به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "bakhtiari province" در نشریات گروه "آبخیزداری، بیابان، محیط زیست، مرتع"

تکرار جستجوی کلیدواژه «bakhtiari province» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • حمیدرضا اسدزاده، علی جعفری*، حمزه علی شیرمردی، شکوفه نعمت اللهی
    یکی از معیارهای مهم طراحی شبکه مناطق تحت حفاظت، "معرف بودن، جامعیت و توازن" برای کل تنوع زیستی می باشد. بنابراین برای آگاهی از کیفیت این معیار، شبکه مناطق تحت حفاظت هر کشور یا منطقه، نیازمند ارزیابی کارایی و بازنگری از لحاظ این معیار و در صوت نیاز برنامه ریزی شبکه بهینه از این نظر است. در تحقیق حاضر معرف بودن مناطق چهارگانه استان چهارمحال و بختیاری از نظر تیپ های گیاهی ارزیابی و یک توزیع بهینه برای این مناطق پیشنهاد شده است. بدین منظور ابتدا براساس ارزش نادربودن و تنوع گونه ای برای هر یک از تیپ های گیاهی حداقل درصدی از آن ها که باید در مناطق چهارگانه وجود داشته باشند به عنوان اهداف حفاظتی تعیین شد. با روی هم اندازی نقشه مناطق چهارگانه و نقشه تیپ های گیاهی، وضعیت حفاظت فعلی و تراز حفاظتی (حفاظت کمتر یا بیشتر از حد لازم) آن ها تعیین شد. سپس با استفاده از نرم افزار پشتیبان تصمیم گیری مارکسان شبکه ای از مناطق پیشنهادی که در حداقل مساحت، تا حد ممکن اهداف تعیین شده برای تیپ های گیاهی را برآورده نمایند، مشخص شدند. نتایج نشان داد که از 106 تیپ گیاهی موجود در استان، مناطق چهارگانه موجود، اهداف تعیین شده برای 37 تیپ را تا حدودی برآورده می نمایند. برای برآورده شدن اهداف تعیین شده برای همه تیپ های گیاهی با در نظر گرفتن مناطق چهارگانه موجود در حالت بهینه به 14/47درصد و در حالت جمعی به 30/07درصد از مساحت استان نیاز است. بدون در نظر گرفتن مناطق چهارگانه موجود در حالت بهینه، به 19/086درصد و در حالت جمعی 37 درصد از مساحت استان مورد نیاز است. همچنین نتایج نشان داد که مناطق تحت حفاظت موجود در حالت بهینه 8/5 درصد و در حالت جمعی 12/85درصد با مناطق پیشنهادی همپوشانی دارند. بیشتر مناطق دارای اولویت برای حفاظت در نیمه شرقی استان از شمال تا جنوب واقع شده اند که به علت وجود تیپ های گیاهی کوچک و پراکنده مرتعی در این بخش است که توسط مناطق تحت حفاظت موجود پوشش داده نشده اند.
    کلید واژگان: تیپ های گیاهی, چهارمحال و بختیاری, مارکسان, معرف بودن
    Hamid Reza Asadzadeh, Ali Jafari *, Hamzeh-Ali Shirmardi, Shekoufe Nematollahi
    The most important goal of the protected areas of a country or region is to protect examples of the most valuable elements of biodiversity in this network. Therefore, the network of protected areas usually needs to be evaluated and revised in terms of the criterion of "representativeness" for the total biodiversity and optimization planning in terms of this criterion if need. in the present study, the representativeness of the Chaharmahal and Bakhtiari protected areas network has been evaluated in terms of vegetation types and an optimal distribution has been proposed for these areas. For this purpose, first, based on the rarity and species diversity, a minimum percentage of each type that should be introduced in the protected areas was determined as conservation goals. Then, the current protection status of vegetation types and their protection deficits or excesses were determined by overlaying the maps of protected areas and vegetation types. Using the Marxan, a decision support software, a network of proposed areas that meet the vegetation types conservation goals, as much as possible in the minimum area, were identified. The results showed that determined conservation goals meet only for 37 out of 106 vegetation types by existing protected areas. In order to meet the determined goals for all vegetation types, taking into account the existing protected areas, 14.47% and 30.07% of the total area of ​​the province are needed in the optimal and summed solutions, respectively. Without considering the existing protected areas, 19.086% and 37% of the total area of ​​the province are needed in the optimal and summed solution, respectively. Also, the results showed that the existing and proposed protected areas overlap by 8.5% in the optimal solution and 12.85% in the summed solution. Also, most of the priority areas for protection are located in the eastern half of the province from north to south.
    Keywords: Chaharmahal, Bakhtiari province, marxan, protected areas network, Representativeness
  • محمد نکویی مهر*

    این تحقیق با هدف بررسی تاثیر فیلترهای سنگریزه ای در بهینه سازی نفوذ و افزایش رطوبت خاک باغات دیم تحت شرایط به کارگیری سامانه های جمع آوری آب باران در طی سال های 1397-1392 در استان چهارمحال و بختیاری به اجرا در آمده است. عرصه تحقیق دارای متوسط بارندگی سالانه 300 میلی متر، خاک با بافت لوم رسی سیلتی و میانگین شیب 15 درصد است. برای انجام این پژوهش، سامانه های سطوح آبگیر باران در پنج تیمار، شامل جمع آوری سنگریزه و پوشش گیاهی سامانه با دو حالت دارای فیلتر و بدون فیلتر، عایق نمودن سامانه با دو حالت دارای فیلتر و بدون فیلتر و تیمار شاهد (زمین دست نخورده)، به همراه سه رقم بادام (ربیع، مامایی و شاهرود 21) و در پنج تکرار احداث شدند. رطوبت خاک در اعماق 25، 50 و 75 سانتی متری چاله نهال در هر یک از سامانه ها با استفاده از دستگاه TDR به دقت اندازه گیری و ثبت شد. به منظور مشخص نمودن نقش فیلترها و تعیین تفاوت بین تیمارهای مشابه با اختلاف وجود یا عدم وجود فیلتر سنگریزه ای در آن ها، از آزمون T جفتی در نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد بین تیمارها در حالت های دارای فیلتر و بدون فیلتر از لحاظ درصد رطوبت خاک تفاوت معنی دار وجود دارد. به عبارت دیگر به کارگیری فیلتر سنگریزه ای در چاله کشت نهال، باعث بهینه سازی نفوذ رواناب های استحصال شده به درون خاک، افزایش رطوبت در محل توسعه ریشه درخت و افزایش رشد و نمو آن خواهد شد. بنابراین به کارگیری فیلتر سنگریزه ای در چاله کشت نهال در شرایط به کارگیری سامانه های سطوح آبگیر باران توصیه می شود.

    کلید واژگان: استحصال آب باران, باغات دیم, رطوبت خاک, فیلتر سنگریزه ای, چهارمحال و بختیاری
    Mohammad Nekooeimehr*

    This research has been carried out with the aim of investigating the use of gravelly filters in rainfed gardens on sloping lands in order to optimize infiltration and increase soil moisture storage in the conditions of using micro catchment systems during the years 2013-2018 in Chaharmahal and Bakhtiari province. The research rejoin has an average annual rainfall of 300 mm, soil with silty clay loam texture, and an average slope of 15%. Towards this attempt, micro catchments were made with five different treatments including a removed surface with and without using a gravelly filter, an isolated surface with and without using a gravelly filter, and the control treatment(natural surface), along with three cultivars of almond(Rabie, Mamaei, and Shahroud 21) and were constructed in 5 repetitions. The soil moisture at the depths of 25, 50, and 75 cm of the seedling hole in each of the systems was accurately measured and recorded using a TDR device. In order to determine the role of filters and to determine the difference between similar treatments with the different presence or absence of gravelly filters in them, Paired-Samples T-Test was used in SPSS software. The results showed that there is a significant difference between the treatments with filter and without filter in terms of soil moisture percentage. In other words, using the gravelly filter in the seedling pit will optimize the infiltration of extracted runoff into the soil, increase humidity in the place of tree root development, and increase its growth. Therefore, it is recommended to use the gravelly filter in the seedling pit in the conditions of using rainwater catchment systems.

    Keywords: Rainwater harvesting, rainfed gardens, soil moisture, gravelly filter, Chaharmahal, Bakhtiari province
  • صدیقه السادات حسینی، علی طویلی*، علی اصغر نقی پور برج، شهرام خلیقی سیگارودی

    تغییر اقلیم با تغییر فصل رشد یا تغییر الگو های دمایی که محرک تغییر چرخه حیات است، بر بسیاری از گیاهان و جانوران تاثیر می گذارد. گونه جو پیازدار (Hordeum bulbosum) با پراکندگی زیاد در زاگرس به ویژه زیر اشکوب های جنگل های بلوط غرب در ناحیه رویشی ایران و تورانی، گونه ای مهم برای احیا و اصلاح مراتع است. در این مطالعه اثر تغییر اقلیم بر پراکنش جغرافیایی این گونه در استان چهارمحال و بختیاری واقع در زاگرس مرکزی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، 73 نقطه حضور با استفاده از سیستم موقعیت یاب جهانی (GPS) ثبت و تعداد 11 متغیر محیطی شامل متغیرهای زیست اقلیمی، فیزیوگرافی و کاربری سرزمین در مدل سازی مورد استفاده قرار گرفت. مدل سازی اجماعی شامل مدل شبکه عصبی مصنوعی، روش افزایشی تعمیم یافته، مدل خطی تعمیم یافته، تحلیل ممیزی انعطاف پذیر، جنگل تصادفی و رگرسیون چند متغیره تطبیقی انجام بود که در نهایت قابل اعتمادترین مدل، مدل جنگل تصادفی تعیین شد. همچنین پیش بینی برای سال 2070 بر اساس سه سناریوی افزایش گازهای گلخانه ای SSP126، SSP370 و SSP585 و دو مدل گردش عمومی GFDL-ESM4 و MRI-ESM2-0 انجام شد. نتابچ نشان داد حدود 25 درصد منطقه مورد مطالعه در حال حاضر به عنوان رویشگاه مطلوب گونه شناسایی شده است و موثرترین متغیرها در پراکنش گونه عبارتند از: مجموع بارندگی سالانه، میانگین دمای پربارش ترین سه ماهه متوالی سال و مجموع بارندگی گرم ترین فصل سال. پیش بینی می شود که به واسطه تغییر اقلیم در مدل گردش عمومی GFDL-ESM4، 32/27 درصد (SSP370) تا 31/02درصد (SSP585) و برای مدل MRI-ESM2-0، 26/06درصد (SSP370) تا 31/68درصد (SSP585) در سال 2070 از رویشگاه مطلوب گونه کاسته شود. نقشه های رویشگاه مطلوب امروزی و آینده که در این پژوهش تهیه شده اند، می تواند در تدوین و اجرای برنامه ها و طرح های مدیریتی و حفاظتی گونه مورد مطالعه مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: استان چهارمحال و بختیاری, رویشگاه مطلوب, مدل سازی پراکنش گونه ای, مدل جنگل تصادفی, مدل گردش عمومی
    Sedighe Sadat Hosseini, Ali Tavili *, AliAsghar Naghipoor Borj, Shahram Khalighi Sigaroodi

    Climate change affects many plants and animals by changing the growing season or temperature patterns that stimulate life cycle changes. Hordeum bulbosum is widely distributed in the Zagros region, especially under the storey of western oak forests in the vegetation zone of the Irano-Turanian region, and is considered as an important species for rangeland restoration and improvement. In this study, the effect of climate change on the geographical distribution of this species was assessed in Chaharmahal and Bakhtiari Province, located in central Zagros region. For this purpose, 73 points of presence were recorded using the global positioning system (GPS). In addition,11 environmental variables including bioclimatic, physiographic and landuse variables were used in the modeling process. Ensemble modeling include artificial neural network model, generalized boosting method, generalized linear model, flexible discriminant analysis, random forest and multivariate adaptive regression. Finally, the most reliable model was determined as the random forest model. The final forecast for 2070 is based on three scenarios of increasing greenhouse gases (SSP126, SSP370, and SSP585) as well as two general circulation models 9GFDL-ESM4 and MRI-ESM2-0). Findings showed that 25% of the study area is currently identified as suitable habitat for Hordeum bulbosum, and the most effective variables in species distribution are the Annual precipitation, mean temperature of the wettest quarter, and Total rainfall is the hottest season of the year. It is also predicted that based on GFDL-ESM4 and MRI-ESM2-0 models, 27.32% (SSP370) - 31.02% (SSP585) and 26.06% (SSP370)-31.68% (SSP585) of the suitable habitats will be reduced, respectively, by 2070 due to climate change. The present and future habitat maps prepared in this study can be used for the development and implementation of the given species’ management and conservation plans.

    Keywords: Chaharmahal, Bakhtiari province, Habitat Suitability, Species Distribution Modeling, stochastic forest model, general circulation model
  • سید عبدالرضا موسوی، کریم سلیمانی، فاطمه شکریان*، سیدحسین روشان

    منابع آب زیرزمینی به عنوان یکی از مهم ترین منابع تامین آب مورد نیاز برای بخش های کشاورزی، شرب و صنعت در کشورمان از اهمیت زیادی برخوردار است. فعالیت های کشاورزی سهم بسیار بالایی در برداشت از سفره های آب زیرزمینی را به خود اختصاص داده است، به طوری که امروزه با برداشت بی رویه از این منابع آبخوان ها دچار تغییرات کمی و کیفی شده اند. هدف این مطالعه بررسی اثر خشکسالی هواشناسی بر روی تغییرات آب زیرزمینی در دشت لردگان واقع در استان چهارمحال و بختیاری می باشد. به این منظور ابتدا داده های مربوط به آب های زیرزمینی (20 حلقه چاه پیزومتری) و داده های مربوط به بارش (7 ایستگاه باران سنجی) این دشت از شرکت آب منطقه ای استان  تهیه گردید. سپس با استفاده از آزمون های ران تست و کلوموگروف- اسمیرنوف، همگنی و نرمال بودن داده ها بررسی شد. در ادامه به منظور برآورد شاخص بارش استاندارد (SPI) و شاخص منبع آب زیرزمینی (GRI) به ترتیب از نرم افزار DIP و فرمول نویسی در نرم افزار Excel استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که شاخص منبع آب زیرزمینی (GRI) در اکثر سال ها در طبقه ملایم و متوسط بوده و کمتر شاهد خشکسالی های شدید و بسیار شدید هستیم. همچنین بر اساس شاخص بارندگی استاندارد شده (SPI) بیشتر خشکسالی ها نیز در طبقه ملایم و متوسط بوده است. بنابراین با توجه به دو شاخص SPI و GRI دشت مورد مطالعه خشکسالی هواشناسی و آب های زیرزمینی را تجربه کرده است. نقشه های مکانی خشکسالی هواشناسی و آب زیرزمینی به ترتیب نشان دهنده وقوع خشکسالی در قسمت های مرکزی و شرقی و همچنین شرق و شمال شرق دشت می باشد.

    کلید واژگان: استان چهارمحال و بختیاری, دشت لردگان, خشکسالی هواشناسی, شاخص منبع آب زیرزمینی, منابع آب زیرزمینی
    Sayed Abdoulreza Musavi, Karim Solaimani, Fatemeh Shokrian*, Sayed Hussein Roshun

    drinking and industrial sectors are very emphasis in our country. Agricultural activities have a very high contribution in harvesting of groundwater aquifers. So, today, irregular extraction of these sources caused to decrees the quantitative and qualitative aquifers characteristics. The aim of this study was to investigate the effect of meteorological drought on groundwater quality and quantity in Lordegan plain in Chaharmahal and Bakhtiari province. For this purpose, quantity and quality of groundwater data (20 piezometric wells) and precipitation data (7 rain gauge stations) from the regional water supply company of the Chaharmahal and Bakhtiari province was obtained. Then, using Run-Test and Kolmogorov-Smirnov tests, homogeneity and normality of the data were tested. In the following, the DIP software was used to estimate the standardized precipitation index (SPI). Groundwater Resource Index (GRI) was calculated using Excel formulation software. The results of this study showed that the Groundwater Resource Index (GRI) for most years was mild and moderate, and less severe and very severe droughts. Also, based on the standardized precipitation index (SPI), most droughts were mild to moderate. Thus, according to SPI and GRI indices, the plain experienced meteorological and groundwater droughts. Spatial meteorological and groundwater drought maps indicate that drought has been occurred in central and eastern, also in eastern and northeast part of plain, respectively.

    Keywords: Chaharmahal, Bakhtiari Province, Groundwater Resources, Lordegan Plain, Meteorological Drought, Roundwater Resources Index
  • سید نعیم امامی *، محمد نکویی مهر، زهرا الیاسی

    طرح های آبخیزداری برای حفظ منابع آب وخاک به ‌عنوان سرمایه‌های عظیم کشور و در راستای توسعه و عمران حوزه‌های آبخیز و دستیابی به توسعه پایدار اجرا می‌شوند. موفق‌ترین طرح ‌های آبخیزداری را آن دسته از طرح‌ هایی تشکیل می‌دهند که توانسته‌اند بین اهداف آبخیزداری و نیازهای مردم پلی برقرار ساخته و آن ها را هماهنگ سازند. این مقاله حاصل انجام یک پروژه پژوهشی است که با هدف بررسی و شناخت میزان تمایل آبخیزنشینان به مشارکت در عملیات آبخیزداری و عوامل موثر برآن وهم‌چنین شناخت زمینه‌های جلب مشارکت ساکنین حوزه‌ های آبخیز در فعالیت‌های آبخیزداری بااستفاده‌از ابزارها وشیوه‌های مناسب مشارکتی در حوزه‌ی آبخیز بن از استان چهارمحال وبختیاری به انجام رسید. پژوهش به شیوه ی مشاهده ای - میدانی و با تکمیل پرسش‌نامه از ساکنین حوزه های آبخیز صورت پذیرفته و نتایج اخذشده با استفاده از آمارتوصیفی طبقه بندی شده سپس بااستفاده از رگرسیون خطی و نرم افزارSPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج رگرسیون گام به گام در حوزه آبخیز بن نشان ‌می‌دهد که از بین متغیرهای مختلف فقط دو متغیر میزان آگاهی مردم از فواید و مزایای فعالیت‌های آبخیزداری با ضریب 0/727 و مطابقت فعالیت‌های آبخیزداری با نیازهای روستا با ضریب 0/375 در مدل رگرسیونی باقی ماندند. بنابراین میزان مشارکت آبخیز نشینان ارتباط مستقیمی با تطابق فعالیت های آبخیزداری با نیازهای روستاییان ومیزان آگاهی آن ها از فواید ومزایای پروژه‌های آبخیزداری دارد. تشکیل‌کلاس‌های آموزشی- ترویجی واستفاده ازظرفیت رسانه‌های جمعی به ویژ‌ه صدا جهت آشنایی ساکنین حوزه‌های آبخیز باماهیت وفواید پروژه‌های متنوع آبخیزداری دوگام اساسی در جلب مشارکت آبخیزنشینان و موفقیت پروژه‌های آبخیزداری است.

    کلید واژگان: رگرسیون چندگانه, مشارکت, آبخیزنشینان, استان چهارمحال و بختیاری
    Sayed Naeim emami *, Mohamad Nekooeimehr, Zahra Eliasi

    Watershed management plans are being implemented to maintain water resources as huge resources of the country and in accordance with the development of watersheds and achieving sustainable development. The most successful watershed management plans are those plans that have been able to coordinate the watershed objectives and the needs of the people. Basically, programs that are not popularly supported do not have the capability and enforceability Participation, co-operation and informed and responsible presence of residents of watersheds in promoting different programs and affairs can ensure the sustainable management of watersheds. Current research project was accomplished in order to investigate and understand the residents' willingness to participate in watershed management and its influential factors, as well as to identify areas for attracting the participation of watershed residents in appropriate watershed management activities using appropriate participatory tools and techniques, in the Ben watershed in Chahar Mahal and Bakhtiari province. The research was conducted in a field observation and answer to questionnaire by the residents of the catchment area. The results were analyzed using descriptive statistics and SPSS software. Based on the results, the participation of watersheds is directly related to the adaptation of watershed management activities to the needs of villagers and their knowledge about the benefits of watershed management projects .

    Keywords: Multiple regression, Participation, Watershed management, Watershed residents, Chaharmahal, Bakhtiari Province
  • یعقوب ایران منش*، حسن جهانبازی گوجانی، حمزه علی شیرمردی، شهباز شمس الدینی، محسن حبیبی
    نقش موثر منابع محیط زیستی در ادامه روند توسعه پایدار و حفظ حیات بشر سبب شده تا توجه اقتصاددانان به نقش های غیربازاری این منابع متمرکز شود. اطلاع از میزان منافعی که با تخریب منابع محیطی از دسترس جامعه خارج می شود، انگیزه حفاظت و حمایت از این گنجینه های ارزشمند طبیعی را در جامعه ایجاد می کند. اطلاع و آگاهی از میزان منافع منابع محیط زیستی، نیازمند ارزشگذاری این منابع است. این تحقیق با هدف ارزشگذاری اقتصادی کارکردهای ترسیب کربن، تولید اکسیژن و تولید علوفه در تالاب گندمان با مساحت 980 هکتار با رویکرد مدیریت پایدار انجام شد. بدین منظور، در مناطق معرف سه تیپ گیاهی Juncus inflexsus-Cynodon dactylon، Cyperus longus-Cladium mariscus و Phragmites australis یک ترانسکت 200 متری انداخته و مجموعا تعداد 30 پلات یک مترمربعی به صورت تصادفی منظم در طول ترانسکت ها مستقر گردید. سپس در داخل هر پلات علاوه بر برداشت نمونه خاک، درصد تاج پوشش تمام گونه های گیاهی، لاشبرگ و سنگ و سنگریزه برآورد شد. همچنین زی توده هوایی گیاهان در 50 درصد از پلات ها در فاصله یک سانتیمتر بالاتر از سطح خاک قطع، جمع آوری و خشک گردید. اندوخته کربن گیاه با استفاده از روش احتراق در کوره الکتریکی و کربن آلی خاک با استفاده از روش های والکلی- بلاک اندازه گیری شد. مقدار تولید اکسیژن نیز برمبنای مقدار ماده خشک گیاهی محاسبه گردید. براساس نتایج حاصل از این تحقیق مقدار اندوخته کربن گیاه و خاک و مقدار تولید اکسیژن، به تفکیک تیپ های گیاهی تعیین شد. نتایج نشان داد که میانگین تولید علوفه در تالاب 8/14 تن در هکتار در سال است. همچنین مقدار اندوخته کربن زی توده پوشش گیاهی و اکسیژن تولید شده در کل تالاب گندمان به ترتیب برابر با 9/8 و 4/22 تن در هکتار در سال است. کربن اندوخته شده در خاک تالاب نیز 7/554 تن در هکتار برآورد گردید. بنابراین ارزش اقتصادی تالاب گندمان در هر هکتار در سال برای کارکردهای تولید علوفه، ترسیب کربن گیاهی و تولید اکسیژن به ترتیب 9/72728345، 9,457,140 و 11189600 ریال می باشد. ارزش اقتصادی کربن ذخیره شده در خاک تالاب گندمان نیز 589,424,220 ریال در هکتار به دست آمد.
    کلید واژگان: ارزشگذاری اقتصادی, تنظیم گاز, علوفه, تالاب, گندمان, استان چهارمحال و بختیاری
    Yaghoub Iranmanesh *, Hassan Jahanbazi Gujani, Hamze Ali Shirmardi, Shahbaz Shamsodini, Mohsen Habibi
    The effective role of environmental resources in continuing the process of sustainable development and preservation of human life has led to economists focusing on the non-market roles of these resources. Awareness of the amount of benefits which are exited from the society by destroying environmental resources motivates the protection and support of these valuable natural treasures in the society. Awareness of the benefits of environmental resources requires the valuation of these resources. The aim of this study was to evaluate the economic functions of carbon sequestration, oxygen and forage production in Gandomanwetland with an area of 980 hectares with a sustainable management approach. For this purpose, a 200-meter transect was established in the representative areas of three plant types of Juncus inflexsus-Cynodon dactylon, Cyperus longus-Cladium mariscus, and Phragmites australis, and a total of 30 plots of one square meter were randomly placed along the transects. Then, in each plot, in addition to soil sampling, the percentage of canopy cover of all plant species, litter, rocks, and pebbles was estimated. Also, the aerial biomass of the plants was cut at a distance of one centimeter above the soil surface and then collected and dried in 50% of the plots. Plant carbon storage was measured using the electric furnace method and soil organic carbon was measured using the Walkley-Black method. The amount of oxygen production was also calculated based on the amount of plant dry matter. Based on the results of this research, the amount of carbon stored in the plant biomass and soil and the amount of oxygen production were determined separately by plant types. The results indicated that the annual average forage production was 14.8 tons per hectare. Also, the amount of carbon stock and oxygen produced in the whole Gandman wetland was equal to 8.9 and 22.4 tons per hectare per year, respectively. The carbon stored in the wetland soil was estimated at 554.7 tons per hectare. Therefore, the economic value of Gandman wetland per hectare per year for forage production, carbon sequestration, and oxygen production was 72728345, 9 9457140, and 11189600 Rials, respectively. The economic value of carbon stored in the soil of Gandman wetland was 589,424,220 Rials per hectare.
    Keywords: Economic evaluation, Gas adjustment, forage, wetland, Gandoman, Chaharmahal, Bakhtiari province
  • شهباز شمس الدینی*، سید نعیم امامی، سلیمان بهمنی
    استان چهارمحال و بختیاری با دارا بودن حدود یک درصد مساحت کل کشور، حدود 10 درصد نزولات جوی کشور را به خود اختصاص داده، سرچشمه دو رودخانه مهم یعنی کارون و زاینده رود می باشد. در سال های اخیر، برای مهار و حفظ آب های سطحی و جلوگیری از خارج شدن آن ها از استان، عملیات مختلف آبخیزداری در سطح استان اجرا شده و یا برای اجرای آن ها برنامه ریزی شده است.این پژوهش، با هدف تحلیل عوامل موثر بر میزان مشارکت آبخیزنشینان در عملیات آبخیزداری در حوزه آبخیز منج-بیدله شهرستان لردگان در استان چهارمحال و بختیاری انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات در این مطالعه، پرسش نامه می باشد و اطلاعات گردآوری شده با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی و به کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین متغیر سن، شغل اصلی و میزان تجربه افراد مورد مطالعه در کشاورزی با میزان مشارکت آن ها در فعالیت های آبخیزداری در حوضه، رابطه منفی و غیر معنی داری وجود دارد. همچنین، بین متغیرهای میزان رضایت مندی، انسجام اجتماعی، پایگاه اجتماعی-اقتصادی، عضویت در نهادهای عمومی روستا و استفاده از منابع اطلاعاتی در حوضه مورد بررسی با میزان مشارکت پاسخ گویان در فعالیت های آبخیزداری رابطه ای مثبت و معنی دار در سطح یک درصد وجود دارد. نتایج برآورد رگرسیون چندگانه به روش گام به گام، بیانگر آن است که متغیر میزان آگاهی از اهداف و خصوصیات طرح های آبخیزداری دارای بیشترین نقش در میزان مشارکت افراد مورد مطالعه در فعالیت های آبخیزداری است.
    کلید واژگان: آب سطحی, استان چهارمحال و بختیاری, پایگاه اجتماعی-اقتصادی, پرسش نامه, نرم افزار SPSS
    Shahbaz Shamsoddini *, Sayed Naeim Emami, Solaiman Bahmani
    Chaharmahal and Bakhtiari Province with one percent of total area in Iran, covers 10 percent of total precipitation. Also, Karoon and Zayandehrood rivers are originated from this province. In recent years, the different watershed operations have been performed to control and maintain surface water in the province. This research analyzed effective factors on rural participation in watershed management operations in Monj-Bideleh Basin of Lordegan in Chaharmahal and Bakhtiari Province. Required data were compiled with questionnaire and analyzed with descriptive and inferential statistics in SPSS. The results showed that relationship between age, main gob and experience in agriculture with participation is negative and insignificant. In contrast, the relationship between satisfaction, social versatility, socio-economic situation, membership in public institutes and village, and use of informational resources with participation is positive and significant in one percent. The results of multiple regression estimation in stepwise indicate that knowledge of the objectives and characteristics of the watershed management plan has the highest portion in participation in watershed management activities.
    Keywords: Chaharmahal, Bakhtiari province, questionnaire, Socio-economic situation, SPSS, Surface water
  • شهباز شمس الدینی*، سیدنعیم امامی، سلیمان بهمنی

    شهرستان بروجن با مساحتی بالغ بر 2755 کیلومتر مربع(16 درصد مساحت استان چهارمحال و بختیاری) در فاصله 65 کیلومتری از مرکز استان(شهرکرد) واقع شده است. در سال 1395، این شهرستان 122483 نفر جمعیت را در قالب 36238 خانوار در خود جای داده بود. در سال های اخیر، برای مهار و حفظ آبهای سطحی و استفاده بهینه از آنها، عملیات مختلف آبخیزداری در سطح استان اجرا شده و یا برای اجرای آنها برنامه ریزی شده است. این تحقیق با هدف تحلیل عوامل موثر بر میزان مشارکت آبخیزنشینان در عملیات آبخیزداری در حوزه آبخیز چشمه زینل شهرستان بروجن در استان چهارمحال و بختیاری انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات در این مطالعه، پرسشنامه می باشد و اطلاعات گردآوری شده با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی و به کمک نرم افزار  SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین متغیر سن(0/136-=r) و میزان تجربه افراد مورد مطالعه در کشاورزی(0/032-=r) با میزان مشارکت آنها در فعالیت های آبخیزداری در حوزه، رابطه منفی و غیر معنی داری وجود دارد. همچنین بین متغیرهای میزان انسجام اجتماعی(0/43=r)، پایگاه اجتماعی- اقتصادی(0/57=r)، عضویت در نهادهای عمومی روستا(0/36=r) و استفاده از منابع اطلاعاتی(0/37=r) در حوزه مورد بررسی با میزان مشارکت پاسخگویان در فعالیت های آبخیزداری رابطه ای مثبت و معنی دار در سطح یک درصد وجود دارد. نتایج برآورد رگرسیون چندگانه به روش گام به گام بیانگر آن است که متغیر میزان آگاهی از اهداف و خصوصیات طرح های آبخیزداری دارای بیشترین نقش(0/53) در میزان مشارکت افراد مورد مطالعه در فعالیت های آبخیزداری است.

    کلید واژگان: آبخیزداری, استان چهارمحال و بختیاری, شهرستان بروجن, مشارکت
    Shahbaz Shamsoddini*, Seyed Naiem Emami, Soleiman Bahmani

    Broujen township is located at an area of ​​2755 square kilometers(16 percent of the area of ​​Chaharmahal and Bakhtiari province) 65 kilometers from the province center(Shahrekord). In 2016, this township had 122483 inhabitants in the form of 36,238 households. In recent years, various watershed management activities have been implemented at the provincial level or planned for implementation in order to control and maintain surface water and optimize their use. This research was conducted with the aim of analyzing the factors affecting the participation of rurals in watershed management in Cheshmeh Zainal watershed of Broujen township in Chaharmahal and Bakhtiari province. The data collection tool was a questionnaire and the collected data were analyzed using descriptive statistics and inferential statistics and analyzed by SPSS software. The results show that there is a negative and non-significant relationship between age (r = -0.136) and the experience of people in agriculture(r = -0.032) with their participation in watershed activities. Also, there was a positive and significant relationship between social versatility(r = 0.43), socioeconomic status(r = 0.57), membership in rural public institutions(r = 0.36) and use of information resources(r = 0.37) with respondents' participation in watershed activities at one percent. The results of multi regression analysis in stepwise method indicate that the level of awareness of the goals and characteristics of watershed projects has the highest role(0.53) in the participation rate of the respondents in the watershed management activities.

    Keywords: Broujen, Chaharmahal, Bakhtiari province, Participation, watershed Management
  • محمد نکویی مهر*، محمد روغنی

    این تحقیق به منظور امکان سنجی استقرار درختان مثمر و افزایش تولیدات باغی دیم در اراضی شیب دار، از طریق به کارگیری سامانه های سطوح آبگیر باران به مدت 5 سال در استان چهارمحال و بختیاری به اجرا در آمده است. عرصه تحقیق دارای متوسط بارندگی سالانه 300 میلی متر، خاک با بافت متوسط و شیب محدوده 20% می باشد. پنج تیمار سامانه آبگیر باران، شامل جمع آوری پوشش گیاهی سطح سامانه به همراه به کارگیری فیلتر سنگریزه ای، جمع آوری پوشش گیاهی سطح سامانه بدون به کارگیری فیلتر سنگریزه ای، عایق نمودن سطح سامانه با استفاده از فیلتر سنگریزه ای، عایق نمودن سطح سامانه بدون استفاده از فیلتر سنگریزه ای و تیمار شاهد (زمین دست نخورده) به همراه سه رقم بادام (ربیع، مامایی و شاهرود 21) در 5 تکرار به کار برده شد. در این تحقیق با رفتار سنجی سامانه های سطوح آبگیر، تاثیر آن ها بر رشد و نمو نهال ها از طریق اندازه گیری شاخص های گیاهی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد بین تیمارهای مختلف سطوح آبگیر باران از لحاظ شاخص های مورد بررسی در سطح احتمال یک درصد تفاوت کاملا معنی دار آماری وجود دارد (01/0P<). میانگین هر یک از شاخص های گیاهی در تیمار شاهد از بقیه تیمارها کمتر می باشد و در تیمار سامانه عایق با فیلتر سنگریزه ای به حداکثر خود می رسد به طوری که مقادیر قطر یقه، ارتفاع درخت، سطح تاج پوشش و عملکرد میوه در تیمار عایق با فیلتر سنگریزه ای به ترتیب برابر 5/40 میلی متر، 180 سانتی متر، 45/1 متر مربع و 7/1233 گرم می باشد به عبارت دیگر عایق نمودن سطح سامانه به همراه استفاده از فیلتر سنگریزه ای، باعث تامین قسمتی از آب مورد نیاز درختان شده و به طور قابل ملاحظه ای رشد و نمو درخت و عملکرد میوه را افزایش داده است. بنابراین استفاده از روش استحصال آب باران از طریق پوشش پلاستیک و سنگریزه برای شرایط کشت باغ دیم در اراضی شیب دار مورد توصیه می باشد.

    کلید واژگان: بادام, باغات دامنه ای, سطوح آبگیر باران, فیلتر سنگریزه ای, چهارمحال و بختیاری
    Mohammad Nekooeimehr*, Mohammad Roghani

    Present research has been executed in Chaharmahal va Bakhtiary Province during 5 years in order to develop and establish hillside orchards using rainwater harvesting catchments. The region receives 300 mm of rainfall annually and has a moderate soil texture. Towards this goal, in a rangeland with a slope of 20 percent, microcatchments were made with 5 different treatments including removed surface vegetation with gravelly filter, removed surface vegetation without gravelly filter, isolated surface with gravelly filter, isolated surface without gravelly filter, and natural surface, with 5 replicates and 3 cultivar of almond (Rabi, Mamaei and Shahrood 21). Vegetation indices were measured after cultivation of saplings in the lower part of microcatchments. Statistical analyses show that there is a significant difference between different microcatchments at the 99% confidence level. The results showed that the means of variables are the lowest on the natural surface treatment and the highest in the isolated surface with gravelly filter treatment. The mean value of diameter of stem, height, canopy area, and fruit yield are respectively 40.5 mm, 180 cm, 1.45 m2  and 1233.7 gr in the isolated surface with gravelly filter treatment. Using a system with an isolated surface and a gravelly filter can supply plants’ water needs. So utilization of isolated surfaces with gravelly filters can be recommended in supplying water for hillside orchards in watersheds using rainwater harvesting systems.

    Keywords: Almond, hillside orchards, microcatchment systems, gravelly filter, Chaharmahal, Bakhtiari Province
  • حمزه علی شیرمردی*، آتوسا مجیری، مصطفی سعیدفر، محمدرضا طاطیان، پرویز غلامی
    چرای دام از مراتع می تواند منجر به تغییر ترکیب پوشش گیاهی شود. در این تحقیق اثر چهار شدت مختلف چرایی سنگین، متوسط، سبک و قرق (بدون چرا) بر شاخص های پوشش گیاهی به منظور اصلاح شیوه های مدیریتی و برنامه ریزی مناسب جهت بهره برداری پایدار از مراتع در منطقه کرسنک و بارده استان چهارمحال و بختیاری مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور نمونه برداری از پوشش گیاهی به صورت ثبت درصد تاج پوشش گونه های گیاهی در شدت های مختلف چرایی انجام گردید. در این تحقیق از روش آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون تی و آنالیز تطبیقی متعارفی جهت بررسی تغییرات پوشش گیاهی استفاده شد. نتایج نشان داد گونه هایی مانند Agropyron repens، Bromus tomentellus، Astragalus effusus و Poa bulbosa حضور بیشتری در قرق و شدت چرای سبک داشتند. گونه های Boissiera squarrosa، Echinops leiopolyceras،Sisymbrium irio و Euphorbia heteradeniaحضور بیشتری در شدت چرای سنگین داشتند. با توجه به آسیب دیدن پوشش گیاهی و کاهش گونه های خوشخوراک در اثر فشار چرای دام، بهره برداری از مرتع در حد چرای متوسط توصیه می گردد
    کلید واژگان: پوشش گیاهی, ترکیب گیاهی, شدت چرا, کرسنک و بارده, چهارمحال و بختیاری
    Hamzeh Ali Shirmardi*, Atosa Mojiri, Mostafa Saeedfar, Mohamadreza Tatian, Parviz Gholami
    Livestock grazing can lead to changes in plant composition. In this study, the effect of four grazing intensities including heavy, moderate, light and no grazing (exclosure) were studied on vegetation indices in order to improve management practices and proper planning for sustainable use of rangelands in Karsanak and Bardeh area in Chaharmahal & Bakhtiari province of Iran. Therefore, vegetation sampling was done to record canopy cover percentage and vegetation composition under four grazing intensities. Data were analyzed by one-way ANOVA, t-test,andordination method (CCA) to assess vegetation changes under different grazing intensities. Results showed that plant species such as Agropyron repens, Bromus tomentellus, Astragalus effuses and Poa bulbosa were more found in exclosure and light grazing area.The major species found in heavy grazing area were Boissiera squarrosa, Echinops leiopolyceras, Sisymbrium irio and Euphorbia heteradenia. Due to the vegetation damage and reduction of palatable species, a moderate grazing is recommended in the study rangeland.
    Keywords: Vegetation cover, Plant composition, Grazing intensity, Karsanak, Bardeh, Chaharmahal, Bakhtiari province
  • روان بخش رئیسیان*، جهانگیر پرهمت
    در طی سال های اخیر نه تنها میزان کل بارندگی کاهش یافته است بلکه سهم بارش برف از بارندگی سالانه نیز کاهش یافته است. در عوض تعداد بارش های با مقادیر کم نسبت به بارش های با مقادیر زیادتر افزایش یافته است. این شرایط، افزایش میزان تبخیر از سطح خاک و کاهش حجم آب های نفوذ یافته به درون خاک را به همراه دارد. برف به واسطه سفیدی رنگ و بازتابش نور خورشید، گرمای کمی از نور خورشید جذب می کند از این رو می تواند تا مدت زیادی بر روی زمین باقی مانده و سطح زمین را در برابر تبخیر محافظت کند. برف به دلیل ماندگاری بر روی سطح خاک، ذوب تدریجی و نفوذ آب حاصل از آن به خاک، از نظر میزان آب قابل استحصال اثر بخشی بیش تری نسبت به باران دارد. با توجه به امکان استحصال و بهره برداری از آب حاصل از برف، لازم است که برای مصارف گوناگون روش های متناسب، مفید و موثر مورد بررسی، شناسایی و معرفی گردند. برف در زمان بارش به صورت تقریبا یکنواخت در هر منطقه بر روی زمین قرار می گیرد. اما اگر توده برف از چسبندگی کافی برخوردار نباشد، ذرات آن توسط جریان وزش باد از جای خود کنده شده و توسط باد حمل و در نهایت در نقاط دیگری ترسیب و انباشته می شود. برف تازه معمولا فاقد چسبندگی کافی است، از این رو به راحتی توسط وزش باد حمل و جابجا می گردد. محل ترسیب و تجمیع برف های جابجا شده، در امکان و چگونگی استحصال آب آن تاثیرگذار است. اگر محل ترسیب برف هدفمند انتخاب شود و یا آن که به طبیعت دیکته گردد می توان از آب حاصل از آن بهره برداری بیش تری به عمل آورد. با اجرای پژوهشی در محدوده گردنه چرای واقع در استان چهار محال و بختیاری، وضعیت میزان انباشت و ذوب برف به مدت 6 سال مورد بررسی قرار گرفت. طی این تحقیق نتایج و تجربیات ارزشمندی به دست آمد. در این مقاله روش های تله اندازی، ترسیب و تجمیع برف و موارد استفاده از آب حاصل از ذوب برف که ماحصل تجربیات اجرای طرح فوق الذکر می باشد ارائه خواهد شد.
    کلید واژگان: ذوب برف, تله اندازی, چهارمحال و بختیاری, برف انباشت, ظرفیت نگهداشت
    R. Raeisyan*, J. Porhemmat
    In recent years not only the total amount of precipitation decreased but also the proportion of the annual precipitation toward to snowfall has decreased. Instead, the precipitation with low amounts has been increasing than the precipitation with more amounts. These conditions increase the rate of evaporation from the soil surface and reduce the amount of water penetration into the soil. Snow due to white color and reflection of sunlight adsorbed lot of sun heat and therefore it can be protected amongst surface evaporation. Snow also as cover layering on the ground surface and gradually melting and consequently infiltrating in to the soil, is more effective than rain. Due to the possibility of harvesting and utilization of water from snow, be fit for investigating, identifying and using a variety of useful and effective methods of harvesting the snow melt water. Precipitation of snow on the ground sits almost uniform in each region. But if snow mass do not have enough adhesions that particles detach and transport by wind flow and finally accumulate at rest places. Fresh snow usually lacks adequate adhesion is therefore easily to transported by windfows. Places of deposition and accumulation the snow particles have more affected on possibility and water harvesting methods. If the position of deposition snow particles select well, can harvest more water. Toward to implementation of the project aimed to investigate the rate of accumulation and snowmelt in the cervix, Chari located in Chahar-Mahal and Bakhtiari Province which studied for 6 years. Valuable results and experiences has been obtained from mentioned project. In this paper method of trapping, snow deposition and accumulation and structures of using the water obtained from snow melt is presented.
    Keywords: Chahar-Mahal, Bakhtiari Province, Snow Accumulation, Snow Melt, Storage Capacity, Trapping
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال