به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « field of power » در نشریات گروه « هنر و معماری »

  • آزاده بهمنی پور *، عفت سادات افضل طوسی
    دوره گذار ایران در جریان مدرنیسم بعد از انقلاب مشروطه، با شکل گیری مکتب سقاخانه به عنوان یک جریان هنری منسجم تعریفی دوباره یافت. این مکتب که مقارن با حکومت پهلوی بود منجر به تحولات بسیاری در حوزه هنر شد. حمایت های دولت با سیاست های فرهنگی سبب بسط و گسترش تشکل هایی با اهداف مدرنیستی شد که شکل گیری مکتب سقاخانه را می توان یکی از آن ها عنوان کرد. این مکتب با پروپاگاندای ویژه ای پاسخگوی اهداف و سیاست های دولت وقت شده و در ضمن با گرایش های مدرنیستی سعی در هماهنگ و همسو شدن با جریانات هنری جهان به خصوص غرب داشت تا با اعتبار و اصالت باستانی ایرانی در صحنه بین المللی حضور یابد. این تحولات و دگرگونی ها در سیر شکل گیری این مکتب تا سال های بعد از انقلاب نیز ادامه یافت. در نهایت چهره دوگانه و متناقض نمای این مکتب بازه گسترده ای از سلایق را در بر گرفت که تا به امروز می توان تاثیرات آن را در هنرهای تجسمی مشاهده کرد. از این رو در این مقاله با استفاداه از آراء جامعه شناختی پیربوردیو درحوزه هنر که بر رابطه شرایط اجتماعی و هنر تاکید دارد و مکتب سقاخانه که برگرفته از نیازهای اجتماعی و گرایشات عامه مردم بود را مورد برررسی قرار می دهیم. بدین ترتیب قصد بر آن است تا قضاوت و نقد درست و عادلانه ای از عملکرد هنرمندان این مکتب در جریان تحولات مدرنیستی ایران داشته باشد.
    کلید واژگان: بوردیو, سرمایه فرهنگی, مکتب سقاخانه, مدرنیسم, میدان قدرت}
    Azadeh Bahmanipor*, Effatsadat Afzal Tusi
    The Saqqakhaneh School of painting was central in the historical artistic transition to Modernism after the Constitutional Revolution in Iran. This school of art emerged under the Pahlavi regime and was extensively supported by Iranian nation-state. The modernizing state used this school of art as a unique form of propaganda to represent Iranian cultural heritage in its desire for modernization and its aesthetic orientation towards the West in the global stage.
    The Saqqakhaneh School continued to influence postrevolutionary visual arts exposing a plurality of artistic tastes as well as an ambivalent and contradictory artistic practice. Using Pierre Bourdieu’s sociological approach to the study of art, this article offers a critical and impartial assessment of this school by locating it within the Iranian artistic field of power while valuing the social character of the artists in the production, circulation and
    consumption of this school of art.
    Keywords: Bourdieu, cultural capital, Saqqakhaneh School of painting, modernism, field of power}
  • بهنام زنگی، حبیب الله آیت اللهی، اصغر فهیمی فر
    مقاله حاضر به تحلیل نقاشی دیواری معاصر پس از انقلاب و سرمایه های نمادین، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر آن می پردازد، که حاکی از تحولات سیاسی و اجتماعی و کنش ها و میدان های قدرت در حوزه نقاشی و میدان قدرت دولتی است. فرضیه اصلی مقاله این است که نقاشی دیواری در هر دوره تحت نفوذ میدان های قدرت تولید می شود. برای آزمون این فرضیه، آثار نقاشی دیواری پس از انقلاب در شهر تهران در نظر گرفته شده است. چگونگی فعالیت عاملان حاضر (هنرمندان نقاش)، جایگاه و مواضع این میدان هنری در موقعیت های اجتماعی، سیاسی و هنری زمانه شان، نوع سرمایه ها و منش های ایشان عمده پرسش های مطرح در این نوشتار است. روش تحقیق این مقاله با بهره گیری از روش شناسی جامعه شناختی پی یر بوردیو بوده و به تحلیل تکوین میدان نقاشی دیواری در فضای اجتماعی پس از انقلاب می پردازد.
    در نتیجه پژوهش حاضر درمی یابیم که سبک نقاشی دیواری در دوره مدنظر حاصل تمایز معنادار از نقاشی دیواری ایران قبل از انقلاب و براساس سرمایه فرهنگی برآمده از حاکمیت سیاسی وقت ایران بوده است. وابستگی نقاشی دیواری به میدان قدرت، در بحبوحه انقلاب و هم زمان با پیروزی آن، این هنر را به کانون اصلی قدرت که توده های مردمی و جریان های انقلابی بودند متصل می کرد و با آغاز دوره تثبیت انقلاب و سازمان دهی میدان قدرت این هنر تحت حمایت و تایید آن به کار گرفته شد.
    کلید واژگان: نقاشی دیواری پس از انقلاب, جامعه شناسی بوردیو, موقعیت اجتماعی, میدان قدرت, سرمایه}
    Behnam Zangi, Habibbollah Ayatolahi, Asghar Fahimifar
    The present article analyzes the contemporary post revolution wall painting art and the symbolic, social and cultural capital dominant on it that are indications of social and political changes, actions and field of power within the scope of painting and state field of power. The main hypothesis in the article is that the wall painting art is produced while being influenced by the field of power in every period and to test the mentioned hypothesis there are considered the post revolution wall paintings in the city of Tehran. The way the present artists act, the position and place of this artistic field in social, political and art situations, the type of the capital and their habitus, all are the major questions considered within this paper. The research method is also based on Pierre Bourdieu sociological views and tries to analyze the genesis of wall painting field in social space after the revolution. The conclusion shows that the style of the specified period wall paintings is the result of a meaningful differentiation from the pre revolution paintings and is based on the cultural capital which is itself resulted from the current political governance. The dependence of wall painting to the field of power, in the height of revolution andsimultaneous with its victory, connected this art to the main focus of power, the Mass and revolutionary forces, and was supported and confirmed by the revolution after its consolation and establishment of field of power.
    Keywords: Post, revolutionary Wall painting, Bourdieu's Sociology, Social Situation, Field of Power, Capital}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال