به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « شمال شرق ایران » در نشریات گروه « آبخیزداری، بیابان، محیط زیست، مرتع »

تکرار جستجوی کلیدواژه «شمال شرق ایران» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • عمران گاراژیان*، هادی صبوری، سید محمدامین امامی

    بندهای خاکی پدیده های پیش از تاریخی می توانند باشند. این سازه ها برای بهره برداری از منابع آب سطحی در موقعیت های خاصی در چشم اندازهای طبیعی طراحی می شده اند. در فلات ایران منابع آب سطحی عموما فصلی اند. فصل هایی که آب های سطحی بیشتر جاری می شوند شامل ماه های اواخر زمستان تا نیمه اول بهار است. این در حالی است که طبق تقویم کشاورزی اوج نیاز به آب برای بیشتر محصولات کشاورزی، ماه پایانی بهار و ماه نخست تابستان است. بر اساس این تقویم، بندهای خاکی به عنوان سازه های عموما چندماهه از مواد طبیعی مانند خاک و سنگ ساخته شده و  به طور موقت مورداستفاده قرار می گیرند. مادامی که بندهای خاکی صرفا از مواد طبیعی، بی هیچ تغییری در آن ها ایجادشده باشند، به سبب طبیعی بودن همه مواد مورداستفاده، شناسایی آن ها نه تنها از پیش از تاریخ، بلکه از سده های متاخر ممکن نیست. اما در موردی ویژه که در این مقاله معرفی و تجزیه وتحلیل می شود، ساخت بندی خاکی با خشت های قالبی در محوطه ای پیش از تاریخی موجب شده که در زمان معاصر پس از حدود پنج هزاره بتوان بقایای به جامانده از بندی خشتی با کارکردی مشابه بندهای خاکی را شناسایی و معرفی نمود. این مقاله به معرفی، تجزیه وتحلیل موقعیت و کارکردهای احتمالی بندی خاکی - خشتی در محوطه پیش از تاریخی دامغانی در حاشیه جنوب شرقی شهر معاصر سبزوار در خراسان رضوی می پردازد. منظور از بند خاکی- خشتی، سازه ای خشتی است که روی پایه ای از خاک رسی قرارگرفته و دو انتهای سازه به پشته های خاک طبیعی منتهی می شود. به طورکلی کاربری چنین سازه ای، بهره برداری از منابع آب سطحی است. بهره برداری برای مصارف آب شرب استقرار پیش از تاریخی دامغانی، بهره برداری برای کشاورزی، بهره برداری توامان برای مصارف آب شرب و مطبوع سازی فضاهای استقرار و کشاورزی و دامداری، فرضیه های قابل بررسی و ارزیابی هستند. براساس نمونه های معاصر و نزدیک به معاصر فرضیه سوم محتمل تر است.

    کلید واژگان: بند خاکی-خشتی, بهره برداری از منابع آب سطحی, پیش از تاریخ, محوطه دامغانی, شمال شرق ایران}
    Omran Garazhian*, Hadi Sabori, Seyed MohamadAmin Emami

    Earth dams can be a prehistoric phenomenon. These structures are designed to exploit surface water resources in certain positions in natural landscapes. In the plateau of Iran, surface water sources are generally seasonal. Seasons, when surface water flows abundantly, are late winter to the first half of spring. Meanwhile, according to the agricultural calendar, the peak demand for water for most agricultural products is the last month of spring and the first month of summer. According to this calendar, earth dams are generally made of natural materials such as soil and stone and are used temporarily for several months. As long as the earthen dams are made of natural materials without any changes in them, due to the naturalness of all the materials used, it is not possible to identify them not only from prehistory but also from recent centuries. But in a special case that is introduced and analyzed in this article, the construction of earthen dams with molded mud bricks in a prehistoric settlement has caused that in contemporary times, after about five thousand years, it is possible to identify and introduce the remains of the mud bricks dam with a function exactly similar to the earthen dams. This article introduces the analysis of the location and possible functions of the earth-mud bricks dam in the Damghani prehistoric site on the southeastern edge of the contemporary city of Sabzevar in Razavi Khorasan province. The earth-mud bricks dam is a mud bricks structure that is placed on a clay soil foundation and the two ends of the structure lead to natural soil mounds. In general, for such a structure, exploitation of surface water sources is suggested, but the exact type of exploitation, as will be discussed, requires additional studies. Exploitation for drinking water purposes of the Damghani prehistoric settlement, exploitation for agriculture, and simultaneous exploitation for drinking water purposes, air conditioning of settlement spaces, agriculture and animal husbandry are hypotheses that can be investigated and evaluated. Based on today's and near-contemporary examples, the third hypothesis is more likely.

    Keywords: Earth-mud bricks dam, Surface water utilization, Prehistory, Damghani Archaeological site, Northeastern Iran}
  • زهرا شیرمحمدی، علی اکبرخانی*، سید فرهاد صابرعلی، منصوره کوهی

    یکی از اساسی ترین فرایندهای متاثر از شرایط آب و هوایی و اقلیم در مقیاس های منطقه ای و جهانی که عامل اصلی کنترل کننده فعالیت های کشاورزی است، تبخیر و تعرق می باشد. ارزیابی دقیق تبخیر و تعرق در مدیریت آبیاری و منابع آب، مدل سازی اکوسیستم و ارزیابی های زیست محیطی و انرژی خورشیدی ضروری می باشد. به دلیل دشواری اندازه گیری تبخیر و تعرق واقعی به وسیله لایسیمتر و معادله بیلان آب در مزرعه، به طور معمول برای محاسبه آن از تبخیر و تعرق پتانسیل استفاده می شود. تاکنون روش های مختلفی برای محاسبه تبخیر و تعرق پتانسیل مورد استفاده قرارگرفته اند اما انتخاب روش مطلوب نظر به داده های در دسترس در مناطق مورد نظر دشوار می باشد. در این مطالعه به منظور تعیین بهترین روش محاسبه تبخیر و تعرق پتانسیل در استان خراسان رضوی سه روش محاسباتی بر مبنای درجه حرارت: روش های هارگریوز-سامانی، هامون و لیناکر و پنج روش محاسباتی بر مبنای تابش، روش های جنسن-هیز، ماکینک، مک گویینز-بورنه و آبتیو، پریستلی-تیلور با روش تبخیر و تعرق پنمن مانتیث فایو در مقیاس سالانه در طول دوره آماری متفاوت با کمترین دوره آماری 11 سال و بالاترین دوره آماری 67 سال در سیزده ایستگاه هواشناسی در شمال شرق ایران با استفاده از شاخص های ضریب همبستگی، بایاس نسبی، ریشه میانگین مربعات خطای نرمال شده و خطای نسبی مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آنالیز آماری نشان داد که کارایی روش های مختلف تخمین تبخیر و تعرق در مناطق مختلف متفاوت است. در بین روش های مورد مطالعه روش لیناکر تبخیر و تعرق را بیش برآورد و بقیه روش ها تبخیر و تعرق را در این مناطق کم برآورد می نمایند. در شهرستان درگز و گلمکان روش هارگریوز سامانی عملکردی مشابه روش فایو پنمن مانتیث نشان داد درحالی که در تربت جام و خواف روش لیناکر کارایی بهتری داشت. همچنین در مشهد. گناباد، روش هامون، در نیشابور روش جنسن هیز و در تربت حیدریه روش آبتیو کارایی بهتری را نشان دادند؛ اما در شهرستان های فریمان، کاشمر، سرخس، سبزوار و قوچان کلیه روش ها در مقایسه با روش فایو پنمن مانتیث عملکرد ضعیفی داشته به همین دلیل در این مناطق روش قابل قبول برای محاسبه تبخیر و تعرق روش فایو پنمن مانتیث در مقیاس سالانه می باشد.

    کلید واژگان: تابش, تبخیر و تعرق پتانسیل, درجه حرارت, شمال شرق ایران, فائو پنمن مانتیث}
    Zahra Shirmohammadi-Aliakbarkhani*, Seyed Farhad Saberali, Mansoureh Kouhi

    One of the most fundamental processes, which influence climate and weather, both global and local scales that a fact which gives it the status of agriculture, is Evapotranspiration (ET). In irrigation and water resources management, ecosystem modelers, environmental assessment and solar energy system, accurate assessment of evapotranspiration is essential. Potential evapotranspiration (ET) has commonly applied to calculate the actual evapotranspiration, which was difficult to estimate by lysimeter measurement and water balance approach under field conditions. Until now, many methods have reported to estimating ET, however, due to the availability of the observed data, it is difficult to choose the optimal method. In this study, to determination of the best potential evapotranspiration method for the Khorasan Razavi Province, three temperature-based methods, Hargreaves–Samani (HS), Hamon (HAM) and Linacre (LIN) and five radiation-based methods, Jensen-Haise (JH), Makkink (MAK), McGuinness and Bordne (MB), Abtew (ABT), and Priestley–Taylor (PT), were compared with PM at yearly scale, using long-term (11-67 years) data from 13 meteorology stations. Indicators, viz. The correlation coefficient (CC), Relative bias (BIAS), normalized root mean squared error (NRMSE) and Relative error(Re) were used to evaluate the performance of ET estimations by the above-mentioned eight methods. The results showed that the performance of the methods in ET estimation varied among regions; ETLIN overestimated ET, while others underestimated. In Dargaz and Golmakan, ETHS yielded similar estimations to that of ETPM, while, in Torbate-jam and Khaf, ETLIN showed better performances. Also in Mashhad and Gonabad, ETHAM, in Neyshabour, ETJH and in Torbat-e Heydarieh, ETABT showed better performances. But in Fariman, Kashmar, Sabzevar, Sarakhs and Quchan, all methods showed poor performance. It indicated that ETPM is acceptable for ET simulation for the yearly timescale in these areas.    ​

    Keywords: FAO-Penman-Monteith, Northestern Iran, Potential Evapotranspiration, Radiation, Temperature}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال