به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « پرتودهی » در نشریات گروه « صنایع غذایی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «پرتودهی» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • حسن شرکایی، عبدالمجید میرزاعلیان دستجردی، مصطفی قاسمی*، سمیه رستگار

    به منظور افزایش کیفیت و عمر انباری میوه های انبه رقم لانگرا، آزمایشی به صورت فاکتوریل با سه فاکتور در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار (هر تکرار 18 میوه) انجام شد. میوه های انبه در مرحله سبز بالغ از یک باغ تجاری انبه در شهرستان رودان استان هرمزگان برداشت شدند. فاکتور اول پرتوتابی اشعه فرابنفش (UV-C) با شدت 25 وات در سه سطح (0، 5 و 10 دقیقه)، فاکتور دوم پرتوتابی فراصوت (اولتراسونیک) با فرکانس 35 کیلو هرتز و توان 280 وات در سه سطح (0، 3 و 6 دقیقه) و فاکتور سوم زمان انبارمانی در پنج سطح (0، 10، 20، 30 و 40 روز) بودند. میوه ها پس از تیمار با نسبت های ذکر شده از UV-C و فراصوت به سردخانه با دمای10 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 80-85 درصد منتقل شدند و نمونه گیری و اندازه گیری ها در زمان های مختلف انجام شد. تیمارهای فرابنفش و فراصوت از افزایش L (روشنایی)، a و b گوشت میوه و pH و کاهش اسید آسکوربیک میوه با گذشت زمان ممانعت کردند. در تیمارهای فراصوت، بیشترین آسکوربیک اسید (3/11 میلی گرم در 100 گرم) در پرتوتابی فراصوت سه دقیقه مشخص شد. در تیمارهای فرابنفش نیز کاهش آسکوربیک اسید با گذشت زمان کمتر از شاهد بود اما بین پرتوتابی پنج و ده دقیقه تفاوت معنی دار نبود. تیمار فراصوت 6 دقیقه از کاهش معنی دار وزن میوه جلوگیری کرد. در روز 40 انبارمانی، کمترین مقدار L گوشت میوه (44/89) متعلق به تیمار فرابنفش پنج دقیقه بود. بنابراین طی چهل روز انبارمانی میوه انبه، تیمار فرابنفش به مدت پنج دقیقه به دلیل حفظ ظاهر میوه (L) و تیمار فراصوت سه دقیقه به دلیل داشتن بیشترین آسکوربیک اسید میوه انبه قابل توصیه می باشند.

    کلید واژگان: پرتودهی, صفات کیفی, عمر انباری, ارزش غذایی, فرازگرا}
    Hasan Shorakaie, Abdolmajid Mirzaalian Dastjerdi, Mostafa Ghasemi*, Somayeh Rastegar

    To increase the quality and shelf life of mango fruits (Manjifera indica cv. Langra), a factorial experiment was conducted in the form of a completely randomized design with three replications (18 fruits per replication). Mango fruits in mature green stage were harvested from a commercial mango orchard in Roodan city, Hormozgan province. The first factor was ultraviolet radiation (UV-C) with an intensity of 25 watts at three levels (0, 5 and 10 minutes), the second factor was ultrasonic radiation with a frequency of 35 kHz and a power of 280 watts at three levels (0, 3 and 6 minutes) and the third factor was storage time at five levels (0, 10, 20, 30 and 40 days). After the treatment with the mentioned proportions of UV-C and ultrasonic, the fruits were stored at 10°C and a relative humidity of 80-85%, and the sampling and the measurements were carried out at different times. Based on the results, ultraviolet and ultrasound treatments prevented the increase of L (lightness), a and b  and pH and the decrease of fruit ascorbic acid over time. In ultrasound treatments, the highest amount of ascorbic acid (11.3 mg/100 grams) was found in irradiation for three minutes. In ultraviolet treatments, the decrease of ascorbic acid with time was less than the control, but there was no significant difference between five and ten minutes. Ultrasound treatment for 6 minutes prevented the significant decrease in fruit weight. On the 40th day of storage, the lowest amount of L in fruit flesh (89.44) belonged to ultraviolet treatment for five minutes. Therefore, within 40 days of storage of mango fruit, ultraviolet treatment for five minutes due to maintaining the appearance of the fruit (L ) and ultrasound treatment for three minutes due to maintaining the maximum ascorbic acid of mango fruit are recommended.

    Keywords: Irradiation, Qualitative traits, Shelf life, Nutritional value, Climacteric}
  • نوید گودینی، اشرف گوهری اردبیلی*، فخرالدین صالحی

    از روش بهینه سازی الگوریتم ژنتیک می توان برای غلبه بر محدودیت های ذاتی شبکه عصبی مصنوعی استفاده کرد. روش الگوریتم ژنتیک- شبکه عصبی مصنوعی دارای قابلیت بالایی برای یافتن مقدار بهینه یک تابع هدف پیچیده است. در این مطالعه ابتدا جهت خشک کردن صمغ دانه بالنگو، از یک خشک کن فروسرخ استفاده گردید. در این خشک کن فروسرخ اثر فاصله نمونه ها از لامپ پرتودهی در سه سطح 5، 5/7 و 10 سانتی متر و اثر ارتفاع صمغ درون ظرف در سه سطح 5/0، 0/1 و 5/1 سانتی متر بر زمان خشک شدن و درصد کاهش وزن صمغ دانه بالنگو در طی زمان خشک کردن، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج خشک کردن صمغ دانه بالنگو با روش فروسرخ نشان داد با کاهش فاصله نمونه ها از منبع حرارتی و همچنین کاهش ضخامت صمغ موجود در ظرف نمونه، زمان خشک کردن کاهش می یابد. با افزایش فاصله لامپ ها از 5 به 10 سانتی متر، میانگین زمان خشک شدن صمغ دانه بالنگو از 6/62 دقیقه به 6/87 دقیقه افزایش یافت. با افزایش ضخامت نمونه ها از 5/0 به 5/1 سانتی متر نیز میانگین زمان خشک شدن صمغ دانه بالنگو از 9/45 دقیقه به 2/109 دقیقه افزایش یافت. در مرحله بعد، این فرآیند توسط روش الگوریتم ژنتیک- شبکه عصبی مصنوعی با 3 ورودی (زمان پرتودهی، فاصله لامپ از سطح نمونه ها و ضخامت نمونه ها) و 1 خروجی (درصد کاهش وزن) مدل سازی شد. نتایج مدل سازی به روش الگوریتم ژنتیک- شبکه عصبی مصنوعی نشان داد شبکه ای با ساختار 1-9-3 در یک لایه پنهان و با استفاده از تابع فعال سازی تانژانت هیپربولیک می تواند درصد کاهش وزن صمغ دانه بالنگو هنگام خشک شدن در خشک کن فروسرخ را با ضریب همبستگی بالا (999/0) و مقدار میانگین مربعات خطا پایین (788/0) پیش بینی نماید.

    کلید واژگان: الگوریتم ژنتیک- شبکه عصبی مصنوعی, پرتودهی, درصد کاهش وزن, صمغ دانه بالنگو}
    Navid Godini, Ashraf Gohari Ardabili*, Fakhreddin Salehi

    The genetic algorithm (GA) optimization method can be used to overcome the inherent limitations of artificial neural network (ANN). Genetic algorithm–artificial neural network (GA-ANN) method has a high capability to find the optimum value of a complex objective function. In this study, first, to balangu seeds gum drying, an infrared dryer was used. In this infrared dryer, the effect of distance of samples from lamp at three levels of 5, 7.5 and 10 cm and the effect of height of the gum inside the container at three levels of 0.5, 1 and 1.5 cm on drying time and weight loss percentage of balangu seeds gum during drying time, were investigated. The results of balangu seeds gum drying using infrared method showed that with decreases in sample distance from the heat source and also with decreases in thickness of the gum in the sample container, drying time were decreased. With increasing in the lamp distance from 5 to 10 cm, the average drying time of balangu seeds gum increased from 62.6 minutes to 87.6 minutes. With sample thickness increasing from 0.5 to 1.5 cm, the average drying time of balangu seeds gum increased from 45.9 to 109.2 minutes. In the next step, this process was modeled by GA-ANN method with 3 inputs (radiation time, lamp distance from samples surface and thickness of samples) and 1 output (weight loss percentage). The results of modeling with GA-ANN method showed that the network with structure of 3-9-1 in a hidden layer and using the hyperbolic tangent activation function could predict the weight loss percentage of balangu seeds gum during drying in an infrared dryer with high correlation coefficient (0.999) and low mean squared error (0.788).

    Keywords: Balangu seed gum, Genetic algorithm–artificial neural network, Radiation, Weight loss percentage}
  • ستاره پهلوان زاده، داریوش خادمی شورمستی*

    به منظور بررسی تاثیر پرتودهی با دز متوسط اشعه گاما (دز 10 کیلوگری) بر خصوصیات ضد اکسیدانی و ضدباکتریایی آویشن شیرازی، پوشش خوراکی فعال حاوی عصاره آویشن شیرازی (5/1 %) معمولی و پرتودیده بر پایه کازیینات سدیم (8 %) تهیه و ماندگاری فیله ماهی قزل آلای رنگین کمان پوشش داده شده در آزمایشی با 4 تیمار فیله های فاقد پوشش (شاهد:C)، فیله های حاوی پوشش کازیینات سدیم (تیمار1: T1) و فیله های دارای پوشش حاوی عصاره آویشن شیرازی معمولی (تیمار2: T2) و پرتودیده (تیمار3: T3) بر پایه کازیینات سدیم و 4 تکرار، طی دوره نگهداری 10 روزه در دمای 4 درجه سانتی گراد بررسی شد. آزمایشات شیمیایی (TVN, TBA, PV) و میکروبی (هوازی مزوفیل و سرماگرا) در روزهای صفر، 3، 6 و 10 اندازه گیری شد. نتایج نشان داد؛ پرتودهی آویشن شیرازی با دز متوسط اشعه گاما، با وجود اثرات مثبت، موجب تغییرات معنی دار بر خواص ضد اکسیدانی و ضد باکتریایی آن نشد. اما در انتهای دوره نگهداری، کمترین مقادیر TBA (mg MDA/Kg 23/0±23/3)، TVN (mg/100g 12/1±23/25) و باکتری های سرماگرا (log cfu/g 13/0±00/5) در فیله های حاوی پوشش فعال کازیینات سدیم و عصاره پرتودیده آویشن شیرازی دیده شد (p<0.05). بنابراین می توان از عصاره آویشن شیرازی به صورت معمولی یا پرتودیده در پوشش فعال کازیینات سدیم، جهت افزایش ماندگاری و کیفیت فیله ماهی قزل آلای رنگین کمان در دمای یخچال حداقل به مدت 10 روز استفاده کرد.

