به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « اپیوئیدها » در نشریات گروه « پزشکی »

  • فرانک جعفری، بهاره امین، صمد ناظمی، امید غلامی، اکبر پژهان
    درد حسی ناخوشایند و تجربه ای احساسی همراه با آسیب بافتی یا عصبی می باشد. با وجود کشف داروهای جدید در سال های اخیر برای درمان دردهای حاد و مزمن، اما اپیوئیدها از جمله مورفین هنوز درمان اصلی برای دردهای حاد و مزمن به حساب می آیند. مکانیسم های سلولی و مولکولی مشترکی در ایجاد دردهای نوروپاتی ناشی از آسیب های عصبی و بروز پدیده تحمل/پردردی ناشی از مصرف مزمن اپیوئیدها ذکر شده است. به نظر می رسد فعال شدن سیستم نوروایمنی در مغز و نخاع یکی از مهمترین مکانیسم های دخیل در ایجاد و پایدار شدن دردهای نوروپاتی و کاهش اثر ضددردی مورفین بعد از آسیب های عصبی بوده و در بروز تحمل و پردردی ناشی از مصرف مزمن اپیوئیدها نیز نقش دارد. سلول های گلیا به خصوص میکروگلیا ها به عنوان سلول های ناظر ایمنی در سیستم عصبی بوده و در پاسخ به بسیاری از عوامل خارجی فعال می شوند. فعال شدن سلول های گلیا موجب بروز تغییرات ساختاری و عملکردی در آنها می شود. علاوه بر این، سلول های گلیای فعال شده فاکتورهای التهابی مختلف از قبیل IL1β، IL6 و TNFα را ترشح می کنند. این تغییرات موجب افزایش تحریک پذیری و تخلیه خودبخودی نورون ها شده که در ایجاد و پایدار شدن دردهای نوروپاتی و کاهش اثر ضددردی اپیوئیدها و همچنین در بروز پدیده تحمل/پردردی اپیوئیدها نقش مهمی ایفا می کند. در این مقاله مروری سعی شده است تا مطالعات اخیر در زمینه نقش سیستم نوروایمنی در مغز و نخاع در ایجاد درد های نوروپاتی و بروز پدیده تحمل/پردردی به اپیوئیدها مورد بررسی قرار گیرد. دیدگاه ما این است که جلوگیری از فعال شدن یا کاهش فعالیت سیستم نوروایمنی با استفاده از ترکیبات دارویی مناسب می تواند به عنوان یک استراتژی جدید در درمان و پیشگیری از دردهای نوروپاتی و بروز پدیده تحمل/پردردی به مورفین، مفید باشد و کارایی بالینی اپیوئیدها را افزایش دهد
    کلید واژگان: درد نوروپاتی, هیپرآلژزیا, گلیا, تحمل-پردردی, مورفین, اپیوئیدها}
    Faranak Jafari, Bahareh Amin, Samad Nazemi, Omid Gholami, Akbar Pejhan
    Common cellular and molecular mechanisms are not only involved in the development of neuropathic pain caused by neurological damage but also in the occurrence of the tolerance/hyperalgesia phenomenon caused by chronic use of opioids. It seems that the activation of the neuroimmune system in the brain and spinal cord is one of the most important mechanisms involved in the initiation and maintenance of neuropathic pains and reducing the antinociceptive effect of morphine after nerve injury. Plus, it also plays an important role in the development of tolerance/hyperalgesia due to chronic opioid consumption. Glial cells, especially microglia, are resident immune cells in the nervous system and get activated in response to many exogenous and endogenous factors. When activated, glial cells undergo structural and functional changes and can secrete various inflammatory factors such as IL1β, IL6 and TNFα. These changes increase the irritability and spontaneous firing of neurons, which play an important role in creating and maintaining neuropathic pain as well as reducing the analgesic effect of opioids and bringing about the onset of opioid tolerance/hyperalgesia phenomenon. In this review, we have tried to observe recent studies on the role of the neuroimmune system of the brain and spinal cord in the development of neuropathic pain and of opioid tolerance/hyperalgesia. In our view, a prevention of activation or a diminished activity of the neuroimmune system via appropriate drug compounds can be useful as a new strategy in the treatment of neuropathic pain and in the decrease of morphine tolerance/hyperalgesia, which will in turn result in an increase of the clinical efficacy of opioids.
    Keywords: Neuropathic pain, Hyperalgesia, Glia, morphine tolerance-hyperalgesia, opioids}
  • ابراهیم صالحی فر، رزا حاذق پسند، شهربانو کیهانیان، شهرام علا، نعمت الله آهنگر
    سابقه و هدف
    با توجه به اهمیت مدیریت درد در بیماران مبتلا به سرطان، این تحقیق با هدف بررسی شیوع درد و شدت آن، داروهای مصرفی و میزان کنترل درد در بیماران مبتلا به سرطان در یکی از مراکز درمانی شمال ایران انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی، 100 بیمار مبتلا به سرطان که در سال 1394 به بیمارستان امام سجاد (ع) رامسر مراجعه کرده بودند، به صورت آینده نگر در مطالعه قرار گرفتند. علاوه بر ثبت اطلاعات دموگرافیک و بالینی، نوع مسکن های مصرفی بیماران و شدت درد بر اساس Numeric Rating Scale (NRS) (از 0 بدون درد تا 10 شدیدترین دردی که تا به حال تجربه کرده) در دو ویزیت مجزا به فاصله سه هفته تعیین شد.
    یافته ها
    میانگین سنی شرکت کنندگان 3±7/54 سال بود. داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی (98 بیمار، 98 درصد) و اپیوئیدها (49 بیمار، 49 درصد) شایع ترین مسکن های مصرف شده بوده و در بین اپیوئیدها، کدئین (3/67 درصد) و مورفین (5/24 درصد) شایع ترین مصرف را داشتند. نمره درد در ویزیت اول، 342/0±94/3 و با مصرف مسکن ها، 316/0±65/3 بود (002/0= P). در بیماران تحت درمان با اپیوئیدها، نمره درد در ویزیت اول، 530/0±290/4 و در ویزیت دوم 506/0±840/3 بود (007/0 = P).
    استنتاج: علی رغم کاهش آماری نمره درد با مصرف مسکن ها، میزان کاهش از نظر بالینی قابل توجه نبوده است و همچنان بیماران از دردی که در محدوده بین 3 و 4 در معیار NRS بود، رنج می بردند. توجه بیش از پیش به مدیریت درد و به خصوص استفاده از گایدلاین های استاندارد در این زمینه توصیه می شود.
    کلید واژگان: سرطان, مدیریت درد, اپیوئیدها, داروهای ضد التهای غیر استروئیدی}
    Ebrahim Salehifar, Roza Hazeghpasand, Shahrbanou Keyhanian, Shahram Ala, Nematollah Ahangar
    Background and
    Purpose
    Considering the importance of pain management in cancer patients, this study aimed to assess the prevalence of pain, its severity, analgesics used to control pain, and the extent of pain control in cancer patients attending a medical center in North of Iran.
    Materials And Methods
    One hundred cancer patients attending Ramsar Imam Sajjad Hospital (2015) were prospectively enrolled in the study. Clinical and demographic data and all analgesics used were recorded. Pain intensity were determined based on the Numeric Rating Scale from 0 (pain-free) to 10 (the most severe pain ever experienced) in two sequential visits, 3 weeks apart.
    Results
    The average age of participants was 54.7±3 years. NSAIDs (98 cases, 98%) and opioids (49 cases, 49%) were the most common analgesics prescribed. Among opioids, codeine (67.3%) and morphine (24.5%) were used more frequently. The pain score was 3.94±0.342 at first visit and 3.65±.316 following analgesic use (P=0.002). For opioid users, the pain scores were 4.29±0.53 and 3.84±0.506, respectively (P=0.007).
    Conclusion
    The pain scores statistically reduced, however, the decrease was not clinically prominent since the pain severity was between 3 and 4 in NRS scale. More attention to pain control is recommended in cancer patients while considering the standard pain management guidelines.
    Keywords: cancer, pain management, opioid, NSAIDs}
  • محمدعلی سپهوندی، فضل الله میردریکوند، نسرین سادات حسینی رمقانی *، هادی پناهی
    مقدمه
    استفاده مزمن از مواد مخدر با طیف گسترده ای از نواقص عصب شناختی همراه است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکرد عصب شناختی در سه گروه سوء مصرف کنندگان اپیوئیدها، تحت درمان با متادون و افراد غیر مصرف کننده صورت گرفت.
    روش بررسی
    در این مطالعه که به صورت علمی-مقایسه ای انجام شد، به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 90 نفر انتخاب و در سه گروه سوء مصرف کنندگان اپیوئیدها(30 نفر)، تحت درمان با متادون(30 نفر) و غیر مصرف کننده(30 نفر) قرار داده شدند. تمامی آزمودنی ها، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و مقیاس تلاش ذهنی صرف شده، را تکمیل نمودند، که عملکرد در این تکلیف از دو بعد کارآمدی پردازش و اثربخشی عملکرد مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی و نرم افزار SPSS نسخه 23، مورد تحلیل قرار گرفتند.
    نتایج
    یافته ها نشان داد که گروه تحت درمان با متادون و سوءمصرف کنندگان اپیوئیدها، در دو بعد اثربخشی عملکرد و کارآمدی پردازش به طور معنی داری عملکردی ضعیف تر از گروه غیرمصرف کننده، داشتند (01/0>p) و همچنین گروه تحت درمان با متادون نسبت به سوءمصرف کنندگان اپیوئیدها اثربخشی عملکرد بهتری(تعداد خطای درجاماندگی کمتر) (01/0>p)، نشان دادند.
    نتیجه گیری
    این نتیجه که گروه تحت درمان با متادون نسبت به سوءمصرف کنندگان اپیوئیدها، اثربخشی عملکرد بهتری در کارکرد عصب شناختی داشتند، می تواند تلویحات مهمی در زمینه آسیب شناسی و درمان سوء مصرف کنندگان مواد داشته باشد. به طوری که شناخت مکانیسم های زیربنایی که به افراد تحت درمان متادون کمک کرده است تا عملکردی اثربخش تر از افراد سوء مصرف کننده اپیوئیدها داشته باشند، می تواند در طراحی برنامه های توان بخشی شناختی این بیماران بسیار موثر باشد.
    کلید واژگان: اپیوئیدها, متادون, اثر بخشی عملکرد, کارآمدی پردازش}
    Ma Sepahvandi, F. Mirdikvand, N. Hosseini Ramaghani *, H. Panahi
    Introduction
    Chronic drug use has been associated with a wide range of neuropsychological deficits. Therefore, this study aimed to evaluate the performance of the neuropsychological functions among three groups of opioids abusers, treated with methadone and non-user individuals.
    Methods
    The causal-comparative research method was used in this study. The participants were selected through purposeful sampling method. 90 participants were divided into three groups; opioids abusers (n=30), treated with methadone (n=30) and non-user participants groups (n=30). All subjects were completed the Wisconsin card sorting test and self-reported mental effort scale, and their performance on these tasks was measured and evaluated by both processing efficiency and performance effectiveness. The results were analyzed using one-way ANOVA, Tukey post hoc test and SPSS software (Ver 23).
    Results
    The results showed that in treated with methadon and opioids abusers groups, in two dimensions of performance effectiveness and efficiency of processing were meaker than the non-user group (p
    Conclusion
    This result that the treated with methadone participants had better performance effectiveness rather than opioids abusers group could have important implications in pathology and treatment of substance abuse. From this perspective, recognizing the underlying mechanisms that have helped to methadone users for having more effective functions, can be effective in developing of cognitive rehabilitation programs in these patients.
    Keywords: Methadone, Opioids, Performance Effectiveness, Processing Efficiency}
  • اسماعیل حاجی نصرالله، هوتن علوی، غزال حاجی نصرالله
    حمل مواد مخدر توسط لوله گوارش انسانی از سال 1973 در مقالات گزارش شده است. بعد از حادثه 11 سپتامبر و مراقبت های بیشتر فرودگاه ها و پایانه ها این افراد در معرض تشخیص بیشتر قرار گرفته شدند. برخورد با حاملین بسته های مواد در دو دهه گذشته تحول بارزی پیدا کرده است، علاوه بر این بسته بندی ماشینی امکان پاره شدن بسته ها و نیز امکان ایجاد انسداد روده را کاهش قابل توجهی داده است. مواد حمل شده برحسب وجود آنتی دوت به سه گروه تقسیم می شوند، کوکائین و آمفتامین با آثار سمی قویا کشنده بدون آنتی دوت، اپیوئیدها که آنتی دوت در دسترس دارند و کانابیوئید ها که مسمومیت تهدیدکننده حیات ندارند. در تمام موارد بدون علامت تجویز ملین توصیه می شود در حالیکه در حضور علایم مسمومیت حاملین با کوکائین و آمفتامین تکیه بر جراحی است. موارد علامت دار حاملین اپیوئید ها را در صورت امکان می بایست با آنتی دوت مدیریت کرد و اساس درمان در مسمومیت حاملین کانابیوئیدها طبی است. در موارد وجود انسداد کامل روده و پریتونیت درمان جراحی حتمی می باشد.
    کلید واژگان: بادی پکرها, درمان جراحی, اپیوئیدها, آمفتامین, کانابیوئید}
    Body packing was first described in the medical literature in 1973. However since Sep 11، recognition of body packers has become more in order of tight control in airports and stations. Approach to the body packers has made significant changes in recent 2 decades. Furthermore، because of the new technology of packing، rupture of packs and obstruction become less. Drugs divide in 3 groups: cocaine and amphetamine with fatal toxicity effects without antidotes، opioids which have antidotes and the last group is canabioids which don’t have any fatal toxicity. In all cases with obstruction or peritonitis sign and symptom surgical treatment is suggested. In cases without any signs and symptoms it is better to use laxatives. Surgical managements are recommended for toxic cocaine and amphetamine body packers. Approach to the opioids body packer is to use antidotes. Medical treatment is the best for canabioids body packers. Surgical treatment is recommended in patients with complete bowel obstruction and peritonitis.
    Keywords: Body Packer, Surgical Treatment, Opioids, Amphetamine, Canabioid}
  • مرجان قائمی، اصغر رامیار، سید علیرضا طلایی زواره
    ترومبوسیتوز نوزادی پدیده ای بسیار نادر است که در نوزادان متولد شده از مادران معتاد رخ می دهد. این پدیده، در نتیجه محرومیت از اپیوئیدها چند روز پس از زایمان رخ داده، علت آن ناشناخته است و به تدریج بدون ایجاد هیچ گونه عارضه ای از بین می رود.
    در این گزارش نوزادی معرفی می شود که از مادر معتاد به هروئین تا قبل از حاملگی و مصرف کننده متادون در حین حاملگی به دنیا آمده است. نوزاد در روز 14 بعد از تولد با شک به سندرم محرومیت بستری مجدد شده و اقدامات حمایتی برای وی انجام شد. در بررسی های روتین آزمایشگاهی ترومبوسیتوز وجود داشت که هیچ گونه علتی به جز اعتیاد مادر برای آن یافت نشد. میزان پلاکت در روز اول بستری1168000 بوده و پس از 28 روز به 739000 رسید. درمان خاصی برای نوزاد انجام نشد و هیچ گونه عارضه ای در نوزاد مشاهده نشد. این گزارش موید آن است که ترومبوسیتوز ممکن است بخشی از سندروم محرومیت در نوزادان باشد که بدون برجا گذاشتن عارضه ای، قابل برطرف شدن است.
    کلید واژگان: ترومبوسیتوز, سندروم محرومیت نوزادی, اپیوئیدها, متادون}
    Ghaemi M., Ramyar A., Talaei Zavareh S.A
    Neonatal thrombocytosis is a very rare phenomenon in infants born to addict mothers. It can be due to opioids withdrawal and occurs a few days after delivery. The etiology is unknown and it is eradicated gradually without any complication. The reported neonate was born to a heroin addict mother who has used methadone during pregnancy. The neonate was admitted in 14th day of life in neonatal intensive care unit (NICU) with the diagnosis of withdrawal syndrome and supportive care was administered for him. Thrombocytosis was detected in routine lab tests. There was not any reason for it except his mother’s addiction. The platelet count was 1,168,000 in the first day and decreased gradually during 28 days to 739,000. There was not any complication and no special treatment was administered. This case indicates that thrombocytosis may happen as a part of neonatal abstinence syndrome and is eradicated without any complication
  • علی موافق، امید نبویان، مسعود یونسیان، بیژن جهانگیری
    زمینه و هدف
    به منظور افزایش بی دردی (بی حسی نورآکسیال)، به داروهای بی حس کننده مواد مخدر اضافه می شود که گاه باعث بروز عوارض شدیدی از قبیل خارش می شوند. در این مطالعه، اثر مقادیر نانومپریدین بر خارش به دنبال تجویز اپیوئید (در حد و دوز میلی گرم) در بی حسی ناحیه ای بررسی شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی انجام شد و 54 بیمار در دو گروه 27 نفری بررسی شدند. بیماران افراد بستری در بخش های ارتوپدی – جراحی و مامایی (به منظور انجام عمل سزارین) بودند. هر دو دسته داروی بی حسی و مخدر (مپریدین با دوز میلی گرم) دریافت کردند. دسته اول به عنوان گروه شاهد، حجم معین سرم فیزیولوژی و دسته دوم به عنوان گروه تجربی، همین حجم سرم فیزیولوژی + مقادیر نانو مپریدین (IV) دریافت نمودند. خارش طبق درجه بندی متعارف در ساعت های 0 و 6 و 12 و 24 بعد از عمل اندازه گیری شد. در تحلیل آماری از آزمون های من ویتنی، فیشر و مجذور کای استفاده شد.
    یافته ها
    در گروه تجربی (گروه 2) بروز خارش و نمره شدت آن (در صورت بروز)، به طور معنا داری از گروه شاهد کمتر بود (نمره شدت یک).
    نتیجه گیری
    براساس یافته های این مطالعه نانو مپریدین در پیشگیری از خارش ناشی از مپریدین موثر است.
    کلید واژگان: خارش, بی حسی ناحیه ای, اپیوئیدها, مقادیر نانو}
    Masood Younesian, Omid Nabavian, Ali Movafegh, Bijan Jahangiri
    Background and
    Purpose
    Opioids are frequently added to local anesthetics in order to improve analgesia in neuraxial blocks which may lead to – sometimes intolerable - pruritus in the patients. In this study the effect of meperidine on pruritus following the preh1ion of opioids (in the scale and dose of mg) in regional anesthesia was investigated. Methods and Materials: This clinical trial was conducted on 54 patients in two groups of 27. The patients included those hospitalized fro cesarean section in the midwifery ward as well as those in the surgical-orthopedic ward. Both groups received anesthetic and opioids (meperidine in mg doses). The first group i.e. the control group received a certain volume of physiologic serum and the second group i.e. the experimental group received the same volume of physiologic serum plus IV meperidine (nanogram dose). Pruritus was measured in the conventional scale at hours 0 6 12 and 24 after surgery. In the statistical analysis Mann Whitney U Fisher's exact test and chi-square were used.
    Results
    in the experimental group incidence and intensity of pruritus (in case of occurring) were significantly lower than the control group (intensity score being one).
    Conclusion
    Using nano-doses of opioids (meperidine) is effective in preventing pruritus.
    Keywords: Pruritus, Regional Anesthesia, Opioids Nano, Doses}
  • ولی الله حسنی، مهدی منوچهری پور، مرضیه نجومی
    زمینه و هدف
    استفاده از داروهای اپیوئید جهت کنترل درد حین و پس از اعمال جراحی، یک روش متداول در آنستزی محسوب می گردد. اما به دلیل عوارض متعدد، ناشی از تجویز این داروها مانند تهوع، استفراغ یا تضعیف تنفسی، باعث شده تا کوششها عمدتا در جهت کاهش استفاده از این داروها متمرکز گردد. یکی از روش های پیشنهاد شده جهت کاهش دوز داروهای اپیوئید، استفاده از داروهای ضد درد غیراستروئیدی می باشد. از جمله این داروها می توان از داروی پاراستامول نام برد که به صورت وریدی قابل تجویز می باشد. در این بررسی، از دو دوز داروی پاراستامول وریدی جهت کمک به کنترل درد در بیماران که تحت جراحی اندام فوقانی قرار می گیرند، استفاده شده است. هدف از این مطالعه پاسخ به این سوال است که«آیا تجویز پاراستامول وریدی قبل از القا بیهوشی در بیمارانی که تحت اعمال جراحی اندام فوقانی قرار می گیرند، سبب کاهش تجویز اپیوئیدهاحین و پس از اعمال جراحی می گردد؟» اگر پاسخ مثبت است، تجویز کدام دوز موثرتر است؟
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت دو سویه کور، بر روی 60 بیمار 40-20 ساله با ASA کلاس I که در سه گروه بیست نفره تقسیم بندی شده بودند، صورت گرفت. قبل از القا بیهوشی، در گروه A، 15 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن(mg/kg) و در گروه B، mg/kg30 پاراستامول وریدی به بیماران تجویز شد. گروه C گروه کنترل بود. روش القا، نگهداری بیهوشی و کنترل درد حین و پس از اعمال جراحی در هر سه گروه یکسان بود. میزان تجویز داروی اپیوئید در سه گروه مورد مطالعه، براساس پروتکل یکسان، اندازه گیری و ثبت گردید. نتایج حاصل با استفاده از آزمون های مجذور کای، Scheff، ANOVA و Chi square مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    از نظر تجویز اپیوئید فنتانیل، جهت کنترل درد حین اعمال جراحی، اختلاف آماری بین گروه A با C و گروه A با B معنی دار نبود. اما این اختلاف بین دو گروه B و C معنی دار بود(01/0=P). از نظر تجویز اپیوئید پتیدین، جهت کنترل درد تا 6 ساعت پس از خاتمه جراحی نیز، اختلاف آماری معنی داری بین گروه A با C و گروه A با B دیده نشد. اما اختلاف آماری بین دو گروه B و C معنی دار بود(01/0=P).
    نتیجه گیری
    تجویز mg/kg30 پاراستامول وریدی پیش از القاء بیهوشی، به طور معنی داری سبب کاهش نیاز به تجویز اپیوئیدها جهت کنترل درد حین و تا 6 ساعت پس از اعمال جراحی اندام فوقانی می گردد.
    کلید واژگان: پاراستامول وریدی, کنترل درد, جراحی اندام فوقانی, اپیوئیدها}
    V. Hassani, M. Manoochehripour, M. Nojoomi
    Background and Aim
    The use of opioids to control pain during and after surgeries is a current method in anesthesia, but the side effects of these drugs like nausea, vomiting and respiratory depression have made us decrease their use. One proposal is to use NSAIDs in order to decrease the doses of opioid drugs. One of these drugs is paracetamol which can be used intravenously. In this study we administered two different doses of intravenous paracetamol to help control pain in patients who had upper limb surgeries. The aim of the present study is to investigate whether intravenous paracetamol has a role in decreasing the use of opioids for pain control during and after surgeries. And if the answer is positive, what dose might be effective. Patients and
    Method
    This is a double-blind study which was carried out on 60 ASA(American Society of Anesthesiology) class I patients between the ages of 20 and 40. The subjects were divided into 3 groups, each of which included 20 patients. Group A received 15mg/kg and group B received 30mg/kg intravenous paracetamol before the induction of anesthesia. Group C was the control group. The method of induction and maintenance of anesthesia and pain control during and after surgery was the same in the three groups. The amount of recommended opioids in the three groups was measured and recorded according to a similar protocol.
    Results
    The obtained results were assessed by Chi-square, ANOVA and Scheffe tests. With regard to the amount of administered fentanyl at the time of surgery, the difference between groups A and C and groups A and B was not significant, but the difference between groups B and C was significant(P=0.01). With regard to the amount of administered pethedin for pain control 6 hours after surgery, the difference between groups A and C and groups A and B was not significant, but the difference between groups B and C was significant(P=0.01).
    Conclusion
    It is recommended that 30mg/kg intravenous paracetamol be administered before the induction of anesthesia to decrease the doses of opioids for pain control during and until 6 hours after upper limb surgeries.
    Keywords: 1) Intravenous Paracetamol 2) Pain Control 3) Upper Limb Surgeries 4) Opioids}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال