جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "اصلاح مراتع" در نشریات گروه "آبخیزداری، بیابان، محیط زیست، مرتع"
تکرار جستجوی کلیدواژه «اصلاح مراتع» در نشریات گروه «کشاورزی»-
ارایه مدل های مدیریتی عرصه های طبیعی، به دلیل وسعت زیاد و عدم امکان دسترسی به تمام سطح، از اهمیت زیادی برخوردار است. در این راستا، مراتع کوهستانی امام کندی، به منظور ارایه مدل مکانی- اکولوژیکی، هدف پژوهش قرار گرفت. واحد های همگن اکولوژیک، با تلفیق لایه های طبقات ارتفاعی، شیب، جهت جغرافیایی و تیپ های گیاهی تهیه شد. با توجه به خصوصیات اکولوژیکی و محیطی هر واحد همگن اکولوژیک و در نظر گرفتن ضوابط و معیارهای ارزیابی توان کاربری مرتع، نسبت به ارزیابی توان و تناسب استفاده از مراتع اقدام گردید. با توجه به وضعیت و گرایش مرتع، روش مرتع داری و سیستم های چرایی برای هر یک از کلاس های مرتعی ارایه شد. بر اساس نتایج، 23 واحد همگن اکولوژیک تشخیص داده شد که بخش های زیادی از آن به اراضی مرتعی با کلاس یک تا سه اختصاص دارد. بر این اساس، در 9/26 درصد (4/248 هکتار) از مراتع که دارای وضعیت خوب و توان کلاس یک بودند، روش مرتع داری تعادلی در نظر گرفته شد. در 4/37 درصد (4/346 هکتار) که دارای وضعیت متوسط و توان کلاس دو بودند، روش مرتع داری طبیعی توصیه گردید. عملیات اصلاح مرتع یا مرتع داری مصنوعی، برای 7/35 درصد (9/329 هکتار) اراضی که دارای وضعیت ضعیف و توان کلاس سه بودند، پیشنهاد شد. به منظور جلوگیری از فرسایش و افزایش تولید علوفه، برای دیمزارهای رها شده نیز روش مرتع داری مصنوعی توصیه شد. نتایج بیانگر آن است که کاربرد مدل مکانی- اکولوژیکی و به تبع آن شناسایی مناطق همگن اکولوژیک به عنوان واحد های مدیریتی و برنامه ریزی در سطح کلان، به عنوان روشی توانا و کم هزینه، علاوه بر ارزیابی توان مراتع، قادر است مدیریت مرتع را در پیشنهاد روش مرتع داری و سیستم های چرایی و مکان یابی عملیات اصلاح مرتع، کمک کند.کلید واژگان: اصلاح مراتع, روش های مرتع داری, وضعیت مرتع, ویژگی های محیطی و اکولوژیکی, مکان یابیThe presentation of management models in the natural area is of great importance due to the large extent and inaccessibility of the whole surface. In this regard, Imam Kandi mountain rangelands were targeted for presenting a spatial-ecological model. Homogeneous ecological units were prepared by incorporating layers of elevation, slope, geographical orientation and plant types. Considering the ecological and environmental characteristics of each homogeneous ecological unit and considering the criteria and index for evaluating rangeland utilization, we evaluated the power and suitability of using rangelands. According to the range condition and trend of the rangeland, the rangeland method and grazing systems were presented for each of the classes. Based on the results of 23 homogeneous ecological units, it was identified that many of them belong to rangeland lands with grades 1 to 3. Accordingly, equilibrium range management was considered in 26.9% (244.4 ha) of rangelands with good condition and class 1 power. In 37.4% (346.4 hectares) with moderate condition and class 2 power, natural range management was recommended. Artificial range management or range improvement were recommended for 35.7% (329.9 ha) of poor and class 3 land. In order to prevent erosion and increase forage production, artificial range management was recommended for abandoned fields. The results indicate that application of spatial-ecological model and consequently identification of ecological homogeneous zones as management and planning units at macro level as a cost-effective method, in addition to assessing rangelands power, can enable rangeland management in proposing the rangeland method and grazing systems and assist in localization of range improvement operations.Keywords: range improvement, Rang management methods, range condition, Environmental, ecological characteristics, Localization
-
سابقه و هدف
سطح وسیعی از مراتع کشور ایران در مناطق خشک و نیمه خشک واقع شده اند که درصد قابل توجهی از آنها تخریب شده و شرایط مناسبی ندارند. در این مناطق به دلیل نبود رطوبت، احیای پوشش گیاهی به آسانی صورت نمی گیرد. عملیات های ذخیره نزولات از جمله اقدمات مدیریتی لازم برای اصلاح و توسعه مراتع این مناطق هستند. عملیات ذخیره نزولات با افزایش رطوبت در دسترس گیاه، شرایط برای احیای مراتع را مهیا می کنند. اما همه روش های ذخیره نزولات کارایی یکسانی ندارند و ممکن است در مناطق مختلف تاثیر یکسانی در احیای مرتع نداشته باشند. لذا لازم است که اینگونه عملیات در مناطق مختلف مورد مقایسه قرار گیرند تا امکان انتخاب بهترین روش وجود اشته باشد. در همین راستا، این مطالعه به بررسی کارایی دو روش ذخیره نزولات در بازسازی پوشش گیاهی مراتع خشک استان هرمزگان می پردازد.
مواد و روش هادر این مطالعه سه تیمار در نظر گرفته شده است: منطقه شاهد، منطقه تحت عملیات هلالی آبگیر و منطقه تحت عملیات پخش سیلاب. برای اندازه گیری پوشش گیاهی از روش سیستماتیک-تصادفی استفاده شد. در هر منطقه سه ترانسکت صد متری مستقر شد. در امتداد هر ترانسکت، پوشش گیاهی در ده پلات دو در دو اندازه گیری شد. جمعا در 90 پلات، درصد پوشش تاجی و تعداد پایه گونه ها یادداشت شد. فرم زیستی گونه های گیاهی بر اساس روش رده بندی رانکایر تعیین گردید. همچنین در هر پلات درصد سنگ و سنگریزه، لاشبرگ و خاک لخت اندازه گیری شد. برای بررسی فلور منطقه در طول پیمایش منطقه مورد مطالعه از کلیه ی گیاهان موجود در منطقه مورد مطالعه، نمونه برداری و پس از پرس و خشک کردن نمونه ها با استفاده از منابع معتبر شناسایی گردیدند. برای ارزیابی ترکیب گیاهی در هر سه منطقه، از تیپ های عملکردی گیاهان استفاده شد. آزمون تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه و LSD به منظور مقایسه میانگین خصوصیات پوشش گیاهی در عرصه های هلالی آبگیر و پخش سیلاب و مناطق شاهد استفاده شد. نرخ تغییرات شاخص های جامعه گیاهی مناطق ذخیره نزولات نسبت به منطقه شاهد نیز تعیین شد. آنالیز تطبیقی نااریب برای بررسی ارتباط گونه های گیاهی با مناطق ذخیره نزولات و شاهد استفاده شد.
نتایجنتایج نشان داد که بین مناطق ذخیره نزولات و شاهد از نظر خاک لخت، لاشبرگ، پوشش گیاهی اختلاف معنی داری وجود دارد (05/0 P<). عملیات پخش سیلاب و عملیات هلالی آبگیر سبب افزایش معنی دار تاج پوشش گیاهی و لاشبرگ در منطقه شده بودند (05/0 <p). بررسی تیپ های عملکردی گیاهان نیز نشان داد که گونه های گیاهی با کلاس خوشخوراکی دو و همی کریپتوفیت ها تحت عملیات های ذخیره نزولات به ترتیب شانس توسعه بیشتری داشتند. از نظر فرم رویشی، عملیات ذخیره نزولات بطور معنی داری بیشترین تاثیر مثبت را بر فورب ها و گراس ها داشته است (05/0 <p). نتایج همچنین نشان دادند که خانواده های گندمیان، اسفناجیان و بقولات از خانواده های موفق در منطقه ذخیره نزولات خصوصا پخش سیلاب هستند. نرخ تغییرات خصوصیات جامعه گیاهی منطقه پخش سیلاب به جز خاک لخت نسبت به منطقه هلالی افزایشی است. بیشترین نرخ تغییرات مثبت متعلق به لاشبرگ با میانگین 62/0 ±07/9 بود. نتایج آنالیز رج بندی DCA نشان داد که گونه های Cenchrus pennisetiformis، Tephrosia persica، Atriplex leucoclada، Cornulaca monacantha و Cynodon dactylon از مهمترین گونه هایی بود که با منطقه پخش سیلاب و منطقه هلالی آبگیر در ارتباط بود.
نتیجه گیریهر دو عملیات ذخیره نزولات هلالی آبگیر و پخش سیلاب سبب ارتقا کمی و کیفی پوشش گیاهی در منطقه شده بودند، اما تاثیرات عملیات پخش سیلاب نسبت به هلالی آبگیر در احیای پوشش گیاهی بیشتر بوده است. با توجه به شاخص های اکولوژیکی در نظر گرفته شده در این مطالعه، عملیات پخش سیلاب جهت احیای پوشش گیاهی در مناطق خشک و نیمه خشک توصیه می شود. در پایان پیشنهاد می شود در مطالعه ای دیگر، شاخص های اقتصادی و اجتماعی مانند هزینه اجرای روش های مختلف ذخیره نزولات نیز مورد مطالعه قرار گیرند تا با ترکیب همه شاخص های اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی بتوان بهترین عملیات ذخیره نزولات برای احیای مراتع را پیشنهاد کرد.
کلید واژگان: اصلاح مراتع, پخش سیلاب, هلالی آبگیر, تنوع گونه ایJournal of Rangeland, Volume:16 Issue: 4, 2023, PP 779 -795Background and objectivesA large area of Iran rangelands is located in arid and semi-arid areas which a significant percentage of them have been degraded and are not in good condition. In these areas, vegetation restoration is not easy due to the water scarcity. Water harvesting operations are among the necessary management measures to restore and develop the rangelands of these areas. Water harvesting operations improve the rangeland restoration conditions by increasing the available moisture for plants. But not all water harvesting operations are equally effective and may not have the same effect on rangeland restoration in different areas. Therefore, it is necessary to compare such operations in different areas to be able to choose the best water harvesting operations. Therefore, this study investigates the efficiency of two water harvesting methods in the rehabilitation of arid vegetation in Hormozgan province.
MethodologyIn this study, three treatments have been considered: control area, area under microcatchment operation and area under water spreading system. Systematic-random sampling method was used to measure vegetation. Three 100 m transects were laid out in each area. Vegetation attributes were measured in ten 2×2 m plots located along each transect. In total 90 plots, the percentage of canopy cover and the number of the plant species were recorded. The biological form of plant species was determined based on the Rankier classification method. In addition, the percentage of rocks and pebbles, litter and bare soil were determined in each plot. To study the flora of the study area, all plant species in the region were sampled and identified using reliable references. To evaluate species composition in all three sites, plant functional types were used. One-way analysis of variance followed by LSD were used to compare control area, area under microcatchment operation and area under water spreading system in terms of vegetation attributes. The rate of vegetation attributes change was also determined. Detrended correspondence analysis was used to investigate the relationship between plant species and water harvesting operations and control areas.
ResultsThe results showed that there was a significant differences between water harvesting operations and control areas in terms of bare soil, litter and vegetation (P <0.05) The water spreading system and microcatchment operation had a significant effect on vegetation canopy and litter cover in the region (P <0.05). Examination of plant functional types also showed that palatability classes II and hemicryptophytes had more chance to develop under water harvesting operations respectively. In terms of life form, water harvesting operations had the most positive effect on forbs and grasses, respectively (P <0.05). The results also showed that the families Poaceae, Chenopodiaceae and Fabaceae were successful families in the sites under water harvesting operations, especially the sites under water spreading system. The rate of vegetation attributes change was increasing in the area under water spreading system compared to the area under microcatchment operation, except for the bare soil. The highest and lowest positive changes belonged to litter and Simpson index with a mean of 9.07±0.62 and 0.48±0.25, respectively. The results of DCA showed that Cenchrus pennisetiformis،، Tephrosia persica، Atriplex leucoclada ، Cornulaca monacantha , Cynodon dactylon were the most important species related to water spreading system and microcatchment operation.
ConclusionBoth water spreading system and microcatchment operations improved the quality and quantity of vegetation in the region, but the effects of water spreading system were greater than microcatchment operation in restoring vegetation. According to the ecological indicators considered in this study, water spreading system is recommended to restore vegetation in arid and semi-arid regions. In the end, it is suggested that economic and social indicators such as the cost of implementing various water harvesting operations should be also considered in future studies, to combine all ecological, economic and social indicators to suggest the best water harvesting operations for rangeland restoration.
Keywords: restoration, water spreading system, microcatchmet, species diversity -
یکی از روش های مهم احیای مراتع در مناطق خشک، افزایش رطوبت خاک از طریق اجرای پروژه های ذخیره نزولات آسمانی است. به منظور مقایسه دو روش کنتورفارو و هلالی های آبگیر، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تیمار نوع روش ذخیره نزولات، عمق خاک و فصل نمونه برداری، هرکدام در سه تکرار اجرا و 60 نمونه خاک برداشت شد. نمونه ها بلافاصله پس از برداشت توزین، و سپس به آزمایشگاه خاک شناسی، منتقل و درصد رطوبت وزنی هرکدام محاسبه شد. به منظور اندازه گیری فیتوماس و مقایسه آن در تیمارهای مورد نظر، از روش پلات اندازی سیستماتیک تصادفی (به صورت ترانسکت گذاری و نمونه برداری در پلات های یک متر مربعی) استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس نشان داد به کارگیری هر دو روش هلالی آبگیر و کنتورفارو باعث افزایش ذخیره رطوبت در خاک عمقی شده است. به طوری که میزان رطوبت خاک در عمق 20تا50 سانتی متری و در بهار و پاییز، در روش کنتورفارو به ترتیب 3/13%و2/66% و در روش هلالی آبگیر به ترتیب 9/115%و183% بیشتر از تیمار شاهد است. میزان فیتوماس اندازه گیری شده نیز در داخل هلالی آبگیر (g/m2 8/101) و داخل کنتورفارو (g/m23/48) با سه تیمار دیگر دارای اختلاف معنی دار (1%P≥) بودند. با توجه به نتایج حاصل، می توان پیشنهاد کرد ارگان های مسیول برای ذخیره نزولات آسمانی، به جای استفاده از روش کنتورفارو از روش هلالی های آبگیر استفاده کنند.
کلید واژگان: اصلاح مراتع, تولید علوفه, رطوبت خاک, هلالی آبگیرIntroductionNinety percent of Iran's surface is under arid and semi-arid climates. However, low precipitation and low permeability of soils are considered as some of the most important natural problems of rangelands in such climates that prevent the successful establishment of plants. Therefore, it is necessary to perform a series of mechanical operations to make optimal use of wastewater and to store the rainfall.
Materials and Methodsa factorial experiment was performed via a completely randomized design with three replications and three treatments, including the rainfall storage structure (in five levels), soil depth (in two levels), and sampling season (in two levels) to compare the two methods of contour furrow and catchment crescents. Accordingly, a total of 60 soil samples were collected, which were immediately weighed after harvest and transferred to the soil science laboratory where their weight moisture content was measured individually. Moreover, a randomized systematic plot method was used to measure forage production and compare it to structural type treatments. In each of the treatments, two 100-meter transects were used at a distance of 100 meters from each other, and the total forage was harvested in 50 plots, whose weights were measured as grams per square meter.
ResultsAnalysis of variance of the collected data indicated that the main variables' (structure, depth, and sampling season) effect and the interaction effects (structure × depth, structure × sampling season, and structure × depth × sampling season) on the percentage of soil moisture were very significant. Moreover, there was a significant difference (P% 1) between the percentage of moisture's weight in the catchment crescent treatment with contour furrow, and between these two treatments with the other three ones (i.e., between catchment crescents, contour furrow, and control). The analysis of the data also suggested that when measured by the contour furrow method, the soil's moisture was 13.3% and 66.2% higher than the control treatment at the depth of 20-50 cm in the first and second sampling seasons, respectively. on the other hand, when measured by the catchment crescent method, the soil's moisture was 115.9% and 183% greater than that of the control treatment, respectively, indicating that the use of both catchment crescent and contour furrow methods increased moisture storage in deep soil.Furthermore, the study's results showed that the catchment crescents method played a more effective role in soil water storage. It was also found that compared to the contour furrow method, moisture content was increased in the catchment crescents method by 90.5% and 70.4% in deep soil during the spring and autumn, respectively. Moreover, the results suggested that the amount of forage production was significantly different (P≥ 1%) in the catchment crescent treatment, the contour furrow treatment, and the other three treatments, and that the use of both precipitation storage methods increased forage production in the rangeland, with the production of herbaceous plants being increased by 126% in the contour furrow method and 378% in the catchment crescent method, compared to that of the control. Taking the obtained results into consideration, it could be said that the catchment crescent method was 110% more effective in increasing forage production than the contour furrow method.
Discussion and Conclusionconsidering the direct relationship between the percentage of soil moisture and the amount of forage production in rangeland plants, it could be argued that increased moisture storage in the soil induced by the use of rainfall storage methods could have a great effect on increasing rangeland plant production, especially perennials. Taking this study's results into account, it can be said that an increase in moisture storage in deep soil because of the application of the catchment crescent method, and, therefore, its added effect on vegetation characteristics, indicates the higher efficiency of the method over the contour furrow one, for which two reasons can be offered: 1- In the catchment crescent method, the runoff is collected from a larger surface on the upstream slope of the crescents, which is then stored in a small area inside each catchment crescent; 2- The depth of the catchment crescent is more than that of the contour furrow (minimum 50 cm vs. maximum 25 cm), and therefore it stores more runoff inside, giving ample opportunities to the water stored in the catchment crescent so that it can penetrate deep into the soil. Therefore, it can be suggested that the relevant organizations use the catchment crescent method instead of the contour furrow one to store precipitation in the soil so that they can improve and rehabilitate the rangelands.
Keywords: : Rangeland Improvement, Soil Moisture, Rainwater Catchment Systems, Catchment Crescents -
تغییر کاربری و رها شدن اراضی، چرای مفرط و ازدیاد و گسترش گونه های ناخواسته از مهمترین چالش های مراتع کشور هستند. به همین منظور در این تحقیق تلاش شده است که با ارائه یک راهکار اصلاحی واحد با چالش های مذکور مبارزه شود؛ بنابراین از گونه یونجه دیم چند ساله برای کشت در مراتع تخریب شده پوشیده از ورک یا اراضی رهاشده استفاده شد تا ضمن احیا مراتع، موجبات ترسیب کربن هوا به مقدار چشمگیر در اکوسیستم احیاشده با این گونه را نیز فراهم کند؛ بنابراین سه مرتع: احیاشده با یونجه، چرای متوسط و تخریب شده در منطقه حفاظت شده لشگردر ملایر در نظر گرفته شد. در هر یک از این مراتع سایت هایی برای نمونه برداری انتخاب شد. اندازه و تعداد پلاتها به ترتیب به روش سطح حداقل و روش آماری تعیین شدند. زیتوده هوایی، زیرزمینی و لاشبرگ هر پلات جمع آوری گردید. نمونه برداری از خاک در پلاتها نیز به صورت ترکیبی انجام شد و اندازه گیری کربن ترسیب شده نمونه ها در آزمایشگاه انجام شد. همچنین نمونه برداری خاک از دو لایه 30-15 و 15-0 سانتیمتر نیز تهیه شد و کربن آنها اندازه گیری شد. سه مرتع مورد نظر به روش آنالیز واریانس یکطرفه مقایسه شدند و نتایج نشان داد که میزان ترسیب کربن در اکوسیستم مرتع احیاشده با یونجه دیم چندساله (ton/ha 8/36) بعد از گذشت 4 سال حدود 25/1 برابر مرتع چرای متوسط (ton/ha 27/29) و 71/1 برابر مرتع تخریب شده (ton/ha 54/21) می باشد و این نتایج نشان می دهد که با احیا مراتع تخریب شده، هم اهداف حفاظت اراضی محقق می شود و هم توانایی اکوسیستم در ترسیب کربن افزایش خواهد یافت.
کلید واژگان: ورک, اصلاح مراتع, تغییرکاربری, چراLand use change, land abandonment, overgrazing, expansion and spread of exotic species are of the most important challenges in the rangelands of the country. For this reason, in this research, it has been attempted to address the challenges by presenting a single improvement solution. Therefore, the perennial rainfedd alfalfa was used for cultivation in degraded rangelands or abandoned lands for both goals of rangeland reclamation and carbon sequestration. Three rangelands were studied in the protected area of Lashgardar-Malayer reclaimed rangeland via alfalfa, medium grazing, and degraded rangelands. In each of these rangelands, sites were selected for sampling. The size and number of plots were determined by the minimal area and statistical method. In each plot, the aboveground and underground biomass and litter were collected. Soil sampling was performed in the plots and the measurement of carbon sequestration was conducted in the laboratory. Soil samples were collected from two layers of 0-15 and 15-30 cm and their carbon was measured. The three study rangelands were compared using a One-Way ANOVA analysis, and the results showed that the amount of carbon sequestration in the rangeland reclaimed with perennial rainfed alfalfa (36.8 ton / ha) after 4 years was around 1.25 fold higher than the medium grazing rangeland (29.27 ton / ha) and 1.71 fold as compared with the degraded rangeland (21.54 ton / ha). These results indicate that reclamation of degraded rangelands causes to achieve land conservation goals and increase the ability of the ecosystem for carbon sequestration.
Keywords: Hulthemia, Range Improvement, Grazing, Land Use -
تغییر عملکرد پوشش گیاهی مراتع، تحت تاثیر عملیات اصلاح بیولوژیکی (مطالعه موردی: مراتع زالوآب آبدانان)مطالعه حاضر به بررسی تاثیر عملیات اصلاحی مرتع بر عملکرد پوشش گیاهی در مرتع زالو آب در فاصله ده کیلومتری جنوب غربی شهرستان آبدانان از توابع استان ایلام پرداخته است. در این مطالعه سه تیمار اصلاحی شامل قرق، بذر پاشی و کپه کاری انتخاب و در کنار هر تیمار سایت هایی به عنوان شاهد انتخاب گردید که دو به دو مجاور هم بودند. نمونه برداری پوشش گیاهی بصورت تصادفی-سیستماتیک در طول سه ترانسکت صد متری در سی پلات یک متر مربعی انجام گرفت. پارامتر های پوشش گیاهی شامل (تولید، تراکم، درصد تاج پوشش، خاک لخت، سنگ و سنگریزه ولاشبرگ) اندازه گیری شدند. داده های به دست آمده توسط نرم افزار spss با استفاده از آزمون t مستقل و آنالیز واریانس به ترتیب جهت مقایسه هر سایت اصلاحی با شاهد و مقایسه سه سایت اصلاحی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که عملیات اصلاحی انجام شده موجب افزایش درصد تاج پوشش، تولید، تراکم گیاهان کلاس I و II و کاهش گیاهان کلاس III، خاک لخت و سنگریزه نسبت به سایت شاهد شده است و بین سایت های اصلاحی و شاهد از نظر خصوصیات ذکر شده تفاوت معنی دار در سطح یک درصد وجود دارد. همچنین نتایج تجزیه واریانس یکطرفه و مقایسه میانگین های خصوصیات مورد اندازه گیری پوشش گیاهی در سه سایت تیمار تفاوت معنی داری در سطح 1% نشان می دهد.کلید واژگان: اصلاح مراتع, بذر پاشی, قرق, کپه کاریCurrent study is investigate the effects of range improvement treatments on vegetation performance in Zaloo-Ab rangeland that is 10 Kilometers far from west south of Abdanan County in Ilam Province. Vegetation sampling was done randomly in every control and corrective operation sites in length of three transects of 100 meters in 30 plots of one square meter. Vegetation specifications including production, density, percentage of cover crown, bare soil, stone and pebbles, litters and different classes of palatability. Obtained data were analyzed by version 16 of SPSS software using t-independent test and variance analysis to compare each corrective and control sites and three corrective sites together. The obtained results showed that provided corrective operations have caused increase in cover crown, production, density of class I and II plants and decrease in class III plants, bare soil and pebbles respected to control site (in one percent level). Results of one-way variance analysis and comparison of averages of measured vegetation specifications in three treatment sites also showed a significant difference in one percent level.Keywords: Exclosure, Range improvement, Seeding, Sowing
-
کمبود آب و پایین بودن میزان رطوبت قابل دسترس گیاه در خاک موضوعی است که در مناطق خشک و نیمه خشک دنیا موجب شکننده شدن شرایط زیستی شده است. پراکنش مکانی و به ویژه زمانی نامناسب از خصوصیات بارش در این گونه مناطق است. با توجه به وقوع بارش در زمان های محدود در این مناطق، ارائه راهکارهایی برای بهره برداری از آب باران دغدغه بسیاری از سکنه و مدیران این مناطق می باشد. بنابراین لزوم اجرای پروژه هایی با همین هدف و در مکان مناسب اهمیت بسیاری دارد. از این رو، در این مطالعه به بررسی امکان اجرای شش پروژه ذخیره نزولات (پخش سیلاب، پیتینگ، کنتورفارو، بانکت با پروفیل طبیعی، بانکت کشت غلات، ریپر) پرداخته شد. روش کار بدین صورت بود که بعد از بررسی منطقه و نمونه برداری و استفاده از آمار مربوطه، وضعیت مربوط به عوامل (فاکتور) محیطی (شیب، وضعیت بارش، وضعیت خاک، وضعیت پوشش گیاهی) موثر بر اجرای این پروژه ها مورد بررسی قرار گرفت و سپس به مقایسه شرایط فعلی این فاکتورها در منطقه و شرایط و استلزامات مورد نیاز هر کدام از این فاکتورها برای اجرای هر یک از شش روش (پروژه اصلاحی ذخیره نزولات) اقدام و در نهایت از این طریق، نقشه مناطق مناسب اجرای این پروژه ها تهیه گردید. نتایج نشان می دهد که از میان چهار فاکتور کلیدی تاثیرگذار بر مکان یابی اجرای پروژه ها، سه فاکتور (بارش، وضعیت خاک، وضعیت پوشش گیاهی) تغییراتی در خود نداشتند و دارای یک وضعیت یکنواخت (دارای یک حالت (طبقه)) بودند از این رو نقشه نهایی (نقشه مناطق مناسب اجرای پروژه ها) تنها متاثر از فاکتور شیب به دست آمد. به طور کلی بر اساس نتایج به دست آمده و نیز توجه به تمامی جوانب و شرایط منطقه، می توان گفت که، در منطقه مورد مطالعه تنها امکان اجرای پروژه های پیتینگ و کنتور فارو وجود دارد.کلید واژگان: اجرا, اصلاح مراتع, پروژه های جمع آوری آب, مناسب, نقشهThe lack of sufficient and available moisture for the plant is a common problem that resulted in sensitivity of arid and semi-arid environments. In these regions, inappropriate temporal and spatial variation in rainfall is a serious issue. Thus, Showing a series a series of solutions for harvesting of the rainfall is essential. Therefore, the implementation of projects is very important. Based on the noted key matter, this study was carried out to find appropriate places for six method of the rain harvesting. In this research, first, we investigated the conditions of environmental factors(slope, rainfall, soil, vegetation) affecting on of these projects by sampling and using of the related data. Then, current and implications conditions of these factors for each of six projects were compared. Finally, the map of the appropriate places to perform these projects were produced. The results show that among of four factors affecting on implementation, just slope has a significant effect, because other factors (rainfall, soil, vegetation) had a homogeneity condition all over the region. So, the final map(map of the appropriate places to perform projects) obtained only based on the slope map. Generally, as respects to the obtained results and the regional conditions; the implementation of pitting and contour furrowing projects is only possible.Keywords: Implementation, Rain harvesting projects, Rangeland reclamation, Map, Hormozgan
-
اکوسیستم های خشک و بیابانی بخش اعظم سرزمین ایران را در بر گرفته است. این مناطق، مورد بهره برداری جوامع محلی منطقه قرار می گیرند؛ ازاین رو با توجه به اهمیت حفظ و توسعه اکوسیستم های طبیعی مناطق خشک و بیابانی، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر به کارگیری اقدامات حفاظت از مراتع از سوی بهره برداران، با استفاده از ترکیبی از روش های پیمایش و مطالعه موردی در مراتع خشک و بیابانی شهرستان بردسکن انجام گرفت. جمع آوری داده ها از طریق بررسی اسناد، گروه های متمرکز، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و مصاحبه های ساختاریافته از طریق پرسشنامه، با نمونه ای تصادفی متشکل از 222 بهره بردار در شهرستان بردسکن که به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شده بودند صورت گرفت؛ و درنهایت داده ها با استفاده از نرم افزار Spss تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد دانش بهره برداران درباره نقش، اهمیت و عوامل موثر بر تخریب مراتع نسبتا بالا بود، ولی اقدام آن ها درخصوص عملیات مکانیکی در حد کم گزارش شد. همچنین نتایج نشان داد اقدام آن ها در زمینه عملیات بیولوژیک و مدیریت چرا با اجرای طرح های مرتع داری همراه با تعامل بهره برداران با نهادهای بیرونی، شرکت در دوره های ترویجی، افزایش تحصیلات و افزایش سطح اراضی زراعی و باغی رابطه مثبت و معنی داری دارد. همچنین براساس تحلیل مسیر، 37 درصد تغییرات اقدام بهره برداران در مورد حفاظت از مراتع، به وسیله متغیرهای اقدامات اصلاحی/احیایی مراتع، دانش افراد در مورد اقدامات حفاظتی، روابط با کارشناسان منابع طبیعی، تحصیلات و تعداد دوره هایی که فرد شرکت کرده بود، تبیین می شد. می توان نتیجه گرفت فعالیت های آموزشی و روابط با کارشناسان می تواند در افزایش دانش بهره برداران و اقدام بیشتر و پایداری بهره برداری از مراتع تاثیرگذار باشد.کلید واژگان: مشارکت, اصلاح مراتع, مناطق خشک و بیابانی, بردسکنArid ecosystems and deserts cover much of the Irans land. These areas are exploited by local communities. Considering the importance of the conservation and development of natural ecosystems in the arid regions, a study was done to assess factors influencing usage of rangeland conservation practices by exploiters through combination of survey methods and case study in arid rangeland of Bardaskan County. Data were collected using existing documents, focus groups, semi-structured and structured interviews by questionnaires filled by 222 rural exploiters chosen through a randomized multi stage sampling technique. Finally, data were analyzed using SPSS software for Windows. Findings shows that exploiters have a vast knowledge regarding the role, importance and affecting factors on rangeland degradation but their actions about mechanical operations are in a low level. The results also showed that exploiters action in the field of biological and grazing management operations have significant positive relationship with the implementation of rangeland management plans, interaction with external organizations, participating in the extension courses, increasing education and increasing levels of farm and garden area. Based on path analysis, 37% changes of farmers actions regarding the rangeland conservation explained by variables of restoration actions, the knowledge regarding the conservation operations, interaction with external institutions, education, number of taken courses. It can be concluded that educational activities and interaction with external institutions can be effective in increasing exploiters knowledge, their actions and sustainable exploitation of rangelands.Keywords: Participation, Rangeland Restoration, Arid area, Bardaskan
-
الگوی نامناسب استفاده از سرزمین و تغییرات شدید در کاربری زمین، منجر به پیدایش بحران های زیست محیطی می گردد. در این تحقیق، استعداد مراتع هندوان خوی با مساحت 6786 هکتار برای چرای دام با استفاده از روش تجزیه و تحلیل سیستمی در محیط نرم افزار ArcGIS9.3 تهیه گردید. ابتدا از تلفیق نقشه واحدهای زیست محیطی با اطلاعات نقشه های زمین شناسی، خاکشناسی، ژئومرفولوژی، همباران، همدما و منابع آب، خصوصیات هر یک از واحدهای همگن، استخراج گردید. نهایتا با توجه به خصوصیات اکولوژیکی و محیطی هر واحد همگن و در نظر گرفتن ضوابط و معیارهای ارزیابی تعیین استعداد و کاربری مرتع برای چرای دام در مناطق نیمه خشک، نسبت به ارزیابی استعداد اراضی و ارائه برنامه مکانی برای مدیریت مراتع منطقه اقدام گردید. بر اساس نتایج حاصله؛ 25 واحد زیست محیطی در مقیاس مطالعات اجرائی (1:25000) در منطقه تشخیص داده شد که بخش های وسیعی از آن از نظر چرای دام استعداد کمی دارند. در این خصوص؛ 21/8 درصد از سرزمین، به لحاظ ساختار زمین شناسی و بالاخص بواسطه تندی شیب، اکوسیستم حفاظتی قلمداد و برای چرای حیات وحش پیشنهاد می شود. ضمن اینکه 47/9 درصد از اراضی مرتعی از نظر چرای دام، مستعد؛ 15/46 درصد نسبتا مستعد و 16/36 درصد استعداد کمی دارد. نتایج حاصل از این مطالعه به منظور مکانیابی برنامه های اصلاح مرتع و طبقه بندی مراتع از لحاظ روش مرتعداری، کاربرد دارد. بر این اساس؛ در 47/9 درصد (8/651 هکتار) از مراتع منطقه که از نظر خصوصیات فیزیکی مرتع، پوشش گیاهی، حفاظت خاک و فرسایش خاک، تناسب و استعداد خوبی برای چرای دام دارند، روش مرتعداری تعادلی و در 15/46 درصد (7/3177 هکتار) که استعداد کمتری دارند، روش مرتعداری طبیعی به منظور ارتقاء وضعیت مرتع توصیه می گردد. عملیات اصلاح، احیاء و توسعه مرتع یا مرتعداری مصنوعی، برای 37/44 درصد (3055 هکتار) اراضی که دارای وضعیت ضعیف و استعداد بسیار کمی برای چرای دام می باشند، پیشنهاد می گردد که به منظور اثر بخش بودن کاربرد روش های مدیریتی ذکر شده، لازم است با در نظر گرفتن معیارها و شاخص های موثر، شایستگی هر یک از طبقات مذکور برای چرای دام های اهلی و حیات وحش، مشخص گردد.کلید واژگان: روش سیستمی, استعداد و تناسب اراضی, اصلاح مراتع, روش مرتعداریThis research was aimed to investigate the ecological capability of Hendovan rangelands, located in Khoy, for animal grazing using systemic module in Arc GIS 9.3. Initially, the map of environmental units was integrated with the maps of geology, soil, geomorphology, isohyet, isothermal and water resources, and then the characteristics of each homogeneous units were extracted. Finally, given the ecological and environmental characteristics of each homogeneous unit and the criteria of evaluating rangeland capability for livestock grazing in semi-arid areas, the spatial plan for the management of rangelands was provided. According to the obtained results, 25 environmental units were detected at a scale of 1: 25,000 in the region of which large parts have low capability in terms of livestock grazing. In this regard, 8.21% of the land is considered as a protected ecosystem, mainly due to the geological structure especially sharp slope.The results of this study could be used to locate the range improvement programs as well as rangeland classification in terms of range management method. It is suggested that the suitability of each of the classes for livestock and wildlife grazing is determined considering the criteria affecting land suitability.Keywords: systemic module, Land capability, land suitability, rangeland improvement, rangeland management method
-
یکی از روش های مهم اصلاح مراتع و افزایش تولید علوفه در آن ها، ذخیره نزولات آسمانی در خاک با استفاده از راه های مختلفی مانند احداث هلالی های آبگیر است. در این پژوهش اثر این سامانه در رابطه با تغییر تولید گیاهان مرتعی و نیز رطوبت و بافت خاک مورد بررسی قرار گرفت. نمونه گیری از خاک و پوشش گیاهی به روش سیستماتیک- تصادفی و در راستای سه ترانسکت عمود بر شیب غالب منطقه مورد مطالعه انجام شد. برای اندازه گیری مقدار تولید گیاهان مرتعی و مقایسه این شاخص در دو منطقه اجرای هلالی آبگیر و شاهد، تولیدات سال جاری گیاهان (در اواخر فصل بهار) در40 پلات، قطع و پس از خشک کردن در سایه، توزین شدند. برای بررسی تغییرات بافت و رطوبت خاک نیز، 40 پروفیل حفر و از دو عمق 20-0 و 40- 20 سانتی متری سطح خاک و در دو نوبت (ابتدا و انتهای دوره بارش سالانه)، مجموعا 160 نمونه برداشت شد. داده ها با استفاده از رویه مدل خطی کلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که مقدار تولید گیاهان مرتعی در عرصه اجرای طرح به بیش از دو برابر رسیده و این سامانه اثر معنی داری (01/ 0>P) بر این خصوصیت پوشش مرتعی داشته است. همچنین نتایج بیانگر آن است که اثر ساده و متقابل شاخص های عمق، فصل و منطقه نمونه گیری بر تغییر میزان رطوبت خاک نیز، معنی دار (01/ 0>P) بوده و احداث این سامانه باعث افزایش میزان سیلت در خاک عرصه و سبب تغییر بافت خاک شده است. نظر به نتایج به دست آمده، می توان ساخت چنین سامانه ای را برای ذخیره بیشتر نزولات آسمانی در خاک و افزایش تولید علوفه در مراتع، با توجه به شرایط محیطی پیشنهاد نمود.
کلید واژگان: اصلاح مراتع, مراتع استپی, ذخیره نزولات, تولید علوفه, هلالی آبگیرWater harvesting methods such as small arc basins have been identified as effective methods to increase forage production in rangelands. In this study, the effects of these small arc basins on forage production, soil moisture and soil texture conditions were investigated. A systematic-random sampling was used to collect data from three transects established perpendicularly to the dominant slope of the study area. Productions of range plants were measured in 40 samples (at the end of spring) and then dried in shadow and weighed. One hundred sixty samples were collected from 0-20 and 20-40 cm of soil surface at the beginning and the end of rainfall season. Data were analyzed by General Linear Model (GLM) procedure. The results indicated that the used water harvesting method resulted to a significant two times increase of plant productions in compare with the control site (p<0.01). Also the findings of this study indicated that the main interaction effect of depth, season and sampling area on soil moisture fluctuations were significant (p<0.01). The results also showed that the construction of this system had a positive effect on the texture and silt content of soil in the study area. Therefore, this method can be suggested as an appropriate method for storing rainfall and increasing forage production in rangeland ecosystems.Keywords: Rangeland improvement, steppes rangeland, storage of rainfall, forage Production, Small arc basin -
امروزه تهدید و تشدید عوامل محدود کننده منابع طبیعی یکی از چالش های اساسی در مدیریت پایدار این منابع به شمار می آید. در همین راستا پرداختن جدی تر به مقوله مدیریت و اصلاح و احیاء منابع طبیعی به ویژه در گستره عظیم مراتع کشور، بیش از هر زمان دیگری نیازمند توجه است. یکی از پروژه های اصلاح مراتع، ذخیره نزولات آسمانی است که با توجه به کمبود آب در مناطق خشک، جهت کنترل و مهار هرز آبها و سیلاب های حاصل از نزولات آسمانی و با هدف ذخیره سازی آب باران در مراتع انجام می گیرد. هدف از این تحقیق تعیین عرصه های مناسب اجرای پروژه پیتینگ در حوزه چاه تلخ واقع در جنوب غربی شهرستان سبزوار می باشد. برای انجام تحقیق ابتدا نقشه های منطقه مورد مطالعه تهیه شد. سپس تیپ بندی پوشش گیاهی با پیمایش صحرایی انجام و وضعیت و گرایش مرتع در هر تیپ تعیین گردید. هم چنین بافت، عمق و هدایت الکتریکی خاک تعیین شد. در نهایت با تلفیق نقشه های وضعیت مرتع، شیب، هم باران، بافت خاک، عمق خاک، هدایت الکتریکی(EC) و نقشه کاربری زمین تهیه شده با استفاده از محیط Google Earth و پیمایش صحرایی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS محل های مناسب اجرای این پروژه ها مشخص گردید. نتایج حاکی از آن است که بیشتر مراتع حوزه دارای وضعیت فقیر و خیلی فقیر است که نیازمند روش های مصنوعی اصلاح مراتع می باشد. هم چنین مدل نهایی عملیات اصلاحی پیتینگ نشان داد که در 9/ 1680 هکتار (6/ 10 درصد مساحت منطقه)از مراتع حوزه این روش اصلاحی پیشنهاد می گردد.کلید واژگان: اصلاح مراتع, پیتینگ, نقشه کاربری زمین, سبزوار, GIS
-
در بیش تر پروژه های منابع طبیعی و آبخیزداری انجام پژوهش هایی برای پایش، ارزیابی و مقایسه نتایج با شاخص های مورد نظر پروژه و بررسی مقدار دست یابی یا تطابق این شاخص ها نیازی اساسی به شمار می آید. در طرح های پخش سیلاب نیز وجود چنین ضرورتی جهت اندازه گیری، پردازش و ارزیابی اطلاعات به دست آمده از نتایج عمل کرد آن، ضروری به نظر می رسد. هدف از این بررسی نیز با توجه به اهمیت و جایگاه عملیات آبخوان داری در احیا و اصلاح مراتع به عنوان یک شیوه جدید در ایران، بررسی و ارزیابی اثرات آن بر تغییرات پوشش گیاهی و وضعیت و گرایش مرتع طی سال های 1378 تا 1382 بود. در این بررسی دو عرصه با دو تیمار شاهد و پخش سیلاب انتخاب شدند. شبکه مورد بررسی متشکل از پنج نوار پخش سیلاب بود و 12 قطعه ثابت (2×2 متر) در هر نوار به صورت تصادفی-منظم انتخاب شد. به منظور ارزیابی نتایج، عرصه ای به عنوان شاهد در کنار شبکه انتخاب و در آن نیز هشت قطعه ثابت با مشخصات قطعات عرصه پخش انتخاب شد. براساس نتایج به دست آمده، وضعیت مرتع در منطقه شاهد خیلی ضعیف و در عرصه پخش سیلاب از خیلی ضعیف به ضعیف تا متوسط رسیده بود. گرایش مرتع در عرصه شاهد منفی و در عرصه پخش سیلاب مثبت ارزیابی شد. هم چنین، بررسی نتایج حاصل از برآورد میزان تولید نشان داد که میزان تولید علوفه در عرصه پخش سیلاب و شاهد به ترتیب در سال اول از 3/144 و 6/113 کیلوگرم در هکتار به 5/224 و 3/202 کیلوگرم در هکتار در سال آخر رسیده است.
کلید واژگان: آبخوان داری, اصلاح مراتع, پایش, شاخص, گرایش مرتعIn most projects of watershed management، studies are necessary for monitoring، evaluation and comparing the parameters with the indices in projects. In water spreading projects there is such a necessity for measure، process and evaluate obtained information from performance results. According to the important role of aquifer management in rangeland improvement، as a new method، the purpose of this study is investigation and evaluation of flood spreading effects on vegetation cover changes and status and trend of rangeland during 2000 to 2004 years. In this study، two areas of flood spreading and testimonial control points were selected. Flood spreading network consisted of five strips and 12 fixed plots (2×2 m) were chosen in each strip with random-regular method. A testimonial area was selected to evaluate the results with eight plots similar to flood spreading areas. Results demonstrated that the status of rangeland condition in testimonial area was very weak and in flood spreading area was very weak to weak and was changing from to moderate condition. The trend of rangeland in testimonial area was negative while in flood spreading area was positive. Also، results showed that the forage production were 144. 3 and 113. 6 kg per hectare in the first year and 224. 5 and 202. 3 kg per hectare in the last year، in flood spreading and testimonial areas respectively.Keywords: Aquifer management, Index, Monitoring, Rangeland reclamation, Rangeland trend -
تناسب استفاده از مرتع در حوزه های آبخیز به منظور استفاده بهینه از اراضی، از اهمیت خاصی برخوردار است که این امر با استفاده از روش تجزیه و تحلیل سیستمی انجام می شود. در این روش، توان اکولوژیکی سرزمین برای هر یک از کاربری های مرسوم مشخص می شود. به همین منظور در حوزه آبخیز خانقاه سرخ، پس از شناسایی منابع اکولوژیکی، واحد های همگن اکولوژیکی مشخص و توان کاربری مرتع در کل حوزه تعیین گردید. براساس نتایج بدست آمده؛ 18 واحد زیست محیطی در مقیاس 1:25000 در منطقه تشخیص داده شد که بخشهای وسیعی از آن به اراضی مرتعی با کلاسهای 2 تا 3 اختصاص دارد. قابلیت و توان اکولوژیک بالفعل اراضی مورد مطالعه برای کاربری مرتع با کلاس1 کم می باشد. در این خصوص؛ 24 درصد از سرزمین، به لحاظ ساختار زمین شناسی و به ویژه به واسطه تندی شیب، اکوسیستم حفاظتی قلمداد و برای چرای حیات وحش پیشنهاد می شود. ضمن اینکه 8/3 درصد از اراضی مرتعی دارای توان کلاس 1؛ 11 درصد دارای توان کلاس 2 و 5/19 درصد دارای توان کلاس 3 می باشد. نتایج بدست آمده از این مطالعه به منظور مکان یابی برنامه های اصلاح مرتع و طبقه بندی مراتع از لحاظ روش مرتع داری، کاربرد دارد. بر این اساس در 8/3 درصد (76 هکتار) از مراتع منطقه که دارای توان کلاس 1 می باشند، روش مرتع داری تعادلی و در 6/54 درصد (1091 هکتار) که دارای توان کلاس 2 و 3 می باشند، روش مرتع داری طبیعی پیشنهاد می شود. بنابراین عملیات اصلاح مرتع یا مرتع داری مصنوعی، برای 7/41 درصد (833 هکتار) اراضی و به منظور تبدیل دیمزارهای کم بازده به مراتع دست کاشت، پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: روش سیستمی, واحدهای همگن اکولوژیک, مکان یابی, اصلاح مراتع, روش مرتع داریSuitability of rangeland application in watersheds for optimum use of land is of particular importance which is done with using systemic analysis method. In this method, ecological capability of land is determined for each common land uses. Therefore, in Khanghah Sorkh watershed, homogenous unites were determined after identifying the ecological resources and then land capability for rangeland use was assessed in whole watershed. According to the results, 18 ecological homogenous units were distinguished in a scale of 1:25000 as large parts of the lands were devoted to the land use classes of 2-3. Potential and actual ecological land capability of the study area was low for class 1 of rangeland use. In this regard, 24 percent of the land, in terms of geological structure, especially due to the sharp slope, was considered as ecosystem conservation and was offered for wildlife grazing. Meanwhile, 3.8 percent of the rangeland was determined as class1, 11 percent class2, and 19 percent class3. Accordingly, balanced range management and natural range management methods are respectively offered for 3.8 percent (76 ha) of rangelands in the watershed with class 1, and 54.6 percent (1091 ha) with classes 2 and 3. Range improvement practices or artificial range management method is also offered for 41.7 percent (833 ha) of the lands in order to convert inefficient dryland farming to cultivated rangelands.Keywords: Systemic method, ecological homogenous units, locating site, rangeland improvement, range management method -
آللوپاتی به اثر متقابل گیاهان توسط مواد شیمیایی پس داده شده ی آنها بر روی یکدیگر گفته می شود. اثر آللوپاتی گیاهان بر یکدیگر یکی از دغدغه های مهم در اصلاح و احیای مراتع کشور بوده که در امر مرتع کاری کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق اثر آللوپاتی Artemisia sieberi Besser. بر روی درصد سبزشدن و وزن گیاهچه های بذریAgropyron desertorum، Agropyron elongatum و Atriplex canescens که در اصلاح و احیای مراتع ایران بسیار کاربرد دارند، مورد پژوهش قرار گرفت. برای این منظور پودر بافت های ریشه، برگ و ساقه گیاه درمنه دشتی، که در اواخر آبان ماه (زمان گل دهی) از رویشگاه های طبیعی جمع آوری شده بود، با نسبت های 0 (شاهد)، 1/0، 1 و 10 درصد، در 4 تکرار، در ماسه ی شسته جهت کشت گلدانی مخلوط شد و در قالب طرح کاملا تصادفی در گلخانه اجرا شد. پس از کشت 25 عدد بذر سالم و دارای قوه نامیه گونه های مورد آزمایش در هر گلدان، سه متغیر درصد سبزشدن، وزن ریشه و وزن ساقه از گلدان ها، در محیط نرم افزاری SPSS، ابتدا با آزمون تجزیه واریانس و در صورت معنی داری با آزمون مقایسه میانگین ها به روش چند دامنه دانکن مورد بررسی قرار گرفت. طبق یافته های این تحقیق، میزان کاهش فاکتور سبزشدن در مقایسه با تیمار کنترل در علف گندمی بیابانی از نسبت های 1 و 10 درصد پودر برگ به ترتیب معادل 60 و 83 درصد، در علف گندمی بلند از نسبت 10 درصد پودر برگ معادل 2/84 درصد و در آتریپلکس از نسبت 1 و 10 درصد همه بافت های گیاهی به میزان 3/83 و 9/88 درصد مشاهده شد. همچنین متغیر وزن ساقه گیاه علف گندمی بلند به نسبت 1 و 10 درصد بافت برگ درمنه دشتی واکنش منفی با روندی به ترتیب معادل 48 و 5/94 درصد و متغیر وزن ریشه آتریپلکس واکنش منفی به نسبت 1 و 10 درصد همه بافت های درمنه دشتی با روندی به ترتیب معادل 2/82 و 1/88 درصد نشان دادند. بنابراین با توجه به یافته های فوق تحت مطالعات آزمایشگاهی، احتمالا احیای درمنه زار های دشتی با این گونه های اصلاحی موفقیت آمیز نخواهد بود.
کلید واژگان: آللوپاتی, اصلاح مراتع, درمنه دشتی, علف گندمی بیابانی, علف گندمی بلند و آتریپلکسAllelopathy is interaction effects of plants on each other through extracted chemical compounds. This phenomenon that has not been considered in range improvement is of important concerns in rehabilitation of rangelands. In this study, we tested allelophatic effects of Artemisia sieberi on germination percentage, stem fresh weight and root fresh weight of three species (Agropyron desertorum, Agropyron elongatum and Atriplex canescens) that are widely used in range improvement. Powder of Artemisia sieberi (stem, leaf and root) collected from natural habitats in flowering stage (end of Novambr) was mixed with different concentration levels (0%, 0/1 %, 1% and 10 %) in four replicetions and was planted in sand under laboratory condition based on completly rondom design. After putting 25 live seeds of the mentioned species in each pot, three variables as germination percentage, stem fresh weight and root fresh weight were measured and then ANOVA and Duncan's multiple range tests were applied to analyze the data in SPSS software. According to the results decrease rate of germination percentage in comparison to control treatment were as follows: in Agropyron desertorum 60 and 83% from 1 and 10 % leaf concenterations respetively, in Agropyron elongatum 84/2% from 10% leaf concentration and in Atriplex canescens 83/3 and 88/9% from 1 and 10% all tissues concentrations respectively. Also our finding showed that stem weight of Agropyron elongatum was decreased to 48 and 94/5%, respectively in 1 and 10 % of leaf tissue and root weight of Atriplex canescens was decreased to 82/2 and 88/1% in 1 and 10 % of all tissues in comparison to control treatment. According to results of the study under laboratory condition, rehabitating of Artemisia sieberi sites through using the mentioned species probably will not be successful.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.