    کلید واژگان: آویشن شیرازی, اشعه گاما, پرتودهی, کازئینات سدیم, ماندگاری}
    Setare Pahlavanzade, Dariush Khademi Shurmasti*

    In order to evaluate the effect of moderate dose gamma irradiation (10 KGr) on ​​antioxidant and antibacterial properties of Zataria multiflora Boiss, edible active coating containing normal and irradiated extract (1.5%) on base of Na-caseinate solution (8%) was prepared and shelf life of coated rainbow trout fillet was evaluted. An experiment was carry out with 4 treatments without coating (control), fillets coated with Na-caseinate (T1), and fillets coated with Na-caseinate enriched with  normal (T2) or irradiated (T3) Zataria multiflora Boiss extract and 4 replicates during 10 days at refrigerated (4±1oC) storage. Chemical (TVN, TBA, PV) and microbial (TVC and PTC) tests were measured on days 0, 3, 6 and 10. The results showed irradiation of Zataria multiflora Boiss with a moderate dose of gamma rays, despite the possitive effects, did not cause significant changes in its antioxidant and antibacterial properties. But at the end of the storage period, the lowest levels of TBA (3.23±0.23 mg MDA/Kg), TVN (25.23±1.12 mg/100g) and psychrophilic bacteria counts (5.00±0.13 log cfu/g) was found in fillets containing active coating of Na-caseinate and irradiated Zataria multiflora Boiss extract (p <0.05). Therefore, Zataria multiflora Boiss extract can be used as normal or irradiated in the active coating of Na-caseinate, to increase the shelf life and quality of rainbow trout fillets at refrigerator temperature for at least 10 days.

    Keywords: Zataria multiflora, Gamma rays, Irradiation, Sodium caseinate, Shel life}
  • مریم ساترابی، فخرالدین صالحی*، مجید رسولی

    پوشش دهی میوه ها با استفاده از صمغ های خوراکی باعث افزایش کیفیت ظاهری، بهبود رنگ و کاهش چروکیدگی آنها در انتهای فرآیند خشک کردن می گردد. در این پژوهش صمغ های گزانتان و بالنگو جهت پوشش دهی برش های زردآلو هنگام خشک کردن در سامانه فروسرخ استفاده گردید و سینتیک خشک شدن نمونه ها مدل سازی گردید. در این مطالعه زردآلوها به سه گروه شاهد (بدون پوشش)، پوشش داده شده با صمغ گزانتان و پوشش داده شده با صمغ دانه بالنگو تقسیم شدند و سپس اثر توان لامپ فروسرخ (150، 250 و 375 وات) و فاصله نمونه از لامپ (5، 5/7 و 10 سانتی متر) بر زمان خشک شدن نمونه ها مورد بررسی قرار گرفت. غلظت صمغ استفاده شده 6/0 درصد (وزنی/وزنی) و ضخامت برش های زردآلو 5/0 سانتی متر در نظر گرفته شد. نتایج خشک کردن نمونه های زردآلوها با روش فروسرخ نشان داد با افزایش توان لامپ و کاهش فاصله نمونه ها از منبع حرارتی، زمان خشک کردن کاهش می یابد. پیش تیمار پوشش دهی باعث افزایش زمان خشک کردن زردآلوها شد و زمان خشک شدن نمونه های پوشش داده شده با صمغ دانه بالنگو طولانی تر بود. میانگین زمان خشک شدن نمونه های شاهد، پوشش داده شده با صمغ گزانتان و بالنگو به ترتیب برابر 11/73 دقیقه، 04/81 دقیقه و 74/83 دقیقه محاسبه گردید. این فرآیند توسط یک شبکه عصبی مصنوعی با 3 ورودی (نوع پوشش، توان لامپ پرتودهی و فاصله لامپ) و 1 خروجی (زمان خشک شدن) مدل سازی شد. نتایج مدل سازی به روش شبکه عصبی مصنوعی نشان داد شبکه ای با تعداد 7 نرون در یک لایه پنهان و با استفاده از تابع فعال سازی سیگموییدی می تواند زمان خشک شدن زردآلو پوشش داده شده را با استفاده از خشک کن فروسرخ را پیشگویی نماید (974/0=r).

    کلید واژگان: پرتودهی, پوشش دهی, زمان خشک شدن, شبکه عصبی مصنوعی}
    Maryam Satorabi, Fakhreddin Salehi*, Majid Rasouli

    Coating of fruits with edible gums increases the appearance quality, improves the color and reduces their shrinkage at the end of the drying process. In this study, Xanthan and Balangu gums were used to coating of apricot slices during drying in the infrared system and the drying kinetics of the samples were modeled. In this study, apricots were divided into three groups: control (without coating), coated with xanthan gum and coated with balangu seed gum, and then the effect of infrared lamp power (150, 250 and 375 W) and distance of samples from lamps ( 5, 7.5 and 10 cm) on the drying time of the samples were investigated. The concentration of used gum was 0.6% (w/w) and the thickness of apricot slices was 0.5 cm. The results of drying the apricot samples by infrared method showed that with increase in lamps power and decrease in samples distance from the heat source, the drying time decreases. Coating pretreatment increased the drying time of apricots and the drying time of samples coated with balangu seed gum was longer. The average drying time of the control samples, coated with xanthan and balangu gum was 73.11 min, 81.04 min and 83.74 min, respectively. This process was modeled by an artificial neural network with 3 inputs (type of coating, radiation lamp power and lamp distance) and 1 output (drying time). The results of artificial neural network modeling showed that the network with 7 neurons in a hidden layer and using the sigmoid activation function can predict the drying time of coated apricots using an infrared dryer (r=0.974).

    Keywords: Artificial neural network, Coating, Drying time, Radiation}
  • غزاله امینی، فخرالدین صالحی*، مجید رسولی

    امروزه صمغ های گیاهی و تجاری به منظور بهبود خصوصیات ریولوژیکی، بافتی و حسی مواد غذایی استفاده می شوند. دانه های ریحان دارای مقادیر قابل توجهی صمغ (موسیلاژ) با خواص عملکردی مناسب هستند که بعد از استخراج از دانه ها و خشک شدن، می توانند به صورت پودر در فرمولاسیون محصولات مختلف استفاده شود. در این مطالعه جهت خشک کردن موسیلاژ دانه ریحان، از روش پرتودهی فروسرخ استفاده گردید. اثر توان لامپ فروسرخ (150، 250 و 375 وات)، فاصله نمونه از لامپ (4، 8 و 12 سانتی متر) و ضخامت موسیلاژ (5/0، 0/1 و 5/1 سانتی متر) بر زمان خشک شدن موسیلاژ دانه ریحان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج خشک کردن موسیلاژ دانه ریحان با روش فروسرخ نشان داد با افزایش توان لامپ و کاهش فاصله نمونه ها از منبع حرارتی، زمان خشک کردن کاهش می یابد. با افزایش فاصله لامپ ها از 4 به 12 سانتی متر، میانگین زمان خشک شدن موسیلاژ دانه ریحان از 37/131 دقیقه به 41/336 دقیقه افزایش یافت. با افزایش ضخامت نمونه ها از 5/0 به 5/1 سانتی متر، میانگین زمان خشک شدن موسیلاژ دانه ریحان از 67/103 دقیقه به 67/367 دقیقه افزایش یافت. این فرآیند توسط یک شبکه عصبی مصنوعی با 3 ورودی (توان لامپ ، فاصله لامپ و ضخامت) و 1 خروجی (زمان خشک شدن) مدل سازی شد. نتایج مدل سازی به روش شبکه عصبی مصنوعی نشان داد شبکه ای با تعداد 8 نرون در یک لایه پنهان و با استفاده از تابع فعال سازی سیگموییدی می تواند زمان خشک شدن موسیلاژ دانه ریحان با استفاده از خشک کن فروسرخ را پیشگویی نماید (96/0r=). نتایج آنالیز حساسیت توسط شبکه عصبی بهینه نشان داد که ضخامت نمونه به عنوان موثرترین عامل در کنترل زمان خشک شدن موسیلاژ دانه ریحان می باشد.

    کلید واژگان: آنالیز حساسیت, پرتودهی, تابع فعال سازی, زمان خشک شدن}
    Ghazale Amini, Fakhreddin Salehi*, Majid Rasouli

    Today, plant and commercial gums are used to improve the rheological, textural and sensorial properties of food. Basil seeds have significant amounts of gum (mucilage) with good functional properties that after extracting from the seeds and drying, can be used as a powder in the formulation of various products. In this study, to drying of basil seed mucilage, infrared radiation (IR) method was used. The effect of infrared lamp power (150, 250 and 375 W), the distance of sample from lamp (4, 8 and 12 cm) and mucilage thickness (0.5, 1 and 1.5 cm) on drying time of basil seed mucilage were investigated. The results of basil seed mucilage drying using infrared method showed that with increasing lamp power and decreases in sample distance from the heat source, drying time was decreased. With increasing in the lamps distance from 4 to 12 cm, the average drying time of basil seed mucilage increased from 131.37 minutes to 336.41 minutes. With increasing sample thickness from 0.5 to 1.5 cm, the average drying time of basil seed mucilage increased from 103.67 to 367.67 minutes. The process was modeled by an artificial neural network with 3 inputs (lamp power, lamp distance and thickness) and 1 output (drying time). The results of artificial neural network modeling showed that a network with 8 neurons in a hidden layer and using the sigmoid activation function could predict the drying time of basil seed mucilage using the infrared dryer (r=0.96). The results of sensitivity analysis by optimal neural network showed that sample thickness is the most effective factor in controlling the drying time of basil seed mucilage.

    Keywords: Activation function, Drying time, Radiation, Sensitivity analysis}
  • فخرالدین صالحی*، اشرف گوهری اردبیلی
    هلوی تازه از بیش از 86 درصد آب تشکیل شده است و جزء غنی ترین منابع ویتامین ها و مواد معدنی است. بنابراین می بایست آن را در طول سال به صورت تازه یا خشک مصرف نمود. در این پژوهش مدل سازی سینتیک خشک شدن هلو در یک خشک کن فروسرخ بررسی شد. تاثیر توان لامپ پرتودهی در سه سطح 150، 250 و 375 وات و فاصله نمونه از لامپ در سه سطح 5، 5/7 و 10 سانتی متر بر زمان خشک شدن و ضریب نفوذ رطوبت در طی فرآیند خشک شدن هلو بررسی شد. مدل های استاندارد (ونگ و سینگ، هندسون و پابیس، تقریب انتشار، پیج، پیج اصلاح شده، نیوتن، میدیلی و لگاریتمی) جهت بررسی سینتیک خشک شدن بر داده های آزمایشی برازش داده شد و کیفیت برازش آن ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد تاثیر توان لامپ پرتودهی و فاصله بر فرآیند خشک شدن هلو معنی دار می باشد. با افزایش توان لامپ فروسرخ از 150 به 375 وات زمان خشک شدن هلو 9/67 درصد کاهش یافت. کاهش فاصله لامپ از سطح نمونه از 10 به 5 سانتی متر باعث کاهش 6/35 درصدی در زمان خشک کردن شد. اثر توان حرارتی فروسرخ و فاصله نمونه از لامپ بر تغییرات ضریب نفوذ موثر هلو بررسی و نشان داد که با افزایش توان منبع حرارتی و کاهش فاصله مقدار ضریب نفوذ موثر افزایش می یابد. ضریب نفوذ موثر رطوبت هلو بین 9-10×42/1 تا 9-10×83/6 مترمربع بر ثانیه بود. در مدل سازی فرآیند خشک کردن هلو مدل لگاریتمی نسبت به سایر مدل ها با بزرگ ترین مقدار ضریب تعیین (R2) و کوچک ترین خطا، نتایج نزدیک تری به داده های آزمایش را داشت.
    کلید واژگان: پرتودهی, ضریب نفوذ موثر, مدل سازی, هلو}
  • میثم اشتری، اورنگ خادمی *، محمود سوف باف سرجمعی، حمیده افشار منش، محمدعلی عسکری سرچشمه
    شیوع آفت کرم گلوکاه و انواع بیماری ها در طول انبارداری از جمله عوامل اصلی محدود کننده عمر پس از برداشت میوه انار می باشند. از جمله تیمارهای موثر در کاهش آفات و بیماری های محصولات کشاورزی پرتودهی با اشعه گاما می باشد. اثر این تیمار در کاهش آفات و بیماری های پس از برداشت انار نیز نشان داده شده است ولی تاثیر آن بر کیفیت میوه انار در طول انبار سرد بررسی نشده است. به منظور مطالعه اثر پرتودهی گاما بر کیفیت میوه انار این پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در دانشگاه شاهد و پژوهشکده کشاورزی هسته ای در سال 1394 اجرا گردید. برای این منظور میوه انار رقم ’ملس ساوه‘ در مرحله بلوغ فیزیولوژیکی برداشت و با اشعه گاما در دوزهای، صفر، یک، سه، پنج و هفت کیلوگری تیمار و در انبار 6 درجه سانتیگراد با رطوبت نسبی بالای 80% نگهداری شد و در زمانهای یک، دو و سه ماه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اعمال تیمار اشعه گاما در مقایسه با شاهد موجب افزایش کاهش وزن و نشت یونی میوه شده و مقادیر مواد جامد محلول، فنل کل، آنتوسیانین، اسیدآسکوربیک احیا شده و ظرفیت ضداکسایشی را در مقایسه با شاهد کاهش داد. منتهی اثرات تیمار در دوزهای پایین، به خصوص دوز یک کیلوگری چندان قابل ملاحظه نبوده ولی با افزایش دوز کیفیت میوه بیشتر کاهش یافت. بنابراین استفاده از دوزهای کم این تیمار می تواند به طور موثری در افزایش عمر پس از برداشت میوه انار مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: انار, گاما, پرتودهی, پس از برداشت, کیفیت}
    Meysam Ashtari, Orang Khademi *, Mahmoud Soufbaf, Hamideh Afsharmanesh, Mohammad Ali Askari Sarcheshmeh
    The carob moth, Ectomyelois ceratoniae (Zeller) and various diseases are the main limiting factors in postharvest life of pomegranate fruit. Including effective treatment to reduce pests and diseases of agricultural crops is gamma radiation. The effect of this treatment in reducing postharvest pests and diseases of pomegranate fruit has been also shown; however, its effect on fruit quality during cold storage has not been investigated. In order to study the effect of gamma irradiation on pomegranate quality this study, as factorial in frame of CRD, was conducted at Shahed University and Nuclear Agriculture Research School in 2015. For that pomegranate fruits cv. ‘Malas Saveh’ were harvested at maturity stage and treated with gamma radiation at doses of 0, 1, 3, 5 and 7 kGy and were stored at 6°C with 80% RH, and then were taken on 1, 2 and 3 months of storage. Results showed that application of gamma radiation in comparison to control increased weight loss and electrolyte leakage, and reduced soluble solid, total phenol, anthocyanin and vitamin C contents as well as antioxidant capacity. Nevertheless the effects of treatments at low doses, especially at 1 kGy, were not considerable, but fruit quality decreased more with increasing doses. Therefore low doses of this treatment can be effectively use in increasing postharvest life of pomegranate fruit.
    Keywords: Gamma radiation, Irradiation, Pomegranate, Postharvest, Quality}
  • ساناز آقاجانی اینچه کیکانلو *، حمید توکلی پور، محسن مختاریان
    پرتودهی با اشعه گاما یکی از روش هایی است که امروزه به طور گسترده برای حذف آلودگی میکروبی مواد غذایی به کار می رود. در این پژوهش تاثیر پرتودهی گاما در سه سطح 6، 8 و 10 کیلوگری بر روی خصوصیات فیزیکی و میکروبی آویشن شیرازی بررسی شد. مقایسه میانگین بین تیمارهای به روش حداقل اختلاف معنی دار(LSD) در سطح احتمال 99 درصد انجام شد. نتایج نشان داد که پرتودهی تا دز 10 کیلوگری هیچ گونه تاثیر سویی بر روی رنگ آویشن نداشت. همچنین بیشترین تغییرات میزان رطوبت، روغن فرار و اندیس حلالیت آویشن در دز بالاتر از 6 کیلوگری مشاهده شد. استفاده از دز پرتودهی با شدت 10 کیلوگری منجر به حذف کامل آلودگی میکروبی آویشن شد. با توجه به اینکه دز پرتودهی با شدت kGy 10 سبب حذف کامل آلودگی میکروبی آویشن شد، بنابراین استفاده از پرتودهی تا این دز برای آلودگی زدایی آویشن پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: پرتودهی, آویشن شیرازی, ترکیبات فرار, آلودگی میکروبی, اندیس D}
  • علیرضا اسدی امیرآبادی *، مهدی کاشانی نژاد، علیرضا صادقی ماهونک
    در این تحقیق سامانه آزمایشگاهی مادون قرمز جهت بررسی رفتار غیرفعال شدن آنزیم پراکسیداز در بادمجان طراحی و ساخته شد. غیرفعال شدن آنزیم پراکسیداز (کاهش 90٪ فعالیت آنزیم) در برش های بادمجان در طی پرتودهی توسط سامانه مادون قرمز در توان های 150، 250 و 375 وات و ضخامت های 5 و 10 میلی متر در محدوده زمانی صفر الی 600 ثانیه بررسی شد. درطی این فرآیند تغییرات دمای نقطه سرد، رطوبت و فعالیت آنزیم پراکسیداز برش های بادمجان اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که در هنگام استفاده از لامپ با توان 150 وات در ضخامت های 5 و 10 میلی متر، آنزیم پراکسیداز پس از گذشت 600 ثانیه غیرفعال نشده است. به هنگام استفاده از لامپ های با توان 250 و 375 برای ضخامت 5 میلی متر به ترتیب پس از گذشت 500 و 150 ثانیه با کاهش 06/50 و 62/31 درصد رطوبت اولیه و رسیدن دمای نقطه سرد به 76/73 و 44/ 72 درجه سانتی گراد، آنزیم پراکسیداز غیرفعال شد، درحالی که هنگام استفاده از لامپ های با توان 250 و 375 وات برای نمونه های باضخامت 10 میلی متر به ترتیب پس از 600 و 200 ثانیه با کاهش 26/50 و 04/33 درصد رطوبت اولیه و رسیدن دمای نقطه سرد به 27/75 و 86/73 درجه سانتی گراد آنزیم پراکسیداز غیرفعال شد. نتایج نشان می دهد با افزایش توان و کاهش ضخامت سرعت غیرفعال شدن آنزیم پراکسیداز افزایش یافته و همچنین به دلیل کوتاه شدن زمان فرآیند در هنگام استفاده از لامپ با توان بالاتر میزان رطوبت کمتری از نمونه خارج می شود.
    کلید واژگان: اشعه مادون قرمز, غیرفعال سازی آنزیم, بادمجان, پرتودهی}
    Asadi Amirabadi, A. R. *, Kashaninejadm., Sadeghi Mahoonak, A. R
    In this study an experimental infrared system was designed and built to investigate the deactivation behavior of peroxidase in eggplant. Deactivation of peroxidase (90% reduction in enzyme activity) in eggplant slices was investigated during infrared irradiation at powers of 150, 250 and 375 watts and thickness of 5 and 10 mm in the range of 0 to 600 seconds. During the process, changes in cold spot temperature, moisture and peroxidase activity in slices of eggplant were measured. The results showed that using 150 W lamp at a thickness of 5 and 10 mm in, peroxidase was not inactivated after 600 seconds. The peroxidase enzyme was inactivated by using lamps with powers of 250 and 375 at a thickness of 5 mm after 500 and 150 seconds, respectively in which was associated with reduction of 50.06% and 31.62% of the initial moisture content at cold spot temperature of 73.76°.C and 44.72 ° C , respectively, using lamps with powers of 250 and 375 at a thickness of 10 mm after 600 and 200 seconds was associated with a reduction of 50.26% and 33.04% of the initial moisture content at cold spot temperature of 72.27 ° C and 73.86 degrees ° C, respectively, In conclusion, increase in power and decrease in thickness, increased inactivation rate of enzyme peroxidase furthermore, because of the shortening of the processing time when using lamps with larger power the less moisture is removed from the sample.
    Keywords: infrared radiation, enzyme inactivation, eggplant, irradiation}
  • مصطفی کرمی *، طیبه حمیدوند، علیرضا اطمینان
    یکی از مشکلات نان های صنعتی، رطوبت بالا و مشکلات مربوط به رشد ریززنده ها در آن و کاهش عمر ماندگاری طی نگهداری است. در این تحقیق تاثیر دو عامل بسته بندی (بسته بندی در پلی اتیلن با دانسیته بالا) و پرتودهی با اشعه گاما در سطوح 1، 3 و 5 کیلوگری بر خصوصیات شیمیایی و میکروبی نان صنعتی تولید شده در شهر کرمانشاه با استفاده ازطرح کاملا تصادفی بررسی شد (در سطوح 1 و 5 درصد). نتایج آنالیز واریانس نشان داد که عامل بسته بندی بر روی خصوصیات فوق تاثیر معنی داری نداشت در حالیکه پرتودهی بجز در مورد رطوبت، خاکستر و پروتئین، در سایر موارد فوق در سطوح احتمال یک و پنج درصد تاثیرمعنی داری داشت. مقایسه میانگین داده ها نشان داد که اشعه گاما با قدرت 5 کیلوگری بیشترین کاهش را در شمارش کلی باکتری ها، کپک ومخمر، خاکستر و پروتئین داشت در حالیکه رطوبت نان بدون تغییر باقی مانده و تحت تاثیر اشعه قرار نگرفت. بعلاوه ماتریس همبستگی نتایج نشان داد شمارش کلی باکتری ها باکپک و مخمر در سطح احتمال پنج درصد و با خاکستر و پروتئین در سطح احتمال یک درصد معنی دار بوده ولی با رطوبت تاثیر معنی داری نداشت. کپک و مخمر با هر سه خصوصیت شیمیایی در سطح احتمال یک درصد تاثیر معنی دار و خاکستر با پروتئین تاثیر معنی داری در سطح احتمال یک درصد داشت. نتایج تایید کرد که اشعه گاما یک روش موثر در کاهش بار میکروبی نان بوده بدون اینکه در خواص شیمیایی آن تغییر اساسی ایجاد شود. نتایج تصاویر میکروسکوپ الکترونی نان های فاقد بسته بندی وبسته بندی شده تحت اشعه 5 کیلوگری که نان های منتخب کیفی بودند، نشان داد که خلل و فرج و تخلخل فراوان و یکنواختی نیز در بافت این نان ها ایجاد شد.
    کلید واژگان: اشعه گاما, بسته بندی, پرتودهی, میکروسکوپ الکترونی, نان}
    Karamim. *, Hamidvandt., Etminan, A. R
    The effect of two factors, packaging (with high density poly ethylene) and irradiation with gamma ray (with 0, 1, 3 and 5 KGr) was investigated on chemical and microbiological characteristics of industrial breads produced in Kermanshah city by Randomized Complete Block Design (RCBD) with 4 repetition. ANOVA showed packaging had no significant effect on above characteristics, while irradiation had significant effect (P
    Keywords: Bread, Gamma ray, Irradiation, Packaging, SEM}
  • علیرضا پورحسنی*، فریبا زینالی
    پرتودهی به عنوان یکی از روش های غیرحرارتی موثر در استریل کردن گوشت مطرح است که به طور بالقوه باعث افزایش ماندگاری آن می گردد. در این بررسی نمونه های گوشت بلدرچین تحت تاثیر صفر (کنترل)، 1/5، 3 و 5 کیلوگری پرتو الکترون شتاب دار قرار گرفته و در دمای C°1± 4 به مدت 15 روز نگهداری شدند، سپس اثر پرتودهی و نگهداری در دمای یخچال روی کیفیت میکروبی و خواص شیمیایی و ارگانولپتیکی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بررسی میکروبی دلالت بر این دارد که پرتودهی با دز 1/5، 3 و 5 کیلوگری باعث کاهش معنی داری (P<0.05) در تعداد باکتری های مزوفیل هوازی، باکتری های اسید لاکتیک، قارچ ها و مخمرها گردید. پرتودهی با دز 1/5 و 3 کیلوگری نیز، باعث کاهش معنی داری (P<0.05) در تعداد کلی فرمها گردید. در طول مدت زمان نگهداری نمونه های کنترل و پرتودهی شده تحت شرایط یخچال، بار میکروبی به طور معنی داری (P<0.05) در تمام نمونه ها افزایش یافت که سرعت این افزایش در نمونه های کنترل بیشتر بود. پرتودهی باعث افزایش عمر نگهداری نمونه های پرتوتابی شده به بالاتر از 15 روز گردید، در حالی که نمونه های کنترل تحت همین شرایط تنها 4 روز قابل نگهداری بودند. پرتودهی به طور معنی داری (P<0.05) باعث افزایش میزان اولیه TBA در نمونه ها گردید و نگهداری در یخچال به طور معنی داری (P<0.05) منجربه افزایش TBA در همه ی نمونه ها شد. فرآوری گوشت بلدرچین با پرتو تاثیر معنی داری روی مشخصات حسی نمونه ها نداشت (P>0.05) و باعث افزایش عمر نگهداری گوشت بلدرچین به بیشتر از 15 روز شد، ولی نمونه های کنترل تحت همین شرایط تنها 5 روز قابل نگهداری بودند. بدین ترتیب این مطالعه به طور واضح نشان داد که پرتودهی گوشت بلدرچین با الکترون شتاب دار اثرات مثبتی بر خصوصیات کلی گوشت و افزایش مدت ماندگاری آن تحت شرایط سرما دارد.
    کلید واژگان: پرتودهی, الکترون شتاب دار, گوشت بلدرچین, ماندگاری, کیفیت}
    Ar Pourhasani*, F. Zeynali
    Irradiation as an effective non thermal sterilizing method of meat preservation has excellent potential to extend the shelf life. In this study, quail meat was irradiated at doses of 0, 1.5, 3 and 5 kGy of electron beam irradiation and was kept in a refrigerator (4 ± 1°C) for 15 day. Then effect of irradiation and maintenance of refrigeration temperature were evaluated on microbial quality, chemical and organoleptical properties. The results of microbial analysis indicated that irradiation dose of 1.5, 3 and 5 kGy caused a significant decrease (P<0.05) in the number of aerobic mesophilic bacteria, lactic acid bacteria, fungi and yeasts. Irradiation dose of 1.5 and 3 kGy caused a significant decrease (P<0.05) in the number of coliforms. Microbial load of control and irradiated samples increased significantly (P<0.05), that speed of this increase was greater in the control samples, during the storage period under refrigerated conditions. The shelf life of irradiated samples was higher than 15 days while control samples were kept only 4 days under the same conditions. Irradiation significantly (P<0.05) increased the initial TBA of samples and storage in refrigerator was led to increase the TBA value significantly (P<0.05) in all samples. Irradiation had no significant effect on the organoleptical properties (P>0.05) and caused shelf life to increase of more than 15 days but, the control samples were kept only 5 days under the same conditions. Thus, this study clearly indicated that the electron beam irradiation of quail meat has positive effects on its overall characteristics and extend the shelf life during refrigerated storage.
    Keywords: Irradiation, Electron beam, Quail meat, Shelf life, Quality}
  • A.R. Pourhasani*, F. Zeynali, A.A. Fallah, A. Mehdizadeh Shahi
    In this study Quail meat was irradiated at doses of 0, 1.5, 3 and 5 kGy of electron beam irradiation and kept in a refrigerator (4±1°C). Then the effects of irradiation and maintenance of refrigeration temperature on microbial quality, chemical and cooking loss were evaluated. The results of microbial analysis indicate that all radiation doses of 1.5, 3 and 5 kGy caused a significant decrease (P<0.05) in the number of aerobic mesophilic bacteria, lactic acid bacteria, fungi and yeasts. Radiation doses of 1.5 and 3 kGy caused a significant decrease (P<0.05) in the number of coliforms. Irradiation significantly (P<0.05) increased the initial TBA of samples and refrigerated temperature increased the TBA value significantly (P<0.05) in all samples, so that the level of TBA increased from 0.3 to 3.58. In this study the cooking loss of control and irradiated quail meat was evaluated. About this value the results showed the irradiated quail meat was increased in comparison to nonirradiated samples significantly (P<0.05), so that the level of cooking loss increased from 31.56 to 41.65. Thus, this study clearly indicated that the electron beam irradiation of quail meat has positive effects on overall characteristics of quail meat and extend the shelf life during refrigerated storage.
    Keywords: Irradiation, Electron beam, Quail meat, Shelf life, Quality}
  • پرویز حسن زاده، حسین تاجیک، سید مهدی رضوی روحانی، علی احسانی، جواد علی اکبرلو، مهران مرادی
    پرتودهی به عنوان یکی از روش های نگهداری گوشت می باشد که به طور موثری باعث حفظ سلامت و افزایش ماندگاری آن می گردد. یکی از مسائل مهم در پرتودهی گوشت ایجاد تغییرات کیفی ارگانولپتیکی نامطلوب می باشد. مطالعه حاضر جهت ارزیابی اثر توام پرتودهی با اشعه گاما در دوز پایین (5/2 کیلوگری) و پوشش خوراکی کیتوزان (2%) بر روی ماندگاری گوشت سینه مرغ انجام گرفته است. نمونه های گوشت به 4 گروه تقسیم شدند: بدون پوشش و بدون اشعه (C)، با پوشش کیتوزان و بدون اشعه (CH)، بدون پوشش کیتوزان و با اشعه (I) و با پوشش کیتوزان و با اشعه (ICH). نمونه ها سپس در دمای Co1 4 نگهداری شدند و در فواصل معین جهت انجام آزمایش های میکروبیولوژیکی (شمارش باکتری های مزوفیل هوازی و سرمادوست)، شیمیایی (TBA، pH و aw) و حسی (بو، رنگ و پذیرش همه جانبه) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج بررسی باکتریایی دلالت بر این دارد که پرتودهی با اشعه گاما و پوشش دهی اثر معنی داری (05/0 (P<درکاهش شمارش باکتری های مزوفیل و سرمادوست با حداقل 14 روز افزایش ماندگاری، داشتند. نمونه های با پوشش کیتوزان میزان TBA و pH کمتری از نمونه های بدون پوشش در مدت 21 روز از نگهداری در دمای Co1 4 نشان دادند. تفاوت معنی داری(05/0 (P>در میزان TBA نمونه ها بعلت پرتودهی مشاهده نگردید. نتایج حاصل دلالت بر این دارد که کاربرد پوشش کیتوزان به طور معنی داری (05/0 (P<کیفیت نمونه ها را افزایش می دهد. هیچ کدام از خصوصیات حسی به طور قابل توجهی تحت تاثیر پرتودهی قرار نگرفتند (05/0 (P>. نتایج حاصل از بررسی های میکروبیولوژیکی، شیمیایی و حسی این مطالعه نشان داد که اثر پوشش کیتوزان همراه با پرتودهی بر روی نمونه ها باعث حفظ کیفیت مناسب و افزایش ماندگاری آنها در طول مدت نگهداری در شرایط سرما می گردد.
    کلید واژگان: پرتودهی, پوشش خوراکی کیتوزان, گوشت مرغ, ماندگاری}
    P. Hassanzadeh, H. Tajik, M. Razavi Rohani, A. Ehsani, J. Aliakbarlu, M. Moradi
    Irradiation as a method of meat and poultry preservation has excellent potential to improve meat safety and extend the shelf life. The main concern of irradiating meat، however، is the organoleptic quality changes that occur. The present study was conducted to evaluate the combined effect of low-dose gamma irradiation (2/5 kGy) and chitosan edible coating (2%) on the shelf life of chicken breast meat. Samples were separated into four groups; uncoated and unirradiated control (C)، coated with chitosan (CH)، irradiated and uncoated (I) and coated with chitosan and irradiated (ICH). Samples were stored at 0-4°C and evaluated periodically for microbiological (aerobic mesophilic and psychrotrophic counts)، chemical (TBA، pH، aw) and sensory (odor، appearance and overall acceptability) characteristics. Microbial analysis indicated that gamma irradiation and coating had significant effects (P<0. 05) in reducing the mesophilic and psychrotrophic counts with at least a 14-day extension of shelf life. The chitosan-coated products showed lower TBA and pH values than the uncoated samples for up to 21day of storage at 0-4°C. No significant (P>0. 05) differences in TBA values of samples were observed due to irradiation. The results indicated that the application of chitosan coating significantly improved (P<0. 05) sensory quality of samples. None of the sensorial characteristics (odor، appearance، overall acceptability) was significantly affected by gamma irradiation (P>0. 05). This study thus clearly indicated that the effect of chitosan coating plus irradiation on samples was to retain their good quality characteristics and extend the shelf life during refrigerated storage، which was supported by the results of microbiological، chemical، and sensory evaluation analyses.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال