به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ارتقای سلامت و خودکارآمدی" در نشریات گروه "پزشکی"

جستجوی ارتقای سلامت و خودکارآمدی در مقالات مجلات علمی
  • سمیه نقی زاده*، مریم ابراهیم پور، گل سا پاتراس، مریم جعفری
    زمینه و هدف

    دیسمنوره اولیه (قاعدگی دردناک) یکی از شایع ترین دردها و بیماری های زنان است که می تواند آثاری منفی بر فعالیت های روزانه آنان داشته باشد. حفظ و ارتقای سلامت برای بهبود سبک زندگی ضروری به نظر می رسد. بنابراین این مطالعه با هدف مقایسه سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و خودکارآمدی در دانشجویان دختر مبتلا و غیرمبتلا به دیسمنوره اولیه انجام گرفت.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مقطعی، توصیفی-تحلیلی با مشارکت 370 نفر از دانشجویان دانشکده پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه چهار قسمتی مشخصات جمعیت شناختی و قاعدگی، مقیاس شدت درد قاعدگی (VAS)، پرسشنامه سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و خودکارآمدی جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه21 و آمار توصیفی و آزمون های تی مستقل، کای دو و ANOVA تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

     میانگین (انحراف معیار) سبک زندگی ارتقادهنده سلامت به ترتیب در دو گروه دانشجویان مبتلا و غیرمبتلا به دیسمنوره 2/67 (0/45) و 2/77 (0/47) و میانگین (انحراف معیار) خودکارآمدی به ترتیب 2/88 (0/61) و 2/81 (0/54) بود. بین دو گروه دانشجویان مبتلا و غیرمبتلا نمره کلی سبک زندگی ارتقادهنده سلامت (0/03 =P)، ابعاد فعالیت فیزیکی (0/02 =P)، مدیریت استرس (0/02 =P) و خودشکوفایی (0/03 =P) تفاوت آماری معنی داری وجود داشت، اما خودکارآمدی بین دانشجویان مبتلا و غیرمبتلا تفاوت آماری معنی داری نداشت (0/2 =P).

    نتیجه گیری

     نتایج مطالعه نشان داد در دختران مبتلا به دیسمنوره اولیه نمره کلی سبک زندگی ارتقادهنده سلامت کمتر از دختران غیرمبتلا بود. بنابراین با افزایش آگاهی، آموزش و ارائه راهکارهای مناسب به این دختران در زمینه ارتقای سبک زندگی سالم و به دنبال آن بهبود کیفیت زندگی، می توان کمک شایانی به این افراد کرد.

    کلید واژگان: دیسمنوره, سبک زندگی, ارتقای سلامت و خودکارآمدی
    Somayyeh Naghizadeh*, Golsa Patras, Maryam Jafari, Maryam Ebrahimpour
    Background and Objective

    Primary dysmenorrhea is one of the most common complaints in adolescent and young women which can have negative effects on their daily activities. Therefore, to improve their life style, preservation and advancement of their health status seems to be necessary. This aim of this study was to compare health promoting lifestyle and self-efficacy in females with and without primary dysmenorrhea.

    Methods

    This was a cross-sectional, descriptive-analytical study. The study population were 370 students of the Faculty of Medicine, Islamic Azad University, Tabriz Branch. Data was collected using a four-part questionnaire: personal and menstrual characteristic, Visual Analog Scale (VAS), health promoting behaviors questionnaire and self-efficacy. Data analysis was performed using SPSS software version 21 by descriptive statics, independent t-test, chi squared and ANOVA.

    Results

    The mean (SD) of Health promoting lifestyle were respectively 2.67 (0.45) and 2.77 (0.47) in students with and without primary dysmenorrhea. The mean (SD) of self-efficacy were respectively 2.88 (0.61) and 2.81 (0.54) in students with and without primary dysmenorrhea. There were significant differnces between the two groups regarding total score of health promoting lifestyle (P= 0.03), aspects of physical activity (P0.02), stress management (P=0.02) and spiritual growth (P=0.03),. However, there was no significant difference regarding self-efficacy in students with and without dysmenorrhea (P=0.2).

    Conclusion

    Total score of health promoting lifestyle in females with dysmenorrhea was lower than those without dysmenorrhea. Therefore, we could help these girls significantly with increasing awareness, educating and providing appropriate methods to improve their lifestyle.

    Keywords: Dysmenorrhea, Health promoting, lifestyle, self-efficacy
  • سید کمال میرکریمی، مریم مقصودلو، رحمان بردی اوزونی دوجی، وحیده رئیسی، عبدالرحمان چرکزی، مجتبی رئیسی
    زمینه و هدف
    شیوع بالای فشارخون در سراسر جهان و ایجاد عوارض جدی بر ارگانهای بدن، این بیماری را به مشکل عمده بهداشتی در کلیه جوامع تبدیل نموده است. با توجه به بار بیماری زیاد ناشی از پرفشاری خون، مطالعه حاضر با هدف عوامل تعیین کننده بیماری فشارخون و تعهد به اجرای برنامه تغذیه ای بر اساس الگوی ارتقاء سلامت پندر انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مقطعی( توصیفی- تحلیلی) بر روی 420 نفر از بیماران مبتلا به پرفشاری خون تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی شهری گرگان انجام شد. روش نمونه گیری در این مطالعه بصورت تصادفی- خوشه ایچند مرحله ای بود. اطلاعات بر اساس پرسشنامه استاندارد مبتنی بر سازه های مدل ارتقاء سلامت پندر جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS نسخه 18 و آزمون های آماری تی مستقل، آنووا یکطرفه، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تجزیه و تحلیل شد. سطح معنی داری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که (91/90%) 386 نفر هیچگونه تغییر دارویی را از طرف پزشک نداشتند و (83/80 %) 352 نفر نیز هیچگونه دارویی جهت کنترل فشار خون مصرف نمی کردند. آزمونهای آماری نشان داد که تعهد به اجرای برنامه تغذیه ای با موانع درک شده (0/001=p)، خود کارآمدی (0/0010=p)، احساسات مرتبط با رفتار (0/001=p)، تعیین کننده های وضعیت (0/038=p) و عوامل بین فردی (0/001=p) ارتباط معنی داری داشت.
    نتیجه گیری
    نمره اغلب ساز های الگوی ارتقای سلامت پندر در حد متوسط بود. لذا، طراحی مداخلات اثربخش با استفاده از تئوری ارتقاء سلامت پندر می تواند در کنترل بیماری فشار خون، سودمند باشد.
    کلید واژگان: فشار خون, احساسات, ارتقای سلامت, خودکارآمدی
    Seyyed Kamal Mirkarimi, Maryam Maghsoudloo, Rahman Berdi Ozouni-Davaji, Vahideh Raeisi, Abdolrahman Charkazi, Mojtaba Raeisi
    Background And Objective
    The high prevalence of hypertension and its serious complications on body organs have made the disease a major health problem in all communities across the world. Given the high burden of hypertension, the present study was aimed at investigating the determinants factors of hypertension and commitment to implementing a nutritional program based on the Pender Health Promotion Model.
    Methods
    Across-sectional survey was conducted on 420 patients with hypertension supervised by the urban health centers of Gorgan city health district. Sampling technique was random multi-stage cluster sampling. Data was collected using a standard questionnaire based on the Pender Health Promotion Model (HPM). To analyze, descriptive methods and inferential statistical tests including independent t-test, one-way ANOVA, pearson correlation coefficient and linear regression model were used through SPSS version 18. The significance level was considered less than 0.05.
    Results
    The results showed that 386 (91.9%) had no drug changes based on doctor comment and 352 (83.8%) did not use any drugs to control blood pressure. Statistical tests reported that commitment to implementing nutrition program had a remarkable differences with perceived barriers (p=0.001), self-efficacy (p=0.001), feelings related to behavior (p=0.001), situational determinants (P=0.038), and interpersonal factors (p=0.001).
    Conclusion
    The score of most constructs of the HPM was moderate; therefore, designing the effective interventions using HPM may be helpful in controlling hypertension.
    Keywords: Blood pressure, Emotions, Health Promotion, Self, efficacy
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال