به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « بیماران عروق کرونر » در نشریات گروه « پزشکی »

  • زهرا سلیمانی کهره، سعیده سادات حسینی*، کریم افشاری نیا
    زمینه و هدف

    اگرچه در دو دهه اخیر پیشرفت های زیادی در درمان بیماران قلبی اتفاق افتاده است، اما شیوع بیماری کرونری قلب در حال افزایش است و عواملی نظیر استرس های اجتماعی، تعارض و رفتار خصمانه می‎توانند به انقباض نابهنجار عروق کرونری، افزایش انسداد شریان کرونری، بی نظمی های بدخیم ضربان قلب و درنتیجه ناتوانی قلب منجر شوند. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان های غیر دارویی CBT، تن آرامی و موسیقی درمانی بر میزان تاب آوری بیماران کرونر قلبی است.

    مواد و روش ها

    در این پژوهش از طرح شبه آزمایشی با گروه های آزمایش و کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران کرونر قلبی بستری در بیمارستان قلب امام علی (ع) شهر کرمانشاه در سال 97-96 بود که تعداد آن ها بالغ بر 150 نفر است. نمونه گیری در این پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس و طی دو مرحله صورت گرفت. حجم نمونه انتخابی برابر 52 بیمار از لیست انتظار بیماران قلبی انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه خود تاب آوری کونور و دیویدسون بود و داده ها با تحلیل مانوا و مانکوا در نرم افزار SPSS24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.

    نتایج

    نتایج تحقیق نشان داد که سه روش درمانی تاثیری مطلوب بر میزان تاب آوری بیماران دارند اما میزان میانگین به دست آمده از آزمون LSD نشان داد درمان های CBT با میانگین بالاتر به نحو مطلوب تری بر تاب آوری بیماران تاثیرگذار بوده اند. نتایج آزمون LSD نشان داد؛ در رتبه بندی میزان تاثیرگذاری روش های درمانی پس از CBT، تن آرامی بیشترین تاثیر را برافزایش میزان تاب آوری بیماران دارد.

    نتیجه گیری

    بنابراین، اثربخشی درمان شناختی - رفتاری برافزایش تاب آوری بیماران عروق کرونری بیشتر از دو درمان موسیقی درمانی و تن آرامی رفتاری است.

    کلید واژگان: درمان های شناختی - رفتاری, موسیقی درمانی, تن آرامی, تاب آوری, بیماران عروق کرونر}
    Zahra Soleymany Kahreh, Saeedeh Sadat Hosseini*, Karim Afsharinia
    Background & Objective

    Although progress has been made in the treatment of cardiac patients in the last two decades, the prevalence of coronary heart disease is on the rise. Also, factors such as social stress, conflict and hostile behavior can lead to abnormal coronary artery contractions, increased coronary artery occlusion, malignant heart rate abnormalities, and consequently, cardiac failure. Therefore, the purpose of this study was to investigate the effect of non-prescriptive CBT, tone and musical therapy in the resilience of coronary artery disease patients.

    Materials & Methods

    In this research, a pseudo-experimental design was used with experimental and control groups. The statistical population of the study included all patients with coronary artery disease who were hospitalized in Imam Ali Hospital in Kermanshah in 2017-2018. Sampling in this study was carried out in two stages. A sample of 50 eligible individuals was selected. The data gathering tool was the Conor and Davidson self-report questionnaire. The data were analyzed using MANOVA and MANCOVA in SPSS20 software.

    Results

    The results of the study showed that the three therapeutic methods had a favorable effect on the patients' vibration, but CBT treatments had a more favorable effect on patients' resilience. After CBT, relaxation had the greatest impact on patient's resilience.

    Conclusion

    The effectiveness of Cognitive-Behavioral Therapy in increasing the resilience of coronary artery disease patients is more than music therapy and behavioral relaxation.

    Keywords: Cognitive-Behavioral Therapies, Music Therapy, Relaxation, Resilience, Coronary Heart Disease}
  • مسعود عارف نژاد، سعیده پورمند، محدثه روا، پروانه اصفهانی
    مقدمه
    افزایش مدت اقامت بیماران ضمن این که موجب افزایش هزینه های بیمار و بیمارستان می شود، زمان بهبودی و توان بخشی بیمار را هم زیاد می کند. با توجه به کمبود مراکز درمانی، کارمند، امکانات، تجهیزات و هزینه های روزافزون خدمات درمانی، بهینه کردن طول مدت اقامت و عوامل موثر بر آن اهمیت ویژه ای دارد. این مطالعه با هدف تعیین عوامل موثر بر طول مدت اقامت بیماران مبتلا به سندرم حاد عروق کرونر در بیمارستان امیرالمومنین دانشگاه علوم پزشکی زابل در سال 1393 صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع توصیفی – مقطعی است. نمونه های پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب شدند. داده های مورد نیاز از پرونده بیماران بستری شده در سال 1393 استخراج شد. برای جمع آوری داده ها، از یک پرسشنامه محقق ساخته 29 گویه استفاده گردید. تحلیل داده ها توسط آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه و تی مستقل صورت گرفت
    یافته ها
    از 349 بیمار مورد بررسی 4/70 درصد مرد بودند. نحوه پذیرش 280 بیمار به صورت الکتیو بود؛ میزان طول اقامت این بیماران 30/6 روز کمتر از طول اقامت بیماران اورژانسی بود (001/0p≤). بین طول اقامت بیمار هنگام ترخیص شامل بهبودی، بهبودی نسبی و فوت ارتباط معنی دار وجود داشت (001/0p≤). فاکتورهای سن، شغل، نوع بیمه، داشتن سابقه بستری و وضعیت بیمار هنگام ترخیص بر میانگین طول اقامت موثر بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده، جهت کمک به تخصیص بهتر منابع و تخت های بیمارستانی و بهره وری بهینه از تخت های موجود، باید اقداماتی جهت کاهش مدت اقامت بیماران به خصوص بیماران مسن از طریق توسعه مراکز مراقبت در خانه و خانه های پرستاری صورت گیرد.
    کلید واژگان: طول مدت اقامت, بیمارستان, بیماران عروق کرونر}
    M. Arefnezhad, S. Purmand, M. Rava, P. Isfahani
    Introduction
    Increased length of hospital stay can lead to increase costs for both hospitals and patients, and additionally could lead to delayed patient’s recovery and rehabilitation time. Based on the shortage of medical facilities, staff, lack of equipments and increasing health care costs, length of stay optimizing and its affecting factors is especially essential. The aim of this study was to investigate factors affecting Length of stay in Amir-al-momenin Hospital of Zabol University of medical sciences.
    Materials And Methods
    This descriptive-analytical and cross-sectional study was conducted in 2014. Subjects were inpatients’ medical records (349 cases) which were selected by randomized sampling. The data were obtained through a researcher- made questioner with 19 questions. T-test, and One-way ANOVA were used for the analysis.
    Results
    The results showed that of 349 patients, 70.4% of the patients were males, and 29.6% of the patients were females. The type of admission of 280 patients was elective. Average length of stay of these patients was 6/30 days less than ambulance patients. There was a significant relationship between average length of stay and discharge status (recovery, Partial recovery and death) (p
    Conclusions
    According to the findings of this study, for achieving the aim of better allocation of resources and hospital beds and optimizing productivity of the existing beds, it is recommended to take measures to reduce the hospitalization of patients specially elderly patients through development of home care and nursing homes.
    Keywords: Length of stay, hospital, acute coronary syndrome}
  • عزیر شهرکی واحد، سودابه حامدی، نصرت الله مسینانی نژاد، مهین بدخش
    مقدمه
    یکی از راه های کنترل روند بیماری در مبتلایان به بیماری های عروق کرونر توجه به نیازهای آموزشی خانواده این بیماران است. این آموزش و افزایش آگاهی آنان، نقش مهمی در ارتقاء نظام های سلامت دارد. از این رو مطالعه حاضر با هدف تعیین نیازهای آموزشی خانواده های مبتلایان به بیماری های عروق کرونر انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی- مقطعی در یکی از بیمارستان های شهر زابل روی 150 نفر از خانواده های مبتلایان به بیماری های عروق کرونر در این منطقه انجام شد. روش نمونه گیری به صورت آسان بود و داده ها با استفاده از پرسش نامه ای که روایی و پایایی آن تایید شده بود جمع آوری شدند. داده های حاصل با کمک نرم افزار SPSS ویرایش 17 تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    مهم ترین نیازهای آموزشی خانواده بیماران به ترتیب عبارت بودند از آموزش نکات لازم در زمان ترخیص (3/99 درصد)، نحوه کنترل فشار خون (96 درصد)، نحوه مصرف داروهای ضد فشار خون (96 درصد). همچنین بین نیازهای آموزشی خانواده ها با متغیر جنس رابطه معنادار آماری مشاهده شد (05/0>P).
    نتیجه گیری
    ارائه یک برنامه آموزشی در رابطه با بیماری عروق کرونر برای خانواده بیماران یک نیاز ضروری در راستای کمک به بیماران در کنترل فرایند بیماری است.
    کلید واژگان: بیماران عروق کرونر, ارزیابی, نیازهای آموزشی, خانواده}
    A. Shahraki Vahed, S. Hamedi Shahraki, N. Masinaie Nezhad, M. Badakhsh
    Introduction
    One of the best ways of managing the cardiovascular diseases (CVDs) is taking the educational needs of the patients’ family into consideration. An effective education about cardiovascular diseases can promote the health systems. Therefore, the aim of this study was to determine the educational needs of the patients’ family regarding CVDs.
    Material And Methods
    This cross-sectional study was conducted in hospitals of Zabol city. The convenience sampling method was used to select 150 samples from the patients’ family members. The data were gathered by a valid and reliable questionnaire and analyzed by SPSS (version 17).
    Results
    The most important educational needs of the family were training the family members on essential points during the patient's discharge (99.3%), on how to control blood pressure (96%), and how to use antihypertensive drugs (96%). There was a significant relationship between educational needs of the family members and their sex (P<0.05).
    Conclusion
    Arranging an effective educational program about CVDs for the patients’ families is an essential need for helping patients in order to manage the process of diseases.
  • انسیه دوست حسینی، مجید حسن پورعزتی، حمیدرضا نویدی، طاها عباچی
    سابقه و هدف
    امروزه سیستم های هوشمند فازی در تجزیه و تحلیل شرایط عدم قطعیت در پزشکی چون تجویز دارو به بیماران کمک موثری به درمان بیماری ها می کنند. بیماری عروق کرونر سبب تنگ شدن سرخ رگ های کرونری و عدم خون رسانی به عضلات قلب می شود. جلوگیری از افزایش چربی خون از مهم ترین روش های درمانی این بیماری است. مصرف دوز بهینه داروی آتورواستاتین یکی از استراتژی های رایج پزشکی در درمان این بیماری است. اما آسیب کبدی یکی از عوارض جانبی مصرف این نوع داروها است. سطح پلاسمای آنزیم کبدی آلانین آمینوترانسفر (ALT) علامتی دال بر آسیب کبدی است و به عنوان ملاکی از عارضه جانبی این دارو در نظر گرفته می شود. هدف این تحقیق، تعیین دوز بهینه داروی آتورواستاتین به بیماران با استفاده سیستم هوشمند فازی بود.
    مواد و روش ها
    در این پژوهش دوز بهینه آتورواستاتین با به کارگیری سیستم هوشمند فازی در بیماران عروق کرونر با در نظر گرفتن اطلاعات دموگرافیک آن ها که سبب بیش ترین کاهش LDL سرمی و کم ترین عارضه جانبی شود، انتخاب شد. در مدل ما کاهش LDL و کلسترول و نسبت LDL/HDL خون به عنوان پیامدهای مثبت دارودرمانی و افزایش ALT خون به عنوان عارضه جانبی دارو در نظر گرفته شده اند.
    یافته ها
    دوز بهینه آتورواستاتین حاصل از این مدل با تجویز چندین پزشک متخصص در شرایط مشابه برای 23 مورد بیمار با دموگرافی مشخص مقایسه شد و در 65 درصد موارد تصمیم گیری ها با هم مشابه بودند که برای پذیرش در چنین مدلی مطلوب است.
    نتیجه گیری
    نتایج دال بر کارایی مناسب این مدل فازی برای تصمیم سازی در حد بالینی است. در نتیجه این مدل می تواند یک مدل کمک تصمیم ساز برای پزشکان و یک راهنمای مناسب برای تعیین دوز دارو برای شرکت های داروسازی باشد.
    کلید واژگان: سیستم فازی, بیماران عروق کرونر, دوز, آتورواستاتین, LDL, آلانین آمینوترانسفر}
    Ensiyeh Doosthoseini, Majid Hassanpour-Ezati, Hamid Reza Navidi, Taha Abachi
    Introduction
    Today, Fuzzy expert systems have helped physicians in cases of uncertainty in medical decision making for prescribing drugs. Narrowing of coronary heart and reduction in heart blood flow are important causes of coronary heart disease (CHD). Control of blood lipid level is a routine treatment in CHD patients. But damage to liver is a common side effect of lipid lowering drug medication. Measurement of plasma Alanine aminotransferase level is considered as a marker of liver damage. The aim of this study was to determination of optimal dose of atorvastatin using Fuzzy expert system.
    Materials And Methods
    in this study, Fuzzy expert system based on drug dose determination was chosen for prescribing atorvastatin dose as a lipid lowering drug that sets with demographic information of patients. Here, optimum dose is defined as a dose that decreases plasma LDL with the least side effects. In our model, decrease in LDL, Cholesterol and LDL/ HDL blood ratio consider as positive consequence and increase in plasma ALT as the side effect of this drug.
    Results
    output of our model is compared double blindly with prescription of many different randomly chosen expert physicians in the same practical case and the physician decision shows %65 similarity with our model. Practically, this percent of similarity between model and practical results was considered to be sufficient to approve this model.
    Conclusion
    This result showed that the quality of this fuzzy models output is close to clinically approved decision. Thus this model can be considered as an applicable decision making model for physician and pharmaceutical industries about dosing of this drug in a similar situation.
  • بررسی سلامت روان بیماران نیازمند آنژیوگرافی عروق کرونر و ارتباط آن با سوء مصرف مواد
    میترا صفا، ماندانا سالکی، شروین متین روحانی
    مقدمه
    بیماری های عروق کرونر یکی از علل عمده مرگ و میر بوده که با اختلالات روانی همراهی دارند. مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی تحلیلی است که با هدف بررسی سلامت روان بیماران نیازمند آنژیوگرافی عروق کرونر و ارتباط آن با سوء مصرف مواد انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    نمونه گیری به روش سرشماری بوده و جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد GHQ و مصاحبه بالینی استفاده شده است. تمام بیماران نیازمند آنژیوگرافی پرسشنامه استاندارد 28 سوالی سلامت عمومی را تکمیل نمودند. پس از محاسبه نمره پرسشنامه تمامی بیمارانی که نمره آنها بیش از 28 بود بر اساس ملاکهای تشخیصی DSM IV- TR توسط روان پزشک مورد مصاحبه بالینی قرار گرفتند.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد از 200 نمونه ای که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند، 5/49% از لحاظ روانی بیمار بوده و در گروه مورد بررسی به ویژه از لحاظ علائم جسمی و اختلالات اضطرابی و خواب دچار مشکل بودند. در حالیکه از نظر کارکرد اجتماعی و اختلالات افسردگی شدید سالم شناخته شدند. همچنین سوء مصرف مواد به عنوان عامل موثر در نبود سلامت روان این افراد شناخته شد. ثابت گردید که سوء مصرف مواد بخت ابتلا به بیماری روانی را در آنها بالا تر می برد و افراد دارای سوء مصرف مواد 7 برابر بیشتر از آنها که سوء مصرف مواد ندارند، شانس ابتلا به بیماری روانی را دارا هستند.
    بحث و نتیجه گیری
    از آنجائی که بیماری های قلبی به ویژه بیماری های عروق کرونری اثرات منفی بر سلامت روان بیماران بر جا می گذارند، نیاز است توجهات روانی بیشتری به این بیماران مبذول گردد و راه های کنترل و مدیریت استرس به آنها آموزش داده شود. همچنین می بایست کلیه بیماران قبل از انجام پروسیجرهای اضطراب آور نظیر آنژیوگرافی تحت مشاوره و معاینه روانپزشک قرار گیرند.
    کلید واژگان: سلامت روان, بیماران عروق کرونر, آنژیوگرافی عروق کرونر, سوء مصرف مواد}
  • سعید نقیبی، محمدرضا کردی، محمد جواد ملکی
    زمینه
    فعالیت بدنی یک نقش پذیرفته شده در توانبخشی قلبی دارد، که بیشتر به جهت اثرات مثبت آن بر جریان خون عضله قلبی در بیماران عروق کرونر می باشد. مکانیسم این بهبود مورد تردید می باشد و بهبود سیستم عروق محیطی و عملکرد انقباضی عضله قلب بعنوان سازگاری های احتمالی پیشنهاد شده اند. هدف این مطالعه بررسی اثرات تمرین ترکیبی بر عملکرد انقباضی بطن چپ بیماران عروق کرونر می باشد.
    روش کار
    24 بیمار عروق کرونر (میانگین سن 6±60 سال؛ میانگین وزن 12±74 کیلوگرم؛ و میانگین شاخص توده بدن 4±26) بطور تصادفی به دو گروه تجربی (n=12) و کنترل (n=12) تقسیم شدند. گروه تجربی در تمرینات ترکیبی به مدت 3 ماه، 3 بار در هفته برای 60 تا 80 دقیقه و در 70% تا 85% ضربان قلب بیشینه (Peak heart rate) 40% تا 60% یک تکرار بیشینه شرکت کردند. متغیرهای مورد مطالعه در ابتدا و در پایان برنامه با روش امپدانس کاردیوگرافی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    یافته ها
    تمرینات موجب کاهش معنی دار ضربان قلب و فشار خون استراحتی بیماران شدند. شاخص شتاب خروج خون (ACI) از 0.49±0.14 و 0.78±0.24 در مجذور ثانیه افزایش یافت (P<0.05). شاخص سرعت خروج خون (VI) از 9±36 به 8±47 میلی ثانیه افزایش یافت (P<0.05). کار قلب چپ (LCW) از 1±5 به 1±7 کیلوگرم متر افزایش یافت (P<0.05). شاخص کار قلب چپ (LCWI) از 1±3 به 1±4 کیلوگرم متر/ مترمربع افزایش یافت (P<0.05). مرحله پیش تزریقی خون (PEP) از 12±91 به 19±68 میلی ثانیه کاهش یافت (P<0.05). نسبت زمان سیستولیک (STR) از 5±28 به 6±21 کاهش یافت (P<0.05). زمان تزریق بطن چپ (LVET) تغییر معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری
    ما نتیجه گرفتیم که تمرینات ترکیبی ممکن است موجب بهبود عملکرد انقباضی عضله قلب بیماران عروق کرونر شود.
    کلید واژگان: تمرینی ترکیبی, عملکرد انقباضی بطن چپ, بیماران عروق کرونر, امپدانس کاردیوگرافی}
  • سعید نقیبی، محمدرضا کردی، محمد جواد ملکی، مسعود یارمحمدی
    هدف
    فعالیت بدنی یک نقش پذیرفته شده در توانبخشی قلبی دارد که بیشتر به جهت اثرات مثبت آن بر جریان خون عضله قلب در بیماران عروق کرونر می باشد. بهبود سیستم عروق محیطی و عملکرد انقباضی عضله قلب بعنوان سازگاری های احتمالی پیشنهاد شده اند. هدف این مطالعه بررسی اثر تمرینات ترکیبی بر پاسخ های همودینامیکی بیماران عروق کرونر می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی و مداخله ای 24 بیمار عروق کرونر که به روش مبتنی بر هدف و لحاظ کردن معیارهای ورود به مطالعه از بین 42 بیمار «جامعه در دسترس» 75-50 ساله انتخاب شده بودند، بطور تصادفی به دو گروه مساوی مداخله و کنترل تقسیم شدند. گروه مداخله در تمرینات ترکیبی به مدت 3 ماه، 3 بار در هفته برای 60 تا 80 دقیقه و در 70% تا 85% ضربان قلب بیشینه و 40% تا 60% یک تکرار بیشینه شرکت کردند. متغیرهای مورد مطالعه در ابتدا و در پایان برنامه با روش امپدانس کاردیوگرافی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های حاصل با استفاده از آزمون تی مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    تمرینات موجب کاهش معنی دار ضربان قلب و فشار خون استراحتی بیماران شدند. حجم ضربه ای از 8±60 به 13±81 میلی لیتر، شاخص ضربه ای از 4±33 به 6±44 میلی لیتر بر ضربان بر مترمربع، برون ده قلبی از 1±4 به 1±5 لیتر در دقیقه و شاخص قلبی از 5/0±2 به 5/0±3 لیتر بر دقیقه بر مترمربع افزایش یافت(05/0>P). مقاومت منظم عروقی از 361±1782 به 294±1540 دین بر ثانیه بر سانتیمتر و شاخص مقاومت منظم عروقی از 662±3212 به 558±2751 دین بر ثانیه بر مترمربع بر سانتیمتر کاهش یافت(05/0>P).
    نتیجه گیری
    تمرینات ترکیبی از طریق ایجاد سازگاری های محیطی، مرکزی و قلبی موجب بهبود پاسخ های همودینامیکی قلب بیماران عروق کرونر شود.
    کلید واژگان: تمرینات ترکیبی, پاسخ های همودینامیکی, بیماران عروق کرونر, امپدانس کاردیوگرافی}
    Saeid Naghibi, Mohammad Reza Kordi, Mohammad Javad Maleki, Masoud Yarmohammadi
    Objective
    Exercise training has assumed a major role in cardiac rehabilitation, mostly because of its positive effects on myocardial perfusion in patient with coronary artery disease. Improvement of peripheral vascular system and myocardial contractile function have been suggested as potential adaptations. The purpose of this study was to determine the effect of concurrent training on hemodynamic responses in patients with coronary artery disease.
    Materials and Methods
    In this interventional and experimental study twenty four patient (50-75 years old) with coronary artery disease were selected by sample of convenience and through a directive goal oriented sampling and were randomly divided to two subgroups, experimental (n=12) and control (n=12) groups. The experimental group participated in 3 months concurrent training, 3 times/week for 60 to 80 minute at 70% to 85% of MHR and 40% to 60% of 1RM. Investigation variables were assessed at baseline and at the end of the protocol by the impedance cardiography method. Data were analyzed by T test.
    Results
    A significant training effect was documented by an decrease in heart rate and blood pressure at rest. Stroke volume (SV) increased from 60±8 to 81±13 ml/beats, Stroke index (SI) increased from 33±4 to 44±6 ml/beat/m2, Cardiac output (CO) increased from 4±1 to 5±1 l/min and Cardiac index (CI) increased from 2±0.5 to 3±0.5 l/min/m2 (P<0.05). Systemic vascular resistance (SVR) decreased from 1782±361 to 1540±294 dynes/sec/cm5 and Systemic vascular resistance index (SVRI) decreased from 3212±662 to 2751±558 dynes/sec/m2/cm5 (P<0.05).
    Conclusion
    We conclude that concurrent training may improve myocardial hemodynamic responses in some patients with CAD.
    Keywords: Concurrent training, Hemodynamic responses, Coronary artery disease, Impedance cardiograph}
  • رضاقلی وحیدی، حسین کوشاور، رحیم خدایاری
    مقدمه
    با توجه به کمبود مراکز درمانی، کارمند، امکانات، تجهیزات و هزینه های روز افزون خدمات درمانی، بهینه کردن طول مدت اقامت(Los) و عوامل اثر گذار بر آن اهمیت ویژه ای دارد.اشغال تخت و اقامت طولانی و غیر ضروری بیمار علاوه بر اتلاف منابع انسانی و استهلاک تجهیزات موجب تحمیل هزینه های اضافی به بیمار می شود.هدف این مطالعه تعیین رابطه ی بین طول مدت اقامت بیماران با نوع پذیرش، خصوصیات دموگرافیک بیماران و خصوصیات پزشک معالج است.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی ست. نمونه مورد مطالعه 349 پرونده ی پزشکی بیمارانی ست که در بیمارستان قلب(مدنی) تبریز عمل جراحی بای پس عروق کرونری داشته اند.داده های مربوط به بیماران به وسیله ی چک لیست از پیش طراحی شده، و داده های مربوط به پزشکان معالج از طریق مصاحبه و پرسشنامه کتبی گردآوری شد و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تحلیل شد.
    یافته ها
    از 349 بیمار مورد بررسی 4/70درصد مرد و 6/29 درصد زن بودند. نحوه پذیرش 261 بیمار به صورت الکتیو بود؛Los این بیماران 5.38 روز کمتر از Los بیماران فوریتی بود(001 /> P).بین Los و وضعیت بیمار هنگام ترخیص شامل بهبودی، بهبودی نسبی و فوت ارتباط معنی دار وجود داشت (01/0 P<). همچنین بین Los بیماران با تعداد اعمال جراحی انجام شده توسط جراحان و وجود فعالیت حرفه ای جراح در خارج از بیمارستان ارتباط معکوس وجود داشت(01/0> P). میانگین Los محاسبه شده ازپرونده ها 15.58روزبود.این ارقام با استفاده از فرمول براورد زمان مترقبه 72/10روز محاسبه شد.
    نتیجه گیری
    آنچه جراحان از Los بیمارانشان انتظار دارند حدود 5 روز کمتر ازواقعیت است. در جهت بهبود شاخص Los در این بیمارستان باید اقداماتی انجام گیرد.
    کلید واژگان: طول مدت اقامت(Los), بیمارستان, بیماران عروق کرونر}
    R. Vahidi, H. Kushavar, R. Khodayari
    Introduction
    Due to the scarcity at health facilities, personnel, equipments, and progressive increase in health services costs, improving the length of stay (LOS) in hospitals, and factors affecting the LOS becomes much important. Bed occupancy, longer and unnecessary LOS is a waste of resource, and increase if OPP. This study carried out aimed to determine whether there is a relationship between LOS and type of admission, demographic characteristics of patients and physicians.
    Methods
    This is a descriptive-analytic study. The sample- size includes 350 documents of coronary artery patients undergone bypass surgery in Madani hospital (Tabriz), patient's information gathered by check lists, and physicians related information by direct interview.
    Results
    There were 70. 4% men and 29. 6% women 261 patients with elective admissions, whose mean LOS were 5. 38 days less than of emergency room admissions. We found a meaningful relation between patients, LOS and type of admission (p<. 001). Also there was a meaningful relation between patients LOS and patients situation at the time of discharge (p<. 01). Our findings indicate that there was a reverse relation between number of surgery operations per surgeon and patient's LOS and between patients LOS and surgeon professional work (job) out of hospital (p<. 01). Patients document show that average Los is 15. 58 days, this is not compatible with the LOS calculated using time formula: 10. 72 days.
    Conclusions
    What surgeon believes as to be patients LOS is 5 days less than what actually happens. Considering our findings for elderly the LOS should be reduced and thereby home ô°û 9 /؛ يپ°û 52 / پü‎³ 5831 care and community care must be taken in to account. On time diagnosis and hospitalization and as well as contracting with nonacademic surgeons is recommend.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال