به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "توانایی حرکتی" در نشریات گروه "پزشکی"

جستجوی توانایی حرکتی در مقالات مجلات علمی
  • اکرم احمدی براتی، رضا رجبی*، شهناز شهربانیان، مصطفی صدیقی
    زمینه و هدف
    فلج مغزی از اختلال های حسی حرکتی بسیار شایع است که می تواند منجربه ناتوانی های عملکردی دست و کاهش در میزان مشارکت شود؛ بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرینات حسی حرکتی بر توانایی حرکتی دست دانش آموزان فلج مغزی اسپاستیک نیمه بدن بود.
    روش بررسی
    در مطالعه نیمه تجربی حاضر، جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان فلج مغزی مراکز توان بخشی کرمانشاه بود که 30 دانش آموز همی پلژی دختر و پسر اسپاستیک 8 تا 12ساله به صورت نمونه دردسترس انتخاب و به شکل تصادفی به دو گروه 15نفره آزمون و کنترل تقسیم شدند. برای اندازه گیری توانایی حرکتی درشت دست از آزمون جعبه و مکعب استفاده شد. برنامه تمرین شامل بخش حسی و حرکتی بود که طی هشت هفته و هرهفته 3 جلسه و هرجلسه 60 دقیقه انجام شد. تحلیل آماری داده ها با نرم افزار SPSS صورت گرفت. همچنین از آزمون های تی مستقل و زوجی در سطح معناداری 0٫05 استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج تحقیق حاضر نشان داد بعد از اعمال تمرینات هم زمان حسی حرکتی عملکرد حرکتی اندام فوقانی به صورت معناداری بهبود یافت (0٫047=p). تغییر میانگین در گروه تجربی از 8٫3±11٫53 به 7٫58±15٫80 و در گروه کنترل از 5٫63±10٫73 به 5٫72±10٫93 مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    به کارگیری تمرینات هم زمان حسی حرکتی می تواند منجربه بهبود توانایی حرکتی دست در صورت ایجاد تجربیات حسی حرکتی شود. ازاین رو می توان از این نوع تمرینات باتوجه به نیازهای کودکان فلج مغزی، در برنامه توان بخشی دست آن ها استفاده کرد.
    کلید واژگان: تمرینات حسی حرکتی, توانایی حرکتی, فلج مغزی, همی پلژی اسپاستیک
    Akram Ahmadi Barati, Reza Rajabi*, Shahnaz Shahrbanian, Mostafa Sedighi
    Background and objective
    Cerebral palsy is the most common sensory-motor disorder that causes movement restriction. This damage is caused by a problem in brain developing period, during embryonic or childhood that can lead to functional disabilities and limited participation. The motor damage is mainly unilateral; upper limb is one of the most common abnormalities that result from cerebral palsy. These disorders affect the function of the upper limb and limit it. Children with cerebral palsy are more likely to have problems with their normal peers due to lack of proper sensory experience and impaired movement that is imposed on these children in many manual skills and motor functions. The importance of hand functioning is essential for the conduct of life and any disorder can create major problems for these children and ultimately adversely affect all aspects of their development. Therefore, the application of training protocols that can help restore performance is important. The purpose of this study was to survey effect of sensorimotor training on the moving capability of hand in students with cerebral palsy of spastic hemiplegia.
    Methods
    In this quasi-experimental study, 30 students of the cerebral palsy center of Kermanshah (west of Iran) were invited to the study. A total of 30 gestational pupils from 8 to 12 years with spasticity were selected by available sampling method. Participants after receiving permission from of authorities and parents written consent, subjects were selected to implement the project. Participants were then randomly divided into two groups of 15 subjects. Box and block test were used to measure hand motion. This test is time-dependent and the score for this test is based on the number of displaced cubes in 1minute. The exercise program included a sensory and motor part that lasted for 8 weeks and each week for 3 sessions and 60 minutes each session. Data analysis was performed by SPSS software version 22 and through independent sample T tests to compare the out-of-group and paired sample t test to compare intra-group at alpha level less than 0.05.
    Results
    After performing simultaneously, sensory-motor exercises, the motor function of the upper limb significantly improved (p ≤ 0.05). The mean change in the experimental group was from 11.53 ±8.03 to 15.80± 7.58 and in the control group was 10.73± 5.73 to 10.93± 5.72. Results showed a significant difference between two groups in motor capability p=0.047.
    Conclusion
    Results of the study showed that the progress of these children in motor ability demonstrated the fact that they hada growth potential if they developed sensory-motor experiences. The importance of the hand in maintaining of independence and development of other skills in children and the important role of these skills in the interaction of the child with context of the proposal, it suggests that sensory-motor exercises can lead to improved hand functions in life and increase the independence of these children. Therefore, in order to improve the motor function of hands in children with cerebral palsy, spastic hemiplegia is better than simultaneous motor and emotional exercises.
    Keywords: Sensory-motor exercises, Motor ability, Cerebral palsy, Spastic hemiplegia.
  • رسول دخت عبدیان *، اسماعیل ناصری مبارکی، قدرت الله باقری، عزیزه احمدی
    اهداف کاهش ظرفیت های جسمانی و عملکردی ازجمله عوامل خطرآفرین در افتادن، معلولیت، آسیب دیدگی یا مرگ سالمندان به شمار می رود. تمرین در آب یکی از روش های مطرح شده به منظور بهبود عملکرد سالمندان است. برای سالمندان انجام برخی از فعالیت ها در خشکی و مشکلات و خطرات آسیب دیدگی را به همراه دارد. با درنظرگرفتن دوره زمانی طولانی تر بازیافت در سالمندان و نبود امکان برخی سالمندان برای شرکت در فعالیت های بدنی به ویژه تمرین در آب، دست کاری تعداد جلسات تمرین در آب از اهمیت فراوانی برخوردار است. هدف این تحقیق مقایسه تاثیر تعداد جلسات تمرینات آبی در هفته بر شاخص های تعادلی و عملکردی سالمندان کم تحرک بود.
    مواد و روش ها پژوهش حاضر کاربردی و روش آن نیمه تجربی بود. در این مطالعه 36 مرد سالمند با میانگین سنی 15/2±63/64 سال، قد 32/4±50/165 سانتی متر، وزن 73/3±98/62 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 72/1±21/23 مترمربع داوطلبانه انتخاب شدند. ارزیابی های اولیه پس از امضای فرم رضایت نامه شخصی انجام شد. سپس آزمودنی ها به صورت تصادفی در سه گروه 12 نفری گروه دوجلسه ای و سه جلسه ای و گروه کنترل تقسیم شدند و برنامه تمرین آبی شش هفته ای اجرا شد. در آغاز و پایان برنامه تمرینات شاخص های تعادلی و عملکردی، قدرت اندام تحتانی و انعطاف پذیری موردارزیابی قرار گرفتند. برای بررسی اختلاف در پیش آزمون و پس آزمون هر گروه از آزمون تی زوجی و برای مقایسه نتایج در سه گروه با یکدیگر از آزمون آماری تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) استفاده شد. همچنین تمامی عملیات آماری با استفاده از نسخه 17 نرم افزار SPSS در سطح معنی داری 05/0≥P محاسبه شد.
    یافته ها نتایج حاکی از آن است که در عامل های تعادل پویا و ایستا و توانایی حرکتی بین گروه دوجلسه ای و سه جلسه ای تمرین در هفته تفاوت معنی دار وجود ندارد (05/0P≥). ازسوی دیگر قدرت و انعطاف پذیری گروه سه جلسه ای در مقایسه با گروه دو جلسه ای تفاوت معنی داری نشان داد (05/0≥P). علاوه براین یافته های آزمون تی زوجی نشان داد در تمامی عامل ها بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون هر دو گروه تجربی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P≤). بااین حال در گروه کنترل این تفاوت معنادار نبود (05/0P≥). درهرصورت در پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون عوامل قدرت و انعطاف پذیری گروه سه جلسه تمرین آبی در هفته در مقایسه با گروه دو جلسه تمرین در هفته، افزایش به مراتب بیشتری را نشان داد.
    نتیجه گیری به نظر می رسد در سالمندان کم تحرک بعد از اجرای فعالیت های بدنی در آب، بهبود عوامل جسمانی چون تعادل ایستا و پویا و توانایی حرکتی از حجم تمرین بیشتر از تعداد جلسات تمرینی تاثیر می پذیرد. البته افزایش تعداد جلسات تمرینی می تواند دیگر عوامل جسمانی از قبیل قدرت و انعطاف پذیری را به میزان مشابه یا بیشتری افزایش دهد.
    کلید واژگان: توانایی حرکتی, شاخص زیستی, حرکتی, انعطاف پذیری, قدرت اندام تحتانی
    Rasoul Dokht Abdiyan *, Esmaeil Naseri Mobaraki, Godratollah Bagheri, Azizeh Ahmadi
    Objectives The loss of physiological and functional capacity is a risk factor for falls, disability, and injury or death in the elderly. Water base-exercise (WEX) is one of the proposed methods for improving the performance of the elderly. The aim of this research was to study the effect of water base-exercise frequency on the balance and functional indices of untrained elderly man.
    Methods & Materials This was a semi-experimental study consisting of 36 elderly men within the age group of 64.36±2.15 years, height 165.05±4.32 cm, weight 62.89±3.73 kg, and BMI 23.12±1.72, who volunteered to participate in the study. Prior to the initial assessment, each participant gave their written personal consent. Then the subjects were randomly divided into three groups of 12 members each: 2 d·wk-1, 3 d·wk-1, and control group. The water training protocol was followed for six weeks. Functional and balance parameters including flexibility, and strength of the lower extremities were evaluated before and after the completion of the training protocol. The differences in pretest and posttest for each group were examined using the paired t-test and one-way ANOVA was used for comparison among the three groups. The value of P≥0.05 was considered significant. SPSS 17 software was used for carrying out all statistical operations.
    Results The search indicated that the factor of static and dynamic balance and movement ability between the 2 d·wk-1 and 3 d·wk-1 WEX groups were not significantly different (P≥0.05). On the other hand, lower extremity strength and flexibility in the 3 d·wk-1 WEX group was significantly different from the 2 d·wk-1 (P≥0.05). Although the t-test results revealed significant differences (P≥0.05) between pretest and posttest scores of the experimental group, this difference was non-significant in the control group (P≥0.05).
    Conclusion It was concluded that the balance and movement ability factors of elderly people are highly affected by the volume of practice to training frequency. However, the increase in training frequency could improve other physical factors such as muscle strength and flexibility in the elderly.
    Keywords: Motor ability, Bio, motor indices, Flexibility, Strength of the lower extremities
  • لیلا قسیسین، زهرا قیومی، بهروز محمودی بختیاری
    مقدمه
    خوشه همخوانی، آمدن پیاپی چند همخوان در یک هجا است، بدون آن که واکه ای در میان این همخوان ها قرار گیرد. آن چه در این مورد حایز اهمیت است، سن اکتساب خوشه های همخوانی می باشد. توانایی تولید خوشه های همخوانی در حدود دو سالگی گزارش شده است. اغلب این تلاش ها منجر به ساده سازی خوشه های همخوانی شده، تا سرانجام خوشه های همخوانی به صورت صحیح تولید شود. هدف از پژوهش حاضر، تعیین سن اکتساب و الگوهای رشدی برخی از خوشه های همخوانی در کودکان فارسی زبان است.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی است. جامعه مورد مطالعه شامل 120 کودک طبیعی 2 تا 4 ساله فارسی زبان شهر اصفهان بود. در این پژوهش توانایی تولید خوشه های همخوانی با استفاده از نامیدن تصاویر بررسی شد. ابزار مورد استفاده محقق ساخت و شامل 24 واژه با ساختار cvcc بود.
    یافته ها
    سن اکتساب دو خوشه همخوانی mp و nd، حدود 3-7/2 سالگی، خوشه های همخوانی xt، sk، sb، ∫k، st، ft، ∫t، ks، bz، f∫، ng و ∫m حدود 6/3-1/3 سالگی و tr، rx، rd، rg، rf، rm و rs حدود 4-7/3 سالگی بود.
    نتیجه گیری: سن اکتساب خوشه های همخوانی از سن 3-7/2 آغاز شد. اگر به ترتیب اکتساب خوشه های همخوانی توجه شود، ملاحظه می شود که رشد خوشه های همخوانی از رشد همخوانی تبعیت می کند. خوشه های همخوانی که حاوی همخوان های انسدادی و خیشومی می باشند، قبل از خوشه های همخوانی دیگر کسب می شوند.
    کلید واژگان: توانایی حرکتی, مهارت حرکتی, کف پای صاف, کف پای گود
    Leila Ghasisin, Zahra Ghayoumi, Behrooz Mohamadi Bakhtiari
    Introduction
    A consonant cluster is defined as a group or sequence of consonants that appear together in a syllable without any intervening vowel between them. The age of acquisition of consonant clusters is of special important. The ability to produce consonant clusters is reported to emerge when children are around 2 years of age. These early attempts usually result in simplified clusters which are eventually elaborated into correct clusters. The aim of the present study was to determine the acquisition age of some consonant clusters and their developmental patterns in Farsi-speaking children.
    Materials And Methods
    120 normal Farsi-speaking children with the age range of 2 to 4 years who lived in Isfahan at the time of experiment participated in this descriptive study. In the present study, the ability to produce clusters was evaluated through picture naming. An assessment tool was tailor-made for this research and it consisted of 24 words with cvcc structure.
    Results
    Study results showed that the age of acquisition for mp and nd was 2.7-3 years. Xt, sk, sb, ∫k, st, ft, st, ∫t, ks, bz, f∫, ng and ∫m was acquired at 3 to 3.6 years and rs, rm, rf, rg, rd, rx, tr were appeared between 3.7 to 4 years.
    Conclusion
    Results indicated that age of acquisition was started around 2.5. Considering the sequence of acquired clusters, it was revealed that clusters were developed in parallel with consonant development. In other words, consonant clusters containing stop and nasal consonant are acquired before other clusters.
  • بهروز عبدلی، مصطفی تیموری، سید حجت زمانی ثانی، میثم زراعتکار، فریبرز هوانلو
    مقدمه
    هر گونه تغییر در ساختار آناتومیکی پا و موقعیت قرارگیری آن در پایین ترین بخش زنجیره حرکتی اندام تحتانی و سطح اتکای به نسبت کوچک آن، اجرای مهارت های حرکتی را تحت تاثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی، رابطه تغییرات قوس طولی کف پا با برخی شاخص های حرکتی کودکان 11 تا 14 ساله انجام شد.
    مواد و روش ها
    تحقیق حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است که به این منظور 211 دانش آموز دوره راهنمایی به صورت تصادفی انتخاب شدند و با توجه به میزان افت استخوان ناوی در سه گروه کف پای صاف (58 نفر)، طبیعی (106 نفر) و گود (47 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای اندازه گیری شامل جعبه آینه، ثبت نقش کف پا روی زمین و اندازه گیری افت استخوان ناوی برای بررسی میزان قوس طولی کف پا و پارامترهای حرکتی با آزمون های استاندارد بود. داده ها به وسیله روش های آماری ضریب همبستگی رتبه ای Spearman، تحلیل تشخیص، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی Bonferroni در نرم افزار15 SPSS و سطح معنی داری 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج تحقیق نشان داد که به غیر از تعادل ارتباط معنی داری بین هیچ کدام از پارامترهای توانایی های حرکتی با ناهنجاری های کف پای صاف و گود وجود ندارد. همچنین تفاوت معنی داری بین گروه ها در توانایی های حرکتی به غیر از تعادل یافت نشد.
    بحث: می توان گفت که رابطه معنی داری بین توانایی ها و مهارت های حرکتی مورد بررسی در این تحقیق (به غیر از تعادل) با میزان قوس طولی کف پا وجود ندارد.
    کلید واژگان: توانایی حرکتی, مهارت حرکتی, کف پای صاف, کف پای گود
    Behrouz Abdoli, Mostafa Teymoori, Sayed Hojjat Zamani Sani, Meysam Zeraatkar, Fariborz Hovanloo
    Background
    This study investigated the relationship between plantar longitudinal arches and some selected motor parameters in children aging 11 to 14 years.
    Materials And Methods
    In this descriptive-correlative study, 211 middle-school students were first randomly sampled and then assigned to three groups of pes planus (58 subjects), natural (106 subjects) and Pes cavus (47 subjects) on the basis of the amount of scaphoid bone loss. Measurement tools included a mirror box, a foot print and navicular drop test for foot abnormalities. Motor parameters were measured via standardized tests. Data were statistically analyzed through Spearman rank correlation analysis, discriminant analysis, analysis of variance and Bonferroni post hoc test using SPSS 15 software and at the significance level of 0.05.
    Results
    The results showed that, with the exception of balance, there was no significant correlation between any parameters of motor abilities and pes planus and pes cavus. In addition, no significant differences between groups were found with regard to motor abilities except for balance.
    Conclusion
    It can be said that there is no significant relationship between any of motor skills and abilities investigated in this study (except for balance) and plantar longitudinal arch.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال