به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "insulin resistance" در نشریات گروه "علوم دام"

تکرار جستجوی کلیدواژه «insulin resistance» در نشریات گروه «کشاورزی»
جستجوی insulin resistance در مقالات مجلات علمی
  • عیسی دیرنده*، محمد کاظمی فرد، طناز صابری فر

    برای بررسی تاثیر کبدچرب بر مقاومت به انسولین در کبد مرغ های تخم گذار آزمایشی با استفاده از 80 قطعه مرغ تخم گذار سویه تجاری های لاین (w-36) پس از اوج تولید (سن 43 هفته) به مدت هشت هفته در قالب طرح کاملا تصادفی با دو تیمار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل گروه شاهد (بدون تزریق) و گروه استرادیول (تزریق دو میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن استرادیول بنزوات) بود. تزریق استرادیول 17 بتا به جهت القای بیماری کبد چرب، از هفته سوم آزمایش آغاز و سه بار در هفته و به مدت 21روز انجام شد. خون گیری جهت بررسی غلظت تری گلیسرید، کلسترول و آنزیم های آلکالین فسفاتاز (ALP)، آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) وآلانین آمینوترانسفراز (ALT) در انتهای آزمایش با استفاده از 20 قطعه از هر تیمار انجام شد. در انتهای آزمایش پنج قطعه از هر تیمار انتخاب و کشتار شد سپس بافت کبد برای بررسی بیان ژن های گیرنده انسولین (InR)، ناقل گلوکز شماره 1 (Glut1)، پروتیین تنظیم کننده انتقال استرول (SREBP1)، کیناز 1ریبوزمی S6 (S6K1)، هدف راپامایسین (TOR)، پروتیین O1 جعبه (FOXO1) استفاده شد. نتایج نشان داد تزریق استرادیول سبب ایجاد کبد چرب شد و در این مرغان غلظت  پلاسمایی تری گلیسرید، کلسترول و فعالیت AST، ALT و ALP افزایش یافت. در مرغان مبتلا به کبد چرب بیان ژن های FOXO1  (1/4 برابر)، TOR (9/3 برابر)، S6K1 (3/3 برابر) افزایش یافت و بیان ژن های InR (6/4 برابر) و Glut1 (5/7 برابر) کاهش یافت. به طور کلی نتایج پژوهش حاضر نشان داد القای کبدچرب در مرغان تخم گذار پس از اوج سبب افزایش بیان ژن های مرتبط با مقاومت به انسولین شد.

    کلید واژگان: بیان ژن, تزریق, جگر, مقاومت به انسولین, مرغ تخمگذار
    Essa Dirandeh *, Mohammad Kazemi Fard, Tannaz Saberifar

    To investigate the effect of fatty liver on insulin resistance in the liver of laying hens, an experiment using 80 laying hens of commercial line strains (w-36) after peak production (age 43 weeks) for eight weeks were performedin a completely randomized design with two treatments. The experimental treatments included control group (no injection) and the estradiol group  (injection of two mg estradiol benzoate per kg body weight). In order to induce fatty liver disease, the injection of 17-beta estradiol started from the third week of experiment (age 46), and was performed three times a week for 21 days. Blood samples were taken to evaluate the concentration of triglycerides, cholesterol and liver enzymes (aspartate transaminase (AST), alanin transaminase (ALT) and alkaline phosphatase (ALP) at the end of the experiment using 20 hens from each treatment. At the end of experiment, five hens of each treatment were selected and sacrificed, then 50 g of liver tissue was removed to study gene expression of insulin receptor (InR), glucose transporter1 (Glut1), sterol regulatory element binding protein (SREBP1), Ribosomal S6 kinase1 (S6K1), Target of Rapamycin (TOR) and Forkhead box protein O1 (FOXO1). The results showed that the injection of estradiol induced fatty liver and increased plasma concentrations of cholesterol and triglyceride as well as activity of AST, ALT and ALP.  In hens with fatty liver, expression of FOXO1 (4.1-fold), TOR (3.9-fold), S6K1 (3.3-fold) genes increased, and conversely, expression of InR (4.6-fold), Glut1 (7.5-fold) decreased. In conclusion results of the present study showed that the fatty liver induction in laying hens increased expression of insulin resistance-related genes.

    Keywords: gene expression, Injection, insulin resistance, Laying Hen, Liver
  • فرود احسان بخش، حمید امانلو*، محمدحسین شهیر

    هدف از این مطالعه بررسی اثر منابع مختلف منیزیم در جیره های پیش از زایش بر عملکرد تولیدی، متابولیت های خون، مقاومت به انسولین و ناهنجاری های سلامتی در گاوهای دوره انتقال بود. تعداد 60 راس گاو از 21 روز مانده به زایش به طور تصادفی به چهار تیمار آزمایشی اختصاص یافتند. تیمار ها شامل تیمار شاهد (منیزیم در سطح توصیه های NRC)، تیمار سولفات منیزیم، تیمار کربنات منیزیم و تیمار اکسید منیزیم (منیزیم جیره 6/0 درصد ماده خشک) بود. جیره های آزمایشی قابلیت هضم ماده خشک و NDF را افزایش دادند (05/0>P). وزن گوساله، وزن جفت، تغییرات وزن و امتیاز بدنی دام ها تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفت. وقوع جفت ماندگی و هیپومنیزیومی در تیمار های آزمایشی کاهش یافت (05/0>P). تیمارهای اکسید و کربنات منیزیم تمایل به تولید شیر بالاتر داشتند (08/0=P). چربی شیر در جیره شاهد افزایش یافت (05/0>P). جیره های آزمایشی NEFA و کلسترول پلاسما را کاهش داده و منیزیم و کلسیم پلاسما را افزایش دادند (05/0>P). تیمار شاهد پایین ترین نرخ زدودگی گلوکز و RQUICKI را داشت (05/0>P).

    کلید واژگان: اسید چرب غیر استریفه, پیش از زایش, جفت ماندگی, مقاومت به انسولین, منیزیم
    Forood Ehsanbakhsh, Hamid Amanlou *, MohammadHossein Shahir

    The aim of this study was to evaluate the effect of different source of magnesium in prepartum diets on productive performance, blood metabolites, insulin resistance and health disorders in transition cows. Sixty cows from 21 days prepartum were randomly assigned to 4 experimental treatments. Treatments were control treatment (Mg at NRC recommendation), magnesium sulfate treatment, magnesium carbonate treatment and magnesium oxide treatment (Mg was 0.60% of ration DM). Experimental diets increased DM and NDF digestibility (P<0.05). However, Calf and placenta weight, body weight changes and BCS were not affected by treatments. The incidence of retained placenta and hypomagnesemia decreased in experimental treatments (P<0.05). Magnesium oxide and carbonate treatments tended to increase milk yield (P=0.08). Milk fat increased in the control diet (P<0.05). Experimental diets decreased plasma NEFA and cholesterol and improved plasma Mg and Ca (P<0.05). Control treatment had the lowest rate of glucose CR (%) and RQUICKI (P<0.05).

    Keywords: insulin resistance, Magnesium, NEFA, Prepartum, Retained Placenta‎
  • میرحسین نجفی، سعید زین الدینی*، ابوالفضل زالی، مهدی گنج خانلو
    هدف از این مطالعه بررسی اثر کاهش نسبت اسیدهای چرب امگا 6 به امگا 3 جیره طی دوره پس از زایش بر غلظت هاپتوگلوبین پلاسما، متابولیت های خونی و مقاومت به انسولین درگاوهای هلشتاین بود. تعداد 24 راس گاو چند شکم زا به طور تصادفی در سه تیمار با نسبت اسیدهای چرب امگا-6 به امگا-3: 5/2 به 1 (نسبت کم)، 5/4 به 1 (نسبت متوسط)، و 5/6 به 1 (نسبت زیاد) توزیع شدند. خونگیری در روز 7، 14، 28، 42، 56 و 70 پس از زایش به منظور تعیین غلظت متابولیت های خونی و هاپتوگلوبین انجام شد. تست تحمل گلوکز و چالش انسولین در روزهای 28 و 42 آزمایش انجام شد. غلظت پلاسمایی هاپتوگلوبین در گاوهای تغذیه شده با نسبت زیاد امگا 6 به امگا 3 به طور معنی داری نسبت به دو تیمار دیگر بیشتر بود. تست چالش انسولین در روز 42 روز بعد زایش نشان داد که تغییر در نسبت اسیدهای چرب تیمار متوسط باعث افزایش نرخ زودگی و کاهش سطح زیر منحنی انسولین شد. نتایج این تحقیق گویای آن است که نسبت متوسط از اسیدهای چرب امگا-6 به امگا-3 در جیره گاوهای شیری باعث کاهش مقاومت به انسولین در اثر کاهش یکی از فاکتورهای التهابی می شود.
    کلید واژگان: اسیدهای چرب, مقاومت به انسولین, التهاب, گاوهای شیری
    Mir Hossein Najafi, Saeed Zeinoaldini *, Abolfazl Zali, Mahdi Ganjkhanlou
    The aim was to determine the effect of different dietary n-6/n-3 fatty acid (FA) ratio during the postpartum period on plasma haptoglobin, metabolic profile, and insulin resistance in Holstein dairy cows. 24 multiparous cows were randomly assigned to three treatments with a ratio of omega-6 fatty acids to omega-3: 2.5 to 1 (low ratio); 4.5 to 1 (average ratio); and 6.5 to 1 (high ratio) were distributed. Blood samples were collected on d 7, 14, 28, 42, 56 and 70 postpartum to determine blood metabolites and haptoglobin concentrations. Intravenous glucose tolerance tests and insulin challenges were performed on d 28 and 42 of experiment. Plasma concentrations of haptoglobin were significantly higher in the cows fed with high ratio than the other two treatments. The 42-day postpartum results of insulin challenge test indicates that the change in the ratio of fatty acids to moderate treatment causes an increase in the clearance rate and a decrease in the area under the curve of the insulin. The results of this study indicate that the moderate ratio of omega-6 to omega-3 fatty acids in dairy cows decreases insulin resistance by reducing inflammatory factors.
    Keywords: fatty acids, Insulin resistance, inflammation, dairy cows
  • محمود مسیبی، حسن علی عربی*، عباس فرح آور
    سابقه و هدف
    کروم در متابولیسم نشخوارکنندگان نقش مهمی ایفا می کند. شرایطی مانند افزایش سرعت رشد، تنش و زیست فراهمی پائین کروم در منابع خوراکی، منجر به تخلیه ذخایر کروم در بدن شده و اختلالات متابولیکی و کاهش عملکرد رشد رخ می دهد. الکارنیتین نیز ترکیبی است که از اسیدهای آمینه لیزین و متیونین ساخته می شود و در بسیاری از فرآیندهای متابولیکی دخالت دارد و با تاثیر بر متابولیسم لیپیدها در افزایش راندمان تولید انرژی موثر است. هنگام استفاده توام کروم و الکارنیتین در جیره، اثر متقابل مثبتی بر متابولیسم کربوهیدات ها و لیپیدها مشاهده شده است. بنابراین هدف از این آزمایش بررسی اثر استفاده از کروم آلی (به شکل کروم-متیونین) و الکارنیتین به عنوان مکمل در جیره غذایی بره های پرواری بر عملکرد رشد، متابولیسم گلوکز و برخی فراسنجه های خونی بود.
    مواد و روش ها
    این آزمایش به مدت 60 روز با تعداد 24 راس بره نر نژاد مهربان با میانگین سن 3 تا 4 ماه در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار و 6 تکرار انجام شد. تیمارها شامل: 1-تیمار شاهد) فقط جیره پایه دریافت کرد؛ 2-تیمار کروم) دریافت 500 میکروگرم کروم به ازای هر راس بره در روز؛ 3-تیمار الکارنیتین) دریافت 500 میلی گرم الکارنیتین به ازای هر راس بره در روز؛ 4-تیمار کروم- الکارنیتین) دریافت توام کروم و الکارنیتین با غلظت های ذکر شده در تیمار2 و 3 بودند. مکمل ها به صورت سرک به جیره پایه اضافه شدند. عملکرد بره ها و فراسنجه های خونی و مایع شکمبه اندازه گیری شد. بدین منظور در پایان آزمایش قبل از وعده غذایی صبح نمونه خون و مایع شکمبه اخذ شد. جهت ارزیابی متابولیسم گلوکز، از هر تیمار 4 راس بره به طور تصادفی برای تست تحمل گلوکز انتخاب و به ازای هر کیلوگرم وزن زنده 5/0 میلی لیتر دکستروز 50% درون ورید وداج تزریق و در زمان های 5، 10، 20، 30، 40، 60، 80، 100 و120 دقیقه بعد خونگیری گردید. غلظت گلوکز در نقاط زمانی (دقیقه) پس از انفوزیون گلوکز، سرعت زدوگی پلاسما از گلوکز، زمان رسیدن به نصف و سطح زیر منحنی محاسبه شد.
    یافته ها
    میزان خوراک مصرفی، افزایش وزن روزانه، ضریب تبدیل غذایی، غلظت آمونیاک شکمبه و اسیدهای چرب فرار کل در هیچ یک از تیمارها، باهم اختلاف معنی داری نداشت (05/0
    نتیجه گیری
    نتایج این پژوهش نشان داد، مکمل سازی جیره بره های پرواری نژاد مهربان با کروم و الکارنیتین (با غلظت های مورد استفاده در این پژوهش) تاثیری بر عملکرد پرواری ندارد اما منجر به افزایش میزان لیپوپروتئین با چگالی بالای خون و بهبود متابولیسم گلوکز گردید.
    کلید واژگان: کروم, الکارنیتین, مقاومت اننسولینی, بره های پرواری
    M. Mosayebi, H. Aliarabi *, A. Farahavar
    Background And Objective
    Chromium (Cr) plays an important role in ruminant’s metabolism. Situations such as accelerating growth, stress and low bioavailability of Cr in feedstuffs, result in depletion of chromium stores of body, therefore, metabolic disorders and growth retardation occurs. In addition, L-carnitine (LC), a compound of lysine and methionine, is involved in many metabolic processes. It affects energy production and performance by influencing lipid metabolism. Using Cr and LC together, a positive interaction has been reported on lipids and carbohydrates metabolism in some species. Therefore, the aim of this study was to evaluate the effect of organic chromium in form of chromium methionine (Cr-Met) and L-carnitine as a dietary supplement for feedlot lambs on growth performance, glucose metabolism and some blood parameters.
    Material and
    Methods
    This experiment was performed for 60 days with twentyfour 3-4 month-old male lambs in a completely randomized design (CRD) with four treatments of six lambs each. The treatments were included: 1- control (basal diet) 2- treatment of chromium (Cr) (500 µg Cr per lamb per day) 3- treatment of L-carnitine (LC) (500 mg L-carnitine per lamb per day) 4- treatment of chromium and L-carnitine (Cr × LC) (500 µg Cr and 500 mg of LC per lamb per day). Supplements were added to the basal diet as topdress. At the end of experiment, feed intake, average daily gain (ADG) and feed conversion ratio (FCR) were calculated. In order to evaluate blood metabolites and rumen liquid parameters, blood and rumen liquid samples were taken at the end of experiment. Four lambs randomly were selected from each groups for intravenous glucose tolerance test (IVGTT). For this purpose, 0.5 ml/Kg BW dextrose (50%) was infused and blood samples were taken at 5, 10, 20, 30, 40, 60, 80, 100 and 120 min after glucose infusion, Then glucose clearance rate (CR), half-life (t1/2) and area under curve (AUC) was calculated.
    Results
    Feed intake, ADG and FCR and also rumen volatile fatty acids and ammonium was not different between treatments (P>0.05). Interactions of chromium and L-carnitine for performance parameters and also rumen volatile fatty acids and ammonium were not significant (P>0.05). High density lipoproteins (HDL) in treatments two and four was significantly higher in compared to treatments three and one (P0.05). Activity of alanine aminotransferase (ALT) was lower in treatments three and four than treatments one and two (P0.05). Area under curve was lower in treatment three in compared to treatment one and four (P0.05).
    Conclusion
    Results of this experiments showed that, adding chromium and Lcarnitine to feedlot lambs diet (the concentrations used in this study) did not impact fattening performance, but resulted in an increase in HDL and improvement of glucose metabolism.
    Keywords: Chromium, L, carnitine, Insulin resistance, Lambs
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال