جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "litter" در نشریات گروه "آبخیزداری، بیابان، محیط زیست، مرتع"
تکرار جستجوی کلیدواژه «litter» در نشریات گروه «کشاورزی»-
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر مالچ های پلیمری و مالچ گیاهی بر برخی خصوصیات فیزیکی خاک انجام شد. بدین منظور اثر سه نوع پلیمر مصنوعی، پلیمر طبیعی و پلیمر طبیعی- مصنوعی به همراه مالچ گیاهی (لاشبرگ) بر برخی خصوصیات فیزیکی خاک در دو عمق (5-0 سانتی متر و 30-5 سانتی متر) در دو دوره زمانی (یک هفته و 6 ماه پس از پاشش مالچ ها) در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفت. کرت های آزمایشی 10*10 متر انتخاب و مالچها 2 سانتیمتر سطح خاک را در هر کرت پوشش دادند. نتایج نشان داد که استفاده از مالچ ها در هفته اول پاشش، بر روی وزن مخصوص ظاهری (6/3% افزایش در پلیمر مصنوعی)، تخلخل (01/6% افزایش در پلیمر مصنوعی)، دما (52/2% افزایش در مالچ گیاهی و 85/1% کاهش در پلیمر طبیعی) و رطوبت (4/17% افزایش در پلیمر مصنوعی) در لایه 5-0 سانتی متری، همچنین درصد رطوبت خاک (67/16% افزایش در پلیمر مصنوعی) در لایه 30-5 سانتی متری تاثیرگذار بود، شش ماه پس از شروع آزمایش نیز مالچ های به کار گرفته شده در وزن مخصوص ظاهری (81/4% کاهش در پلیمر مصنوعی عمق اول/ 12/2% کاهش در پلیمر مصنوعی عمق دوم)، تخلخل (23/8% افزایش در پلیمر مصنوعی عمق اول/ 12/4% افزایش در پلیمر طبیعی- مصنوعی عمق دوم) و درصد رطوبت (53/103% افزایش در پلیمر طبیعی- مصنوعی عمق اول/ 6/48% افزایش در پلیمر طبیعی- مصنوعی عمق دوم) هر دو عمق خاک، همچنین هدایت الکتریکی عمق اول (23/6% کاهش در پلیمر طبیعی- مصنوعی) اختلاف معنی داری نسبت به شاهد ایجاد کردند.
کلید واژگان: رزین آکریلیک, سلولز بهینه شده, لاشبرگ, تخلخل, درصد رطوبت خاک, دمای خاکThis study was conducted to evaluate the effect of polymer mulches and plant mulch on some soil physical properties. For this purpose, effects of synthetic polymer, natural polymer, natural - synthetic polymer, and litter, On some physical properties of soil at two depths (0-5 cm and 5-30 cm) and two time periods in a completely randomized design with four replications was studied. 10*10 meter experimental plots were considered and mulches covered 2 cm of the soil surface in each plot. The results showed that the use of mulches in the first week of applying, affected the bulk density (3.6% increase in synthetic polymer), porosity (6.01% increase in synthetic polymer), temperature (2.52% increase in litter and 1.85 decrease in natural polymer) and humidity (16.67% increase in synthetic polymer) at the layer of 0-5 cm, Soil moisture (16.67% increase in synthetic polymer) was also affected at the depth of 5-30 cm. Six months after the experiment began, mulches were applied, made a significant difference compared to control in the bulk density (4.81% and 2.12% decrease in synthetic polymer for 1st and 2nd layers respectively), porosity (8.23% increase in synthetic polymer for 1st layer and 4.12% increase in natural - synthetic polymer for 2nd layer) and moisture content of both surface and beneath soil (103.53% and 48.6% increase in natural - synthetic polymer for 1st and 2nd layers respectively), also the electrical conductivity of the first depth of soil (6.23% decrease in natural - synthetic polymer) was affected.
Keywords: acrylic resins, modified cellulose, litter, Porosity, Soil moisture, Soil temperature -
یکی از عوامل مهم در تعیین ساختار و ترکیب جوامع گیاهی به ویژه در مراتع خشک و نیمه خشک، آتش سوزی می باشد. این مطالعه با هدف بررسی اثر آتش سوزی بر پویایی پوشش گیاهی در مراتع نیمه استپی زاگرس مرکزی انجام شد. نمونه برداری پوشش گیاهی به روش تصادفی طبقه بندی شده و در 6 سایت حریق شامل آتش سوزی یکساله و 5 ساله انجام شد. در هر سایت مرتعی، تعداد 20 پلات 4 متر مربعی مستقر شد که 10 پلات در منطقه حریق و 10 پلات در منطقه شاهد اجرا شد. گونه های موجود در داخل هر پلات و درصد تاج پوشش هر یک از این گونه ها به طور دقیق ثبت گردید. جهت مقایسه هر کدام از متغیرهای مربوط به پوشش گیاهی از تجزیه واریانس یک طرفه و آزمون توکی استفاده شد. نتایج نشان داد که آتش سوزی باعث کاهش پوشش گیاهی، لاشبرگ و افزایش معنی دار سطح خاک لخت در منطقه گردید. ترکیب گونه ای پوشش گیاهی با گذشت یک دوره 5 ساله از آتش سوزی به منطقه شاهد (نسوخته) نزدیک شد. آتش سوزی باعث کاهش درصد سهم شکل رویشی بوته ای و افزایش سهم اشکال رویشی گراس چندساله، گراس یکساله و پهن برگ یکساله در منطقه شد. در اثر آتش سوزی، سهم شکل زیستی کامفیت افزایش، و شکل های زیستی همی کریپتوفیت ها، تروفیت ها و ژئوفیت ها کاهش یافت. همچنین آتش سوزی باعث افزایش سهم گونه های با خوشخوراکی زیاد و متوسط (کلاس I و II) و کاهش سهم گیاهان کلاس III گردید. بر اساس نتایج این مطالعه می توان نتیجه گیری نمود که آتش سوزی باعث کاهش لاشبرگ و افزایش خاک لخت شده و در پی آن فرسایش خاک تشدید یافته و این نکته در مدیریت مرتع باید مد نظر قرار گیرد.
کلید واژگان: زاگرس مرکزی, اشکال زیستی, اشکال رویشی, خوش خوراکی, لاشبرگ, آتش سوزی مراتعFire is one of the most important influencing factors on the structure and composition of plant communities, especially in arid and semiarid rangelands. This study was designed to investigate the role of fire on vegetation dynamics in semi-steppe rangelands of Central Zagros. A stratified random sampling was used to collect the data from six sites with one and five years after the last fire. At each rangeland site, 20 plots with four square area meters, 10 plots in the burned sites and 10 plots in the control sites, were used. The cover percentage of each species was accurately recorded. A one-way analysis of variance and Tukey's test were used to compare each of the variables. The results showed that the fire significantly reduced the vegetation cover and litter, and increased the bare soil surface in the region. The composition of the fire region was close to the control area after a period of five years. The fire caused a decrease in the percentage of shrubs and an increase in the proportion of perennial grasses, annual grasses, and annual forbs in the region. The fire also changed the vegetation composition of rangelands, so that the proportion of hemicryptophytes, therophytes, and geophytes were decreased while chamaephytes increased. Fire also increased the proportion of high and moderate palatable species (class I and II) and reduced the proportion of class III species. Based on the results of this study, it can be concluded that the fire reduces litter and increases the bare soil; consequently, the soil erosion is exacerbated, hence this should be considered in rangeland management. Overall, uncontrolled fires in the semi-arid regions of the country will not lead to the restoration of vegetation cover.
Keywords: central Zagros, life form, Growth form, Palatability, Litter, Rangelands fire -
مجله مراتع، سال پنجم شماره 2 (Spring 2015)، صص 139 -153Plant litter is an important factor for soil conservation and sustainability that could modify soil chemical properties and increase the plant biomass production. The aim of this research was to compare plant litter chemical composition and its effects on soil properties in three species including Hordeum bulbosum, Poa bulbosa, Bromus tectorum. First, soil samples were taken in the depth of 0-30 cm and litter samples were collected from soil surface based on a random-systemic method using three 200m transects. Then, samples of dried plants of current and previous years were taken from 1 m2 plots. The soil samples under the plants and bare soil (as control) were also taken at the depth of 0-30 cm. Finally, the chemical composition of litter and physical and chemical properties of soils were analyzed. Results showed significant differences between species in terms of potassium (K), carbon (C), nitrogen (N) and carbon to nitrogen (C/N) ratio (P<0.01). There were also significant differences between litter and soil for chemical elements (P<0.01). The litter of species generally had higher values of all the chemical elements than soil elements except for the phosphorus (P). Hordeum bulbosum had higher values of P and C/N ratio in litter (3.23 ppm, 43.01, respectively) and higher values of P and K in the soil (10.8ppm, 400 ppm, respectively). Bromus tectorum had higher values of C and K in litter (44.88%, 1120 ppm, respectively) and higher values of C and N in the soil (1.53%, 0.50%, respectively) and Poa bulbosa had higher values of N in litter (1.53%) and lower values of C/N ratio in the soil (8.7). It was concluded that Poa bulbosa due to lower values of C/N ratio had higher litter quality than two other species for soil fertility.Keywords: Litter, Chemical composition, Soil properties, Hordeum bulbosum, Poa bulbosa, Bromus tectorum
-
به منظور بررسی اثر اجرای طرح های مرتع داری بر درصد تاج پوشش گیاهی، تولید، درصد لاشبرگ و تراکم زادآوری گیاهان در مراتع شهرستان سمیرم استان اصفهان از بین سامان های عرفی شهرستان 54 عرف انتخاب گردید که 29 عرف دارای طرح مرتع داری و 25 عرف بدون طرح بود. اجرای طرح های مرتع داری در این منطقه کاهش معنی دار میزان دام گذاری را به دنبال داشته است که خود عامل موثر بر تغییرات پوشش گیاهی می باشد. نتایج نشان داد که اختلاف بین میانگین پوشش، تولید و تراکم زادآوری کل گیاهان در مراتع دارای طرح و بدون طرح، در سطح خطای 5 درصد معنی دار نبوده است، اما پوشش، تولید و تراکم زادآوری گیاهان کلاس I و پوشش و تولید گندمیان چند ساله در مراتع دارای طرح، بطور معنی داری بیشتر از مراتع بدون طرح بوده است. همین نتیجه در مورد درصد لاشبرگ نیز صادق است. این تغییرات ترکیب پوشش گیاهی، ناشی از تاثیر کنترل شدت و زمان چرا بر رقابت بین گیاهان خوشخوراک و چند ساله با گیاهان مهاجم و یکساله می باشد. همچنین افزایش درصد لاشبرگ، در مراتع دارای طرح، ناشی از کاهش لگدکوب شدن بقایای گیاهی و جابجایی کمتر آنهاست، که خود به بهبود شرایط رطوبتی و پایداری خاک منطقه و تقویت پوشش گیاهی کمک نموده است.
کلید واژگان: تاج پوشش, زادآوری, تولید, لاشبرگ, طرح مرتع داری, سمیرمIn order to investigate the effects of range management plans on cover, production, litter, and regeneration of plants in Semirum rangelands, 54 sites including 29 with plan and 25 without plan were selected. The implementation of range management plans resulted in the decrease of stocking rate, affecting the improvement of vegetation. According to the obtained results, no significant differences were found for the mean total cover, production and number of seedlings between two managements (P<0.05), while in the sites with plan, the cover, production and number of seedlings of class 1 plants, and cover and production of perennial grasses were significantly more than those of the sites without plan. This result was also true in the case of litter. These variations in plant composition were due to the impact of controlling the intensity and timing of grazing on the competition between palatable and perennial species with invasive and annual ones.Keywords: Range management plan, canopy cover, production, litter, regeneration, Semirom -
هدف از این پژوهش مقایسه میزان عناصر نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کرین، ماده آلی، نسبت کربن به نیتروژن و همچنین ADF در لاشبرگ و اندام هوایی دوگونه مرتعی tomentellus Bromus و Astragalus ammodendron است. پس از شناسایی رویشگاه های این دوگونه در منطقه شازند اراک، در انتهای فصل رویش (تابستان) نمونه برداری در مناطق معرف هر رویشگاه به روش تصادفی سیستماتیک انجام شد. به طوریکه برای بررسی ویژگی های گونه مورد مطالعه در امتداد 4 ترانسکت تعداد 10 پلات مستقر گردید. پس از بررسی داده ها، تجزیه و تحلیل آنها با استفاده از آزمون های تجزیه واریانس و آزمونt مستقل انجام شد. مقایسه اندام هوایی و لاشبرگ گونه های مورد مطالعه نشان می دهد که بین مقدار ماده آلی، کربن و ADF در اندام هوایی و لاشبرگ دو گونه اختلاف معنی داری وجود دارد و از لحاظ کمی تقریبا مقدار نیتروژن، کربن ،ماده آلی،فسفر و نسبت کربن به نیتروژن در لاشبرگ دوگونه بیش از اندام هوایی می باشد ولی مقدار عنصر پتاسیم در اندام هوایی این دو گونه بیش از مقدار آن در لاشبرگ می باشد. ولی درکل گونه Astragalus ammodendron از مقدار کربن به نیتروژن کمتری نسبت به گونه دیگر برخوردار است و به همین دلیل از لحاظ کیفیت لاشبرگ و اندام هوایی و همچنین اصلاح خاک بهتر می باشد.کلید واژگان: لاشبرگ, اندام هوایی, شازند, tomentellus Bromus و Astragalus ammodendron (گون)After identification of the species site in Shazand, Arak, samples of aerial parts and litter were ýcollected randomly and systematically in the known sites at the end of the growing season ýý(summer) so that for analyzing the features of these species, 10 plots were installed along 4 ýtransects. After data gathering, they were analyzed by the independent T. test and the variance ýanalysis test. The Comparison of the aerial parts and the litter in the range species, analyzed in ýthis study, showed that there was a signification difference between OM, C & ADF ratios in the ýaerial parts and the litter of these species. Quantitatively, the amount of N, C, OM, P, C/N in the ýlitter was more than the aerial parts, whereas, the amount of k in the aerial parts was more than ýthe litter. As a whole, in Astragalus ammodendron, the ratio of C to N was the least among the ýother species, so the quality of its litter, aerial parts, and soil amendment was much better.ýKeywords: litter, aerial parts, Shazand, Astragalus ammodendron, Bromus tomentellus?
-
فلز کروم، به دلیل کاربرد گسترده در صنعت، آلاینده ای جدی برای محیطزیست شناخته شده است. گیاه پالایی روشی کارا، اقتصادی و سازگار به لحاظ زیستی برای پالایش خاک های آلوده است. تحقیق حاضر با هدف بررسیتوانایی استخراج فلز کروم (VI) از خاک آلوده با قلمه های ریشه دار یک ساله سپیدار و در حضور کوکوپیت، خاکبرگ و پیت ماس به مثابه مواد آلی اجرا شد. سه بستر کاشت بهبودیافته (خاک و کوکوپیت، خاک و خاکبرگ، خاک و پیت ماس) با استفاده از مواد آلی مذکور و یک بستر خاک (به مثابه شاهد) تهیه شد. چهار غلظت فلز کروم (VI) شامل صفر، 50، 100 و 150 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت نمک دی کرومات پتاسیم به بسترهای کاشت اضافه شد. در پایان فصل رویش، نمونه ها هضم شدند و مقدار فلز کروم در اندام های گیاهی (ریشه، ساقه و برگ) اندازه گیری شد. بسترهای کاشت بهبودیافته توانستند مقدار جذب کل فلز کروم توسط گیاه را در مقایسه با بستر کاشت شاهد تا نزدیک به دو برابر ارتقا دهند. بیشترین و کمترین مقدار جذب کل (64/54 و 81/2 μg gr-1) به ترتیب در حضور کوکوپیت در سطح آلودگی 100 میلی گرم بر کیلوگرم و خاک در سطح آلودگی صفر مشاهده شد. استفاده از کلات کننده های شیمیایی در جهت افزایش حلالیت فلزات و ارتقای کارایی گیاه پالایی آثار زیست محیطی متعددی به همراه دارد. نتیجه تحقیق حاضر به مثابه یافته ای سازگار با طبیعت می تواند برای کمک به فرآیند گیاه پالایی مطرح باشد.
کلید واژگان: آلاینده, پیت ماس, خاکبرگ, دی کرومات پتاسیم, کوکوپیتDue to its wide industrial use، chromium is considered as a serious environmental pollutant. Phytoremediation is an effective، economical and biocompatible method for remediation of contaminated soils. The present study is an attempt to assess the capability of Populus alba L.، for the phytoextraction of Cr from a polluted loamy soil added with either cocopeat، litter and peatmoss as organic matter. Three amended substrates (soil and cocopeat، soil and litter، soil and peatmoss) using mentioned organic matter and one soil substrate (as control) were prepared. Four concentrations of Cr (VI) including 0، 50، 100 and 150 mg kg-1 (were spiked as potassium dichromate) were added to substrates. At the end of growing season، the samples were digested and the contents of Cr in plant tissues (root، shoot and leaf) were measured. Maximum and minimum total uptake (54. 64 µg plant-1 and 2. 81 µg plant-1) were observed in presence of cocopeat at 100 mg kg-1 and soil at 0 mg kg-1 respectively. Amended substrates were able to enhance the total uptake of Cr by plants nearly two times more than that occurred in control substrate. Using chemical chelators in order to increase metal solubility and enhance phytoremediation efficiency led to increase environmental impacts. The result of the present study as an environmental friendly approach may have a potential use to assist phytoremediation process.Keywords: cocopeat, litter, peatmoss, pollutant, potassium dichromate -
دی اکسیدکربن یکی از مهم ترین گازهای گل خانه ای است که در دهه های اخیر افزایش مقدار آن در اتمسفر سبب گرم شدن هوای کره زمین شده است. گرم شدن هوا اثرات مخربی بر محیط و اکوسیستم های طبیعی دارد. اکوسیستم های مرتعی ایران و سراسر جهان می توانند از طریق ذخیره کربن در بیوماس و مواد آلی خاک، به تعدیل افزایش دی اکسید کربن در اتمسفر کمک کنند. گون زارهای ایران با وسعت 17 میلیون هکتار، معادل 10 درصد کل اراضی کشور را دربرگرفته اند و سهم بالایی در ترسیب کربن دارند. به منظور بررسی نقش و پتانسیل گون زارها در ترسیب کربن، یک منطقه ی معرف از تیپ گیاهی Agropyron tauri - Astragalus brachycalex در مرتع گلستان کوه خوانسار انتخاب شد و مقادیر کربن در بیوماس هوایی و زیرزمینی، لاشبرگ و خاک در آن محاسبه گردید. نتایج نشان داد که کل کربن ترسیب شده در واحد سطح، 90/94 تن در هکتار بود و 66/94 درصد از کل ترسیب کربن را کربن آلی خاک تشکیل می داد. نتایج توزیع کربن بیوماس کل نشان داد که ذخیره کربن در بیوماس اندام های هوایی، بیش از ریشه ها بود. نتایج تجزیه همبستگی و رگرسیون گام به گام نشان داد که ترسیب کربن با ارتفاع و حجم بوته های گون، بیوماس هوایی، بیوماس زیرزمینی، بیوماس کل، مقدار لاشبرگ و کربن آلی خاک رابطه ی مثبت و معنی داری دارد. به طورکلی می توان چنین نتیجه گیری کرد که گون زارهای قابلیت بالایی در ترسیب کربن دارند و خاک مهم ترین مخزن کربن آلی در گون زارها است.
کلید واژگان: ترسیب کربن, کربن آلی خاک, بیوماس, لاشبرگ, مراتع گون زار, گلستان کوه خوانسارIn last decades، CO2 has become one of the most important glasshouse gases in which increased its concentrations in atmosphere and followed by global warming. The global warming may have negative impacts on the environment and natural ecosystems. Leniency of decreasing atmospheric carbon dioxide concentrations could be possible via carbon sequestration in biomass and soil organic matter of rangelands ecosystems in Iran and all around the world. Astragalus rangelands covering about 17 million hectare (10%) of Iran territory so could play much important role in carbon sequestration. In order to investigate the role and potential of Astragalus rangelands in carbon sequestration، a study was carried out in a key rangeland area covered by Astragalus brachycalex- Agropyron sp. in Gholestankoh of Khansar. The content of carbon in aboveground and underground biomass، litter carbon and soil organic carbon were determined. The results showed that the total carbon sequestration was 94. 90 ton/hectare and 94. 66 % of total carbon sequestration was soil organic carbon. The results of biomass carbon distribution showed that the carbon content in aerial biomass was higher than underground biomass. Correlation and stepwise regression analyses revealed that the content of carbon sequestration was positively related to Astragalus height and volume، aerial and underground biomass، total biomass، litter amount and soil organic carbon (SOC) content. It was concluded that the Astragalus rangelands have a tremendous potential to sequester carbon and the soil is the most important sink for organic carbon storage in Gholestankoh of Khansar rangeland.Keywords: Carbon sequestration, Soil organic carbon, Biomass, litter, Astragalus rangelands, Gholestankoh of Khansar
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.