به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « تیوپنتال » در نشریات گروه « پزشکی »

  • مهدی میرحمیدی، عاطفه اسدی، محبوبه نعمت شاهی، محمد نعمت شاهی*، منیژه یوسفی مقدم، داوود سروش، علی تاج آباذی، عادله عبدالعلی زاده
    زمینه

    تیوپنتال سدیم یک داروی متداول در بیهوشی است ولی ایده آل نمی باشد، چراکه در پورفیری حاد و... ممنوع است. در مقابل پروپوفول جدیدترین دارو در بیهوشی می باشد که به علت شروع اثر سریع، مدت اثر کوتاه و... مصرف آن رو به افزایش است. این مطالعه به مقایسه القای بیهوشی توسط سدیم تیوپنتال با پروپوفول درمیزان نیاز به مخدر بعد از عمل جراحی شکستگی تیبیوفیبولارپرداخته است.

    روش بررسی

    این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده بود که روی 173 بیماردر بیمارستان امداد سبزوارانجام گرفت. بیماران بطور تصادفی به دو گروه مطالعه وکنترل تقسیم شدند.القاء بیهوشی در گروه مطالعه با 2/2 kg/mg پروپوفول و گروه کنترل با5 kg/mg تیوپنتال سدیم انجام شد. در هر دو گروه فشار خون وضربان قلب، قبل وبعد از القاءو دقایق 1 ، 5 و 11 بعد از انتوباسیون ثبت شد. در 1-2-3-4 ساعت بعد از عمل باچارت بررسی شدت درد بررسی و داده ها ثبت گردید .

    یافته ها

    در گروه پروپوفول در ساعت چهارم 44 نفردرد خفیف و 9 نفردرد متوسط داشتند ولی درد شدید گزارش نشد (P=0,44) ودر گروه تیوپنتال در ساعت چهارم 53 نفردرد خفیف،11 نفردرد متوسط و 5 نفر درد شدید را داشتند . (P=0,04)

    نتیجه گیری

    در این مطالعه پروپوفول آستانه درد بعدازجراحی را افزایش داد، به نظر می رسد می توان آنرا به عنوان جایگزین مناسبی برای تیوپنتال معرفی کرد.

    کلید واژگان: تیوپنتال, پروپوفول, مخدر, درد, القا بیهوشی}
    Mahdi Mirhamidi, Atefeh Asadi, Mahbobeh Nematshahi, Mohammad Nematshahi *, Manijeh Yousefi, Davood Sourosh, Ali Tajabadi, Adeleh Abdolalizadeh
    Introduction

    Thiopental Sodium is a commonly used drug in anesthesia, but it is not ideal because barbiturate is prohibited in acute and allergic porphyria, and is not recommended in asthmatic and hypovolemic patients. Propofol is the newest drug in anesthesia due to its rapid onset, short duration of action, anti-nausea and a feeling comfort after use, its consumption is increasing. It is also safe in porphyry and asthma. This study compares the use of sodium antiproliferative drug propofol to reduce the need for opiate.

    Materials and Methods

    This study was conducted on 173 patients admitted to Sabzevar Hospital. Patients were randomly divided into two study and control groups. Anesthesia induction was performed in the study group with propofol 2. 2 kg / mg and with thiopental sodium 5 kg / mg, in both groups, blood pressure and heart beats were measured before and after induction and minutes 1, 5 and 11 afterintubation. Within 1-2-3-4 hours after operation with a pain control chart, the intensity of the pain was checked and the data were recorded.

    Results

    In the propofol group at the 4th hour, 44 individuals feel mild pain, and 9 had moderate, but severe pain was not reported(P=0/44). In the thiopental group at the fourth hour, 53 patients feel mild pain, 11 had moderate and 5 had severe pain(P=0/44).

    Conclusion

    Propofol increases the threshold of postoperative pain, so it can be a good alternative to thiopental.

    Keywords: Thiopental, Propofol, Opiate, Pain, induced anesthesia}
  • فاطمه یوسفی، سعید عباسی ملکی *، پروانه نجفی زاده
    : مورد دارای اثرات ضد اضطراب، ضد درد، ضدالتهاب و خواب آور می باشد. در این مطالعه فیتوشیمی و اثرات بیهوشی مصرف توام اسانس مورد با تیوپنتال در موش صحرایی (رت) بررسی گردید.
    در این مطالعه تجربی، 24 سر رت نر به شکل تصادفی به سه گروه مورد (MC) (500 میلی گرم بر کیلوگرم) ، تیوپنتال (T) (40 میلی گرم بر کیلوگرم) و مورد- تیوپنتال (500 و 40 میلی گرم بر کیلوگرم به ترتیب) تقسیم شدند (8=n). زمان های القاء، بیهوشی جراحی و زمان راه رفتن، تعداد ضربان قلب و تنفس، درجه حرارت و عمق بیهوشی (با رفلکس های ویتدراوال) از دقایق صفر تا 55 ثبت شدند.
    P).
    کلید واژگان: اسانس مورد, تیوپنتال, بیهوشی عمومی, سیستم گابا ارژیک}
    Fatemeh Yousefi, Saeid Abbasi Maleki *, Parvaneh Najafizadeh
    Background And Aims
    Myrtus communis has certain effects including anti-anxiety, analgesic, anti-inflammatory and hypnotic. The aim of this study was to investigate the phythochemical and anesthesia effects of M. communis essential oil co-administration with thiopental in male rat were investigated.
    Methods
    In this experimental study, 24 male rats were randomly divided to three groups of 8 each, consisting of M. communis (MC) (500 mg/kg), thiopental (T) (40 mg/kg), and M. communis thiopental (MCT) (500 and 40 mg/kg, respectively). Duration of induction and Surgical Anesthesia (SA), walking time, heart rate, respiratory rate, temperature and depth of anesthesia (by withdrawal reflexes) were measured from 0 to 55 minutes.
    Results
    MC could not induce SA. T induced anesthesia had group insignificantly faster than MCT (P>0.05). Duration of anesthesia in T group was shorter and recovery was faster compared to MCT group (P0.05). The respiratory rate and temperature (between 30 to 55 mints) in MCT group had a significant decrease compared with the other groups (P
    Conclusion
    MC essential oil potentiates duration of T-induced anesthesia. With respect to pharmacological effects, MC could be used as a preanesthetic agent with T. Besides. More studies are needed to determine their efficacy to induce anesthesia in human.
    Keywords: Myrtus communis essential oil, Thiopental, General anesthesia, GABAergic system}
  • فاطمه فقیه مجیدی، علی مقیمی، مسعود فریدونی
    سابقه و هدف
    تجویز داروهای هوش بر عمومی به ویژه در دوران های بحرانی رشد گاهی منجر به ناهنجاری های جدی یا عوارض جانبی می شود. داروهای هوش بر می توانند در دوره بحرانی رشد، بر تکوین و سیناپتوژنز مغز اثر بگذارند. در مورد اثر باربیتورات ها (حفاظت کنندگی یا تخریب عصبی) تناقض وجود دارد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بی هوشی مکرر توسط تیوپنتال (آگونیست GABAA) در دوره نوزادی با میزان تشنج پذیری القاء شده توسط پنتیلن تترازول (PTZ) و میزان پاسخ به درد در دوران بلوغ در رت ویستار بود.
    مواد و روش ها
    40 رت نر نوزاد به 2 گروه شم و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی (20= n) روزانه با دوز mg/kg 30 تیوپنتال تیمار در روزهای 10 تا 20 پس از تولد عمیقا بی هوش شدند، برای گروه شم سرم فیزیولوژی استفاده شد. پس از بلوغ، حملات تشنجی با تزریق درون صفاقی پنتیلن تترازول (mg/kg 45) القا شده و زمان تاخیر بروز حملات تشنجی بعد از تزریق PTZ ثبت گردید. هم چنین پاسخ به درد به طور هم زمان با آزمون Tail-flick و آزمون فرمالین ارزیابی شد.
    یافته ها
    تفاوت معنی داری در بروز حملات تشنجی و حساسیت به درد در دو مدل آزمون درد ذکر شده بین گروه های شم و تجربی وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که تزریق مکرر داروی تیوپنتال به عنوان آگونیست گیرندهای GABAA در دوره نوزادی بر تشنجات القاء شده ناشی از PTZ و میزان پاسخ های درد در دوران بلوغ اثری ندارد. فقدان اثر می تواند ناشی از رخداد مکانیسم های جبرانی محافظتی در طی تکامل مغز باشد.
    کلید واژگان: بیهوشی, تیوپنتال, دوره نوزادی, حمله های تشنجی, پنتیلن تترازول, پاسخ های درد}
    Fatemeh Faghih Majidi, Ali Moghimi, Masoud Fereidoni
    Introduction
    General anesthetics during critical periods of brain development may cause some serious malformations or side effects. Anesthetic drugs can involve in the brain development and synaptogenesis at the critical period of development. There are some controversy with regards the effects of (neurodegenerative or neuroprotective) barbiturates on brain. The aim of the present study was to investigate the possible relation between repeated induced thiopental (a GABAA agonist) anesthesia at the postnatal period and pentylentetrazol-induced convulsions and pain responses in adult in the Wistar rats.
    Materials And Methods
    40 male neonate rats were divided into experimental and sham groups. The experimental group (n=20) was deeply anesthetized with thiopental (30 mg/kg daily) during 10 to 20-days of post- natal period and physiologic serum was used for sham animals. After maturation of male rats, the PTZ - induced seizures were induced by daily interapritoneally injection of PTZ (45 mg/kg), and the latency of the appearance of generalized epileptiform behaviors was recorded. Pain responses were also evaluated using tail-flick and formalin tests.
    Results
    No significant differences were found in the lantency of the appearance of behavioural convulsions and pain sensitivity between experimental and sham groups.
    Conclusion
    Our findings indicate that prior exposure to thiopental during nenonatal stage has no effects on PTZ-induced seizures and also pain responses after maturation. Developmental compensatory mechanisms may protect the brian against the possible damage that induced by repeated thipopental during neonatal period.
  • مازیار محجوبی فرد، محمد مهدی دادرس، عبدالله پناهی پور، محمد امین دادرس
    زمینه و هدف
    آپگار نوزادان در بدو تولد یکی از عوامل تعیین کننده مرگ و میر پس از تولد است و یکی از عوامل موثر در آپگار نوزادان سزارینی نوع دارویی است که جهت بیهوشی مادر مورد استفاده قرار می گیرد. باتوجه به اختلاف نظر در مورد فواید و عوارض احتمالی پروپوفول نسبت به تیوپنتال در منابع مورد بررسی، این مطالعه با هدف بررسی اثرات این دو دارو روی آپگار نوزادان و تهوع و استفراغ و مدت زمان مورد نیاز جهت بهبودی مادر انجام شد.
    مواد و روش کار
    در این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور 230 خانم سالم کاندید سزارین انتخابی به روش بلوک های آماری به طور اتفاقی به دو گروه مساوی پروپوفول و تیوپنتال تقسیم شدند. داروهای دریافتی در دو گروه بجز داروی اینداکشن بیهوشی همسان بود. آپگار دقیقه 1 و 5 نوزاد بعداز تولد و مدت ریکاوری و تهوع و استفراغ مادر بعد از عمل ثبت گردید.
    یافته ها
    نمره آپگار دقیقه یک (041/0=p) و نمره آپگار دقیقه پنج (034/0=p) در گروه پروپوفول به طور معنی داری از گروه تیوپنتال بیشتر بود. زمان ریکاوری از بیهوشی در دو گروه پروپوفول و تیوپنتال از لحاظ آماری تفاوت نداشت (67/0=p). بررسی آماری میزان تهوع و استفراغ در دو گروه نشان داد که تهوع و استفراغ در گروه پروپوفول کمتر از گروه تپوپنتال بود (028/0=p).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که در عمل سزارین انتخابی جهت القای بیهوشی پروپوفول بعد از مایع درمانی کافی داروی مناسبی می باشد و علاوه بر تاثیر کمتر آن برآپگار نوزاد حاصل سزارین نسبت به تیوپنتال، تهوع و استفراغ بعد از عمل نیز در مادر کمتر می باشد.
    کلید واژگان: سزارین انتخابی, آپگار, پروپوفول, تیوپنتال}
    Maziar Mahjoobifard, Mohammad M. Dadras, Abdollah Panahipoor, Mohammad A. Dadras
    Background
    Neonatal Apgar at birth is one of the leading factors of postnatal mortality. One of the factors affecting neonatal Apgar after cesarean section is the anesthetic drug. Propofol is better than thiopental to prepare patient for cesarean section but this is a controversial issue because of its side effects. We conducted this study to evaluate thiopental and propofol effects on neonatal Apgar score, maternal nausea and vomiting and maternal recovery time after anesthesia.
    Materials And Method
    After the approval of university ethics committee, 230 otherwise healthy women without fetal problems who were candidates for elective cesarean section under general anesthesia entered into the study. They were randomly divided into two groups to induce anesthesia with either propofol or thiopental. Other treatments were the same in two groups during anesthesia. First and fifth minute Apgar score, maternal recovery time and post operative nausea and vomiting were recorded.
    Results
    Data was analyzed digitally using SPSS-18 using chi-squared and student t-tests. Results show that 1st and 5th minute Apgar score were significantly higher in propofol group compared with thiopental. Recovery time was not different statistically in two groups. Nausea and vomiting was encountered less frequently in propofol group than thiopental.
    Conclusion
    It seems that in elective cesarean section in which there is no danger to mother and neonate without any contraindication, propofol may be useful as an anesthetic inducing agent. Despite its less effect on the neonatal Apgar score, it induces less post operative nausea and vomiting for mothers.
  • حسین مدینه، محمدرضا عابدین زاده، فاطمه جعفری
    هدف
    یکی از علل اصلی فوت در بیمارانی که دچار ضربه های وارد به سر میشوند، آسیب های ثانویه مغزی است که پس از ضربه اولیه رخ میدهد. تجویز داروهای خواب آور وریدی همچون بنزودیازپینها، باربیتوراتها و پروپوفول توام با مخدرها در آرامش و تحمل حمایت تنفسی و کاهش آسیب های ثانویه نقش دارد و باعث بهبودی سریعتر و بهتر شدن پیش آگهی بیماران میشود. در این مطالعه اثرات پروپوفول با تیوپنتال بر میزان فوت و تاثیر بر پیش آگهی بیماران با ضربه مغزی شدید بررسی گردید.
    مواد و روش ها
    130 بیمار ضربه مغزی با نمره گلاسکو=8 را به مدت 48 ساعت تحت انفوزیون مداوم تیوپنتال سدیم یا پروپوفول قرار داده و سپس بیماران را از نظر بهبود علائم بالینی، میزان فوت و باقیماندن علائم عصبی تا سه ماه پس از ترخیص از بیمارستان مورد بررسی قرار دادیم.
    نتایج
    بیمارانی که پروپوفول دریافت کرده بودند میزان درصد فوت کمتر و پیش آگهی مطلوب بهتری نسبت به بیمارانی که تیوپنتال گرفته بودند داشتند.
    بحث: پروپوفول با محافظت بهتر بافتهای آسیب دیده مغزی از هیدروژن پراکساید و کاهش متابولیسم مغزی در ساعات اولیه آسیب حاد و نیز بهبود پرفیوژن مغز آن را در برابر آسیبهای ثانویه و عوارض نامطلوب طولانی مدت محافظت میکند.
    کلید واژگان: پروپوفول, پیش آگهی, تیوپنتال, ضربه مغزی}
    Hossain Madineh, Mohammad-Reza Abedin-Zadeh, Fatemeh Jafari
    Background And Aims
    Secondary brain damage due to head trauma is one of the causes of death especially in young victims. Prolonged disability and death happen in most severe head trauma cases. Use of hypnotic drugs such as benzodiazeapine، barbiturates and propofol plus opioids cause sedation for respiratory support by mechanical ventilation. This study investigated the efficacy of thiopental in compare with propofol in mortality rate and prognosis of patients with severe head trauma.
    Material And Methods
    130 patients suffering from head injury with GCS =8 randomly divided to two groups. They were treated with infusion of thiopental or propofol for 48 hours. Then their clinical signs improvement، mortality rate and remained of clinical symptoms evaluated for 3 months.
    Results
    Patients under propofol treatment had better prognosis than the other group.
    Conclusions
    Propofol better protects brain tissue from hydrogen peroxide and reduces metabolic rate at early hours of injuries with better brain perfusion. These reduce secondary brain injury and secondary disability.
  • محمدرضا صفوی، عظیم هنرمند، سعید عباسی، داریوش مرادی
    زمینه و هدف
    القاء بیهوشی و لوله گذاری تراشه باعث ایجاد تغییرات قلبی – عروقی می گردد. تاکنون چندین روش برای کنترل این تغییرات پیشنهاد شده است. این مطالعه جهت بررسی پایداری همودینامیکی در طی القاء بیهوشی و لوله گذاری تراشه با استفاده از تیوپنتال اضافه شده به فنتانیل یا کتامین، یا فنتانیل و کتامین انجام شد.
    مواد وروش ها
    60 بیمار بزرگسال به طور تصادفی در این کارآزمایی بالینی تصادفی شده به سه گروه مساوی تقسیم شدند: گروه اول تیوپنتال (4 میلی گرم بر کیلوگرم) + فنتانیل (3 میکروگرم بر کیلوگرم)، گروه دوم، تیوپنتال (4 میلی گرم بر کیلوگرم) + کتامین (1/0میلی گرم بر کیلوگرم) و گروه سوم تیوپنتال (4 میلی گرم بر کیلوگرم) + فنتانیل (3 میکروگرم بر کیلوگرم) + کتامین (1/0 میلی گرم بر کیلوگرم) به طور وریدی جهت القاء بیهوشی دریافت کردند. پاسخ همودینامیکی با ارزیابی تغییرات فشار خون و ضربان قلب بلافاصله قبل از لارنگوسکوپی و 1، 3، 5 و10 دقیقه بعد از آن ثبت شد.
    یافته ها
    تغییرات فشار خون و ضربان قلب در طی القا بیهوشی در گروه تیوپنتال - کتامین بیشتر از گروه تیوپنتال - فنتانیل و تیوپنتال - فنتانیل- کتامین بود (009/0= p). پس از لارنگوسکوپی فشار خون در گروه تیوپنتال - کتامین و تیوپنتال - فنتانیل نسبت به گروه تیوپنتال - فنتانیل-کتامین به طور معنی داری بیشتر (027/0= p) بود (گروه تیوپنتال - کتامین> گروه تیوپنتال - فنتانیل> گروه تیوپنتال - فنتانیل- کتامین). ضربان قلب پس از لارنگوسکوپی در گروه تیوپنتال - کتامین در مقایسه با گروه تیوپنتال - فنتانیل و تیوپنتال - فنتانیل - کتامین به طور معنی داری بالاتر (013/0= p) بود(گروه تیوپنتال - کتامین> گروه تیوپنتال - فنتانیل> گروه تیوپنتال - فنتانیل-کتامین). در گروه تیوپنتال - فنتانیل - کتامین بعد از لارنگوسکوپی نسبت به قبل از لوله گذاری فشار خون و ضربان قلب بدون تغییر ماند.
    نتیجه گیری
    تیوپنتال اضافه شده به فنتانیل و کتامین باعث کاهش بیشتری در ناپایداری همودینامیکی حین القاء بیهوشی و لوله گذاری تراشه نسبت به تیوپنتال اضافه شده به فنتانیل یا کتامین شد.
    کلید واژگان: تغییرات قلبی عروقی, تیوپنتال, فنتانیل, کتامین, لوله گذاری تراشه}
    M. Safavi, A. Honarmand, S. Abbasi, D. Moradi
    Background And Objectives
    This investigation was performed to examine hemodynamic stability for the period of anesthesia induction and intubation, employing thiopental added to fentanyl, thiopental added to ketamine, and thiopental added to fentanyl and ketamine
    Materials And Methods
    Sixty adult patients were randomly allocated in this randomized clinical trial to one of the three groups according to the drugs used for the induction: thiopental (4 mg/kg) plus to fentanyl (3µg/kg) (TF, n=20), thiopantal plus ketamine (0.1mg/kg) (TK, n=20), or fentanyl (3µg/kg) and ketamine (0.1mg/kg) (TFK, n=20). Hemodynamic responses were evaluated by determining changes in blood pressure (BP) and heart rate (HR) just before laryngoscopy and at 1, 3, 5, and 10 min after that.
    Results
    Throughout the induction of anesthesia BP and HR variations were more in the TK group than that in the TF and TFK groups (p = 0.009). After laryngoscopy, BP significantly increased in the TF and TK groups compared with the TFK group (p=0.027), the rank sequence was TK > TF > TFK. Heart rate was also significantly increased in TK group compared with TF and TFK groups after laryngoscopy (p= 0.013), the rank sequence was TK > TF > TFK. After intubation, BP and HR remained unchanged compared with their preintubation levels in the TFK group.
    Conclusion
    Thiopental added to fentanyl and ketamine caused greater reduction of instabilities in hemodynamic variables throughout the induction of anesthesia and tracheal intubation than thiopental added to fentanyl or thiopental added to ketamine.
  • سیده فاطمه بدرخواهان
    زمینه و هدف
    آپگار نوزادان در بدو تولد یکی از عوامل تعیین کننده در مرگ و میر پس از تولد است. از عوامل موثر در آپگار نوزادان سزارینی نوع داروی مورد استفاده جهت بیهوشی مادر می باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثرات تیوپنتال و پروپوفول روی مادر و آپگار نوزادان سزارینی است.
    روش بررسی
    مطالعه حاضر به صورت کارآزمایی بالینی دو سوکور بر روی 70 نفر از زنان کاندید عمل سزارین انتخابی که به صورت تصادفی به دو گروه 35 نفری تقسیم شدند انجام شد. در گروه اول القا بیهوشی با استفاده از 5 میلی گرم تیوپنتال سدیم و 2 میلی گرم سوکسینیل کولین به ازا هر کیلوگرم وزن مادر به صورت داخل وریدی انجام شد و پس از لوله گذاری از 4/0 میلی گرم در واحد وزن آتراکوریوم جهت شلی عضلات استفاده گردید. در گروه دوم القای بیهوشی بیماران ابتدا با 2 میلی گرم پروپوفول و 2 میلی گرم سوکسینیل کولین در واحد وزن انجام شد و در ادامه عمل بیهوشی با انفوزیون مداوم 1/0 میلی گرم در دقیقه به ازا هر کیلوگرم وزن مادر از پروپوفول استفاده گردید. آپگار دقایق اول و پنجم نوزادان و همچنین عوارض پس از عمل در مادران در هر دو گروه ثبت گردید. اطلاعات به کمک آزمون های آماری t مستقل، کای دو و آزمون دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    در دقیقه 5 پس از تولد 2/97% از نوزادان در گروه تیوپنتال و 100% از نوزادان در گروه پروپوفول آپگار 10 داشتند (05/0P>). 4 دقیقه بعد ار القا بیهوشی در گروه پروپوفول کاهش معنی داری در فشارخون سیستولیک مادران وجود داشت. اما این کاهش در آپگار نوزادان تاثیری نداشت. نیاز به مصرف مخدر در دو ساعت اول پس از عمل در گروه پروپوفول 4/51% و در گروه تیوپنتال 9/82% (01/0P<) و میانگین مدت زمان ریکاوری در گروه پروپوفول کوتاه تر از گروه تیوپنتال بود (01/0P<).
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر نشان داد که پروپوفول موجب کاهش مدت زمان ریکاوری و نیاز به مصرف مخدر در دو ساعت اول پس از عمل در مادر شده و تاثیری روی کاهش آپگار نوزاد ندارد.
    کلید واژگان: آپگار نوزادان, بیهوشی, پروپوفول, تیوپنتال, سزارین}
    Fatemeh Badrkhahan
    Background And Aim
    Neonatal apgar, at the beginning of childbirth, is one of the most important causes of postnatal death. The aim of this study was to compare the effect of thiopental with that of propofol on neonate apgar and on their mothers.
    Methods
    In this clinical double blind trial, seventy women undergoing elective cesarean section were randomly divided into two equal groups. In the first group, general anesthesia was induced by interavenous (IV) injection of 5mg/kg thiopental and 2mg/kg of succinyl choline per kg of mother weight. After intubations, 0.4g of atracurium per kg was used. In the second group, general anesthesia was initially induced using 2 mg of each propofol and succinyl choline and followed by injection of propofol, 0.1mg/min per kg of mother weight. Neonates apgar in the first and fifth minutes and post operation complications in the mothers were recorded in both the groups. Data were analyzed using independent t, X2, and Fisher tests.
    Results
    Neonate’s apgar in the fifth minute after birth was 10 in 97.2% of group one and 100% of group two (P>0.05). There was a significant decrease in mothers systolic blood pressure in propofol group 4 minutes after anesthetic induction. In the group two, who received propofol, the post operative opioid usage and mean recovery time were significantly less than group one (P<0.01).
    Conclusion
    The results of this study showed that induction of anesthesia using propofol would decrease the time of maternal recovery and also reduce the amount of drug required for mother at the first two hours post-operation with no effect on decreasing neonate apgar.,
  • کریم ناصری، شعله شامی، دکترمهدی طیبی آراسته، فریبا فرهادی فر
    مقدمه و هدف
    در بعضی از موقعیت های پزشکی تجویز شل کننده های عضلانی جهت لوله گذاری تراشه به دنبال هوشبرهای وریدی ممکن است غیر لازم و یا گاهی مضر باشد. در چنین موقعیتهایی جای داروهای جایگزین جهت تسهیل لوله گذاری تراشه مشهود است. رمی فنتانیل از داروهای مخدر کوتاه اثر است که می تواند در حل این مشکل مفید باشد. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر پروپوفل یا تیوپنتال در ترکیب با رمی فنتانیل بر وضعیت لوله گذاری تراشه در غیاب شل کننده های عضلانی در بیهوشی عمومی انجام شد.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده دو سو کور که در سال 1385 در بیمارستان بعثت سنندج انجام شد، 42 بیمار کلاس 1و2 انجمن متخصصین بیهوشی آمریکا به صورت تصادفی بلوکی در یکی از دو گروه پروپوفل (2 میلی گرم بر کیلوگرم) و گروه تیوپنتال (5 میلی گرم بر کیلوگرم) قرار گرفتند. در همه بیماران 5/1 میلی گرم بر کیلوگرم لیدوکائین و 5/2 میکروگرم بر کیلوگرم رمی فنتانیل به عنوان پیش داروی بیهوشی 30 ثانیه قبل از تجویز هوشبرها تزریق شد.90 ثانیه بعد از القا بیهوشی لارنگوسکوپی و لوله گذاری تراشه انجام شد. وضعیت لوله گذاری بر اساس سهولت تهویه با ماسک، شلی فک، سهولت لارنگوسکوپی، وضعیت طناب های صوتی و پاسخ بیمار به لوله گذاری تراشه و باد کردن کاف لوله تراشه به صورت عالی، خوب، قابل قبول و بد ارزیابی شد. میانگین فشارخون شریانی و تعداد ضربان قلب قبل و بعد از تزریق هوشبرها و نیز 45 ثانیه، 2 دقیقه و 5 دقیقه بعد از لوله گذاری تراشه اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS و آزمون های آماری مجذور کای، دقیق فیشر و تی دانشجویی آنالیز گردید.
    یافته ها
    وضعیت لارنگوسکوپی و لوله گذاری عالی یا خوب در9 نفر(9/42 در صد)از بیماران گروه تیوپنتال و 20 نفر(2/95 در صد) از بیماران گروه پروپوفل حاصل شد (05/0p<). افت میانگین فشارخون شریانی و تعداد ضربان قلب در گروه پروپوفل به طور معنی داری شدیدتر از گروه تیوپنتال بود(05/0p<).
    نتیجه گیری
    ترکیب رمی فنتانیل با پروپوفل و یا تیوپنتال امکان تهویه با ماسک را در کلیه بیماران فاقد مشکلات راه هوایی فراهم می سازد، ولی ترکیب پروپوفل با رمی فنتانیل برای لوله گذاری تراشه در غیاب شل کننده های عضلانی نسبت به ترکیب تیوپنتال با رمی فنتانیل برتر است، اما موجب تغییرات همودینامیک شدیدتر می شود.
    کلید واژگان: رمی فنتانیل, پروپوفل, تیوپنتال, سوکسنیل کولین}
  • سوسن سلطانی محمدی، علیرضا خواجه نصیری، گیتا شعیبی، حسین عاشری
    زمینه و هدف
    این مطالعه جهت بررسی تاثیر مخلوط کردن پروپوفول و تیوپنتال بر روی تغییرات همودینامیک، درد زمان تزریق و مقدار دوز خواب آور در زمان القای بیهوشی عمومی انجام شد.
    روش بررسی
    125 بیمار در کلاس I و II طبقه بندی ASA که قرار بود تحت عمل جراحی انتخابی قرار گیرند، به طور تصادفی در چهار گروه تقسیم بندی شده و به صورت دوسوکور تحت القای بیهوشی با این ترکیبات قرار گرفتند: گروه P100: پروپوفول 1%، گروه P75: 0.75 حجم پروپوفول 1% و 0.25 حجم تیوپنتال 2.5%، گروه P50: 50% حجم پروپوفول 1% و 50% حجم تیوپنتال 2.5%، گروه T100: تیوپنتال 2.5%)به عنوان کنترل(. معیار های همو دینامیک قبل و پس از القا، درد زمان تزریق و مقدار داروی مصرفی جهت ایجاد هیپنوز ثبت شده و مورد بررسی آماری قرار گرفتند. P<0.05 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    افزودن تیوپنتال به پروپوفول سبب کاهش درد ناشی از تزریق وریدی پروپوفول می شود. شدت درد ناشی از تزریق P75 و P50 به طور معنی داری کمتر از درد تزریق P100 بود. (p=0.0001) ایجاد هیپنوز با T100 به طور معنی داری سریعتر از P100 و P75 صورت گرفت. (p=0.046) پروپوفول و تیوپنتال از نظر اثر هیپنوتیک تداخل Additive دارند.فشار خون سیستولیک و دیاستولیک به دنبال القای بیهوشی در گروه P100 در اغلب اوقات به طور معنی داری پایین تر از گروه های P75، P50، T100 بود. (P<0.037) میزان ضربان قلب پس از لارنگوسکوپی و انتوباسیون تراشه در گروه 100P به طور معنی داری پایین تر از گروه های P50 و T100 بود. (P<0.042)
    نتیجه گیری
    مخلوط پروپوفول _ تیوپنتال یک ترکیب کم درد جهت القای بیهوشی وریدی است که ضمن داشتن تداخل Additve در مورد اثر هیپنوتیک، سبب تعدیل اثرات همودینامیک هر کدام به تنهایی می شود.
    کلید واژگان: پروپوفول, تیوپنتال, متغیرهای همو دینامیک, درد}
  • مهریار تقوی گیلانی، مجید رضوی، سعیدرضا نامی، سعید جهانبخش
    مقدمه
    فاسیکولاسیون و درد عضلانی جزء عوارض شایع بعد از مصرف ساکسینیل کولین است که کاهش شیوع و شدت آن علاوه بر راحتی بیمار بعد از عمل، عوارض جانبی ساکسینیل کولین را کاهش می دهد.این مطالعه با هدف بررسی شدت و شیوع درد عضلانی و فاسیکولاسیون بعد از تزریق ساکسینیل کولین و مقایسه آن در سه گروه انجام شده است.
    روش کار
    این پژوهش مورد – شاهدی در سال 1385 در 75 بیمار با ASAI که جهت جراحی استخوانی انتخاب شده بودند، در بیمارستان امام رضا (ع) مشهدانجام شده است. این بیماران به صورت تصادفی به سه گروه مساوی تقسیم شدند. در گروه اول تیوپنتال سدیم و ساکسنیل کولین 5/1 میلی گرم در کیلوگرم، در گروه دوم پروپرفول و ساکسینیل کولین 5/1 میلی گرم در کیلوگرم و در گروه سوم تیوپنتال و 3 میلی گرم در کیلوگرم ساکسنیل کولین تجویز شد. شیوع و شدت فاسیکولاسیون، وضعیت لوله گذاری تراشه بعد از یک دقیقه و درد عضلانی بیماران بعد از 24 ساعت بررسی گردید. مشخصات فردی، شدت درد و فاسیکولاسیون در پرسشنامه جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
    نتایج
    شیوع فاسیکولاسیون در گروه اول 76%، در گروه دوم 80% و در گروه سوم 84% مشاهده شد. شیوع درد عضلانی در گروه اول 24%، در گروه دوم 28% و در گروه سوم20% مشاهده گردید. اختلاف آماری معنی داری بین گروه اول و دوم و هم چنین گروه اول و سوم از نظر فاسیکولاسیون، وضعیت لوله گذاری تراشه و درد عضلانی مشاهده نگردید.
    نتیجه گیری
    تجویز پروپوفول به جای تیوپنتال سدیم (با وجود تقویت شلی عضلانی توسط پروپوفول) و هم چنین دوز بیشتر ساکسینیل کولین (تبدیل فاز I به فاز II بلوک عصبی عضلانی) تاثیری در ایجاد فاسیکولاسیون و درد عضلانی ندارد.
    کلید واژگان: ساکسینیل کولین, پروپوفول, تیوپنتال, فاسیکولاسیون, درد عضلانی}
  • محمدرضا صفوی، عظیم هنرمند
    سابقه و هدف
    در مطالعات قبلی تاثیر دوز دوم تیوپنتال یا لیدوکائین داخل وریدی بر پاسخ قلبی عروقی بعد از لوله گذاری داخل تراشه به اثبات رسیده است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر دو داروی فوق بر روی تغییرات همودینامیک به دنبال انجام لارنگوسکوپی و لوله گذاری داخل تراشه طراحی شده است.
    مواد و روش ها
    120 بیمار در محدوده سنی 65-15 سال در چهار گروه 30 نفری وارد مطالعه شدند. القای بیهوشی در هر گروه با 2 میکروگرم/ کیلوگرم فنتانیل وریدی و 4 میلی گرم/ کیلوگرم تیوپنتال وریدی انجام شد. سپس 0.5 میلی گرم/ کیلوگرم آتراکوریوم وریدی به عنوان شل کننده عضلانی تزریق گردید. دوز دوم تیوپنتال در گروه اول 1 میلی گرم/ کیلوگرم وریدی و در گروه دوم 2 میلی گرم/ کیلوگرم وریدی بلافاصله قبل از لارنگوسکوپی و لوله گذاری داخل تراشه داده شد. در گروه سوم و چهارم القای بیهوشی مشابه گروه اول و دوم انجام گرفت. سپس لیدوکائین 1.5 میلی گرم/ کیلوگرم وریدی (گروه سوم) و نرمال سالین 5 سی سی (گروه چهارم) حدود دو دقیقه قبل از لارنگوسکوپی و لوله گذاری داده شد. ضربان قلب، فشارخون سیستولی، دیاستولی، متوسط شریانی و اندکس فشار ضربان (فشار ضربدر ضربان) قبل از القای بیهوشی (پایه)، لارنگوسکوپی (پایه) و در زمان های 1 و 3 و 5 و 10 دقیقه پس از لارنگوسکوپی و لوله گذاری داخل تراشه ثبت شد.
    یافته ها
    نتایج مطالعه در مورد مقایسه لیدوکائین با دوز دوم تیوپنتال وریدی نشان داد که تا زمان های 1 و 3 و 5 دقیقه پس از لوله گذاری داخل تراشه کاهش در ضربان قلب، فشارخون سیستولی، دیاستولی، متوسط شریانی و اندکس فشار ضربان رخ می دهد. تغییر در متغیرهای همودینامیکی پس از لوله گذاری داخل تراشه از حد پایه نشان داد، دوز دوم تیوپنتال 2 میلی گرم/ کیلوگرم وریدی (گروه دوم) به طور معنی داری باعث کاهش فشارخون سیستولی، متوسط شریانی و اندکس فشار ضربان تا سه دقیقه پس از لوله گذاری داخل تراشه می شود. در مقایسه با گروه دارونما تغییرات ضربان قلب به طور معنی داری پس از دوز دوم تیوپنتال 2 میلی گرم/ کیلوگرم وریدی (گروه دوم) تا پنج دقیقه پس از لوله گذاری داخل تراشه کاهش یافت.
    نتیجه گیری
    از دوز دوم تیوپنتال به طور آلترناتیو می توان به جای لیدوکائین وریدی در کاهش پاسخ قلبی عروقی به لوله گذاری داخل تراشه در بیماران بدون بیماری ایسکمی قلبی استفاده کرد.
    کلید واژگان: تیوپنتال, لیدوکائین, لوله گذاری داخل تراشه, پاسخ قلبی عروقی}
  • مرضیه بیگم خضری
    زمینه
    هوشیاری بیماران حین بی هوشی عمل جراحی ممکن است موجب مشکلات روانی برای بیماران شود.
    هدف
    مطالعه به منظور مقایسه شیوع هوشیاری طی سه روش بی هوشی در عمل سزارین در بیمارستان کوثر قزوین انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی آینده نگر، 178 بیمار بر اساس در دسترس بودن داروها 101 نفر در گروه تیوپنتال، 50 نفر در گروه پروپوفل، 27 نفر در گروه میدازولام و پروپوفل قرار گرفتند. برای القای بی هوشی در گروه تیوپنتال 5 میلی گرم بر کیلوگرم تیوپنتال و در گروه پروپوفل و میدازولام پروپوفل 2 تا 2.5 میلی گرم بر کیلوگرم پروپوفل استفاده شد. برای نگهداری بی هوشی در گروه تیوپنتال و پروپوفل از هالوتان و نیتروس اکساید و در گروه میدازولام پروپوفل از انفوزیون پروپوفل به میزان 5 تا 7 میلی گرم بر کیلوگرم و نیتروس اکساید استفاده شد. در گروه تیوپنتال و پروپوفل پس از خارج کردن بچه از 1.5 میلی گرم بر کیلوگرم فنتانیل و در گروه میدازولام پروپوفل علاوه بر فنتانیل از 2 میلی گرم میدازولام نیز استفاده شد. پس از القای بی هوشی تا خارج کردن لوله تراشه در اتاق عمل، نوار قرآن پخش شد و 8 ساعت پس از هوشیاری سوال هایی در مورد وجود درد حین عمل، خاطر آوردن صدای قرآن یا حوادث حین عمل از بیمار پرسیده و داده ها با آزمون آماری مجذور کای تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    از 178 بیمار مورد مطالعه، 7 بیمار (3.9 درصد) درجه خفیفی از هوشیاری را ذکر کردند که 2 نفر (%2) در گروه تیوپنتال، 3 نفر (%6) در گروه پروپوفل و 2 نفر (%7.4) در گروه میدازولام - پروپوفل قرار داشتند. اختلاف شیوع هوشیاری در سه روش از نظر آماری معنی دار نبود و بین میزان شیوع با سن، تحصیلات و علت سزارین انجام شده نیز رابطه ای وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    شیوع هوشیاری طی بی هوشی عمل سزارین در سه روش بی هوشی (تیوپنتال، پروپوفل و پروپوفل - میدازولام) تفاوت چشمگیری ندارد.
    کلید واژگان: بی هوشی, سزارین, تیوپنتال, پروپوفل}
  • محمود رضا زجاجی کهن، دکترکریم ناصری
    زمینه و هدف
    جهت انجام سالم الکتروشوک درمانی (ECT)، بیماران تحت بیهوشی عمومی قرار می گیرند. نوع هوشبر مصرفی جهت القا بیهوشی در ECT می تواند بر روی طول مدت تشنج، تغییرات همودینامیک و زمان ریکاوری از بیهوشی تاثیر بگذارد. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر پروپوفل و تیوپنتال سدیم به عنوان هوشبرهای مصرفی در القا بیهوشی در ECT بر روی طول مدت تشنج، تغییرات همودینامیک و سرعت ریکاوری از بیهوشی انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع RCT با طراحی متقاطع (crossover) بوده، جامعه آماری شامل کلیه بیماران مراجعه کننده به بیمارستان قدس شهر سنندج بود که با نظر متخصص روانپزشکی کاندید ECT حداقل به تعداد 6 جلسه بودند. حجم نمونه 20 نفر بود که به روش تصادفی و در دو گروه انتخاب شدند. معیارهای ورود شامل عدم وجود بیماری های قلبی عروقی و تنفسی و محدوده سنی 14 تا 48 سال بود. کلیه بیماران در گروه ASA، 1 و 2 قرار داشتند، بیماران در چهار نوبت، درمان ECT متوالی به صورت بینابینی با فاصله زمانی یکروز در میان پروپوفل یا تیوپنتال دریافت کردند.ECT با الکترود دو طرفه بعد از تزریق آتروپین 0.5 mg))، پروپوفل mg/kg) 1.5) یا تیوپنتال 3 mg/kg))، ساکسینیل کولین mg/kg) 0.5) و به دنبال آن تهویه کمکی با ماسک و اکسیژن 100% انجام شد. فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و تعداد ضربان قلب قبل از القا بیهوشی و در دقایق 1، 5 و 10 بعد از اتمام بیهوشی به صورت اتوماتیک اندازه گیری و ثبت شدند. همچنین طول مدت تشنج، زمان باز کردن چشم ها با فرمان، زمان نشستن بدون کمک و زمان راه رفتن به میزان 10 متر بدون کمک در بیماران اندازه گیری و ثبت شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از تست آماری Paired T testآنالیز شدند.
    یافته ها
    افزایش فشار خون سیستولیک، دیاستولیک و تعداد ضربان قلب به دنبال ECT برای هر دو گروه پروپوفل و تیوپنتال در زمان های مختلف تفاوت معنی داری نداشت (p>0.05). طول مدت تشنج در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت (p>0.05). زمان بازکردن چشم ها با فرمان (0.02=p) و زمان نشستن بدون کمک (0.01=p) بطور معنی داری با پروپوفل کوتاهتر از تیوپنتال بود و زمان قدم زدن به میزان ده متر بدون کمک (0.01=p) بطور معنی داری با پروپوفل کوتاهتر از تیوپنتال بود.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه ما نشان می دهد که تغییرات همودینامیک و طول مدت تشنج در ECT به دنبال القای بیهوشی با پروپوفل یا تیوپنتال مشابه می باشد. ولی زمان بازکردن چشم ها به پیشنهاد و نشستن و راه رفتن بدون کمک در بیهوشی با پروپوفل در مقایسه با تیوپنتال کوتاهتر است در کل می توان گفت در مکان هایی که ECT در محیط فاقد بخش مراقبت های بعد از بیهوشی استاندارد انجام می شود، پروپوفل به سبب ریکاوری سریعتر بر تیوپنتال ارجحیت دارد.
    کلید واژگان: پروپوفل, تیوپنتال, الکتروشوک درمانی, تشنج}
    M.R. Kohan, K. Naseri
    Background And Aim
    General anaesthesia is required for the safe conduct of electro convulsive therapy (ECT). The anaesthetic agent's have effects on seizure duration, homodynamic changes and recovery time. The purpose of this study was to compare the effects of propofol and thiopental, as anaesthetic agents used for induction of anaesthesia for ECT, on seizure duration, homodynamic changes and recovery time.
    Materials And Methods
    It is a crossover RCT. Twenty ASA 1 and 2 patients who had been referred by the psychiatric service for ECT, divided randomly into two groups. Patients received propofol or thiopental every other day for up to four ECT`s. Bilateral ECT was performed after the administration of Atropine (0/5mg) Propofol (1/5mg/kg) or thiopental (3mg/kg), succinylcoline (0/5mg/kg) and then assisted mask ventilation with 100% oxygen. Systolic blood pressure (SBP), diastolic blood pressure (DBP), and heart rate (HR) were measured and recorded automatically before anaesthesia and at 1, 5 and 10 minute after termination of anaesthesia. Seizure duration, time onset for opening the eyes on command, sitting up and walking for 10 meters unaided were also recorded. Data were analyzed by means of SPSS and ANOVA and T test.
    Results
    ECT-induced rises in SBP, DBP and HR were the same for propofol and thiopental. Seizure duration had no difference for the two drugs. Opening the eyes on command (p=0.02), and sitting up (p=0.009) and being able to walk for 10 meters without other`s help (p=0.01) were significantly delayed with thiopental.
    Conclusion
    The results of our study indicate that ECT-Induced homodynamic changes and seizure duration are the same for thiopental and propofol. Opening the eyes on command, sitting and ability to walk for 10 meters unaided were delayed with thiopental. In the settings without standard post anaesthesia care unit, propofol is more suitable than thiopental for ECT because of shorter recovery time.
  • انتوباسیون تراشه با رمی فنتانیل و نسدونال بدون استفاده از شل کننده عضلانی
    سیدمصطفی موسوی تکیه، علی محمدحسن زاده
    مقدمه
    انتوباسیون تراشه معمولا با یک داروی هیپنوتیک و یک شل کننده عضلانی انجام می شود. در مواردی که استفاده از بلوک نوروموسکولر کنتراندیکه بوده و با استفاده از شل کننده لازم نبوده ولی بهتر است بیمار انتوبه گردد می توان از یک داروی هیپنوتیک مانند نسدونال و یک مخدر مثل رمی فنتانیل استفاده کرد. ما در این مطالعه، میزان لازم برای رمی فنتانیل را همراه با تیوپنتال بدون استفاده از شل کننده عضلانی بررسی نموده بگونه ای که از لحاظ بالینی و پاسخ های کاردیوواسکولر قابل قبول باشد.
    روش کار
    96 بیمار را بعد از پریمدیکاسیون با میدازولام با میزان داخل وریدی 0.03mg/kg، به طور تصادفی به سه گروه III، II، I تقسیم کردیم که میزان دریافت رمی فنتانیل در آن ها به ترتیب 2-3-4mg/Kg بود. رمی فنتانیل در مدت 30 ثانیه به صورت داخل وریدی تجویز گردیده و بیهوشی با 5mg/kg نسدونال ایجاد می شد. انتوباسیون تراشه در چهار وضعیت (a) عالی، (b) رضایت بخش، (c) مناسب، (d) نامناسب بررسی می شد. اختلاف معنی داری از لحاظ آماری بین خصوصیات بیماران موجود نبود.
    نتایج
    فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و ضربان قلب بعد از اینداکشن کاهش قابل ملاحظه ای داشت که از لحاظ آماری معنادار بود (P<0.05). شرایط انتوباسیون از گروه I به II و III وضعیت بسیار خوبی داشت و معنادار بود (P<0.001).
    نتیجه گیری
    رمی فنتانیل با میزان 4mg/Kg قبل از تجویز تیوپنتال در 87.5% موارد شرایط عالی از لحاظ انتوباسیون ایجاد می کند و از افزایش پاسخ های کاردیوواسکولار در زمان انتوباسیون جلوگیری می نماید.
    کلید واژگان: رمی فنتانیل, تیوپنتال, انتوباسیون}
  • مرضیه بیگم خضری، شهریار اولاد عسگری
    زمینه
    یکی از عوامل تعیین کننده آپگار نوزاد، نوع دارویی است که برای القای بی هوشی مادر هنگام سزارین استفاده می شود.
    هدف
    این مطالعه به منظور مقایسه اثر پروپوفل و نسدونال بر روی آپگار نوزادان هنگام سزارین انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی آینده نگر یک سوکور، تعداد 60 بیمار که برای انجام عمل سزارین به بیمارستان کوثر قزوین مراجعه کرده بودند به طور تصادفی به دو گروه 30 نفری تقسیم شدند. جهت القای بی هوشی در یک گروه تیوپنتال 4 میلی گرم بر کیلوگرم و در گروه دیگر پروپوفل 2 میلی گرم بر کیلوگرم تجویز شد. زمان انجام القای بی هوشی تا خروج نوزاد از رحم، زمان برش بر روی رحم تا خروج نوزاد از رحم و آپگار نوزادان در دقیقه اول و دقیقه پنجم بعد از تولد اندازه گیری و ثبت شد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماری مجذور کای مقایسه شد.
    یافته ها
    میانگین آپگار دقیقه اول در گروه تیوپنتال 0.379±8.83 و در گروه پروپوفل 0.253± 8.93 بود که بین دو گروه از نظر آماری اختلاف معنی داری وجود نداشت. میانگین زمان القای بی هوشی تا خروج نوزاد در گروه تیوپنتال 10.31±6.93 دقیقه و در گروه پروپوفل 2.01±6.83 دقیقه و میانگین زمان برش بر روی رحم تا خروج نوزاد در گروه تیوپنتال 10.31±80.66 ثانیه و در گروه پروپوفول 17.07±80.30 ثانیه بود که بین دو گروه اختلاف معنی داری از نظر آماری وجود نداشت. در هر دو گروه آپگار دقیقه پنجم کلیه نوزادان 10 بود که از نظر آماری اختلاف معنی داری وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    اثر پروپوفل و تیوپنتال بر روی آپگار نوزادان تقریبا یکسان است.
    کلید واژگان: پروپوفل, تیوپنتال, آپگار نوزادان, سزارین}
  • بیژن یزدی، محمدرضا نورزاده
    مقدمه
    تشنج درمانی با الکتریسیته یکی از مهمترین روش های درمانی در روان پزشکی است که به عنوان کم عارضه ترین درمان در اختلالات روانی مورد استفاده قرار می گیرد. از داروهای بیهوشی مهمی که بطور معمول در ایران به این منظور مصرف می شود تیوپنتال سدیم با دوز 5/3-5/0 میلی گرم بر کیلوگرم و پروپوفل با دوز 3-2 میلی گرم بر کیلوگرم می باشد که هر کدام از داروهای فوق تاثیرات مخصوص به خود را بر سیستم های مختلف بدن گذارده و پاسخ های متفاوت اتونومیک را در بیماران موجب می شود. بنابراین مقایسه اثرات درمانی و عوارض این دو دارو در بیماران تحت درمان با تشنج درمانی با الکتریسیته ضروری به نظر می رسد.
    روش کار
    در این مطالعه که یک مطالعه از نوع کار آزمایی بالینی متوالی متقاطع می باشد تعداد 40 بیمار کاندید تشنج درمانی با الکتریسته در دو نوبت مورد بررسی قرار گرفته اند که یک نوبت از داروی پروپوفل و نوبت بعدی از تیوپنتال سدیم جهت القای بیهوشی استفاده شد. اطلاعات قبل، حین و بعد از عمل از نظر مدت زمان تشنج، فشار خون، ضربان قلب و میزان آگاهی فرد توسط پرسش نامه جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
    نتایج
    مدت زمان تشنج در مورد پروپوفل کمتر از تیوپنتال بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (P<0.001). شار خون در مورد تیوپنتال به مقدار زیادی نسبت به پروپوفل افزایش نشان داد (P<0.001). همچنین گروه گیرنده تیوپنتال افزایش بیشتر ضربان قلب را نشان می داد اما این اختلاف معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    استفاده از پروپوفل در تشنج درمانی با الکتریسیته نسبت به تیوپنتال عوارض کمتری دارد و استفاده از آن توصیه می شود
    کلید واژگان: الکترو کانوالسیوتراپی, پروپوفل, تیوپنتال}
  • شهرام ناصرنژاد، ولی ا& حسنی، حسین فراهینی، لادن حسینی گوهری، مهدی فانی، محمودرضا محقق دولت آبادی، پوپک رحیم زاده
    پاسخ های بدن بیماران نسبت به تحریکات مختلف با تغییرات وسیع فیزیولوژیک در بدن همراه است. یکی از واکنش های مهم بدن، آزادسازی کاتکول آمین ها به خصوص نوراپی نفرین می باشد که می تواند تغییرات پاتوفیزیولوژیکی در بدن ایجاد نماید. در این مطالعه با ایجاد عمق مناسب بیهوشی تحت مانیتورینگ BIS (مانیتورینگ عمق بیهوشی) و استفاده از اثر داروهای مختلف در القا و نگه داری بیهوشی، تغییرات سطح نوراپی نفرین پلاسما مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از 2 داروی تیوپنتال و پروپوفول برای القا و ایزوفلوران برای نگه داری بیهوشی استفاده شد و سطح نوراپی نفرین به دنبال تحریکات دردناک خاص، اندازه گیری گردید. در این مطالعه 60 بیمار در محدوده سنی 45-15 سال که برای جراحی انتخابی ترمیم رباط قدامی زانو انتخاب شده بودند و بیماری زمینه ای نداشتند به صورت اتفاقی در 2 گروه(I، II) قرار گرفته و بررسی شدند. عمق بیهوشی بیماران با مانیتورینگ BIS سنجیده شد. برای تمام بیماران میدازولام وریدی تا رسیدن BIS به حد 70 تزریق گردید و نمونه وریدی جهت تعیین سطح نوراپی نفرین پایه گرفته شد سپس در گروه I تیوپنتال و در گروه II پروپوفول تا رسیدن BIS به 40 تجویز گردید. در مرحله بعد 3 میکروگرم به ازای کیلوگرم فنتانیل جهت ایجاد بی دردی و 5/0 میلی گرم به ازای کیلوگرم آتراکوریوم جهت تسهیل لوله گذاری تراشه به هر گروه داده شد. لوله گذاری تراشه حداکثر در مدت 15 ثانیه صورت می گرفت و افرادی که لوله گذاری مشکل یا طولانی داشتند از مطالعه حذف می شدند. سه دقیقه پس از لوله گذاری جهت اندازه گیری نوراپی نفرین، از بیمار نمونه خون وریدی گرفته می شد. در مرحله نگه داری بیهوشی برای تمام بیماران، ایزوفلوران در محدوده 2/1% تجویز می گردید که پس از ثابت شدن عمق بیهوشی در بیمار(40= BIS)، اجازه برش جراحی پوستی در عمل ترمیم ACL داده می شد و 3 دقیقه بعد نمونه خون وریدی برای تعیین سطح نوراپی نفرین گرفته می شد. به این ترتیب سطح نوراپی نفرین پایه پلاسما، پس از لارنگوسکوپی و پس از تجویز ایزوفلوران و برش جراحی توسط روش ELISA اندازه گیری می گردید. نتایج به دست آمده سطح نوراپی نفرین پایه را در گروهی که پروپوفول دریافت کرده بودند113/0+245/0 میکروگرم در دسی لیتر(میانگین ± انحراف معیار) و در گروه تیوپنتال 105/0 ± 210/0 میکروگرم در دسی لیتر(225/0= Pvalue) نشان داد. سطح نوراپی نفرین پس از لارنگوسکوپی در گروه پروپوفول 125/0 ± 236/0 میکروگرم در دسی لیتر و در گروه تیوپنتال 118/0 ± 216/0 میکروگرم در دسی لیتر(534= Pvalue) و پس از برش جراحی و دریافت ایزوفلوران در گروه پروپوفول 102/0 ± 229/0 میکروگرم در دسی لیتر و در گروه تیوپنتال 128/0 ± 223/0 میکروگرم در دسی لیتر(716/0= Pvalue) به دست آمد. با توجه به این نتایج می توان گفت که از نظر تغییرات سطح نوراپی نفرین تفاوت معنی داری در 2 گروه پروپوفول وتیوپنتال و ایزوفلوران وجود ندارد.
    کلید واژگان: نوراپی نفرین پلاسما, تیوپنتال, پروپوفول, ایزوفلوران, مانیتورینگ BIS}
    Sh Naser Nejad*, V. Hassani, H. Farahini, L. Hosseini Gohari, M. Fani, M.R. Mohaghegh Dolat Abadi, P. Rahimzadeh
    Responses to painful stimulus are associated with broad spectrum of physiological changes in human body. One of these significant responses is an increase in plasma norepinephrine level that may cause pathophysiological changes in the body. The present study attempted to investigate plasma norepinephrine level changes by inducing appropriate anesthesia depth under BIS monitoring and using different drugs for induction and maintenance of anesthesia. Thus, thiopental and propofol were used for induction and isoflurane as maintenance drug, then norepinephrine level was measured following painful stimulus. Sixty ASA I patients candidated for elective ACL repair surgery, in the range of 15-45 years old, were randomly allocated into two groups. BIS monitoring was performed to measure depth of anesthesia. For all of the patients, midazolam was administered to reach BIS 70. Then blood sampling was done to measure basal norepinephrine level. Thiopental in group I and propofol in groups II were administered to reach BIS 40. Then 3 mcg/dl fentanyl as analgesic and 0.5mg/kg atracurium to facilitate intubation were injected. Endotracheal intubation was done in at most 15 seconds and patients who had difficult or prolonged intubation were excluded. Three minutes after intubation, blood sampling was done to measure norepinephrine level. Isoflurane at dose 1.2% was administered to maintain anesthesia. After stabilizing anesthesia depth(BIS=40), skin incision was allowed to repair ACL and after 3 minutes blood sampling was done to determine plasma norepinephrine level. By using ELISA method, plasma norepinephrine level was measured after laryngoscopy and Isoflurane administration and skin incision. Data showed that basal norepinephrine level in propofol group was 0.245±0.113mcg/dl(mean±SD), in thiopental group was 0.210±0.105mcg/dl(Pvalue=0.225). Norepinephrine level after laryngoscopy in propofol group was 0.236±0.125mcg/dl and in thiopental group was 0.216±0.118mcg/dl(Pvalue=0.534). Norepinephrine level after skin incision and isoflurane administration in propofol group was 0.229±0.102mcg/dl and in thiopental group was 0.223±0.128mcg/dl(Pvalue=0.716). It was concluded that norepinephrine level changes did not have significant difference in propofol and thiopental and isoflurane groups.
    Keywords: Plasma norepinephrine, Thiopental, Propofol, Isoflurane, BIS monitoring}
  • ولی ا& حسنی، حسین فراهینی، لادن حسینی گوهری، شهرام ناصرنژاد، حسین امین سبحانی
    پاسخهای بدن بیمار نسبت به تحریکات دردناک با تغییرات وسیع فیزیولوژیک در بدن همراه است. یکی از پاسخهای مهم بدن، آزادسازی نوراپی نفرین در خون است که می تواند موجب بروز تغییرات سیستمیک مانند اسپاسم کرونر، افزایش انعقادپذیری، برهم خوردن تعادل عرضه و تقاضای میوکارد و غیره گردد. در مطالعات متعددی سعی شده است تا با استفاده از داروهای مختلف و ایجاد عمق مناسب بیهوشی از ایجاد این تغییرات جلوگیری به عمل آمده یا از شدت آن کاسته شود. در این مطالعه بالینی اثر 2 داروی پروپوفول و تیوپنتال بر میزان آزاد شدن نوراپی نفرین به دنبال لارنگوسکوپی بررسی شده است. بدین منظور 60 بیمار با ASA class I و در محدوده سنی 45-15 سال که برای جراحی غیر اورژانس انتخاب شده بودند، به صورت تصادفی در 2 گروه قرار گرفتند. در این مطالعه سنجش عمق بیهوشی توسط مونیتورینگ BIS انجام می شد. در ابتدا برای تمام بیماران میدازولام به عنوان پیش دارو تا رسیدن سطح BIS به 70 تزریق شده سپس اولین نمونه خون گرفته می شد. در مرحله بعد به یک گروه تیوپنتال و در گروه دیگر پروپوفول تا رسیدن سطح BIS به 40 تجویز می گردید. پس از تزریق 5/0 میلی گرم به ازای کیلوگرم آتراکوریوم و 3 میکروگرم به ازای کیلوگرم فنتانیل به هر دو گروه لوله گذاری صورت می گرفت و 3 دقیقه بعد نمونه دوم خون گرفته می شد. به این ترتیب نوراپی نفرین پایه و بعد از لارنگوسکوپی، توسط روش ELISA اندازه گیری می گردید. نتایج به دست آمده میانگین سطح نوراپی نفرین پلاسما بعد از لارنگوسکوپی (SD) را در گروه پروپوفول (125/0) 236/0 میکروگرم در دسی لیتر و در گروه تیوپنتال (118/0) 216/0 نشان داد(534/0 = P) که با توجه به این نتایج، تفاوت آماری بین 2 گروه از نظر آماری معنی دار نبود(05/0 P >). بدین معنی که انتخاب داروی مناسب باید براساس شرایط بیمار، عوارض جانبی دارو و برآورد هزینه های بیمار صورت گیرد.
    کلید واژگان: نوراپی نفرین, تیوپنتال, پروپوفول, تحریک دردناک, مونیتورینگ BIS}
    V. Hassani*, H. Farahini, L. Hosseini Gohari, Sh Naser Nejad, H. Amin Sobhani
    Responses to painful stimulus are associated with broad range of physiological changes in human body. One of these significant responses is an increase in plasma norepinephrine level that may cause different systemic effects like coronary spasm, hypercoagulation, demand/supply ratio imbalance in myocardium, etc. Many clinical trials have tried to eliminate or decrease these changes by using different drugs and increasing depth of anesthesia. In this clinical trial study, the effects of two drugs of propofol and thiopental on norepinephrine level during laryngoscopy were studied. 60 ASA I patients, candidated for elective surgery under general anesthesia in the range of 15 to 45 years old, were randomly allocated to two groups. BIS monitoring was performed to measure depth of anesthesia. For all of the patients midazolam was administered as a premedication to reach BIS 70, then blood sampling was done. Thiopental was injected to one group and propofol to the other to reach BIS 40. Atracurium (0.5mg/kg) and fentanyl (3mcg/kg) was administered to both groups and intubation was done. Second blood sampling was done 3 minutes later. Norepinephrine level was measured in two stages: one as basal level and the other after laryngoscopy via ELISA method. Data showed that plasma norepinephrine level was 0.236±0.125 (mean±SD) after laryngoscopy in propofol group and 0.216±0.118mcg/dl (P=0.534). in thiopental groups. There was no significant statistical difference between two groups (P>0.05) therefore, it can be concluded that clinical decision for selection of drugs is only based on patient condition, drug side effects and cost–benefit ratio but not the type of drug itself.
    Keywords: Norepinephrine, Thiopental, Propofol, Painful stimulus, BIS monitoring}
  • فرانک رخ تابناک، مهدی دهقانی فیروزآبادی
    زمینه و هدف
    از سال 1942 که آقای گریفت و جانسون شل کننده عضلانی را برای بهتر کردن وضعیت لوله گذاری و نیز برای آسانتر کردن کار جراح مورد استفاده قراردادند تا هم اکنون شکل کننده های عضلانی مختلفی روانه بازار شده اند که دارای اثرات متفاوت و عوارض متفاوت و قدرتهای گوناگونی بوده اند. ثبات کاردیوواسکولار یکی از خواص مهم برای این داروها می باشد. در این پژوهش بر آن هستیم که اثرات روکرونیوم که یک شل کننده عضلانی با طول اثر متوسط می باشد را بر روی ثبات همودینامیک (فشار خون و ضربان قلب) بیماران بسیتری و کاندیدا برای اعمال جراحی بررسی کنیم.
    مواد و روش ها
    30 نفر از بیماران براساس Simple random با کلاس فیزیکی ASA1 و در طیف سنی 50-20 سال که کاندیدای عمل انتخابی ارتوپدی بودند، در نظر گرفته شدند. بیماران به صورت ناشتا وارد اتاق عمل شده و پره مدیکاسیون از شب قبل دریافت نکرده اند وروی تخت اتاق عمل7cc/kg مایع رینگر دریافت کرده. سپس تالامونال70μg/kg (براساس درپریدول) به صورت وریدی تزریق شده است. 5 دقیقه بعد فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و ضربان قلب اندازه گیری شده به عنوان پایه (Base line) یادداشت شده است و بعد از آن اینداکشن بیهوشی با تیوپنتال5mg/kg و روکرونیوم0.9mg/kg انجام و بعد از 60 ثانیه بیمار تحت لارنگوسکوپی مستقیم و انتوباسیون قرار گرفته است. ضربان قلب و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک در زمانهای 3، 5 و 10 دقیقه بعد از انتوباسیون اندازه گیری شده و تغییرات با میزان پایه مقایسه گردیده است. آنالیز آماری داده ها با استفاده ازGeisser paired test،T-test و Green house-T انجام شد.
    یافته ها
    شل کننده عضلانی روکرونیوم در مقایسه همودینامیک در 3، 5 و 10 دقیقه بعد از انکوباسیون با همودینامیک پایه تغییرات فشار خون متوسط شریانی ضربان قلب کمتر از 5 درصد نسبت به پایه بوده است.
    نتیجه گیری
    با توجه به مطالعات قبلی و دیدن تغییرات همودینامیک در داروهای شل کننده عضلانی رایج در ایران مانند پانکرونیوم و ساکسنیل کولین و آنزاکوریوم به نظر می رسد استفاده از این دارو با توجه به ایجاد ثبات همودینامیکی و سریع الاثر بودن آن و عدم آزاد سازی هیستامین می تواند جایگزین خوبی برای داروهای شل کننده عضلانی با عوارض جانبی همودینامیک باشد.
    کلید واژگان: روکرونیوم, تالامونال, تیوپنتال, لارنگوسکوپی مستقیم}
    F.Rokhtabnak, M.Dehghani.Firoozabadi
    Background And Objective
    From 1942 when Griffith & Johnson suggested that muscle relaxants are safe drugs for better laryngoscopy & intubation and good for skeletal muscle relaxation during surgery, many of muscle relaxants discovered with different effect, side effect and potency. Some of the muscle relaxants properties include rapid onset, short-acting, fast recovery, stability of hemodynamic, lock of histamine release and etc. Hemodynamic stability is one of the important properties of this drug. In this research we wanted to see effect of Rocuronium, which is an intermediate muscle relaxant on systolic, diastolic BP and HR of patients who is candidate for elective surgery. Patients and
    Methods
    This research is an experimental study. We wanted to see the effects of Rocuronium that is an intermediate muscle relaxant on mean avierial pressure and heart rate of the patient who is coming to the hospital of Iran medical university hospitals for elective orthopedic surgery. The sample size calculated 30 patients. We choose our patients with simple randomized method. All of them were ASA1 and in the age of 20 to 50 years old. The patients didn’t receive any pre-medication until coming to operating room. In the OR they received 7 cc/kg ringer solution and then 70 µg/kg thalamonal was administered intravenously. 5 minute latter their BP and PR was checked, which considered baseline measurement. Induction of anesthesia was with Thiopental 5 mg/kg and Rocuronium 0.9 mg/kg. After 60 sec patients were intubated with direct laryngoscopy. The maintenance of anesthesia for first 10 minutes was with O2 50% and N2O 50% and for continue of anesthesia MR and Opioid depend on need.
    Results
    We analyzed our data with paired to T-test and green house test. Systolic and diastolic blood pressure and heart rate changes was 5% lowest than baseline hemodynamic parameter.
    Conclusion
    With attention to previous studies and observation of hemodynamic changes with muscle relaxants which uses in Iran, this drug (Rocuronium) have good effect on stability of hemodynamic parameters. Beside other properties of Rocuronium include: Rapid onset, lack of histamine release, intermediate acting and etc. We can said this drug is a good and safe muscle relaxant for use during anesthesia and surgery.
  • اسماعیل مشیری
    مقدمه

    تیوپنتال یک داروی کوتاه اثر است که در گروه باربیتورات ها جای دارد و به علت خواص فارماکولیژیک مطلوب آن، یک داروی هوشبر استاندارد جهت القاء بیهوشی شناخته شده است. هدف از این مطالعه، تعیین فراوانی نسبی ترومبوفلبیت با تیوپنتال 2/5 درصد و 5 درصد می باشد.

    روش کار

    300 نفر از بیمارانی که جهت انجام عمل غیر اورژانس به یکی از بیمارستان های دانشگاهی شهر اراک مراجعه می کردند و پس از عمل جراحی حداقل سه روز در بخش مربوطه بستری شده و در تقسیم بندی ASA (انجمن متخصصین بیهوشی آمریکا) و در کلاس I وII قرار داشتند، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه مساوی 150 نفری تقسیم شدند. به گروه اول mg/kg 4 تیوپنتال 2/5 درصد و به گروه دوم mg/kg 4تیوپنتال 5 درصد به یکی از وریدهای سطحی پشت دست تزریق شد.

    نتایج

    در این مطالعه شیوع فلبیت در کل بیمارانی که تیوپنتال 2/5 درصد دریافت کرده بودند 1/33 درصد بود (دو نفر از 150 نفر بیمار پس از تزریق دارو دچار فلبیت شدند) شیوع فلبیت در کل بیمارانی که تیوپنتال 5 درصد دریافت کردند 2 درصد بود. (سه نفر از 150 نفر بیمار پس از تزریق دارو دچار فلبیت شدند) در هر دو گروه فلبیت در 24 ساعت اول تزریق بروز کرد و در روز دوم و سوم هیچ بیماری دچار فلبیت در محل تزریق نشد. ترومبوز در هیچکدام از بیماران (در هر دو گروه) مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    شیوع فلبیت با تیوپنتال 5% بیش تر از میزان بروز آن با تیوپنتال 2/5 درصد می باشد.

    کلید واژگان: باربیتوراتها, بنزودیازپینها, ترومبوفلبیت, تیوپنتال}
    Esmaeel Moshiri
    Introduction

    Thiopental is a short acting drug from barbiturates group, that is a favorable standard anesthetic for induction anesthesia because of pharmacologic effects. The goal of this study was to determine the incidence of thrombophlebitis with thiopental 2.5% and 5%.

    Material and Method

    Three hundred patients in ASA class I and II that referred to one of the college for elective surgery and was admitted 3 days after operative and was allocated in equal 2 groups (n=150) randomly. One group received thiopental 2.5% 4 mg/kg and the other group received thiopental 5% n 4mg/kg from one of the Veins of dorsum of hand.

    Results

    The incidence of phlebitis in this study was 1.33% (2 case from 150 case) in first group and 2% (3 case from 150) in second group. In both groups phlebitis was occurred in first 24 operative period and 2nd days no patient had not phlebitis in infusion site.

    Conclusion

    Thrombosis was not observed in patients in both groups. Incidence of phlebitis with thiopental 5% was greater than thiopental 2.5%.

نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال