به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « تفاله چغندر قند » در نشریات گروه « علوم دام »

تکرار جستجوی کلیدواژه «تفاله چغندر قند» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • غلامرضا اصلانی کرد کندی، میرداریوش شکوری*، حسین جانمحمدی

    هدف از این تحقیق،  بررسی تاثیر منابع مختلف فیبر و سطوح مختلف تریونین بر پاسخ رشد، قابلیت هضم مواد مغذی و برخی ویژگی های شیرابه گوارشی جوجه های گوشتی بود. در این آزمایش از تعداد 180 قطعه جوجه خروس گوشتی سویه راس 308 در قالب یک طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل 3×2 با 5 تکرار و 6 جوجه در هر تکرار به مدت 24 روز استفاده شد. جیره ها حاوی دو منبع فیبر (پوسته نخود و تفاله چغندر قند) در سطح 5 درصد و سه سطح تریونین (90 ، 100 و 110درصد سطح توصیه شده) بودند. مطابق نتایج؛ اثر متقابل معنی داری بین منبع فیبر و سطح تریونین بر مصرف خوراک مشاهده شد (05/0>p)، به طوری که جوجه های تغذیه شده با جیره حاوی تفاله چغندر قند مواجه با کمبود تریونین در مقایسه با جیره مشابه حاوی پوسته نخود مصرف خوراک کمتری داشتند. افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک جوجه ها تحت تاثیر اثر متقابل منبع فیبر و سطح تریونین قرار نگرفت. افزایش وزن پایین و ضریب تبدیل خوراک بالای جوجه ها در اثر مصرف تفاله چغندر قند نسبت به پوسته نخود مشاهده شد (05/0>p). قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی و چربی خام و نیز انرژی قابل متابولیسم ظاهری در اثر تغذیه تفاله چغندر قند در مقایسه با پوسته نخود کاهش یافت (05/0>p). کمبود تریونین جیره قابلیت هضم ماده آلی را کاهش داد (05/0>p). استفاده از تفاله چغندر قند در مقایسه با پوسته نخود موجب افزایش ph محتویات سنگدان و روده کور و ویسکوزیته شیرابه گوارشی ژژنوم و ایلیوم شد (05/0>p). وزن نسبی سنگدان در اثر پوسته نخود در مقایسه با تفاله چغندر قند افزایش یافت (05/0>p). در کل، تفاله چغندر قند نسبت به پوسته نخود با افزایش ویسکوزیته شیرابه گوارشی موجب کاهش قابلیت هضم مواد مغذی و افت عملکرد رشدی جوجه ها شد و اثر متقابل محسوسی بین منبع فیبر و سطح تریونین جیره به جزء بر مصرف خوراک مشاهده نشد.

    کلید واژگان: پوسته نخود, تفاله چغندر قند, ترئونین, عملکرد رشدی, جوجه گوشتی}
    Gholamreza Aslani Kordkandi, Mir Daryoush Shakouri*, Hossein Janmohammadi

    The aim of this study was to survey the effect of different dietary fiber source and thereonine levels on growth response, nutrients digestibility and some digesta characteristics of broiler chickens. A total of 180 day-old male Ross 308 chicks were used  in a completely randomized design with a factorial arrangement of 2×3 with 4 replicates of 6 birds each for a period of 24 days. The diets consisted of two fiber sources (pea hull and sugar beet pulp) with 5 percent and three levels of threonine (90, 100 1nd 110 percent of recommended level). According to the results, a significant interaction was found between fiber source and threonine level on feed intake (P<0.05), where the chickens on sugar beet pulp containing diet with deficient threonine consumed lower feed than those on similar diet containing pea hull. There were no significant interactions between fiber source and threonine level on birds’ weight gain and feed conversion ratio. Lower weight gain and higher feed conversion ratio were observed by sugar beet pulp than pea hull (P<0.05). Digestibility of dry matter, organic matter and crude fat, as well as apparent metabolizable energy was decreased by inclusion of sugar beet pulp in the diet (P<0.05). Deficiency of threonine in the diet decreased the digestibility of organic matter (P<0.05). The use of sugar beet pulp decreased pH value of gizzard and cecal digesta, and increased the viscosity of jejunal and ileal digesta in comparison with pea hull (P<0.05). Relative weight of gizzard was increased by pea hull compared with sugar beet pulp (P<0.05). In conclusion, compared with pea hull, sugar beet pulp by increasing digesta viscosity decreased nutrients digestibility and broiler performance, and except for feed intake, non-remarkable interaction was illustrated between fiber source and threonine level.

    Keywords: Chickens, Pea hull, Performance, Sugar beet pulp, Threonin}
  • عبدالعزیز یانق، فرزاد قنبری*، جواد بیات کوهسار، فرید مسلمی پور
    این پژوهش به منظور بررسی ترکیب شیمیایی و فراسنجه های تولید گاز تفاله گوجه فرنگی سیلو شده با تفاله چغندرقند (5 و 10 درصد وزن تفاله گوجه فرنگی) و تلقیح باکتریایی (لاکتوباسیلوس پلانتاروم ، 1 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم علوفه ی تازه) و تاثیر آن بر عملکرد بره های پرواری مغانی انجام گرفت. آزمایش پرواری با 25 راس بره نر مغانی به مدت 70 روز انجام شد. بره ها به طور تصادفی به پنج گروه تقسیم شده و هر گروه یکی از تیمارهای شاهد، جیره بدون سیلاژ تفاله گوجه فرنگی (تیمار 1)، جیره حاوی سیلاژ تفاله گوجه فرنگی + 5 درصد تفاله خشک چغندرقند (تیمار 2)، جیره حاوی سیلاژ تفاله گوجه فرنگی + 10 درصد تفاله خشک چغندرقند (تیمار 3)، جیره حاوی سیلاژ تفاله گوجه فرنگی + 5 درصد تفاله خشک چغندرقند با تلقیح باکتریایی (تیمار4) و جیره حاوی سیلاژ تفاله گوجه فرنگی + 10 درصد تفاله خشک چغندرقند با تلقیح باکتریایی (تیمار 5) را دریافت کردند. مقدار پتانسیل تولید گاز، قابلیت هضم ماده آلی، انرژی قابل متابولیسم و اسیدهای چرب کوتاه زنجیر در تفاله گوجه فرنگی سیلو شده با 10 درصد تفاله خشک چغندر قند و تلقیح باکتریایی بیشتر از شاهد بود. مقدار خوراک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک در تیمار شاهد بیشتر از سایر تیمارها بود. تفاله گوجه فرنگی سیلو شده با تفاله چغندر قند باعث کاهش هزینه خوراک مصرفی روزانه و به دنبال آن افزایش مقدار سود روزانه شد. در مجموع، استفاده از تفاله گوجه فرنگی سیلوشده با 10 درصد تفاله چغندرقند در جیره بره های پرواری پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: سیلاژ تفاله گوجه فرنگی, تفاله چغندر قند, تلقیح باکتریایی, بره های پرواری}
    Abdolaziz Yanegh, Farzad Ghanbari *, Javad Bayatkouhsar, Farid Moslemipur
    This research was conducted in order to evaluate the chemical composition and gas production potential of tomato pomace ensiled with sugar beet pulp (5 and 10 percent of tomato pulp weight) and bacterial inoculation (lactobacillus plantarum, 1 mg per kg of fresh forage) and its effect on performance of fattening lambs. Fattening trial was performed using 25 Moghani male lambs (29.164±3.78 kg) for 70 days. Lambs were randomly divided into 5 groups and each group received one of the treatments of control, diet without tomato pomace silage (treatment 1), diet containing tomato pomace silage ensiled with 5 percent sugar beet pulp (treatment 2), diet containing tomato pomace silage ensiled with 10 percent sugar beet pulp (treatment 3), diet containing tomato pomace silage ensiled with 5 percent sugar beet pulp and bacterial inoculation (treatment 4) and diet containing tomato pomace silage ensiled with 10 percent sugar beet pulp and bacterial inoculation (treatment 5). The amount of gas production potential, organic matter digestibility, metabolizable energy and short chain fatty acids was higher in tomato pomace silage ensiled with 10 percent sugar beet pulp and bacterial inoculation than control. Feed intake and feed conversion ratio were significantly higher in control than other treatments. Using tomato pomace ensiled with sugar beet pulp decreased feed cost and the for 1 kg gain followed by increased daily profit. Totally, the use of tomato pomace ensiled with 10 percent sugar beet pulp is suggested in fattening lamb diet.
    Keywords: Tomato pomace silage, Sugar beet pulp, Bacterial inoculation, fattening lambs}
  • زینب حسینی، محمد مهدی شریفی حسینی *، امید دیانی، رضا طهماسبی
    در این تحقیق تاثیر دوسطح اندازه ذرات جو سیلو شده و دو سطح الیاف غیر علوفه ای بر مصرف و قابلیت هضم مواد مغذی، فراسنجه های شکمبه ای و رفتار مصرف خوراک در گوسفند بررسی شد. گیاه کامل جو در 28 درصد ماده خشک، با دو اندازه نظری درشت و ریز 16 و هشت میلی متر خرد و به صورت درشت و ریز سیلو شدند. از چهار راس گوسفند نر با میانگین وزن 7±46 کیلوگرم استفاده شد. جیره های آزمایشی عبارت بودند از: 1) جیره حاوی جو سیلو شده درشت و فاقد تفاله چغندرقند، 2) جیره حاوی جو سیلو شده درشت و 20درصد تفاله چغندرقند، 3) جیره حاوی جو سیلو شده ریز و فاقد تفاله چغندرقند، 4) جیره حاوی جو سیلو شده ریز و 20 درصد تفاله چغندرقند. مصرف الیاف نامحلول در شوینده ی خنثی در جیره های دارای 20 درصد تفاله چغندر قند بیشتر بود (05/0> P). اثرات متقابل اندازه ذرات جو سیلو شده و سطح تفاله چغندرقند بر قابلیت هضم ماده خشک، پروتئین خام و الیاف نامحلول در شوینده ی خنثی معنی دار بود و بیشترین قابلیت هضم ها در جیره حاوی جو سیلو شده ریز و 20 درصد تفاله چغندر قند بود. دو و چهار ساعت بعد از مصرف خوراک، pH مایع شکمبه در جیره جو سیلو شده ریز و 20 درصد تفاله چغندرقند از دیگر جیره ها کم تر بود (05/0> P). بر اساس نتایج حاصل، در جیره های با کنسانتره زیاد و الیاف موثر فیزیکی کم، جایگزینی الیاف غیر علوفه ای تفاله چغندرقند به جای دانه جو می تواند سبب افزایش مصرف الیاف نامحلول در شوینده ی خنثی شود.
    کلید واژگان: ابقا نیتروژن, تفاله چغندر قند, تله فیبری, میانگین هندسی, نشخوار}
    Zeinab Hosseini, Mohammad Mahdi Sharifi *, Hosseini, Omid Dayani, Reza Tahmasebi
    The aim of this experiment was to study the effects of two levels of barley silage particle sizes and two levels of non-forage fiber on feed intake, nutrients digestibility, rumen parameters and feeding behaviors in sheep. Whole-plant barley was harvested at 28% moisture in 8 and 16 mm theoretical chop lengths to prepare short and long silages. Four male sheep with the weight of 46±7 kg were used and experimental diets were: 1) coarse barley silage diet without beet pulp, 2) coarse barley silage diet with 20% beet pulp, 3) fine barley silage diet without beet pulp and 4) fine barley silage diet with 20% percent beet pulp. The NDF intake was affected by beet pulp levels (P=0.05) and the highest NDF intake was in sheep fed with fine barley silage diet with 20% beet pulp (P
    Keywords: Beet pulp, Geometric mean, Nitrogen Retention, Rumen mat, Rumination}
  • احمد شاهمرادی، مسعود علیخانی، احمد ریاسی، غلامرضا قربانی، نیما نادری
    این پژوهش به منظور بررسی اثر جایگزینی تفاله چغندر قند با دانه جو در جیره گاوهای هلشتاین بر توازن انرژی، خوراک مصرفی، قابلیت هضم و رفتار مصرف خوراک در دوره انتقال انجام شد. در این آزمایش 24 راس گاو هلشتاین چند بار زایش، طی 28 روز پیش از تاریخ زایش مورد انتظار تا 24 روز پس از زایش استفاده شدند. گاوها به طور تصادفی به سه تیمار آزمایشی اختصاص یافتند؛ تیمارهای آزمایشی در دوره پیش و پس از زایش به شرح زیر بودند: 1)100 درصد جو، 2)75 درصد جو + 25درصد تفاله چغندرقند و 3)50 درصد جو+50 درصد تفاله چغندرقند. خوراک مصرفی روزانه در پیش و پس از زایش در تیمار 25 درصد تفاله چغندرقند (64 /13 و 22 /17) نسبت به دو تیمار دیگر بالاتر بود (0001 /0P<). در دوران پیش و پس از زایش، خوراک مصرفی بر اساس درصد وزن بدن به ترتیب در تیمارهای 50 (01 /2 و 31 /2) و 25 (81 /1 و 60 /2) درصد تفاله چغندرقند بالاترین بود (0001 /0P<). قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی در پیش و پس از زایش در بین تیمارها تفاوت معنی داری نداشت. pH شکمبه ای در پس از زایش در تیمار بدون تفاله چغندرقند پایین ترین (77 /5) بود (05 /0P<). در دوره پیش از زایش، گاوها در جیره بدون تفاله چغندرقند، ذرات باقیمانده روی الک 19 میلی متر را بیشتر (74 /102) و ذرات بزرگتر از 18 /1 میلی متر را کمتر (90 /97) انتخاب کرده بودند (به ترتیب 05 /0P< و 01 /0P<). نتایج این آزمایش نشان داد که جایگزینی 25 درصد تفاله چغندر قند با جو در جیره های دوره انتقال، می تواند با تاثیرگذاری بر خوراک مصرفی، سبب بهبود عملکرد دام و سلامت شکمبه ای شود.
    کلید واژگان: الگوی مصرف خوراک, تفاله چغندر قند, دانه جو, دوره انتقال, قابلیت هضم}
    A. Shahmoradi*, M. Alikhani, A. Riasi, G. R. Ghorbani, N. Naderi
    This study examined the effect of replacing dietary beet pulp with (BP) with barley in the diet of lactating cows on energy balance, feed intake, digestibility and feeding behavior during the transition period. 24 multi-parity Holstein cows, within 28 d relative to parturition up to day 24 of lactation were tested. Cows were assigned randomly to three dietary treatments containing before and after calving, respectively, were as follows: 1) Control (100% barley), 2) 75% barley +25% BP, and 3) 50% barley + 50% BP. During the pre and postpartum period, daily feed intake and energy intake was highest in 25% BP treatment (P < 0.0001). Dry matter intake as percentage of BW was highest in 50 and 25% beet pulp (P < 0.0001) before and after calving, respectively. Apparent digestibility of nutrients were not significantly different between treatments before and after calving. In postpartum, ruminal pH was lowest in cows fed control diets (P > 0.05). Before calving, cows sorted in favor of large particles (>19.0 mm) (P < 0.05) and against of short particles (>1.18 mm) (P < 0.01) when fed diets without BP (Control). Our results indicate that replacing 25% barley with BP in diets of transition cows improved performance and rumen health.
    Keywords: Feed intake pattern, Beet pulp, Barley, Transition period, Digestibility}
  • فرخنده رضایی، محسن دانش مسگران
    در این آزمایش اثر افزودن انواع مختلف کربوهیدرات های غیر الیافی (ساکارز، نشاسته یا مخلوط مساوی از هر دو) بر مقدار تولید گاز و فراسنجه های تخمیر پذیری برخی از مواد خوراکی مورد مطالعه قرار گرفت. مواد خوراکی در آزمایش تولید گاز (سلولز خالص، علف خشک یونجه و تفاله چغندر قند) و کشت ثابت (علف خشک یونجه، سبوس گندم و تفاله چغندر قند) به صورت مکمل نشده و یا مکمل شده (70 میلی گرم به ازای گرم ماده خشک) با کربوهیدرات های غیر الیافی (ساکارز، نشاسته و ساکارز + نشاسته) استفاده شدند. نتایج حاصل از تولید گاز نشان داد که افزودن ساکارز در مقایسه با نمونه شاهد موجب افزایش معنی دار نرخ تولید گاز در علف خشک یونجه شد (069/0در مقابل 060/0). افزودن نشاسته به تفاله چغندر قند باعث کاهش معنی دار نرخ تولید گاز شد. همچنین زمانی که علوفه پایه علف خشک یونجه یا تفاله چغندر قند بود افزودن ساکارز، نشاسته یا ساکارز+ نشاسته به طور معنی داری تولید گاز از بخش قابل تخمیر را افزایش داد. در آزمایش کشت ثابت افزودن کربوهیدرات های غیر الیافی هضم ماده خشک را در علف خشک یونجه به طور معنی داری کاهش داد. ثابت نرخ هضم ماده خشک در تفاله چغندر قند و سبوس گندم (به جز زمانی که ساکارز به سبوس گندم اضافه شد) به طور معنی داری با افزودن کربوهیدرات های غیر الیافی کاهش یافت. بخش فاقد پتانسیل هضم ماده خشک در علف خشک یونجه با افزودن کربوهیدرات های غیر الیافی به محیط کشت به طور معنی داری افزایش پیدا کرد.
    کلید واژگان: سلولز, یونجه, تفاله چغندر قند, ساکارز, نشاسته}
    F. Rezaei, M. Danesh Mesgaran
    In this experiment the effect of adding different kinds of non-fiber carbohydrates (sucrose, starch, or equal mixture of them) on the amount of produced gas and fermentation characteristics of some feedstuffs were studied. Gas production was recorded for non-supplemented and supplemented (70 mg/g DM) pure cellulose, alfalfa hay and sugar beet pulp. The feedstuffs that were used in in vitro experiment includes: alfalfa hay, wheat bran and unmolassed sugar beet pulp. Non-supplemented or NFC supplemented (70 mg/g DM) samples incubated for 2, 4, 8, 16, 24, 48, 72 and 96 h at 39°C. The results of gas production study showed that (except for 2 h), supplementation of all kinds of non-fiber carbohydrates increased the amount of produced gas significantly (P<0.05). Sucrose supplementation increased the gas production rate of alfalfa hay significantly (P<0.05). In the case of sugar beet pulp, the adding of starch decreased the gas production rate significantly (P<0.05). Also, when the alfalfa hay or sugar beet pulp were used as a basal forage, adding of sucrose, starch or sucrose+ starch increased gas production from fermentable fraction significantly (P<0.05). The source of NFC used in the medium containing alfalfa hay caused a significant decrease in DM disappearance (P<0.01). Fractional rate constant of dry matter disappearance of unmolassed sugar beet pulp and wheat bran was significantly decreased by supplemental non-fiber carbohydrate, except when sucrose was added to wheat bran (P<0.01). The indigestible fraction of dry matter of alfalfa hay was significantly increased when it was supplemented with non-fiber carbohydrate (P<0.05).
    Keywords: Cellulose, Alfalfa, Sugar beet pulp, Sucrose, Starch}
  • مجتبی ایاز*، محمود شیوازاد، محمدحسین شهیر، علی حاجی بابایی، سید عبدالله حسینی
    هدف از انجام این تحقیق تعیین مقدار انرژی قابل متابولیسم ظاهری و ظاهری تصحیح شده بر حسب نیتروژن (AME و AMEn) و همچنین مقدار انرژی قابل متابولیسم حقیقی و حقیقی تصحیح شده بر حسب نیتروژن (TME و TMEn) تفاله چغندر قند در شترمرغ های نر 3 ماهه بود. تفاله چغندر قند در سطوح صفر، 15، 30 و 40 درصد در جیره پایه جایگزین شد. در تعیین AME و AMEn با استفاده از معرف، تفاله چغندر قند تنها در سطح 40 درصد در جیره پایه جایگزین گردید. به منظور انجام این آزمایش در روش جمع آوری کل فضولات و روش استفاده از معرف به ترتیب از 16 و 8 قطعه جوجه شترمرغ 3 ماهه در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار استفاده شد. اندازه گیری مقدار AME تفاله چغندر قند به دو روش خورانیدن معرف اکسید کروم و جمع آوری کل فضولات انجام شد که مقادیر به دست آمده برای این دو روش در سطح 40 درصد به ترتیب 238 ± 3199 و 95 ± 2902 کیلوکالری بر کیلوگرم بود. مقدار AMEn در دو روش مذکور در سطح 40 درصد به ترتیب 214 ± 3125 و 86 ± 2798 کیلوکالری بر کیلوگرم برآورد گردید. اندازه گیری مقدار TME و TMEn تفاله چغندر قند در این آزمایش با استفاده از مقادیر سطوح مختلف ماده آزمایشی توسط روش رگرسیونی به ترتیب 3215 و 3134 کیلوکالری بر کیلوگرم به دست آمد. نتایج حاصله نشان داد که اعداد مربوط به AME و TME و اشکال تصحیح شده آن ها براساس نیتروژن که در جداول احتیاجات مرغ ارائه شده اند بسیار پایین تر از اعداد انرژی قابل متابولیسم مواد خوراکی به دست آمده در شترمرغ است و برای مراحل ابتدایی رشد شترمرغ قابل استفاده نبوده و لذا تعیین انرژی قابل متابولیسم اقلام خوراکی مورد استفاده در تغذیه برای شترمرغ الزامی می باشد.
    کلید واژگان: انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری و حقیقی, تفاله چغندر قند, شترمرغ}
    M. Ayaz*, M. Shivazad, M. H. Shahi, A. Hajibabaei, E. Shahrami
    This experiment was conducted to determine the AME، AMEn، TME and TMEn of beet pulp fed to male ostriches at their 90 d of age. Different levels of beet pulp (0، 15، 30 and 40%) were fed through replacements in the basal diet. For a determination of AME and AMEn using marker method، beet pulp was replaced in the basal diet at 40%. A number of 16 vs. 8 ostrich chicks were employed in each of the total collection vs. marker methods، respectively. A completely randomized design of 4 replicates was adopted. AME and AMEn were determined via chromic oxide marker and via total excreta collection methods. The AME and AMEn for beet pulp were recorded as 3199±238، 2902±95، 3125±214 and 2798±86 kcal/kg (at 40 % of replacement) as assessed through chromic oxide marker and total excrete collection، methods respectively. Assessment of TME and TMEn of beet pulp as based upon different levels of feedstuff were recorded 3215 and 3134 kcal/kg respectively. The results finally indicated that use of the ME data assessed via adult leghorn cockerel (in formulating the starter diet for ostrich) is not applicable، and values of ME in ration formulation regarding ostrich are to be determined
    Keywords: AME, AMEn, TME, TMEn, Beet pulp, Ostrich}
  • حمید امانلو، مهران ابوذر، علی نیکخواه
    تعداد 24 راس گاو هلشتاین سه بار یا بیشتر زایش کرده و در اوایل دوره شیردهی با میانگین فاصله از زایش 2/20 ± 59 روز و با میانگین وزن 5/40 ± 615 کیلوگرم در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی برای بررسی اثرات سطوح مختلف تفاله چغندر قند در جایگزینی نسبی با یونجه (به عنوان تنها منبع علوفه ای جیره) استفاده گردید (جیره یک حاوی صفر درصد تفاله و 35 درصد یونجه، جیره دوم 6 درصد تفاله و 28 درصد یونجه و جیره سوم 12 درصد تفاله و 22 درصد یونجه بر اساس ماده خشک) این طرح در قالب فرضیه جدید اثر الیاف موثر بر روی تولید و ترکیب شیر، ماده خشک مصرفی، فعالیت جویدن، pH شکمبه و مدفوع، متابولیت های خون و قابلیت هضم مواد مغذی، پایه ریزی گردید. جیره ها از لحاظ پروتئین خام (3/19 درصد) و دیواره سلولی (5/32 درصد) همسان بودند. گاوها به صورت گروهی تغذیه شدند و جیره های آزمایشی به صورت کاملا مخلوط به مدت 60 روز در اختیار گاوها قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری داده های تولید شیر، تولید شیر تصحیح شده برای درصدهای مختلف چربی و ترکیبات شیر تفاوت معنی داری نشان نداد. تجزیه واریانس مربوط به طول زمان فعالیت جویدن، در بین تیمارها تفاوت معنی داری نداشت ولی طول زمان نشخوار تفاوت معنی داری (5 0/0 p<) را نشان داد.میزان فعالیت جویدن برای هر کیلوگرم ماده خشک مصرفی و دیواره سلولی علوفه ای مصرفی نیز تفاوت معنی داری (5 0/0 < p) را نشان داد. pH شکمبه در گاوهای دریافت کننده جیره های آزمایشی یک تا سه افزایش معنی داری (5 0/0 < p) نشان داد. متابولیت های خون و قابلیت هضم مواد مغذی نیز بین گاوهای دریافت کننده جیره های آزمایشی معنی دار نبود.
    کلید واژگان: عملکرد, گاوهای شیرده, _ یونجه خشک, فعالیت جویدن, تفاله چغندر قند}
    Twenty four multiparous Holstein cows in their early stage of lactation with a mean of 59±20 DIM and a mean of 615±40.5 Kg of BW were employed in a complete randomized block design to evaluate the effects of different levels of sugar beet pulp in a partial replacement for alfalfa, the only source of forage in their previous diet (treat 1, 0% beet pulp and 35% alfalfa, treat 2, 6% beet pulp and 28% alfalfa, and treat 3, 12%beet pulp and 22% alfalfa) on milk yield and composition, dry matter intake, chewing activity, rumen and fecal pH, blood metabolites and digestibility of nutrients. The experiments were based on the new effective fiber hypothesis. Diets were formulated to contain 19.3% crude protein and 32.5% neutral detergent fiber.Cows were divided in three equal groups, each group receiving one of the diets in the form of TMR. There was not any treatment effect observed on DMI, milk yield and composition, and on fat corrected milk. Time of ruminating activities were significantly different among treatments (p<0.05).Chewing activity per kilogram of DMI, and forage NDF intake also were of significant differences(p<0.05). Rumen pH was of significant difference among treatments (p<0.05). Experimental diets did not show any significant effects on fecal pH, BW and BCS during the whole experimental period. Blood metabolites and digestibility of nutrients did not also differ among treatments.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال