به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "rashida shahnameh" در نشریات گروه "هنر و معماری"

جستجوی rashida shahnameh در مقالات مجلات علمی
  • الهه اقبالی زاده*، علیرضا طاهری

    گرزها ابزاری قدیمی و قدرتمند محسوب می شوند که در جنگ های تن به تن و گروهی اسفتاده می شدند. علاوه بر جنبه رزمی، از جنبه تشریفاتی، آیینی و اسطوره ای برخوردار بوده اند. گرز، یکی از کهن ترین ابزارهای جنگی جهان و پرکاربردترین سلاحی است که ایزدان و پهلوانان هند و اروپایی از آن استفاده می کرده اند که در اوستا و در متون اسلامی به آن اشاره شده است. بر اثر پیشرفت در ساخت افزارهای جنگی، گرزها از اشکال ساده به شکل های مختلف هندسی شامل؛ کروی، مخروطی و...، حیوانی، دیوسر و انسانی تغییر شکل داده اند. اغلب دارای بدنه قوی، چوبی یا فلزی و سری سنگین از جنس مس و برنز هستند. گرزها می توانند به عنوان نمادهای قدرت تلقی شوند. حال این سوال مطرح است که روند تحول فرم ابزار جنگی گرز در نگاره های سه شاهنامه بایسنقری، تهماسبی و رشیدا چگونه بوده است؟ هدف از این پژوهش، شناخت انواع و سیر تکاملی گرز و نسخه های مصور شده با مضمون جنگ افزار گرز در نگاره های سه شاهنامه مذکور است. دلیل تغییر شکل گرزها، باور ایزدان و پهلوانان، تاثیر شرایط اقلیمی و اجتماعی و پیشرفت در ساخت افزارهای جنگی بوده است. گرزها نشان دهنده قدرت پهلوانی و به جهت ایجاد رعب و ترس در دشمن بوده اند. داستان های اساطیری و جنبه تشریفاتی جنگ افزار گرز، به واسطه نگاره ها در شاهنامه های مذکور به نمایش درآمده اند. روش تحقیق، توصیفی-تطبیقی بوده و بر پایه مطالعات کتابخانه ای، اسنادی، سایت های معتبر علمی و موزه ها انجام شده است.

    کلید واژگان: گرز, نقش مایه حیوانی, شاهنامه تهماسبی, شاهنامه رشیدا و شاهنامه بایسنقر
    Elahe Eghbalizadeh*, Alireza Taheri

    Maces are a long-standing (old) and powerful tool used in hand to hand and group wars. In addition to the martial aspect, they have had ceremonial, ritual, and mythical aspects. Mace is one of the most ancient weapons in the world and one of the most widely used weapons of the Hindu and European heroes and gods, and has been mentioned as the gods and heroes warfare in Avesta and Islamic texts. Due to the development of warfare, maces of simple forms into transformed the various geometrical, spherical, conoidal, bladed, chained, zoomorphic, dimonic and anthropomorphic forms. Often it has a strong body of wood or metal, and a heavy head of copper, bronze, iron or steel. Maces with various sizes can be regarded as symbols of power. Now the question is that how was the formation process of war maces in illustrations of these three Shah names, Baysonghori, Tahmasbi and Rashida? The purpose of this study is to know the types, evolution and depicted version of war maces in illustrations of three mentioned shah names. The reason of the transformation of the maces was the belief of gods and heroes, climatic and social conditions and progress in the manufacture of war weapons. Maces show the bravery of heroes and to create fear in the enemy. Mythological stories and the ceremonial aspect of war maces have been illustrated by the illustrations in these Shahnamehs. The research method is descriptive-comparative and the data are collected by using library studies, documents, creditable scientific sites and museums.

    Keywords: Mace, Zoomorphism, Tahmasbi Shahnameh, Rashida Shahnameh, Baysonghor Shahnameh
  • عبدالکریم عطارزاده، آمنه گلستان *
    اگر چه تا میانه عصر صفوی، قلم نستعلیق در کنار سایر خطوط سته، مورداستفاده و یکی از اقلام مهم بود، اما به تدریج بیشتر مورداقبال واقع شد؛ به گونه ای که از مهم ترین خطوط در دوره های بعدی محسوب گردید. « شاهنامه رشیدا»، از نسخ خطی دوره صفوی با کتابت عبدالرشید دیلمی و «شاهنامه داوری»، آخرین نسخه خطی از شاهنامه در دوره قاجار با کتابت میرزا محمد داوری به قلم نستعلیق است. خوشنویسی های انجام شده در این دو نسخه، بخشی از تاریخ خط و خطاطی را در ایران به نمایش گذاشته است که می توان با بررسی آنها، برخی تغییرات و تحولات خط و خوشنویسی را در دوره های صفوی و قاجار تشخیص داد. هدف این پژوهش، شناخت وجوه افتراق شاهنامه های رشیدا و داوری در شیوه های کتابت و ساختار حروف و کلمات قلم نستعلیق و نیز نحوه ارتباط متن با نقش و نگاره بود که با استفاده از منابع کتابخانه ای- موزه ای و روش مطالعه تاریخی- تطبیقی و تحلیلی به آن پرداخته شد. نتیجه بررسی ها نشان داد که«شاهنامه رشیدا» با تاثیر مستقیم از شیوه میرعماد و اولویت زیبایی بصری بر خوانایی متن، کتابت شده و ارتباطی پیوسته میان فضاسازی های متنی و نوشتاری برقرار شده است. «شاهنامه داوری» بر خلاف سنت رایج در کتابت نسخ خطی، به سفارش هیچ حاکمی نگاشته نشد، بلکه ذوق هنری هنرمند، زمینه شکل گیری این نسخه بود و به نوعی شروع تغییرات بنیادی در مخاطبین خود را فراهم نمود. در این شاهنامه، خوانایی متن همراه با زیبایی بصری و نیز عدم ارتباط منسجم بین متن و نگاره دیده می شود. هم چنین، ساختار حروف و کلمات با وجود شباهت به سبک دوره سوم قاجار (سبک کلهر)، مستقل از این سبک، کتابت شده و به نظر می رسد اصلاحات منتسب به کلهر که در آثار عده ای از خوشنویسان هم دوره با وی نیز دیده می شوند، پیش درآمدی بر این سبک بوده است.
    کلید واژگان: خط نستعلیق, دوره صفوی, دوره قاجار, شاهنامه رشیدا, شاهنامه داوری
    Abdol Karim Attarzadeh, Ameneh Golestan *
    Although Nastaliq script was used as a significant writing style along other six types of calligraphy until the mid-Safavid era, it was gradually more welcomed and turned into the most important script in the succeeding eras. "Rashida Shahnameh", written by Abdul Rashid Deylami, falls within the Shahnameh manuscripts in the Safavid era while "Davari Shahnameh", written by Mirza Mohammad Davari in Nastaliq script, is the last manuscript of Shahnameh in the Qajar era. The calligraphy styles performed in these two versions demonstrate a part of the history of calligraphy in Iran from which some of the changes and developments in script and calligraphy during the Safavid and Qajar eras can be detected. Resorting to library-museum resources, this study seeks to investigate the differences in writing styles, shapes of letters and words written in Nastaliq, and also the connections between the scripts and the graphics in the two aforementioned versions of Shahnameh, through a historical-comparative and analytical study. The results of the analyses reveal that the script of "Rashida Shahnameh" was directly influenced by the Miremad Style, prioritizing visual beauty over text readability, in which a continuous connection was established between written and textual spaces. Contrary to the popular tradition in manuscripts, Davari Shahnameh was not ordered by any rulers; rather, the artist's taste was the main cause of creating this manuscript and it also prompted fundamental changes among its audiences. Text readability, visual beauty, and lack of consistent connection between text and graphics were observed in this version of Shahnameh. Moreover, the letters and words, despite their similarity to the third-Qajar-era style (the Kalhor Style), are structured independently of it, and, seemingly, the corrections attributed to Kalhor, which are also seen in the works of some of his contemporary calligraphers, had been a prelude of Davari’s style.
    Keywords: Nastaliq script, Safavid era, Qajar era, Rashida Shahnameh, Davari Shahnameh
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال