذکور برآورد شد. نتایج نشان داد، ارتباط معکوسی بین سمیت پالیزین با افزایش غلظت شوری وجود دارد. برای تعیین تاثیر LD10 پالیزین بر شته، فراسنجه های زیستی باروری حشره در هر تیمار شوری بر اساس تیوری جدول زندگی دو جنسی ویژه سن-مرحله زیستی تعیین گردید. در شته های تیمار شده نسبت به شته هایی که تحت شرایط شوری مشابهی پرورش یافتند، پوره ها دوره رشد و نموی طولانی تری داشتند اما حشرات بالغ از عمر کوتاه تر و توانایی زادآوری کمتر برخوردار بودند. از سویی فراسنجه های جمعیتی شته ها نیز تحت تاثیر پالیزین قرار گرفت. میانگین نرخ ذاتی افزایش جمعیت از 31/0 ماده/ماده/روز تا 17/0 ماده/ماده/روز و میانگین مدت زمان یک نسل از 16/11 روز تا 65/12 روز بین تیمارهای شوری صفر تا 60 میلی مولار تغییر کرد. بر اساس نتایج به دست آمده، می توان حشره کش پالیزین به همراه تنش شوری را برای مدیریت تلفیقی موفق شته جالیز روی خربزه توصیه کرد.

    کلید واژگان: پالیزین, خربزه, زادآوری, شته, شوری
    Hossein Nastari Nasrabadi *, Hamideh Tabasian

    Melon aphid Aphis gossypii is one of the economic pests of melon that has a high adaptability to various environmental conditions, including salinity. In this study, the lethal and sub-lethal (LD10) effects of Palizin soap insecticide (0, 450, 696, 1078, 1669, 2583 and 4000 ppm) were investigated on A. gossypii reared on melon seedlings under salinity stress (0, 20, 40 and 60 mM) in a Factorial experiment based on completely random design in growth chamber (25 ± 1°C, %70 ± 5 RH and 16L/8D h photoperiod). Bioassay was performed based on leaf deep bioassay method. The LD50 values after 24 hours were estimated as 1378, 1036, 860 and 749 ppm for treatments, respectively. An inverse relationship was observed between the toxicity of Palizin and increase in salinity. To determine the effect of LD10 of Palizin on aphids, biological parameters of insect fertility in each salinity treatment were determined based on the age-stage, two-sex life table theory. The nymphs had longer development duration in treated aphids than aphids that grew under similar salinity conditions, but adult insects had a shorter longevity and less fecundity. The average of intrinsic rate of increase varied from 0.31 to 0.17 ♀/♀/days-1 and the average of generation time varied from 11.16 to 12.65 days between 0 and 60 mM salinity treatments. Based on the results, Palizin insecticide with salinity stress can be recommended for successful integrated management of aphid on melon under salinity stress conditions.

    Keywords: Aphid, Fecundity, Palizin, Melon, salinity
  • Masoud Fatemi, Ehssan Torabi *, Ali Olyaie Torshiz, Majid Taherian

    The two-spotted spider mite, Tetranychus urticae Koch (Acari: Tetranychidae), is a destructive pest causing significant damage to trees and shrubs in urban green spaces. Using pesticides is considered the most prevalent approach towards controlling this pest. In this research, the effects of pesticides abamectin, fenproxymate, Tondexir®, Sirinol®, and Palizin® on the mortality of T. urticae were investigated in the laboratory and urban green spaces. Laboratory bioassays were conducted with five concentrations of each pesticide between 0.72–3.60, 0.50–3.00, 1275–6800, 595–5950, and 325–3900 mg ai/L for abamectin, fenproxymate, Tondexir®, Sirinol®, and Palizin®, respectively in five replicates. Field experiments were conducted based on a complete randomized block design (CRBD) in the urban green space of Mashhad city on the oriental plane trees (Platanus orientalis L.) infested with T. urticae. Treatments included triplicate sprayings with commercial formulations of abamectin (250 mg/L) and fenproxymate (500 mg/L) as well as Tondexir® (2000 mg/L), Sirinol® (2000 mg/L), and Palizin® (2000 mg/L), and water (control). Abamectin and fenproxymate showed the highest toxicity for T. urticae adult females with LC50s of 1.61 and 1.16 mg ai/L, respectively. Tondexir® showed a lower toxicity for T. urticae (LC50 = 2500.53 mg ai/L) compared to Sirinol® (LC50 = 1308.58 mg ai/L) and Palizin® (LC50 = 1494.73 mg ai/L). Abamectin and fenproxymate showed the highest population reduction in T. urticae adults on plane trees after 28 days (98.68 ± 0.64 and 99.70 ± 0.56%, respectively). For egg populations also, abamectin and fenproxymate showed a better reduction compared to other insecticides. Palizin® showed the least efficiency (32.60 ± 2.40%) in controlling T. urticae adults. T. urticae eggs were reduced better with Tondexir® (35.85 ± 2.24%) compared to Sirinol® (22.54 ± 0.69%) and Palizin® (20.85 ± 1.5%). Although abamectin and fenproxymate showed better control of T. urticae adults and eggs, spraying with more efficient botanical insecticides such as Tondexir® Sirinol® are suggested in urban areas due to health concerns for the residents.

    Keywords: Abamectin, fenproxymate, oriental plane tree, Palizin®, Sirinol®, Tondexir
  • علی اکبر کیهانیان*، غلامرضا گل محمدی، علی محمدی پور

    کلزا از دانه های روغنی مهم در جهان می باشد. شته مومی کلم Brevicoryne brassicae یکی از آفات مهم و کلیدی کلزا در اغلب مناطق کلزاکاری ایران است. در این مطالعه اثر کنترل شیمیایی شته مومی با حشره کش ها در دو مرحله سمپاشی پاییزه و بهاره روی رقم هایولا 401 بررسی شد. بدین منظور آزمایش کارایی سمپاشی‏های پاییزه و بهاره با ترکیبات ایمیداکلوپراید و پریمیکارب به نسبت ‏های یک در هزار و صابون حشره‏ کش پالیزین به نسبت 5/2 درصد در قالب طرح بلوک‏ های کامل تصادفی طی دو سال زراعی 91-1390 و 92-1391 در منطقه آبیک قزوین اجرا شد. نتایج نشان داد که با توجه به تراکم بالای آفت در منطقه، هم سمپاشی پاییزه و هم بهاره جهت کنترل آفت ضروری می باشد. سمپاشی پاییزه و تکرار آن در بهار با ایمیداکلوپراید در سال زراعی 1390 در سه، هفت و 15 روز بعد از محلول پاشی به ترتیب موجب 4/0± 5/99%، 4/2 ± 5/94% و 0/1 ± 4/95% تلفات و در سال زراعی 1391 در سه، هفت و 15 روز بعد از محلول پاشی به ترتیب موجب 5/0± 1/99%، 7/2 ± 9/86% و 5/5 ± 1/93% تلفات شد. تیمار سمپاشی پاییزه و تکرار آن در بهار با ایمیداکلوپراید با 3533 کیلوگرم در هکتار محصول، بیشترین عملکرد را در بین تیمارها داشت. درصد خسارت در تیمارهای سمپاشی پاییزه، بهاره و پاییزه - بهاره در صورت عدم مبارزه شته مومی به ترتیب 18/66، 35/69 و 78 درصد بر آورد شد.

    کلید واژگان: شته مومی, کلزا, ایمیداکلوپرید, پالیزین, پریمیکارب
    AilAkbar Keyhanian *, GolamReza Golmohammadi, Ali Mohammadipour

    Canola is an important oilseed crop in the world. Cabbage aphid, Brevicoryne brassicae is one of the most important pests of canola crop in Iran. In this study, the effect of chemical control of cabbage aphid was investigated in autumn and spring on Hyola 401 cultivar. For this purpose, spring and autumn sprayings with imidacloprid and pirimicarb at 1/1000 concentrations and insecticidal soap at 2.5% concentration were assessed using a randomized complete block design. The experiments were conducted during two growing seasons, 2011 and 2012 in Qazvin province. The results showed that, both autumn and spring spraying is necessary for pest control. Autumn and spring sprayings with imidacloprid caused 99.5 ± 0.4%, 94.5 ± 2.4% and 95.4.1 ± 1.0% mortality in 2011 and 99.1 ± 0.5, 86.9 ± 2.7 and 93.1 ± 5.5% mortality in 2012, three, seven and 15 days after treatment, respectively. Highest yield achieved at imidacloprid treatment and was 3533.00 kg/ ha. If not controlled, the damage would be 66.18, 69.35 and 78.0% at spring, autumn and spring-autumn treated plots.

    Keywords: Cabbage aphid, Canola, Imidacloprid, Palizin, Pirimicarb, Aphid losses
  • زهرا علی بخشی، ثمین صدیق*، بهرام تفقدی نیا
    Zahra Alibakhshi, Samin Seddigh*, Bahram Tafaghodinia

    Whiteflies are becoming a very serious menace and have shown resistance to many synthetic insecticides since early 1980s. The greenhouse white fly, Trialeurodes vaporariorum (Westwood) is one of the most significant pests in many horticultural and greenhouse crops worldwide. Currently, it is controlled by chemical pesticides. In current study, the best conditions for chemical control of T. vaporariorum on gerbera applying Confidor®, Palizin® and Proteus® were investigated. The experiment was performed in a commercial greenhouse in Pakdasht, Tehran. The same size and not yet flowering gerbera plants in pots were selected for further analysis. Before the experiment, the numbers of nymph and adults were counted in order to evaluate application effect on their population. Each pot was covered by insect-proof net, separately. Selected factors included: the pesticide in three levels, pesticide dose in three levels (0.5, 1 and 1.5 ml/l), application time in three levels (at 8, 12 and 16 O’clock) and replications in a month in three levels (2, 4 and 6 times). The experiment was conducted on the basis of Response Surface Method with central composite design to optimize the chemical control condition. Data were analyzed using Design Expert 10 software. The mortality percentage model for adults was predicted. Based on the predicted model, the optimum conditions for controlling greenhouse whitefly in gerbera commercial greenhouses were obtained. Optimal conditions with the less replications, which was two, were predicted with the dose of 0.5 to 0.7 ml/l up to the time at 10 or dose of 1.5 ml/l at the time 16 using Proteus®.

    Keywords: Gerbera, Confidor®, Palizin®, Proteus®, Trialeurodes vaporariorum
  • محمد فاضل حلاجی ثانی، بهرام ناصری*، هوشنگ رفیعی دستجردی، سیروس آقاجانزاده، محمد قدمیاری
    بالشتک مرکبات، Pulvinaria aurantii Ckll. مهم ترین شپشک باغ های مرکبات شمال کشور است. اثر کشندگی حشره کش های کلرپایریفوس، استامی پراید، پایری پروکسی فن و پالیزین، به تنهایی و همراه با روغن امولسیون شونده روی پوره های سن یک بالشتک مرکبات مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در شرایط طبیعی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 10 تیمار و 3 تکرار انجام و اثر تیمارها، 1، 7، 14 و 21 روز پس از سمپاشی مقایسه شد. علاوه بر این، اثر حشره کش های یاد شده روی دوره نابالغ و عمر حشره ماده کفشدوزک Cryptolaemus montrouzieri Mulsant بررسی شد. همچنین فعالیت برخی آنزیم های غیرسمی کننده (گلوتاتیون اس-ترانسفراز، آلفا و بتا استراز) در لاروهای سن سوم کفشدوزک مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایش ها روی کفشدوزک در شرایط آزمایشگاهی و در دمای 1±26 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±75 درصد و دوره نوری 14 ساعت روشنایی و 10 ساعت تاریکی انجام شدند. تیمارهای استامی پراید، پایری پروکسی فن، پالیزین و کلرپایریفوس همراه با روغن، بیشترین درصد تلفات را در پوره های سن اول بالشتک ایجاد کردند. طولانی ترین زمان تفریخ تخم کفشدوزک (13/8 روز) در تیمار کلرپایریفوس و کوتاه ترین آن در تیمار شاهد (80/4 روز) به دست آمد. بین تیمارهای مورد آزمایش، کوتاه ترین طول عمر حشرات کامل ماده کفشدوزک، در تیمار کلرپایریفوس (50/53 روز) مشاهده شد. کلرپایریفوس باعث بیشترین کاهش فعالیت آلفا استراز و استامی پراید باعث بیشترین کاهش فعالیت گلوتاتیون اس-ترانسفراز در لارو سن سوم کفشدوزک شدند. پالیزین نسبت به سه حشره کش دیگر اثر منفی کمتری روی فعالیت بتا استراز کفشدوزک داشت. نتایج به دست آمده نشان داد که در میان ترکیبات مورد بررسی، پالیزین همراه با روغن ترکیب مناسبی برای کنترل بالشتک مرکبات می باشد.
    کلید واژگان: آنزیم غیرسمی کننده, پالیزین, تاثیر کشندگی, آفت کش شیمیایی
    Mohammd Fazel Hallaji Sani, Bahram Naseri *, Hooshang Rafiee Dastjerdi, Sirous Aghajanzadeh, Mohammad Ghadamyari
    The orange pulvinaria scale, Pulvinaria aurantii Ckll. is the most important scale of citrus in the northern Iran. The lethal effects of chlorpyrifos, pyripropoxyfen, acetamiprid and palazin, alone and in combination with emulsifying oil, were evaluated on first-instar nymphs of P. aurantii. The experiment was conducted under natural condition in a randomized complete block design with 3 replications and 10 treatments, and treatments effect was compared 1, 7, 14 and 21 days after spraying. Moreover, the effect of these insecticides was investigated on duration of immature stages and female longevity of Cryptolaemus montrouzieri Mulsant. The activity of some detoxification enzymes (alpha-esterase, beta-esterase and glutathion-S-transferase) in third instar larvae was evaluated. The experiments on the ladybird were conducted under laboratory conditions at 26±1ºC, 75±5% RH and a photoperiod of 14:10 (L:D) h. The treatments with acetamiprid + oil, pyripropoxyfen + oil, chlorpyrifos + oil and palazin + oil had the highest mortality on first nymphal instar of the scale. The longest incubation period of C. montrouzieri was in chlorpyrifos treatment (8.13 days), and the shortest was in control (4.80 days). Moreover, among treatments the female longevity of C. montrouzieri was the longest in control (96.60 days), and shortest in chlorpyrifos treatment (53.50 days). Chlorpyriphos and acetamipirid caused the highest reduction in alpha-esterase and glutathion-S-transferase activities of the third larval instar of C. montrouzieri, respectively. Also, palizin had less negative effect on the activity of beta-esterase in comparison with other tested insecticides. The results of this study indicated that among tested compounds, palizin in combination with the oil is a suitable compound to control of the orange pulvinaria scale.
    Keywords: detoxification enzyme, palizin, lethal effect, chemical pesticide
  • مرضیه محمودی، حسین فرازمند*، عیسی جبله، محمد سیرجانی
    کنه تارتن انجیر، Acari:(Tetranychidae) Eotetranychus hirsti Baker & Pritchard یکی از مهم ترین آفات درختان انجیر در ایران و بسیاری از مناطق جهان میباشد. این آفت موجب ریزش برگ ها شده و خسارت قابل توجهی به بار می آورد. به طوری که کشاورزان هر ساله برای کنترل جمعیت این آفت از سموم شیمیایی مختلفی استفاده می کنند. با توجه به مصرف تازه خوری میوه انجیر و در راستای تولید محصول سالم و توسعه مصرف آفت کش های غیر شیمیایی، تاثیر غلظت های 1500 و 2000 پی پی ام آفت کش حاوی صابون روغن نارگیل (پالیزین®)، عصاره فرآوری شده فلفل قرمز (تنداکسیر®)، کنه کش پروپارژیت (اومایت®) با غلظت 1000 پی پی ام، آب پاشی و شاهد (بدون محلول پاشی) در شهرستان بردسکن، در سال های 1394 و 1395 انجام شد. محلول پاشیدر هر سال در اوایل مرداد اجرا و نمونه برداری از برگ در زمان های یک روز قبل از محلول پاشی و 3، 7، 14، 21 و 28 روز بعد از محلول پاشی انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که از نظر مرگ و میر مراحل مختلف زیستی کنه تارتن انجیر، بین تیمارهای مورد آزمایش و در زمان های مختلف اختلاف معنی داری وجود داشت. بر اساس نتایج بدست آمده، کاربرد ترکیبات گیاهی از جمله عصاره فرآوری شده فلفل قرمز در مقایسه با کنه کش پروپارژیت به طور معنی داری موجب کاهش بیشتر جمعیت کنه انجیر شد.همچنین میانگین درصد تلفات تیمار عصاره فرآوری شده فلفل قرمز، روی مراحل مختلف رشدی آفت شامل تخم، لارو و مرحله پوره و بالغ، در زمان 3 روز بعد از محلول پاشی به ترتیب، 0/99، 1/98 و 2/90 درصد در سال اول و 0/98، 4/94 و 2/96 درصد در سال دوم بود و در زمان 28 روز پس از محلول پاشی به ترتیب، 9/97، 6/97 و 6/91 درصد در سال اول و 4/98، 7/97 و 3/97 درصد در سال دوم بدست آمد. بر اساس نتایج تحقیق حاضر، محلول پاشی درختان انجیر با حشره کش حاوی عصاره فرآوری شده فلفل قرمز (تنداکسیر®)، با غلظت 2000 پی پی ام، برای کنترل خسارت کنه انجیر می تواند توصیه شود.
    کلید واژگان: کنه تارتن انجیر, تنداکسیر, پالیزین, پروپارژیت
    M. Mahmoodi, H. Farazmand *, I. Jabaleh, M. Sirjani
    Background and Objectives
     Fig mite, Eotetranychus hirsti Baker & Pritchard (Acari: Tetranychidae), is one of the most important pests of fig trees in Iran and most parts of the world. This pest causes the leaves to fall and reduce the quantity and quality of the product. Several different insecticides have been used to control this mite.
    Materials and Methods
    Due to the consumption of fresh fig and in order to produce healthy crops and to develop non-chemical pesticides, the application of coconut botanical soap (Palizin® SL70%), red pepper extract (Tondexir® EC85%), and propargite (Omite®, EC57%,) were tested in the fields of Bardaskan region, during 2015-2016. The botanical insecticides (1500 & 2000 ppm concentrations), propargite acaricide (2000 ppm) and water were sprayed over the whole canopy during July to August. Samplings were carried out one day before and 3, 7, 14, 21 and 28 days after spraying. At each sampling time, the total number of egg, larvae and active stages (nymph and imago) of fig mite on 4 leaves per tree were counted. Treatments were compared based on mortality rate and efficacy percentage. Data was analyzed based on a completely block randomized design using SAS software. Mean comparison was done using Tukey's test.
    Results
    The results of this study showed that there was a significant difference between all treatments and different times, on all developmental stages of fig mite. Based on the field studies, the application of botanical components, including the red pepper extract, compared with the propargite acaricide, caused a further decrease in the population of fig mites. The highest mortality rates for eggs, larvae and active stages (nymph and imago) of fig mite were observed in red pepper extract and coconut botanical soap treatments, and the lowest mortality rates was recorded in control treatment. The mean efficacy percentage of red pepper extract (2000 ppm) treatment for eggs, larvae and active stages (nymph and imago) were 97.9, 95.1, 92.2 in 3 days, 98.7, 94.2, 93.5 in 7 days, 96.0, 88.9, 89.3 in 14 days, 98.8, 93.7, 92.8 in 21 days and 97.1, 96.8 and 92.7 in 28 days after spraying, respectively. Also, the mean efficacy percentage of coconut botanical soap (2000 ppm) treatment for egg, larvae and active stages (nymph and imago) were 88.9, 89.2, 87.0 in 3 days, 89.2, 87.7, 86.3 in 7 days, 87.1, 86.0, 87.6 in 14 days, 86.6, 83.5, 83.4 in 21 days and 87.5, 87.6 and 90.9 in 28 days after spraying, respectively.
    Discussion
    Therefore, red pepper extract (Tondexir®) spraying with 2000 ppm concentration, over the whole canopy of figs trees, were effective in decreasing fig mite damage.
    Keywords: Fig, Fig mite, Eotetranychus hirsti, Tondexir, Palizin, Propargite
  • مهدی کبیری رئیس آباد *، الهام زارعی
    در این تحقیق اثر دو آفت کش گیاهی پالیزین و شیمیایی فن والریت روی حشرات کامل سرخرطومی برگ یونجه Hypera postica (Gyllenhal) و تخم و لاروهای سن اول بالتوری سبزChrysoperla carnea (Stephens) در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین آزمایشی در شرایط مزرعه ای با سه تیمار شامل پالیزین 2500 پی پی ام، فن والریت 1000 پی پی ام، شاهد (آب پاشی) و پنج تکرار در قالب طرح بلوک کامل تصادفی انجام گرفت. تعداد حشرات کامل و لاروهای سرخرطومی برگ یونجه و لاروهای بالتوری سبز در نوبت های یک روز قبل و سه، هفت، چهارده و بیست و یک روز بعد از تیمار شمارش شدند. در شرایط آزمایشگاهی، میزان LC50 ترکیبات ذکر شده روی حشرات کامل H. postica با گذشت 24 ساعت از زمان تیمار به ترتیب 72/601 و 87/321 پی پی ام برآورد شد. حشره کش فن والریت سمیت بالاتری نسبت به آفت کش پالیزین برای بالتوری سبز داشت. میزانLC50 حشره کش فن والریت روی تخم و لارو سن اول C. carnea به ترتیب 02/563 و 46/178 پی پی ام و میزان LC50 آفت کش پالیزین به ترتیب 1664 و 1633 پی پی ام برآورد شد. در شرایط مزرعه ای، آفت کش پالیزین دوام اثر طولانی تری روی سرخرطومی برگ یونجه داشت. بر اساس معیارهای IOBC، آفت کش پالیزین در تمامی زمان های نمونه برداری در گروه سموم با خطر کم و حشره کش فن والریت در گروه سموم خطرناک برای بالتوری سبز C. carnea دسته بندی شدند.
    کلید واژگان: تخم, حشرات کامل, سمیت, IOBC
    Mahdi Kabiri Raeis Abad *, Elham Zarei
     
    Introduction
    Alfalfa (Medicagosativa L.) is a high-quality forage crop widely grown throughout the world. This plant is attacked by a wide range of pests.Alfalfa weevil, Hyperapostica(Gyllenhal) (Coleoptera:Curculionidae), is a pest of concern in alfalfa on the globe. This introduced pest is most problematic in the early season, causing defoliation and reduced yield and quality. Both adults and larvae feed on alfalfa, but the larvae cause the majority of the damage to terminals, foliage, and new crown shoots. This pest has many natural enemies. Among the beneficial insects, the green lacewing, Chrysoperlacarnea (Stephens) (Neuroptera: Chrysopidae), has received special attention since its larvae are important natural enemies of alfalfa weevil. The control of H. postica was done by chemical pesticides .There is now overwhelming evidence that some of these chemicals do pose a potential risk to humans and other life forms and unwanted side effects to the environment. Palizin (Coconut soap) is a natural compound based coconut extract. In the current research work, the effect of this compound on the adult of H. postica and egg and 1st instars larvae of C. carnea was investigated under laboratory and field conditions.
    Rearing of insects
    postica: H. postica larvae were collected from alfalfa fields in Miandoab using sweep nets in July 2016 and taken to the laboratory. Larvae were placed in plastic dishes (5 × 10 × 20 cm), fed by alfalfa foliage, and held at 25 ± 2 °C, 75±5% RH to complete their growth and convert to adults. The adults were used for all tests.
    carnea
    C. carnea adults were collected from alfalfa field at the Miandoab region, taken to the laboratory for identification of species and reared in the laboratory. Clear plastic cylinder containers (with 15 cm diameter × 25 cm height), which were covered with a mesh cloth were used for rearing. A thin layer of food source (mixture of yeast 50%, water 25% and honey 25%) was smeared to a plastic tape which was inserted into the plastic container. Water was provided for the adults through a wet sponge placed on the mesh cloth. To harvest the eggs, the adults were transferred to fresh containers every day. The eggs were laid on a colored paper which was attached to the interior wall of the cage. The eggs hatched after 3 days and the first larvae were used for bioassay.
    Bioassay
    First, primary experiments were performed to determine the minimum and maximum concentrations. Afterward, seven concentrations and also control were considered. Concentrations used for Palizin were 400, 543, 737, 1000, 1357, 1842 and 2500 ppm and for Fenvalerate were 200, 265, 353, 468, 622, 827 and 1200 ppm. Adult were kept at 4 °C to be inactive. Then, 15 adults were release on the petri plate (with 9cm diameter and 1.5 cm height). Using spray potter tower, 500 microliter of each concentration was sprayed on the petri and the dishes were placed in a growth incubator at 25±2˚C, 65±5% RH. To evaluate the recommended concentrations (2500 ppm Palizin and 1000 ppm Fenvalerate), an experiment was conducted in a randomized complete block with three treatments and five replications under field conditions. The number of H. postica (adults and larvae) and C. carnea (larvae) was counted day before and 3, 7, 14 and 21 days after treatment. Statistical analyses: The mortality results were analyzed using SPSS data processing software. Significant differences among the groups were determined using the unpaired Duncan-test in 5 % level of significance.The percentage of population reduction in the treatments was corrected in relation to the control (water) by Henderson and Tilton’s formula under field condition.
    Results and Discussion
    Insecticides may be a good option if other options have not sufficiently controlled alfalfa weevil. Several com mercially available products are labeled for control of alfalfa weevil. Although effective, their repeated usagehas disrupted natural biological control systems and led to resurgence of this pest, resulted in the development of resistance and had undesirable effects on no target organisms. In order to prevent resistance, effective chemical control of the pest requires new insecticides with novel modes of action. In laboratory condition, the LC50 values of Palizin and Fenvalerate on H. postica were 601.72 and 321.87 ppm 24 h after treatment, respectively. Toxicity of Fenvalerate for egg and 1st instars larvae of C. carnea was higher than Palizin. The LC50 values of this insecticide were 563.02 and 178.46 ppm and the LC50 values of Palizin were 1664 and 1663 ppm. The results of field trial showed that Palizinhas a longer persistency effect. According to IOBC standards, Palizin and Fenvalerate were categorized as slightly toxic and very toxic to C. carnea, respectively.
    Conclusions
    The plant pesticide used in this research caused the high mortality on the adults of H. posticawith proper persistency. In addition, its toxicity is less than Fenvalerate to C. Carnea and can be applied as an effective alternative to chemical insecticides in alfalfa fields.
    Keywords: Chrysoperlacarnea, Hyperapostica, Fenvalerate, Palizin
  • شهرام میرفخرایی، پریناز محمدیان
    کنه تارتن دولکه ای (Tetranychus urticae Koch) یکی از آفات مهم و چندخوار می باشد که به دلیل خسارت شدید، نرخ بالای رشد و نیز توانایی ایجاد مقاومت به آفت کش ها اهمیت زیادی دارد. در این پژوهش، جهت یافتن جایگزین مناسب و کاهش آلودگی های زیست محیطی کنه کش های شیمیایی، سمیت تماسی آفت-کش های گیاهی سیرینول و تنداکسیر و اثر توام آن ها و همچنین خاصیت دورکنندگی پالیزین بررسی گردید. آزمایش ها در دمای 2±25 درجه سیلسیوس، رطوبت نسبی 5±60 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی روی ماده های بالغ هم سن به روش غوطه ور سازی انجام گرفت. سیرینول در غلظت 5700 پی پی-ام و تنداکسیر در غلظت 5300 پی پی ام بالاترین تلفات را ایجاد کردند. مقادیر LC50 و LC90 سیرینول و تنداکسیر در مدت زمان 24 ساعت به ترتیب 908/1775، 6/16772 و 914/2130، 205/11975 پی پی ام و در مدت زمان 48 ساعت به ترتیب 228/463، 136/5985 و 931/907، 447/6052 پی پی ام تعیین گردید. کاربرد اختلاط سیرینول و تنداکسیر باعث تلفات 66/66 درصدی بعد از 24 ساعت شد که مرگ و میر بالاتری را نسبت به کاربرد جداگانه ی هر یک از آن ها ایجاد کرد. در بررسی اثر دورکنندگی پالیزین، غلظت 250 پی پی ام بی اثر بوده ولی در غلظت های 500، 1000، 2000 و 4000 پی پی ام خاصیت دورکنندگی نشان داد. نتایج نشان داد که سیرینول و تنداکسیر در شرایط اختلاط دارای اثرکشندگی بیشتر و پالیزین دارای اثر دورکنندگی روی ماده های بالغ این کنه بود و لذا هر سه ماده (اسانس) قابل پیشنهاد در برنامه های مدیریت تلفیقی این کنه می باشند.
    کلید واژگان: سیرینول, تنداکسیر, پالیزین, کنه تارتن دولکه ای
    Shahram Mirfakhraie, Parinaz Mohammadian
    Two-spotted spider mite, Tetranychus urticae Koch is one of the most important polyphagous pests because of severe damage, high population growth rates and ability of making resistance to pesticides. In this research, contact toxicity of concentrations of Sirinol, Tondexir and their combination, and also repellency effect of Palizin were studied in order to find a proper substitute for synthetic acaricide and to omit their pollutant effects on the environment. The experiments were performed at 25±2 C, %60±5 relative humidity and 16:8 (L:D) on adult females by leaf dipping method. Sirinol at 5700 ppm and Tondexir at 5300 ppm concentrations created the highest mortality. LC50 and LC90 values of Sirinol and Tondexir were, 1775.908, 16772.6 and 2130.914, 11975.205 ppm in 24 hours and 463.228, 5985.136 and 907.931, 6052.447 ppm in 48 hours, respectively. Combined application of Sirinol and Tondexir (LC25) caused %66.66 mortality at 24 hours which was higher than mortality caused by their separate application. Palizin was ineffective at 250 ppm concentration, but at 500, 1000, 2000 and 4000 ppm showed repellency activity. According to these results, the combinations of tondexir and sirinol and repellency effect of palizin was high and can be suggested in the integrated pest management programs of this mite.
    Keywords: Sirinol, Tondexir, Palizin, Tetranychus urticae Koch
  • زهرا علی بخشی، ثمین صدیق*، بهرام تفقدی نیا
    ژربرا مورد حمله تعداد زیادی از آفات قرار می گیرد که یکی از مهم ترین آن ها سفید بالک گلخانه (Trialeurodes vaporariorum Westwood) می باشد. عمدتا به روش کنترل شیمیایی با این آفت مبارزه می شود و هر ساله مقادیر قابل توجهی ارز جهت وارد کردن حشره کش های مورد نیاز برای کنترل این آفت مصرف می شود. در این تحقیق تاثیر دو سم پالیزین و ایمیداکلوپراید (کنفیدور) در کنترل T. vaporariorumروی ژربرا با یکدیگر مقایسه گردید. آزمایش در یک گلخانه تجاری کشت ژربرا در شهرستان پاکدشت، استان تهران و با استفاده از گلدان های ژربرا بدون گل و تقریبا هم اندازه انجام گرفت. قبل و بعد از آزمایش، تعداد جمعیت پوره و حشره کامل پشت برگ ها تخمین زده شد. فاکتور های مورد آزمایش شامل دو نوع سم، سه دز مصرفی از سموم مختلف (5/0، 1 و 5/1 در هزار)، سه زمان سمپاشی (ساعات 8، 12 و 16) و تعداد تکرار های سمپاشی در ماه نیز سه نوبت (دو، چهار و شش بار) در نظر گرفته شدند. داده های حاصل به روش سطح پاسخ (RSM) و با استفاده از نرم افزار آماری Design Expert 10 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان داد که درصد تلفات حشرات کامل آفت هنگام استفاده از کنفیدور با اختلاف معنی داری بیش تر از پالیزین است. همچنین تنها فاکتور معنی دار در طی آزمایش نوع سم بوده و سایر فاکتور ها تغییرات معنی داری در پاسخ مورد نظر ایجاد نکردند.
    کلید واژگان: پالیزین, ژربرا, Trialeurodes vaporariorum, کنترل شیمیایی, کنفیدور
    Zahra Ali Bazhashi, Samin Seddigh *, Bahram Tafaghodinia
    Gerbera is attacked by a large number of pests, one of the most important of which is greenhouse whitefly (Trialeurodes vaporariorum Westwood). Currently, it is controlled by chemical and large amounts of money are used to import insecticides to control this pest annually. In current research, the effect of Palizin and Imidacloprid in T. vaporariorum control in commercial gerbera greenhouses was compared. The experiment was performed in a commercial greenhouse in Pakdasht, Tehran. The same size and none flower gerbera pots were selected for further analysis. Before and after the experiment, the number of nymphs and adults were estimated. Selected factors were included: the pesticide in two levels, pesticide dose in three levels (0.5, 1 and 1.5), application time in three levels (hours 8, 12 and 16) and replications in a month in three levels (2, 4 and 6). Data was analyzed using Design Expert 10 software with RSM (Response Surface Method) method. Based on the result, the mortality percentage of whitefly adults during the use of Confidor is significantly higher than Palizin. Also the only significant factor was the pesticide type, and other factors will not make any significant changes in the response.
    Keywords: Palizin, Gerbera, Trialeurodes vaporariorum, chemical control, Confidor
  • مولود غلام زاده چیتگر
    شته Tinocallis kahawaluokalani Kirkaldy یکی از مهم ترین آفات درختچه زینتی توری بوده که با ریزش نابهنگام برگ ها و کاهش گلدهی تابستانه از ارزش بازاری گیاه می کاهد. اثر حشره کش گیاهی پالیزین در غلظت های توصیه شده 5/1، 2 و 5/2 در هزار روی شته و کفشدوزک شکارگر آن، Harmonia axyridis Pallas ارزیابی شد. آزمایش روی شته به دو روش غوطه وری برگ ها و محلول‏ پاشی انجام و 24 ساعت بعد تعداد شته های مرده شمارش شد.روش محلول پاشی با ایجاد تلفات 6/86، 90 و 95 درصد به ترتیب در غلظت های 5/1، 2 و 5/2 در هزار از روش دیگر موثرتر بود.غوطه وری برگ های حاوی تخم کفشدوزک درون محلول حشره کش باعث کمترین درصد تفریخ تخم (50 درصد) و طولانی ترین مدت نشو و نما (19 روز) در تیمار پالیزین با غلظت 5/2 در هزار شد. غلظت 5/1 در هزار، درصد تفریخ تخم و طول مدت نشو و نما را نسبت به شاهد به طور جزئی تغییر داد. درتیمار لاروهای سن چهارمبه روش موضعی با پالیزین درصد بقا و طول مدت شفیرگی نسبت به شاهد تحت تاثیر قرار نگرفت. هر چند که بالاترین درصد بقا (6/96) نسبت به شاهد (100) در تیمار پالیزین با غلظت 5/1 در هزار مشاهده شد. با توجه به نتایج به دست آمده، حشره کش پالیزین در غلظت 5/1 در هزار ضمن ایجاد تلفات قابل توجه روی شته در مقایسه با سایر غلظت های به کار رفته بسیاری از ویژگی های آزمایش شده کفشدوزک را تحت تاثیر قرار نداد. بنابراین غلظت 5/1 در هزار پالیزین می تواند در برنامه های مدیریتی کنترل شته T. kahawaluokalani درتلفیق با کفشدوزک H. axyridis استفاده شود.
    کلید واژگان: شته, درختچه توری, حشره کش گیاهی, کفشدوزک, پالیزین
    M. Gholamzadeh, Chitgar
    The crapemyrtle aphid, Tinocallis kahawaluokalani Kirkaldy, is an important pest of ornamental woody plant, Lagerstroemia spp. causes premature drop of leaves and decline of summer flowering and reduces the commercial market. Effect of botanical insecticide, Palizinat the recommended concentrations of 1500, 2000 and 2500 ppm evaluated on aphidand its predator, Harmonia axyridis Pallas.Experiment was done on aphids by two methods leaf dipping and spraying and then the numbers of dead aphids were recorded at 24 after treatment. The results showed that spraying method was more effective than other method and caused 86.6%, 90% and 95% mortality at 1500, 2000 and 2500 ppm of Palizin, respectively. By dipping eggs of coccinellid in insecticide solutions the lowest eggs hatching percent (50%) and the longest developmental period (19 days) were observed at 2500 ppm of Palizin. Eggs hatching percent and developmental period were slightly affected by 1500 ppm of Palizin in comparison with the control. By topical application of Palizin on the fourth instar larvae, the survival of larvae and pupal developmental period were not significantly affected. However, the highest survival of treated fourth instar larvae (96.9%) than control (100%) was observed at 1500 ppm of Palizin. According to the results, Palizin at 1500 ppm had remarkable mortality on aphids without affecting many of tested characteristics of H. axyridis. So, Palizin at 1500 ppm can be used for integrated pest management in integration with H. axyridis to control of T. kahawaluokalani.
    Keywords: Aphid, Lagerstroemia, Botanical insecticide, Coccinellid, Palizin
  • ایمان جعفری، بهنام امیری، بشلی، محمود محمدی شریف
    در این پژوهش اثر کشندگی روغن معدنی (فرمولاسیون ولک)، آفت کش های گیاهی تنداکسیر، سیرینول و پالیزین و کنه کش های هگزی-تیازوکس و فن پیروکسی میت روی پوره سن یک و بالغ های کنه قرمز مرکباتPanonychus citri (McGregor) (Acarina: Tetranychidae) یکی از آفات رایج درختان مرکبات مازندران، بررسی شد. از روش غوطه ور سازی برای آزمایش های زیست سنجی استفاده شد و 24، 48 و 72 ساعت پس از تیمار مرگ و میر ثبت شد. 72 ساعت پس از تیمار، میزان LC50 شش ترکیب ذکر شده برای پوره سن یک بترتیب 6/1743، 9/1305، 1/661، 2/1969، 6/223 و 480 پی پی ام و برای کنه بالغ 1898،1549، 9/693 ،2206، 3/227 و 3/439 پی پی ام براورد شد. بر این اساس کنه کش هگزی-تیازوکس سمیت بالاتری نسبت به سایر ترکیبات برای هر دو مرحله پوره سن یک و بالغ کنه قرمز مرکبات داشت در حالی که کمترین سیمت مربوط به آفت کش گیاهی پالیزین بود. در بین ترکیبات گیاهی، آفت کش سیرینول سمیت بالاتری نسبت به دو ترکیب دیگر داشت. با توجه به کم خطر بودن این آفت کش ها نسبت به کنه کش های شیمیایی رایج، به نظر می رسد می توان از این ترکیبات در برنامه مدیریت تلفیقی کنه قرمر مرکبات بهره برد.
    کلید واژگان: پالیزین, ترکیبات طبیعی, تنداکسیر, سیرینول, کنه قرمز مرکبات
    Iman Jafari, Behnam Amiri, Besheli, Mahmod Mohammadi Sharif
    Introduction
    The harmful plant mites not only feed on crops, but also have irreversible damage to humans. The synthetic pesticides can be replaced with natural products for pest control. The agricultural products, health and hygienic of humans can be treated with harmful caused by the mites (Wooley, 1988). The citrus red mite (CRM) Panonychus citri (McGregor) (Acarina: Tetranychidae) is one of the most important herbivorous pests in citrus growth area. For the first time, this pest was reported from Mazandaran province in 1940. The nymph and adult of these pests create identified small, silver and gray spot on leaves and fruits. As a result of feeding, contamination can cause necrosis of leaves, loses of young leaves and reduce the plant freshness. The synthetic of pesticides has been used for controlling of this pest for a long time. The application of non-normative methods for control of the mites can cause pest outbreaks and destroy the natural enemies of the pest. This pest has been resistant to a wide range of pesticides such as; Dicofol, Hexythiazox, Abamectin and Pyrothroids in field conditions. In recent decays, the organic agriculture has been grown dramatically. Lio (2003) has reported that at least 30 countries produce organic citrus fruit. So, for growing organic citrus in Iran, it also suggested to use the low impact pesticides to the environment and the human health. In this research, the comparison toxicity of three botanical pesticides Tondexir (red pepper extract), Sirinol (garlic extract), Palizin (eucalyptus extract) with two common chemical pesticides (Hexythiazox and Fenpyroximate) and common mineral oil has been investigated against adult and protonymph of citrus red mite P.citri.
    Materials And Methods
    The citrus red mite (CRM) has been collected from infected trees from citrus orchard and brought into the lab; after that, the adult and nymphs were separated. The citrus red mite has been reared on citrus leaves in growth chambers with constant condition (25 ±2oC, 16:8 L/D and 60% RH conditions). The primary test has been done to identify the maximum and minimum concentration. For bioassay experiments, the citrus leaves were washed and cleaned with distilled water and prepared in 20 mm diameter leaf disc. The bioassay was carried out using leaf dip methods with different concentration of the following pesticides after primary experiment: Mineral oils (2000, 2828, 4000, 5657 and 8000 ppm), Tondexir (1000, 1368, 1871, 2559 and 3500 ppm), Sirinol (750, 1102, 1620, 2381 and 3500 ppm), Palizin (2000, 2378, 2828, 3364 and 4000 ppm), Hexythiazox (250, 370, 548, 811 and 1200 ppm) and Fenpyroximate (500, 679, 922, 1252 and 1700 ppm). The mortality was recorded at 24, 48 and 72 h after-treatments. All experiments were conducted with three replications. The statistical analyses were performed by SPSS version16.0 software.
    Results And Discussions
    The Probit analysis was shown that the LC50 value of the mineral oils on protunymph and adult of citrus red mite were 1743.6 and 1898 ppm, the LC50 value of the Tondexir were1305.9 and 1549 ppm, the LC50 value of the Sirinol were 666.1 and 693.9 ppm, the LC50 value of the Palizin were 2206 and 1969.2 ppm and the LC50 value of the Hexythiazox were 223.6 and 227.3 ppm at 72 h post-treatments, respectively consequently and the probit analysis was revealed that the LC50 value of the Fenpyroximate on protonymph and adult of citrus red mite were 480 and 439.3 ppm at 72 h post-treatments, respectively. Consistent with our result, the acaricide, Hexythiazox had higher toxicity on adult and protonymph of CRM in comparison to the other pesticides. Among three botanical pesticides, Sirinol has the highest toxicity. Due to the low risk of three botanical pesticides, they should be considered in IPM program.
    Conclusion
    The data analysis of this research was shown that among different compounds, the highest and lowest toxicity on adult and protonymph were obtained with Hexythiazox and Plazin consequently respectively. By comparison the LC50 values, the protonymph was more susceptible than adult. With regards of being low risk and natural products of the botanical pesticides and mineral oils for humans, it is better to use these products to control red mites.
    Keywords: Citrus red mite, Natural products, Palizin, Sirinol, Tondexir
  • امیر موذنی *، محمدرضا باقری، بهنام امیری بشلی، محمدرضا شهسواری
    یکی از روش‏ های رایج برای کنترل سفید بالک گلخانه Trialeurodes vaporariorum در گلخانه ‏های گوجه فرنگی استفاده از سموم حشره‏ کش گیاهی و شیمیایی است. برای ارزیابی اثر این سموم روی حشرات ماده‏ بالغ سن شکارگر Macrolophus caliginosus آزمایشی با استفاده از حشره کش های گیاهی شامل سیرینول، پالیزین و تنداکسیر و حشره کش شیمیایی ایمیداکلوپرید و شاهد (آب پاشی) در غلظت های 5/0، 9/0، 8/1 و 3 درهزار به سه روش لوله های شیش های در آزمایشگاه، آزمایش گلدانی و آزمایش گلخانه ای روی گیاه گوجه فرنگی اجرا شد. بین حشره کش ها، غلظت ها و اثرات متقابل آن ها در سطح یک درصد اختلاف معنی داری وجود داشت. با افزایش غلظت، میزان مرگ و میر افزایش یافت. در آزمایشگاه، مقایسه میانگین درصد کشندگی حشره کش ها روی سن M.caliginosus نشان داد که 48 ساعت پس از آزمایش، ایمیداکلوپرید 3 درهزار با 100 درصد مرگ و میر بیشترین اثر و پالیزین 5/0 درهزار با 8/23 درصد مرگ و میر کمترین اثر را داشته است. در روش گلدانی ایمیداکلوپرید 3 و 8/1 درهزار با 23/97 و 34/94 درصد مرگ و میر بیشترین اثر و پالیزین 5/0 و 9/0 درهزار به ترتیب با 17/20 و 14/21 درصد مرگ و میر کمترین اثر را بر سن شکارگر داشتند. در آزمایش گلخانه ای ایمیداکلوپرید 3 و 8/1 درهزار با 46/94 و 66/92 درصد مرگ و میر بیشترین اثر و پالیزین 5/0 و 9/0 درهزار به ترتیب با 5/17 و 18 درصد مرگ و میر کمترین تلفات را به سن شکارگر وارد کردند. در هر سه تحقیق آزمایشگاهی، گلدانی و گلخانه ای بین غلظت های مختلف ایمیداکلوپرید با سایر حشره‏ کش ‏ها اختلاف معنی داری در سطح 5 درصد وجود داشت. با توجه به نتایج به دست آمده توصیه می شود از حشره کش های گیاهی مذکور در برنامه های مدیریت تلفیقی آفات به جای حشره کش های شیمیایی استفاده شود.
    کلید واژگان: سفید بالک گلخانه, Macrolophus caliginosus, سیرینول, پالیزین, تنداکسیر, ایمیداکلوپرید
    A. Moazeni *, M. R. Bagheri, B. Amiri, Besheli, M. R. Shahsavari
    One of the common methods for controlling of greenhouse whitefly Trialeurodes vaporariorum in tomato greenhouses is use of chemical and botanical insecticides. To evaluate the effects of these insecticides on adult female of predatory bug Macrolophus caliginosus these research was carried out using botanical insecticides (Sirinol, Palizin and Tondexir) and chemical insecticide (Imidacloprid) in 0, 0.5, 0.9, 1/8 and 3 ml/l in three methods; glassy tubes in laboratory, pot and greenhouse experiments on tomato plant. There were significant differences between treatments, doses and interaction of doses and treatments. The mortality was increased with increasing the doses. 48 hours after spraying, highest and the least mortality was caused by Imidichloprid (3 ml/l.) with 100% and Palizin (0.5 ml/l.) with 23.8 % mortality, respectively. In pot method, the highest mortality of predatory bug was caused by Imidichloprid (3, 1.8 ml/l.) with 97.23 and 94.34%, and the least mortality was caused by Palizin (0.5 and 0.9 ml/l.) with 20.17 and 21.14 %. Imidichloprid (3, 1.8 ml/l.) had the highest mortality with 94.46 and 92.66 % and Palizin (0.5 and 0.9 ml/l.) had the least mortality with 17.5 and 18 % on predatory bugs in greenhouse condition. In all three methods, there were significant difference between Imidichloprid (all doses) and the other botanical insecticides. These results show that the botanical insecticides could be used as natural products in IPM programs to protect the natural enemies.
    Keywords: Greenhouse whitefly, Macrolophus caliginosus, Sirinol, Palizin, Tondexir, Imidichlopride
  • امیر موذنی*، محمدرضا باقری، بهنام امیری بشلی، محمدرضا شهسواری
    اثر سه حشره کش گیاهی (سیرینول، پالیزین، تنداکسیر) و یک حشره کش شیمیایی (ایمیداکلوپرید) روی میزان مرگ و میر سفید بالک گلخانه Trialeurodes vaporariorum (Westwood) بررسی و با یکدیگر مقایسه شد. اثر غلظت های 5/0، 9/0، 8/1 و 3 در هزار حشره کش های مذکور روی سنین مختلف پورگی و حشرات بالغ سفید بالک گلخانه T. vaporariorum به روش غوطه ورکردن برگ برای پوره ها و با استفاده از لوله های شیش های برای بالغین در آزمایشگاه بررسی شد. همچنین اثر حشره کش ‎‏های مذکور در شرایط گلخانه ای روی گوجه فرنگی نیز بررسی گردید. بین حشره کش ها، غلظت ها و اثرات متقابل حشره کش و غلظت در همه مراحل پورگی و بالغ سفید بالک در سطح یک درصد اختلاف معنی داری وجود داشت. با افزایش غلظت میزان مرگ و میر افزایش و با افزایش سن پورگی میزان مرگ و میر کاهش یافت. در روش غوطه ورسازی ایمیداکلوپرید 3 و 8/1 درهزار و تنداکسیر 3 درهزار بیشترین میزان مرگ و میر را روی پوره‏ های سنین اول تا سوم نشان دادند و از این نظر با سایر تیمارها اختلاف معنی دار داشتند. برای پوره های سن چهارم غلظت 3 در هزار ایمیداکلوپرید بیشترین کارایی را داشت و به تنهایی در یک گروه قرار گرفت. در آزمایش گلدانی نیز بیشترین مرگ و میر پوره‏ های سنین اول تا چهارم ناشی از کاربرد ایمیداکلوپرید 3 درهزار بود، هرچند در سن دوم پورگی، تنداکسیر 3 در هزار اثری مشابه با ایمیداکلوپرید داشت. بیشترین اثر بر حشرات بالغ سفیدبالک گلخانه به ترتیب با 03/98، 07/96، 07/96، 07/96 و 11/94 درصد مرگ و میر بدون اختلاف معنی دار با یکدیگر مربوط به ایمیداکلوپرید (3 درهزار)، تنداکسیر( 3درهزار)، پالیزین (3 درهزار)، ایمیداکلوپرید (8/1درهزار) و سیرینول (3 درهزار) بود.
    کلید واژگان: سفید بالک گلخانه, سیرینول, پالیزین, تنداکسیر, ایمیداکلوپرید
    A. Moazeni *, M. R. Bagheri, B. Amiri, Besheli, M. R. Shahsavari
    The effect of three botanical insecticides (sirinol, palizin and tondexir) and one chemical insecticide (imidacloprid) on Trialeurodes vaporariorum has been investigated in laborarory and greenhouse conditions.The four insecticides were used with different doses of 0.5, 0.9, 1.8 and 3 ml/lit respectively. The leaf-dip assay for nymph and glass tube assay for adult were used. Also the effect of these insecticide on tomato plants in green house was studied. There were significant differences among used insecticides and interaction between doses and insecticides on all nymphal stages and adults of the greenhouse whitefly (GW). The mortality rate increases with increasing doses and decreases with increasing nymphal age. There were not significant differences among different doses of Imidicloprid and Tondexir (3 ml/l) on the first, second and third instar nymph of GW in leaf-dip assay. The imidicloprid (3 ml/l) had the highest mortality on fourth instar nymph of GW and was categorized in separate group. Also in pot experiment the highest mortality in all of nymphal instars was for Imidicloprid 3 ml/l, however the tondexir 3ml/l had similar affect on second instar nymph. The highest mortality in adults (with no significant differences) occurred using Imidicloprid was obtained with Imidicloprid (3 ml/l), Tondexir (3 ml/l), Palizin (3 ml/l), Imidicloprid (1.8 ml/l) and Sirinol (3 ml/l) with 98.03, 96.07, 96.07, 96.07 and 94.11 % mortality respectively.
    Keywords: Greenhouse whitefly, Sirinol, Palizin, Tondexir, imidacloprid
  • رضا صادقی*
    برای کاهش جمعیت حشرات آفت محصولات انباری معمولا از آفت کش ها استفاده می گردد اما این ترکیبات به دلیل داشتن اثرات سمی بر روی موجودات غیر هدف و همچنین به دلیل بروز مقاومت در حشرات و داشتن باقی مانده روی محصولات توصیه نمی گردند، لذا در چنین شرایطی انجام تحقیقات برای یافتن روش مناسب، ایمن و مقرون به صرفه ضروری به نظر می رسد. از این رو استفاده از ترکیبات دورکننده حشرات را می توان به عنوان یک روش کنترل جدید در انبارها در نظر گرفت. در این تحقیق برای بررسی اثرات دورکنندگی عصاره تجاری اکالیپتوس (پالیزین) روی Tribolium castaneum و Lasioderma serricorne، لارو و حشرات کامل فوق در معرض غلظت های 5/0، 1، 5 و 10 درصد پالیزین قرار گرفتند. آزمایشات با سه روش پتری دیش، لوله Y شکل باسوین و لیوان های متخلخل انجام شد. در هر سه روش بیشترین میزان دورکنندگی مربوط به غلظت 10 درصد پالیزین بود که برای T. castaneum به ترتیب برابر با 87/78، 27/74 و 93/56 درصد و بیشترین میزان دورکنندگی برای L. serricorne به ترتیب برابر با 70/72، 86/85 و 60/ 45 درصد برای روش پتری دیش، لوله باسویه و لیوان های متخلخل بود.
    کلید واژگان: پالیزین, دورکنندگی, لوله باسوین, Lasioderma serricorne, Tribolium castaneum
    R. Sadeghi*
    To alleviate insect pest problems in storage, synthetic pesticides are recommended, but their use may create toxicity to non-target organisms, development of resistance and residues in treated products. Under such circumstances the need for research to find a safe, convenient, durable and economically logical method is necessary. The application of repellents could be considered as a new control method in storage. In this study the repellency effect of Coconut soap (Palizin®) was assayed on Tribolium castaneum (Herbst) and Lasioderma serricorne (F.). Adults and larvae of T. castaneum and L. serricorne exposed to 0, 0.5, 1, 5 and 10% concentration of Coconut soap (Palizin®) (botanical compound) using three techniques such as: filter papers, Y- shape Busvine tube and leaky glass bioassays. In each of three methods, the maximum repellency effect of Coconut soap (Palizin®) was in concentration of 10%, and, the quantities were equal to 78.87, 74.27 and 56.93% for adults of T. castaneum and 72.70%, 85.86% and 45.60% for L. serricorne in Petri-dish, Y- shape Busvine tube and leaky glass techniques respectively.
    Keywords: Palizin ®, Repellent, Y, shape Busvine, Tribolium castaneum, Lasioderma serricorne
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال