به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "اختلالات عضلانی- اسکلتی" در نشریات گروه "پزشکی"

  • نرگس حسینی، سجاد روشنی*
    زمینه و هدف

    دندانپزشکان به دلیل ویژگی های شغلی خود، در معرض خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی قرار دارند. هدف از مطالعه حاضر مقایسه وضعیت بدنی و اختلالات عضلانی اسکلتی دندانپزشکان کم سابقه و با سابقه بود.

    روش بررسی

    این پژوهش مقطعی- تحلیلی بر روی 76 دندانپزشک شهرستان ارومیه انجام شد. نمونه ها براساس سابقه کاری به دو گروه تقسیم شدند: کم سابقه (زیر 15 سال) و با سابقه (15 سال و بیشتر). متغیرهای سر به جلو، کایفوز، شانه به جلو و اختلالات عضلانی اسکلتی در دو گروه مقایسه شد. متغیر سر به جلو و شانه به جلو توسط عکس برداری، متغیر کایفوز توسط خط کش منعطف و اختلالات عضلانی اسکلتی به وسیله پرسشنامه نوردیک مورد ارزیابی قرار گرفتند. آنالیز داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار تحلیلی (آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، آزمون لون، آزمون تی مستقل و آزمون من ویتنی یو) انجام شد.

    یافته ها

    نتایج تی مستقل نشان داد زاویه سر به جلو، شانه به جلو و کایفوز در گروه با سابقه بیشتر از گروه کم سابقه بود (001/0=P). در بررسی مقایسه شیوع اختلالات گردن نتایج معنی دار بود به طوری که گروه با سابقه میزان اختلالات بیشتری در ناحیه گردن داشتند (002/0=P). اما در بررسی میزان تفاوت اختلالات سایر قسمت های بدن اختلاف در دو گروه از لحاظ آماری معنی دار نبود (05/0>p).

    نتیجه گیری

    دندانپزشکان با سابقه درجه بالاتری از وضعیت های سر به جلو، شانه به جلو و کایفوز دارند. اگرچه اختلالات عضلانی اسکلتی در هر دو گروه دندانپزشکان کم سابقه و با سابقه وجود دارد، اختلالات ناحیه گردن دندانپزشکان با سابقه بیشتر از دندانپزشکان کم سابقه است.

    کلید واژگان: وضعیت بدنی, اختلالات عضلانی اسکلتی, دندانپزشک, تجربه
    Narges Hosseini, Sajad Roshani*
    Background and Aims

    Dentists are at risk of musculoskeletal disorders due to their job characteristics. The purpose of this study was to compare the posture and musculoskeletal disorders of dentists with high and low work experience.

    Materials and Methods

    This analytical cross-sectional study research was conducted on 76 dentists in Urmia city. Based on work experience, the samples were divided into two groups: less experienced (less than 15 years) and experienced (15 years and more). The variables of forward head, kyphosis, round shoulder, and musculoskeletal disorders were compared in two groups. Forward head and round shoulder variables were evaluated by photography, kyphosis variable by flexible ruler, and musculoskeletal disorders were evaluated by Nordic questionnaire. Data analysis was done using descriptive statistics and analytical statistics (Kolmogorov-Smirnov test, Leven test, independent t-test and Yeoman-Whitney test).

    Results

    The independent t-test results showed that the angle of forward head, round shoulder, and kyphosis was higher in the high work-experience group than that of the low work-experience group (P=0.001). In comparing the prevalence of neck disorders, the results were significant such that the experienced group had more neck disorders (P=0.002). However, in examining the difference in the amount of disorders in other parts of the body, the difference between the two groups was not statistically significant (P>0.05).

    Conclusion

    Experienced dentists had a higher degree of forward head, round shoulder and kyphosis positions. Although, there are musculoskeletal disorders in both groups of dentists with low and high level of experience, neck disorders were more common in high-experienced dentists than that of low-experienced ones.

    Keywords: Posture, Musculoskeletal, Dentist, Experience
  • اعظم نحوی، ابوالفضل حسین نتاج، آناهیتا لطفی زاده *
    سابقه و هدف

    : اختلالات عضلانی- اسکلتی یک معضل سلامتی و اقتصادی جهانی هستند و اثر قابل توجهی بر کیفیت زندگی دارند. مطالعات نشان داده‌اند که شیوع اختلالات عضلانی- اسکلتی در دندانپزشکان بیشتر است و علایم آن در دوران تحصیل در دانشجویان دندانپزشکی نمایان ‌می‌شوند. مطالعه‌ی حاضر با هدف بررسی شیوع اختلالات عضلانی- اسکلتی در دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مازندران و تفاوت آن در دانشجویان چپ دست و راست دست در سال 1400-1399 طراحی شد.

    مواد و روش ها

    مطالعه‌ی حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این مطالعه دانشجویان دندانپزشکی مشغول در پری‌کلینیک و کلینیک دانشگاه علوم پزشکی مازندران می‌باشد. در این مطالعه‌، پرسشنامه نوردیک در میان دانشجویان توزیع شد. 133 دانشجوی دندانپزشکی داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند و 12 دانشجو با توجه به معیارهای خروج، از مطالعه خارج شدند؛ در نتیجه تجزیه و تحلیل داده‌ها براساس پرسشنامه 121 دانشجو صورت گرفت. آمار‌های توصیفی با استفاده از فراوانی و درصد گزارش شدند.جهت بررسی ارتباط بین اختلالات عضلانی- اسکلتی با سایر عوامل از آزمون کای دو استفاده شد و با استفاده از نرم‌افزار آماری 22SPSS تجزیه و تحلیل صورت گرفت.

    یافته ها

    شیوع کلی اختلالات اسکلتی عضلانی ٪63/15بود. بیشترین احساس درد، ناراحتی و بی‌حسی طی 12 ماه گذشته مربوط به ناحیه گردن (٪45/5)، شانه‌ها (٪35/5) و بالای کمر (٪33/9) بود. متغیر جنسیت با اختلالات عضلانی- اسکلتی طی 12 ماه گذشته ارتباط معناداری نداشت (0/89=P). بین متغیر چپ دست یا راست دست بودن با اختلالات عضلانی- اسکلتی ارتباط معناداری مشاهده نشد (0/86=P).

    نتیجه گیری

    شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی در بین دانشجویان دندانپزشکی بالا بوده و بین افراد راست دست و چپ دست تفاوتی وجود نداشته است. اقدامات پیشگیرانه و آموزش های بیشتر باید در دانشکده های دندانپزشکی ارایه شود.

    کلید واژگان: شیوع, اختلالات عضلانی- اسکلتی, دانشجویان دندانپزشکی, چپ دست, راست دست, ساری
    Azam Nahvi, Abolfazl Hosseinnataj, Anhita Lotfizadeh *
    Introduction

    Musculoskeletal disorders are global problems and have a significant impact on quality of life. Studies show that the symptoms are shown in dental students before graduation. The purpose of this study was to investigate the prevalence of musculoskeletal disorders in dental students.

    Methods

    This study is a cross-sectional descriptive analytical study. The study population was dental students working in pre-clinics and clinics of Mazandaran University of Medical Sciences. The data collection tool was Nordic standard questionnaire. The collected data were entered in SPSS 22 statistical software and were analyzed.

    Results

    The data of 121 participants were analyzed. 84 participants (%69.4)had felt pain, discomfort or numbness in at least one part of their body which was mostly in neck (%45.5). No significant relationship was found between right handed/ left handed variables and musculoskeletal disorders (P-Value= 0.862).

    Conclusion

    The prevalence of musculoskeletal disorders among dental students is high. Prevalence measures and further educations must be provided in dental schools.

    Keywords: Prevalence, Musculoskeletal disorders, Dental students, Left-handed, Right-handed, Sari
  • محمدرضا جنتی، حامد آقایی، طالب عسکری پور*، مهدی خزائی، احسان بیات خلجی، الهه کاظمی
    زمینه و هدف

    باوجود نقش اصلی جرثقیل ها در پیشبرد عملیات ساختمانی، اما حوادث و صدمات شغلی ناشی از فعالیت آن ها، به یک موضوع مهم تبدیل شده است. شواهد اخیر نشان داده است که علت این مشکلات می تواند به عدم طراحی فضای داخلی اتاقک جرثقیل و وظایف اپراتورها، بر اساس اصول ارگونومی، مرتبط باشد. این پژوهش، باهدف ارزیابی ریسک ارگونومی فعالیت اپراتورهای جرثقیل برجی و بازطراحی ابعاد و فضای داخلی اتاقک این جرثقیل ها، بر اساس ابعاد آنتروپومتری اپراتورهای ایرانی انجام گرفت.

    روش کار

    در این مطالعه توصیفی-مقطعی، 30 اپراتور مرد جرثقیل برجی، شاغل در سه پروژه ساخت وساز بزرگ شهر تهران موردبررسی قرار گرفتند. در ابتدا، باهدف تعریف مشکل، از یک رویکرد چند معیار و مکمل، شامل مشاهده شرایط کاری، مصاحبه با اپراتورها، پرسشنامه اختلالات اسکلتی عضلانی نوردیک و روش ارزیابی سریع اندام فوقانی (رولا)، استفاده شد. در ادامه، با استفاده از داده های آنتروپومتری، بازطراحی ابعاد و فضای داخلی اتاقک جرثقیل، انجام گرفت.

    یافته ها

    نتایج روش ارزیابی سریع اندام فوقانی، نشان داد که فعالیت های اپراتورهای جرثقیل برجی، در سطح ریسک بالا و بسیار بالا قرار داشته است. همچنین، 85 درصد و 5/38 درصد افراد، به ترتیب در 12 ماه و 7 روز گذشته، دریکی از نواحی 9 گانه بدن خود، احساس درد و ناراحتی را گزارش کرده اند. در این پژوهش، ابعاد فضای داخلی اتاقک جرثقیل برجی بازطراحی شده، 7/199×1/144×8/160 سانتی متر به دست آمد.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج مطالعه می توان نتیجه گرفت که طراحی موجود فضای داخلی اتاقک جرثقیل برجی، نیازهای اپراتورها را برآورده نمی کند. لذا، بازطراحی آن، جهت افزایش تطابق بین انسان و ماشین، بهبود سطح ایمنی و بهره وری و پیشگیری از آسیب های اسکلتی - عضلانی، ضروری به نظر می رسد.

    کلید واژگان: اپراتور جرثقیل, ارزیابی سریع اندام فوقانی (رولا), اختلالات عضلانی اسکلتی, آنتروپومتری
    Mohammadreza Jannati, Hamed Aghaei, Taleb Askaripoor*, Mehdi Khazaei, Ehsan Bayat Khalaji, Elahe Kazemi
    Background and Aim

    Despite the main role of cranes in advancing construction operations, however, accidents and occupational injuries resulting from their activities have become a critical issue. Recent evidence suggests that the cause of these problems may be associated with the absence of design of the interior space of the crane cabin, and the tasks of the operators, based on ergonomic principles. This study was conducted to assess the ergonomic risk of the tower crane operator’s activities and redesigning the dimensions and interior space of these cranes, based on the anthropometric dimensions of Iranian operators.

    Methods

    In this descriptive cross-sectional study, 30 male tower crane operators working on three major construction projects in Tehran were investigated. Initially, a multi-step approach was applied to define the problem, including: observing the working statuses, interviewing operators, Nordic Musculoskeletal Disorder Questionnaire, and rapid upper limb assessment (RULA) method. Then, using anthropometric data, the dimensions and interior space of the crane chamber were redesigned.

    Results

    The results of the rapid upper limb assessment method showed that the activities of tower crane operators were at high and very high-risk levels. Also, 85% and 38.5% of these people reported pain and discomfort in one of the nine areas of their body in the last 12 months and 7 days, respectively. In this study, the dimensions of the interior space of the redesigned tower crane cabin were obtained 160.8×144.1×199.7.

    Conclusion

    Based on the results of the study, it can be concluded that the current interior design of the tower crane cabin does not fulfill the needs of the operators. Hence, redesigning it appears essential to enhance human-machine compatibility, improve safety and productivity, and prevent musculoskeletal disorders (MSD).

    Keywords: Tower Crane, Rapid upper limb assessment (RULA), Nordic Questionnaire, Anthropometry
  • عبدالله حیاتی، افشین مرزبان*، مجید رهنما
    زمینه و هدف

    نخل خرما از جمله محصولات اصلی بسیاری از کشورهای مناطق غرب آسیا و شمال آفریقا به شمار می رود. این درخت تامین کننده ی عمده ی غذا و منبع درآمد بسیاری از خانوارهای ساکن در مناطق ذکر شده می باشد. یکی از عملیات مهم تولید خرما، عملیات دسترسی به تاج نخل خرما می باشد. ماشین های خدمت رسانی نخیلات برای عملیات دسترسی به تاج نخل خرما طراحی شده است، اما بنا به دلایلی بستر مورد نیاز برای پذیرش و سازگاری ماشین های خدمت رسانی نخیلات کمتر فراهم بوده است. علی رغم اهمیت و جایگاه خرما در ایران و گسترش مکانیزاسیون، هنوز هم عملیات دسترسی به تاج نخل خرما به صورت سنتی و همراه با مشکلات ارگونومیکی و ایمنی بسیاری انجام می شود. در مطالعه حاضر، این مسئله و ارتباط آن با توسعه کشاورزی مورد تحلیل راهبردی قرار گرفت و میزان وقوع و شدت هر یک از عوامل بالقوه بروز حادثه سقوط در عملیات مذکور بررسی شد.

    روش بررسی

    مطالعه حاضر در دو بخش تحقیق کتابخانه ای و میدانی صورت گرفت. در بخش مطالعه کتابخانه ای، علل شیوع مشکلات ارگونومیکی و ایمنی در عملیات دسترسی به تاج نخل خرما برشمرده شد. ارکان توسعه پایدار در کشاورزی (جامعه، اقتصاد و محیط) در ارتباط با این علل مورد بررسی قرار گرفت. ماتریس های SWOT و TOWS برای تحلیل راهبردهای کاهش مشکلات ارگونومیکی و ایمنی در عملیات دسترسی به تاج نخل خرما استفاده شد. در بخش مطالعه میدانی، داده های مربوط به میزان وقوع عوامل بالقوه سقوط و شدت حادثه ناشی از عوامل بالقوه سقوط با در نظر گرفتن 117 شرکت کننده به ترتیب با پرسش در مورد امکان سقوط از نخل خرما به دلیل عامل بالقوه مورد نظر و با استفاده از مقیاس آنالوگ بصری جمع آوری شد. همخوانی بین این دو متغیر با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن بررسی شد.

    یافته ها

    مشکلات مربوط به فاکتورهای ارگونومیکی، وضعیت اقتصادی تولیدکنندگان خرما، شرایط مزرعه، مناطق در حال توسعه و کمتر برخوردار از زیرساخت های مناسب و کمبود آگاهی و شناخت می توانست باعث عدم استقبال مناسب از مکانیزاسیون عملیات دسترسی به تاج نخل باشد. این علل با ارکان توسعه پایدار در زمینه مورد مطالعه در ارتباط بودند. بالاترین درصد وقوع حادثه سقوط به میزان 5/91 درصد مربوط به پوسیدگی تنه درخت و پایین ترین درصد مربوط به گرما به میزان 8/24 درصد بود. همخوانی بین میزان وقوع حادثه و شدت حادثه معنی دار شد (ضریب همبستگی اسپیرمن: 398/0، آلفا: 000/0). این یعنی عواملی که درصد وقوع بالاتری داشتند در صورت به وقوع پیوستن دارای شدت آسیب بالاتری بودند.

    نتیجه گیری

    با توجه به استراتژی های مربوط به مدیریت نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید در حوزه مکانیزاسیون دسترسی به تاج نخل خرما و مخاطرات ایمنی که می تواند منجر به سقوط در این عملیات شود، ضمن توجه و حمایت از فعالیت های تحقیقاتی در خصوص گسترش مکانیزاسیون در تولید خرما تا فراهم شدن بسترهای لازم برای این امر، بهسازی ابزارهای غیرپیچیده و ارزان قیمت با ملاحظه وضعیت اقتصادی تولیدکنندگان خرما، زیرساخت ها، میزان آگاهی و شناخت جامعه هدف، جنبه های ایمنی، ارگونومی، بهره وری تولید و پایداری در معیشت خانوارهای کشاورز و توسعه پایدار راهکار به نسبت مناسب تری می باشد.

    کلید واژگان: سقوط از ارتفاع, اختلالات عضلانی-اسکلتی, پروند, مکانیزاسیون کشاورزی
    Abdollah Hayati Eng., Afshin Marzban*
    Background and aims

    Date palm is one of the main crops and the main resource of food and income of people in Western Asia and North Africa regions. Date fruit contains a lot of carbohydrates, vitamins, and calories. A wide range of products and byproducts is produced by date fruit and date palm wood. In recent decades, agricultural mechanization has had great development. An increase in product quantity and productivity, mitigation of production costs in the largescale farms, and lowering the need to use human power have been the main outcomes of agricultural mechanization. However, agricultural mechanization has highly focused on agronomic crops and horticultural crops have a lower benefit of technology. It implies that cultivation in orchards has been labor-intensive and highly required human power. It has caused the prevalence of safety and health hazards in horticulture activities, especially in date palm orchards. Date palm crown access is an important activity in the date palm orchards, which is associated with human efforts and hard work. Date palm service machines have been designed to access the crown, but they have been not widely accepted and adopted by farmers. Therefore, despite the important situation of date fruit in Iran and the development of agricultural mechanization, date palm crown access operation is still performed traditionally associated with ergonomic and health problems. In the most of main date fruit producer regions, the climbing worker uses a rope called “Parvand” to climb the date palm trunk. The worker uses the rest of the cut leaves as the ladder to step on them. This causes an unsafe condition, which may increase the risk of fall from height. Additionally, work under solar radiation and high temperatures may result in sunstroke and lowering productivity. It should be noted that the death rate resulted from heatwaves is around ten times higher than the average death rate of other weather hazards. Work-related musculoskeletal disorders in some segments of the body are the other occupational problem of traditional date palm crown access. Encountering date fruit production chain, especially date palm crown access mechanization with safety and health problems may cause problems in the way of sustainable agricultural development in date palm cultivation. Mechanization has an important role in the formation of sustainable agricultural development. As around eighty percent of poor families live in villages and strongly depend on agriculture, by a reduction in occupational hazards, migration from villages to cities could be alleviated. This helps sustainable date palm cultivation. In the present study, the mentioned concern was addressed. Additionally, as fall from height was a major safety issue in date palm orchard operations, the occurrence and severity degree of contributing factors of fall from date palm were investigated.

    Methods

    The present study was conducted in two parts of library and field research. In the library research, the reasons for the prevalence of ergonomic and safety problems in the date palm crown access were addressed. Sustainable agricultural development aspects were investigated concerning these reasons. SWOT and TOWS matrixes were used to analyze the strategies mitigating these problems. In the SWOT matrix, the strengths and weaknesses of date palm crown access were accounted for as internal factors and opportunities and threats were accounted for as external factors. Then, according to the internal and external factors and using TOWS, some strategies to mitigate the prevalence of ergonomic and safety problems in the date palm crown access. These strategies are divided into four binaries as follows: weakness-opportunity, weakness-threat, strengthopportunity, and strength-threat. In the field research, data were collected in six main date fruit producer provinces as follows: Hormozgan, Kerman, Fars, Sistan and Baluchistan, Bushehr, and Khuzestan. 117 participants with at least two years of work experience were recruited. The mean age, stature, weight, and body mass index of the participants were 37.2 years, 1.74 meters, 74.0 kilograms, and 24.5 kilograms per square meter, respectively. Contributing factors causing fall from date palm were collected using literature and asking date palm orchard farmers. The data of occurrence degree of contributing factors causing fall from date palm was achieved by asking participants about the probability of fall from the date palm. The answer was “yes” or “no”. By summing answers including “yes” and dividing them by summation of all answers, the occurrence degree of the contributing factor was calculated. The severity degree of contributing factors of fall from date palm was quantitated using the visual analog scale. The visual analog scale was a 10 centimeters horizontal bar with two anchors of zero and 10, which showed “negligible” and “very severe”, respectively. Participants were asked to mark a point in this bar. Distance between zero and that point showed the severity degree of the contributing factor. The severity degree of each contributing factor was categorized into three levels of “low”, “medium”, and “high”. This categorizing was performed with Microsoft Excel ver. 2010. Spearman coefficient correlation used to investigate the relation between occurrence and severity degrees. It was performed with IBM SPSS Statistics 24 (IBM Corporation, USA).

    Results

    Problems related to ergonomic factors (inappropriate compromising between system productivity and human health, and mismatching machine characteristics with human ergonomic factors), the economic situation of date fruit producers, field (orchard) size and conditions, economic development level of the region where the infrastructures are not provided, and lack of awareness and knowledge could cause inappropriate adoption of the mechanization of date palm crown access. To sustainably develop the date palm crown access mechanization, all aspects of sustainability should be simultaneously addressed. Three aspects of sustainable agricultural development were shown concerning the reasons for the prevalence of ergonomic and safety problems resulted from unaccepting date palm crown access mechanization in Fig. 1. Results of the SWOT matrix expressed “inappropriate maneuverability of service machine” as a weakness and “existing potentials to design and apply the simple, inexpensive tools” as an opportunity point. SWOT matrix generated a strategy titled “utilizing amended simple, inexpensive tools to cover the inappropriate maneuverability of service machine” using weakness- opportunity binary. Since “existing media and communication technologies” was regarded as an opportunity point, and “higher ascending and descending speed”, “improvement of kilogram fruit harvested per one man-hour”, “being safer”, and “reduction in harvest losses” were regarded as strength points, a strength-opportunity titled “recruiting media and communication technologies to announce the advantages of service machines” was introduced by SWOT. The rest of SWOT strategies were also generated based on SWOT outcomes as follows: “recruiting media and communication technologies to help the establishment of the expert groups or sessions to amend the service machine designs” (weakness- opportunity); “giving the awareness and knowledge about date palm planting in a good order so that machines better maneuver” (weaknessopportunity); “attempting to decrease in the expense of machines with clearing the major governmental managers about the urgency of concern to reinforce farmers to prepare them” (weakness-threat); “studying and amending simple, inexpensive, and small-scale tools matched with the economic situation of farmers, simultaneously covering the weaknesses service machines as possible” (weakness-threat); “higher performance (kilogram fruit harvested per hectare) with service machines” ; “an encouragement for low-income or even unemployed date palm workers” (strengththreat). The contributing factors of fall from date palm were listed as follows: trunk rottenness; losing body balance due to inappropriate guard and support; rottenness of Parvand; being injured due to thorn; being scared or injured by snack, scorpion, or bee; inappropriate visibility when descending; being injured by scythe or saw; being fatigue at the height; trunk with smooth and even surface; distraction and wackiness. The highest occurrence degree was recorded for trunk rottenness with 91.5% and the lowest one was for heat with 24.8%. The rottenness of Parvand had the second occurrence degree (91.5%) after trunk rottenness. 75.2% of participants expressed the trunk rottenness with a high degree of severity and heat with a low degree of severity. The high degree of severity was 62.4% for rottenness of Parvand and the low degree of severity was 70.9% for being injured due to thorn. A significant linkage was found between occurrence and severity degrees (Spearman coefficient correlation: 0.398, sig.: <0.001). It implied that if a contributing factor causing fall from date palm with a high occurrence degree occurs, it will result in a high degree of severity.

    Conclusion

    Operation of date palm crown access was associated with ergonomic and safety problems. Considering the strategies of management of strength, weakness, opportunity, and threat points in the mechanization of date palm crown access and the safety hazards which cause fall from height, the improving simple and inexpensive tools concerning the economic status of farmers, infrastructures, awareness and knowledge level, safety, ergonomic, and productivity aspects, and sustainability of farmers’ families may be a better remedial pathway. Simultaneously, researches to develop and spread the mechanization through date palm orchard activities should be attended to and supported until providing the necessary bases to realize them.

    Keywords: Musculoskeletal Disorders, Parvand, Agricultural Mechanization, Date palm service machine
  • بهشید فرهمند، مریم محمدی، بابک حسن بیگی، مرتضی محمدی، حسن سعیدی، معصومه باقرزاده چم *
    Behshid Farahmand, Maryam Mohammadi, Babak Hassanbeygi, Morteza Mohammadi, Hassan Saeedi, Masumeh Bagherzadeh Cham*
    Background and Objectives

    This study aimed to determine the prevalence rate of musculoskeletal disorders and evaluate the body position in routine tasks among orthotists and prosthetists.

    Methods

    Forty orthotists and prosthetists were included. The scores of the Nordic Musculoskeletal Questionnaire and the Rapid Entire Body Assessment were used to determine the prevalence rate of musculoskeletal disorders and analyze the work position of orthotists and prosthetists, respectively. An examiner evaluated 10 working postures that were dominantly used every day, in each orthotist and prosthetist.

    Results

    Among the orthotists, 55.6% of men and 47% of women suffered from pain in the trunk, neck, and lower limbs. Nearly similar results were seen in the upper limbs (74.1% men and 45.5% women). Such high prevalence rates were not seen in prosthetists. The analysis of the Rapid Entire Body Assessment scores based on the working task and gender of the orthotist and prosthetist showed that more than 60% of the workers achieved a score of 4 to 7 approximately in half of the tasks. It shows the medium risk of musculoskeletal disorders, thus, corrective action is necessary.

    Conclusion

    Based on the findings, musculoskeletal disorders are highly prevalent among orthotists and prosthetists, especially in the orthotist workers. To reduce these disorders, it is recommended to add ergonomic topics and training courses for working with devices to increase the knowledge of specialists and apply and select practical tools based on the principles of ergonomics.

    Keywords: Musculoskeletal Disorders, Nordic Musculoskeletal Questionnaire, Rapid Entire Body Assessment Score, Orthotist, Prosthetist
  • زهرا مرادپور، مژگان رضایی، زهرا ترابی، فریده خسروی، محمدحسین ابراهیمی، قاسم حسام *
    زمینه و هدف
    از آنجایی که ناراحتی های عضلات اسکلتی در رانندگان وسایل نقلیه عمومی شایع است، لذا هدف مطالعه حاضر، تعیین هم بستگی بین روش ارزیابی خستگی عضله و پرسش نامه اختلالات عضلانی اسکلتی کرنل در بین رانندگان تاکسی بود.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر به شکل توصیفی بر روی 140 نفر از رانندگان تاکسی شهرستان شاهرود در سال 1396 انجام شد. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه اطلاعات دموگرافیک، پرسش نامه ناراحتی عضلانی اسکلتی کرنل (Cornell Musculoskeletal Disorders Questionnaire; CMDQ) و چارت ارزیابی خستگی عضله (Muscle Fatigue Assessment; MFA) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین) و استنباطی (ضریب Eta) انجام شد.
    یافته ها
    نتایج MFA نشان داد، 82 درصد از خستگی عضله ناحیه کمر در سطح خیلی زیاد می باشد. نتایج CMDQ نیز نشان داد، بیش ترین ناراحتی عضلاتی اسکلتی در ناحیه کمر و کم ترین ناراحتی در ناحیه ساعد می باشد. نتایج هم بستگی بین روش MFA و CMDQ نشان داد که بیش ترین هم بستگی در ناحیه کمر با 574/0Eta= و کم ترین هم بستگی در ناحیه گردن با 294/0Eta= بوده است.
    نتیجه گیری
    هم بستگی بالای بین نتایج روش MFA و CMDQ نشان داد، می توان به جای استفاده از روش CMDQ که روشی خود گزارش دهی می باشد و امکان عدم همکاری یا گزارش غیر واقعی وجود دارد، از روش MFA استفاده نمود.
    کلید واژگان: خستگی عضله, اختلالات عضلانی اسکلتی, رانندگی خودرو
    Z. Moradpour, M. Rezaei, Z. Torabi, F. Khosravi, M. Ebrahimi, Gh. Hesam *
    Background and Objectives
    Musculoskeletal disorders is very common in drivers of public vehicles. Therefore, the purpose of this study was to measure the correlation between muscle fatigue assessment (MFA) and Cornell musculoskeletal discomfort questionnaire (CMDQ) in taxi drivers in Shahroud in 2017.
    Materials and Methods
    This descriptive study was performed on 140 taxi drivers in Shahroud in 2017. Data were collected using demographic questionnaire, CMDQ and MFA chart. Statistical analysis was performed by descriptive statistics (frequency, percentage, mean) and inferential statistics (Eta coefficient).
    Results
    The MFA results showed that 82% of lumbar muscle fatigue level was very high. The CMDQ results also showed that most musculoskeletal disorders was in the lower back and the least musculoskeletal disorders was in the forearm. Correlation between MFA and CMDQ showed that the highest correlation was in the back region with Eta=0.574 and the lowest correlation was in the neck region with Eta=0.294.
    Conclusion
    The high correlation between MFA and CMDQ showed that MFA can be used instead of CMDQ. CMDQ is a self-report method and there is the possibility of non-cooperation or false report..
    Keywords: Muscle fatigue, Musculoskeletal disorders, Automobile driving
  • داود نصیری، محسن صابر مقدم رهبر، مهدی حارث آبادی، اسماعیل جوادی کهریز
    مقدمه
    پرستاران به دلیل وضعیت کار و پوسچرهای ارگونومیکی نامناسب، در معرض ریسک ابتلا به اختلالات عضلانی اسکلتی بیشتری نسبت به سایر شغل ها قرار دارند. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی ارگونومیکی احتمال ابتلا به اختلالات عضلانی اسکلتی به روش ارزیابی سریع مواجهه در پرستاران شاغل در بیمارستانهای آموزشی شهر ساری انجام شد.
    روش کار
    مطالعه حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بود که بر روی 400 نفر از پرستاران شاغل در کلیه بیمارستان های آموزشی سطح شهر ساری، به روش تصادفی طبقه بندی شده انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه اختلالات عضلانی اسکلتی نوردیک و روش ارزیابی سریع مواجهه (QEC) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های کای دو، تی تست و ضریب همبستگی پیرسون به وسیله نرم افزار SPSS.18 صورت گرفت.
    یافته ها
    نتایج مطالعه نشان داد که اختلالات عضلانی اسکلتی در ناحیه کمر (8/55%) شایع ترین اختلالات در بین پرستاران بود. نتایج ارزیابی به روش QEC نشان داد، 8/84 درصد از افراد مورد مطالعه در معرض سطح ریسک بالا و بسیار بالا قرار داشتند. بین سطح ریسک مواجهه کل بدن و شیوع اختلالات عضلانی اسکلتی ارتباط آماری معنی داری (001/0 = P) مشاهده شد. همچنین بین سن، جنس، سابقه کاری و شاخص توده بدنی با اختلالات عضلانی اسکلتی ارتباط معنادار آماری وجود داشت (05/0 > P).
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد شیوع اختلالات عضلانی اسکلتی در پرستاران به نسبت بالاست که مهمترین علت آن پوسچر نامناسب بدن در حین فعالیت های کاری بود. بنابراین هرگونه مداخله جهت پیشگیری از این اختلالات می بایست بر اصلاح وضعیت بدن در حین کار و انجام مداخلات ارگونومیکی به منظور کاهش سطح ریسک در واحدهای با ریسک بالای مورد مطالعه، متمرکز شود.
    کلید واژگان: ارزیابی ارگونومیک, اختلالات عضلانی اسکلتی, روش ارزیابی سریع مواجهه, پرستاران
    Davood Nasiry, Mohsen Saber Moghadam-Ranjbar, Mahdi Haresabadi, Esmaeil Javadi-Kahriz
    Introduction
    Nurses due to poor ergonomic conditions and postures are at risk of developing musculoskeletal disorders (MSDs) more than other jobs. This study aimed to carry out the ergonomic risk assessment of MSDs using the Quick Exposure Check (QEC) technique among the nurses working in educational hospitals of Sari city.
    Methods
    In this descriptive-analytical study, 400 nurses were selected from educational hospitals of Sari city using the stratified random sampling. Data were collected using the Nordic questionnaire of MSDs and quick exposure check technique (QEC). Data were analyzed using Chi-square, t-test and Pearson's correlation with the SPSS 18 software.
    Results
    The results showed that low back disorders (55.8%) were the most prevalent disorders among nurses. The results of the QEC technique showed a high and very high risk of exposure to MSDs in 84.8% of the nurses. A significant relationship was found between MSDs and total risk of QEC (P = 0.001). Also, there was a significant relationship between work experience, sex, age and body mass index with MSDs (P
    Conclusions
    In this study, the prevalence of MSDs was relatively high among the nurses and the most important reason was awkward postures during the work. So, any intervention for preventing MSDs should be focused on promoting the body posture during work and ergonomic interventions should be performed to reduce the risk level in the units with a higher risk.
    Keywords: Knowledge, Attitude, Organ Donation
  • منصوره اشقلی فراهانی، محمد شهریاری *، مهناز صارمی، نورالدین محمدی، حمید حقانی
    زمینه و هدف
    عمده ترین مشکل در بیمارستان ها که منجر به شیوع اختلالات عضلانی- اسکلتی در بین کارکنان می شود مربوط به فعالیت هایی است که به منظور حمل و جابجایی بیماران انجام می شود. با توجه به اینکه آموزش نقش مهمی در توسعه ایمنی اعضای تیم درمان دارد، لذا این پژوهش با هدف تعیین تاثیر آموزش چگونگی حمل بیمار بر اختلالات عضلانی- اسکلتی در کمک بهیاران انجام شد.
    روش بررسی
    این پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی غیر تصادفی (نیمه تجربی) بود که نمونه های آن (کمک بهیاران بودند. محیط پژوهش شامل بخش های اورژانس، داخلی، جراحی و بخش های مراکز آموزشی درمانی منتخب دانشگاه علوم پزشکی ایران بود. تعداد شرکت کننده ها در گروه کنترل و آزمون 50 نفر بود که با روش نمونه گیری تمام شماری وارد پژوهش شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه اختلالات عضلانی اسکلتی Nordic بود که قبل از مداخله و سه ماه پس از آن توسط شرکت کنندگان پژوهش تکمیل شد. برنامه آموزشی برای گروه آزمون طی سه جلسه در قالب سخنرانی، ایفای نقش، تمرین عملی، بحث گروهی و پرسش و پاسخ با استفاده از اسلاید، نمایش فیلم و کتابچه آموزشی در مورد چگونگی حمل بیمار ارائه شد، سپس داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و با بکارگیری روش های آماری توصیفی نظیر فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار و آزمون های استنباطی نظیر کای دو، تی مستقل و آزمون فیشر در قسمت یافته ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج پژوهش نشان داد که توزیع فراوانی اختلالات عضلانی- اسکلتی از نظر درد و بی حسی در گروه آزمون، قبل و سه ماه بعد از برنامه آموزشی، در اندام های گردن و شانه (031/0 P=) و کمر (031/0P=) تفاوت آماری معنی داری داشت. اما در مقایسه دو گروه کنترل و آزمون قبل و بعد از سه ماه، اختلالات عضلانی- اسکلتی تنها در اندام پا و قوزک پا در واحدهای مورد پژوهش تفاوت آماری معنی داری را نشان داد (006/0P=).
    نتیجه گیری کلی: اگر چه برنامه آموزش حمل بیمار ارائه شده در این مطالعه تنها در کاهش توزیع فراوانی اختلالات عضلانی- اسکلتی ناحیه اندام پا و قوزک پا تاثیر گذار بوده و نتوانسته تمامی اختلالات عضلانی- اسکلتی را کاهش دهد، اما این نتایج می تواند به دلیل محدودیت زمان لازم برای تمرین مهارت های فراگرفته شده، کمبود نیروی انسانی، حجم کاری زیاد و وجود نداشتن ابزارهای الکتریکی و مکانیکی در حمل بیماران بوجود آمده باشد و همچنین ممکن است کارکنان تیم درمانی هنوز بطور کافی و مناسبی اهمیت حمل صحیح بیمار را درک نکرده باشند در نتیجه نیاز است علاوه بر ارائه آموزش موثرتر عوامل یاد شده نیز مد نظر قرار گیرد.
    کلید واژگان: آموزش, حمل بیمار, اختلالات عضلانی - اسکلتی, کمک بهیاران
    M. Ashghali Farahani, M. Shahryari *, M. Saremi, N. Mohammadi, H. Haghani
    Background and Aims
    The main problem in hospitals that leads to spread the musculoskeletal disorders among staff is related to the activities that achieved in order to carry and dislocate the patients. Since training has an important role in development of nurse’s safety, this study has done to determine the effect of training about carrying patients on musculoskeletal disorders among nurses assistance.
    Material &
    Methods
    This study was a non randomize experimental-clinical (quasi-experimental) that nurses assistance were the samples of the study. The research environment included emergency, internal, surgical and parts of the selected educational centers of iran university of medical sciences. The number of participants in the control and test group was 50, who were entered in to the study by using a complete sampling method. The data collection tools were demographic questionnaire and the Nordic musculoskeletal disorders questionnaire that were completed by the participants before intervention and 3 months later. The training programme for experimental group was performed during 3 sessions in the form of lectures, role playing, practical exercises, group discussion, question and answer with the use of slides, show clips, training booklet about how to carry patients were presented. Then the data was analyzed with SPSS soft-ware version 16 and using descriptive statistical methods such as frequency,frequency percent,mean and standard deviation and inferential tests such as chi-square, independent t-test and Fisher test.
    Results
    Research results showed that frequency distribution musculoskeletal disorders in terms of pain and numbness in the experimental group before and after 3 months of training program intervention in the neck and shoulder (P=0/031) and back (P=0/008) organs, The difference was statistically significant. But compared with two groups control and experimental before and after the 3 month, musculoskeletal disorders only foot and ankle in nueses aid showed statistically significant statistical differences (P=0/006).
    Conclusion
    Although training program transport patients in this study only in reducing the frequency mean musculoskeletal disorders area of foot and ankle figure and failed to all musculoskeletal disorders , but these results could be due to the limitations need time to practice learned skills, a shortage of manpower, high workload and the lack of mechanical and electrical tools in the transportation of patients has arisen,and also the medical team staff still good enough and correct understanding of the importance of transport patients are not in need. As a result in addition to providing more effective training the abovementioned factors should also be considered.
    Keywords: Training, Musculoskeletal Disorders, Patient Transfer, Nurse Assistance
  • وحید حاتمی گروسی *، محمدرضا زارعی، منصوره اشقلی فراهانی، حمید حقانی
    مقدمه و هدف
    اختلالات عضلانی و اسکلتی مرتبط با حمل بیمار یکی از شایع‏ترین بیماری های شغلی در کارکنان پرستاری محسوب می‏شود. این مطالعه با هدف تعیین درک کارکنان پرستاری نسبت به عوامل خطر اختلالات عضلانی و اسکلتی مرتبط با حمل بیمار در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در سال 1396 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 270 نفر از کارکنان پرستاری در سال 1396 مورد بررسی قرار گرفتند. روش نمونه گیری در این پژوهش طبقه ای با تخصیص متناسب بوده و برای بررسی درک پرستاران از عوامل خطری که زمینه را برای ایجاد اختلالات عضلانی اسکلتی ایجاد می کنند از پرسشنامه 17 سوالی که بر اساس مقاله بررسی اختلالات عضلانی اسکلتی وابسته به کار در میان پرستاران نیجریه تنظیم شده بود، استفاده شد. پس از واردکردن داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 21، از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی نظیر آزمون های کای اسکوئر، تی مستقل، آنالیز واریانس و ضریب همبستگی پیرسون برای رسیدن به اهداف و پاسخ به سوالات پژوهش استفاده شد.
    یافته ها
    متوسط ساعت کاری در طول یک هفته 17/13±14/54 ساعت بود. 53/7 درصد از کارکنان پرستاری در ارتباط با مشکل ناشی از کار، خوددرمانی داشتند. دردناک ترین عضو درگیر در بین کارکنان پرستاری قسمت تحتانی کمر (42/8 درصد) و گردن (20/4 درصد) بود. درک اکثریت (85/6 درصد) از کارکنان پرستاری نسبت به عوامل خطر اختلالات عضلانی و اسکلتی مرتبط با حمل بیمار در سطح حداقل بود. سابقه کار (0/031P=)، وضعیت کاری در 12 ماه گذشته (0/040P=) و جایگاه کاری (0/005P=) با درک ارتباط معنی دار آماری داشته است.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که با توجه به اختلالات عضلانی و اسکلتی مرتبط با حمل بیمار در کارکنان پرستاری، برای کاهش و پیشگیری از آن و افزایش درک کارکنان پرستاری، آموزش و بهبود وضعیت موجود نیاز می باشد.
    کلید واژگان: اختلالات عضلانی اسکلتی, کارکنان پرستاری, حمل بیمار, درک
    Vahid Hatami Garosi *, Mohamadreza Zareii, Mansoreh Farahani Dr, Hamid Haghani Dr
    Background and Aim
    Musculoskeletal disorders associated with patient transport are one of the most common occupational diseases in nursing staff. The objective of this study was to determine the understanding of nursing staffs about the risk factors of musculoskeletal disorders associated with carriage of patients in educational centers of Kermanshah University of Medical Sciences in 2017.
    Methods & Materials: In this descriptive cross-sectional study, 270 nursing staff were studied in 2017. The sampling method was proportional in this stratified study. In order to assess nurse's understanding about the risk factors that cause the development of musculoskeletal disorders, a 17-item questionnaire, which was based on a survey of Nigerian nurses working on musculoskeletal disorders, was used. After entering the data in SPSS 21, descriptive and inferential statistics such as Chi-square, independent t-test, ANOVA and Pearson correlation coefficient were used to achieve the goals and to answer the research questions.
    Results
    The average working hours per week was 14.44±13.17 hours. 53.7% of nursing staff had self-treatment due to work-related problems. The most painful organ of the nursing staff was the lower back (42.8%) and neck (20.4%). The understanding of the majority (85.6%) of nursing staff was minimal in relation to the risk factors for musculoskeletal disorders associated with carrying the patient. Work experience (P=0.031), work situation in the last 12 months (P=0.40) and job position (P=0.005) had a significant relationship with understanding.
    Conclusion
    According to the results of this study, considering the musculoskeletal disorders related to patients’ carriage among the nursing staff, education and improvement of existing conditions were necessary in order to reduce and prevent these disorders.
    Keywords: Musculoskeletal Disorders, Nursing Staff, Patient carriage, Understanding
  • داود نصیری، اسماعیل جوادی کهریز، علیرضا خلعتبری
    مقدمه
    پرستاران به دلیل وضعیت کار و فشارهای روانی که در محیط کار متمحل می شوند، در معرض ریسک ابتلا به اختلالات عضلانی اسکلتی بوده و این عوامل می تواند در بروز فرسودگی شغلی این افراد موثر باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اختلالات عضلانی اسکلتی و ارتباط آن با فرسودگی شغلی در پرستاران انجام شد.
    روش کار
    مطالعه حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بود که بر روی 400 نفر از پرستاران شاغل در کلیه بیمارستان های آموزشی سطح شهر ساری در 3 ماهه آخر سال 1394، به روش تصادفی طبقه بندی شده انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه اختلالات عضلانی اسکلتی نوردیک و فرسودگی شغلی ماسلاچ بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های کای دو، تی تست و ضریب همبستگی پیرسون به وسیله نرم افزار SPSS.18 صورت گرفت.
    یافته ها
    نتایج مطالعه نشان داد که اختلالات عضلانی اسکلتی در ناحیه کمر (%8/55) شایع ترین اختلالات در بین پرستاران بود. همچنین بیشترین میزان فرسودگی شغلی مربوط به خرده مقیاس فقدان موفقیت فردی با میانگین و انحراف معیار 39/7 ± 41/31 بود. بین بروز اختلالات عضلانی اسکلتی با خرده مقاس فقدان موفقیت از فرسودگی شغلی ارتباط آماری معنی داری مشاهده شد (001/0 = P). همچنین بین اختلالات عضلانی اسکلتی با سن، جنس، سابقه کاری و شاخص توده بدنی و نیز بین سن و سابقه کاری با فرسودگی شغلی ارتباط آماری معنی داری وجود داشت (05/0 > P).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این مطالعه شرایط جسمی و کیفیت محیط کاری نامناسب پرستاران در ابتلا آنان به دردهای مزمن عضلانی اسکلتی موثر است. بنابراین، هرگونه مداخله جهت پیشگیری از اختلالات عضلانی اسکلتی و کاهش فرسودگی شغلی می بایست به ترتیب بر کاهش نیازهای فیزیکی، فشارهای روانشناختی و حمایت سرپرستی متمرکز شود.
    کلید واژگان: اختلالات عضلانی اسکلتی, فرسودگی شغلی, پرستاران
    Davood Nasiry, Esmaeil Javadi Kahriz, Ali Reza Khalatbary
    Introduction
    Nurses¡ due to work condition and stress that incur at the workplace¡ are at risk of developing Musculoskeletal Disorders (MSDs) and this can be effective in development of burnout in these people. This study aimed to evaluate the prevalence of MSDs among nurses and its relationship with burnout.
    Methods
    This descriptive analytical study was performed on 400 nurses at Sari educational hospitals¡ during the first quarter of 2016. The samples were selected by random sampling. Data was collected using Nordic Musculoskeletal (NMQ) and Burnout questionnaires. Data was then analyzed by Chi-square¡ t-test and Pearson''s correlation in SPSS V.18.
    Results
    The results showed that lower back disorders were the more prevalent (55.8%) disorders in nurses. Also¡ the majority of burnout was for reducing personal accomplishment (31.41 ± 7.39). A significant association was found between MSDs and reduction of personal accomplishment of Burnout (P = 0.001). Musculoskeletal Disorders were significantly associated with age¡ gender¡ body mass index and work experience. Also¡ there was a significant relationship between age and work experience with burnout (P
    Conclusions
    In this study¡ physical condition and inappropriate environmental quality led to development of chronic musculoskeletal pains in nurses. Therefore¡ any intervention for prevention of MSDs and reduction of burnout should focus on reducing physical and psychological pressures and increasing supervisory support.
    Keywords: Musculoskeletal Disorder, Burnout, Nurses
  • داود نصیری زرین قبایی، مهدی حارث آبادی، معصومه باقری نسامی، روانبخش اسماعیلی، فرشته طالب پور امیری
    سابقه و هدف
    اختلالات عضلانی اسکلتی یکی از شایع ترین مشکلات سلامت شغلی گزارش شده که با صرف هزینه های زیاد و کاهش بهره وری در پرستاران همراه است. از سویی استرس شغلی نیز یکی از عوامل اساسی در کاهش بهره وری در سازمان ها و ایجاد عوارض جسمی و روانی در پرسنل است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اختلالات عضلانی اسکلتی در پرستاران و ارتباط آن با استرس شغلی انجام شد.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بود که بر روی 940 نفر از پرستاران شاغل در کلیه بیمارستان های سطح شهر ساری به روش سرشماری انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه اختلالات عضلانی اسکلتی نوردیک و استرس شغلی HSE بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آنالیز واریانس، تی تست و ضریب همبستگی پیرسون به وسیله نرم افزار SPSS.18 صورت گرفت.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان داد که اختلالات ناحیه کمر با شیوع 9/60 درصد شایع ترین اختلال در بین پرستاران بود. بین دو بعد استرس شغلی (تقاضا و حمایت همکاران) با اختلالات عضلانی اسکلتی رابطه معنی داری وجود داشت (05/0p<). هم چنین بین سن، جنس، شاخص توده بدنی و سطح تحصیلات با اختلالات عضلانی اسکلتی و نیز بین سابقه کار، وضعیت تاهل و نظام کاری با استرس شغلی افراد ارتباط معنی دار آماری وجود داشت (05/0p<).
    استنتاج
    با توجه به نتایج این مطالعه شیوع اختلالات عضلانی اسکلتی در پرستاران به نسبت بالاست. در اغلب پرستاران سطح استرس شغلی متوسطی مشاهده شد. بنابراین، هرگونه مداخله جهت پیشگیری از اختلالات عضلانی اسکلتی و کاهش استرس شغلی می بایست به ترتیب بر کاهش نیازهای فیزیکی، فشارهای روانشناختی و مشارکت پرسنل در تصمیم گیری ها و حمایت سرپرستی متمرکز شود.
    کلید واژگان: اختلالات عضلانی اسکلتی, استرس شغلی, پرستاران
    Davood Nasiry Zarrin Ghabaee, Mahdi Haresabadi, Masoumeh Bagheri Nesami, Ravanbakhsh Esmaeili, Fereshteh Talebpour Amiri
    Background and
    Purpose
    Musculoskeletal disorders (MSDs) are the most common occupational health problems that have high costs and lead to productivity loss in nurses. On the other hand, work-related stress is another important factor that could result in reduced productivity in organizations and may lead to physical and mental problems in personnel. This study aimed to evaluate the prevalence of MSDs among nurses and its relationship with occupation-related stress.
    Materials And Methods
    This descriptive-analytical study was performed in 940 nurses in Sari hospitals. Census sampling was used to select the subjects. Data was collected using Nordic Musculoskeletal Questionnaire (NMQ) and the HSE Indicator Tool. Data was then analyzed by ANOVA, t-test and Pearson's correlation in SPSS V.18.
    Results
    The results showed low back disorders were the more prevalent (60.9%) disorders in nurses. Significant association was found between work-related stress and musculoskeletal disorders (P<0.05). MSDs were significantly associated with age, gender, body mass index, and educational level. Also, there was a significant relationship between work experience, marital status and working system (different shifts or stable hours) with occupation-related stress (P<0.05).
    Conclusion
    In this study, nurses had a relatively high prevalence of musculoskeletal disorders. Most of them had moderate levels of work-related stress. So, any intervention for preventing MSDs and job stress should focus on reducing physical and psychological pressures and lead to involvement of nurses in decision-making processes.
    Keywords: musculoskeletal disorders, occupation, related stress, nurses
  • سیده نگار اسعدی
    زمینه و هدف
    اختلالات عضلانی – اسکلتی شغلی، ازجمله اختلالات شغلی شایع در بین گروه های گوناگون شاغلان است. این اختلالات بر بازده کاری افراد تاثیر م یگذارند و به میزان چشمگیری آن را کاهش می دهند. هدف اصلی این مطالعه، تعیین عوامل خطر مرتبط با ایجاد اختلالات عضلانی – اسکلتی شغلی اندام فوقانی در کارکنان آموزشی بود.
    مواد و رو شها: در یک مطالعه کوهورت هیستوریکال، 350 نفر از شاغلان موسس ه های آموزشی برای شرکت در مطالعه انتخاب شدند. همه شاغلان در طول مطالعه مورد پیگیری از جهت وضعیت سلامتی عضلانی – اسکلتی و اختلالات وابسته قرار داشتند. شر ح حال، معاینه و اقدامات پاراکلینیک برایشان انجام شد. در این مطالعه پرسشنامه استاندارد نوردیک، بررسی ارگونومیک رولا و از یک چک لیست استفاده گردید که اطلاعات وارد آن می شد. سپس اطلاعات در نرم افزار 16 SPSS تجزیه وتحلیل شد و از T-test، تست کای - دو و خطر نسبی استفاده گردید (05 /. P < 0)
    یافته ها
    میزان اختلالات عضلانی - اسکلتی کمتر از مطالعات قبلی بوده است. در بررسی و مقایسه عوامل خطر کار با رایانه، کار در بالاتر از سطح شانه، خم و راست شدن و چرخش اندام فوقانی در بین گروه دارای اختلالات عضلانی – اسکلتی به طور معنی داری بیشتر بود (05 / P < 0). سابقه خانوادگی و سابقه بیماری مشابه در خود فرد، سیگار کشیدن و داشتن اختلال روان با ایجاد اختلالات عضلانی – اسکلتی مرتبط بودند(05 /. P < 0)
    نتیجه گیری
    وضعیت موسسات آموزشی ازلحاظ به وجود نیامدن اختلالات عضلانی- اسکلتی مطلوب است. عوامل خطر غیر شغلی و شغلی برای ایجاد اختلالات عضلانی – اسکلتی اندام فوقانی در مراکز آموزشی وجود دارد؛ اما دریافت شر ححال و معاینه های سالانه برای شناسایی و پیشگیری از ایجاد اختلالات مزمن توصیه می شود.
    کلید واژگان: اختلالات عضلانی- اسکلتی, اندام فوقانی, عوامل خطر, شغل
    Seyedeh Negar Assadi
    Background And Objective
    The occupational musculoskeletal disorders are prevalent in different jobs. These have effects on results of works. The main objective of this study was the determination of the occupational risk factors for upper limbs musculoskeletal disorders in educational employees.
    Materials And Method
    In this historical cohort study, 350 employees were chosen from educational institutes. During this study, all employees were considered from the aspect of musculoskeletal health and its dependent problems.. In present study, Nordic questionnaire along with RULA and a check list forthe risk factors were took advantage of. Finally, SPSS 16 software was used to analysis of the obtained data through T-Test, Chi-2 and relative risk (P<0.05).
    Results
    The obtained results showed that the frequencies of musculoskeletal disorders were less than other studies. In investigation and comparison of occupational risk factors in employees, it was revealed that, amongst the employees with musculoskeletal disorders, work with computer, work above the shoulderlevel, flexion and extension and twisting on upper limbs were significantly more than the others (P<0.05). Also, Family history, previous history of the same disorders, smoking and psychological stress were related with musculoskeletal disorders (P<0.05).
    Conclusion
    There is an appropriate situation in the educational institutes from the aspect of upper limb musculoskeletal disorders existence. There are non occupational and occupational risk factors in the educational centers. In order to prevention of chronic disorders, annual examinations are recommended.
    Keywords: Musculoskeletal disorders, Upper limbs, Risk factors, Occupation
  • الهه کبیرمکمل خواه، ماشالله عقیلی نژاد، امیر بهرامی احمدی *، محمدحسن نصیری کاشانی، سهیلا عباس زاده، محمد دائمی

