به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « باکتری » در نشریات گروه « شیلات »

تکرار جستجوی کلیدواژه «باکتری» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • فرشید مرادی، نصرالله احمدی فرد*، امیر توکمه چی

    در مطالعه حاضر، اثر باکتری پروبیوتیک Pediococcus acidilactici بر کاهش سمیت آفت کش دیازینون برArtemia franciscana  مورد بررسی قرار گرفت. بعد از تعیین دوز کشندگی سم دیازینون بر ناپلی آرتمیا، تعداد 5 تیمار از غلظت های مختلف (صفر، 106×75/3، 106×5/7، 106×25/11 و 106×15 کلونی بر میلی لیتر)  باکتری P. acidilactici برای بررسی نقش آن در کاهش تاثیر سم در محیط های کشت ناپلی آرتمیا استفاده شد. برای تعیین غلظت کشندگی LC50 24 ساعته سم در A. franciscana ابتدا در آزمایش اول از 5 غلظت 60-20 میلی گرم بر لیتر استفاده گردید که در پایین ترین غلظت میزان تلفات بیشتر از 50 درصد در مدت زمان 24 ساعت به دست آمد. در آزمایش دوم از غلظت های پایین تر 18-12 میلی گرم بر لیتر سم دیازینون استفاده گردید. براساس نتایج میزان LC50 24 ساعته به میزان 12 میلی گرم بر لیتر محاسبه شد. با استفاده از دستگاه HPLC میزان کاهش مقدار سم در حضور غلظت های مختلف باکتری پروبیوتیک محاسبه شد. میزان حذف سم در پایین ترین غلظت باکتری (106×5/7 کلنی بر میلی لیتر) 82 درصد و در بالاترین تراکم (106 × 5/22 کلنی بر میلی لیتر) 95 درصد مشاهده شد. افزودن همزمان باکتری و سم به طور معنی داری باعث کاهش تلفات آرتمیا نسبت به تیمار شاهد شد (05/0>p) اگرچه در تیمارهای باکتری غلظت های مختلف باکتری تفاوت معنی داری در کاهش تلفات آرتمیا نشان ندادند (05/0<p). براساس نتایج تحقیق حاضر مشخص شد که باکتری P. acidilactici تاثیر معنی داری بر کاهش سمیت سم دیازینون به عنوان سم ارگانوفسفره دارد. همچنین نتایج تاثیر حضور همزمان سم و باکتری بر میزان تلفات آرتمیا، نشان دهنده حذف و بی اثر شدن سم به وسیله باکتری است.

    کلید واژگان: آرتمیا, باکتری, پروبیوتیک, دیازینون, آفت کش ارگانوفسفره}
    Farshid Moradi, Nasrollah Ahmadifard*, Amir Tukmechi

    In recent years, the use of bacteria is growing to research into the reduction of chemical pollutants. However, no information has been reported on the protective effect of these bacteria on living organisms, including Artemia. Thus, the effect of probiotic Pediococcus acidilactici on reduction of diazinon pesticide toxicity in Artemia franciscana was investigated. In the first, the lethal dose of diazinon toxin was determined on Artemia nauplii. Then five treatments of different probiotic concentrations (3.75×106, 7.5×106, 11.25×106 and 15×106 CFUmL-1) were used to evaluate the reducing effect of the diazinon in the culture media of Artemia nauplii. For to this, five concentrations of 20 to 60 mgL-1 were used to determine the 24h-LC50 toxicant concentration in A. francicana, which at the lowest concentration, the mortality rate was more than 50% over a 24-hour period. In the second experiment, the concentrations of 12 to 18 mgL-1 diazinon were used. Based on the results, the 24h-LC50 lethal concentration was calculated as 12 mgL-1. The amount of diazinon in different concentrations of probiotic bacteria was calculated by gas chromatography. Toxin removal was observed at 82% at the lowest bacterial concentration (7.5×106 CFUmL-1) and 95% at the highest density (22.5×106 CFUmL-1). Simultaneous addition of bacteria and diazinon significantly reduced Artemia mortality compared to the control treatment (p<0.05). However, in different probiotic treatments, bacterial concentrations showed no significant difference in Atremia mortality (p>0.05). The results of this study indicated that the probiotic P. acidilactici has a significant effect on reducing the toxicity of diazinon as an organophosphorus toxin. The results also showed that the simultaneous presence of diazinon and bacteria on the rate of Artemia mortality indicates the elimination and inactivation of the toxin by the bacteria.

    Keywords: Artemia, Bacteria, Probiotic, Diazinon, Organophosphorus pesticides}
  • فرهاد رجبی پور*، نسرین مشائی، محمد جعفری، سید جلیل ذریه زهرا، محدث قاسمی

    بیماری های آبزیان پرورشی و خسارات ناشی از آن صنعت آبزی پروری را در نقاط مختلف جهان تحت تاثیر قرارداده است. تیلاپیا در مراحل نخست معرفی به صنعت آبزی پروری کشور بوده و درعین مقاوم بودن، گزارش هایی از ابتلاء آن به بیماری های عفونی وجود دارد و لازم است برنامه ریزی اصولی پیشگیری و کنترل آن مورد توجه قرار گیرد. بررسی بهداشتی کارگاه های تکثیر و پرورش تیلاپیا در مرکز تحقیقات ملی آبزیان آبهای شور ولقع در حومه بافق یزد در سال های 92-1391 صورت گرفت. با مشاهده علایم غیرطبیعی ظاهری، حرکتی، تغذیه ای و تلفات غیرمعمول، بررسی های انگلی، باکتریایی، قارچی و ویروسی تخم ها، بچه ماهیان، ماهیان پرواری و مولدین انجام شد ونمونه هایی از آلودگی به عوامل انگلی Gyrodactylus sp.و Dactylogyrus sp.، باکتری های Streoptococcus sp.و Edwardsiella sp. ، و قارچ های Penicillium sp. و Aspergillus sp. مشخص گردید. آلودگی نمونه ها به ویروس های Herpesvirus، EHNV و BIV منفی بود. گرچه عوامل پاتوژن و موارد بیماری در ماهیان تیلاپیای نیل سیاه Oreochromis niloticus و هیبرید قرمز Oreochromis sp.مورد بررسی به صورت معدود و موردی مشاهده شدند، اما پایش و اعمال دستورالعمل بهداشتی بویژه در زمینه پیشگیری از بروز بیماری ها بسیار اهمیت دارد.

    کلید واژگان: تیلاپیا, عفونت, باکتری, قارچ, انگل, ویروس}
    Farhad Rajabipour *, Nassrin Mashaii, Mohammad Jafari, Seyed Jalil Zorrieh Zahra, Mohaddes Ghasemi

    Aquaculture diseases and its damages have affected the aquaculture industry around the world. Tilapia is newly introduced to the aquaculture industry of Iran. While tilapia is a tolerant fish, there are reports of infectious diseases, and it is essential to plan for their prevention and control. Health surveys of tilapia breeding indoor systems were carried out at the National Research Center of Saline Water Aquatics (Bafq, Yazd) in 2012-2014. Parasitic, bacterial, fungal and viral studies of eggs, fries, brooders and cultured fish were performed by observing abnormal movement, nutrition and symptoms of the fish as well as unusual mortality. Infection with parasitic agents Gyrodactylus sp. and Dactylogyrus sp., bacterial agents Streoptococcus sp. and Edwardsiella sp. and fungi of Penicillium sp. and Aspergillus sp. determined. The samples were negative for Herpesvirus, EHNV and BIV viruses. Although pathogens and disease factors have been rarely observed in the Nile tilapia Oreochromis niloticus and red hybrid tilapia, monitoring and enforcement of health guidelines is particularly important in preventing disease.

    Keywords: Tilapia, infection, bacteria, fungi, parasite, virus}
  • پولین شهره*، مریم عزیزخانی، فهیمه توریان
    اهداف

    با توجه به اهمیت نقش باکتری های عامل مسمومیت غذایی به لحاظ تهدید بهداشت عمومی و ایجاد خسارات اقتصادی، این پژوهش با هدف بررسی وجود باکتری های عامل مسمومیت غذایی در چند گونه از ماهیان باارزش تجاری جمع آوری شده از فروشگاه های استان مازندران صورت گرفت.

    مواد و روش ها

    بدین منظور 200 نمونه ماهی بسته بندی شده منجمد متعلق به گونه های قزل آلا، کیلکا، فیتوفاگ و شیرماهی (50 نمونه از هر گونه ماهی) از فروشگاه ها خریداری و در مجاورت یخ به آزمایشگاه منتقل شد. نمونه ها از نظر شمارش کلی باکتری های هوازی، شمارش اشرشیا کلی، شمارش استافیلوکوکوس اورئوس، جست وجوی سالمونلا و شمارش ویبریو پاراهمولیتیکوس طبق روش های استاندارد ملی ایران مورد آزمایش قرار گرفتند.

    یافته ها

    در هیچ یک از نمونه های مورد بررسی، سالمونلا و ویبریو پاراهمولیتیکوس مشاهده نشد. مقایسه نتایج به دست آمده با حدود مجاز استاندارد ملی ایران نشان داد تعداد کلی باکتری های هوازی و استافیلوکوکوس اورئوس در تمامی نمونه ها در محدوده مجاز استاندارد ملی ایران بود. تعداد اشرشیا کلی در 14٪ نمونه های قزل آلا، 20٪ کیلکا، 20٪ فیتوفاگ و 10٪ نمونه های شیرماهی بیشتر از حد مجاز استاندارد بود که این مساله با توجه به اهمیت بیماریزایی سویه های گوناگون اشرشیا کلی در انسان، بر لزوم کنترل آلودگی های میکروبی ماهیان بسته بندی شده تاکید می نماید.

    نتیجه گیری

    نتایج بررسی های میکروبی ماهی های خام منجمد جمع آوری شده از فروشگاه های شهرهای مختلف استان مازندران می تواند رضایت بخش تعریف شود، زیرا اکثریت نمونه ها با استانداردهای مرجع مطابقت دارند.

    کلید واژگان: باکتری, بیماری های غذازاد, ماهی}
    P. Shohreh*, M. Azizkhani, F. Tooryan
    Aims

    Considering the high importance of food poisoning bacteria in terms of public health threats and economic damages, this research aimed at evaluating food poisoning bacteria in some commercially important fish species collected from markets in Mazandaran, Iran.

    Materials and Methods

    For this purpose, 200 frozen fish belonging to 4 species were purchased from the stores and transferred to the laboratory. Samples were tested for total counting of aerobic bacteria, Escherichia coli count, Staphylococcus aureus count, Vibrio parahaemolyticus and detection of Salmonella according to Iranian national standard methods.

    Findings

    In the studied samples, Salmonella, and Vibrio parahaemolyticus were not observed. Comparing the results with the Iranian national standards, the total number of aerobic bacteria and Staphylococcus aureus in all samples was in normal range. The number of E. coli in 14% of samples of Rain bow trout, 20% of Clupeonella Cultriventris, 20% of Hypophthalmichthys molitrix and 10% of Scomberomorus commerson samples was higher than the standard range, due to the importance of pathogenicity of different strains of E. coli in humans, microbial control of the packed fish is very important.

    Conclusion

    The results of microbial investigations of frozen raw fish collected from stores in different cities of Mazandaran province can be defined satisfactorily, since the majority of samples conform to reference standards.

    Keywords: Bacteria, Foodborne Diseases, Fish}
  • منیره فئید، صادق امیدوار، محدث قاسمی، محمدرضا مهرابی، فخرالدین میرهاشمی نسب، جواد دقیق روحی
    پرورش ماهی قرمز در اکثر کشورهای جهان متداول است. هدف از این تحقیق، شناخت و بررسی باکتری های شایع و قابل انتقال میان ماهی و انسان دراستخرهای ماهی قرمز استان گیلان، عوامل مستعد کننده در بیماریزایی ماهی قرمز و مقاومت آنتی بیوتیکی باکتری های جداسازی شده از ماهی قرمز بوده است. در این پژوهش، 150 نمونه ماهی قرمز از چهار مزرعه (12استخر) استان گیلان بصورت فصلی و انتخابی صید و بطور زنده به آزمایشگاه باکتری شناسی پژوهشکده آبزی پروری انزلی انتقال داده شدند و به روش افتراقی و بیوشیمیایی، باکتری های مختلف جداسازی وشناسایی شدند. نتایج نشان داد جدایه های جداسازی شده از ماهی قرمز و آباستخر در فصول مختلف سال شامل Enterobacteriaceae، Pseodomonas sp. ،. sp Aeromonas Sterptococcus sp. ، Vibrio sp. ،sp. Micobacterium بودند. بیشترین و کمترین درصد فراوانی باکتری در ماهی، بترتیب متعلق به جنس سودوموناس (6/33%) و استرپتوکوکوس (3/7%) بود.
    کلید واژگان: ایران, گیلان, باکتری, ماهی قرمز, باکتری های قابل انتقال میان ماهی و انسان}
    M. Faeed, S. Omidvar, M. Ghasemi, M. Mehrabi, F. Mirhasheminasab, J. Daghigh roohi
    Goldfish rearing is common in most countries of the world. In this study, 150 specimens of Goldfish were taken from four fish farms (12 pools) seasonally and selectively, and transferred alive in the bacteriological laboratory of Inland Waters Aquaculture Research Center. The bacteria were isolated from professional test and biochemical methods. The results showed that Goldfish and pool water bacteria isolations were included Enterobacteriaceae, Pseudomonas sp., Aeromonas sp., Sterptococcus sp., Vibrio sp., Mycobacterium sp. In different seasons of the year, the highest and lowest abundance of bacteria in Goldfish, respectively, belonged to the genus Pseudomonas spp. (33/6%) and Streptococcus spp. (7/3%).
    Keywords: Iran, Guilan, Bacteria, Goldfish, Zoonosis}
  • فاطمه زهرا جعفری، سیدعلی اکبر هدایتی، سید حسین حسینی فر، علی جافر نوده، طاهره باقری
    هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات باکتری Pediococcus acidilactici و الیگوساکارید رافینوز بر برخی از شاخص های خونی ماهی کاراس (Carassius auratus) در مواجهه با نانو ذرات نقره در شرایط آزمایشگاهی بود. بر این اساس تعداد300 عدد ماهی کاراس در چهار تیمار توزیع و به مدت 6 هفته تغذیه شدند. بعد از پایان دوره تغذیه به تیمارهای آزمایش میزان 50 درصد غلظت کشنده نانو نقره (5/0 میلی گرم بر لیتر) اضافه و در پایان دوره 14 روزه مواجهه با نانو ذرات نقره، نمونه برداری از خون ماهیان صورت گرفت. شاخص های بازوفیل، نوتروفیل، مونوسیت و گلبول قرمز در تیمارهای مختلف اختلاف معنی داری با هم نداشت (05/0
    کلید واژگان: باکتری, نانو نقره, شاخص های خونی, ماهی کاراس طلایی}
    F.Z. Jafari, A.A. Hedayati, S.A., Hosseinifar, A. Jafar Nodeh, T. Bagheri
    The aim of this study was to investigate the protective effect of pre-treatment of bacteria Pediococcus acidilactici and oligosaccharide raffinose on hematological indices of Goldfish (Carassius auratus) during exposure to nanosilver. Accordingly, 300 fish were fed for 6 weeks in four treatments. After the end of the feeding period, 50% of the lethal nano-silver concentration (0.5 mg/L) was added to the treatments for the 14-day exposure, and blood sampling was performed. Neutrophil, monocyte and RBC indices did not differ significantly in treatments (P>0.05), but the number of white blood cells, hemoglobin, hematocrit, eosinophil were significantly different with the control group in different treatments (P
    Keywords: Bacteria, Nanosilver, Hematology, Goldfish}
  • احسان احمدی فر *، طیبه عتایت غلامپور، مجتبی پولادی، محسن شهریاری مقدم
    بطورکلی به منظور افزایش راندمان تولید غذای زنده، مطالعه روابط میان زئوپلانکتون ها و باکتری ها اهمیت ویژه ایی دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی باکتری های غالب در محیط کشت Daphnia pulex (آنتن منشعبان) و Apocyclops dengizicus (پاروپایان) تغذیه شده با کود (گوسفندی + مرغی به نسبت 1:1 وزنی) ، سبزیجات (شنبلیله + آویشن + مرزه به نسبت 1:1: 1 وزنی) و جلبک Oscillatoria africanum، تاثیر نوع محیط کشت بر تراکم سخت پوستان پرورش یافته و شاخص های کیفی آب انجام شد. نتایج نشان داد جیره های مختلف غذایی تاثیر معنی داری بر تراکم D. pulex و A. dengizicus، جمعیت باکتریایی، BOD و COD محیط کشت داشته اند. باکتری های غالب در محیط کشت D. pulex حاوی کود و سبزیجات متعلق به جنس Acinetobacter و در محیط کشت دارای O. africanum جنس Aeromonas غالب بود. همچنین در محیط کشت A. dengizicus تغذیه شده با کود، سبزیجات و O. africanum به ترتیب Neisseria، Enterobacteria و Alcaligenes جنس های غالب بودند. بیشترین جمعیت میکروبی در محیط کشت D. pulex تغذیه شده با کود (cell/ml104×11) و در محیط کشت A. dengizicus تغذیه شده با O. africanum (cell/ml103×12) سنجش شد. همچنین بیشترین میزان تراکم D. pulex (289±11/9) و A. dengizicus (188±19/2) در محیط کشت تغذیه شده با جلبک O. africanum و کمترین میزان آن در محیط کشت تغذیه شده با کود (به ترتیب1/1 ±15 و 4/1±30) بدست آمد. بیشترین BOD و COD در محیط کشت D. pulex و A. dengizicus حاوی سبزیجات (به ترتیب 101 و 298 میلی گرم در لیتر) سنجش شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد همبستگی معنی داری بین تراکم D. pulex با جمعیت باکترایی وجود نداشته، اما بین جمعیت باکترایی با تراکم A. dengizicus همبستگی معنی داری وجود داشته است. همچنین بین تراکم D. pulex و A. dengizicus، با BOD و COD همبستگی معنی داری دیده شد. به طور کلی می توان بیان کرد برای رسیدن به بالاترین میزان تراکم D. pulexو A. dengizicus محیط کشت حاوی جلبک O. africanum کارایی بالاتری دارد. همچنین گونه زئوپلانکتون پرورشی و جیره غذایی استفاده شده طی دوره پرورش بر نوع باکتری ها و تراکم جمعیتی آنها تاثیر گذار است.
    کلید واژگان: جلبک اسیلاتوریا آفریکانوم, باکتری, زئوپلانکتون, BOD, COD}
    Ehsan Ahmadifar *, Tayebeh Enayat gholampour, Mojtaba Poladi, Mohsen Shahriari Moghadam
    In general, the relationship between zooplankton and bacteria is important to increase the productivity of live food production. The present study was done with the objective to investigate the predominant bacteria in Daphnia pulex (Cladocera) and Apocyclops dengizicus (Copepoda) fed with manure (chicken and sheep manure at rates of 1:1), vegetables (Fenugreek + Thymus + Savory at rates of 1: 1: 1 weight ratio) and Oscillatoria africanum, the effect of culture medium on zooplankton density and medium BOD and COD. The results showed that different diets had a significant effect on the D. pulex and A. dengizicus density, bacterial populations and biochemical medium properties (BOD and COD). The dominant bacteria in the mediums enriched with manure and vegetables for D. pulex were Acinetobacter sp. and in the medium containing O. africanum, Aeromonas sp. was dominant. In the A. dengizicus cultivation medium enriched with manure, vegetables and O. africanum, the Neisseri sp., Enterobacteria sp. and Alcaligenes sp. were dominant, respectively. Maximum microbial population in medium was measured in D. pulex fed manure (11×104 cells/ml) and A. dengizicus fed with O. africanum (12×103 cells/ml). The highest density of D. pulex (289±11.9) and A. dengizicus (188±19.2) were calculated in the medium enriched with O. africanum, while the least density was counted when manure was used. BOD and COD showed maximum amount in D. pulex and A. dengizicus fed with vegetables (101 and 298 mg/l, respectively). The results showed that there was no significant correlation between D. pulex density and bacterial population, but there was a significant correlation between bacterial populations and A. dengizicus density. Also, there was a significant correlation between zooplankton density (D. pulex and A. dengizicus) and biochemical medium parameters (BOD and COD). In general, it can be concluded that in order to achieve the highest density of D. pulex and A. dengizicus, the use of culture media containing O. africanum has a higher efficiency. Also, zooplankton species and diet used during breeding period affect the type of bacteria and their population density.
    Keywords: Oscillatoria africanum, Bacteria, Zooplankton, BOD, COD}
  • شبنم نژادمقدم *، رقیه صفری، رضا نهاوندی
    نگهداری و صادرات ماهیان زینتی یک فعالیت مهم می باشد چراکه نه تنها به جهت زیبایی بلکه به عنوان یک ورودی مالی نیز بشمار می رود. بیماری باکتریایی شایع ترین مشکل عفونی ماهیان زینتی است و اغلب عفونت های باکتریایی ناشی از ارگانیسم های گرم منفی می باشند. اکثر پاتوژن های باکتریایی ماهی ساکنین طبیعی محیط زیست آبی هستند که می توانند ساکن محیط های دریایی یا آب شیرین باشند. عوامل استرس زای محیطی مانند تراکم بالا، حمل ونقل، کیفیت پائین آب و تغذیه نامناسب باعث بروز بیماری در ماهیان زینتی می شوند. در این بررسی به پاتوژن های باکتریایی مهم ماهیان زینتی و بررسی روش های مدیریتی و درمان پرداخته می شود.
    کلید واژگان: ماهی زینتی, بیماری, باکتری}
    S. Nejad Moghadam *, R. Safari, R. Nahavandi
    Ornamental fish keeping and its propagation has been an important activity for many which provide not only aesthetic pleasure but also financial openings. Bacterial disease is the most common infectious problem of ornamental fishes, and most bacterial infections are caused by gram-negative organisms. The majority of bacterial fish pathogens are natural inhabitants of the aquatic environment, whether it be freshwater or marine. Extrinsic stressors, including shipping, crowding, poor water quality, and inadequate nutrition, may predispose an ornamental fish to bacterial disease. This article reviews the important bacterial pathogens of ornamental fish and reviews treatment and management options.
    Keywords: Ornamental fish, disease, bacteria}
  • وحید رضایی امینلویی، نصرالله احمدی فرد، امیر توکمه چی، ناصر آق
    پروبیوتیکها میکروارگانیسم های مفیدی هستند که در دستگاه گوارش موجودات به صورت کلونی درآمده و اثرات مفیدی بر سلامت و رشد موجود میزبان دارند. در تحقیق حاضر اثر پروبیوتیکهای Bacillus subtilis و Saccharomyces cerevisiae بر پارامترهای رشد، بازماندگی، ترکیب لاشه، و مقاومت Artemia franciscana در مقابل باکتری بیماریزای Vibrio campbellii مورد بررسی قرار گرفت. باکتری Bacillus subtilis با تراکم 105×1 CFU به ازای هر میلی لیتر آب به محیط پرورش آرتمیا اضافه شد و بر مبنای وزنی باکتری از مخمر استفاده شد. آزمایش بصورت یک طرح کاملا تصادفی در 4 تیمار: تیمار1 به عنوان شاهد (فاقد پروبیوتیک)، تیمار دو (غذا + باکتری)، تیمار سه (غذا + مخمر) و تیمار چهار ( غذا به همراه مقدار برابری از مخمر و باکتری) انجام گرفت. در روز 8 و 15 آزمایش طول و بازماندگی آرتمیا محاسبه گردید. در انتهای آزمایش (روز 15)، آرتمیا با باکتری بیماری زای V. campbellii مواجهه شد. بر اساس نتایج، حداکثر اندازه بدن بطور معنی داری در تیمار 2 مشاهده گردید که با تیمار شاهد اختلاف معنی دار داشت (05/0 > P). همچنین حداکثر بازماندگی در تیمار2 و 4 مشاهده شد که اختلاف معنی داری با سایر تیمارها نداشت (05/0 > P). بعد از 24، 48 و 72 ساعت مواجهه با باکتری ویبریو، بیشترین و کمترین درصد بازماندگی به ترتیب در تیمار چهار و تیمار کنترل (فاقد پروبیوتیک) مشاهده گردید (05/0 < P). ترکیبات لاشه نیز بطور معنی داری تحت تاثیر پروبیوتیک های مورد استفاده بود به نحوی که حداکثر میران خاکستر در تیمار 3 مشاهده گردید (05/0 < P). بیشترین مقدار پروتئین و میزان چربی به ترتیب مربوط به تیمار شاهد و تیمار 4 بود که با سایر تیمارها اختلاف معنی دار داشت (05/0 < P). نتایج نشان داد که استفاده از پروبیوتیک می تواند تاثیر مثبتی بر رشد و بازماندگی A. franciscana در مقابله با باکتری بیماریزا campbellii Vibrio داشته باشد و استفاده از پروبیوتیک برای جلوگیری از مرگ و میر ناشی از این باکتری در کشت آرتمیا اثرات سودمندی خواهد داشت.
    کلید واژگان: آرتمیا, پروبیوتیک, مخمر, باکتری, شاخص های زیستی}
    Vahid Rezaei Aminlooi, Nasrollah Ahmadifard, Amir Tuckmech, Naser Agh
    Probiotics are beneficial microorganisms of intestine with useful effects on growth and health of the animals by the colonization. In present study, effects of two different probiotic as Bacillus subtilis and Saccharomyces cerevisiae were investigated on growth parameters, survival, and body composition of A. franciscana. Also the resistance against pathogenic bacteria of Vibrio campbellii was studied with the animals being exposed to 1× 105CFU per mL of bacteria. The experiment was designed in 4 treatments: treatment one as a control (no probiotic), treatment two (food bacteria), treatment three (food yeast) and treatment four (food with equal amounts of yeast and bacteria). The survival and growth rate of the animals were measured on day 8 and 15 of culture period. At the end of the experiment (day 15), the Artemia was challenged with pathogenic V. campbellii in which survival of the animals were calculated finally. Based on the results, the maximum body size significantly was showed in treatment two that had significant difference with control (P 0.05). After 24, 48 and 72 hours of exposure of pathogenic bacteria, the highest and lowest survival rate were found in group four and group control (no probiotic), respectively (P
    Keywords: Artemia, Probiotic, Yeast, Bactria, Biological Parameters}
  • طیبه اسدی *، نسیم زنگویی، سید محمد موسوی، محمد ذاکری، زیبا بتوندی
    وقوع بیماری ها یک فاکتور محدود کننده در مزارع پرورش ماهی محسوب می شود. تعداد زیادی از گیاهان به عنوان گیاهان دارویی سنتی برای درمان و کنترل بیماری ها به کار می رود. یکی از این گیاهان زنجبیل است. در این مطالعه اثرات ضد باکتریایی عصاره الکلی گیاه زنجبیل بر شش باکتری شاخص گرم مثبت و گرم منفی Vibrio alginolyticus، Vibrio parahemolyticus، Micrococcus luteus، Staphylococcus epidermicus، Bacillus cereus و Stereptococcus zoo epidermicus بررسی شد. عصاره گیری از ریزوم گیاه زنجبیل توسط اتانول 80 درجه در آزمایشگاه انجام گرفت. برای ارزیابی اثرات ضد میکروبی عصاره زنجبیل، تست انتشار در آگار به روش دیسک بر باکتری های مورد مطالعه انجام پذیرفت. حداقل غلظت مهاری (MIC) و حداقل غلظت باکتری کشی (MBC)، توسط روش رقیق سازی سریالی و با استفاده از محیط کشت مایع در میکروپلیت های 96 خانه ای تعیین گردید. نتایج نشان داد که عصاره الکلی زنجبیل بر رشد و همچنین کشندگی تمامی سویه های باکتریایی مورد اشاره اثر داشت. بیشترین اثر باکتری کشی و بازدارندگی از رشد، بر باکتری V. alginolyticus و کمترین اثر بر باکتری V. parahemolyticus مشاهده گردید.
    کلید واژگان: Z, officinale, عصاره الکلی, باکتری, آبزیان}
    Tayebeh Asadi *, Nasim Zanguee, Seyyed Mohammad Mousavi, Mohammad Zakeri, Ziba Batvandi
    The outbreak of diseases is a limiting factor in fish farms. A large number of plants are being used in traditional medicine for the treatment and control of diseases. One of such plants is ginger (Zingiber officinale). In this study antimicrobial effects of alcoholic extracts of ginger on six important positive and negative gram bacteria including Vibrio alginolyticus, Vibrio parahemolyticus, Micrococcus luteus, Staphylococcus epidermicus, Bacillus cereus, Stereptococcus zoo epidermicus were analyzed. Extraction was conducted on rhizomes of Ginger using 80% ethanol in laboratory. In order to assess antimicrobial effects of the ginger extract on the studied bacterial species, diffusion test on agar media using disk method on studied bacteria was conducted. Minimum Inhibitory Concentration (MIC) and Minimum Bactericidal Concentration (MBC) were determined by serial dilution assay using Liquid culture in 96 wells microplates. Results indicated that ginger alcoholic extracts have inhibitory effects on the bacterial growth and is lethal for all bacterial strains. Also ginger alcoholic extract has the most and the least growth inhibitory and lethal affects on Vibrio alginolyticus and Vibrio parahemolyticus, respectively.
    Keywords: Zingiber officinale, Alcoholic extract, Bacteria, Aquatic organisms}
  • قاسم تقی زاده اندواری، مسعود رضایی
    مطالعه حاضر به منظور بررسی تاثیر پوشش ژلاتینی حاوی اسانس دارچین بر حفظ کیفیت فیله تازه ماهی قزل آلای رنگین کمان در زمان نگهداری در یخچال طراحی و انجام شد. فیله های تازه ماهی با محلول ژلاتینی (4 درصد) حاوی 5/1 درصد اسانس دارچین، تیمار شده و در یخچال ذخیره شدند. آزمایش های میکروبی و شیمیایی شامل: بار کل باکتریایی و باکتری های سرمادوست، مجموع بازهای نیتروژنی فرار و تیوباربیتوریک اسید همچنین ارزیابی حسی بصورت دوره ای برای همه تیمارها انجام شد. برای نمونه های دارای پوشش حاوی اسانس دارچین میزان بار باکتریایی کل تا روز پانزدهم هنوز در دامنه قابل قبول برای مصارف انسانی قرار داشت ولی در نمونه های دارای پوشش ژلاتینی و شاهد این میزان در روز پانزدهم بترتیب به 88/7 و 44/7 (Log cfu/g) رسید که فراتر از حد مجاز می باشد. مقادیر باکتری های سرمادوست برای تیمار شاهد و دارای پوشش ژلاتینی بصورت معنی داری افزایش بیشتری نسبت به تیمار دارای پوشش حاوی اسانس داشت. مقادیر مجموع بازهای نیتروژنی فرار و تیوباربیتوریک اسید در فیله های دارای پوشش حاوی اسانس 5/1 درصد از سایر تیمارها بود. این بررسی نشان داد که با استفاده از پوشش ژلاتین حاوی اسانس دارچین می توان از رشد باکتری ها در فیله های تازه ماهی جلوگیری کرده و ویژگی های حسی آن شامل: بافت، بو، رنگ و پذیرش کلی را نیز تا حدود زیادی حفظ کرده و موجب افزایش دوره نگهداری ماهی در یخچال شد.
    کلید واژگان: عمل آوری غذا, اسانس دارچین, باکتری, گوشت ماهی, ماهی قزل آلای رنگین کمان, دوره ماندگاری}
    Gh. Taghizadeh Andevari, M. Rezaei
    In this study, the effect of gelatin coating enriched with cinnamon oil for fresh fillet of rainbow trout on microbial were studied, chemical and sensory characteristics during storage at refrigerator condition. Fish fillet were treated in gelatin solution (4 percent) containing cinnamon oil and were stored in refrigerator. Total viable count was acceptable (7 log CFU/g) for coated fillets with gelatin coating containing cinnamon essential oil on day 15, but the control fillets also those that were covered with gelatin receipt to 7.88 and 7.44, respectively. In the tenth day. Psychrotrophic count values for the control and gelatin coated fillets significantly were increased more than other treatment. Total volatile bases nitrogen and Thiobarbituric acid values in gelatin with cinnamon coated fillet were less than other treatment. In general, results suggest successful inhibition microbial growth in refrigerated rainbow trout fillet is possible with gelatin incorporated cinnamon coating, as together they kept the sensory characteristics within acceptable limits throughout storage. Gelatin coating together with cinnamon oil provides a type of active coating that can be utilized as a safe preservative for fish under refrigerated storage.
    Keywords: Food Processing, Cinnamon essential oil, Bacteria, Fish meat, Rainbow trout, Shelf life}
  • مینا آهنگرزاده، سید رضا سیدمرتضایی، حسین هوشمند، محمد افشارنسب، نیازمحمد کر، لفته محسنی نژاد
    Litopenaeus vannamei از خانواده Penaiaed و جنسLitopenaeus است که مخازن اصلی آن کشورهای اکوادور، مکزیک و برزیل می باشند (Wyban & Sweeney، 1991). این گونه در سال 1978-1979 بصورت آزمایشی وارد آسیا شد اما از سال 1996 بصورت تجاری به کشورهای چین و تایوان معرفی گردید و بدنبال آن در سالهای 2000-2001 کشورهای ساحلی آسیا نیز شروع به پرورش این گونه نمودند. هم اکنون کشور چین بزرگترین تولید کننده وانامی شده است؛ در سال 2004، 52 درصد از کل تولیدات تمام کشورهای تولید کننده میگو در آسیا، گونه وانامی بوده است (Briggs et al. ، 2005). در خصوص معرفی میگوی وانامی به صنعت تکثیر و پرورش کشور، موسسه تحقیقات شیلات ایران در سال 1383 اقدام به ورود این گونه و پرورش آن نمود و نتایج موفقیت آمیزی به دنبال داشت ودر سال 1385 به منظور احیا مجدد پرورش میگو در استان خوزستان اقدام به پرورش این گونه در مرکز آموزش و ترویج میگوی شیهد کیانی (چوئبده- آبادان) گردید.
    هدف از انجام این تحقیق شناسایی فلور باکتریایی و قارچی از مرحله پست لاروی تا زمان صید است که می تواند اطلاعاتی را در مورد گونه های میکروبی میگوهای سالم در اختیار ما بگذارد و این می تواند گامی موثر در بهبود صنعت پرورش میگو در ایران باشد. بدین منظور از اوایل تیرماه سال 1385 لغایت اواخر شهریورماه 1385 (کل دوره پرورش) بصورت هفتگی و بطور تصادفی از چهاراستخر واقع در ایستگاه پرورش میگوی شهید کیانی (چوئبده- آبادان) نمونه برداری انجام گردید. از پست لاروهای انتقالی به منطقه قبل و بعد از ذخیره سازی، تعداد 48 عدد و در مرحله غذادهی تعداد 96 عدد با حداقل استرس، نمونه گیری گردید. سپس نمونه ها با حفظ دمای مناسب آب، به صورت زنده، سریعا به آزمایشگاه میکروبیولوژی پژوهشکده آبزی پروری جنوب کشور منتقل گردیدند. جهت انجام آزمایشات باکتری شناسی و قارچ شناسی از میگوی هموژن در مرحله پست لارو (PL17) و بافتهای آبشش و هپاتوپانکراس در میگوهای با وزن بیش از 2 گرم، از روش تلقیح بر روی محیط کشت باکتری (TSA) حاوی 1. 5 تا 2. 5 درصد نمک و محیط قارچ حاوی کلرامفنیکل (SDA) همراه نمک استفاده گردید. همچنین جهت تشخیص تفریقی از محیطهای انتخابی مانند TCBS (جهت تشخیص ویبریوها) و جهت تشخیص جنس و گونه باکتری ها از تستهای بیوشیمیایی مرسوم استفاده گردید (Buller، 2004). پلت های حاوی کشت قارچ روزانه بررسی شده و نحوه رشد و رنگ پرگنه قارچی ثبت گردید. سپس به منظور مشاهده میکروسکوپی نمونه با لاکتوفنل رنگ آمیزی گردید (Murray et al. ، 1998).
    کلید واژگان: میگوی پاسفید, باکتری, قارچ, آبادان}
    M. Ahangarzadeh, R. Seyed mortezaei, H. Hoshmand, M. Afsharnasab, N. Kor, L. Mohseni nezhad
    Bacterial and fungal microflora of Litopenaeus vannamei cultured in Choibdeh, Abadan was studied. For this purpose, PLs before and after stocking and those shrimps persisting on food tray from June to August, 2006 were taken randomly. Live samples transferred to microbiology laboratory of South Aquaculture Research Center, Ahwaz. Special culture media (e.g. Tryptic Soy Agar + 1.5-2% Nacl & Sabouraud Dextrose Agar + 1.5-2% Nacl) were used for bacterial and fungal culture. We isolated 10 bacterial species of which Vibrio alginolyticus (36.92%) had high abundance among bacterial species. We also isolated and identified three fungal species including Aspergillus niger (66.66%) A. fumigatus (16.66%) and Fusarium sp. (16.66%). A. niger was predominant among fungal species. All bacterial and fungal species that were identified were opportunistic.
    Keywords: Litopenaeus vannamei, Bacteria, Fungi, ABADAN, Iran}
  • آرمین عابدیان امیری، محمد افشارنسب، اشکان اژدهاکش پور، کورس رادخواه
    به منظور بررسی وضعیت بهداشت و بیماری های میگو در استان سیستان و بلوچستان در سال 1384 اقدام به نمونه گیری از میگوی های پرورشی سفید هندی (Penaeus indicus) مجتمع پرورش میگو گواتر شد. طی دوره پرورش میگو، هر ماه از دو مزرعه و از هر مزرعه دواستخر و از هراستخر 19عدد میگو بصورت تصادفی صید و برای بررسی های آزمایشگاهی بصورت زنده به آزمایشگاه منتقل شدند. پس از ثبت علائم غیر معمول ظاهری از قبیل: تغییر رنگ کوتیکول و آبششها، پلاکهای سفید یا سیاه بر روی بدن، رنگ عضلات و… ، نمونه ها تحت مطالعه باکتری، قارچی و انگلی قرار گرفتند. باکتری های شناسایی شده شامل: سیتروباکتر، پزودوموناس، آئروموناس پروتئوس،آسینتو باکتر، گونه های ویبریو شامل: آلجینولیتیکوس هاروی،پاراهمولیتیکوس واسپلندیدوس، قارچهای شناسایی شده شامل: فوزاریوم، موکور،کلادوسپوریوم، آسپرژیلوس، آسپرژیلوس فلاوس،پنسیلیوم، هایف استریل، مخمر وانگلها شامل: زئوتامنیوم، اپیستیلیس و ورتیسلا بودند. از ماه دوم پرورش، 10 تا 65 درصد میگوهایاستخرهای مورد مطالعه، علائم سفید و کدر شدن عضلات شکمی را که از بند ششم شکم آغاز می شد و در بعضی موارد کل شکم را فرا می گرفت، از خود نشان دادند. این میگوها به نظر پخته می رسیدند و یک کیسه آبکی زرد رنگ بر روی هپاتوپانکراس و زیر کاراپاس آنها مشاهده می شد. بررسی های میکروبی، انگلی و محیطی وضعیتی را که نشاندهنده عامل بیماری باشد، نداشتند.
    آنالیز غذاهای مصرفی در مجتمع پرورش میگوی گواتر در سال مورد مطالعه عدم تعادل آنیون و کاتیون را آشکار کرد. در مجموع نتایج بررسی ها بیانگر وقوع احتمالی سندرم نکروز خودبخودی عضلات (IMNS) بهمراه سندرم کیسه آبکی زیر کاراپاس (SWSS) در میگوهای فوق الذکر بود.
    کلید واژگان: میگوی سفید هندی, باکتری, قارچ, انگل, گواتر, استان سیستان و بلوچستان}
    A. Abedhian, M. Afsharnasab, A. Azhdehakosh, K. Radkhah
    The health status and diseases of Penaeus indicus in Sista-o-Baluchistan culture ponds of Guater Site were assessed during the year 2005. Over the shrimp culture period, two ponds were selected from two farms, and 19 shrimp specimens were caught randomly each month from each pond. The specimens were immediately transferred to lab for further investigation. After recording abnormal signs including colour change of cuticle and gills, presence of white or black spots on the body, the specimens were studied for bacterial, fungal and parasitic infections. Bacterial infections included Citobacter, Pseudomonas, Aeromonas, Actinobacter, Proteus, Vibrio alginolyticus, V. harveyi, V. parahaemolyticus, V. spelendidus and Vibrio sp. Fungal infections of the cultured P. indicus included Fuzarium spp., Mucor, Cladosporium, Aspergillus spp., Penicllinium spp., sterilized hyphae and yeast. The parasites found included Zoothamnium, Epistylis, andVorticella. Since the second month of shrimp culture onwa.....
  • فرشید کفیل زاده، حسین جاوید، حمید محمدی
    دریاچه طشک در ناحیه حفاظت شده بختگان در استان فارس واقع شده است. در بین آلاینده های ورودی به دریاچه از طرق مختلف مانند رودخانه ها و روستاهای اطراف ،ترکیبات PAH از نظر ایجاد آسیبهای مختلف و مهم به انسان و محیط زیست از اهمیت خاصی برخوردار می باشند. در آزمایش های انجام شده از نفتالین و آنتراسین بعنوان تنها منبع کربن برای جداسازی باکتری های تجزیه کننده ترکیبات PAH استفاده گردید. طبق آزمایش های انجام شده Pseudomonas sp. تنها باکتری تجزیه کننده PAH از آب و رسوب دریاچه جدا شد. در ایستگاه ده زیر، میانگین تعداد باکتری های تجزیه کننده نفتالین و آنتراسین در هر میلی لیتر آب (cfu/ml) بترتیب حدود 27 و 23 و در هر گرم رسوب (cfu/gr) همان ایستگاه 57 و 47 بدست آمد. در ایستگاه طشک، در هر میلی لیتر آب بترتیب 67 و 57 و در هر گرم رسوب 120 و 113 بوده و در ایستگاه گمبان، در هر میلی لیتر آب بترتیب 127 و 113 و در هر گرم رسوب 163 و 147 تعیین گردید. آزمونهای آماری حاکی از معنی دار بودن از نظر تفاوت میانگین تعداد باکتری های تجزیه کننده ترکیبات PAH در آب و رسوب هر سه ایستگاه می باشد (05/0 P<). از طرفی غلظت بهینه نمک برای رشد و تجزیه PAH توسط Pseudomonas sp. ، حدود 6 درصد می باشد که با گذشت زمان بر میزان تجزیه افزوده می شود.
    کلید واژگان: باکتری, ترکیبات آروماتیک, نمک, دریاچه طشک}
    F. Kafilzadeh, H. Javid, H. Mohmmadi
    Tashk Lake is located in the protected zone of the Bakhtegan Lake in the Fars Province and is a shelter for wildlife. This place is very important environmentally and ecologically. Among entering pollutants to this lake via rivers and side villages, polycyclic aromatic hydrocarbons (PAHs) compounds are noteworthy which are very harmful to humans and others creatures alike. We used naphthalene and anthracene as the only source of carbon to isolate PAHs degrading bacteria from three predefined stations. We found Pseudomonas sp. as the only PAHs degrading bacterium in the water and sediments of the lake. At the station 1 (Dehzir), the mean isolated bacteria acting on naphthalene and anthrecene were 27 and 23 in each ml of water and 57 and 47 in each gram of sediments, respectively. At the station 2 (Tashk), the mean isolated bacteria were 67 and 57 in each ml of water and 120 and 113 in each gram of the sediments which acted on the two carbon sources respectively. At the station 3(Gomban), the figures were 127 and 113 for water and 163 and 147 for the sediments respectively. We found meaningful differences in the mean number of degrading bacteria in the water and sediments of the three stations (P<0.05). The salt concentration for Pseudomonas sp. optimum growth and PAHs degradation was found to be around 6% with and increasing rate of degradation over time.
    Keywords: Bacteria, POLYCYCLIC AROMATIC HYDROCARBONS (PAHS), TASHK LAKE, Iran}
  • منیره فئید، نورامیر مظفری، ابوالفتح شجاعی ارانی
    این تحقیق بر روی 75 نمونه پودر ماهی 7 کارخانه استان گیلان (با کدهای 1، 2،3،4،5، 6 و 7) در فواصل 15 روزه از خرداد ماه تا آبان ماه 1379 به منظور ارزیابی کیفیت پودر ماهی کارخانه های استان گیلان به اجرا درآمد. در این مطالعه باکتری ها و قارچهای مختلف از نمونه ها جداسازی و مورد شناسایی قرار گرفتند. باکتری های شناسایی شده عبارت بودند اشرشیاکلی (63. 8 درصد اشرشیاکلی مدفوعی و 36. 7 درصد سایر اشرشیاکلی ها) ، پروتئوس (55. 5 درصد پروتئوس ولگاریس و 45 درصد پروتئوس میرابیلیس) ، سالمونلا شیگلا فلکسنری، کلبسیلا (55 درصد کلبسیلا پنومونیه و 45 درصد کلبسیلا اکسی توکا) ، آنتروباکترآئروژنز، سیتروباکتر (66. 6 درصد سیتروباکتر فروندی، 33. 4 درصد سیتروباکتر دیورس) ، یرسینیا آنتروکولتیکا هافنیا آلویی و ادوارد سیلا کلستریدیوم (66 درصد کلستریدیوم پرفرین ژنز و 34 درصد سایر کلستریدیومها) ، استافیلوکوک (42. 1 درصد استافیلوکوک اورئوس و 58. 9 درصد سایر استافیلوکوکها) ، باسیلوس، استرپتوکوک، سودوموناس و آئروموناس. بیشترین و کمترین میزان آلودگی باکتریایی در کارخانه های استان گیلان بترتیب متعلق به اشرشیاکلی و هافنیا آلویی بوده که بترتیب در کارخانه های 1 و 2 مشاهده گردید. میزان آلودگی باکتریایی در کارخانه های مختلف تفاوت معنی داری داشته است (P<0. 05). قارچهای جداسازی شده عبارت بودند از: پنی سیلیوم، ریزوپوس، آسپرژیلوس (50 درصد آسپرژیلوس، 33. 3 درصد آسپرژیلوس نایجر و 16. 7 درصد آسپرژیلوس فلاووس) ، کلادسپوریوم، فوزاریوم، پسیلومایسس و موکور و مخمر.
    بیشترین و کمترین میزان آ‎لودگی قارچی بترتیب پنی سیلیوم و ریزوپوس بود که بترتیب در کارخانه های 7 و 2 مشاهده گردید. بطور کلی عوامل باکتریایی و قارچی شناسایی شده در این تحقیق فرصت طلب بوده و ابتلا به بیماری در اثر عوامل بستگی به بروز مشکل در فرآیند تولید پودر ماهی دارد و بواسطه عوامل مدیریتی (مانند عدم رعایت دستورالعمل های بهداشتی توسط کارکنان خط تولید، پایین بودن سطح آموزش کارگران خط تولید، عدم رعایت مسایل فنی تولید و…) می باشد.
    کلید واژگان: پودر ماهی, کیلکا, آلودگی, باکتری, قارچ, گیلان}
    M. Faeid, N. Amir mozafari, A. Shojaei arani
    We Collected 75 samples from fish meal factories in Guilan Province (codes: 1,2,3,4,5,6,7) based on two times per month during June to December 2001. Standard reference are used in bacterial and fungous identification. The isolated bacteria are E. coli Proteus spp., Citrobacter spp., Shigella spp., Enterobacter Aerogenes Salmonella spp., Klebsiella spp., Hafina Alvei Yersinia Enterocolitica, Edwardsiella spp., Staphylococcus spp., Bacillus spp., Pseudomonas spp., Clostridium spp., Aeromonas Hydrophila Streptococcus spp. The highest and lowest bacterial contamination observed in E. coli and Hafina Alvei respectively. The most important isolated fungi were Aspergillus spp., Penicillium spp., Yeasts Rhizopus spp. The maximum and minimum fungi decay in samples were Penicillium spp., and Rhizopus respectively. The most and the least microbial spoilage have been seen in factories 1 and 2 respectively.
    Keywords: : Fish meal, Kilka, Spolige, Bacteria, Fungi, GUILAN PROVINCE, Iran}
  • فریبا اسماعیلی، عیسی شریف پور، مهدی سلطانی
    با مشاهده تلفات بالای 40 درصد در ماهیان کپور علفخوار پرورشی (Ctenopharyngodon idella) در مزارع پرورشی شمال استان خوزستان در فصل تابستان و زمانی که دمای آب استخرها بالاتر از 20 درجه سانتیگراد بود (20 تا 23 درجه سانتیگراد) ، بررسی علایم بالینی در ماهیان انجام پذیرفت. در ماهیان بیمار، جراحات پوستی با حواشی پرخون در ناحیه پشتی، باله ها، ساقه دمی و آبشش ها مشاهده شد که جراحات آبشش دارای لایه اکسودای موکوییدی سفید تا خاکستری رنگ بود و خوردگی باله دمی و شکمی نیز مشاهده گردید. پس از نمونه برداری و کشت از زخم های پوستی و حواشی آنها، ساقه دمی، باله دمی و آبشش ها، باکتری شبیه فلاوباکتر کلومنار جدا گردید، ولی از کشت اندامهای داخلی نظیر کلیه، کبد و روده این باکتری جدا نگردید. آسیب های بافتی آبشش ها در مقاطع میکروسکوپی تهیه شده شامل: پرخونی، خونریزی، تورم لایه پایه، هیپرپلازی سلولهای غضروفی و سلولهای پوششی و چسبیدن رشته ها به یکدیگر، نکروز و کنده شدن رشته های ثانویه و حضور توده باکتری های رشته ای در آبشش بود. همچنین آسیب های بافتی ساقه دمی شامل نکروز لایه های پوست و توسعه جراحات به نوحی عضلات زیر پوست، دژنرسانس سلولهای عضلانی و نکروز دستجات عضلانی مشاهده شد. مشاهده تعداد زیاد باکتری لغزنده رشته ای گرم منفی شبیه فلاوباکتر کلومنار در گسترش های تهیه شده از جراحات پوستی و آبشش و جداسازی باکتری فوق الذکردرسطح محیط کشت انتخابی، مشاهده آسیب های شدید بافتی در جراحات و زخم ها همراه با حضور توده باکتری های رشته ای موید این موضوع است که باکتری جدا شده فوق الذکر می تواند در بروز عفونت مذکور بعنوان عامل اولیه و یا ثانویه نقش داشته باشد.
    کلید واژگان: باکتری, کپور علفخوار, Ctenopharyngodon indella, فلاوباکتر کلومنار, استان خوزستان}
    F. Esmaeili, I. Sharifpor, M. Soltani
    Following a mortality of up to 40% of cultured Grass Carp (Ctenopharyngodon idella) in fish farms of Khouzestan province when water temperature was up to 20 C, samples were taken and examined for etiological clues. We observed that fish gills were coated with a gray-white mucus layer, fin was eroded and wounds were present in peduncle of the affected samples. Bacteriological studies on the samples of gills and eroded and wounded peduncle skin using Cytophaga selective medium, resulted in isolation of filamentous gram negative bacteria chemically similar to Flavobacterium columnare.
    Histological observations showed the affected fish carrying symptoms including congestion, hemorrhagia, edema in base membrane, hyperplasia of chondrocyte and secondary lamellae cells, fusion of lamellae, necrosis and peeling of secondary lamellae and also presence of filamentous bacteria in gill tissue sections. Necrosis of skin layers and expansion of ulcer to underlying muscles, degeneration of muscle cells and necrosis of muscle bundles were seen in peduncle muscles. We did not find this bacterium in internal organs. We conclude that the isolation of the bacterium and observation of histo-pathological changes suggest the organisms may be considered as a primary or secondary factor in occurrence of the disease.
    Keywords: CTENOPHARYNGODON IDELLA, Flavobacterium colunmaris, Bacteriology, Histopathology, KHOUZESTAN PROVINCE, Iran}
  • سهراب معینی، انوشه کوچکیان صبور
    در این تحقیق س‍س از ماهی کیلکا با استفاده از ماهی کامل، ماهی سر زده شکم خالی و ماهی کامل پخته شده در نمونه های سنتی، آنزیمی، باکتریایی و آنزیمی باکتریایی مورد بررسی قرار گرفت. تغییرات pH در مراحل تولید س‍س به روش سنتی بین 5/6 تا 7 بود اما در س‍س های تولیدی که به کمک آنزیم و باکتری ها و آنزیم های باکتریایی تولید گردید تغییرات pH بترتیب 5/7، 8 و 7 بود.
    در س‍س تولیدی در نمونه سنتی، مقدار پروتئین، درصد رطوبت و TVN بترتیب برابر با 53/11 درصد، 2/62 درصد و 3/170 میلی گرم در 100 گرم نمونه بود. در نمونه آنزیمی 5/12 درصد، 46 درصد و 206 میلی گرم در 100 گرم نمونه و در نمونه باکتریایی بترتیب 12 درصد، 5/52 درصد و 7/194 میلی گرم در 100 نمونه و نمونه آنزیمی باکتریایی 56/12 درصد، 5/61 درصد و 4/205 میلی گرم در 100 گرم نمونه بدست آمد. شمارش کلی میکروبی در تمامی نمونه ها دارای تعداد میکروبهای قابل قبول بوده که در س‍س ماهی کامل، بالاترین بار میکروبی و در س‍س ماهی پاک شده در تیمارهای مختلف کمترین بار میکروبی را داشته است.
    بالاترین میانگین لگاریتم شمارش کلی میکروبی بطور متوسط بین 5/2 تا 1/6 کلنی بود. این تحقیق نشان داد که رابطه مستقیم بین سرعت تخمیر و اضافه نمودن آنزیمهای پروتئاز و سوشهای میکروبی مفید (پدیوکوکوس) به نمونه ها برای تهیه فرآورده وجود دارد.
    باکتری کلی فرم و باکتری های مولد اسپور1 در نمونه ها وجود نداشتند. شمارش استافیلوکوک در همه نمونه ها بالا بود و استافیلوکوک و پدیوکوکوس دو باکتری دائمی موجود در س‍س بودند.
    نمک باعث از بین رفتن میکروبهای فاسدکننده می گردد و موجب مهیا کردن زمینه برای میکروبهای مفید تخمیر می باشد.
    زمان و دمای مناسب برای هیدرولیز پروتئین از پارامترهای مهم فرآیند تولید س‍س ماهی بوده است. اضافه نمودن آنزیمهای خوراکی و میکروبهای مفید خوراکی در کوتاه کردن زمان تخمیر نقش بسزایی داشتند. با توجه به اینکه نمی توان TVN گزارش شده در مراجع برای تعیین کیفیت ماهی تازه و جهت تعیین کیفیت ماهی نمک سود شده برای س‍س هم استفاده بعمل آورد، بنابر این مکانیزیم TVN تولید شده در س‍س رقم بالا بوده و بیانگر فساد در فرآورده نمی باشد. آزمایشات بعمل آمده روی آن بیانگر سلامت محصول و عاری از سموم بودن آن می باشد.
    کلید واژگان: آنزیم پروتئولیتیک, باکتری, س~س, ماهی کیلکا, دریای خزر}
    Sohrab Moeini, A. Kochakian
    Fish sauce is a popular fermented product used in south Asian countries which is made from different species of small fishes. In this research it was attempted to produce fish sauce from kilka fishes of the Caspian Sea. The kilka sauce was made from three different preparations of kilka, such as whole kilka, cooked whole kilka and dressed kilka. Each of these preparations was fermented in four different ways, such as traditional, enzymatic, microbial and mixture of enzyme and microorganisms. The results of this study showed that times of fermentation for traditional, enzymatic, microbial and mixture of enzyme and microbe method were 6, 1,3 and 1 months, respectively. The least and the most rate of fermentation were recognized for dressed kilka and cooked whole kilka, respectively. Microbial, biochemical and organoleptic properties of kilka fish sauce were investigated. The total bacterial count was 2.1 to 6.15 log cfu/ml, total volatile nitrogen (TVN) in samples was 250 mg/100g and protein content of kilka sauce was between 10-13 percent. The score of the taste panel for flavour, odour and colour was between 3 to 5, which means this product can be acceptable to the consumer.
    Keywords: KILKA FISH SAUCE, FERMENTATION, PROTEOLITIC, Enzyme, Microbial, Caspian Sea, Iran}
  • نقش باکتری پسودوموناس فلورسنس (Pseudomonas fluorescens) در توسعه کشت جلبک
    محمدرضا حسن نیا
    این تحقیق به منظور تعیین اثر باکتری پسودوموناس فلورسنس (Pseudomonas fluorescens) بر افزایش میزان جلبکهای مورد استفاده در آبزی پروری، از قبیل کتوسروس (Chaetoceros) ، اسکلتونما (Skeletonema) ، تتراسلمیس (Tetraselmis) و کلرلا (Chlorella) به اجرا در آمد. برای این منظور ابتدا باکتری مورد نظر از آب استخرهای مولدین کارگاه تکثیر و پرورش میگوی کلاهی با کمک محیطهای کشت افتراقی و Zobell2216E استخراج، خالص سازی و سپس تولید انبوه گردید. جلبکهای مورد نر با محیط کشت کانوی (Conway) تکثیر شده و در مرحله شکوفایی با باکتری فوق در آزمایشات گوناگون در قالب تیمارهای متفاوت و بصورت کشت ترکیبی مورد بررسی قرار گرفتند. مطالعات صورت گرفته نشان داد که با درصدهای مختلف از باکتری فوق می توان بعنوان جایگزین بخشی از محیط کشت جلبک استفاده نمود. نتایج حاصله تاثیر قوی و مثبت باکتری مزبور را بر رشد جلبکهای پرورشی نشان می دهد. به گونه ای که می توان به تنهایی از باکتری پسودوموناس فلورسنس در تکثیر جلبک و به میزان 50 تا 150 میلیگرم در لیتر استفاده نمود. این امر یک ره آورد جدید در پرورش جلبک تلقی می گردد. این باکتری به تنهایی می تواند برای جلبکهای کتوسروس و تتراسلمیس بصورت محیط کشت جدید معرفی گردد، در حالیکه برای جلبک اسکلتونما توانایی عملکرد بصورت یک محیط مستقل را ندارد.
    کلید واژگان: باکتری, پسودوموناس فلورسنس, کشت جلبک}
    THE ROLE OF PSEUDOMONAS FLUORESCENSE BACTERIA IN DEVELOPING OF ALGAE CULTURE
    M. Hassannia
    This project was conducted to determine the effect of Pseudomonas fluorescence bacteria on increasing the growth rates of some species of algae namely Chaetoceros Sp. , Skeletonema sp. , Tetraselmis sp. , Chlorella sp.  
    In this order, the mentioned bacteria were extracted by separator and Zobell 16E media from prawn broodstock ponds, then purified and mass cultured. The algae selected mass, were cultured in Conway media and then these bacteria were investigated at the blooming phase in the several experiments of various treatments in combined culture method. The results revealed that the mentioned bacteria could apply as a partial substitution body of aglae media and it could be used as a new media in various percentages. The results indicated, the very positive effect of bacteria on cultured algae. Therefore, Pseudomonas fluorescense can be used in algae cultured in 50-150 mglit density as a new method for algae culture. This bacterium Could be a new media for Chaetoceros sp. , and Tetraselmis sp. , but for Skeletonema sp. , other percentages of media should be used.
    Keywords: Bacteria, PSEUDOMONAS FLUORESCENSE, ALGAE CULTURE}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال