جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "اکسی توسین" در نشریات گروه "علوم دام"
تکرار جستجوی کلیدواژه «اکسی توسین» در نشریات گروه «کشاورزی»-
هدف از این پژوهش بررسی اثر تزریق هورمون های استرادیول، اکسی توسین، ریلاکسین (ریلاکسیمول)، و شیاف واژنی پروستاگلندین ای-1 (میزوپروستول) بر بازشدن سرویکس، زمان بازماندن سرویکس، و بهبود درصد آبستنی حاصل از تلقیح مصنوعی در گوسفند نژاد زندی در انتهای فصل تولید مثل بوده است. در این مطالعه از 80 میش سه تا چهارساله با میانگین وزنی 5/2±55 کیلوگرم استفاده شد. در آزمایش اول میش ها به چهار گروه مساوی تقسیم شدند. گروه ها به ترتیب 100 میکرولیتر استرادیول به صورت تزریق درون وریدی، 100 واحد اکسی توسین، 5 میلی لیتر ریلاکسیمول به صورت تزریق درون عضلانی، و 200 میکروگرم شیاف واژنی میزوپروستول دریافت کردند. پس از اعمال تیمار در چهار زمان بازشدن و بازماندن سرویکس معاینه شد. تزریق هورمون استرادیول تاثیر معنی داری بر بازشدن و بازماندن سرویکس نداشت. استفاده از اکسی توسین، ریلاکسیمول، و میزوپروستول منجر به بازشدن و بازماندن سرویکس شد (05/0> P). در آزمایش دوم میش ها برای هم زمانی فحلی در انتهای فصل تولید مثلی به مدت 12 روز سیدرگذاری شدند و هنگام سیدربرداری به همه میش ها مقدار 500 واحد هورمون eCG تزریق شد و به چهار گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول به عنوان گروه شاهد انتخاب شد و تیمار بازکننده سرویکس دریافت نکرد. سه گروه دیگر به ترتیب 100 واحد اکسی توسین، 5 میلی لیتر ریلاکسیمول، و 200 میکروگرم شیاف میزوپروستول دریافت کردند و با توجه به بهترین زمان بازبودن سرویکس در آزمایش اول، به ترتیب در زمان های 20 و 40 دقیقه و 5 ساعت پس از اعمال تیمار، 54 ساعت پس از تزریق eCG، به صورت ترانس سرویکال تلقیح شدند. روز 50 پس از تلقیح با اولتراسونوگرافی درصد آبستنی تشخیص داده شد. درصد آبستنی در گروه دریافت کننده اکسی توسین از گروه های دریافت کننده میزوپروستول و ریلاکسیمول بالاتر بود (60 درصد در مقابل 25 و 10 درصد، 05/0> P) ولی با گروه شاهد (50 درصد) اختلاف معنی دار نبود (05/0< P). درنتیجه تزریق اکسی توسین باعث بازشدن سرویکس و افزایش درصد آبستنی در میش های زندی می شود و می توان از آن به عنوان ابزاری برای بهبود درصد آبستنی حاصل از تلقیح مصنوعی استفاده کرد.
کلید واژگان: استرادیول, اکسی توسین, درصد آبستنی, ریلاکسیمول, سرویکس, میزوپروستولThe aim of this study was to evaluate the effect of estradiol (E2)، oxytocin (OT)، relaxin (relaximol) injection and prostaglandin E1 (misoprostol) suppository on the cervix dilation، time of cervical dilation persistency and pregnancy rate of Zandi ewes using artificial insemination. Eighty 3-4 years old and 55±2. 5 kg weight ewes were used for this study. In experiment 1، the ewes were assigned to four equally groups. The groups were received 100 µl E2، 100 IU of OT، 5 ml relaximol and 200 µg misoprostol، respectively. Then، cervical dilation and time of cervical dilation persistency were examined at four times. E2 had no effect on cervical dilation and time of cervical dilation persistency (P>0. 05). Using of OT، relaximol and misoprostol lead to cervical dilation (P<0. 05). In experiment 2، the estrous synchronization was accomplished using CIDR insertion for 12 days. At the time of CIDR removal، 500 IU of eCG injected in to the ewes and then assigned to four equally groups. The control group received no cervical dilator treatment. Other three groups received the same treatment as the first experiment. According to the best time of cervical dilation in experiment 1، ewes were inseminated transcervically in the times of 20 and 40 min and 5 hours after treating، respectively، at 54 hours after eCG injection. Fifty days after insemination، pregnancy rate were recognized via ultrasonography diagnosis. Pregnancy rate in OT group was higher (P<0. 05) than misoprostol and relaximol groups (60% vs 25 and 10%، respectively). However، there were no significant differences (P>0. 05) between oxytocin and control group (60% vs 50%) in pregnancy rate. In conclusion، injection of oxytocin dilate the cervical canal and improved pregnancy rate in Zandi ewes، therefore this could be used as an instrument for improving pregnancy rate during artificial insemination.
Keywords: cervix, estradiol, misoprostol, oxytocin, pregnancy rate, relaximol -
هدف از این تحقیق بررسی اثر استرادیول و تزریق درون عضلانی و درون وریدی دوزهای مختلف اکسی توسین بر باز شدن سرویکس و درصد آبستنی میش های نژاد زندی در انتهای فصل تولید مثلی (اوایل فروردین) بود. در این مطالعه از 63 میش سه تا چهار ساله با میانگین وزنی 55 کیلوگرم استفاده شد. در آزمایش اول به همه میش ها مقدار 100 میکرولیتر استرادیول تزریق شد، 12 ساعت پس از آن میشها به هفت گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول به عنوان گروه شاهد انتخاب شد و هورمون اکسی توسین دریافت نکرد. شش گروه دیگر به دو دسته تزریق درون عضلانی و تزریق درون وریدی تقسیم شدند و میش ها در هر دسته در سه سطح 60، 80 و 100 واحد هورمون اکسی توسین را دریافت کردند. میزان نفوذ به سرویکس قبل از تزریق، ده دقیقه و 12 ساعت پس از تزریق استرادیول (قبل از تزریق اکسی توسین) و همچنین 15 دقیقه پس از تزریق اکسی توسین با پیپت مدرج تلقیح مصنوعی اندازه گیری شد. آزمایش دوم مانند آزمایش اول بود با این تفاوت که به میش ها استرادیول تزریق نشد و فقط اثر اکسی توسین بر باز شدن سرویکس تعیین شد.
کلید واژگان: سرویکس, استرادیول, اکسی توسین, اولتراسونوگرافی, درصد آبستنیImprovement of Artificial Insemination Efficiency in Zandi Ewes via Estradiol and Oxytocin InjectionThe aim followed in the present study was to evaluate the effect of Estradiol (E2) injection and injection (either intramuscular (i. m) or intravenous (i. v)) of various doses of OxyTocin (OT) on cervix dilation and on conception rate in Zandi ewes during late breeding season. Sixty three ewes were randomly selected. In experiment 1، the ewes received 100 µl E2 and 12h later were divided and assigned into 7 groups. Control group (n=9) did not receive OT. The six remaning groups were divided into 2 parts using i. m or i. v injection and in each group in every part، ewes (n=9) were treated 60، 80 or 100 IU of OT. Cervix penetration was measured before and after (10 min and 12h) E2 injection (before OT injection) and 15 min after OT injection by use of a scaled pipette of artificial insemination. Experiment 2 was the same as experiment 1 but here the ewes did not receive E2 and were just tested for the effect of OT on cervix dilation. In experiment 3، the estrous synchronization was done using CIDR insertion for 12 days. At the time of CIDR removal، 500 IU of eCG was injected i. m to the ewes.Keywords: Cervix dilation, Oxytocin, Estradiol, Ultrasound, Conception rate -
هدف از این تحقیق بررسی ویژگی های کمی و کیفی منی قوچ زل پس از تزریق هورمون های اکسی توسین و گنادوتروپین جفت اسب در فصل غیر تولید مثلی بود. این آزمایش در قالب طرح مربع لاتین چند مشاهده ای در اواخر بهار و اوایل تابستان انجام شد. برای انجام این آزمایش از شش راس قوچ با وزن تقریبی 45 کیلوگرم استفاده شد. هورمون اکسی توسین در سطوح صفر، 5 و 10 و هورمون گنادوتروپین جفت اسب در سطوح صفر، 400 و 600 واحد بین المللی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که تزریق سطوح مختلف اکسی توسین تاثیر معنی داری بر اندازه محیط کیسه بیضه، درصد اسپرم متحرک و غیر طبیعی نداشت (P>0.05)، اما تفاوت معنی داری در تزریق سطوح 5 و 10 واحد بین المللی اکسی توسین نسبت به تیمار شاهد در ویژگی های حجم منی، امتیاز حرکت موجی، درصد اسپرم زنده، غلظت اسپرم در میلی لیتر منی و کل انزال مشاهده شد (P<0.05). تزریق سطوح مختلف گنادوتروپین جفت اسب تاثیر معنی داری بر حجم منی نداشت (P>0.05)، اما در بقیه ویژگی های مورد مطالعه، تفاوت معنی داری بین گروه شاهد و سایر تیمار ها مشاهده شد (P<0.05). بنابراین تزریق عضلانی 10 واحد بین المللی اکسی توسین و 600 واحد بین المللی گنادوتروپین جفت اسب باعث بهبود ویژگی های کمی و کیفی منی قوچ زل در فصل غیر تولید مثلی پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: اکسی توسین, گنادوتروپین جفت اسب, قوچ زل, خصوصیات منیThe aim of this research was to investigate the effects average of injection of Oxytocin and Equine Chorionic Gonadotropin hormones on semen characteristics of Zel ram during nonbreeding season. This experiment was carried out in the form of multiple Latin Square from late spring to early summer. Six rams with an weight of 45 kg were used for this research. Levels of 0, 5, 10 of Oxytocin hormone and levels of 0, 400 and 600 international unit (IU) of Equine Chorionic Gonadotropin hormone were injectedintramuscularly. Results showed that injection of different levels of Oxytocin had not significant effect on scrotal circumference, sperm motility and abnormal sperm percentages (P>0.05). There was a significant differences between the levels of 5 and 10 IU of Oxytocin in comparison with control treatment for semen volume, mass motility,live sperm percentage, spermatozoa concentration per ml of semen and per ejaculation(P<0.05). The injection of different levels of Equine Chorionic Gonadotropin did notaffect semen volume (P>0.05), but there was a significant difference between controltreatment and levels of 400 and 600 IU of hormone for other semen characteristics(P<0.05). In conclusion, the intramuscular injection of 10 IU of Oxytocin and 600 IU ofEquine Chorionic Gonadotropin hormones are recommended to improve Zel ram semencharacteristics during nonbreeding season. -
مقایسه تجویز اکسی توسین وپروستاگلاندین اف دو آلفاجهت دفع جفت پس از القاء زایمان در تلیسه های هلشتاینیکی از عوارض مهم القاء زایمان در گاوها و تلیسه ها، جفت ماندگی پس از زایمان است که باعث کاهش راندمان تولید مثلی در حیوان می شود.در این بررسی در 100 راس تلیسه آبستن، القای زایمان بوسیله دگزامتازون به همراه دوز لوتئولتیک پروستاگلاندین انجام گرفت. 40 راس تلیسه از 100 راس، جهت بررسی و بدست آمدن نتایج این تحقیق، انتخاب گردیدند و به دو گروه 20 راسی تقسیم شدند، و به هر یک از این دو گروه به منظور دفع جفت پروستاگلاندین و اکسی توسین به ترتیب با دوز 750 میکرو گرم بر میلی لیتر (3 میلی لیتر) و 100 واحد بین المللی بصورت عضلانی تزریق شد. قابل توجه است که هر کدام از این دو گروه، خود به دو زیر مجموعه ی 10 تایی طبقه بندی شدند. این طبقه بندی بر اساس جنسیت گوساله های تازه به دنیا آمده بود.نتایج حاصل نشان داد درتلیسه هایی که پس از زایمان پروستاگلاندین دریافت کرده اند نسبت به تلیسه هایی که اکسی توسین به آنها تزریق شده است، بطور معنی داری زمان دفع جفت کاهش یافته است، همچنین در تلیسه هایی که گوساله نر به دنیا آورده و پس از زایمان پروستاگلاندین دریافت کرده اند بطور معنی داری کمترین زمان خروج جفت و تلیسه هایی که گوساله ماده به دنیا آورده وپس از زایمان اکسی توسین به آنها تزریق شده مدت زمان دفع جفت بطور معنی داری بیشتر است.
کلید واژگان: اکسی توسین, پروستاگلاندین, القاء زایمان, هلشتاینOne of the serious complications of labor induction in cows and heifers reducing the reproductive efficiency of these animals (1, 8, and 10) is retained placenta after delivery. This study was conducted in a dairy cattle industry located in West Azerbaijan. The experiment was conducted on 100 pregnant heifers which their induction of labor was being carried out by prostaglandin and dexamethasone. Obtaining the exact results in this study, 40 out of 100 heifers were selected and divided into two groups. Each group containing 20 heifers were injected by prostaglandin and oxytocin intramuscularly to experience the disposal of fetal membranes. The dose for each shot of prostaglandin and oxytocin was respectively 750 μg / ml ((3 cc), and 100 IU (10cc). It is also important to note that each group was divided into two subgroups of 10 cows. This sub-classification was done based on the sex of newborn calves. Using Nonparametric Correlations statistical methods, collected data were calculated and analyzed. The results showed that the time for disposal of fetal membranes was significantly reduced in postpartum heifers that received prostaglandin in comparison with the heifers that were injected by oxytocin. Also, the time for placenta disposal has decreased in heifers that have given birth to male calves and received postpartum prostaglandin rather than heifers that have given birth to female calves and received oxytocin injection after delivery.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.