جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "مدل رقومی ارتفاع" در نشریات گروه "آبخیزداری، بیابان، محیط زیست، مرتع"
تکرار جستجوی کلیدواژه «مدل رقومی ارتفاع» در نشریات گروه «کشاورزی»-
مدیریت منابع خاک بستر اساسی برای حفظ تولیدات جامعه و محیط زیست است. خاک ها به طور معمول برای تولید محصولات کشاورزی و علوفه برای دام ها مورد استفاده قرار می گیرند. درنتیجه تولید نقشه های رقومی باقدرت تفکیک مکانی بالا برای توزیع خصوصیات و کلاس های خاک جهت مدیریت خاک و سرزمین بسیار مهم است. مدل درخت تصمیم ، یک روش پرکاربرد برای پیش بینی کلاس خاک در مطالعات نقشه برداری رقومی خاک می باشد. هدف از این مطالعه تهیه نقشه رقومی خاک در چهار سطح تاکسونومیک با استفاده از مدل درخت تصمیم با الگوریتم C5.0 تقویت شده با بوستینگ با کمک داده های ماهواره ای و مدل رقومی ارتفاع و نقشه های زمین شناسی و ژیومورفولوژی به عنوان متغیرهای محیطی در 41000 هکتار از اراضی شهرستان آبیک می باشد. این منطقه با استفاده از روش شبکه بندی تصادفی مکان جغرافیایی 128 پروفیل خاک مشخص شد و سپس تشریح، نمونه برداری و طبقه بندی شدند. در این تحقیق با استفاده از روش تحلیل مولفه اصلی بر روی متغیرهای محیطی، درنهایت بیست متغیر محیطی به عنوان نماینده ی فاکتورهای خاکسازی جهت مدلسازی انتخاب گردید. شاخص همواری دره با درجه تفکیک بالا مهمترین متغیر محیطی می باشد که به عنوان ورودی مدل انتخاب گردید. نتایج دقت کلی مدل بوست شده برای پیش بینی سطوح تاکسونومیک رده، زیررده، گروه بزرگ، زیرگروه به ترتیب 89%، 85%، 58%، 58% نشان داده شد. در این مطالعه همچنین اقدام به بررسی تاثیر روش بوستینگ بر روی مدل درختی گردید، که نتایج نشان داد کلیه سطوح تاکسونومیک با استفاده از مدل بوست شده بهتر از زمانی که از بوستینگ استفاده نشد، پیش بینی شدند و بوستینگ سبب بالارفتن دقت کلی و ضریب کاپا گردید.کلید واژگان: بوستینگ, درخت تصمیم, ضریب کاپا, مدلسازی, مدل رقومی ارتفاع, نقشه برداری رقومیSoil resource management is essential to maintain community production and the environment. Soil is usually used to produce agricultural products and livestock fodder. As a result, the mapping of high-resolution digital maps is crucial for the distribution of soil and soil properties and land management. The decision tree model is a widely used method for predicting soil class in digital soil mapping studies. This study aimed to provide a digital soil mapping in four levels of taxonomy using a decision tree with Boost-reinforced C5.0 algorithm using satellite data and digital Elevation Model and geological maps as environmental variables in 41,000 hectares of Abyek Area. This area was identified using randomized gridding of the geographic location of 128 soil profiles and then described, sampled, and classified. In this research, using the principal component analysis method on environmental variables, 20 environmental variables were selected as the representative of stacking factors for modeling. Multiresolution Valley Flatness Index is the most important environmental variable that was selected as input for the model. The results of the overall accuracy of the integrated model for predicting taxonomic levels of the Order, Suborder, great group, and subgroup were shown to be 89%, 85%, 58%, and 58%, respectively. The study also examined the effect of the boosting technique on the tree model, which showed that all taxonomic levels were better predicted by using the boost model than when no boosting was used and boosting resulted in an increase in overall accuracy and kappa coefficient It turned out.Keywords: Boosting, Decision Tree, Digital Elevation Model, Digital mapping, Kappa Coefficient, modeling
-
زمین لغزش ها از جمله مخاطرات طبیعی در حوزه های آبخیز هستند که هر ساله خسارات فراوانی را در پی دارند. فعالیت های نیوتکتونیک نقش مهمی در افزایش رخداد زمین لغزش دارد. هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط زمین ساخت فعال و پهنه های لغزشی با بهره گیری از شاخص های مورفوتکتونیک در حوزه آبخیز رودخانه فهلیان می باشد. به همین منظور، ابتدا زمین لغزش های منطقه به کمک تصاویر گوگل ارث، تصاویر ماهواره ای LANDSAT-8، عکس های هوایی و بازدیدهای میدانی شناسایی، برداشت و ذخیره شد. سپس، نقشه پراکنش زمین لغزش ها تهیه شد. در ادامه، نسبت به استخراج و محاسبه چهار شاخص مورفوتکتونیک حجم به سطح حوضه (V/A)، شاخص انشعاب پذیری (BR)، شاخص تراکم سطحی آبراهه ها (P) و شاخص برجستگی نسبی (Bh) اقدام شد. شاخص های مورفوتکتونیک در هر زیرحوضه اندازه گیری شد. محاسبه این شاخص ها با استفاده از نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای میدانی و با بهره گیری از اصول هندسی و ریاضی و به کمک امکانات موجود در نرم افزار ArcGis10.4 انجام گرفت. هر شاخص به سه رده به لحاظ فعالیت زمین ساختی تقسیم و در نهایت، بر اساس تقسیم بندی هر شاخص، سطح فعالیت زمین ساختی کل بر مبنای شاخص زمین ساخت فعال نسبی (Iat) منطقه تعیین شد. در ادامه، با انطباق نقشه پراکنش زمین لغزش ها با نقشه پهنه بندی زمین ساخت فعال نسبی، درصد زمین لغزش های رخداده در هر پهنه تکتونیکی مشخص شد. نتایج نشان داد که 67.34 درصد (428.34 هکتار) از زمین لغزش ها در مناطق دارای فعالیت تکتونیکی بالا که تنها 45.73 درصد از کل وسعت حوضه مورد مطالعه را شامل می شود، به وقوع پیوسته است. این نتیجه نشان دهنده نقش تکتونیک فعال در افزایش رخداد زمین لغزش می باشد.کلید واژگان: تراکم آبراهه, حرکات توده ای, مخاطرات ژئومورفیک, مدل رقومی ارتفاع, نئوتکتونیکLandslide is one of the natural hazards in watersheds that cause a lot of damage every year. Neotectonic activity plays an important role in increasing the occurrence of landslides. The purpose of this study is to investigate the relationship between active tectonics and landslide inventory using morphotectonic indices in the Fahlian River Basin. For this purpose, landslides distribution in the region were first mapped out and stored with the help of Google Earth images, LANDSAT-8 images, aerial photographs and field visits. Next to the extraction and calculation of four morphotectonic indices; volume to basin surface index (V/A), bifurcation index (BR), surface canal density index (P) and relative relief index (Bh). Morphotectonic indices were measured in each sub-basin. Preparation of these indicators has been done using topographic and geological maps, satellite images, field visits and using geometric and mathematical principles with the help of the features available in ArcGIS10/4. Each index was divided into three categories in terms of tectonic activity, and finally, based on the segmentation of each index, the level of tectonic activity of the region was determined on the basis of the index of relative tectonic activity index (Iat). Finally, by cross ovrlaying of the landslide inventory map to the relatively active tectonic zonation map, the percentage of landslides occurred in each tectonic zone was determined. The results showed that 67.34% (428.34 ha) of landslides occurred in the area with high tectonic activity, which covers only 45.73% of the total area of the study basin. This result indicates the role of active tectonics in increasing landslide occurrence.Keywords: Canal density, Digital Elevation Model, Geomorphic hazards, Mass movements, Neotectonic
-
تعیین میزان رسوب دهی و مرزبندی حوزه های آبخیز جزء اولین مراحل کاری در تحقیقات محیطی بخصوص در برآورد فرسایش آبی است. تعیین دقیق مرز در بررسی خصوصیات هیدرولوژی و مرفولوژی حوزه آبخیز مهم است. هدف این تحقیق ارائه یک الگوی خودکار ترسیم دقیق مرز حوزه و محاسبه میزان نسبت تحویل رسوب است. روش سنتی تعیین مرز حوزه و متعاقبا محاسبه نسبت تحویل رسوب به صورت دستی انجام می گیرد که با استفاده از یک نقشه توپوگرافی، مرز حوزه آبخیز تعیین می گردد و طول آبراهه اصلی محاسبه می شود. ولی امروزه با پیشرفت روش های تحلیل مکانی رقومی در نرم افزارهای سامانه اطلاعات مکانی، تعیین مرز آبخیز به روش رقومی خودکار امکان پذیر شده است، برای این منظور، در ابتدا خطاهای مدل ارتفاع رقومی برداشته می شود. پس از محاسبه جهت جریان آبراهه و جریان تجمعی آن، می توان مرز حوزه ها براساس یک نقطه خروجی تعیین نمود. نسبت تحویل رسوب براساس ارتفاع محلی، محیط حوزه و طول مسیر جریان آب تعیین می شود. در این تحقیق به منظور طراحی مدل حوزه بندی از داده مدل رقومی ارتفاعی ASTER و SRTM استفاده شد که برای بررسی صحت کلی داده و انطباق آن با واقعیت زمینی ، مرز حوزه براساس نقشه گوگل-مپ ترسیم شد؛ یافته های این تحقیق نشان می دهد محاسبه خودکار مرزبندی حوزه های آبخیز و تعیین نسبت تحویل رسوب ازلحاظ آماری اختلاف معناداری با روش سنتی (دستی) ندارد. به طوری که مرز حوزه های آبخیز دقت کلی و ضریب کاپای محاسبه شده بین داده های واقعی (گوگل-مپ) با داده ASTER به ترتیب 93 درصد و 92/0 و برای حوزه بندی مبتنی بر SRTM به ترتیب 3/94 درصد و 94/0 است و میزان همبستگی (r2) نسبت تحویل رسوب بین داده گوگل-مپ با داده مبتنی بر SRTM 98/0 و با داده مبتنی بر SRTM 95/0 است.کلید واژگان: مرزبندی, قطعه بندی, مدل رقومی ارتفاع, نسبت تحویل رسوب, رود اترکDetermining the sediment delivery rate and watershed delineation is among the first stage in environmental research, especially in water erosion estimation. The determining the accurate boundary of watershed is important for the hydrological and morphologic characteristics of watersheds. The study aims to present an automatic extraction model of watershed delineation and calculate sediment delivery rate. The traditional method of determining the watershed delineation, and subsequently, calculating sediment delivery rate is performed manually that using a topographic map, the boundary of the watershed is determined and main flow length is calculated. However, nowadays due to the advancement of digital analytical spatial-based methods in GIS software, automatic delineation of watershed is feasible. For this purpose, the errors of digital elevation model are removed. After calculating the flow direction, and flow accumulation, watershed boundaries can be determined having pourpoints. Then, sediment delivery rate is calculated by local height of watershed, its perimeter, and flow length. In this research, the digital elevation models of ASTER-DEM and SRTM-DEM are utilized to design watershed delineation model and to evaluate the overall accuracy and the correspondence of them, so the border of watershed is delineated using Google map, which is used as a ground truth. The findings of this study show the automatic extraction of watershed boundary and calculation of sediment delivery rate do not have significant differences with traditional mothed. So that, the overall accuracy and Kappa index of the watershed boundary based on ASTER-DEM are 93 percent and 0.92, respectively, and their values for the watershed boundary based on SRTM-DEM are 94.3 percent and 0.94, respectively. The correlation coefficient (r2) of calculated sediment delivery rate based on SRTM-DEM is 0.98 and its value based on ASTER-DEM is 0.95.Keywords: Watershed Delineation, Digital Elevation Model, Sediment Delivery Rate, Atrak River
-
شناخت پدیده های طبیعی در گرو انتخاب و تولید داده در مقیاس مناسب می باشد. در این راستا، شناخت الگوریتم های چندمقیاسی و چگونگی تمیز آن ها از الگوریتم های ساده سازی ساختاری، موضوع مهمی است که تاکنون در کشور کمتر به آن پرداخته شده است. در این تحقیق، کاربست الگوریتم های ساده سازی ساختار فیلتر پایین گذر و میانگین ساده در نرم افزار ArcMapبرای شناخت فرآیند سیلاب از طریق سه مدل رقومی ارتفاع در مقیاس های 1:25000، 1:50000 و 1:1000000، با این فرض که ساختار الگوریتم های تعمیم در شناخت پدیده ی سیلاب، متناسب با مقیاس های خاصی است، در مدل HEC-HMS به آزمون کشیده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش بیان گر نگاه های کاملا متفاوت فنون تولید نقشه های مکانی است که حرکات مقیاسی و یا نیل به بهترین تقریب از عوارض مکانی را عرضه می دارند. نتایج مقایسات مقادیر معیارهای ارزیابی در شبیه سازی های سیلاب، حساسیت الگوریتم های ساده سازی ساختار را نسبت به مقیاس نقشه ی مبنا روشن ساختند. به علاوه، مشخص شد اثر الگوریتم های چندمقیاسی، لزوما متناسب با ساختار سلسله مراتبی مقیاس داده های ورودی نیست. در نهایت پیشنهاد شده است در بررسی پدیده ی سیلاب در حوزه ی آبخیز جاماش، بهتر است از الگوریتم های فیلتر پایین گذر و میانگین ساده در ساده سازی مدل های رقومی ارتفاع با مقیاس های 1:25000 و 1:1000000 استفاده شود و از به کارگیری این الگوریتم ها در مقیاس 1:50000 پرهیز شود.کلید واژگان: ساج, چندمقیاسی, مدل رقومی ارتفاع, الگوریتم و ساده سازی ساختاریIranian Journal of Watershed Management Science and Engineering, Volume:12 Issue: 41, 2018, PP 125 -135Natural phenomena could be recognize through the selection and then produce the appropriate scale. The critical subject in this way that have been less studied in Iran is identifying the multi-scale algorithms and distinguish them from simplification algorithms. In this research, operation of each multi-scale algorithms at certain scales have supposed, then implementation of structural simplifying algorithms- low pass filter and simple average- in order to identify the flood process using three Digital Elevation Models at 1:25000, 1:50000, and 1:1000000 scales in ArcMap software and HEC-HMS model have evaluated. Results demonstrated that different approaches of map production make different results as the generalization and the best approximation of spatial data. Comparing the result of flood simulation proved sensitivity of such algorithms with respect to scale of base map. It has been specified that the effect of generalization algorithms do not necessarily conform the hierarchical structure of scale of input data. Finally, we suggested to investigate the flood phenomena of Jamash watershed, we should use low pass filter and simple average algorithms to simplify DEMs at 1:25000 and 1:1000000 scales but using these algorithms at 1:50000 scale have not suggested.Keywords: GIS, Multi, Scale, DEM, Algorithm, Structure Simplification
-
کاربران GIS معمولا از نقشه های خطوط تراز برای ساخت مدل های رقومی ارتفاع های DEM)) استفاده می کنند اما دقت و صحت این داده ها در تجزیه و تحلیل هیدرولوژیکی به طور کامل آشکار نیست. هدف از این مقاله تعیین کیفیت و دقت تجزیه و تحلیل شبکه زهکشی مستخرج از DEM حاصل از نقشه توپوگرافی با مقیاس 1:50000 است. منطقه مورد مطالعه با 443مساحت کیلومتر مربع در شمال شرقی ایران واقع شده و ترکیبی از کوهستان، تپه ماهور، دشت سر، مخروط افکنه ها و دشت سیلابی است. با استفاده از بسته نرم افزار ArcGIS خطوط تراز به صورت دستی رقومی و شبکه آبراهه ها استخراج شد. برای ارزیابی دقت DEM، شبکه های آبراهه ی مستخرج از مدل رقومی ارتفاع حاصل از نقشه توپوگرافی (لایه (DEM را با شبکه ی آبراهه مشتق شده از تصویر ماهواره ای با وضوح بالا به عنوان یک شبکه های جریان واقعی (IRSpan) مقایسه کرده ایم. این تا حدی به دلیل مقیاس دقیق تر تصاویر ماهواره ای است که به عنوان یک نقشه مرجع مناسب می تواند مبنایی جهت مقایسه شبکه آبراهه مستخرج از DEM را تضمین کند. فرایند مقایسه در دو فرمت های رستر و بردار انجام شد. این مقایسه ویژگی های مورفومتریک شامل فراوانی رودخانه، طول آبراهه، تراکم آبراهه و نسبت زهکشی به عنوان الگوی فضایی ازخطوط زهکشی است، که به صورت تجزیه و تحلیل بصری و محاسبه میزان تفاوت بین دوشبکه مورد بررسی قرار گرفت. مطالعه بصری و نتایج عددی نشان داد که آستانه 50 سلول، نتایج نزدیکتری با آبراهه های مستخرج از تصویر ماهواره ای دارد. رتبه رودخانه و فراوانی سلولی در مقادیر آستانه بالاتر کاهش می یابد. مقایسه درصد فراوانی سلولی و وکتوری برای همه رتبه های آبراهه تناسب قابل قبولی ارائه داده است. اما برای رتبه های چهارو پنج وشش آبراهه ها تفاوت زیادی وجود دارد این تفاوت بیش از 80 درصد برای آبراهه های رتبه چهار وپنج و شش در منطقه مورد مطالعه اندازه گیری شد. این بدان معنی است که توزیع رودخانه های رتبه اول یک تفاوت بزرگ با الگوهای زهکشی طبیعی ایجاد می کند که باعث می شود که ما تجزیه و تحلیل های اضافی در واحدهای ژئومورفولوژی جدا انجام دهیم. نتایج نشان داد که درمناطق کوهستانی و تپه ماهورها برای آبراهه های رتبه یک و دو تطابق مناسبی وجود دارد. میزان تفاوت برای مناطق فوق برای آبراهه های رتبه یک و دوبین 20 تا 40 درصد بوده است. بیشترین تفاوت درنواحی مخروط افکنه و دشت است که در رتبه های مختلف بین 60 تا بیش از 80 درصد بوده است. نتایج برای طول رودخانه شرایط قابل قبولی را برای واحد دشت سر و کوهستان، به ویژه برای آبراهه های رتبه دوم نشان داد. در مناطق مخروط افکنه ها ودشت درجه تناسب کمتری را پیدا کردیم. محاسبه تراکم زهکشی برای کل حوضه نشان داد تناسب مناسبی بین آبراهه های مستخرج به روش مختلف وجود دارد. به نظر می رسد که تفاوت های آشکارموجود در واحدهای ژئومورفولوژیکی جداگانه باعث می شود که ما نتایج کاملا نادرست برای واحد های مخروط افکنه و دشت برای رودخانه های مستخرج از از DEM را ببینیم. بهترین میزان تناسب تراکم زهکشی برای دشت سر در جایی است که شیب سطح متوسط است. در منطقه کوهستانی، تراکم زهکشی برای لایه استخراج شده از تصویر ماهواره ای بیشتر از لایه استخراج شده از لایه توپوگرافی است در حالی که نتایج به دست آمده برای مخروط افکنه ها و مناطق دشت معکوس است. بنابراین است که نتایج فقط برای واحدهای کوهستان ودشت سر استفاده شود. نتیجه ی تراکم زهکشی برای بخش های مخروط افکنه و دشت رودخانه ها شرایط قابل قبول تری تشخیص داده است و برای دشت سر جایی که در آن شیب سطح متوسط است.
کلید واژگان: هیدرولوژی, منطقه آبغه, GIS, مورفومتری, خواف, مدل رقومی ارتفاعIranian Journal of Watershed Management Science and Engineering, Volume:9 Issue: 30, 2015, PP 59 -66GIS users usually use the contour line maps for construction of Digital Elevation Models (DEMs) but the accuracy of these data is not completely obvious in terrain and hydrologic analysis. The aim of this paper is determination of quality and accuracy of drainage network analysis resulted from a DEM which is derived from contour lines map with 1:50000 scale. Study area with 443 squares Km is located in the northeastern of Iran and combined of mountain، hills، pediment، alluvial fans and floodplain. ArcGIS package have been used for manual digitizing of contours and extraction of stream network respectively. We have compared the Extracted networks from TOPODEM (DEM layer) with the one derived from high resolution satellite Images (IRSpan) for assessment the DEM accuracy. For determination of TOPODEM accuracy we took the extracted networks from satellite images as a real stream channels. This is partly because more detailed scale of the satellite images guarantees a good reference map with which to compare the network obtained from the DEM. The comparison process has been done in both raster and vector formats. These comparisons are included morph metric characteristics as river frequency، stream length، stream density and drainage ratio as well as the spatial pattern of the drainage lines، which was evaluated by visual analysis and calculating the differences rate between two networks. Visual study and numerical results showed only a network map which is derived in 50 threshold value is near to the network extracted from satellite images. River order and cell frequencies is been decreasing in higher threshold values. The comparison of the cell and line frequencies presented good agreement for all stream orders but there are large differences for 4، 5 and sixth- order streams. The differences were measured more than 80 percents for 4، 5 and sixth-order Rivers in the study area. it means the distribution of first- order rivers have a big difference with natural drainage patterns caused we were done the extra analyzing in the separate geomorphologic units. the results showed better agreement in the mountainous and hilly parts only for first and second-order streams. The differences for above areas are ranged between 20 to 40 percentages at the first and two river orders. The highest differences were found in the alluvial fan and plain area which is ranged between 60 to more than 80 percents in different orders. The results for river lengths shows satisfied agreement degree for pediment and mountain units especially for second-order Rivers. We found the lower agreement degrees for alluvial fans and plain sectors. The Drainage density calculated for whole basin area shows good agreement between rivers، which extracted by different methods. Obviously، differences appear in separate Geomorphologic units as we can see completely incorrect results for alluvial fan and plain sectors for rivers delineated from DEM. The best agreement of drainage density is been recognized for the pediment where the surface slop is moderate. In the mountain area drainage density for the layer extracted from satellite image is higher than the layer extracted from TOPODEM while the results are inversely for alluvial fans and plain areas. Then it should be better to use the results only for mountain and pediment units. results for alluvial fan and plain sectors for rivers delineated from The best agreement of drainage density is been recognized for pediment where the surface slop is moderateKeywords: Hydrology, Abgheh area, GIS, Morphometry, Khaf, Digital Elevation Model -
عمق برف از جمله معمول ترین عواملی است که برای ارزیابی منابع آب در حوزه های کوهستانی مورد استفاده قرار می گیرد. با توجه به چالش های موجود در اندازه گیری داده های برف سنجی نظیر صعب العبور بودن و عدم دسترسی به تمامی نقاط حوزه همواره بخش قابل توجهی از حوزه فاقد داده های برف سنجی می باشد. این در حالی است که اطلاع از توزیع مکانی عمق برف یکی از اساسی ترین نیازهای حوضه های آبخیز جهت تعیین بیلان آبی به شمار می رود. در این تحقیق کاربرد روش رگرسیون کریجینگ بر مبنای الگوریتم M5 درخت تصمیم برای برآورد توزیع مکانی عمق برف مورد سنجش قرار گرفته است. بدین منظور ابتدا با استفاده از نمونه بردار مدل مونت رز و به طور سیستماتیک به برداشت 206 داده عمق برف در ارتفاعات سخوید یزد اقدام گردید. همچنین30 پارامتر ژئومرفومتری از مدل رقومی ارتفاع و با استفاده از نرم افزار SAGA استخراج شدند. نتایج نشان داد که مهم ترین پارامترهای معرفی شده در الگوریتم M5 درخت تصمیم شامل سطح اساس شبکه زهکشی، قدرت آبراهه، شاخص رطوبتی و ارتفاع از دریا می باشد. نتایج ارزیابی مدل رگرسیون کریجینگ بر اساس معیار ضریب همبستگی (90 درصد) نشان از کارایی بالای مدل می باشد. همچنین روش رگرسیون کریجینگ با توجه به ساده بودن محاسبات و کم هزینه بودن جهت تخمین عمق برف مناسب تشخیص داده شده است.
کلید واژگان: رگرسیون درختی, الگوریتم M5, عمق برف, مدل رقومی ارتفاع, پارامترهای سرزمینSnow depth is the most common parameter used for the assessment of water resources in the mountainous areas. Therefore، knowledge about spatial distribution of snow depth is the substantial knowledge of watershed characteristics. At present research، it was tried to estimate the spatial distribution of snow depth using regression kriging based on M5 model tree. Therefore، location of 216 points was selected systematically، and then snow depth was measured with a Monte - Rose sampler in Yazd-Sakhvid region. Then، 30 terrain parameters were derived from a digital elevation model using SAGA software. Our results indicated that channel network base level، stream power and wetness index were the most important parameters in decision-tree model. The correlation coefficient of 90% confirmed the strong performance of regression kriging model. Moreover، this method is very simple، so it is recommended the regression kriging model is being used to estimate spatial distribution of snow depth in other regions.Keywords: Regression Tree, M5 Algorithm, Snow Depth, DEM, Terrain Parameters -
یاردانگ های منطقه فراخشک لوت یکی از منحصربه فردترین لندفرم های آبی- بادی مناطق بیابانی است. شناخت و پهنه بندی ژئومورفومتریک این یاردانگ ها، با توجه به میسرنبودن بازدیدهای میدانی و دسترسی به منطقه، دقت مطلوبی نخواهد داشت. در این مطالعه یاردانگ های دشت لوت، با توپوگرافی ویژه و خاص، با یکی از روش های شبکه های عصبی مصنوعی با عنوان «الگوریتم خودسازمانده» مطالعه و طبقه بندی شد. نخست 22 پارامتر مورفومتریک نمای اول، نمای دوم، و نمای سوم از مدل رقومی ارتفاعی با اندازه سلول 10 متر بر اساس برنامه نویسی و با کمک برازش سطوح درجه دوم و درجه سوم در نرم افزار مت لب محاسبه و استخراج شد. در مرحله بعد، 7 پارامتر مورفومتریک موثر در طبقه بندی و همین طور تعداد کلاس های بهینه طبقه بندی طی دو مرحله با استفاده از شاخص فاکتور ضریب بهینه و ضریب داویس - بولدین (ضریب دی- بی) تعیین گردید. سپس، از آنالیز حساسیت به منظور تعیین میزان تاثیر هر یک از پارامترهای مورفومتریک ورودی بر روی نتایج استفاده شد. در نهایت، پارامترهای بهینه مورفومتریک با الگوریتم شبکه خودسازمانده طبقه بندی شد و نتایج با استفاده از اطلاعات موجود و نقشه های توپوگرافی مقایسه گردید.
نتایج این تحقیق نشان داد که پارامترهای انحنای سطحی، چرخش، انتگرال ارتفاع سنجی، کل انحنای تجمعی، شیب، انحنای حدی، و متوسط انحنا بهینه ترین پارامترهای مورفومتریک در جدایی یاردانگ ها هستند. همچنین، پارامترهای فوق یاردانگ های لوت را به هفت پهنه تقسیم می کنند؛ این پهنه ها عبارت اند از: دره گردنه ای، گودی بیضوی، کریدور کم شیب، شانه یاردانگ با شیب مقعر، شانه یاردانگ با شیب محدب، راس یاردانگ، و آبراهه کریدور. نتایج تحلیل حساسیت نشان داد که نتایج طبقه بندی به پارامترهای چرخش، متوسط انحنا، و انتگرال ارتفاع سنجی دارای بیشترین حساسیت اند و جفت پارامترهای انتگرال ارتفاع سنجی- انحنای حدی دارای بیشترین قدرت تفکیک کلاس ها هستند. به طور کلی، شبکه خودسازمانده به عنوان یک الگوریتم نظارت نشده شبکه های عصبی مصنوعی در تلفیق پارامترهای مورفومتریک برای آنالیز نیمه اتوماتیک لندفرم های بیابان بسیار کارآمد است.
کلید واژگان: دشت لوت, ژئومورفولوژی کمی, ضریب دی, بی, فاکتور, ضریب بهینه, مدل رقومی ارتفاع, نقشه های خودسازماندهIn this study the land surface in western half of hyper-arid Lut desert، in south east of Iran، which is covered by Yardangs، a worldwide typical landform for Aeolian erosion، were classified by Self Organizing Maps (SOM) method. In the first step by using Digital Elevation Model with 10 m resolution and Matlab software، 22 morphometric parameters were calculated based on derivative of the surface elevation with first، second and third orders. In the second step most affective parameters for classification and the optimum number of classes were found through utilizing Optimum Index Factor and Davies Bouldin Index. Finally SOM classification was performed on seven morphometric parameters to result in seven classes. The results showed that most appropriate parameters in classification of area are plan curvature، rotor، hypsometric Integral، total accumulation curvature، slope steepness، extreme curvature and mean curvature. The study area were divided to seven classes including saddle valley، Concave ellipsoid، Gentle slope corridor، shoulder with concave slope، shoulder with convex slope، ridge، corridor channels. Sensitivity analysis results revealed that the most sensitive parameters are rotor، mean curvature and hypsometric Integral. Also the results of Jeffreys-Matusita Distance illustrated that parameter pair hypsometric integral / extreme curvature has the most ability in separation of classes in this area. Comparison of the separated classes with the landforms on aerial photographs confirms our classification results.Keywords: D, B index, DEM, Lut desert, OIF, quantitative geomorphology, Self Organizing Maps (SOM) -
در این تحقیق با استفاده از یک تصویر ماهواره ای سنجنده TM سال 2009 در مراتع شهرستان بوئین میاندشت استان اصفهان امکان کاربرد «شاخص نشت» (Leakiness Index، LI) در ارزیابی عملکرد مراتع مناطق نیمه استپی بررسی شد. ارزش عددی شاخص مورد محاسبه در چشماندازهای با عملکرد بسیار بالا و پایین به ترتیب بین اعداد صفر و یک متغیر است. در این مطالعه ابتدا حوزه مورد مطالعه به 16 زیرحوزه با استفاده از نقشه DEM مستخرج از نقشه توپوگرافی 1:25000 تقسیم و سپس شاخص نشت بر اساس شاخص گیاهی PD54 در محیط نرم افزار LI V.4 برای هر زیرحوزه محاسبه شد. نتایج نشان داد که میزان شاخص نشت برای زیرحوزه ها بین 04/0 و 2/0 متغیر بوده و برای کل منطقه نیز 08/0 بدست آمد که نشان دهنده عملکرد خوب مراتع حوزه مطالعاتی می باشد. بررسی آماری نشان داد که همبستگی بین شاخص نشت و شاخص گیاهی PD54 معنی دار می باشد (01/0 =α). ارزیابی بهنگام مراتع با استفاده از شاخص نشت با کارآیی بالا در تجزیه و تحلیل عملکرد مراتع کوهستانی، این توانایی را دارد که مدیران مراتع را از بروز تغییرات مثبت و منفی در مراتع آگاه نموده تا بتوانند روش مدیریتی مناسب را بر طبق آن برگزینند.
کلید واژگان: ارزیابی عملکرد مرتع, مدل رقومی ارتفاع, سنجش از دور, شاخص نشتIn this study the performance of the Leakiness Index (LI) for assessing rangeland landscape function has been analyzed using TM 2009 satellite image in semi-steppe rangelands of Boin- Miandasht town, Isfahan province. LI values range from 0 to 1 which indicate non-leaky and leaky landscapes, respectively. In this research, the study area was divided into 16 sub-catchments using DEM map extracted from a 1:25000 topographic map and LI index was then calculated based on the PD54 vegetation index in LI V.4 software environment for each sub-catchment. Results showed that LI value for the whole area was 0.08 which indicates that rangeland functionality in this area is high. LI index varied across the sub-catchments from about 0.04 to more than 0.2 in the region. According to the regression analysis results, the relationships between LI and PD54 index were significant at 99% confidence level. As a result, high performance of LI index in mountainous rangelands of the study area would mean that this index has capability for rangeland function analysis and it can provide useful information for land managers in rehabilitation practices in broad-scale rangeland landscapes.Keywords: Rangeland function assessment, DEM, remote sensing, leakiness index -
شوری و شور شدن خاک یکی از مشکلات رو به افزایش در مناطق خشک و نیمه خشک است. در سال های اخیر استفاده از روش های دورسنجی و سامانه های اطلاعات جغرافیایی (GIS) به منظور تفکیک خاک های شور مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته است؛ زیرا تصاویر دور سنجی دارای پوشش وسیع و یک پارچه با شرایط زمانی یک سان از پدیده ها، موجب صرفه جویی در زمان و هزینه های مطالعه می شود. در این تحقیق تصاویر سنجنده LISS- III از ماهواره هندوستان (IRS) به کار گرفته شد.شاخص BI توانست ضمن تفکیک نواحی با شوری شدید از نواحی غیرشور، جدا کند. شاخص SI نسبت به BI با کیفیت بالاتری نواحی با شوری شدید، خیلی شور و غیرشور را جدا نمود. نتایج طبقه بندی نظارت شده بدون تلفیق با مدل رقومی ارتفاع، دارای دقت کلی 76 درصد، دقت تولید کننده 78 درصد و دقت کار بر 82 در صد بود. در حالی که طبقه بندی نظارت شده نوارهای سنجنده و مدل رقومی ارتفاع دارای دقت کلی 98.1 درصد، دقت تولید کننده 98.28 درصد و دقت کار بر 98.4 در صد شد. علت دقت کم طبقه بندی، پیش از ترکیب داده های سنجنده و مدل رقومی ارتفاع را می توان به تداخل طیفی اراضی شور و شور و مرطوب با اراضی غیر شور (اراضی با 25 تا 65 درصد سنگ ریزه در سطح) نسبت داد؛ اما این دو نوع اراضی دارای موقعیت پستی و بلندی متفاوت بودند، به طوری که اختلاف ارتفاع آن ها معادل 200 متر است. بنابر این با ترکیب مدل رقومی ارتفاع، این دو نوع اراضی و اراضی، که وضعیت مشابهی داشتند، به خوبی از یک دیگر تفکیک شدند.
کلید واژگان: دورسنجی, سامانه اطلاعات جغرافیایی, شاخص روشنایی, شاخص شوری, مدل رقومی ارتفاعSoil salinity is one of the main increasing problems of the world. In the recent years application of remote sensing and GIS techniques in order to assess saline soils is used because they bring about vast uniform coverage of ground phenomena in a short time. The images of LISS III sensor of the Indian satellite (IRS) were used in this research. The Brightness index (BI) could discriminate highly saline soils from non –saline and the salinity index (SI) show high potential to separate very high, high and non- saline soils. Results of supervised classification without combination DEM and remote sensing data have overall accuracy of 76%, producer accuracy of 78% and user's accuracy of 82%. While in supervised classification combination of remotely sensed data and DEM have overall accuracy of 98.1%, producer accuracy of 98.28% and user's accuracy of 98.4%. The reason for low accuracy of the classification, before combination of remote sensing and topographic data, can be explained by highly moist saline soils spectral interference with non-saline soils (soil with 25 to 65% gravels), but these two soils had different topographic condition with 200 meters elevation difference, thus, with combination of the DEM, this kind of area and other areas with similar conditions have been separated from each other.Keywords: Brightness index, DEM, GIS, RS, Salinity index -
از فرآیندهای غالب تخریب خاک در مناطق خشک و نیمه خشک، شور شدن خاک ها است. تحقیق حاضر به منظور ارزیابی قابلیت داده های سنجنده +ETM در شناسایی و تفکیک خاک های شور با استفاده از مطالعات صحرایی و نتایج آزمایشگاهی خاک ها، در دشت قزوین صورت گرفت. در این تحقیق، ابتدا طبقه های طیفی منطقه مورد تحقیق در تصویر استخراج و آنگاه با کمک اطلاعات جانبی و مطالعات صحرایی به طبقه های شوری تبدیل شد و در نهایت نقشه هدایت الکتریکی بدست آمد. نمونه برداری صحرایی با روش نمونه برداری طبقه بندی شده تصادفی انجام گرفت. با استفاده از نقشه خاک موجود، در هر واحد نقشه خاک کمینه یک پروفیل به منظور بررسی تغییرات عمقی شوری مورد مطالعه قرار گرفت. پارامترهای هدایت الکتریکی، pH، +،Mg2+، Ca2+، Na و بافت در نمونه های خاک اندازه گیری و از مدل رقومی ارتفاع، برای افزایش دقت طبقه بندی استفاده شد؛ همچنین شاخص های (NDVI، SVRI، PVI، SAVI، SI، BI، NDSI)، مولفه های اصلی و تبدیل تسلدکپ برای طبقه بندی استفاده شد. برای انتخاب بهترین ترکیب نواری طبقه بندی، شاخص مطلوبیت به کار گرفته شد. نتایج نشان داد الگوریتم بیشینه احتمال، دارای صحت بالاتری از کمینه فاصله از میانگین و Box Classifier است؛ لذا به منظور طبقه بندی، از این الگوریتم استفاده شد؛ همچنین تلفیق مدل رقومی ارتفاع و تمامی نوارهای سنجنده دارای بالاترین صحت بود. از طرفی مشاهده شد نوار حرارتی دقت طبقه بندی را افزایش داده که تاییدکننده نقش موثر این نوار در طبقه بندی خاک های شور است. در بین روش های پردازش تصویر، تبدیل تسلدکپ و شاخص ها دارای صحت بالایی بودند. شاخص های BI و SI، دارای بیش ترین همبستگی با (EC) بوده و بهتر توانستند خاک های شور را از خاک های غیرشور تفکیک کنند. شاخص مطلوبیت دارای صحت کلی کمی بود. پوسته های صاف با رنگ روشن، خصوصا پوسته های بدون درز و شکاف، موجب افزایش بازتاب ها در تمامی نوارهای سنجنده شد؛ به طوری که این اراضی در تصویر دارای بالاترین بازتاب ها بوده و با صحت بالایی از سایر طبقه ها جدا شدند.
کلید واژگان: تبدیل تسلدکپ, تخریب خاک, خاک شور, شاخص شوری, مدل رقومی ارتفاعSalinity is the major factors of soil degradation in semi arid and arid regions. The mainaim of this study was to evaluate the capability of Landsat ETM+ data for soil Salinitymapping in the selected part of the Qazvin plain, an area of arid environment. In thisstudy spectral classes carried out on remotely sensed data and with the help of fieldobservation and soil analysis were regrouped to soil salinity classes to prepare soilsalinity map.. Soil sampling was implemented using stratified random samplingmethod, depending on landscape complexity and homogeneity as well as on therepresentativeness of Landsat ETM+ data. Also in each soil map unit at least one profilewas studied for subsoil salinity variations. Field samples taken by using augur andprofiles were analyzed in laboratory for Na+, Ca2+, Mg2+ cations, as well as soil texture,ECe and pH. We have analyzed the effectiveness of additional data such as digitalelevation model to improve the accuracy of classification. Also NDVI, SRVI, PVI,SAVI, SI, BI and NDSI indices, PCA and Tasseled cap were analyzed. Soil salinity mapof each selected bands produced and with ground truth map crossed. The resultsindicated that combination of DEM with ETM+ bands has highest accuracy. This studyaddressed that thermal band of ETM+ can increase the classification accuracy whichillustrated its effective role to classify the soil salinity. Tasseled cap and other indiceshad almost high accuracy among studied image processing techniques. The SI and BIindices had the highest correlation with EC and could distinguish the saline and nonsaline soils while the optimum index factor had overall low accuracy.Keywords: DEM, Salinity index, Saline soil, Soil degradation, Tasseled cap
نمایش نتایج بیشتر...
نکته
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.