جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "دوران پهلوی" در نشریات گروه "هنر و معماری"
-
صنعت نوپای سینما در ایران در دوران پهلوی به عنوان یکی از مهم ترین مظاهر فرهنگی مدرن مورد توجه ویژه قرار گرفت. سینما بهره وری اقتصادی مطلوبی نیز داشت و این موضوع موجب تاسیس و گسترش سالن های نمایش عمومی فیلم در شهرهای بزرگ ایران من جمله شیراز شد. بر این اساس، در این مقاله سابقه تاسیس و تحولات تاریخی سینماهای شیراز، به انضمام مشخصات کلی و شیوه فعالیت آنها، در دوران پهلوی، با استناد به اسناد و مکاتبات معتبر بررسی خواهد شد.یافته های این پژوهش نشان می دهد که طی سال های 1308-1348 لااقل سیزده سالن سینمای مستقل در شیراز تاسیس شده است، که رشد اصلی آنها مربوط به دو دهه پایانی می شود. این سینماها اعم از سینما پارس، تاج، رکس، ایران، مترو، دنیا، سینما تیاتر شیراز، سعدی، پاسارگاد، پرسپولیس، کاپری، پارامونت و آریانا بوده است. البته اکثر این سالن ها، به علل مختلفی، مانند تغییر مالکیت یا نوسازی و افتتاح مجدد، چندین مرتبه تغییر نام پیدا کرده اند.با توجه به مکان تجمع، حرفه و موقعیت اجتماعی مالکان، و نوع فعالیت و تحولات سینماهای شیراز در دوره پهلوی به نظر می رسد کسب منافع اقتصادی در تاسیس و مدیریت این سینماها بر جنبه های فرهنگی و هنری رجحان داشته است. با این حال، از دهه چهل شمسی با برگزاری جشنواره های بین المللی فیلم و فستیوال های هنری در شیراز بر کارکرد فرهنگی سینماها افزوده شده است.
کلید واژگان: دوران پهلوی, سالن های سینما, شیرازThe recently-founded industry of cinema in Iran during Pahlavi era was one of the most important modern cultural manifestations. Cinema has also had optimum economic efficiency and this matter caused public film saloons to be established and developed in major cities of Iran, including Shiraz. Accordingly, in this paper records of the establishment and historical evolution of Shiraz cinemas, besides general particulars and methods of their activities during Pahlavi era have been studied through valuable documents.Findings of this research show that during 1929-69, at least thirteen independent cinemas were established in Shiraz, and their main growth was in the last two decades. Pars, Tāj, Rex, Irān, Metro, Donyā, Shirāz Cinema-Theatre, Sa’di, Pāsārgād, Persepolis, Cāpri, Paramount and Āriānā were some of these cinemas. It should be noted that some of these names have changed due to different factors such as change in ownership, renovation, or reestablishment for several times.The majority of cinemas in the aforementioned era were constructed by two or more commercial partners. In some cases this subject has caused disagreement and discrepancy between the mangers and theaters owners; even some of them owned several cinemas at the same time. Trading of the cinema establishment license was also prevalent. By changing the ownership of theaters, the names of them were changed as well. The procedure of changing the name was also often true in case where cinemas were reconstructed. It seems that this procedure was a trick to achieve a business boom.Most of the cinemas in Shiraz were constructed along the Zand Boulevard. This new place was considered a home to most important commercial institutions as well. After a while, three cinemas were established in Qasr-e Dasht Street (located in the west region of Shiraz) which was the outcome of social and economic development of the city in that region. Almost all cinema owners were among businessmen and this shows the economic hegemony of cinema industry in the Pahlavi era. Nevertheless, establishing new cinemas and growth in the quality of cinema projectors and the interior space gradually provided the essential infrastructures to hold international film festivals in Shiraz. Shiraz Arts Festival was a turning point in this regard which gathered various audiences in cinemas.
Keywords: Pahlavi era, movie theater, cinema, Shiraz -
مدرنیسم، از نظر مکانی، خاستگاه غربی دارد که در عصر نوزایی مطرح شده است. هدف آن هم تبیین توانایی انسان و تسلط صرفا عقلانی بر خود و جامعه است. شهر اسلامی ایرانی مفهومی برای معرفی شهرهایی متاثر از فرهنگ، آموزه های دینی و ارزش های اسلامی است؛ یعنی شهرهایی که در کالبد، بافت، وضعیت اجتماعی و همچنین شهرنشینی رنگ و بوی فرهنگ غنی ایران آمیخته با اسلام را دارند. مدرنیسم حقیقت و روح عصر جدید است و تحقق آن مبتنی بر تاسیس مبانی مدرن در تفکر بشر است و در مسیر تاریخی خود با مسئله تغییرشکل شهرها و رشد شهرنشینی و پیدایش نهادهای جدید اجتماعی، حضور مردم در عرصه های مختلف و ایجاد نظام های قانونی همراه شده است. با انطباق این بحث با واقعیت موجود در ایران، می توان گفت که رشد مدرنیسم و شهرسازی مدرن کشور ما، عاری از زمینه ها و بسترهای اجتماعی، اقتصادی، فکری و فرهنگی بوده است. توسعه مدرنیسم و شهرسازی، پیش از آن که به عوامل ریشه ای و محتوایی معطوف باشد، بیشتر در جنبه های کالبدی و فیزیکی تجلی یافته است. روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی است و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای به بررسی آثار مدرنیسم در شهرسازی اسلامی ایرانی پرداخته و شهر تبریز نمونه موردی در نظرگرفته شده است. نتایج حاصل حاکی از آن است که ازجمله آثار مثبت مدرنیسم رونق شهرنشینی و افزایش میزان ساخت وسازها و از مهم ترین آثار منفی مدرنیسم در شهرسازی تبریز از دست رفتن چهره سنتی آن، فرهنگ غنی ایرانی اسلامی، تغییرات ناموزون و بدقواره کالبدی شهر تبریز، افزایش حاشیه نشینی با مهاجرت روستاییان به شهر است.
کلید واژگان: نمای شهری, دوران پهلوی, معماری پهلوی, معماری معاصر, سبک معماریModernism spatially has a Western origin that has emerged in the Renaissance, with the aim of explaining human ability and purely rational domination of self and society. Islamic-Iranian city is a concept to introduce cities influenced by culture, religious teachings and Islamic values.Cities that have the color and smell of rich Iranian culture mixed with Islam in body, texture, social status as well as urbanization. The truth and spirit of the new age is modernism, and its realization is based on the establishment of modern foundations in human thought. Is. By adapting this discussion to the reality in Iran, we can say that the growth of modernism and modern urban planning in our country has been free of social, economic, intellectual and cultural contexts. The development of modernism and urban planning is manifested more in physical aspects than in the root and content factors. The method of the present study is descriptive-analytical Using library studies, the effects of modernism on Islamic-Iranian urbanism have been studied and the city of Tabriz has been considered as an example. Modernism on the urban development of Tabriz, the loss of the traditional face of the city of Tabriz, the rich Iranian-Islamic culture, the uneven and physical ugliness of the city of Tabriz, the increase of marginalization with the migration of villagers to the city.
Keywords: Islamic, Iran, Urban Planning, Modernism, Tabriz -
طراحی نماهای شهری در طول تاریخ یکی از اجزای جداناشدنی معماری به شمار می رود. معماری و نما عناصری درهم آمیخته اند که با پرداختن به بخشی از این عناصر می توان سبک های معماری در بازه های زمانی مشخص را نشان داد. اهمیت تاریخی شهر تبریز موجب شده است که بسیاری از پژوهشگران بیشتر به جنبه تاریخی شهر و قدمت آن بپردازند. این در حالی است که با ورود به دنیای نوین و تحولات ساختاری در تبریز، کمبود آثار پژوهشی به ویژه در حیطه معماری و ساختار پوسته شهری مشاهده می شود. شناخت چگونگی تحولات معماری در گذر زمان شکاف و خلاهای موجود را آشکار می سازد. همچنین، فقدان شناخت درباره تاثیرات تحولات زمان در آثار معماری موجب آسیب های بعدی در معماری آینده می شود. پرداختن به نماهای ساختمان ها در دوره ای مشخص در این پژوهش سبب شناخت روند طراحی ها و آشنایی با تحولات ایجادشده در سیما و منظر شهری نیز می شود. در شهرهای تاریخی مانند تبریز، روند تغییرات و تحولات معماری آشکارا به چشم می خورد. هرچند، با افزایش ساخت وسازها، بسیاری از بناهای ارزشمند تخریب شده و مسیر برای مطالعه آنچه در گذشته بوده دشوارتر شده است. با وجود این، استفاده از بایگانی های موجود و تهیه تصاویر و بررسی وضع موجود به صورت تحلیلی توصیفی از روش های به کاررفته در این مقاله است. در نهایت، چگونگی تحولات نماهای شهری همراه با دوره زمانی و ویژگی های معماری مربوط به آن دوره در جدول هایی ارائه شده است.کلید واژگان: نمای شهری, دوران پهلوی, معماری پهلوی, معماری معاصر, سبک معماریThroughout history, the design of urban facades has been considered one of the inseparable components of architecture. Architecture and facades are intertwined elements, and addressing a part of these elements can represent architectural styles in specified time intervals. The historical importance of Tabriz has led many researchers to focus more on the historical aspect of the city and its history. However, by entering the modern world and structural changes in Tabriz, more research must be done, especially in architecture and the structure of the urban shell. Knowing how architecture evolves reveals existing gaps. Also, failure to recognize the effects of time changes in architectural works will cause further damage in future architecture. The purpose of paying attention to the facades of buildings in a specific period in this research is to know the design process and to get familiar with the developments created in the city and the landscape. However, with the increase in construction, many valuable buildings have been destroyed, and studying what has been in the past has become more complex. However, the use of existing archives, the preparation of images, and the analysis of the status quo analytically is a descriptive analysis of the methods used in this article. Finally, the developments of urban facades, along with the time and architectural characteristics of that period, are presented as relevant tables.Keywords: Urban Facade, Pahlavi Era, Pahlavi Architecture, Contemporary Architecture, Architectural Style
-
تا کنون مقالات و کتاب هایی در مورد فعالیت های حفاری باستان شناسان غربی در محوطه های تاریخی ایران، منتشر گردیده است. اما در این پژوهش کوشش می شود، به روش تفسیری-تاریخی و از طریق بررسی داده های اولیه گرد آوری شده شامل: اسناد دولتی منتشر نشده، اساسنامه های انجمن آثار ملی، متون تاریخی، سخنرانی ها و خاطرات افراد انجمن آثار ملی، روزنامه ها و منابع کتابخانه ای، به نقش معماران و باستان شناسان غربی در مرمت بناهای تاریخی در دوره پهلوی (1357- 1304) پرداخته شود.در ابتدا، پس از ذکر مقدمه ای کوتاه در خصوص رویکرد پادشاهان قاجار به آثار و بناهای تاریخی، به چگونگی تشکیل «انجمن آثار ملی» در سال 1301 پرداخته می شود و به علت های دعوت به همکاری معماران و باستان شناسان غربی اشاره می گردد. سپس دامنه فعالیت ها و تاثیرات این کارشناسان خارجی بر سیاست های اعمال شده دولت مردان دوره پهلوی در خصوص حفاظت و مرمت از بناهای تاریخی ایران بررسی می گردد. با بررسی داده های اولیه که تا کنون مورد بررسی قرار نگرفته اند، این پژوهش به واکاوی نقش کارشناسان غربی در حفاظت یا تخریب بناها و آثار تاریخی در دوران پهلوی می پردازد.کلید واژگان: مرمت و حفاظت, بناهای تاریخی, انجمن آثار ملی, کارشناسان غربی, دوران پهلویIn Iran, discourse on cultural heritage politically started to burgeon during the 1930s by efforts of enlightened thinkers (roshanfekran) and Western Orientalists. By the rise of Reza Shah in 1925 and during the Pahlavi epoch (1925-1979), the Western archaeologists or architects were closely engaged in cultural heritage affairs, which effectively manipulated the concept of Iranian nationalism particularly through focusing on the pre-Islamic heritage. While, in a few publications the foreigners contribution and the activities of Western archeologists was studied under archaeological light, in this paper,for the first time, the fundamental role of Western Orientalists regarding conservation of architectural heritage will be scrutinised. Thorough applying interpretive-historical research method, and investigating the primary sources, this paper will survey about the role of Western men in built heritage affairs during the Pahlavi era, during the Twentieth Century Iran. To this end, the letters, books, speeches, and unpublished memoirs of either enlightened thinkers or influential members in charge of the National Heritage Society have been referred to, in this study, with careful consideration given to their conflicting viewpoint against the Qajar rulers. Some of these men were: Isa Sedigh (1945-1970s), Arthur Pope (1925-1970s), Andre Godard (1931-1960s) and Asghar Hekmat (1933-1955). Other primary sources benefiting this study include: government documents; legislative documents of the National Heritage Society (NHS); unpublished memos; diaries; archival materials; old newspapers and library sources. These materials have been collected from four major libraries and archives in Iran. These included the the Iranian Cultural Heritage Organization Document Centre in Tehran; the Library and Archive Centre of the University of Tehran; Malek National Library and Museum Institution in Tehran; National Library and Archives of the Islamic Republic of Iran in Tehran; and Organization of Libraries, Museums and Document Centre of Astan Quds Razavi in Mashhad.At the first stage of this research, the attitudes of the Qajar kings towards historical buildings and heritage will be reviewed. Moreover, the reasons behind the erection of the National Heritage Society and the involvement of Western Orientalists will be explained. At the second stage, the impacts of Western Orientalists on Pahlavis policy regarding restoration of historical buildings will be scrutinized. The focus of this paper is to elaborate the involvement of four key people namely: Ernst Herzfeld, André Godard, Arthur Upham Pope and Maxime Siroux. The paper will deal with of how these men were invited by the key members of National Heritage Society (Anjoman-e Asar-e Melli), and how they were involved in restoration projects. This paper will also examine their approach or activities regarding built heritage in Iran that simply slipped into neglect after the Islamic Revolution of 1979. Having studied the under-researched and unpublished materials that have been gathered from the extensive documentary and archival sources, this research aims to illuminate the various aspects of Western orientalist involvement in terms of conservation or destruction of cultural heritage in the Twentieth Century Iran.Keywords: Restoration, conservation, Historical buildings, National Heritage Society, Western Orientalists, Pahlavi era
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.