جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "پوشش اراضی" در نشریات گروه "آبخیزداری، بیابان، محیط زیست، مرتع"
تکرار جستجوی کلیدواژه «پوشش اراضی» در نشریات گروه «کشاورزی»-
ذخیره سازی کربن در اکوسیستم های زمینی بخش مهمی از ذخیره سازی جهانی کربن است و نقشی حیاتی در کاهش تغییرات اقلیمی ایفا می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات انواع کاربری/پوشش زمین بر میزان ترسیب کربن خاک و زیتوده گیاهی به عنوان یک خدمت اکوسیستمی مهم در حوزه آبخیز سفیددشت واقع در استان چهارمحال و بختیاری انجام شد. نمونه برداری از خاک و پوشش گیاهی به صورت تصادفی- سیستماتیک انجام شد. بدین منظور در هر کاربری، از 60 پلات 4 مترمربعی جهت جمع آوری خاک، زیتوده گیاهی و لاشبرگ استفاده شد. زیتوده گیاهی به روش اندازه گیری مستقیم نمونه برداری شد. نمونه های خاک نیز از عمق 0-30 سانتی متری و به تعداد 20 نمونه در هر منطقه جمع آوری شد. مقایسه بین مناطق با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون چند دامنه ای دانکن انجام گرفت. نتایج نشان داد در مجموع از منظر ذخیره کربن کل بین مناطق مورد بررسی اختلاف معنی داری وجود دارد. ذخیره کربن کل از بیشترین به کمترین به ترتیب شامل مرتع متراکم (42/46 تن بر هکتار)، مرتع نیمه متراکم (49/38 تن بر هکتار)، اراضی کشاورزی (62/31 تن بر هکتار)، مرتع کم تراکم (12/26 تن بر هکتار) و اراضی بایر (21/17 تن بر هکتار) می باشد. ارزش اقتصادی کل ذخیره کربن در هر هکتار از کاربری های بررسی شده شامل مراتع متراکم، مراتع نیمه متراکم، اراضی کشاورزی، مراتع کم تراکم و اراضی بایر به ترتیب 5446، 4516، 3710 ، 3065 و 2019 دلار تعیین شد. بنابراین می توان نتیجه گیری نمود که اجرای سیاست های مناسب برای جلوگیری و یا به حداقل رساندن تبدیل کاربری های زمینی با ظرفیت ذخیره سازی کربن بالاتر به کاربری هایی که ظرفیت ذخیره سازی کربن کمتری دارند، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
کلید واژگان: اراضی مرتعی, پوشش اراضی, ترسیب کربن, تغییر اقلیم, توزیع کربنCarbon storage in terrestrial ecosystems is an important part of global carbon storage and plays a vital role in mitigating climate change. The purpose of this research is to investigate the effects of different types of land uses/land covers (dense rangelands, semi-dense rangelands, low density rangelands, barren lands and agricultural lands) on the amount of soil carbon and plant biomass sequestration as an important ecosystem service in Sefiddasht watershed in in Chaharmahal va Bakhtiari province. Sampling of soil and vegetation was done randomly and systematically. For this purpose, 60 plots of 4 square meters were used for collecting soil, plant material and litter. Plant biomass was sampled by direct measurement method. Soil samples were also collected from the depth of 0-30 cm and 20 samples in each area. The results showed that there is a significant difference between the investigated regions in terms of total carbon storage. The total carbon storage from the highest to the lowest in order includes dense rangelands (46.42 tons/ha), semi-dense rangelands (38.49 tons/ha), agricultural lands (31.62 tons/ha), low-density rangelands (26.12 tons) per hectare) and barren lands (17.21 tons per hectare). The economic value of the total carbon storage per hectare of the examined uses, including dense rangelands, semi-dense rangelands, agricultural lands, low-dense rangelands, and barren lands, was determined to be $5446, $4516, $3710, $3065, and $2019, respectively. Therefore, it can be concluded that the implementation of appropriate policies to prevent or minimize the conversion of land uses with a higher carbon storage capacity to land uses with a lower carbon storage capacity is of particular importance.
Keywords: Rangelands, Land Cover, Carbon Sequestration, Climate Change, Carbon Distribution -
این مطالعه با هدف ارزیابی تاثیر کاربری جنگل بر متغیرهای فرسایش و رواناب و مقایسه با کاربری های مرتع و کشاورزی در بخشی از حوزه آبخیز مرگ در استان کرمانشاه انجام شد. در ابتدا سه توده جنگلی مشخص و به سه رده تراکمی (کم، متوسط و زیاد) تقسیم و اندازه گیری پارمترهای هیدرولوژیکی در هر توده جنگلی و نیز کاربری های کشاورزی و مرتع با استفاده از دستگاه شبیه ساز باران صورت گرفت. شبیه سازی باران با شدت 83 میلی متر در ساعت، به مدت 24 دقیقه و با 18 تکرار انجام شد. نتایج هیدرولوژیکی در توده های جنگلی نشان داد توده دو (با تراکم متوسط) نسبت به توده یک 6/ 32 درصد و نسبت به توده سه 5 /33 درصد رواناب بیش تری ایجاد کرده است. اما در سایر متغیرها اختلاف معنی دار آماری مشاهده نگردید. هم چنین مقایسه این متغیرها در سه کاربری (جنگل، مرتع و کشاورزی) نشان داد اگرچه مقدار رواناب خروجی از پلات های مستقر در جنگل 5/ 61 درصد بیش تر از کاربری مرتع و 2/ 54 درصد بیش تر از کاربری کشاورزی بوده است، اما مقدار رسوب خروجی از این کرت ها 62 درصد کم تر از کاربری مرتع و 91 درصد کم تر از کاربری کشاورزی بوده است. این کاهش در کاربری مرتع نسبت به کشاورزی 26/ 76 درصد بوده است.
کلید واژگان: پاسخ هیدرولوژیکی, پوشش اراضی, تغییر کاربری, جنگل های زاگرس, شبیه سازی بارانIranian Journal of Watershed Management Science and Engineering, Volume:16 Issue: 58, 2022, PP 42 -52The aim of this study was to evaluate the impact of forest on erosion and runoff variables and compare it with rangeland and agricultural in part of Mereg watershed located in Kermanshah province. At first, three forest mass were identified and divided into three density categories (low, medium and Many), then Soil and hydrological parameters were measured in each forest density area and also in both agricultural and rangeland using a rainfall simulator. Rainfall was run at a rate of 83 mm / h for 24 minutes with 18 repetitions. The hydrological results in forest mass showed that the mass 2 (with medium density) produced 32.6 percent more runoff than the first stand and 33.5 percent more than the third Mass, which could be due to the soil repellency in forest, but no statistically significant difference was observed in other variables. Also, the comparison of the hydrological variables in three land uses (forest, rangeland and agriculture) showed that although the runoff from forest was 61.5 percent more than rangeland and 54.2 percent more than agricultural, however, the amount of sediment output from these plots was 62 percent less than rangeland and 91percent less than agricultural. This decrease in rangeland compared to agriculture was 76.26 percent.
Keywords: Hydrologic response, Land cover, Land use chang, Rainfall simulation, Zagros forest -
یکی از بحران های بوم شناختی (اکولوژیک)، تخریب زیست بوم های دارای نبکا است که پایداری محیط را به خطر انداخته و عوارض منطقه ای و فرامنطقه ای فراوانی مانند افزایش خطر فرسایش بادی را ایجاد می کند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی روند تغییرات مکانی و زمانی پوشش اراضی دارای نبکا در آینده و رسوبات بادی انباشته شده در اطراف گونه های فانروفیت .Salvadora persica L و .Alhaji camelorum L در ناحیه خلیج فارس و عمانی است. به این منظور با بهره گیری از زنجیره مارکوف و با استفاده از تصاویر سنجش از دوری کاربری های موجود، شبیه سازی و روند تغییرات زمانی و مکانی آن بررسی شد. نقشه های پوشش اراضی با استفاده از داده های ماهواره ای لندست و با بهرگیری از روش طبقه بندی نظارت شده حداکثر احتمال برای سال های1380، 1390، 1400 تهیه شد. سپس با استفاده از مدل توامان زنجیره مارکوف و سلول خودکار نقشه پوشش اراضی برای سال های 1410و 1420 پیش بینی شد. نتایج تغییر پوشش اراضی در سال های 1380، 1390 و 1400 نشان داد که پهنه های رسوبی در نبکازارها 9/1047 هکتار کاهش داشته است. نقشه های پیش بینی برای سال های 1410 و 1420 با صحت کلی 91.4 % و ضریب کاپای 0.88 % دارای دقت زیادی هستند. سطح رسوبات نبکازار ها به ترتیب از 8.67 % در سال 1400 به 4.26 % در سال 1410 و 2.09 % در سال 1420 کاهش خواهند داشت. کاهش سطح نبکازارها در گذشته و پیش بینی روند نزولی انباشت رسوب در آینده نشان داد موانع طبیعی که از جابجاشدن رسوبات جلوگیری می کرده اند، تخریب شده و کاهش یافته است.کلید واژگان: پوشش اراضی, زنجیره مارکوف, سلول خودکار, فرسایش بادی, هرمزگانOne of the ecological crises is the degradation of Nebka's ecosystems that threatens environmental stability and causes many regional and trans-regional impacts, such as increasing the risk of wind erosion. The aim of this study was to investigate the trend of spatial and temporal changes in future land cover with Nebka and accumulated erosive sediments around the phanerophyte species Salvadora persica L. and Alhaji camelorum L. in the Persian Gulf and Oman sea. Thus, Markov chain and satellite images were used to simulate the existing land uses, and trend of temporal and spatial changes. Land cover maps were prepared for the years 2001, 2011, and 2021, using Landsat satellite data and applying maximum likelihood supervised classification method. After model evaluation procedures, the land cover maps for 2030 and 2040 were predicted using both Markov chain and automatic cell model. Results of land cover changes in 2001, 2011 and 2021 showed that the areas of Nebka have decreased by 1047.9 ha. Predictive maps for 2031 and 2041 with an overall accuracy of 91.4% and kappa coefficient of 0.88%, have high accuracy. The sediment levels of nebka will decrease from 8.67% in 2021 to 4.26% in 2031 and 2.09% in 2041, respectively. The decrease in the area of nebka in the past and predicting the downward trend of changes in nebka land in the future showed that the natural barriers to the movement of suspended sediment were destroyed and reduced.Keywords: Wind erosion, Forecasting, Changes, Land cover, Hormozgan
-
منطقه حفاظت شده سبز کوه، واقع در زاگرس مرکزی، دارای اکوسیستم ها و چشم اندازهای طبیعی متنوعی بوده و از نظر تنوع اقلیمی، توپوگرافی، رویشگاهی و حیات وحش بسیار غنی است. شواهد گویای این است که طی سال های گذشته، اکوسیستم های سبز کوه همچون سایر اکوسیستم های نیمه خشک ایران، دستخوش تغییراتی در ساختار پوشش گیاهی خود شده اند. سنجش ازدور ماهواره ای همراه با سیستم های اطلاعات جغرافیایی، با تولید داده های چند طیفی و چند زمانه، قادر به تعیین نوع، میزان و محل وقوع تغییرات پوشش گیاهی و کاربری اراضی است. لذا مطالعه حاضر باهدف بررسی تغییرات پوشش سطح زمین طی سه دهه گذشته با استفاده از RS و GIS در منطقه سبز کوه، انجام شده است. بر همین اساس از تصاویر سنجنده های MSS (سال 1354) و ETM+ (سال 1382) و همچنین نقشه های مدل رقومی ارتفاع و شاخص گیاهی به عنوان داده های کمکی، به منظور تهیه نقشه طبقات مختلف پوشش گیاهی شامل کشاورزی، مراتع علفی، اراضی لخت، مراتع بوته ای و درختچه ای و جنگل استفاده شد. در این خصوص، روش نظارت شده حداکثر شباهت و به منظور تعیین تغییرات، روش مقایسه پس از طبقه بندی بکار گرفته شد. محاسبات مربوط نشان داد که در طی چند دهه گذشته، به مساحت اراضی کشاورزی، مراتع بوته ای و جنگل های منطقه افزوده شده ولی از مساحت مراتع علفی و اراضی لخت کاسته شده است.کلید واژگان: پوشش اراضی, سنجش ازدور, بررسی تغییرات, طبقه بندی تصاویر ماهواره ای, سبز کوهSabzkouh protected area, with the variety of natural ecosystems and landscapes, is very rich from the point of diversity in climate, topography, habitats and wildlife that is located in central Zagros. Evidences show that its ecosystems such as other Iranian semiarid natural ecosystems, undergone changes in their vegetation structure over the past years. Obtaining multi-spectral and multi-temporal data via Satellite Remote Sensing (RS) with Geographical Information System (GIS) would be able to identify type, quantity and location of land use/land cover changes. The aim of present study is to detect land cover changes in recent three decades by RS in Sabzkouh region. Therefore, the images of Landsat MSS (1975) and Landsat ETM (2003), Digital Elevation Model (DEM) and Transformed Soil Adjusted Vegetation Index (TSAVI1) were used as ancillary data to obtain land cover maps. These maps were produced by applying supervised maximum likelihood classifier and included five classes namely: agriculture, herbaceous rangeland, shrub and brush rangeland, barren land and forest. To detect changes, Post Classification Comparison approach was used. The net change calculations indicated that were added to shrub and brush rangelands and forest. On the other hand, herbaceous rangeland and barren land have been converted to the other classes.Keywords: land cover, remote sensing, change detection, satellite images classification, Sabzkouh
-
مدیریت منابع طبیعی نیازمند اطلاعات صحیح و به روز است. بنابراین، پایش روند تغییرات می تواند به مدیریت بهینه منابع طبیعی و شناخت دقیق تغییرات منابع کمک بزرگی بنماید. در این مطالعه با استفاده از داده های رقومی سنجنده های MSS(1977) ، TM(1988)، ETM+(2002) و OLI(2014) تغییرات تالاب هامون و پوشش اراضی اطراف آن طی یک دوره 38 ساله (2014-1977) با استفاده از روش مقایسه پس از طبقه بندی (Post Classification) بررسی و نقشه پوشش اراضی سال 2025 با استفاده از زنجیره مارکوف پیش بینی شد. تعین نقشه های پوشش اراضی پس از انجام مراحل پیش پردازش و پردازش تصاویر ماهواره ای، تعیین نمونه های تعلیمی و ارزیابی دقت نقشه ها با استفاده از ضریب کاپا و صحت کلی صورت گرفت. نتایج روند تغییرات تالاب و پوشش اراضی اطراف آن در 38 سال (2014-1977) طی سه دوره نشان داد که دردوره اول و دوم تغییرات تالاب به صورت منفی بود، ولی در دوره سوم تغییرات دارای یک شیب مثبت در جهت احیا شدن تالاب پیش رفته است. همچنین نتایج نشان داد که در طول کل دوره، روند تغییرات تالاب در جهت تخریب آن بوده است. تغییرات پوشش اراضی به این صورت بود که سه کلاس نیزار، اراضی بایر و اراضی شور کاهش مساحت داشته و تنها کلاس پوشش گیاهی افزایش داشت. با توجه به نتایج این تحقیق مشخص می شود که از این مطالعه می توان به عنوان یک الگو برای سایر مطالعات با هدف پایش تغییرات پوشش زمین در مناطق خشک و بیابانی استفاده کرد.کلید واژگان: داده های لندست, پوشش اراضی, تالاب هامون, زنجیره مارکوفNatural resource management is requires update and accurate information. Thus, monitor changes would have help to optimal management of natural resources and accurate recognition of resource changes. In this study, using digital data MSS (1977), TM (1988), ETM (2002) and OLI (2014) studied hamoun wetlands and land cover Its surrounding changes over a period of 38 years (2014-1977) using the comparative after classification method (post classification) and was predicted land cover map for 2025. Land cover mapping was conducted after pre-processing and processing satellite images, creation of training samples and assessing maps accurate was done by coefficient kappa and overall accuracy. Results of wetland changes and its surrounding land cover showed that wetland changes Has been negative in the first and second periods but, changes has been positive and wetland moved forward to revive in the third period. Generally, during the whole period the trend of wetland changes has been destruction. Land cover changes, canebrake, Barren lands classes and Saline Soils reduced and only will increase vegetation class. This study also can be used as a pattern for other studies to predict ecosystem changes in arid regions should be used.Keywords: Landsat data, Land cover, Hamoun, Markov chain
-
منطقه حفاظت شده سبزکوه دارای اکوسیستم های متنوعی بوده، از نظر تنوع اقلیمی و توپوگرافی، رویشگاهی و حیات وحش بسیار غنی است و اکوسیستم های آن همچون سایر اکوسیستم های نیمه خشک ایران، در طی سال های گذشته دستخوش تغییراتی در ساختار پوشش گیاهی خود شده اند. امروزه مدل های زنجیره ای Markov برای پیش بینی کمی این تغییرات، کاربرد گسترده ای در مطالعات اکولوژیکی یافته اند. در این مطالعه از داده های ماهواره ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شد تا با توجه به روند تغییرات در گذشته و به شرط ادامه ی روند فعلی، وضعیت آتی منطقه با استفاده از CA-Markov مورد پیش بینی قرار گیرد. در این مطالعه از تصاویر سنجنده های MSS (سال 1354) و ETM+ (سال 1382) جهت تهیه نقشه پوشش اراضی به روش طبقه بندی حداکثر شباهت بکار گرفته شد. سپس از مدل CA-Markov به منظور پیش بینی تغییرات احتمالی در 15 سال آینده استفاده گردید. محاسبات مربوط به پیش بینی تغییرات نشان داد که به مساحت اراضی کشاورزی، مراتع بوته ای و جنگل های منطقه افزوده شده ولی از مساحت مراتع علفی و اراضی لخت کاسته خواهد شد. نتایج این پیش بینی، ابزاری ارزشمند را در اختیار مدیران و سیاستگذاران منابع طبیعی و محیط زیست قرار می دهد تا با دیدی آگاهانه تر در راستای حفظ این منطقه ارزشمند بکوشند.
کلید واژگان: پوشش اراضی, سنجش از دور, مدل CA, Markov, طبقه بندی تصاویر ماهواره ای, سبزکوهSabzkouh protected area is located in central Zagros. This area, with a variety of natural ecosystems and landscapes, is very rich from the point of diversity of climate, topography, habitats and wildlife. Its ecosystems, like other semi-arid ecosystems of Iran, have undergone changes in their structure in recent years. Nowadays, Markov chain models are widely used in ecological studies to predict these changes quantitatively. For this purpose, satellite images and geographic information system were used to predict the future condition of the region using CA-Markov model. Finally, the land cover map of the region for the next fifteen years (2003-2018) was predicted by CA-Markov model. According to the prediction map, an increase in the area of agricultural lands, shrub/brush rangelands and forests of the region was observed, while the area of forbs rangelands and bare lands decreased. The results of these predictions provide a valuable tool to the managers and policy makers of natural resources and environment.Keywords: Land cover, Remote sensing, Landsat, CA, Markov model, Sabzkouh -
در طول زمان، الگوهای پوشش زمین و به دنبال آن کاربری اراضی دچار تغییر اساسی می شوند و عامل انسانی می تواند بیشترین نقش را در این فرایند ایفا کند. شناسایی این تغییرات می تواند به مدیریت آینده منطقه کمک کند. بر این اساس، هدف اصلی این پژوهش، پایش تغییرات کاربری پوشش اراضی در محدوده استان همدان طی سه دهه اخیر بوده است. بنابراین، تغییرات ایجاد شده در محدوده مطالعه شده، تصاویر سنجنده TM سال 1989، سنجنده ETM سال 2000 ماهواره Landsat و سنجنده LISS3 ماهواره IRS سال 2008 پردازش شد. بعد از اعمال پیش پردازش های لازم، عملیات بارزسازی تصاویر اجرا و با بهره گیری از روش طبقه بندی نظارت شده با الگوریتم حداکثر احتمال، نقشه های موضوعی کاربری پوشش اراضی تهیه شد. این نقشه با روش مقایسه پس از طبقه بندی به صورت زوجی در دوره اول یعنی بین سال های 1368 تا 1379 و دوره دوم بین سال های 1379 تا 1387 مقایسه شد. نتایج نشان دهنده این است که مساحت طبقات کاربری پوشش، اراضی مرتعی و اراضی کوهپایه ای صخره ای طی سه دهه کاهش یافته است و در مقابل پهنه های آبی، اراضی بایر و مناطق مسکونی صنعتی طی این دوره در حال افزایش بوده اند. طبقه درختزارها در دوره اول مطالعه با کاهش و در دوره دوم با افزایش روبه رو بوده اند، اما اراضی کشاورزی طی دوره اول مطالعه با افزایش مساحت و طی دوره دوم مطالعه با کاهش مواجه شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که طی سال های اخیر زیستگاه های حیات وحش در این استان به شدت در معرض نابودی قرار گرفته اند.
کلید واژگان: استان همدان, تصاویر ماهواره ای, روند تغییرات, کاربری, پوشش اراضیDuring the time، land cover and as a result land use patterns go through fundamental changes and human factors can have the most important role in this process. Knowing these changes could be of great help to the future management of this region. According to this، the main purpose of this study is to monitor the land use-cover changes in the Hamedan province area during the three recent decades. Therefore، in order to discover the changes created in the study area، images of TM satellite sensor (1989)، ETM satellite sensor (2000) and LISS3 detector of IRS (2008) were processed. Then after performing needed preprocesses، the enhancements were performed and then by using supervised classification with Maximum likelihood method، land-use cover objective maps were prepared. These maps were compared with the Post classification comparison method in form of a couple in the first period between1989-2000 and the second period between 2008-2009. The results shows that the area of the land use-cover classes، rangelands and plain lands were decreased during the three decades and on the other hand water area، arid and residential-industrial area were increasing during this period. Woodland areas decreased during the first period and increased in the second period. However، farmlands’ area increased during the first period and decreased during the second one.
Keywords: change detection, land use, cover, Hamedan province, satellite images
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.