    اختلالات عضلانی اسکلتی به عنوان یکی از شایعترین بیماری های مرتبط با کار با درد و ناراحتی شدید همراه بوده و در صورت مزمن شدن منجر به ناتوانی فیزیکی  می گردد (1). مشاغل متعددی در معرض خطر ابتلای به اختلالات عضلانی اسکلتی می باشند به عنوان مثال در این زمینه می توان به شالی کاری اشاره نمود. شالی کاری نیاز به قدرت بدنی زیاد و انجام وظایف شغلی متعدد با دست دارد. این مساله می تواند باعث افزایش میزان بروز اختلالات عضلانی اسکلتی در آنان گردد (2, 3). در برخی از مطالعات، شالی کاری به عنوان یکی از مهم ترین عوامل ایجاد آسیب های شغلی غیر کشنده در بین کشاورزان گزارش شده است (4, 5). اگر چه بسیاری از مشکلات مرتبط با سلامتی در بین کشاورزان با استفاده از روش ها و ابزارهای نوین سلامت و ایمنی پیشگیری شده و یا از میزان آنها کاسته شده است، در برخی از شرایط، کشاورزان هنوز برخی از اختلالات مانند درد و ناراحتی خفیف را تجربه می کنند که می تواند اگر از محیط کار خارج نشوند، به درمان های دارویی، بستری شدن و حتی در موارد مزمن به ناتوانی فیزیکی منجر شود.

    بیشتر مطالعات قبلی بر روی کشاورزان انجام شده و مطالعات کمی به صورت اختصاصی به شالی کاران پرداخته اند. در این مطالعات، انواع مختلفی از اختلالات عضلانی اسکلتی نظیر استیوآرتریت لگن و زانو، کمر درد، اختلالات اندام فوقانی و تحتانی با میزان های شیوع متفاوت در بین کشاورزان گزارش شده و این اختلالات با بروز تروماهای مختلف شغلی مانند پیچ خوردگی ها، کشیدگی ها و دررفتگی ها تشدید می شوند (6). به عنوان نمونه در ایالت کانزاس آمریکا بیش از 60% کشاورزان در طی سال گذشته یکی از اختلالات عضلانی اسکلتی را تجربه کرده اند (2). در مطالعه دیگری در انگلستان محققان در یافتند که نزدیک به 43000 کشاورز از اختلالات عضلانی اسکلتی در محیط کار خود شکایت داشتند (6). در بیشتر مطالعات انجام شده اختلالات عضلانی اسکلتی در ناحیه ستون فقرات و به خصوص کمر شالی کاران مورد بررسی قرار گرفته و تقریبا مطالعه ای برای بررسی نقش شالی کاری در بروز و گسترش اختلالات عضلانی اسکلتی در اندام تحتانی ایشان انجام نشده است. بر این اساس، مطالعه کوهورت حاظر به بررسی نقش شالی کاری در بروز و تشدید اختلالات عضلانی اسکلتی در اندام تحتانی شالی کاران ایرانی می پردازد.

    کلید واژگان: شالی کاری, اندام تحتانی, اختلالات عضلانی اسکلتی
    Elahe Kabir mokamelkhah, Mashala Aghilinejed, Amir Bahrami Ahmadi *, Mohammad Hassan Nasiri Kashani, Soheila Abbaszadeh, Mohammad Daemi
    Introduction

    Rice farming need physical activity and can cause musculoskeletal disorders (MSD) among farmers. Most of previous studies were focused on prevalence of MSD in other body regions such as lumbar region so this study had been performed for assessment of MSD prevalence in lower limbs of Iranian rice farmers.

    Methods

    This prospective study had been performed between March and October 2013 on 75 rice farmers and 75 non rice farmers of Babol city. Rice farming had been determined as exposure and MSD prevalence was assessed at three follow-up points in two, four and six months.

    Results

    During six months follow-up, 47 farmer from exposure and 26 farmer from unexposed groups had been reported MSD at their lower limbs region. At two and fourth months after beginning the study, MSD prevalence in exposed group were significantly higher than unexposed group. At six months after follow up, MSD prevalence in lower limbs had non-significant differences between two groups.

    Conclusion

    Rice farming was known as one of the risk factors for development of MSD on lower limbs of Iranian rice farmers.

    Keywords: Lower limbs, Musculoskeletal disorders, Rice farming
  • مقصود عیوضی، ماندانا رضایی، میرعلی اعتراف اسکویی، مریم ذوالقدر، حسن پرندآور، نقی صادقی، محرم نوروزی
    زمینه و اهداف
    فراوانی اختلالات عضلانی اسکلتی شغلی در دندانپزشکان بالا است ولی با توجه به کمبود اطلاعات کافی در رابطه با عوامل خطرزا در کشور ایران، بررسی جامع میزان فراوانی این دسته از اختلالات و تعیین عوامل خطرزا در دندانپزشکان شهر تبریز، هدف این مطالعه بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، 100 دندانپزشک (80 مرد و 20 زن) به طور تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرارگرفتند. پرسشنامه ای شامل برخی مشخصات زمینه ای و عوامل خطرزای فیزیکی در محل کار و نیز جدولی شامل محل دردهای احتمالی در نواحی آناتومیک بدن به صورت شماتیک برای تعیین محل دقیق درد مورد استفاده قرار گرفت.
    یافته ها
    بالاترین فراوانی دردهای عضلانی اسکلتی، به ترتیب به نواحی گردن، کمر، شانه و مچ دست و دست اختصاص داشت (48%، 38%، 25%، 25%).بین متغیرهای جنسیت، سن، وزن، کشیدن سیگار، دست راست و چپ، روزهای کاری در هفته، اوقات فعالیت، سابقه کاری، نوع تابوره مورد استفاده، قابلیت تنظیم نور یونیت و محیط کار، ادامه فعالیت با وجود آسیب دیدگی و عدم آگاهی از ارگونومی با شکایات عضلانی اسکلتی ارتباط معناداری وجود نداشت. بین قد کمتر از 171 سانتیمتر و درد ناحیه ران، عدم انجام فعالیت ورزشی به صورت مرتب و درد عضلات ساق، استفاده از یونیت های غیرقابل تنظیم و درد در ناحیه مچ دست و دست، ویزیت 10-5 بیمار در یک روز کاری و درد زانو، استراحت مابین دو ویزیت کمتر از 5 دقیقه و درد شانه، عدم رعایت وضعیت استاندارد حین کار و زانو درد، انجام فعالیت برای دسترسی به اشیاء دورتر و درد ناحیه ران، مفصل ران و ساق و نیز انجام فعالیت های تکراری و دردهای نواحی شانه، توراسیک، آرنج، زانو و ناحیه ساق ارتباط معناداری وجود داشت (05/0>P).
    نتیجه گیری
    گردن درد و کمردرد بالاترین فراوانی را دارا بود. انجام فعالیت های تکراری در وضعیت ایستا با اکثر دردهای عضلانی اسکلتی شغلی مرتبط بود.
    کلید واژگان: اختلالات عضلانی اسکلتی, دندانپزشک, گردن درد, کمردرد, فراوانی
    Maghsud Eivazi, Mandana Rezaei, Mir Ali Eteraf Oskuei, Maryam Zolghadr, Hassan Parand Avar
    Background And Objectives
    Due to shortage of studies about the high prevalence of musculoskeletal complaints among dentists in Iran, we aimed at studying prevalence of musculoskeletal disorders among Tabriz dentists and determining the possible risk factors.
    Materials And Methods
    In this descriptive-analytic study, 100 dentists (80 males and 20 females) in Tabriz, Iran were randomly recruited. Possible risk factors in work place were surveyed with a questionnaire including demographic characteristics and a schematic picture to determine the painful anatomic regions in the body.
    Results
    Prevalence of neck, low back, shoulder, wrist and hand pains was high (48%, 38%, 25%, and 25%, respectively). Between height<171 cm and non-exerciser dentists with thigh and hip pain, the non-adjustable setting units and wrist and hand pain, visiting 5-10 patients in a working day and knee pain, rest time less than five minutes between two consecutive visits and shoulder pain, not observing standard position during static, access to far objects in sitting position and thigh, hip and leg pain and prolonged posture and knee pain, repetitive activities and pain in neck, shoulder, thoracic, elbow, knee and leg, there was significant relationship (P<0.05).
    Conclusion
    Neck and low back pain was very prevalent among dentists. Performing repetitive work in static posture was associated with the most of occupational related painful regions in the body.
    Keywords: Musculoskeletal disorders, Dentist, Neck pain, Low back pain, Prevalence
  • کامران آزما، ابوالفضل نجاران
    سابقه و هدف
    سردرد یکی از شایع ترین حالت های دردناکی است که بشر را درگیر می کند و تا به حال علل فراوانی برای آن مطرح شده است.باوجود حجم قابل توجهی از مطالعات که دلالت بر سردردهای با منشا گردن دارد، نقش ستون فقرات گردن درایجاد سردرد جدال برانگیز است. این مطالعه با هدف مشخص کردن ارتباط اختلالات عضلانی و اسکلتی ستون فقرات گردنی و سردرد مزمن انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع مورد – شاهد می باشد که در آن 50 بیمار مبتلا به سردرد مزمن و 50 فرد کنترل که سردرد و بیماری مرتبط نداشته اند و به درمانگاه مغز و اعصاب بیمارستان امام رضای تهران طی یک دوره شش ماهه مراجهه نموده بودند و از لحاظ سن و جنس با گروه بیماران مطابقت داده شدند. از نظر وجود اختلالات عضلانی – اسکلتی گردنی در دو بخش شرح حال و معاینه فیزیکی مورد مطالعه قرار گرفته و با استفاده از آزمون های آماری کای دو و تی تست مورد مقایسه قرار گرفتند.
    یافته ها
    در مقایسه انواع اختلالات عضلانی- اسکلتی فقرات گردنی شامل: محدودیت حرکتی تندرنس مفصلی نقاط ماشه ای و تندرنس عضلات گردن و شانه) بین بیماران مبتلا به سردرد و گروه کنترول اختلاف معنی داری وجود داشت درصد فراوانی این اختلالات به ترتیب در بیماران مبتلا به سردرد 14 %، 42 %، 32 %، 64 % به دست آمد در حالی که درصد فراوانی این اختلالات در افراد بدون سابقه سردرد به ترتیب 8 %، 9 %، 6 %، 12 % بود.
    بحث و نتیجه گیری
    اختلالات ستون فقرات گردنی می تواند باعث سردرد شود که با تشخیص و درمان این اختلالات در بیماران با سردرد مزمن می توان به آنها کمک کرد.
    کلید واژگان: سردرد مزمن, ستون فقرات گردنی, اختلالات عضلانی - اسکلتی
    Md K. Azma A. Najaran
    Background
    Headache is one of the most common painful conditions that affects human and many reasons for it has been suggested. Despite a considerable amount of studies indicate that headaches originating from the cervical spine, it has a controversial role for cervical spine to create headaches. The purpose of this study is to determine the relationship between musculoskeletal cervical spine abnormalities and chronic headache
    Materials And Methods
    This observational (case - control) analytical study conducted on fifty patient with chronic headache and fifty individuals as control who had not a headache and their related conditions referred to Neurological Clinic of Imam Reza Hospital in Tehran. All studied individuals were matched for age and sex. Their musculoskeletal cervical spine abnormalities evaluated by history and physical examination then compared by statistical analysis like chi-square and t tests
    Results
    Several types of musculoskeletal abnormalities of cervical spine including Limitation of Motion, joint tenderness, trigger point and cervical & shoulder muscular tenderness had significant difference in prevalence between patients with headache and control groups
    Conclusion
    Cervical spine disorders could be cause of headache and we can help the patients with chronic headache by diagnosis and treatment of musculoskeletal cervical spine abnormalities.
  • افسون نودهی مقدم، فاطمه احسانی فرد
    اهداف
    با افزایش جمعیت سالمندان، شیوع ناتوانایی های جسمی در حال افزایش است. شیوع درد عضلانی اسکلتی در سالمندان جامعه 10 تا 71درصد تخمین زده شده است. که یک علت مهم ناتوانی زنان سالمند جامعه محسوب می شود. لذا هدف از انجام این تحقیق بررسی شیوع اختلالات جسمی حرکتی افراد سالمند بود.
    مواد و روش ها
    پرونده های بایگانی شده سالمندان مرد و زن 60 سال به بالا که از اردیبهشت 1384 تا اردیبهشت 1385 به دو مرکز توانبخشی سازمان بهزیستی و دو بیمارستان عمومی مراجعه کرده بودند توسط یک فیزیوتراپیست مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    از 426 پرونده مورد بررسی شایع ترین علت مراجعه به مراکز فیزیوتراپی به ترتیب آرتروز زانو و کمردرد بود. همچنین درگیری زنان تقریبا سه برابر مردان بود. با رشد جمعیت سالمند زانو درد به طور اجتناب ناپذیری در حال افزایش است. این افزایش می تواند حاصل عوامل زیادی مثل بالارفتن سن جوامع، افزایش صدمات و رشد سریع چاقی باشد. همچنین تغییرات دیسک بین مهره ای، کاهش قدرت عضلانی پشتی و کاهش دانسیته مواد معدنی استخوان که در روند سالمندی مشاهده می گردد می تواند ازجمله علل موثر در کمردرد مزمن باشد.
    نتیجه گیری
    زانودرد و کمردرد به ترتیب شایع ترین علل اختلالات و ناتوانایی های جسمی حرکتی سالمندان است.
    کلید واژگان: اختلالات عضلانی اسکلتی, سالمند, اختلالات جسمی, بیماران سالمند
    Afsoon Nodehi Moghadam, Fatemeh Ehsani Fard
    Objectives
    Musculoskeletal pain is common in elderly people with prevalence range from 10% to 71%. Musculoskeletal pain is found to be a strong risk factor for disability in elderly woman. The purpose of this study is to examine the prevalence of physical impairment of elderly people. Methods & Materials: A physiotherapist has evaluated elderly persons files in four physiotherapy centers during 1384-85.
    Results
    Knee osteoarthritis and low back pain respectively were the most common causes of physical impairment in elderly women. Prevalence of knee osteoarthritis is increasing. This increase is likely due to several factors: advancing age of population, increasing injuries and rapidly advancing rates of obesity. Age–related change of intervertebral disks, decreased back muscle strength and decreased bone mineral density may lead to low back pain.
    Conclusion
    Knee osteoarthritis and low back pain are the most commom causes of physical impairment.
    Keywords: Musculoskeletal disorder, Elderly, Physical impairment, Geriatric patients
  • ارزیابی وضعیت ارگونومیکی کارکنان ایستگاه های کاری آزمایشگاه های بیمارستانهای دانشگاه های علوم پزشکی اصفهان
    احسان الله حبیبی*، محمدحسین یارمحمدیان، سیامک پورعبدیان، هلدا قربانی، عباس سلطانی

    چکیده

    کلید واژگان: ارگونومی, آسیب های ناشی از کار, اختلالات عضلانی-اسکلتی
    Survey of ergonomic condition of workstations in hospitals’laboratories of Isfahan Medical University
    E. Habibi*, MH. Yarmohamadian, S. Pourabdian, H. Ghorbani, A. Soltani

    Background and aim s   The science of improvement and correction of work- environment  occupation, equipment, and accordance that with abilities and limitations, is Ergonomy. use of ergonomic principles and education in this field, has important role in productivity of management in each organization. without doing of this principle would decrease effectiveness, efficiency and  productivity of organization. The goal of this research is definition of ergonomic status among of  personnel in work-station of laboratory of Esfahan university hospitals and definition of relative  frequency incidence ergonomic disorders among this personnel .   Methods   This research is descriptive, cross-sectional, applied-basic research. The studied population of this research are the personnel of laboratory of independent hospitals to  Esfahan medical science of university in Esfahan .The time of doing it, is six month second in   1383. For doing this research, enumeration way was used and 143 of them, complemented.  the questionnaire completely. The equipment of this research is NORDIC Disorders Questionnaire   Results   With analysis of information of completed questionnaires, personnel have had maximum  disorders in neck and knee with (%57/3)and minimum disorders in thigh and elbow with(%19/6)  and was defined the relative frequency of disorders ergonomic among studied-personnel for the  hours, shift, years of work and got the results. The personnel that is work From 41 to 70 hours in a week, and the their of work shift is afternoon and night have the most disorders.   Conclusion   The execution of ergonomic principles by use of standard equipment such as ,   standard work tables in laboratory , flexible and comfortable Chairs, and sufficient light for  laboratory environment, could reduce ergonomic disorders especially for neck and knee that reduce of these disorders has an important role in increase of productivity of human resources and existence of motive for achieve of organization goals.

    Keywords: Ergonomy, occupational diseases( Musculoskeletal), laboratory, Hospital
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال