جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "rangeland plants" در نشریات گروه "آبخیزداری، بیابان، محیط زیست، مرتع"
تکرار جستجوی کلیدواژه «rangeland plants» در نشریات گروه «کشاورزی»-
گونه های مرتعیAgropyron pectiniforme وElymus hispidus var. hispidus از گونه های مهم و خوشخوراک مرتعی در مراتع استان مازندران می باشند. هدف این تحقیق، انتخاب جمعیت های برتر به منظور تولید علوفه و استفاده از آن در برنامه های اصلاحی و احیایی مراتع بوده است. بذرهای تعدادی از جمعیت های بومی گونه های Agropyron pectiniformeوElymus hispidus var. hispidus در سینی های پلاستیکی مشبک کشت گردید و بعد از سبز شدن و دوره کوتاه عملیات داشت، در اوایل بهار در عرصه ایستگاه تحقیقاتی پشت کوه در ارتفاعات جنوب شرق ساری، روی دو خط (تکرار) به طول 20 متر طوری کشت شدند که 40 پایه از هر اکسشن روی خط کشت قرار گرفتند. فاصله آنها روی ردیف های کاشت 50/0 متر و فاصله خطوط از یکدیگر یک متر در نظر گرفته شد. آزمایش طی سال های 1393-1389 انجام شد. در سال اول و دوم به منظور استقرار گیاه از صفات گیاهی یادداشت برداری انجام نشد. معیارهای ارزیابی برای انتخاب گیاه عبارت بودند از: ارتفاع گیاه در زمان ظهور خوشه، سطح پوشش تاجی، درصد زنده مانی، تولید علوفه و تولید بذر. مراحل مختلف فنولوژی شامل مرحله رویشی، گلدهی، تشکیل بذر و رشد دوباره پاییزه با مراجعه 10-7 روزه یادداشت برداری شدند. داده های بدست آمده در محیط SPSS16 مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس مرکب داده های مربوط به عملکرد فاکتورهای مورد ارزیابی نشان داد که اختلاف معنی داری در سطح 1% بین جمعیت گونه های مورد بررسی از لحاظ عملکرد تولید علوفه، رشد طولی، سطح تاج پوشش، درصد زنده مانی، قدرت نهال و تولید بذر وجود دارد. البته بین سال های مختلف از لحاظ عوامل مورد بررسی اختلاف معنی دار مشاهده نشد. بین برخی از جمعیت های گونه های مورد بررسی از لحاظ مراحل فنولوژیک، اختلاف وجود دارد و در این جمعیت ها، مراحل فنولوژیک دارای تاخیر حدود 7 روزه می باشد. بنابراین برای تولید و تقویت پوشش گیاهی علوفه ای می توان از بذرهای این جمعیت ها در مراتع کوهستانی استان مازندران استفاده نمود.
کلید واژگان: گونه های مرتعی, بذر گواهی شده, گندمی, پهن برگ علفی, ویژگی های گیاهی, Agropyron pectiniforme, Elymus hispidus var hispidusAgropyron pectiniforme and Elymus hispidus var hispidus are important and palatable species in Mazandaran province rangelands. This study aimed to select top populations for forage production and use them in rangeland breeding and rehabilitation programs. Seeds of native populations of Agropyron pectiniforme and Elymus hispidus var. Hispidus was planted in reticulated plastic trays and operated after emergence for a short period. In early spring, in the area of Poshtkuh research station in the southeastern altitude of Sari, were planted on two lines (repetitions) with a length of 20 meters so that 40 plants of each accession were placed on the planting line. Their distance on planting rows was 0.50 m, and the distance between the lines was considered one meter. The experiment was conducted during the years 2011-2015. In the first and second year, no plant data were recorded because of plant establishment. Evaluation criteria for plant selection were plant height at the time of cluster emergence, canopy cover, survival rate, forage production and seed production. Different phenological stages including vegetative stage, flowering, seed formation and fall regrowth were recorded in 7-10 days. The obtained data were statistically analyzed in SPSS16 software. The results of combined analysis of variance of data related to the performance of the evaluated factors showed that there was a significant difference at the (p < /em><0.01) between the populations of the studied species in terms of forage production yield, longitudinal growth, canopy cover, survival percentage, seedling strength, and seed production. There was no significant difference between different years in terms of the studied factors. There is a difference between some populations of the studied species in terms of phenological stages and these populations; the phenological stages have a delay of about seven days. Therefore, to produce and strengthen forage vegetation, the seeds of these populations can be used in the mountain rangelands of Mazandaran province.
Keywords: Rangeland Plants, Certified seed, Grass, Forb, Plant properties, Agropyron pectiniforme, Elymus hispidus var hispidus -
فشردگی خاک باعث کاهش خلل و فرج خاک و درپی آن کوچک تر شدن قطر مجاری مویینه خاک می شود. این امر دسترسی گیاه به مواد معدنی و آب منفذی را محدود می سازد. از اینرو ارزیابی تراکم خاک به منظور بهبود روش های مدیریتی در مراتع و زمین های کشاورزی و همچنین کاهش مشکلات ناشی از تراکم در محیط زیست و تولید محصول ضروری است. در این پژوهش اثر تراکم خاک بر روی رشد ریشه پنج گونه مرتعی Ferula gummosa، Agropyron elongatum، Medicago minima، Atriplex canescens و Atriplex lentiformis در مقیاس آزمایشگاهی بررسی شد. ابتدا با استفاده از ضربات چکش سه سطح تراکم (تخلخل 36، 47 و 56 درصد) در یک خاک لومی-رسی در مقیاس گلدانی تهیه شد. در مرحله بعد، از هر گونه مرتعی انتخاب شده سه عدد بذر در داخل هر گلدان با تکرار سه تایی کشت شد. پس از گذشت یک دوره 60 روزه، طول ریشه های فرعی و اصلی برای هر کدام از نمونه ها اندازه گیری شد. به منظور آنالیز آماری داده ها از آزمون تجزیه واریانس یک طرفه استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که بین میزان تراکم خاک و رشد ریشه های فرعی و اصلی تمامی گیاهان مرتعی مورد مطالعه یک رابطه خطی وجود دارد. به طوریکه با کاهش میزان تراکم، رشد ریشه های فرعی و اصلی افزایش یافته است. مقایسه رشد ریشه های اصلی و فرعی گیاهان مورد مطالعه نشان داد که رشد ریشه اصلی گیاه A. canescens در تمامی شدت های تراکم بیشتر از سایر گیاهان بوده است. علاوه بر این A. canescens تنها گیاهی است رشد ریشه های فرعی آن در تخلخل های مختلف اختلاف معنی دار با هم ندارد. همچنین در دو گیاه M. minima و A. lentiformis بین رشد ریشه های اصلی آنها در تمامی شدت های تراکم خاک اختلاف معنی داری وجود ندارد. نتایج این پژوهش نشان داد که با کاهش میزان تراکم خاک، درصد فراوانی ریشه های فرعی افزایش یافته است. بیشترین درصد فراوانی اندازه گیری شده در تمامی گیاهان مربوط به ریشه های فرعی بین 1-0 سانتی متر در تخلخل 56 درصد می باشد. از این رو با افزایش میزان تخلخل و در پی آن افزایش خلل و فرج خاک، شرایط برای رشد طولی ریشه های گیاهان مرتعی فراهم تر می شود. اگرچه که نرخ تغییرات در ریشه های فرعی به مراتب بیشتر از ریشه اصلی می باشد.
کلید واژگان: گیاهان مرتعی, تراکم خاک, طول ریشه, ریشه اصلی, ریشه فرعیJournal of Rangeland, Volume:14 Issue: 4, 2021, PP 622 -633Soil compaction reduces pore space in the soil and subsequently diminishes the diameter of capillary tubes in the soil. This limits the plantchr('39')s access to minerals and pore water. Hence, it is necessary to evaluate soil compaction in order to improve rangeland’s management as well as agricultural lands. In this study, soil compaction effect on root growth of five rangeland plant species, Ferula gummosa, Agropyrin elangatum, Medicago minima, Atriplex canescens and Atriplex lentiformis, at laboratory scale was investigated. First, three soil compaction levels (0.36, 0.47 and 0.56 persentage of porosity) for a loam-clay soil were provided using hammer dropping method within plastic pots. In the next step, three seeds from each species were cultivated in each plastic pot with three replications. After a period of 60 days, the length of main and subsidiary roots were measured. One way ANOVA test method was used for statistical analysis of data. Results shows a linear relationship between soil compaction and growth of main and subsidiary root for cultivated species. So, with decreasing in soil compaction degree, the growth of main and subsidiary root was significantly increased. Comparison of main and subsidiary root growth of the studied plant species showed that the growth of main root of Atriplex canescens was higher than other species in all soil compaction levels. Moreover, Atriplex canescens was only species in which its subsidiary roots length was not significantly different in all soil compaction levels. Also, in two plant species of Medicago minima and Atriplex lentiformis, there is not significantly different between the growth of their main roots in all soil compaction levels. Results showed that subsidiary root number increased with reducing soil compaction. The highest percentage of measured frequency in all plants is related to the subsidiary roots of 0-100 cm in porosity of 56%. Therefore, by increasing the amount of porosity and consequently increasing soil porosity, the conditions for longitudinal growth of the roots of rangeland plants are provided. However, the rate of root growth changes in the subsidiary roots is far greater than the main root.
Keywords: Rangeland plants, Soil compaction, Root lenght, Main root, Subsidiary root -
مجله مراتع، سال دهم شماره 4 (Autumn 2020)، صص 369 -380
اولویت بندی گیاهان مرتعی از نظر کارکردهای اکولوژیک از دغدغه های اصللی در عملیلاتی کلردن استفاده چندمنظوره مراتع میباشد. با توجه به اینکه استفاده از کارکردهای مختلف گونه های گیاهی در مراتع میتواند به افزایش درآمد مرتعداران و تغییر از اقتصاد تکمعیشتی به چندمعیش تی منجلر گلردد، لیکن تحقیق با هدف اولویت بندی گیاهان مرتعی طی سالهای 6931 الی6931 در سامانه عرفی ططوییه شهرستان بافت، کرمان، ایران بر اساس دانشبومی بهرهبرداران بلا اسلتفاده از روشلهای رونلد سلسلله مراتبلی تحلیلی AHP و نرم افزار VIKOR انجام شد. نتایج ، بر اساس تحلیل روش سلسله مراتبی پرسشنامه ها بلرروی 93 گونه گیاهی، نشان داد که ضرایب اهمیت گونهه ای گیاهی برای انواع عملکردها از جمله تولید علوفه، دارویی، زیبایی، زنبورداری و حفظ خاک متفاوت است. در این راستا، یک گیاه با ضلریب اهمیلت مشلابه بلرای همله عملکردها وجود ندارد. ساخت سناریو VIKOR نشان داد که، نمره گل اری 92/0 ضلرایب بله عملکلرد تولیلد علوفه و همچنین دادن یک به عنوان ضریب مساوی برابر باقیمانده باعث شد گونه های aucheri Artemisia حتی وقتی که عملکرد توابع علوفه ای با ضریب 92/0 ،20/0 و 12/0 به دست آمد، در اولویت اول قرار گرفت، عالوه براین، با دادن این ضرایب به سایر کارکردها به جز سناریو 8 و 69 که در آن ها به ترتیب ضرایب 2/0 و 12/0 به کارکرد زیبایی و بقیه به سایر کارکردها امتیازدهی میشوند و نتیجله آن scoparia Amygdalus به عنوان اولویت اول بود aucheri Artemisia جایگاه اولویت اول را به خود اختصاص داد. اولین مورد با توجه به دانشبومی، واقعیت زمینی و نتیجه گیری سناریو، میتوان نتیجه گرفت که از آنجا کله aucheri Artemisi تقریبا در تمام سناریوها بعنوان گونه اولویتدار اول در برنامه ریزی و مدیریت قابل اسلتفاده اسلت . بنلابراین میتوان در استفاده چندگانه از مراتع اندیشمند وکنترلپ یر بود. باتوجه به زیستگاه های گسترده Artemisia aucheri در مراتع کوهستانی ایران، این تحقیق میتواند برای افزایش درآمد دارندگان دامنه با دید کلل نگلر باشد.
کلید واژگان: سناریو, گیاهان مراتع, اولویتPrioritizing the rangeland plants for ecological functions is one of the main concerns in the operation of multifunctional rangelands. Considering that the use of various functions of plant species in rangelands can lead to higher renter's income and change single-livelihoods to multi-livelihoods. This research aims to prioritize the rangeland plants using Analytical Hierarchy Process (AHP) method and VIKOR software on the basis of indigenous knowledge of ranchers during 2017-2018 in Titoeieh rangelands of Baft Township, Kerman, Iran. The results, based on analyzing the hierarchical method of questionnaires on 29 plant species revealed that the coefficients of importance of plant species for kinds of functions including forage, medicinal, beauty, beekeeping and soil conservation were different. In this regard, there was no unique plant with similar coefficients of importance for all functions. Vikor scenario illustrated that scoring 0.25 coefficients to the forage production function (and giving remain one to others as equal coefficient) resulted in Artemisia aucheri species as the first priority species, priority even when the yield of forage functions scored by 0.25 and o.50 and 0.75 coefficients. Furthermore, by giving these coefficients to other functions, Artemisia aucheri was allocated as the first rank with the exception of scenarios 8 and 13 (scored respectively 0.5 and 0.75 to beauty function associated with the remains to other functions) that resulted in Amygdalus scoparia as the first one. According to indigenous knowledge, ground reality and scenario making results, it can be concluded that since Artemisia aucheri was ranked in the first priority species at almost all scenarios, it can be thinkable and manageable in the multiple use of rangeland. According to extensive habitats of Artemisia aucheri in mountainous rangelands of Iran, this research can be applicable for increasing the income of range holders with holistic view.
Keywords: Scenario, Rangeland plants, Priority -
آگاهی از ارزش رجحانی گونه های گیاهی، یکی از ملزومات اساسی جهت تعیین علوفه در دسترس و به تبع آن، محاسبه ظرفیت چرای رویشگاه های مرتعی است. برای انجام پژوهش حاضر، 36 گونه شامل 21 گونه چند ساله و دایمی و 15 گونه یکساله مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور طی چهار سال (1386 -1389) و در هر ماه از فصل رویش (بهار و تابستان)، به مدت حداقل 1800 ثانیه از یک راس میش بالغ غیرآبستن و غیر شیرده نژاد لری لرستان با میانگین وزن 50 کیلوگرم در داخل گله و در حال چرا، فیلمبرداری شد. نتایج نشان داد؛ گراس های یکساله مانند Heteranthelium piliferum, Bromus tectorum, Bromus danthonia, Boissiera squarrosa با کل مدت زمان 3083 ثانیه نسبت به بقیه گونه ها، بیشترین زمان چرا را بخود اختصاص داده اند. گونه های بعدی شامل trichophorum Agropyron با 2594 ثانیه، Bromus tomentellus با 1232 ثانیه Onobrychis melanotricha با 681 ثانیه، پهن برگان علفی یک ساله مانند Helianthemumledifolhum, Minuartia obtusiloba, talaspi perfoliatum, Diplotaxis erucoides, Viciea peregerinaبا 670 ثانیه وHordeum bulbosum با 565 ثانیه در رتبه های بعدی قرار گرفتند. در نهایت مشخص شد گندمیان یکساله و بوته ای ها در اردیبهشت، گندمیان پایا در خرداد و پهن برگان علفی در تیرماه دارای خوشخوراکی کامل و کلاس I می باشند. همچنین مجموع گندمیان و پهن برگان علفی پایا در تیرماه، پهن برگان علفی یکساله در اردیبهشت و بوته ای هادر خردادماه کلاس خوشخوراکی II را دارا می باشند و فرم های رویشی در سایر ماه ها خوشخوراکی کلاس III را دارند.کلید واژگان: فرم رویشی, زمان چرا, مراتع ییلاقی, گیاهان مرتعی, فیلمبرداری, انتخاب دامKnowledge of preference value of plant species is one of the essential requirements for determining forage available and consequently, calculation of grazing capacity for rangeland habitats. This project was investigated in 36 species including of 21 perennials and 15 annuals species. For this purpose, during four-years period (2007-2010) in each month of the growing season (spring and summer) film was taken from a non-pregnant and non -lactating unit adult ewes (Lori)for at least 1800 seconds with an average weight of 50 kg inside the flock which were grazing in rangeland. Results indicated that annual grasses such as Boissiera squarrosa, Bromus danthonia, Bromus tectorum, Heteranthelium piliferum had the highest grazing time with a total duration of 3083 seconds compared to other species. Subsequent species including of Agropyron trichophorum with 2594 seconds, Bromus tomentellus with 1232 seconds, Onobrychis melanotricha with 681 seconds, broadleaf herbaceous annual such as Helianthemum ledifolhum, Viciea peregerina, Diplotaxis erucoides, talaspi perfoliatum, Minuartia obtusiloba with 670 second and Hordeum bulbosum with 565 second were ranked in the next. Finally, it was found that annual grasses and shrubs in May, perennial grasses in June, and broadleaf herbaceous annual in July have quite palatable and located in Class I. Also, total grasses and perennial forbs in July, annual forbs and shrubs in May and June have fairly palatable respectively which have located in class (II) and vegetative forms have palatable class III in other months.Keywords: Growth form, time of grazing, alpine rangelands, Rangeland Plants, filming, choices for animals
-
مجله مراتع، سال نهم شماره 2 (Spring 2019)، صص 136 -150Awareness of the forage nutritive value of rangeland species is important to provide a balanced diet in order to meet the nutritional requirements of ruminants and to determine the suitable grazing time and rangeland grazing capacity. Hence, different laboratory methods were used to compare the nutritional value of Centaurea cyanus, Fumaria officinalis, Galium tricornutum and Vicia sativa as compared to Medicago sativa. Whole plant samples just before flowering were randomly collected from different rangelands of Torbat-e Jam in spring 2018. The means of Crude Protein (CP), Ether Extract (EE), Crude Fiber (CF), Neutral Detergent Fiber (NDF), Acid Detergent Fiber (ADF), Organic Matter (OM), Acid Detergent Lignin (ADL), Nitrogen-Free Extract (NFE) and Non-Fiber Carbohydrates (NFC) of five studied plants were 19.67, 1.79, 19.16, 35.96, 27.20, 86.98, 9.95, 46.36 and 29.56% of dry matter (DM), respectively. The macro and micro elements were in a reasonable range as compared to Medicago sativa. The in vitro organic matter degradability (IVOMD), in vitro dry matter degradability (IVDMD), 24 h in vitro gas production (24 h IVGP), metabolizable energy (ME) and net energy for lactation (NEl) were the highest in Centaurea cyanus and Galium tricornutum, respectively. Differences in fermentation parameters (NH3-N, total volatile fatty acids: TVFA and pH) were observed in the media following incubation of plants. The 24 h IVGP was positively correlated (P<0.0001) with IVOMD, IVDMD and TVFA and negatively with ammonia nitrogen (NH3-N; P<0.0001), crude protein (CP; P<0.01) and ether extract (EE; P<0.05). The results indicated that all rangeland plants studied in this experiment had a favorite nutritional value compared to Medicago sativa.Keywords: Rangeland plants, Medicago sativa, Nutritional value, Livestock, Torbat-e Jam
-
آلودگی خاک به فلزات سنگین یکی از مهمترین مشکلات زیست محیطی در جهان محسوب می شود. در محیطهای آلوده گونه های خاصی از گیاهان توانایی رشد و سازگاری و جذب فلزات سنگین را دارند. این تحقیق با هدف ارزیابی توان گیاه پالایی گونه های کلاه میرحسن، گون اسبی، جوسیخ، جاز و گیس پیرزن در جذب سرب و روی موجود در خاک در معدن سرب و روی آهنگران شهرستان ملایر صورت پذیرفت. برای این منظور در فصل تابستان در رویشگاه های آلوده و شاهد، نمونه برداری از بافتهای هوایی و زیرزمینی گیاهان در قالب طرح آماری بلوکهای کاملا تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داد که میزان غلظت سرب و روی در بافت هوایی و زیرزمینی گیاهان در رویشگاه های آلوده بیشتر از رویشگاه شاهد بود. در بین گونه های مورد مطالعه، بیشترین میزان جذب سرب و روی در بافت هوایی گون اسبی با غلظت به ترتیب 118/6 و 190/6 میلیگرم بر کیلوگرم ماده خشک گیاهی محاسبه شد. بیشترین میزان جذب سرب و روی در بافت زیرزمینی جاز به ترتیب 41/07 و 67/76 میلیگرم بر کیلوگرم ماده خشک گیاهی اندازه گیری شد. همچنین گونه های گون اسبی، کلاه میرحسن و جوسیخ بیشترین ضریب انتقال سرب 3/39، 3/19 و 3/16 و روی 3/24، 3/06 و 2/92 را دارا بودند. با توجه به این موضوع و شرایط سازگاری مناسب، گونه های گون اسبی، کلاه میرحسن و جوسیخ می توانند به منظور پالایش خاکهای آلوده به سرب و روی در مناطق مشابه مورد استفاده قرار گیرند.کلید واژگان: آلودگی خاک, روی, سرب, گیاه پالایی, گیاهان مرتعی, معدن آهنگران, ملایرSoil contamination by heavy metals is a major environmental problem in the world. In polluted environments, especial plant species can grow, adapt, absorb, and uptake heavy metals. This study was carried out to investigate the phytoremediation potential of plant species including Acantholimon olivieri (Jaub. & Spach) Boiss., Astragalus glaucacanthus Fisch., Ebenus stellata Boiss., Scariola orientalis (Boiss) Sojak subsp Orientalis. and Stipa barbata Desf in Ahangaran lead and zinc mine, Malayer Province. For this purpose, in polluted and controlled sites, the sampling of aerial and underground tissue was performed in a completely randomized block design with three replicates in summer 2015. The results indicated that in polluted sites, lead and zinc concentrations in aerial and underground tissues were higher as compared with control site. Among the study species, Astragalus glaucacanthus Fisch., had the highest value of lead and zinc absorption in aerial tissue (118.6 and 190.69 mg/kg dry matter, respectively) and Scariola orientalis (Boiss) Sojak subsp Orientalis., had the highest value of lead and zinc absorption in underground tissue (41.07 and 67.76 mg/kg dry matter, respectively). Also, Astragalus glaucacanthus Fisch., Acantholimon olivieri (Jaub. & Spach) Boiss., and Ebenus stellata Boiss., had the highest translocation factor of lead (3.39, 3.19, 3.16) and zinc (3.24, 3.06, 2.92), respectively. Our results clearly showed that these three mentioned species could be used to refine the soils polluted to lead and zinc in similar conditions.Keywords: Ahangaran Mine, Lead, Malayer, Phytoremediation, Rangeland Plants, Soil Pollution, ZINC
-
یکی از فاکتورهای تاثیرگذار در تعیین زمان مناسب ورود و خروج دام از مرتع مطالعه فنولوژی گیاهان می باشد. علاوه بر آن با مطالعه فنولوژی زمان مناسب جمع آوری بذر، ارزش غذایی گیاهان و مدیریت مرتع مشخص خواهد شد. در این تحقیق مراحل مختلف فنولوژی 10 گونه از مهمترین گیاهان مرتعی در منطقه سرعلی آباد گرگان به مدت 4 سال(2007-2010) به منظور شناخت تاریخها و مدت زمان بروز پدیده های مهم فنولوژیکی انجام گرفت. رشد طولی و مراحل فنولوژیک گونه ها از قبیل تاریخ های شروع رویش، مرحله رشد رویشی، گل دهی ، رسیدن و ریزش بذر، دوره خواب گیاه و رشد مجدد پاییزه یادداشت گردید. نتایج حاصل از فنولوژی گیاهان نشان می دهد اغلب گندمیان در اوایل خرداد در مرحله ظهور خوشه و غالب پهن برگان علفی در مرحله گل دهی می باشند لذا از این حیث گیاهان آمادگی لازم برای ورود دام به مرتع در اوایل خرداد می باشند با این تفاوت که در ترسالی ها سال های مرطوب زمان ورود دام در مناطق دشتی 10 روز و در مناطق کوهستانی نیز نسبت به مناطق دشتی یک الی دوهفته دیرتر انجام شود. در بین گونه های گندمیان Agropyrum intermedium و Agropyrum trichophorum و در بین پهن برگان علفی Medicago sativa دیرتر به مرحله گل دهی و تشکیل بذر می رسند. بهترین زمان جمع آوری بذر اغلب گندمیان بجز A. intermedium وA. trichophorum که اواسط شهریور است، در اواسط تیر ماه می باشد، در پهن برگان علفی مثل Trifolium repens و Medicago lupulina در اوایل تیر، Centaurea zuvandica در اواسط تیر و Medicago sativa اواخر تیر می باشد.کلید واژگان: فنولوژی, گیاهان مرتعی, Festuca ovina, Bromus tomentellus, Centaurea zuvandica سرعلی آباد گرگان
-
هیدروکربن های نفتی از جمله آلاینده های پایدار سمی بوده که تهدیدی اساسی برای اکوسیستم به شمار می رود. گیاه پالایی، شامل استفاده از گیاهان برای پاکسازی خاک های آلوده، یک روش موثر و اقتصادی در کاهش آلودگی های نفتی خاک است. در این پژوهش پتانسیل گیاه پالایی گیاهان مرتعی Agropyron intermedium و Dactylis glomerata بر خاک آلوده با غلظت های مختلف نفت خام (20، 30، 40 و 50 درصد) برای مدت 120 روز در شرایط گلخانه ای مورد بررسی قرار گرفت. در انتهای تحقیق، تغییرات فاکتورهای زیستی (ارتفاع اندام هوایی، وزن خشک
اندام هوایی و وزن خشک ریشه) هر کدام از گونه ها و تغییرات هیدروکربن های نفتی خاک اندازه گیری گردید و نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. روند منحنی سینتیک زوال درصد ترکیبات نفتی برای محاسبه مدت زمان لازم برای تجزیه هیدروکربن های نفتی، ارزیابی گردید. نتایج نشان داد سه شاخصه مهم فاکتورهای زیستی هر دو گونه در تیمارهای مختلف، تفاوت معنی داری با تیمار شاهد داشتند. آنالیز حاصل از تغییرات درصد ترکیبات نفتی نشان داد، گیاه Ag.intermedium با کاهش 81/79 درصد مواد نفتی در تیمار 20 درصد و 54/58 درصد کاهش در تیمار 50 درصد، توانایی بهتری نسبت به گیاه D.glomerataدر گیاه پالایی خاک های آلوده به مواد نفتی را دارد. نتایج حاصل از آنالیز درصد ترکیبات نفتی نمونه های خاک و برازش آن با سه مدل سینتیک درجه صفر، سینتیک درجه اول و مدل هیگوچی، در هر دو گونه نشان داد که مدل سینتیک درجه اول مناسب ترین مدل برای شبیه سازی روند تغییرات مقادیر هیدروکربن های نفتی خاک می باشد.کلید واژگان: گیاه پالایی, گیاهان مرتعی, نفت خام سبک, Agropyron intermedium, Dactylis glomerataTotal Petroleum Hydrocarbons are toxic and persistent pollutants that is a fundamental threat to the ecosystem. Phytoremediation, the use of plants for remediation of contaminated soils, effective and affordable way to reduce soil pollution. In this study, the potential pasture plants Agropyron intermedium and Dactylis glomerata on phytoremediation of soil contaminated with crude oil at different concentrations (20, 30, 40 and 50 percent) for 120 days were studied. At the end of the study, changes in biological factors (shoot height, shoot dry weight and root dry weight) of each species and changes petroleum hydrocarbons in soil were measured and results were analyzed using SPSS software. The process of decay kinetics curves percent of petroleum used to calculate the time it takes to analyze petroleum hydrocarbons were evaluated. The results showed that three main factors biological factors both studied species in treatments were significantly different compared to control. Analysis of changes in petroleum hydrocarbons indicated that Agropyron intermedium in the treatment of 20% by reducing the oil in the soil with 79.8 percent and in the treatment of 50% by reducing the oil in the soil with 58.5 percent, the phytoremediation ability of Agropyron is better than Dactylis glomerata. The results of the analysis of soil samples petroleum and fitted with three zero-order kinetic model, first order kinetic and Higuchi model, in both species showed that the first-order kinetic model is the best model to simulate the changes of the hydrocarbon Petroleum soil.Keywords: Phytoremediation, Rangeland plants, crude oil, Agropyron intermedium, Dactylis glomerata -
خاک های آلوده به عناصر سنگین یکی از بزرگ ترین معضلات دنیای امروز می باشد که پاکسازی این گونه خاک ها به ویژه در مناطق مسکونی و کشاورزی مستلزم بهره گیری از پیشرفته ترین متدهای بیولوژیکی است تا بتوان بدون کمترین خسارت به محیط خاک را پالایش نمود. یکی از جدیدترین فناوری های نوین، گیاه پالایی (Phytoremediation) یا استفاده از گیاهان در پاکسازی خاک های آلوده می باشد که امکان کاربرد آن در سطح وسیع و با کمترین خسارت به محیط وجود دارد. کادمیم ازجمله عناصری است که در غلظت های بالا به عنوان یک عنصر آلاینده محیط زیست معرفی شده و می تواند اثرات مخربی بر انسان ها و جانوران داشته باشد. بدین منظور مطالعه ای در منطقه ایرانکوه با یازده گونه گیاهی و در سه جایگاه با سه درجه آلودگی انجام گردید. در این تحقیق فرم کل و عصاره گیری شده با DTPA عنصر کادمیم همرا با تعدادی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک هر سه جایگاه اندازه گیری شد. زیست انباشتگی عنصر کادمیم در اندام های هوایی و زیرزمینی و همچنین فاکتور انتقال عنصر کادمیم که در بحث گیاه پالایی و به طور خاص عصاره کشی گیاهی مهم می باشد مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. در نهایت نتایج نشان داد که گونه های گیاهی Acantholimon sp، Ebenus stallata وglacuanthus Astragalusبه ترتیب بیشترین غلظت کادمیم در اندام هوایی (1/97-1/53-1/40) و بیشترین ضریب انتقال کادمیم از اندام زیرزمینی به اندام هوایی (به ترتیب 12/6-1/37-2/09) را دارا بودند. این سه گونه به دلیل بالا بودن میزان زیتوده و زیست انباشتگی در اندام هوایی جهت پالایش خاک های آلوده به عنصر کادمیم در این منطقه و مناطق مشابه می توانند توصیه شوند.
کلید واژگان: عناصر سنگین, گیاهان مرتعی, گیاهان فرا انباشت کنندهNowadays, heavy metal contaminated soils is one of the most important concerns of the world and cleaning these soils with minimum environmental damage is necessary especially in urban and agricultural regions through advanced biological methods. Phytoremdiation is one of the modern technologies that could be used in large scale with minimum damage to environment. High concentration of cadmium, as an environmental pollutant, could be harmful for human and animals. Regarding to this reason, a study was carried out on 11 plant species in Irankouh region at three sites including three levels of high, medium and low cadmium contamination. The bioaccumulation of cadmium in shoots and roots of plants, and translocation factor were measured. According to the results, Astragalus glaucanthus, Ebenus estellata and Acantholimon sp. showed the highest values of cadmium concentration (1.40, 1.53 and 1.97 mg/kg dry matter), and also the highest translocation factor (2.09, 1.37 and 12.6), respectively. Because of the high values of biomass and bioaccumulation, these three plants are recommended for phytoremediation of cadmium-contaminated soils under the same conditions.Keywords: Heavy metals, rangeland plants, hyperaccumulators -
تعیین ظرفیت چرایی در مراتع یک عامل مهم در مدیریت دام می باشد. یکی از اهداف مهم در راستای بهبود عملکرد دام ارتقاء کیفیت علوفه است. هدف این مطالعه ارزیابی دستگاه طیف سنج مادون قرمز نزدیک (NIR) به عنوان یک روش سریع، قابل اطمینان و معتبر برای برآورد پارامترهای کیفیت در نه گونه مرتعی شامل سه گونه گرامینه Bromus tomentellus، Dactylis glomerata و، Agropyron intermedium سه گونه پهن برگ علفی Achillea millefolium، Centaurea virgata و Coronilla varia و سه گونه بوته ای Artemisia aucheri، Scariola orientalis و Thymus kotschyanus بود. کالیبراسیون های NIR برای پروتئین خام (CP)، هضم پذیری ماده خشک (DMD) و دیواره سلولی منهای همی سلولز (ADF) به دست آمد. برای افزایش تنوع نمونه ها برای آنالیز، برداشت نمونه های گیاهی در سه مرحله رشد رویشی، گلدهی و رسیدن بذر در مراتع ییلاقی ارتفاعات البرز (طالقان) انجام شد. نمونه ها در آزمایشگاه به وسیله روش های استاندارد آزمایشگاهی خشک و آسیاب شدند. سپس به وسیله روش های شیمیایی آزمایشگاهی استاندارد به منظور برآورد درصد CP، DMD و ADF و خاکستر کل (Ash) مورد آنالیز قرار گرفتند. باقی مانده نمونه ها به وسیله 20 فیلتر دستگاه Inframatic 8620 اسکن شدند. طیف دستگاه NIR برای هر نمونه ثبت شد. یک تنظیمات مستقل و جداگانه برای پیشگویی به کار گرفته شد. کالیبراسیون هایی که از این مطالعه به دست آمد سطح بالایی از دقت و صحت را برای موارد ضریب تبیین (R2)، اشتباه استاندارد کالیبراسیون (SEC) و اشتباه استاندارد صحت (SEP) دارا بود. SEC برابر با 09/1- 15/0، 94/3- 83/0، 96/4- 52/0 و 86/0- 21/0 و SEP برابر با 75/0-13/0، 34/3-62/0، 84/3-31/0، 61/0-17/0 به ترتیب برای صفات پروتئین خام، قابلیت هضم، دیواره سلولی منهای همی سلولز و خاکستر کل به دست آمدند. مقادیر همبستگی بین داده های آزمایشگاهی و نتایج پیشگویی NIR برای تمام صفات به ویژه پروتئین خام خیلی بالا بود(95% >). نتایج تایید می کنند که تکنولوژی NIR به عنوان یک روش سریع، معتبر و کم هزینه برای ارزیابی صفات کیفیت علوفه گیاهان مرتعی قابل استفاده است.
کلید واژگان: کیفیت علوفه, طیف سنجی مادون قرمز نزدیک (NIR), کالیبراسیون, گیاهان مرتعی, مراحل فنولوژیDetermination of grazing capacity in rangelands is an important factor for livestock husbandry. Improved forage quality is an important goal for improving animal performance. The aim of this study was to assess near infrared reflectance spectroscopy (NIR) as a rapid and reliable method for estimating quality parameters in nine range species as three grasses Bromus tomentellus، Agropyron intermedium and Dactylis glomerata، three forbs Achillea millefolium، Coronilla varia، Centaurea virgata and three shrubs Scariola orientalis، Artemisia aucheri and Thymus kotschyanus. NIR calibrations were derived for crude protein (CP)، dry matter digestibility (DMD) and acid detergent fiber (ADF). To maximize variability of samples for analysis، were collected at three phenological stages as initiated growth، full flowering and seed ripening in ranges of central Alborz (Taleghan). Samples were dried and grinded using standard laboratory methods. A sub samples were analyzed using standard laboratory chemical procedures to estimate CP، DMD، ADF and total ash. The other sub samples were scanned by means of a 20-filter set of the Inframatic8620. NIR spectra were recorded for each sample. A separate independent set was used for predictions. The calibrations obtained from this study had a high level of accuracy based on coefficient of determination (R2)، standard errors of calibration (SEC) and standard errors prediction (SEP). SEC were ranged from (0. 15 to 1. 09)، (0. 21 to 0. 86)، (0. 83 to 3. 94) and (0. 52 to 4. 96) and SEP were ranged from (0. 13 to 0. 75)، (0. 17 to 0. 61)، (0. 62 to 3. 34) and (0. 31 to 3. 84) for CP، Ash، DMD and ADF، respectively. The correlation values between laboratory data and NIR prediction was very high for all traits in particular for CP. The results confirm that NIR can use a rapid، precise and cost effective method for measurement quality traits in range species.Keywords: Forage quality, Near infrared reflectance, Calibration, Rangeland plants, phenological stages
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.