جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "spatial identity" در نشریات گروه "هنر و معماری"
-
فصلنامه هویت شهر، پیاپی 53 (بهار 1402)، صص 87 -102نما در فرهنگ معماری معاصر ایران جایگاه مشخصی ندارد و تابع نظرات اعمال شده از سوی کارفرما، طراح و شهرداری در تغییر است. همچنین باوجود خلاءهای پژوهشی مشهود درزمینه بیان مولفه ها، عوامل، ابعاد و معیارهای هویت نماهای شهری و مفاهیم مرتبط با آن، موجب شده است تا هدف این پژوهش در راستای تبیین چارچوب برای بیان مولفه های اثربخش بر هویت نماهای شهری پیش برده شود. این پژوهش کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها، از نوع پژوهش های اسنادی- فراترکیب به شمار می رود. برای شناسایی الگوی مولفه های اثربخش هویت نماهای شهری، تعداد 179 مقاله بررسی شده از میان آن ها 58 مقاله به کمک برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی، برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. در این پژوهش، ابتدا 123 شاخص معرف هویت نماهای شهری شناسایی و در 7 مفهوم و 1 مقوله طبقه بندی شدند. بر اساس یافته های تحقیق؛ ابعاد، مولفه ها، معیارها و عوامل مفاهیم؛ هویت مکانی، هویت، هویت شهری، سیما شهری، منظر شهری، منظر معماری و نما بیان شده است.کلید واژگان: نما, هویت, هویت شهری, هویت مکانی, سیمای شهری, فراترکیبHoviate shahr, Volume:17 Issue: 53, 2023, PP 87 -102Every day, we face architectural designs in buildings, especially in their facades, which are done without considering various factors. The facade plays the most significant role in daily life and can be regarded as one of the most important issue. The components of buildings in urban spaces are said to have a heavy duty in giving identity or reflecting the essence of every society. There is no doubt about the anonymity of today's facades and to they give identity to architecture and urban planning. Spaces, first of all, efforts should be made to improve the quality of their views. The facade of the buildings creates a common visual field with all the people of the city, which the people of the municipality observe every day. Moreover, if this ordinary square has a correct and balanced composition, it will have many effects on the members of the city. The facade does not have a special place in the Iranian contemporary architectural culture, it changes into different shapes and images. That employer users, designers and municipality rules created it. The subject of urban appearance, the dominant face of the city and containing the first messages in the vision of citizens, has been the topic of urban planning discussion, especially since the last half century AD. Due to its close relationship with the category of identity and characteristics of the city, its recognition is complicated, and with the beginning of the modern era and the application of unconventional management based on urban planning law, it gained wide dimensions. A society designed and implemented apart from its culture, tradition and identity is a prelude to its destruction. In our cities, there is no common language between views. They need a familiar culture to express themselves. They use different materials and follow different styles. Every facade in the city is a sign of the economic and social status of the builder and his way of thinking and attitude towards various issues. The dimensions and identity criteria of urban facades are not stated. Therefore, the general goal of the current research is to explain the framework of the components affecting the identity of urban facades. The purpose of this research is to explain the framework for expressing the effective components of the identity of urban facades. This research is applied, and in terms of data collection, it is considered to be a meta-synthesis type of document. In order to identify the pattern of the practical components of the identity of urban views, a number of 179 articles were examined, from which 58 articles were selected for the final analysis with the help of the critical evaluation skills program. In this research, first, 123 indicators representing the identity of urban facades were identified and classified into seven concepts and one category. Based on these research findings, dimensions, components, criteria and factors of ideas, spatial identity, identity, urban identity, urban landscape, urban landscape, architectural landscape and facade are expressed.Keywords: Facade, Identity, Urban Identity, Spatial identity, Urban image, Metacomposition
-
نشریه مطالعات هنر اسلامی، پیاپی 39 (پاییز 1399)، صص 308 -321
هویت افراد جامعه در پرتو علل و عوامل مختلفی شکل می گیرد. مکان یا محیط یکی از مهم ترین عوامل موثر در هویت بخشی به افراد است. ورود و توسعه ی تفکر مدرن در شهر ایرانی، موجب تغییر و دگرگونی کالبد و شکل شهر در یک قرن گذشته شده است. این روند به ویژه در یک دهه گذشته و بعد از انقلاب اسلامی، با رشد تکنولوژی سرعت داده شده است. با این وجود سازمان دهی جامع و کاملی برای تغییر ذهنیت افراد و سازگاری هویتی آن ها با کالبد جدید صورت نگرفته است. به نظر می رسد حضور و استفاده شهروندان از این محیط های تغییر شکل داده شده، به تدریج موجب به وجود آمدن نوعی دلبستگی مکانی در آن ها شده است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر رویکرد کمی و کیفی انجام شده است. برای رسیدن به هدف پژوهش، پس از تعریف و تبیین مفاهیم دلبستگی مکانی، هویت مکانی و ظرفیت انطباقی، مدل مفهومی تحقیق تبیین و تعریف شد و بر مبنای آن پرسشنامه ای ساختار یافته، طراحی شد. شهروندان و ساکنان منطقه یک شهر تهران با توجه به شرایط ساختمان های مدرن این منطقه، به عنوان نمونه مورد مطالعه تحقیق انتخاب شدند. بنابراین، پس از توزیع پرسشنامه تحقیق و بررسی این داده ها به روش مدلسازی معادلات ساختاری، یافته های تحقیق گزارش شد. نتایج استخراج شده از یافته ها نشان دادند که دلبستگی مکانی به تنهایی و به صورت مستقیم قادر به ساخت هویت در شهر مدرن نخواهد بود و لازم است پیش از آن نوعی انطباق و سازگاری ذهنی در ادراکات شهروندان نسبت به شرایط محیطی جدید صورت پذیرد.
اهداف پژوهش:
1.دستیابی به شاخص های دلبستگی مکانی شهروندان منطقه یک شهر تهران از نماهای مدرن. 2.شناخت و مطالعه چگونگی اثرگذاری دلبستگی مکانی نماهای شهری مدرن بر شکل گیری هویت مکانی در شهروندان منطقه 1 شهر تهران.
سوالات پژوهش :
1.چه شاخص هایی معرف و نشان دهنده دلبستگی مکانی در شهروندان منطقه یک شهر تهران می باشند؟ 2.نماهای شهری مدرن، با در نظر گرفتن ظرفیت انطباقی افراد، چگونه و طی چه سازوکاری بر هویت مکانی آن ها در منطقه یک شهر تهران اثرگذار می باشند؟
کلید واژگان: دلبستگی مکانی, هویت مکانی, ظرفیت انطباقی, نماهای شهری, تهرانIslamic Art Studies, Volume:17 Issue: 39, 2020, PP 308 -321The identity of people in society is formed in the light of various causes and factors. Location or environment is one of the most significant factors in categorizing individuals. The arrival and development of modern thought in Iranian cities has caused a change in the body and shape of the city in the past century. Moreover, this trend has accelerated, particularly in the last decade and after the Islamic Revolution, with the growth of technology. However, there is no comprehensive organization to change the mentality of individuals and their identity adaptation to the new body. It seems that the presence and use of citizens in these transformed environments has gradually led to a kind of spatial attachment in them. This research has been done by descriptive and analytical method and relying on quantitative and qualitative approach. To achieve the purpose of the research, after defining and explaining the concepts of spatial attachment, spatial identity and adaptive capacity, the conceptual model of the research was explained and defined and a structured questionnaire was designed based on it. Citizens and residents of area one of Tehran, according to the conditions of modern buildings in this area, were selected as the study sample. Therefore, after distributing the research questionnaire and reviewing these data by structural equation modeling, the research findings were reported. The results obtained from the findings showed that spatial attachment alone and directly will not be able to build an identity in the modern city and it is necessary for the presence of a mental adaptation in citizens' perceptions of the new environmental conditions.
Research aims1. Achieving the indicators of spatial attachment of the citizens of region one of Tehran from modern views. 2. Recognition and study of the effect of spatial attachment of modern urban views on the formation of spatial identity in the citizens of region one of Tehran.
Research questions:
1. What are the indicators of spatial attachment in the citizens of region one of Tehran? 2. Modern urban landscapes, considering the adaptive capacity of individuals, how and through what mechanism do they affect their spatial identity in a region of Tehran?
Keywords: Spatial attachment, spatial identity, Adaptive Capacity, Urban views, Tehran -
نشانه های شهری از جمله عناصر کالبدی شاخص در فضای شهری محسوب می شوند که به سبب حضور در خاطرات جمعی و فردی شهروندان نقش موثری در هویت مکانی ایفا می کنند. بدین ترتیب فرآیند خوانش نشانه ها و بررسی لایه های مختلف معنایی آن ها می توانند به عنوان ابزاری ارزشمند جهت سنجش هویت شهری به حساب آیند. با توجه به گستره وسیع مولفه های بررسی هویت شهری، این پژوهش سعی بر آن دارد تا از خلال خوانش نشانه های شهری و به تبع آن احساس هویت به فضا از رویکرد پدیدارشناسی و نشانه شناسی نسبت به عناصر محور تاریخی خیابان سپه قزوین استفاده نماید. خیابان سپه به عنوان نخستین خیابان طراحی شده ایران از عصر صفوی تاکنون، دارای ساختار کالبدی و مفهومی نظام یافته ای است که مطالعه آن را به عنوان یکی از ارکان معرفی هویت شهر به موضوعی درخور تامل تبدیل می کند. در این راستا فرض برآن است که ارتباط میان نشانه های مهم و تاریخی خیابان سپه از منظر نشانه شناسی دارای نقشی تاثیرگذار در خوانش هویت مکانی خیابان در ادراک ذهنی و عینی شهروندان از منظر پدیدارشناسانه است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، شناخت ماهیت نشانه های شهری خیابان سپه در رابطه با هویت آن به روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. بدین ترتیب ابتدا به روش توصیفی- تحلیلی، ویژگی های نشانه های هویت ساز فضای شهری مشخص و سپس روش پیمایشی با کاربست مولفه های انتخابی به روش پدیدارشناسی در قالب پرسش نامه، مصاحبه با شهروندان و مشاهده در مورد مطالعاتی، به روش کدگذاری و تحلیل های انجام شده با نرم افزار SPSS 20 به آزمون گذاشته می شوند. نتیجه پژوهش حاضر بیانگر آن است که میان مولفه های مشترک پدیدارشناسی هویت و نشانه های محور خیابان از منظر نشانه شناسی ارتباط معناداری وجود دارد. بدین ترتیب که ارتباط غنی نشانه ها با یکدیگر، ویژگی های کالبدی،کارکردی و معنایی آن ها و تعامل دو سویه با شهروندان در فرآیند ادراک خیابان و ثبات و پایداری در ذهنیت شهروندان، دارای ارتباطی مستقیم با هویت و ماندگاری خیابان در خاطره جمعی و فردی مردم می باشدکلید واژگان: نشانه شناسی, نشانه شهری, پدیدارشناسی, هویت مکانی, محور تاریخی خیابان سپه قزوینLandmarks are among the outstanding physical elements of urban spaces and play an effective role in forming spatial identity due to their presence in citizens’ collective and individual memories. Thus, the process of reading landmarks and studying their different semantic layers can be considered as a valuable tool for assessing urban identity. Given the wide range of components of urban identity, in the present study, it is attempted to use a semiotic and phenomenological approach to the elements of the historical axis of Sepah Street in Qazvin to read landmarks and thereby, sense of identity to space. Since Sepah Street, as the first designed street in Iran since the Safavid era, has an organized physical and conceptual structure, the study of which as one of the elements introducing the city identity is significant. To do this, it is assumed that the semiotic relationship between important and historical landmarks of Sepah Street plays an effective role in reading the spatial identity of the street in citizens’ mental and objective perception from a phenomenological perspective. Accordingly, the present study aims to identify the nature of landmarks in Sepah Street in relation to its identity using descriptive-analytical and survey methods. First, using a descriptive-analytical method, the characteristics of landmarks identifying an urban space are identified, and then, through a survey method, the selected components are phenomenologically tested using a research-made questionnaire, interview with citizens and observation of the case study. Then the data are analyzed using a coding method and SPSS 20 software. The results of the present study indicate that there is a significant semiotic relationship between the common phenomenological components of identity and landmarks so that the rich relationships between landmarks, their physical, functional and semantic characteristics and mutual interaction with citizens in the process of perception of street and being stable and memorable in citizens' minds directly play a role in forming the identity of the street and making it perdurable in people's collective and personal memoryKeywords: Semiotics, Landmark, Phenomenology, spatial identity, Historical axis of Sepah Street in Qazvin
-
نشریه مدیریت شهری، پیاپی 41 (زمستان 1394)، صص 139 -160هویت، صرف نظر از موضوعی عام و کلی در اغلب حوزه&zwnjهای معرفت بشری، مقوله ای کیفی است که به واسطه نیازهای انسان بر ساختار محیط تاثیر می گذارد، در واقع هویت به مقوله کیفی مابین انسان و محیط می پردازد. کیفیتی که کمبود یا نبود آن سبب عدم ارتباط انسان با محیط و ایجاد محیطی فاقد خوانایی و معنا می گردد. بنابراین ایجاد خوانایی و پاسخگویی به نیازهای اساسی انسان براساس کیفیتهای فضایی او، مهمترین عامل مداخله انسان در محیط است. بدین ترتیب، که لازمه شناخت محیط به عنوان رهیافتی در جهت درک هویت محیط مصنوع، شناخت معنای هویت، هویت فضایی، مکانی و کالبدی و تاثیرات آن بر انسان و رفتار او می باشد. از این رو در این پژوهش، با هدف شناخت هویت جمعی و شهری بوسیله الگوهای عینی و ذهنی مکان، فضا و کالبد و با توجه به محیط انسان ساخت به تببین مفهوم هویت محیطی بوسیله مولفه های مکان، فضا، کالبد و تاثیرات آن پرداخته می شود. بدین منظور براساس روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای معیارهای مشترک هویت محیطی با هویت فضایی، مکان و کالبد شناسایی می شوند تا اطلاعاتی در رده ذهنیت با در نظر گرفتن اشتراکات معنایی، خوانایی و تصورات ذهنی (غیرمادی) مابین هویت مکان و محیط حاصل گردد. علاوه بر این، اطلاعاتی نیز در رده عینیت همچون اشتراکات فرم و عملکرد (مادی) مابین هویت مکان و فضا حاصل می شود، که می توان آنها را طبق سه مولفه اصلی و مشترک مابین هویت محیط، هویت مکان، هویت فضا و هویت کالبدی و مطابق با عوامل کارکردی، ادراکی و کالبدی شناسایی و دسته بندی نمود.
کلید واژگان: هویت, محیط, انسان, هویت فضایی, مکان, هویت مکان, کالبدUrban Management, Volume:14 Issue: 41, 2016, PP 139 -160Identity, regardless of the issue in most areas of general human knowledge, the issue of quality is due to the structure of the environment affects human needs. In fact, the issue of qualitative identity between man and the environment. The lack of quality of the human relationship with the environment and create an environment where failure is lack of legibility and meaning. So create readability and meet the basic human needs according to His spatial resolution, the most important factor is human intervention in the environment. Thus, we need to understand the environment as an approach to understand the identity of the built environment, understanding the meaning of identity, space and physical space and its impact on man and his behavior is. Therefore, in this study, with the aim of collective urban identity by both objective and subjective patterns of location, space and body and due to the built environment to explain the concept of identity by environmental component location, space, body, and its effects will be discussed. Therefore, on the basis of descriptive, analytical and environmental studies identified common standards library with spatial identity, location and identification of the body so that the information in the category mentality by taking common sense, readability and imagery (immaterial) between the identity of the setting sure. In addition, information on the level of objectivity as a common form and function (physical) identity between place and space can be achieved that-be shared between the three major components of the identity, the identity of place, identity and physical identity and space in accordance with the functional factors, cognitive and physical identification and categorized.Keywords: identity, environment, human, spatial identity, location, location, identity, body -
وقوع مستمر فرایندهای طبیعی، چهره متنوعی از چشم اندازها را در عرصه زمین فراهم آورده است. سرزمین ایران به سبب پویایی خاص خود، دارای چشم اندازهایی است که تفاوت های چشم گیری در تنوع آن دیده می شود. تفاوت در چشم اندازها منجربه ایجاد زمین بوم های گوناگون در صحنه طبیعی ایران گردیده و سپس ساختارهای اجتماعی ویژه ای در آن پدیدآمده که هریک قواعد و انتظام خاصی برای پایداری خویش دارند. بخشی از مولفه های پایداری این گونه زمین بوم ها مربوط به جلوه های گوناگون هنر آنها، ازجمله فرش دستباف است. فرش دستباف به عنوان یک هنر سرزمینی دارای ابعاد خاصی از هویت مکانی در زمین بوم های اجتماعی ایران است که ضمن وجود ویژگی های مشترک در همه جمعیت های یادشده، دارای افتراق های آشکاری نیز هست که برگرفته از افتراق هویت مکانی در زمین بوم های آنهاست.
بنابر آنچه بیان شد، تلاش نگارندگان در پژوهش حاضر برآن است تا با تمسک به تحلیل سینماتیک و بهره مندی از فضای نیچ و متد لوند در حیطه مطالعات میان رشته ای، ابعاد تازهای از تاثیرات فضا و مکان بر این هنر محور قرارگرفته و به این سوال نیز پاسخ داده شود که تفاوتهای چشم اندازی و مرایایی به دست آمده از فرایندهای محیطی به چه میزان در شکل گیری زمین بوم های اجتماعی ایران و هنر فرش دستباف این جمعیتها، تاثیر داشته است.
نتایج بررسی های به عمل آمده بیانگر این است که یکی از عوامل مهم در چینش زمین بوم های ایران به خصوص ایران مرکزی، مولفه های متغیر و متنوع محیطی آنهاست. این نسبت در افتراق های هنری این جوامع کاملا مشهود است به گونه ای که افتراق هنر فرش در این جوامع با درجات متفاوتی ظهور یافته است. از این نظر، بین جوامع روان و شهری بیشترین افتراق و بین جوامع روستایی و روان، کمترین افتراق وجوددارد.
کلید واژگان: ایران, مدنیت, هویت مکانی, زمینبومهای اجتماعی, هنر فرشThe continuous happening of natural processes has provided various landscapes on the earth. Due to its special dynamism, Iran has landscapes in which notable differences are observable. Difference in landscape has led to various lands in the natural arena of Iran and consequently special social structures have been created in it each of which has particular rules and organization for its stability. Some components of such stability pertain to different aspects of their art such as hand-woven carpet. As a local art, such carpet has particular dimensions of spatial identity in social lands of Iran that, while having common features in all mentioned lands, has obvious disparities derived from disparity of spatial identity in each of them.Accordingly, this study aims to explore new dimensions of spatial influences on such art by using systematic analysis as well as Niche space and Lound method in the field of interdisciplinary studies, and answer the following question: how much have the landscape differences resulted from environmental processes influenced the formation of Iranian social lands and the art of hand-woven carpet of such people?The results of this study show that one of the important factors in the organization of Iran’s lands, especially central Iran, is their changing environmental components. This is obvious in the artistic disparities of such societies to the extent that disparity of carpet art has emerged with different degrees in them. In this regard, there is most disparity in urban societies whereas the least disparity belongs to rural societies.Keywords: Iran, civility, spatial identity, social lands, carpet art -
ارزیابی روند تخریب و نوسازی بافت های شهریمجله منظر، پیاپی 27 (تابستان 1393)، صص 39 -43بناها و ساختمان ها به عنوان اجزای تشکیل دهنده بافت های شهری در روند تحولات بطئی شهر دچار دگرگونی های مختلف می شوند که ممکن است مرمت، بازسازی، تخریب یا نوسازی شوند. متعاقب این تحولات، بافت ها و محلات شهری نیز از نظر کالبد و محتوا دچار دگرگونی شده و هویت آنها تحکیم یا بازتعریف می شوند. ورود و دخالت متغیرهای غیر منطقی و برون زا در روند بطئی مذکور، بافت ها را از سیر تکوینی تحولات مداوم و پایدار خارج ساخته و منجر به محصولی در تحول فضا می شود که نسبت مشخص و منطقی با ضرورت ها، الزامات و قواعد منطقی تحولات ندارند. از جمله تحولات فضایی تامل انگیز که نیاز به بررسی دقیق ابعاد و دلایل آن وجود دارد، روند گسترده و سوداگرانه تخریب و نوسازی ساختمان ها در تهران است که یکی از پیامدهای جدی آن هویت زدایی از بافت ها در سیر تکوین فضاهای شهری است. در این مقاله دو وجه اصلی روند گسترده و سودجویانه تخریب و نوسازی ساختمان ها در شهر تهران در دهه های 70 و80 شمسی بررسی می شود.
ابتدا حجم عظیم و میزان گسترده این تخریب ها و نوسازی ساختمان ها در تهران و پشتوانه های مالی و اقتصادی در مقیاس کلان بررسی می شود. این پژوهش در تلاش است به این سوال پاسخ دهد که تولید فضای کالبدی گسترده در تهران متکی به کدام درآمدها و تولیدات اقتصادی شهر است؟ برای پاسخ به این پرسش رابطه تغییرات درآمدهای نفتی کشور و تغییرات و میزان ساخت و سازها مورد بررسی قرار می گیرد. سپس تصمیمات و اقدامات مدیریت شهری در تشدید یا تعدیل روند تخریب گسترده و نوسازی ساختمان ها در شهر تهران با این سوال که مدیریت شهری نسبت به این روند سوداگرانه فعال است یا منفعل، تحلیل می شود.
با بررسی دو وجه فوق و ویژگی های روند سوداگرانه تخریب و نوسازی ساختمان ها نشان می دهد که تخریب ساختمان ها و تولید بناهای جدید حاصل این روند رابطه مستقیمی با تغییرات قیمت نفت داشته وبافت های حاصل از روند تخریب و نوسازی های گسترده در تهران نه تنها واجد شخصیت و هویت نیستند، بلکه هویت زدایی از محلات یکی از ویژگی های اجتناب ناپذیر روند ساخت و سازهای سوداگرانه اخیر است که نباید از آن غافل و نسبت به برخورد با ریشه های آن منفعل بود. غفلت از شناسایی و بررسی ریشه های اصلی این روند، علاوه بر نابودی ثروت ملی به نزول کیفیت کالبدی و هویتی فضاها می انجامد.
کلید واژگان: تخریب و نوسازی, تهران, درآمد نفتی, مدیریت شهری, هویت فضاییAssessment of Urban Texture Demolition and Renewal ProcessMANZAR, Volume:6 Issue: 27, 2014, PP 39 -43In the gradual evolution process of the cities، buildings as the components of urban textures undergo multiple changes including repairing and regeneration or demolition and renewal. Subsequently، the textures will go through changes in terms of their physical configuration and contents and their identity will be either consolidated or redefined. The interference of exogenous and irrational variables in the evolution process would throw off the sustainable trajectory of changes and result in a spatial product which has no sensible relation to the necessities، requirements or logical order of changes. The widespread and speculative process of demolition and renewal of buildings in Tehran which consequently has resulted in a loss of identity in the urban textures، is an example of such spatial evolutions which calls for a precise study of the dimensions and reasons contributing to this phenomenon. This article reviews two main dimensions of this spatial process in the city of Tehran in the 90s and the 2000s. Firstly the significant number of demolitions and renewals in Tehran and its economic and financial forces are analyzed in a macro scale. In other words this question is queried that the abundance of production of physical space is relying on what incomes or financial revenues produced in the city of Tehran? In this regard the relation between the national oil revenue and the fluctuations in the scale of constructions is pointed out. Moreover، the effects of urban governance decisions on intensifying or balancing the widespread process of demolition and renewal will be analyzed، through questioning whether the urban governance takes an active or passive stance toward this process. Reviewing these two dimensions and considering the characteristics of this speculative trend demonstrates that the demolition and renewal of buildings and construction of new ones has a direct relation with the fluctuations in oil prices. Furthermore the textures resulted from this ongoing process not only do not possess a new characteristic or identity but also have lost the identity they had carried through time. Neglecting the identification of the causes and roots of this speculative process will result in dissipation of national capital along with a reduction in the quality of spaces both in terms of physical dimensions and identity.Keywords: Demolitions, Renewals, Tehran, Oil Revenue, Urban Governance, Spatial Identity
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.