به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « آسیب به مغز » در نشریات گروه « پزشکی »

  • محمد علی سورکی، حامد حنیف، عباس امیر جمشیدی
    زمینه و هدف
    آسیب های نافذ مغزی در دو گروه کلی سرعت پایین و سرعت بالا قابل دسته بندی هستند. گروه اول به طور معمول شامل آسیب های نافذ ایجاد شده توسط سلاح های سرد هستند. در این میان ابزارهایی وجود دارند که در محیط کار غیر ایمن می توانند آسیب های بالقوه ایجاد کنند. هدف از این گزارش معرفی یک مورد نادر از آسیب های نافذ جمجمه با سرعت پایین، بررسی نحوه درمان آن و مقایسه با سایر موارد مشابه می باشد.
    معرفی مورد: بیمار مرد 19 ساله ای است که به دنبال شلیک میخ از میخکوب بادی حین کار ساختمانی دچار ترومای نافذ جمجمه و مغز شده بود. پس از انجام بررسی های تصویربرداری و سربروواسکولر، بیمار تحت جراحی قرار گرفت و میخ خارج گردید. سیر بستری بیمار پس از جراحی بدون مشکل سپری شد. پیگیری بیمار 14 روز بعد از سانحه توسط آنژیوگرافی عروق مغزی صورت گرفت که از نظر آنوریسم تروماتیک منفی بود.
    نتیجه گیری
    شناخت آسیب های بالقوه ناشی از ابزارهای خاص در ارتقای تدابیر ایمنی علی الخصوص در شاخه طب، کار و فهم راهبردهای درمانی پس از چنین سوانحی، کمک کننده است.
    کلید واژگان: آسیب نافذ مغز, تروما, آنوریسم تروماتیک}
    Introduction &
    Objective
    Penetrating head wound are classified according to the velocity of the in-driven missile into; low velocity and high velocity missiles. The low velocity missiles are usually non-bullets, so called ‘cold weapons’. These are the instruments formally used in the work stations not critically controlled for safety. Case report: A 19 year old man suffering from penetrating brain injury (PBI) with a nail in-driven by a pneumatic nailer was referred to the emergency room. His neurological examination was normal. Regular radiological exams and angiograms were done before the operation. The postoperative course was uneventful and the control of cerebral angiogram was also normal.
    Conclusions
    Awareness of the potential harms of the instruments used in the working areas is necessary to prevent possible mortal damages. Even though different studies have tried to elucidate different aspects of PBIs, but there are still poorly defined questions regarding the duration of antibiotherapy, anti-epileptic therapy and the probable duration needed for development of traumatic aneurysms.
    Keywords: Penetrating Brain Injury, Trauma, Traumatic Aneurysm}
  • علی ابراهیمی نژاد، سعید کاراموزیان*، احسان کیخسروی
    زمینه و هدف
    هر چند اندازه گیری فشار داخل جمجمه جزء درمان استاندارد آسیب های تروماتیک مغزی است ولی هنوز از آن به صورت متداول در ایران استفاده نمی شود. هدف از این مطالعه اندازه گیری فشار داخل جمجمه در بیماران دچار صدمات تروماتیک مغزی در بیمارستان باهنر کرمان می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی طی یکسال تمام بیمارانی که به علت آسیب تروماتیک مغزی به این مرکز مراجعه کرده بودند و تحت اندازه گیری فشار داخل جمجمه قرار گرفته بودند بررسی شدند. یافته های بالینی و رادیولوژیک زمان بستری و مرگ و میر بیماران و عوارض مرتبط با کاتتر اندازه گیری فشار داخل جمجمه مورد بررسی قرار گرفتند. پیامد 6 ماهه بیماران طبق نمره Glascow Outcome Scale (GOS)ارزیابی شد. برای بررسی تاثیر عوامل بالینی بر پیامد بیماران از آزمون t مستقل برای متغیرهای کمی و آزمون مجذور کای برای متغیرهای کیفی استفاده شد.
    یافته ها
    در این مدت 18 بیمار ضربه مغزی تحت اندازه گیری فشار داخل جمجمه قرار گرفتند. هشت بیمارتحت درمان با کومای باربیتورات قرار گرفتند و 8 عمل جراحی روی 6 بیمار بر اساس فشار داخل جمجمه انجام شد. هر سه بیماری که فشار داخل جمجمه در آنها قابل کنترل نبود در حین بستری فوت شدند.GCS (نمره کما بر اساس معیار گلاسکو) بالا در هنگام بستری، فشار داخل جمجمه قابل کنترل و واکنش مردمک به نور با GOS بهتری در 6 ماه بعد از تروما همراه بود.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد انجام مانیتورینگ فشار داخل جمجمه یک اقدام مفید و کم خطر در درمان بیماران ضربه مغزی باشد ولی لازم است مطالعاتی با گروه شاهد و حجم نمونه بیشتر انجام شود.
    کلید واژگان: آسیب تروماتیک مغز, پیش آگهی, فشار داخل جمجمه}
    A. Ebrahiminejad, S. Karamouzian *, E. Keykhosravi
    Background And Objective
    Although intracranial pressure (ICP) monitoring is considered as the standard care for traumatic brain injuries، it is not routinely used in Iran. Hence، the purpose of this study is to reveal the primary results of the applying ICP monitoring in patients with traumatic head injuries in Bahonar Hospital in Kerman.
    Materials And Methods
    The present study is a cross-sectional one in which all the patients with traumatic brain injuries referred to this given center and received the ICP monitoring were evaluated. We examined the clinical and imaging findings at admission as well as mortality and the complications related to the ICP catheter. The outcome was assessed according to the Glascow Outcome Scale (GOS) at six months after occuring trauma. The data were analyzed using t-test for quantitative variables and Chi-square test for categorical ones.
    Results
    Eighteen patients with traumatic brain injury were undergone ICP monitoring during this time. Eight operations were performed on 6 patients based on their ICP. All the three patients with refractory high ICP died during hospital admission. Higher primary GCS and reactive pupil، were related to the better GOS scores six months after trauma.
    Conclusion
    It seems that ICP monitoring is a safe and effective treatment modality in patients with traumatic brain injury. However، it is necessary to conduct more studies with a large sample size and control group.
    Keywords: Intracranial pressure, Outcome, Traumatic head injury}
  • شاهرخ یوسف زاده چابک، انوش دهنادی مقدم، احسان کاظم نژاد لیلی، ماریه حسین پور، زهرا صانعی، زهرا محتشم امیری
    زمینه و هدف
    صدمه ناشی از آسیب ترومایی مغز (TBI) به میزان آسیب های اولیه و ثانویه بستگی دارد، آسیب های ثانویه سبب القای التهاب سیستم عصبی با واسطه آزادسازی سیتوکین های پیش و ضدالتهابی و کموکین ها می شوند. اندازه گیری سطح سرمی اینترلوکین-6 به عنوان یک سیتوکین پیش التهابی در پیش بینی پیامد بیماران ترومایی با آسیب سرمی تواند مفید باشد.
    مواد و روش ها
    در طی یک مطالعه توصیفی-مقطعی، 44 بیمار با 8≤GCS (معیار کمای گلاسکو) و سن بالای 14 سال پذیرش شده در بیمارستان پورسینای رشت وارد مطالعه شدند، نمونه خون بیماران در 6 ساعت اول پس از حادثه جمع آوری و سرم توسط روش ELISA برای تعیین سطح اینترلوکین-6 آزمایش گردید.پیامد بیمار بر اساس معیار پیامد گلاسکو ((GOS در 6 ماه پس از آسیب سر، به دو صورت پیامد بد (4 > GOS) و خوب (4≤GOS) تقسیم بندی گردید. تحلیل آماری با کمک نرم افزار SPSS ورژن 18و از طریق آزمون های ضریب همبستگی اسپیرمن، تی مستقل، دقیق فیشر و من ویتنی انجام شد.
    یافته ها
    مقایسه سطح سرمی اینترلوکین-6 در دو گروه با پیامد خوب و بد در 6 ماه پس از آسیب نشان داد که میانگین سطح سرمی آن در گروه با پیامد خوب (6/51 ± 2/85) نسبت به گروه با پیامد بد (1/141±3/162) مقدار کم تری را نشان می دهد (03/0P<).
    نتیجه گیری
    افزایش سطوح سرمی اینترلوکین-6 مرتبط با پیامد بالینی بد در بیماران مبتلا به TBI شدید می باشد.
    کلید واژگان: آسیب ترومایی مغز, اینترلوکین, 6, التهاب عصبی, پیامد بالینی}
    Shahrokh Yosefzadeh Chabok, Anoush Dehnadi Moghadam, Ehsan Kazem Nejad Leili, Mariyeh Hosseinpour, Zahra Saneei, Zahra Mohtasham Amiri *
    Background
    Damage caused by traumatic brain injury (TBI) depends on the extent of primary and secondary damages. The latter can cause induced neurological inflammation by releasing pro- and anti-inflammatory cytokines and chemokines. Measurement of serum interleukin-6 (IL-6), as a pro-inflammatory cytokine, can be useful in predicting outcome in patients with TBI.
    Materials and Methods
    In a cross-sectional study, 44 patients with GCS≤8 (Glasgow Coma Scale) and age ≥ 14 years, hospitalized in Poursina teaching hospital, were included in the study. Blood samples were collected from patients in the first 6 hours after the accident; and serum was tested by ELISA method for the determination of IL-6 levels. Patient's outcomes were recorded 6 months after head injury according to Glasgow Outcome Scale (GOS), and were divided in two good (GOS ≥4) and bad (GOS<3) outcome groups. Data were analyzed in SPSS software version18 using the Spearman's rho, independent-t test, Fisher Exact test and Mann-Whitney test.
    Results
    Comparison of IL-6 serum levels, in the two groups after 6 months of head injury, showed that mean serum levels of IL-6 in good outcome group was lower than bad outcome group (85.2 ±51.6 vs. 162.3±141.1, respectively) (P <0.03).
    Conclusion
    Elevated serum levels of IL-6 in patients with severe TBI, is associated with poor clinical outcome.
    Keywords: Traumatic brain injury, Interleukin, 6, Neurological inflammation, Clinical outcome}
  • Teimouri. F, Rajai. N
    Introduction

    Shaken baby syndrome is the most severe form of physical abuse in infancy and the most frequent unnatural cause of death. More than two-thirds of all fatal cases of child abuse occur at this age. Over 90% of all intracranial injuries during infancy are due to abuse. This study aims at investigating definition, prevalence, risk factors, clinical symptoms and diagnosis of shaken baby syndrome.

    Material and Methods

    This study is a review article conducted based on on the data available in credible databases of the years 2000-2011.

    Results

    Shaken baby syndrome encompasses a set of symptoms resulting from shaking the baby. This syndrome occurs when caregivers shake a crying baby strongly forward and backward by holding him/her at the trunk or arms. shaken baby syndrome can occur at any age but due to having big head, heavy brain and weakness in muscles of the neck, babies are more susceptible to it. Children who have been under severe shakes show such symptoms as irritability, weakness, sickness, vomiting, convulsion, lack of consciousness, apnea, or death, while those of weaker shakes show non-specific symptoms similar to viral diseases, infection and malnutrition. Shaken baby syndrome is diagnosed based on triple symptoms including encephalopathy and subdural and retinal hemorrhage. These children experience various consequences ranging from healthy look to permanent disability including mental retardation, developmental delays, paralysis, epilepsy, visual and hearing deficiency and personality disorders. Discussion and

    Conclusions

    Although prevalent, shaken baby syndrome is completely preventable. Such prevention is achievable through different ways including protecting child against misbehavior of caregivers, providing parents with information regarding legal rights of their children and training health caregivers, physicians, nurses, social workers as well as parents on reasons and dangers resulting from shaken baby syndrome.

    Keywords: Head injury, Brain damage, Child abuse}
  • محمدرضا احصایی، مجد محسنی بیرجندی، سیدمحمود حسینی، مجید خزاعی
    زمینه و هدف
    نیتریک اکساید یکی از نوروترانسمیترهای مهم مغزی است که نقش بسیار مهمی در پاتوفیزیولوژی ایسکمی و ادم مغزی دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین سطح سرمی نیتریک اکساید در مراحل مختلف ادم مغزی ناشی از تروما و ارتباط آن با سطح هوشیاری و مقیاس اغمای گلاسگو (Glasgow Coma Scale: GCS) انجام شد.
    روش تحقیق: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، بیماران دچار ترومای مغزی که حجم ضایعه فضاگیر موجود در توموگرافی رایانه ای مغز آنها کمتر از 25سی سی بود، به مدت چهارده روز از نظر بالینی و آزمایشگاهی پیگیری شدند. در تمام روزهای پیگیری، سطح GCS و در روزهای صفر (هنگام مراجعه)، هفتم و چهاردهم، سطح نیتریک اکساید سرم با روش Griess Reagent اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0 P< تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    سطح سرمی نیتریک اکساید در بدو مراجعه به بیمارستان در بیماران با درجات مختلف GCS تفاوت معنی داری نداشت (7 GCS≤: 51/0 ± 61/7، 8 GCS=: 52/1 ± 65/9، 9 GCS≥: 95/0 ± 5/8 میکرومول در لیتر)؛ همچنین سطح سرمی نیتریک اکساید ارتباط معنی داری با سطح GCS در زمان های مختلف نشان نداد.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد سطح سرمی نیتریک اکساید ارتباط معنی داری با سطح هوشیاری در بیماران آسیب تروماتیک مغزی ندارد. مطالعات بیشتر بر روی تغییرات موضعی نیتریک اکساید در مغز و مایع مغزی- نخاعی ضروری است.
    کلید واژگان: ضربه های مغز و جمجمه, آسیب های مغز, ادم مغز, نیتریک اکساید, مقیاس اغمای گلاسگو}
    M.R. Ehsaei, M. Mohseni Birjandi, S.M. Hosseini, M. Khazaei
    Background And Aim
    Nitric Oxide (NO) is one of the most important neurotransmitters in the brain which has a key role in brain edema and ischemia pathophysiology. The aim of this study was to determine the serum NO concentration in traumatic brain injury and its relation with Glascow Coma Scale (GCS) and consciousness level.
    Materials And Methods
    In this analytic-descriptive study, patients with traumatic brain injury who had a mass volume in CT scan less than 25mm were assessed. GCS was measured during the study (14 days) and serum NO level was measured on days 0, 7 and 14 using Griess reagent method. Data were analyzed by one-way variance analysis and Pearson correlation coefficient (P < 0.05).
    Results
    Results showed that there was no significant difference in serum NO concentration in different GCS scores (GCS ≤ 7:7.61 ± 0.51, GCS ═ 8: 9.65 ± 1.52, GCS ≥ 9:8.5 ± 0.95 μ mol/lit). Also, serum NO level had no significant correlation with GCS score.
    Conclusion
    It seems that serum NO concentration has no correlation with GCS score in traumatic brain injury. More studies on local brain NO changes in brain and CSF are needed.
    Keywords: Blood, brain barrier, Brain injuries, Edema, Nitric Oxide synthase type II, Glasgow Coma Scale}
  • نادر شاهرخی، محمد خاکساری، غلامعباس محمدی، رضا عباسی، علی سیاه پشت، رضا محمودی
    زمینه و هدف
    آسیب مغزی ناشی از تروما معمول ترین علت مرگ در تصادفات می باشد. مطالعات متعدد نقش محافظت نورونی برای استروژن و پروژسترون پس از ضربه مغزی را پیشنهاد کرده اند. در مطالعه حاضر، نقش مقادیر مختلف استروئیدهای جنسی بر تغییرات غلظت پروتئین اکواپورین 4 بافت مغزی در موش های صحرایی ماده فاقد تخمدان پس از ضربه مغزی بررسی شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مداخله ای- تجربی، از 140 سر موش صحرایی ماده نژاد آلبینو N – ماری که به طور تصادفی به 7 گروه و هر گروه خود به دو زیر گروه تقسیم شدند، استفاده گردید. گروه های مورد مطالعه عبارت بودند از: 1- شم، 2- شم اوارکتومی شده، 3- حلال، 4 و 5- مقدار فیزیولوژیک و فارماکولوژیک استروژن (به ترتیب 3/33 میکروگرم بر کیلوگرم و 1 میلی گرم بر کیلوگرم)، 6 و 7- مقدار فیزیولوژیک و فارماکولوژیک پروژسترون (به ترتیب 7/1 و 8 میلی گرم بر کیلوگرم). در گروه های 3 تا 7، جراحت تروماتیک مغزی به روش مارمارو القا شد و 30 دقیقه بعد از ضربه، هورمون ها به صورت داخل صفاقی تزریق شدند و 24 ساعت بعد از ضربه محتوای آب، میزان غلظت اکواپورین 4 و 5 ساعت بعد از ضربه محتوای آبی ایوانز مغز ارزیابی شد.
    یافته ها
    مقدار فیزیولوژیک و فارماکولوژیک استروژن نسبت به حلال، بیان اکواپورین 4 (01/0 p<)، محتوای آب مغز (01/0 p<) و نفوذپذیری سد خونی- مغزی (001/0 p<) را به طور معنی داری کاهش داد. مقدار فیزیولوژیک و فارماکولوژیک پروژسترون محتوای آب مغز را در مقایسه با حلال به طور معنی داری کاهش داد (001/0 p<) ولی بر بیان آکواپورین 4 اثرات معنی داری نشان نداد. مقدار فیزیولوژیک پروژسترون محتوای آبی ایوانز مغز را کاهش داد، اما مقدار فارماکولوژیک آن موجب افزایش محتوای آبی ایوانز مغز شد (001/0 p<).
    نتیجه گیری
    مقادیر فیزیولوژیک و فارماکولوژیک استروژن، بیان آکواپورین 4 را در مغز تروماتیک کاهش داد ولی پروژسترون چنین اثری نشان نداد. برای استروژن این اثرات شاید یکی از سازوکار های موثر در بهبود آسیب مغزی باشد.
    کلید واژگان: استروژن, پروژسترون, اکواپورین 4, آسیب تروماتیک مغز}
    N. Shahrokhi, M. Khaksari, Gh.A. Mohammadi, R. Abassi, A. Siahposht, R. Mahmoodi
    Background And Objectives
    The brain damage caused by trauma is the most common cause of death. The neuroprotection effects of estrogen and progesterone have been reported in numerous studies. In the present study, the role of different doses of sex steroids has been investigated on the aquaporin 4 protein concentration changes in brain tissue of ovariectomized (OVX) rats after traumatic brain injury (TBI).
    Materials And Methods
    In this experimental interventional study, 140 female rats N-MRI were randomly divided into seven groups and each group group further subdivided into two subgroups as follows; sham group, ovariectomized sham group, vehicle, physiologic and pharmacologic estrogen at doses 33.3 µg/kg, and 1 mg/kg respectively, physiologic and pharmacologic progesterone at doses 1.7 mg/kg and 8 mg/kg group. TBI was induced for groups 3-7 by Marmarou method. Thirty minutes after TBI, the hormones were intraperitoneally injected. Parameters such as Evans blue content, and water content and aquaporin 4 concentration were determined 5h and 24h after TBI respectively.
    Results
    Compared to the vehicle group, physiologic and pharmacologic doses of estrogen could significantly diminish the aquaporin 4 expression and water content (p<0.01), and permeability of blood - brain barrier (p<0.001). While physiologic and pharmacologic doses of progesterone had a same effect as estrogen on brain water content (p<0.001), this effect was not observed on aquaporin 4 expression. The brain Evans blue content at physiologic dose of progesterone was significantly lower than vehicle group, but it was higher at pharmacologic dose (p<0.001).
    Conclusion
    We concluded that only physiologic and pharmacologic doses of estrogen reduce d the aquaporin 4 expression in OVX rats after TBI. Based on our results, estrogen may have a therapeutic effect on brain injury.
  • سجاد رضایی، ایرج صالحی، شاهرخ یوسف زاده چابک، حشمت الله موسوی، احسان کاظم نژاد
    مقدمه
    آسیب مغزی تروماتیک (TBI) عاملی خطر زا برای ایجاد اختلالات روانی است. براین اساس طرح ریزی یک مطالعه روانسنجی به منظور آماده سازی یک ابزار غربالگری اختلال ها روانی در این بیماران ضرورت پیدا می کند.
    هدف
    بررسی ساختار عاملی، نقطه برش بالینی ویژگی های روانسنجی نسخه 28 سوالی پرسشنامه سلامت عمومی (28- GHQ) در بیماران دچار آسیب مغزی تروماتیک
    مواد و روش ها
    238 بیمار دچار TBI (43 زن و 195 مرد) در قالب یک مطالعه توصیفی-طولی به شیوه نمونه گیری غیر احتمالی و پیاپی وارد مطالعه شدند و هریک از آنها نسخه مناسب سازی شده 28- GHQ را تکمیل کردند. پس از 4 ماه پیگیری 1/65% (155 نفر) از بیماران جهت تعیین ماهیت اختلال روانی ناشی از TBI با استفاده از مصاحبه ساختار یافته بالینی بر پایه ضوابط تشخیصی DSM-IV به یک روانپزشک مراجعه کردند. روش تحلیل داده ها عبارت بودند از آزمون منحنی راک،T مستقل، تحلیل عوامل، تحلیل تشخیص، همبستگی پیرسون، ضرایب آلفای کرونباخ و پایایی تصنیف(اسپیرمن-براون و گاتمن).
    نتایج
    این پژوهش نشان داد با استفاده از روش نمره گذاری سنتی، نمره برش، حساسیت، ویژگی و ناحیه زیر منحنی راک به ترتیب 5/16٪، 2/62%، 60% و 66/0 و در روش نمره گذاری لیکرت همین مقادیر به ترتیب 5/40٪، 2/72%، 1/57% و 71/0 بوده است. ضریب پایایی پرسشنامه مزبور از روش آلفای کرونباخ، پایایی تصنیف به روش نمره گذاری سنتی به ترتیب 89/0، 76/0، 76/0 و برای نمره گذاری به روش لیکرت 92/0 و 81/0،81/0 بدست آمد. با تحلیل عوامل به روش ابلیمین مستقیم، 4 عامل از 28-GHQ استخراج شد که هریک از آنها به ترتیب اختلال در عملکرد اجتماعی، افسردگی، علائم جسمانی و اضطراب و بی خوابی نام گذاری شدند. ضرایب همبستگی بین زیر مقیاس های این پرسشنامه و با نمره کل در حد مطلوب و بین 46/0 تا 81/0 قرار داشت و در سطح 0001/0P< معنی دار بودند.
    نتیجه گیری
    تحلیل عوامل نشان داد 4 عامل اصلی، زیربنای نسخه مناسب سازی شده 28- GHQ است و ویژگی های روانسنجی بدست آمده نمایانگر قابلیت استفاده از آن جهت غربالگری اختلال روانی در بیماران دچار TBIاست.
    کلید واژگان: آسیب های مغز, اختلالات روانی, تحلیل عاملی آماری, غربالگری گروسی}
    Rezaei S., Salehi I., Yousefzadeh Chabok Sh, Moosavi H., Kazemnejad E
    Introduction
    Traumatic brain injury (TBI) is a risk factor in creation of mental disorders.Therefore, psychometrhc study is necessary to provide a mental disorder screening tool in these patients.
    Objective
    To assess the factor structure, clinical cut-off point and psychometric properties of ‎28- Itemes version for General Health Questionnaire (GHQ-28) in patients with TBI.
    Materials And Methods
    In descriptive- longitudinal study, 238 patients (43 females and 195 males) were chosen by nonprobability and consecutive sampling method. Each of them completed modified version for GHQ-28. After 4 months pursuit 155 patients (65.1%) reffered to a psychiatrist in order to determine the nature of mental disorder due to TBI, according to structured clinical interview based on DSM-IV diagnostic criteria. Data was analyzed by ROC curve, independent T tests, factor and discrimination analysis methods, Pearson’s correlation, Cronbach's alpha coefficients and split half reliability(Spearman- Brown’s and Guttmann’s).
    Results
    The results showed that cut off point, sensitivity, specificity and area under the curve was 16.5%, 62.2%, 60% and 0.66% respectively by using the conventional scoring method, for the Likert scoring method same values were 40.5%, 72.2%, 57.1% and 71.0 respectively. Reliability coefficients of mentioned questionnaire by Cronbach's alpha and split half reliability method, to conventional scoring method were 0.89, 0.76 and by Likert scoring method were 0.92, 0.81, respectively.According to factor analysis by oblique direct method, Four factors were extracted from the GHQ-28 which were named, social dysfunction, depression, physical symptoms, anxiety and insomnia respectively. The correlation coefficients among these questionnaire sub-scales and the total score founded level optimum were between 0.46 – 0.81 (P<0.0001).
    Conclusion
    Factor analysis indicated that four major factors are the basis of Modified Version for GHQ-28 and psychometric properties implicated their capabilities for screening of mental disorders in patients with TBI.
  • محمدرضا مهاجری تهرانی، بیتا میرزایی، محمدکریم شهرزاد، زهره عنابستانی، شهرزاد محسنی، باقر لاریجانی
    مقدمه
    آسیب ناشی از ضربه (تروما) به سر یکی از علل مرگ و میر بزرگسالان است. با توجه به ایجاد اختلال عملکرد غده ی آدرنال پس از ضربه ی مغزی و تاثیر آن در پیش آگهی بیماران و هم چنین عدم توافق در خصوص شیوه ی تشخیص آن، در این مطالعه فراوانی نارسایی آدرنال در فاز حاد پس از ضربه ی مغزی متوسط و شدید بررسی شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه ی بررسی موردی پنجاه نفر از بیماران دچار ضربه ی مغزی با شدت متوسط و شدید در محدوده ی سنی 70-15 سال بستری در بخش مراقبت های ویژه ی چهار بیمارستان شهر تهران، از نظر عملکرد آدرنال با آزمون تحریکی ACTH یک و 250 میکروگرم بررسی شدند.
    یافته ها
    در این مطالعه، بروز نارسایی آدرنال در 10 روز اول آسیب ترومایی مغزی براساس تعریف های مختلف نارسایی آدرنال از 82%-34% متفاوت بود. موارد شناسایی نارسایی آدرنال براساس آزمون ACTH یک میکروگرم بیشتر از آزمون 250 میکروگرم و کورتیزول پایه بود. به دلیل ممنوعیت انجام آزمون طلایی تحمل انسولین در این بیماران نمی توان در مورد حساسیت و ویژگی این دو آزمون قضاوت کرد. آزمون همبستگی کاپا نشانگر عدم همخوانی بین یافته های آن دو آزمون است (17/0 = کاپا). افت فشار خون و مصرف وازوپرسور به طور بارزی در بیماران تشخیص داده شده به وسیله ی آزمون 250 میکروگرم بیشتر بود. بین کورتیزول پایه و دقیقه ی 60 آزمون های تحریکی یک و 250 میکروگرم رابطه ی خطی معنی دار وجود داشت (0001/0P<).
    نتیجه گیری
    نارسایی آدرنال در فاز حاد پس از ضربه ی مغزی شایع و باعث افزایش موربیدیتی می شود که لزوم تشخیص زودرس موارد تحت بالینی را براساس آزمون های دینامیک به منظور درمان مناسب ایجاب می نماید.
    کلید واژگان: آسیب ترومایی مغز, نارسایی آدرنال, آزمون کوزینتروپین, کورتیزول}
    Mr Mohajeri Tehrani, B. Mirzaei, Mk Shahrzad, Z. Annabestani, Sh Mohseni, B. Larijani
    Introduction
    Traumatic brain injury is a cause of death in adult populations. Adrenal insufficiency has a great impact on the prognosis of patients with traumatic brain injury. However there is a lack of consensus regarding the diagnostic criteria of adrenal insufficiency. Our aim was to assess adrenal function in patients with moderate to severe traumatic brain injury.
    Materials And Methods
    In a multicenter case-series study, 50 patients, aged 15 to 70 years, with moderate to severe traumatic brain injury were enrolled from 4 intensive care units in Tehran. Adrenal function was assessed using the 1 and 250µg ACTH stimulation tests.
    Results
    The incidence of adrenal insufficiency in the first 10 days after traumatic brain injury varied from 34% to 82%, based on various definitions of adrenal insufficiency. More cases of adrenal insufficiency were detected by 1µg ACTH stimulation test compared to the basal cortisol and 250µg ACTH tests. Since the gold standard insulin stimulation test is regarded as potentially dangerous in the acute phase of post traumatic brain injury, the sensitivity and specificity of the stimulation tests could not be assessed. Kappa test showed no agreement between the two tests (Kappa=0.17). The incidence of hypotension and vasopressor requirement was higher in patients diagnosed by the 250µg ACTH test. Baseline cortisol had linear correlation with the 60-minute cortisol of both the 1 and 250µg ACTH tests (P<0.0001).
    Conclusion
    The prevalence and associated morbidity of adrenal insufficiency in patients with traumatic brain injury warrant early diagnosis of subclinical cases by dynamic stimulation tests and judicious corticosteroid therapy.
    Keywords: Traumatic brain injury, Adrenal insufficiency, Cosyntropin test, Cortisol}
  • وحید زمانزاده، علیرضا محجل اقدم، هرمز آیرملو، افسانه اصغری
    مقدمه
    مطالعات زیادی در زمینه تاثیرات مثبت تحریک شنوایی بر ملاک های بهبودی همچون معیار گلاسکو کوما، نمره رانکول آمیگوس، مقادیر همودینامیک بیماران انجام گرفته است. متاسفانه، در مورد تاثیر تحریک حسی بر نوار مغزی بیماران که از عوامل پیش بینی کننده مهم در بهبود بیماران است، مطالعات موجود بسیار است، لذا در مطالعه حاضر سعی شده است اثر تحریک شنوایی سازماندهی شده بر نوار مغزی بیماران بررسی شود.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر یک مطالعه توصیف موارد اندک است که بر روی 11 بیمار بستری در مرکز آموزشی- درمانی امام رضا (ع) تبریز با آسیب فیزیکی مغزی در سال 87-86 انجام گرفت. هر بیمار در 3 دوره 2 هفته ای پایه، مداخله، و پیگیری مورد بررسی قرار گرفت. در دوره مداخله هر روز 1 ساعت تحریک شنوایی برای بیماران اجرا و در پایان هر دوره از بیمار نوار مغزی گرفته شده و نتایج تفسیر شده است.
    یافته ها
    از 11 بیمار مورد بررسی تنها 4 بیمار با دریافت موسیقی در نوار مغزی خود تغییرات مثبت نشان داده و بدون دریافت آن تغییرات منفی پیدا کرده اند. نوار مغزی اکثریت این بیماران با گذشت زمان، بدون توجه به تحریک شنوایی، تغییرات مثبت داشته و به سوی امواج طبیعی سوق پیدا کرده اند. در مقایسه نواحی مختلف مغزی، لوب تمپورال و لوب اکسی پیتال بیشتر تحت تاثیر این تحریکات بوده اند.
    بحث و نتیجه گیری
    از آنجایی که نتایج مطالعه نشان داد که با تحریک شنوایی سازماندهی شده، امواج مغزی به سمت امواج طبیعی تمایل پیدا می کنند، لذا به نظر می رسد انجام تحریکات شنوایی سازماندهی شده در بهبود بیمارانی با آسیب های فیزیکی مغز موثر می باشد.
    کلید واژگان: تحریک شنوایی, نوار مغزی, آسیب های مغز}
  • بهرام صمدی راد، علی زینلی، مسلم شاکری باویل، فریدون اشرفیان بناب
    زمینه و هدف
    امروزه سی تی اسکن به دلیل توانایی نشان دادن طبیعت، وسعت، محل و تعداد ضایعات مغزی، اولین روش تشخیصی در ارزیابی ترومای سر است. هرچند گزارش های متعددی در مورد یافته های سی تی اسکن در بسیاری از آسیب های داخل جمجمه ای وجود دارد، ولی یافته های مربوط به صدمات ساقه مغز چندان بررسی نشده اند. هدف از این مطالعه، مقایسه یافته های اتوپسی (کالبدگشایی) در ساقه مغز بیماران دچار ترومای سر با نتایج سی تی اسکن است.
    روش بررسی
    200 بیمار با ترومای سر که پس از گذشت مدتی از بستری فوت شدند، در یک مطالعه ارزش تشخیصی بررسی شدند. درگیری ساقه مغز توسط اتوپسی و نیز سی تی اسکن طی بستری تعیین گردید. نتایج این دو روش، با تاکید بر نوع و محل ضایعات احتمالی ساقه مغز، با یکدیگر مقایسه گردید. با درنظر گرفتن اتوپسی به عنوان روش انتخابی، حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و ارزش اخباری منفی سی تی اسکن در ضایعات ساقه مغز بیماران دچار ترومای سر محاسبه شد. تاثیر علت اولیه آسیب سر، مدت بقا و سطح هوشیاری (GCS) نیز تعیین گردید.
    یافته ها
    ضایعات ساقه مغز در اتوپسی 39 بیمار (5/19%) مشاهده شد. با این حال، سی تی اسکن، صدمات ساقه مغز را در 23 مورد (5/11%) نشان داد. حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و ارزش اخباری منفی سی تی اسکن بترتیب 59%، 100%، 100% و 91% بود. شایع ترین ضایعات در ناحیه ساقه مغز شامل کوفتگی پونز (5/8%)، مدولا (5%) و مغز میانی (5/4%) بود. 6 مورد (3%) پارگی پیوستگاه پونتومدولری و 1 مورد (5/0%) پارگی پیوستگاه سرویکومدولری وجود داشت. سطح هوشیاری (GCS) بدو پذیرش و مدت بقای بیماران با ضایعه ساقه مغز بطور معنی داری کمتر بود (001/0>p در هر دو مورد). با این وجود، مکانیسم اولیه آسیب سر در دو گروه تفاوت نداشت (343/0=p).
    نتیجه گیری
    سی تی اسکن روشی با ویژگی بالا در ارزیابی بیماران دچار ضایعات احتمالی ساقه مغز پس از آسیب سر می باشد، ولی حساسیت پایین، کارایی آن را محدود می کند. یافته های ما مطابق با گزارش های ارایه شده توسط سایر مطالعات است.
    کلید واژگان: ترومای سر, آسیب ساقه مغز, سی تی اسکن, اتوپسی}
    Head Trauma, Brain Stem Injury, Ct Scan, Autopsy
    Background and Aim
    Because of its ability to demonstrate the nature, extent, sites, and multiplicity of brain injury, computed tomography (CT) is now the primary diagnostic method for head trauma. Although there have been numerous reports on the CT findings of most types of intracranial injuries, the findings in brainstem injuries have not been well described. This study aimed at comparing the autopsy findings of brainstem in head trauma in comparison with CT scan results.
    Materials and Methods
    Two hundred patients with head trauma, who expired after a period of time of hospitalization, were assessed in a diagnostic value study. Brain stem involvement was determined by autopsy as well as CT scanning of the brain during their hospitalization. The results of the two methods compared with each other, emphasizing the type and the location of probable lesions in the brain stem. Considering the autopsy as the method of the choice, sensitivity, specificity, positive predictive value (PPV) and negative predictive value (NPV) of CT scan in brain stem lesions of patients with head trauma were calculated. The effect of primary cause of head trauma, survival time and Glasgow coma scale (GCS) were evaluated, as well.
    Findings
    Brain stem lesions detected in 39 (19.5%) patients in autopsy. However, CT scan revealed brain stem lesions in 23(11.5%) cases. The sensitivity, specificity, PPV and NPV of CT scan was 59%, 100%, 100% and 91% respectively. The most common lesions of the brain stem region were as contusion of pons (8.5%), medulla (5%) and midbrain (4.5%). There were 6 (3%) cases of pontomedullary junction tear and 1 (0.5%) case of cervicomedullary junction tear. Admitting GCS and survival time were significantly lower in patients with brain stem lesion (p<0.001 for both of them); however, the initial mechanism of trauma did not significantly differed between the two groups (p=0.343).
    Conclusion
    CT scan is a specific method of evaluating patients with probable brain stem injuries after head trauma, but low sensitivity limits its efficacy. Our results are in conformity with the reports in the literature.
  • شاهرخ یوسف زاده چابک، محمد صفایی، حسین همتی، هانیه محمدی، معصومه احمدی دافچاهی، لیلا کوچکی نژاد، سمیه شعبانی
  • سیدمحسن حسنی برزی، مریم جوادی، سعید سلیمان میگونی
    زمینه
    یکی از موارد استرس زای شایع در بخش های جراحی، ضربه مغزی است که با افزایش کاتابولیسم به خصوص کاتابولیسم پروتئین و افزایش دفع ادراری ازت در بدن همراه است.
    هدف
    مطالعه به منظور تعیین اثر دگزامتازون و رژیم غذایی پر پروتئین بر متابولیسم پروتئین در بیماران ضربه مغزی انجام شد.
    مواد و روش ها
    این کارآزمایی بالینی در سال 80-1379 در بیمارستان شهید رجایی قزوین بر روی 24 بیمار ضربه مغزی با ضایعه هایی از قبیل صدمه منتشره اکسونی، خون ریزی زیر عنکبوتیه، کوفتگی مغز و موارد مشابه با 10GCS< که جراحی نشده بودند، انجام شد. افراد مورد مطالعه به طور تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم بندی شدند. گروه آزمون، از روز اول بستری، سه بار در روز دگزامتازون دریافت کردند، ولی گروه شاهد دارو دریافت نکردند. ازت ادرار 24 ساعته در هر دو گروه در حالت های ناشتا و بعد از مصرف رژیم غذایی پر پروتئین به مدت 14 روز بررسی شد. داده ها با آزمون تی تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    دفع ادراری ازت در گروه آزمون در روزهای بستری بیش تر از گروه شاهد بود که این اختلاف در روز هفتم بستری تفاوت معنی داری نشان داد (p<0.05). در هر دو گروه با دریافت رژیم غذایی پر پروتئین، دفع ادراری ازت کاهش یافت که در گروه شاهد از نظر آماری معنی دار بود. موارد فوت در گروه آزمون به طور معنی داری بیش تر از گروه شاهد بود (p<0.05).
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که دگزامتازون اثری بر بهبودی بیماران ضربه مغزی ندارد و با افزایش کاتابولیسم پروتئین سبب افزایش دفع ادراری ازت می شود، اما رژیم غذایی پر پروتئین در کاهش دفع ادراری ازت بیماران ضربه مغزی موثر است.
    کلید واژگان: آسیب های مغز, دگزامتازون, رژیم غذایی, سوخت و ساز}
  • محمدرضا امام هادی، حمیدرضا حاتمیان
    مقدمه
    ضایعات ترومایی مغز علت اصلی مرگ و میر و بیماریزایی هستند. سالانه 000/50 نفر در ایالات متحده به این علت فوت می کند که این رقم معرف بیش از 33% کل مرگ و میرهای ناشی از آسیب ها است. تصادف با وسایل نقلیه موتوری علت اصلی این آسیب ها را تشکیل می دهد که وقوع این تصادفات در سال های اخیر در کشور ما رو به تزاید است
    هدف
    ما در این مطالعه قصد داریم جنبه های همه گیرشناختی این مشکل بهداشتی را در منطقه خود بررسی کنیم.
    مواد و روش ها
    در یک دوره 6 ماهه در سال 1383 با استفاده از پرونده بیماران بستری به علت ترومای مغزی در بیمارستان پورسینای رشت داده هایی از جمله سن، جنس مکانیزم آسیب و یافته های رادیولوژیک استخراج شد. شدت تروما براساس معیار کومای گلاسکو نمره بندی شد و داده ها با نرم افزار SPSS آنالیز شد. آزمون آماری کای دو استفاده شده و مقدار P کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    نتایج
    از کل 715 بیمار 3/79% مذکر و 7/20% مونث بودند نسبت مذکر به مونث 6/2 به 1 بود. شایع ترین گروه سنی 24-15 سال بود. اکثریت بیماران محصل بودند. شایعترین مکانیزم آسیب، تروما با وسایل نقلیه موتوری بود 7/89% از آسیب ها خفیف بودند. ارتباط معنی داری بین شدت آسیب و یافته های CTاسکن مشاهده شد. (p<0.0001) آسیب منفرد مغز در 6/71% از بیماران مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان می دهد که بایستی به ضایعات ترومایی مغز در بیماران جوان توجه بیشتری معطوف داشت زیرا فعال ترین نیروهای بالقوه جامعه ما را تشکیل می دهد.
    کلید واژگان: آسیب های مغز, بیماران بستری, حوادث رانندگی, زخمها و آسیبها}
  • حکیمه حسین رضایی، صدیقه خدابنده، یدالله نیکیان
    مقدمه
    ضربه مغزی مساله ای مهم در سطح جامعه به شمار می رود. عوارض به جا مانده و ضایعات بیشتر به علت عوارض ثانویه ایجاد می شود. اولین و مهمترین عامل مورد بررسی در این بیماران وضعیت تنفس می باشد. اغلب به دلیل نارسایی در راه های هوایی و کاهش تهویه هیپوکسی بافت مغزی در آن ایجاد می شود. با افزایش پیشرونده تعداد بیماران ضربه مغزی و اهمیت حیاتی این عضو، رعایت نکات مراقبتی و پرستاری را ایجاب می کند. موسسه بیهوشی بروک طی چندین سال متوالی وضعیت راه های هوایی را بررسی نموده؛ اما در ایران تنها در سال 1373 طی مطالعه ای در تهران وضعیت پرستاری راه های هوایی بررسی شده است.
    هدف
    هدف از مطالعه حاضر بررسی کیفیت مراقبت از راه های هوایی در بیماران ضربه مغزی بخش اورژانس بیمارستان شهید باهنر کرمان بوده است.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی و مقطعی است که در زمستان 1382 بر روی تعداد 384 بیمار ضربه مغزی بستری در اورژانس بیمارستان شهید باهنر کرمان به منظور تعیین چگونگی مراقبت از راه های هوایی بیماران ضربه مغزی انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات چک لیست مشاهده ای مشتمل بر 15 معیار مراقبتی است که روایی و پایایی آن تایید گردیده است و برای تهیه اطلاعات دموگرافیک می باشد.
    نتایج
    نتایج نشان داده است که 5/86 درصد مراجعه کنندگان مرد در نوبت کاری صبح و در گروه سنی 24-20 سال قرار داشته اند و به علت اصابت ضربه و صدمه به صورت بسته مراجعه نموده اند که با مطالعه مؤسسه ادن بروک در 1997 هماهنگی دارد. بیشترین میزان مراقبت مطلوب 5/98 درصد مربوط به نحوه اکسیژن تراپی و کمترین کاربرد صحیح 9% مربوط به رعایت اصول استریل در ساکشن حلق و تراشه می باشد.
    نتیجه گیری
    می توان چنین نتیجه گیری کرد که به دلیل ترومای متعدد در مردان کیفیت مراقبت از بیماران زن وضعیت مطلوب تری داشته و در مراقبت از راه های هوایی طبیعی وضعیت سر و گردن؛ مصرف اکسیژن: رعایت نکات ایمنی، کنترل تعداد تنفس، توجه به بازبودن لوله تراشه، وضعیت مراقبت نامطلوب بوده است و بهبود آن پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: آسیب های مغز, بخش مراقبت ویژه, تنفس}
  • بررسی میانگین زمان سپری شده در بیماران دچار ضربه سر از زمان حادثه تا انتقال بیمار به بیمارستان مباشر کاشانی همدان و شروع اقدامات تشخیصی درمانی در سال 1379
    سید محمد راکعی، فروز نادر
    سوانح و حوادث از علل مهم مرگ و میر در جوامع امروزی بوده و تقریبا در نیمی از موارد مرگ و میر به دنبال تروما، ضربه به سر دخیل می باشد. در درمان بیماران دچار ضربه به سر زمان سپری شده از زمان حادثه تا شروع اقدامات در پیش آگهی مصدومین نقش مهمی دارد. این مطالعه با هدف تعیین میانگین زمان سپری شده در بیماران دچار ضربه سر از زمان حادثه تا انتقال بیمار به بیمارستان مباشر کاشانی همدان و شروع اقدامات تشخیصی و درمانی در ماه های تیر و مرداد سال 1379 انجام شد.
    این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است وبرای تمام بیماران بستری شده طی مدت مذکور اطلاعات از طریق مصاحبه با همراهان، خود بیمار، پرسنل فوریتهای پزشکی وبررسی برگه های اعزام جمع آوری شده است. در این مطالعه تعداد 140 بیمار با ترومای سر مورد بررسی قرار گرفت.
    میانگین زمان انتقال بدست آمده در بیماران غیر اعزامی 3/922/101 دقیقه، در بیماران اعزامی 1/105221 دقیقه و در مجموع بیماران 7/98139 دقیقه بود میانگین زمان از بدو ورود بیمار تا شروع اقدامات درمانی 1/618/76 دقیقه و تا انجام سی تی اسکن مغزی 1/1206/150 دقیقه بوده است.شایعترین علل تاخیر در انتقال بیماران، دوری راه و نبودن وسیله نقلیه بوده است. بیشترین علت تاخیر در انجام سی تی اسکن مغزی، تاخیر در فرستادن بیمار جهت انجام سی تی اسکن توسط پرسنل بوده است.
    میانگین زمان انتقال مصدومین ضربه مغزی در منطقه همدان خصوصا" بیماران اعزام شده از سایر شهرستانها طولانی تر از استانداردهای جهانی است ورفع این معضل مستلزم اقدامات پرسنل بخش های اورژانس و درمانی ونیزسایر بخش های توسعه چون راهنمایی و رانندگی، وزارت راه، .. . می باشد.
    کلید واژگان: آسیب های سر, آسیب های مغز, حوادث}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال