به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « ادب غنایی » در نشریات گروه « هنر و معماری »

  • بیان فروغ کرمانشاهی، محمدرضا قاری*، مجید عزیزی

    یکی از انواع معروف تقسیم بندی ادبیات از نگاه ناقدان فرنگی که براساس احساس و عاطفه پایه ریزی شده «ادبیات غنایی» است. در این نوع ادبی شاعر برای بیان احساسات خود کلی ترین عنصر خیال یعنی استعاره را برمی گزیند و در بعضی از موضوعات شعری خود از تشبیه هم استفاده می کند. در این تحقیق سه منظومه عاشقانه مورد مطالعه قرار گرفت و سیر و تحول تصویر از قرن چهارم تا قرن هشتم بررسی شد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. باتوجه به مطالعات انجام شده و بررسی موضوع و تصاویر داستان ها این نتیجه حاصل شده که هرکدام از شاعران به اقتضای جهان پیرامون خود به تصویرآفرینی پرداخته اند و در زمینه تصویر پردازی در دو منظومه ویس و رامین با 40 درصد و گل و نوروز با 35 درصد عنصر طبیعت بیشترین قسمت شعر و در خسروشیرین عناصر بزم با 26 درصد بیشترین را قسمت از تصاویر شعری را به خود اختصاص داده اند. همچنین هر سه شاعر در زمینه عناصر انتزاعی، کم ترین استفاده را (به ترتیب: 3، 5، 7 درصد) داشته اند. در زمینه میزان استفاده از عناصر خیال نیز شاعر در ویس و رامین بیشتر از عنصر تشبیه و دو شاعر دیگر از استعاره استفاده کرده اند و شاید دلیل زیباتر شدن خسرو و شیرین و ویس ورامین نیز همین باشد.

    اهداف پژوهش:

    تعیین میزان تصویر پردازی به کمک صورخیال در منظومه های عاشقانه ویس و رامین، گل و نوروز و خسرو شیرین.بررسی تصاویر مشترک در سه منظومه ویس و رامین، خسرو و شیرین و گل و نوروز براساس دو عنصر خیال یعنی تشبیه و استعاره بوده.

    سوالات پژوهش:

    میزان تصویر پردازی به کمک صورخیال در منظومه های عاشقانه ویس و رامین، گل و نوروز و خسرو شیرین چقدر می باشد؟شباهت و تفاوت دو منظومه با خسرو و شیرین در چه چیزهایی می باشد؟

    کلید واژگان: ادب غنایی, تصویر, خیال, استعاره, تشبیه}
    Bayan Forogh Kermanshahi, MohamadReza Ghari *, Majid Azizi

    One of the most popular types of literature classification by Western critics, based on emotion, is "lyrical literature." The purpose of this study was to investigate the common images in the three systems of Weiss and Ramin, Khosrow and Shirin and Gol and Nowruz based on two imaginary elements, namely simile and metaphor. To express his feelings, the poet chooses the most general element of imagination, namely metaphor, and uses metaphor in some of his poetic subjects. In this research, three love poems were studied and the evolution of the image from the fourth to the eighth century was studied. Then the differences and similarities were analyzed. According to the studies done and the study of the subject and images of the stories, it has been concluded that each of the poets has created images according to their surroundings and in the field of illustration in the two systems of Weiss and Ramin with 40% and Gol and Nowruz with 35 The percentage of the element of nature is the largest part of the poem and in Khosroshirin the elements of the feast with 26% are the highest part of the poetic images. In terms of the use of imaginary elements, the poet in Weiss and Ramin has used the element of simile more and the other two poets have used metaphor, and perhaps this is the more beautiful and pictorial reason of Khosrow, Shirin and Weiss Varamin.

    Keywords: Lyrical Literature, image, Imagination, Metaphor, Simile}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال