به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « توانبخشی عصبی » در نشریات گروه « پزشکی »

  • علی زنده باد، حمیدرضا کبروی*، محمدمهدی خلیل زاده، آتنا شریفی رضوی، پیام ساسان نژاد
    مقدمه

    ناتوانی عملکردی اندام فوقانی یک عارضه شایع در میان بازماندگان سکته مغزی است. هدف اصلی این مطالعه، ارایه یک پروتکل بیوفیدبک بصری با استفاده از شناسایی مدلی مبتنی بر الگوهای سینرژی عضلات بازو به منظور یادگیری حرکتی و بازتوانی حرکتی بازماندگان سکته مغزی دچار فلج نیمه بدن بود.

    مواد و روش ‎ها: 

    در این مطالعه، ابتدا بصورت همزمان داده های حرکتی مربوط به موقعیت چهار مفصل و سیگنال الکترومیوگرافی سطحی چهار عضله درگیر در حرکت بازو در صفحه عرضی از افراد سالم اخذ، پیش پردازش و همگام سازی شد. در گام بعدی الگوهای سینرژی عضلانی با استفاده از روش حداقل مربعات متناوب سلسله مراتبی (HALS) استخراج و به طور همزمان، داده های سینماتیکی توسط الگوریتم MediaPipe اصلاح شده ثبت و در نهایت از یک مدل یادگیری عمیق بر پایه واحد بازگشتی دروازه ای (GRU) برای نگاشت بین آنها استفاده شد. خروجی مدل، به عنوان منحنی بیوفیدبک بصری به منظور اجرای تمرین های حرکت بازوی دست بیماران در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    ارزیابی های نهایی نشان می دهدکه مسیر تولید شده بوسیله مدل پیشنهادی، به طور بالقوه برای بیوفیدبک بصری مناسب است. همچنین شبکه عصبی مصنوعی مبتنی بر معماری GRU بهترین کارایی را به منظور تولید منحنی بیوفیدبک بصری داشته است.

    نتیجه گیری

    ارزیابی های تجربی و بالینی نشان خواهند داد که شرکت کنندگان می توانند مسیر بصری تولید شده توسط مدل را به طور قابل قبولی دنبال کنند از اینرو می توان از این مکانیزم برای بهبود و توسعه سیستم های بیوفیدبک جهت تسریع توانبخشی عملکردی بیماران دچار فلج نیمه بدن ناشی از سکته مغزی ایسکمیک در کنار روش های توانبخشی مرسوم استفاده کرده بشود.

    کلید واژگان: الکترومایوگرافی, سکته مغزی ایسکمیک, توانبخشی عصبی, اندام بالا‎تنه}
    Ali Zendehbad, Hamid Reza Kobravi*, Mohammad Mahdi Khalilzadeh, Athena Sharifi Razavi, Payam Sasannejad
    Introduction

    Upper limb functional disability is a common after-effect among stroke survivors. The main goal of this study was to present a visual biofeedback protocol to identify a model based on synergy patterns of the elbow muscles for motor learning and rehabilitation of stroke survivors with hemiparesis.

    Materials and Methods

    First, kinematic data related to the position of four joints and the surface electromyography signal of four muscles involved in the arm movement in the transverse plane were collected, preprocessed, and synchronized. In the next step, muscle synergy patterns were extracted using the Hierarchical Alternating Least Squares (HALS) method, and at the same time, kinematic data were recorded by the modified MediaPipe algorithm. Finally, a deep learning model based on the Gated Recursive Unit (GRU) was used to map between them. The model output was regarded as the visual biofeedback trajectory to conduct the exercise therapy by the patients.

    Results

    The evaluations showed that the path produced by the proposed model is potentially suitable for visual biofeedback. Moreover, the artificial neural network based on GRU architecture has had the best performance in generating the visual biofeedback trajectory.

    Conclusion

    Experimental and clinical evaluations will show that participants can acceptably follow the visual trajectory generated by the model. Therefore, this mechanism can be used to improve and develop biofeedback systems to accelerate the functional rehabilitation of patients with hemiplegia caused by ischemic stroke along with other conventional rehabilitation methods.

    Keywords: Electromyography, Ischemic Stroke, Neurological Rehabilitation, Upper Extremity}
  • محمدعلی حسینیان، مریم حسینیان
    هدف
    با وجود مواردی از فلج فاسیال و وجود گزارشات متعدد درباره درمان این بیماران و به منظور نقش تاثیر روش جراحی و توانبخشی بر روی بیماران مبتلا به فلج فاسیال، مطالعه روی بیمارانی که مبتلا به فلج فاسیال بوده و به بیمارستان 15 خرداد و بیمارستانهای خصوصی تهران در سال 75-1370 مراجعه کرده بودند صورت گرفته است.
    روش بررسی
    تحقیق به روش کارآزمایی بالینی روی تعداد 80 بیمار صورت گرفت. این بیماران به دو گروه عمل نشده به تعداد 22 بیمار و گروه عمل شده که محتوی 58 بیمار بود تقسیم شدند. بیماران حداقل پنج سال پیگیری شدند و از نظر بسته شدن پلک چشم و حرکت لبها و قرینه بودن حرکات عضلات صورت مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند.
    یافته ها
    از تعداد هشتاد بیمار 22 بیماری که جزء گروه عمل نشده بودند با درمان داروئی و فیزیوتراپی به صورت تحریکات الکتریکی عضلات صورت درمان شدند. تعداد 58 بیمار که تحت عمل جراحی قرار گرفتند 38 بیمار فلج فاسیال متعاقب تروما و بیست بیمار فلج فاسیال در اثر فلج بلز و بیماری مادرزادی داشتند. درمان های جراحی انجام شده عبارت بوده از پیوند مستقیم دو سر قطع شده عصب، گرافت عصب بین دو سر قطع شده، نوروتیزاسیون از طرف سالم برای طرف فلج، نوروتیزاسیون با عصب هیپوگلوس یا عصب شوکی طرف معیوب بوده است. استفاده از عضلات جانشین مثل عضله تمپورال و گراسیلیس از روش های دیگر درمانی بوده است.
    نتیجه گیری
    تمام بیمارانی که در اثر فلج بلز و یا متعاقب عمل جراحی تومور مغزی دچار فلج فاسیال شده اند باید در ابتدا تحت درمان پردنیزولون و تحریکات الکتریکی برای عضلات صورت قرار بگیرند و در صورتی که این درمان موثر نبود باید از روش های جراحی ترمیمی استفاده شود. توصیه می شود که فلج فاسیال کهنه تحت عمل جراحی انتقال عضلات آزاد دو مرحله ای برای به دست آوردن حرکت قرینه عضلات صورت انجام بگیرد.
    کلید واژگان: عصب صورتی, درمان فلج عصب صورتی, توانبخشی عصبی, عضلانی, فلج بلز}
    Mohammad Ali Hosseinian, Maryam Hosseinian
    Objective
    Patients with facial palsy lose normal facial muscle movement in the paralyzed side. A condition which is treated using different methods of treatment.
    Materials and Methods
    Over of a period of five years, a total of 80 facial palsy cases referred to the hospital. 22 were treated by high dose of prednisolon and physiotherapy. 58 cases were treated by different surgical procedures, that 38 cases had developed the condition due to trauma, and the remaining 20 due to bell's palsy, brain tumor, or congenital conditions. Surgical procedures used in treating these patients were end to end anastomosis, nerve graft between the severed nerve, neurotization of the contralateral healthy side to the paralyzed side, and nurotization with hypoglossal or accessory nerve of the paralyzed side. Muscle transplant to the paralyzed region, such as temporal or free gracilis muscle was also used in some patients.
    Results
    In acute phase of bell's palsy, after head trauma or facial palsy because of very cold weather, prednisolon in high dose and neuromuscular rehabilitation for some patients showed very good results. Operative technique using nerve graft or end to end anastomosis of the severed nerve showed very good results, and neurotization of the paralyzed side to the contralateral healthy side gave acceptable to good results. The use of muscles or hypoglossal nerve of the paralyzed region did not result in symmetric facial muscle movement.
    Conclusion
    Our data shows the best operative technique for patients with chronic facial palsy is the use of free gracilis muscle. Patients treated with this method were able to regain their involuntary and symmetric facial muscle movement.
    Keywords: Treatment, Rehabilitation, Facial palsy, Neuromuscular}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال