به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "کمبود آب" در نشریات گروه "منابع طبیعی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «کمبود آب» در نشریات گروه «کشاورزی»
جستجوی کمبود آب در مقالات مجلات علمی
  • پرشنگ آذری، سهیل سبحان اردکانیو*، مهرداد چراغی، بهاره لرستانی، امیررضا گودرزی

    تخصیص منابع آب سطحی به عنوان یک راه حل برای مقابله با تنش آبی به ویژه در نواحی کم بارش تلقی می شود، اما وجود عدم قطعیت بالا و همچنین کمبود آب، این تخصیص را همواره دچار مشکل ساخته و این موضوع به یکی از مشکلات اصلی حکمرانی در نواحی کم بارش جهان تبدیل شده است. از این رو، در این پژوهش یک مدل برنامه ریزی احتمالی فازی بازه ای برای تخصیص منابع آب سطحی با در نظر گرفتن عوامل بوم شناختی و کمبود آب طراحی شد. بدین منظور، پس از تجزیه و تحلیل و اعتبارسنجی مدل، تحلیل حساسیت پارامتری بر عوامل بوم شناختی و اقتصادی در سیمینه رود که از رودخانه های مهم حوضه آبریز دریاچه ارومیه است، انجام شد. نتایج نشان داد افزایش 10 تا 50 درصدی کمبود آب به افت مقادیر توابع هدف منجر شد. همچنین، افزایش 50 درصدی ضریب تولید آلایندگی منجر به کاهش همه اهداف اقتصادی و بوم شناختی از 5/2 تا 5/3 درصد و افزایش 50 درصدی حذف آلاینده ها نیز به بهبود دو تا سه درصدی اهداف اقتصادی منجر شد. به طور کلی، می توان اذعان داشت کمبود آب از پیامدهای آلودگی این منبع حیاتی محسوب شده و بدین سبب بخش قابل توجهی از منابع آبی از چرخه تخصیص کنار گذاشته می شوند، این در حالی است که با افزایش 100 درصدی عدم قطعیت، هدف بوم شناختی تا 7/2 درصد دچار افت و سایر اهداف نیز در بازه 5/1 تا 0/2 درصد دچار تغییر شدند. نظر به اینکه در نظر گرفتن متغیرهای کمبود آب کارکردی و آلودگی آب نیز می تواند در خروجی مدل تاثیرگذار بوده و پاسخ های قابل اطمینان تری را ارایه دهد، بنابراین نسبت به لحاظ کردن این دو عامل در پژوهش های آتی توصیه می شود.

    کلید واژگان: هینه سازی پویای بازه ای فازی, تخصیص منابع آب, فرآیندهای بوم شناختی, کمبود آب
    Prshang Azari, Soheil Sobhan Ardakani *, Mehrdad Cheraghi, Amirreza Goodarzi

    Allocation of surface water resources is considered as a solution to deal with water stress, especially in low rainfall areas, but the existence of high uncertainty as well as the lack of water. This allocation has always caused problems and this issue has become one of the main problems of governance in low rainfall areas of the world. Hence, in this research, a fuzzy interval probabilistic planning model was designed for the allocation of surface water resources by considering ecological factors and water scarcity. In so doing, after analyzing and validating the model, parametric sensitivity analysis was performed on the ecological and economic factors in the Simineh River, which is one of the important rivers of the Urmia Lake catchment. The results showed that an increase of 10 to 50 percent of water shortage led to a drop in the values ​​of the objective functions. Also, a 50% increase in the pollution production rate has led to a decrease in all economic and ecological goals from 2.5 to 3.5%, and a 50% increase in the removal of pollutants has also led to a 2-3% improvement in economic goals. In conclusion, it can be argued that the water scarcity is one of the consequences of the pollution of this crucial resource, and for this reason, a significant part of water resources are left out of the allocation cycle. With a 100% increase in uncertainty, the ecological goal has dropped by 2.7% and other goals have changed in the range of 1.5% to 2.0%. Considering the variables of water scarcity and water pollution can also affect the output of the developed model and provide more reliable answers, therefore, it is recommended to consider these two factors in future studies.

    Keywords: Ecological Processes, Fuzzy Interval Dynamic Optimization, Water Resources Allocation, Water Scarcity
  • مهدی بابائیان*، جلیل تقدیسی، محمد خیرخواه، مصطفی جعفریان

    این پژوهش با هدف بررسی واکنش انیسون به وقوع تنش خشکی در مراحل متفاوت رشد و نیز تاثیر اسید هیومیک در کاهش اثرات تنش خشکی و بهبود خصوصیات رشدی گیاه در شرایط آب و هوایی شهرستان قوچان انجام شد. به این منظور آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1398-1399 انجام شد. تیمار آبیاری به عنوان عامل اصلی در 4 سطح، مصرف اسید هیومیک به عنوان عامل فرعی در 3 سطح (H1، H2 و H3) در نظر گرفته شد. مطابق نتایج به دست آمده، قطع آبیاری در مرحله دانه بندی و عدم مصرف اسید هیومیک در مقایسه با آبیاری کامل و مصرف 4 کیلوگرم اسید هیومیک وزن هزار دانه انیسون را به میزان 23/45 درصد کاهش داد. همچنین قطع آبیاری در مراحل ساقه دهی، گل دهی و دانه بندی به ترتیب موجب کاهش7/80، 29/46 و 24/08 درصدی عملکرد دانه در مقایسه با شاهد شد. استفاده از اسید هیومیک در هر دو سطح 2 و 4 کیلوگرم در هکتار، عملکرد دانه را به ترتیب به میزان 5/01 و 10/64 درصد در مقایسه با شاهد افزایش داد. با توجه به نتایج این پژوهش با وجود مشکل کم آبی در منطقه مورد مطالعه، یک راهکار برای رفع این مشکل قطع آبیاری در مرحله قبل از ساقه دهی است که می تواند به کاهش مصرف آب در تولید انیسون منجر شود. همچنین کاربرد اسید هیومیک به میزان 4 کیلوگرم در هکتار اثرات منفی تنش خشکی را در مراحل رشد رویشی و زایشی به طور قابل توجهی جبران خواهد کرد.

    کلید واژگان: عملکرد, کمبود آب, کود آلی, گیاه دارویی
    Mahdi Babaeian *, Jalil Taghdisi, Mohammad Khairkhah, Mostafa Jafarian

    The aim of this study was to investigate the response of anise to the occurrence of drought stress in different stages of growth of this plant and also the effect of humic acid in reducing the negative effects of drought stress and improving plant growth characteristics in climatic conditions of Quchan city. For this purpose, an experiment was conducted in the form of split plots based on randomized complete block design with three replications in the 2019-2020 cropping year. The irrigation treatment in four levels was as the main factor of the experiment and consumption of Humic acid was considered as sub-factor in three levels. According to the obtained results, stopping irrigation at the seeding stage and nonuse of humic acid in comparison with full irrigation and consumption of 4 kg of humic acid reduced the 1000-seed weight of anise by 23.45%. Also, cessation of irrigation at the stages of stemming, flowering and seeding reduced the grain yields by 7.80, 29.46 and 24.08%, respectively, compared to the control. The use of humic acid at both levels of 2 and 4 kg/ha increased grain yields by 5.01 and 10.64%, respectively, compared to the control. According to the results obtained in this study, despite the problem of water shortage in the study area, one solution to solve this problem is to stop irrigation in the pre-shoot stage, which can reduce water consumption in the production of anise. Also, the application of humic acid at the rate of 4 kg/ha will significantly compensate for the negative effects of drought stress during vegetative and reproductive growth stages.

    Keywords: Medicinal plant, Organic fertilizer, Water deficit, Yield
  • علیرضا پیرزاد*، رضا درویش زاده، عباس حسنی
    برای بررسی عملکرد (دانه و اسانس) و شاخص برداشت زیره سبز، آزمایشی مزرعه ای به صورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه بلو کهای کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه در سال 1389 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل رژیم های آبیاری (آبیاری پس از 50 ، 100 ، 150 و 200 میلی متر تبخیر از تشتک کلاس A) و سطوح مختلف سوپر جاذب (صفر، 60 ، 120 ، 180 ، 240 و 300 یکلوگرم در هکتار) بودند. بالاترین عملکرد بیولوژیکی (3640 کیلوگرم در هکتار)، دانه (1226 کیلوگرم در هکتار) و اسانس (5/ 36 کیلوگرم در هکتار) مربوط به آبیاری پس از 50 میلی متر تبخیر از تشتک و 60 کیلوگرم در هکتار سوپر جاذب بود. با افزایش فاصله آبیاری از 100 به 150 و 200 میلی متر تبخیر، برای تولید حداکثر عملکرد بیولوژیک و دانه، به ترتیب به میزان 180 و 120 کیلوگرم، و برای تولید حداکثر عملکرد اسانس و شاخص برداشت اسانس به ترتیب به 60 و 300 کیلوگرم در هکتار سوپرجاذب نیاز بود. بیشترین شاخص برداشت دانه در آبیاری پس از 100 ، 150 و 200 میلی متر تبخیر مربوط به 180 کیلوگرم پلیمر در هر هکتار بود. در تیمار آبیاری پس از 50 میلی متر تبخیر (بدون تنش)، کاربرد پلیمر نسبت به شاهد (عدم کاربرد پلیمر در همین سطح آبیاری) از نظر تولید اسانس سودمندی نداشت. به طور کلی، افزایش فاصله آبیاری از 50 تا 200 میلی متر تبخیر از تشتک باعث کاهش عملکرد زیره سبز شد که کاربرد سطوح متفاوتی از پلیمر سوپرجاذب A200 بخشی از این افت عملکرد را در هر سطح آبیاری جبران کرد.
    کلید واژگان: اسانس, پلیمر, شاخص برداشت, عملکرد بیولوژیکی, کمبود آب
    Alireza Pirzad *, Reza Darvishzadeh, Abbas Hassani
    In order to evaluate the seed and essential oil yield and harvest index of cumin, a factorial experiment based on randomized complete blocks design was conducted with three replications, at the research farm of the faculty of agriculture of Urmia University in 2010. Treatments were four irrigation regimes (irrigation after 50, 100, 150 and 200 mm of evaporation from a class A pan) and different amounts of superabsorbent polymer (0, 60, 120, 180, 240 and 300 kg/ha). The highest biomass yield (3640 kg/ha), seed yield (1226 kg/ha) and essential oil (36.5 kg/ha) belonged to irrigation after 50 mm of evaporation and 60 kg/ha superabsorbent polymer application. Increasing in irrigation distances to 100, 150 and 200 mm of evaporation needs to 180 and 120 kg/ha polymer to produce maximum yield (biomass and seed), but they were 60 and 300 kg/ha polymer for essential oil yield and harvest index, respectively. The maximum harvest index of seed for irrigation after 100, 150 and 200 mm of evaporation belonged to 180 kg/ha superabsorbent treatment. Application of superabsorbent at irrigation after 50 mm of evaporation (non-stress condition) does not have efficiency for essential oil production compared with the control (without polymer in this irrigation). In conclusion, increasing irrigation intervals from 50 to 200 mm of evaporation from pan lead to reduce the yield (biomass, seed and essential oil), that application of superabsorbent polymer A200 compensate part of this reduction.
    Keywords: Biomass, Essential oil, Harvest index, Polymer, Water deficit
  • حسن فرهادی*، مجید عزیزی، سید حسین نعمتی
    تنش خشکی یکی از مهم ترین عوامل محدودکننده است که تولید محصولات زراعی در مناطق نیمه خشک را تحت تاثیر قرار می دهد. به منظور بررسی تاثیر تنش خشکی بر برخی از ویژگی های مورفولوژیک گیاه دارویی شنبلیله و شناسایی بهترین توده بومی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار به صورت گلدانی در دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1393 به اجرا در آمد. تیمارهای آزمایشی شامل هشت توده بومی شنبلیله از اصفهان، تبریز، همدان، ساری، چالوس، آمل، مشهد و یاسوج با چهار سطح تنش رطوبتی: 1- بدون تنش (100 درصد ظرفیت زراعی)، 2- تنش ملایم (75 درصد ظرفیت زراعی)، 3- تنش متوسط (50 درصد ظرفیت زراعی) و 4- تنش شدید (25 درصد ظرفیت زراعی) بود. نتایج نشان داد که اثر تنش خشکی در کلیه صفات مورد مطالعه معنی دار بود. مقایسه میانگین-ها نشان داد که تعداد روز تا گلدهی، تعداد روز تا رسیدگی، ارتفاع بوته، طول ریشه و اجزای عملکرد (تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و وزن هزار دانه) در آخرین سطح خشکی نسبت به شاهد به ترتیب 20/45، 08/9، 82/14، 39/32، 96/29، 13/27، 69/4، 36/30 درصد کاهش نشان دادند. در مقایسه بین توده ها، بیشترین عملکرد متعلق به توده های چالوس و مشهد بود. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، به نظر می رسد که بتوان از این دو توده برای اصلاح توده هایی با پتانسیل عملکرد زیاد در شرایط تنش خشکی استفاده کرد.
    کلید واژگان: اجزای عملکرد, توده بومی, کمبود آب, ویژگی های زراعی
    Hasan Farhadi *, Majid Azizi, Seyyed Hosein Nemati
    Drought stress is one of the most important limiting factors which can affect crop production in semi-arid regions. To investigate the effects of water stress on some of the morphological characteristics of fenugreek and to identify the best landraces, a factorial experiment was conducted in a completely randomized design with three replicates as potted in the Ferdowsi University of Mashhad in 2014. Experimental treatments were combination of eight fenugreek landraces of Isfahan, Tabriz, Hamedan, Sari, Challous, Amol, Mashhad and Yasooj with four levels of moisture stress (1- no stress (100% of field capacity), 2- mild stress (75% of field capacity), 3- moderate stress (50% field capacity) and 4- severe stress (25% field capacity). The results showed that the main effect of drought stress was significant for all traits studied. The comparison of means revealed that the number of days till flowering, till maturity, plant height, root length and yield components (number of pods per plant, seeds per pod and seed weight) in the highest level of drought compared to control decreased 45.20, 9.08, 14.82, 32.39, 29.96, 27.13, 4.69, 30.36 %, respectively. Comparison of landraces also showed that the highest performance belonged to the landraces of Challous and Mashhad. Following the results of the current study, these two landraces could be utilized for modifying landraces with high potential yield in context of water stress.
    Keywords: Agronomic Characteristics, Landrace, Water Limitation, Yield components
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال