به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « درمنه کوهی » در نشریات گروه « پزشکی »

  • سمانه روحی*، رشید رمضانزاده، شادیه محمدی، آلینا عبدالهی، پگاه شکیب، بهمن محمدی، امجد احمدی
    زمینه و هدف

    اثر ضد باکتریایی گیاه درمنه و جلبک در تحقیقات علمی نشان داده شده است. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر ضد باکتریایی آنتی بیوتیک ها، عصاره های جلبک سبز-آبی اسپیرولینا و برگ درمنه کوهی روی کلبسیلا پنومونیه با مقاومت دارویی چندگانه، انجام شد.

    مواد و روش ها

    روش انتشار در دیسک و چاهک و تعیین حداقل غلظت مهارکنندگی از رشد و کشندگی جهت بررسی اثرات ضد باکتریایی بکار رفتند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، نرم افزار 16 SPSS با آزمون آنالیز واریانس با اندازه های مکرر و بنفرونی استفاده شدند (0/001≤ P).

    یافته ها

    حداقل غلظت ممانعت کنندگی از رشد و کشندگی آمیکاسین، کولیسیتین و سفتازیدیم 4 و جنتامایسین و نالیدیکسیک اسید به ترتیب 2 و 1 میکروگرم بر میکرولیتر بود. در هردو روش انتشار از دیسک و چاهک بیشترین اندازه حلقه تشکیل شده مهار رشد، در اثر کاربرد عصاره درمنه و جلبک در عصاره اتانولی 0/25 میلی گرم بر میلی لیتر بود. بهترین میزان حداقل غلظت ممانعت از رشد مربوط به عصاره های اتانولی درمنه کوهی در 0/2 میلی گرم بر میلی لیتر بود. قطر هاله ممانعت از رشد اطراف باکتری با میزان غلظت عصاره های درمنه و جلبک رابطه مستقیم داشت (000/0= P).

    نتیجه گیری

    اثرات ضد باکتریایی جلبک سبز-آبی اسپیرولینا و درمنه کوهی در این مطالعه ثابت شد. استخراج ماده موثره گیاهان دارویی برای تولید انبوه داروهای گیاهی با توجه به اثرات بهتر آن ها لازم است.

    کلید واژگان: اثر ضد باکتریایی, عصاره, درمنه کوهی, جلبک سبز-آبی اسپیرولینا, کلبسیلا پنومونیه}
    Samaneh Rouhi*, Rashid Ramazanzadeh, Shadieh Mohammadi, Alina Abodollahi, Pegah Shakib, Bahman Mohammadi, Amjad Ahmadi
    Background and Aim

    Antibacterial effects of Artemisia plant and algae have been confirmed. The purpose of this study was to evaluate the antibacterial effect of antibiotics, Spirulina blue-green algae and Artemisa aucheri leaf extracts on multidrug resistant (MDR) Klebsiella pneumoniae.

    Materials and Methods

    Disk and well diffusion method, the growth minimum inhibitory and bactericidal concentrations (MIC and MBC) were used to evaluate antibacterial effects. Using SPPS 16 soaftware, data were analyzed by analysis of variance (ANOVA) with repeated measures and Bonferroni test (p≤0.001).

    Results

    The MIC and MBC for amikacin, colicitin, ceftazidime were 4 and for gentamicin and nalidixic acid were 2 and 1 µg/µl, respectively. In disk and well diffusion methods, the highest growth inhibition zones belonged to ethanolic extracts (0.25 mg/ml) of Artemisia and algae. The best MIC and MBC for growth were related to ethanolic extracts of A. aucheri at the concentration of 0.15 mg/ml. The diameter of growth inhibition zone around the bacterium was directly related to the concentrations of Artemisia and Algae extracts (p = 0.000).

    Conclusion

    Considering the beneficial antibacterial effects of Spirulina blue-green algae and A. aucheri which were confirmed in this study, extraction of the active ingredients of medicinal plants is recommended for the mass production of herbal medicines.

    Keywords: Antibacterial effect, Extracts, Artemisa aucheri, Spirulina blue-green algae, Klebsiella pneumoniae}
  • سپیده میرزاییان، مهدی اورعی *، عبدالله قاسمی پیربلوطی
    مقدمه و هدف

    درمنه کوهی (Artemisia aucheri Boiss.) گیاهی بوته ای از خانواده Asteraceae می باشد که در سراسر ایران پراکنده است. این گیاه در طب سنتی ایران، به عنوان قابض، ضدعفونی کننده، ضد میکروب، ضد انگل و ضد مسمومیت به کار می رود. هدف از این مطالعه شناسایی اجزای اسانس برگ و ساقه و گل آذین درمنه کوهی موجود در استان چهارمحال و بختیاری به منظور مشخص نمودن مهم ترین ترکیبات و مقایسه آن ها با یکدیگر بود.

    روش تحقیق

    برگ و ساقه و گل آذین درمنه کوهی از ارتفاعات کوه های زاگرس در منطقه کلار جمع آوری شد. اسانس گیری به روش تقطیر با آب و با دستگاه کلونجر صورت گرفت. اجزای اسانس با استفاده از GC/MS تجزیه و شناسایی شدند.

    نتایج و بحث

    بر اساس نتایج حاصل عملکرد اسانس بین اندام ها اختلاف معنی داری داشتند. بیشترین میزان عملکرد اسانس بین 5/1 تا 2 میلی لیتر در 100 گرم گل آذین خشک به دست آمد که در مقایسه با اسانس برگ و ساقه گونه مورد نظر اختلاف معنی داری داشت. رنگ اسانس ها از سفید تا زرد روشن متغیر بودند. به طور کلی در حدود 90 درصد از ترکیبات اسانس شناسایی شد که مهمترین ترکیب تشکیل دهنده اسانس گل آذین، برگ و ساقه درمنه شامل آرتمیزیاکتون به میزان 9/52 درصد، 1/30 درصد و 3/13 درصد به ترتیب بودند.

    توصیه کاربردی/ صنعتی

    باتوجه به نتایج تحقیق حاضر، بهترین اندام قابل برداشت گیاه درمنه کوهی با حداکثر ماده موثره و بازده اسانس سرشاخه گلدار یا گل آذین می باشد.

    کلید واژگان: درمنه کوهی, اجزای اسانس, آرتمیزیاکتون, Artemisia aucheri Boiss}
  • مهدی قوامی زاده، جمشید محمدی، علی میرزایی، هیبت الله صادقی، مهدی اکبرتبار طوری
    زمینه و هدف
    امروزه از ترکیبات سمی مشتق شده از گیاهان علیه میکروب ها و سلول های سرطانی استفاده می شود. هدف این مطالعه ارزیابی سمیت سلولی بیلهر، بومادران و درمنه کوهی با استفاده از آزمون کشندگی آرتمیا اورمیانا میگوی آب شور بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی، ابتدا گیاهان مورد مطالعه از استان کهگیلویه و بویراحمد جمع آوری و شناسایی شدند. قسمت های هوایی گیاهان تمیز و در هوای آزاد خشک شده و عصاره گیری به وسیله دستگاه سوکسله با حلال های مناسب انجام شد. تفریخ لارو با استفاده از سیست خریداری شده از ارومیه برای ارزیابی سمیت سلولی انجام گرفت. لاروهای زنده در مجاورت غلظت های مختلف عصاره ها قرار گرفتند و تعداد لاروهای زنده و مرده پس از 24 ساعت شمارش شدند. 50 درصد میزان کشندگی هر عصاره از طریق میانگین لاروهای زنده کنترل و مواجهه یافته ارزیابی شدند. داده ها با آزمون آماری پروبیت آنالیز، تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    50 درصد میزان کشندگی برای عصاره های کلروفرمی بومادران (53/0± 8/67 میکروگرم بر میلی لیتر) هیدروالکلی بیلهر(6/0±5/76 میکروگرم بر میلی لیتر) و کلروفرمی درمنه (05/6±7/92 میکروگرم بر میلی لیتر) بود. بیشترین سمیت به ترتیب مربوط به عصاره کلروفرمی بومادران بود. میزان کشندگی رابطه مستقیمی با غلظت عصاره ها داشت.
    نتیجه گیری
    طبق نتایج حاصل از آزمون کشندگی میگوی آب شور برای عصاره های مختلف گیاهان مورد مطالعه، بومادران، بیلهر و درمنه کوهی به ترتیب به عنوان سمی ترین گیاهان معرفی شدند. بنابراین این گیاهان ممکن است منبعی برای استخراج ترکیبات جدید با خواص بیولوژیکی باشند.
    کلید واژگان: آرتمیا اورمیانا, بیلهر, بومادران, درمنه کوهی, سمیت سلولی}
    Background and Aim
    Nowadays، toxic compounds derived from plants used against microbes and cancer cells. The aim of this study was to evaluate cytotoxicity of Dorema aucheri، Achillea millefollium and Artemisia aucheri using brine shrimp، Artemia urmiana، lethality test.
    Methods
    In this experimental study، the plants were collected from the Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad Province، then identified by a botanist. Clean and air-dried aerial parts of plants were extracted with suitable solvents. Cytotoxicity evaluation was performed using larvae hatched cysts were purchased from Urmia. Live larvae were exposed to different concentrations of extract and the numbers of live and dead larvae were counted after 24 hours. Mean of LC 50 of any extracts from control and exposed live larvae were examined. The data were analyzed using the Finney’s Probit analysis.
    Results
    Hydro ethanol and chloroform extracts of Achillea millefolium، Dorema aucheri and Artemisia aucheri exhibited potent brine shrimp lethality with LC50 67. 8±0. 53μg. ml-1، 76. 50±0. 60μg. ml-1، 92. 70±6. 05μg. ml-1 respectively. The degree of lethality was found to be directly proportional to the concentration of extracts.
    Conclusion
    According to BSLT، LC50 of D. aucheri، A. millefolium and A. aucheri، they were considered as toxic. So these plants could be a source of new compounds with biological activity.
    Keywords: Artemia urmiana, Dorema auchri, Achillea millefolium, Artemisia aucheri, Cytotoxicity}
  • الهام حکیمی زاده، اعظم عسکری، علی شمسی زاده، محمدرضا رحمانی، رضا وزیری نژاد، فاطمه ایوبی، فاطمه امین، حسینعلی رضازاده، بهاره کمالی، محمد الله توکلی
    زمینه و هدف
    اسهال یکی از مشکلات بهداشتی در سراسر جهان و یکی از شایع ترین علل مرگ در کودکان است. در این پژوهش اثر عصاره درمنه کوهی (aucheri Artemisia) بر اسهال ایجاد شده توسط روغن کرچک مطالعه شده است.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی 30 سر موش صحرایی نر به پنج گروه مساوی شامل گروه های دریافت کننده عصاره با دوزهای 50، 100 و 200 (mg/kg)، دیفنوکسیلات (mg/kg 5) و گروه شاهد یا حلال (سرم فیزیولوژی) تقسیم شدند. یک ساعت پس از خوراندن داروها یا حلال در حجم ml/kg 10، روغن کرچک به مقدار 2 میلی لیتر به هر حیوان از طریق یک کاتتر دهانی- معدی داده شد. سپس دفع حیوان جداگانه در قفس به مدت پنج ساعت مشاهده شد و کیفیت، تعداد دفعات و وزن مدفوع تعیین گردید. داده ها با استفاده از آزمون ANOVA و تست تعقیبی Tukey آنالیز شدند و 05/0P< به عنوان اختلاف معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    دیفنوکسیلات و دوزهای mg/kg 100 و mg/kg 200 درمنه، درصد کاهش وزن حیوانات، تعداد دفعات دفع و وزن کل مدفوع را کاهش دادند (05/0P<). همچنین دوز mg/kg 200 درمنه، محتوی آب مدفوع را در مقایسه با گروه شاهد کاهش داد (05/0P<).
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این مطالعه، عصاره گیاه درمنه کوهی اثری شبیه به داروی دیفنوکسیلات بر کاهش علایم اسهال داشته و حجم آب دفع شده را نیز کاهش می دهد که با انجام تحقیقات بیشتر می تواند به عنوان داروی جدید در درمان اسهال مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: اسهال, درمنه کوهی, موش صحرایی}
    Elham Hakimizadeh, Azam Askary, Ali Shamsizadeh, Mohammadreza Rahmani, Reza Vazirinejad, Fatemeh Ayoobi, Fatemeh Amin, Hosinali Rezazadeh, Bahareh Kamali, Mohammad Allahtavakoli
    Background And Aims
    Diarrhea is one of the worldwide health problems and also one of the most common causes of children’s death. In this study the effect of Artemisia aucheri on castor oil-induced diarrhea was investigated.
    Methods
    In this experimental study 30 male rats were randomly divided into 5 groups as flowing: group receiving. Artemisia aucheri in doses of 50, 100 and 200 mg/kg, Diphenoxylate 5 mg/kg; and control group solvent (Physiology cerum). One hour after drugs orally receiving or (normal saline 10 ml/kg), each animal was given castor oil (2 ml/rat) by an oro-gastric catheter. Then the rat's defection was placed in to a separate cage and observed for 5 h to determine fecal quality, frequency, and weight. Data were analyzed useing one-way ANOVA and Tukey tests and P<0.05 was considered as significant difference.
    Results
    Artemisia aucheri in doses of 100 and 200 and Diphenoxylate attenuated showed the weight loss percentage, frequency and weight of stool (P<0.01). Artemisia aucheri 200 also decreased water content of stool (P<0.05), compare with control group.
    Conclusions
    Extract of Artemisia aucheri plant has the same effects as Diphenoxylate has on attenuating castor oil - induced diarrhea symptoms and it also reduce fecal water content. With further research, it might be used as a new drug for curing diarrohea.
    Keywords: Artemisia aucheri, Diarrhea, Rat}
  • معصومه رستمی*، حسین نهروانیان، مهین فرهمند، هاجر ضیایی، مهدی شریف، فاطمه صغری مقصودلو راد
    مقدمه و هدف
    تحقیقات متعددی بر روی خواص‎ ‎ضد‎ ‎میکروبی گیاه درمنه ‏‎ Artemisia aucheri ‎‏ انجام شده است. با‎ ‎توجه‎ ‎به‎ ‎شیوع‎ ‎لیشمانیوز‎ ‎جلدی‎ ‎در‎ ‎مناطق‎ ‎مختلف‎ ‎جهان‎ ‎و‎ ‎ایران‎ ‎و‎ ‎نظر‎ ‎به‎ ‎این که‎ ‎ترکیبات‎ ‎پنج ظرفیتی‎ ‎آنتی موان‎ ‎که‎ ‎برای‎ ‎درمان این‎ ‎بیماری‎ ‎به‎ ‎کار‎ ‎می‎ ‎رود‎ ‎دارای‎ ‎عوارض‎ ‎جانبی‎ ‎متعددی‎ ‎می‎ ‎باشد،‎ ‎استفاده‎ ‎از‎ ‎گیاهان‎ ‎دارو‎یی‎ ‎مورد‎ ‎تاکید‎ ‎قرار‎ ‎گرفته‎ ‎است. این‎ ‎تحقیق‎ ‎به‎ ‎منظور بررسی‎ ‎تاثیر عصاره متانولی گیاه‎ ‎دارویی‎ ‎درمنه کوهی‎بر‎ ‎روی‎ ‎زخم‎ ‎های‎ ‎حاصل‎ ‎از‎ ‎لیشمانیا‎ ‎ماژور‎ ‎در‎ ‎موش‎ ‎آزمایشگاهی‎ ‎نژاد ‏‎ Balb/c‎انجام‎ ‎گرفت‎.‎
    روش تحقیق
    در این بررسی موش ها به 5 دسته (در هر دسته 5 سر) شامل گروه شاهد سالم، گروه شاهد آلوده، گروه دریافت کننده ‏گلوکانتیم، گروه دریافت کننده عصاره گیاهی و گروه دریافت کننده سرم فیزیولوژی تقسیم شدند. به تمامی گروه ها ‏به جز گروه شاهد سالم، به میزان ‏‎2×106‎‏ از پروماستیگوت های انگل گونه لیشمانیا ماژور ‏MRHO/IR/75/ER‏ به ‏صورت زیر جلدی در قسمت قاعده دم تزریق گردید. پس از ایجاد زخم، ابعاد زخم هر هفته در طی دوره درمان اندازه ‏گیری شد. در پایان دوره، تمامی موش ها با در نظر گرفتن ملاحظات اخلاقی از بین رفتند و اندام های داخلی آن ها از ‏جمله کبد، طحال و غدد لنفاوی جدا گردید و گسترش های تهیه شده از آن ها از نظر میزان تاثیر عصاره گیاهی بر ‏میزان انگل مورد بررسی قرار گرفت. ‏
    نتایج و بحث
    عصاره گیاهی مورد نظر می تواند بر روی اندازه زخم، شدت عفونت در ضایعه و هم چنین احشایی شدن انگل ‏تاثیر مطلوب بگذارد. این مطالعه برای اولین بار احشایی شدن انگل لیشمانیا ماژور را در موش ‏‎ Balb/c ‎گزارش می ‏کند. در طی این مطالعه عوارض جانبی در گروه تحت درمان با عصاره گیاهی مشاهده نشد. گسترش های به دست آمده از ‏اندام های طحال، کبد و غدد لنفاوی نشان دهنده کاهش بار انگل در این اندام ها می باشد.‏ ‎عصاره متانولی گیاه درمنه کوهی در مقایسه با گلوکانتیم به عنوان داروی انتخابی درمان لیشمانیا، در مدل لیشمانیوز موشی بسیار موثرتر بود. ‏بنابراین این ترکیب می تواند به عنوان یک جانشین مناسب گلوکانتیم در درمان لیشمانیوز در انسان و حیوان ‏معرفی گردد.
    توصیه کاربردی/ صنعتی
    تاثیر ترکیب گیاهی مورد نظر جهت درمان زخم سالک بیشتر از داروی گلوکانتیم بود. لذا این تحقیق به عنوان یک گام در معرفی خواص این گیاه آن را به عنوان یک ترکیب مناسب جایگزین داروی گلوکانتیم در درمان لیشمانیوز پوستی مطرح می نماید
    کلید واژگان: آرتمیزینین‎, درمنه کوهی, سالک}
    Masoumeh Rostami *, Hossein Nahrevanian, Mahin Farahmand, Hajar Ziaee, Mahdi Sharif, Fateme Soghra Maghsudloorad
    Background & Aim
    Cutaneous infection caused by protozoa the genus Leishmania are a major worldwide health problem, with high endemicity in developing countries including Middle East, Africa and Latin America. In the absence of a vaccine, there is an urgent need for effective drugs to replace and supplement those in current use.
    Experimental
    In this study, the in vivo efficacy of Artemisia auchery extract on Leishmania major cutaneouse infection in murine model in susceptible Balb/c mice. To carry out this investigation, mice were assigned to five groups (each with 5 mice) as healthy negative control, non-treated control, glucantim-treated, treated-groups with herbal extract and normal salin group. Experimental Leishmaniasis was initiated by the subcutaneous (s.c.) application of the 2×106 promastigotes of L. major (MRHO/IR/75/ER) into the basal tail of all groups except the healthy negative control group. The development of lesions was determined weekly by measuring the diameters. At the end of treatment course, all mice were killed humanely by terminal anaestheisa and target tissues including lymph node, spleen and liver from each mouse were removed and weighted and their impression smears were also prepared.
    Results & Discussion
    The results indicated that herbal extract was able to affect on lesion size, its performance and to prevent visceralization of the parasite. This is the first report indicating visceralization caused by the cutaneous form of L. major in the Balb/c mice. During this experiment, no side effects were observed due to the application of herbal extract in the treated-mice. The impression smears showed a reduction of parasite burdens in spleen, liver and lymph node.
    Industrial and Practical Recommendations
    In comparison with glucantim; the present herbal combination was more effective on this murine Leishmaniasis. Therefore, it could be suggested as a substitute for glucantime in treatment of Leishmaniasis for human and animal purposes.
    Keywords: Leishmania major, Artemisia auchery, Boiss.Balb-c mice, Herbal extract, Glucantime}
  • محمد بهرامی کرکوندی، سید جمال مشتاقیان، سید حسین مدنی، پروین محزونی، شهریار ادیبی، سمیه کاظمی
    زمینه و هدف
    فیبروز ریوی عارضه جانبی مصرف بلئومایسین است که به عنوان یک ماده شیمی درمانی استفاده می شود. شواهد موجود نشان می دهد که شاید گونه های فعال اکسیژن (ROS=Reactive oxygen species)، نقشی کلیدی در توسعه فیبروز ریوی بازی کنند. این مطالعه جهت بررسی اثرات عصاره هیدروالکلی درمنه کوهی با خواص آنتی اکسیدانی بر فیبروز ریوی القاء شده توسط بلئومایسین در موش های صحرایی طرح شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی 35 سر موش صحرایی اسپراگ- دالی به طور نیمه تصادفی به 5 گروه هفت تایی تقسیم شدند. در چهار گروه از حیوانات جهت ایجاد فیبروز ریوی بلئومایسین سولفات (mg/kgBW5) به صورت تزریق درون نایی استفاده شد دو گروه از حیوانات روزانه با مقادیر 100 و 200 میلی گرم عصاره درمنه کوهی و یک گروه با vitamin E (mg/kgBW10) به صورت تزریق درون صفاقی به مدت دو هفته تیمار شدند. پایان دوره آزمایشی، مقادیر مالون دی آلدهید و ظرفیت آنتی اکسیدانی کل در سرم خون سنجیده شد. از بافت ریه تمام حیوانات جهت تحقیقات بعدی نمونه بافت شناسی تهیه شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری آنالیز واریانس یک راهه و LSD تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    تیمار بوسیله عصاره درمنه کوهی و ویتامین E باعث کاهش سطح سرمی مالون دی آلدهید به صورت معنی دار نشد ولی در سطح سرمی ظرفیت آنتی اکسیدانی کل افزایش معنی داری داشت (05/0P<).
    نتیجه گیری
    طبق یافته های این مطالعه به نظر می رسد ترکیبات آنتی اکسیدان عصاره هیدروالکلی درمنه کوهی ممکن است اثرات درمانی بر فیبروز ریوی داشته باشد.
    کلید واژگان: بلئومایسین, فیبروز ریوی, درمنه کوهی}
    M. Bahrami-Karkevandi, Sj Moshtaghian, Sh Madani, P. Mahzoni, Sh Adibi, S. Kazemi
    Background And Aim
    Pulmonary fibrosis is one of common side effect of bleomycin, which is administered as a chemotherapeutic agent. Current evidence suggests that reactive oxygen species (ROS) may play a key role in the development of pulmonary fibrosis. This study was designed to investigate the effects of hydroalcoholic extract of Artemisia aucheri with some antioxidant effects on bleomycin induced pulmonary fibrosis in rats.
    Methods
    In this experimental study, thirty five Sprague Dawley rats were semi randomly divide into five groups of seven. In four groups of animals bleomycin sulfate (5 mg/Kg) was used for intra-trachea instillation. Two groups of animals received 100 and 200 mg/kg (i.p) Artemisia aucheri extracts (AAE) and one group received vitamin E (10mg/kg, i.p.) for two weeks. Same amount of saline was administered to the control group. At the end of experimental period, malondialdehyde (MAD) and total antioxidant capacity (T-AOC) serum levels were determined. Lung tissue samples from the all animals were collected for histological investigation.
    Results
    Treatment by AAE and Vitamin E caused decrease in the serum levels of malondialdehyde (MAD) which were not significant, whereas a significant increase was observed in the serum level of total antioxidant capacity.
    Discussion
    The findings of this study suggest that antioxidant compounds of AAE may have therapeutic effect for pulmonary fibrosis.
  • محمد براتی، ایرج شریفی، فریبا شریفی فر
    سابقه و هدف
    لیشمانیوزها مجموعهای از بیماری های انگلی را شامل میشوند که به صورت طیف وسیعی از علایم بالینی شامل لیشمانیوز پوستی، پوستی- مخاطی و احشایی، ظاهر میشود. عصاره های گیاهی و ترکیبات مشتق شده از گیاهان منبع غنی عوامل دارویی جدید را فراهم میکنند و در کشورهای آندمیک از گیاهان بومی جهت درمان بسیاری از عوامل عفونی استفاده میشود. اخیرا پیشرفتهای زیادی در زمینه استفاده از داروهای گیاهی جهت درمان لیشمانیوز حاصل شده است. هدف از این تحقیق، تعیین اثر ضد لیشمانیایی سه فراورده گیاهی در مقایسه با داروی کنترل (تارتارامتیک) بر روی سویه استاندارد لیشمانیا ماژور در شرایط آزمایشگاهی میباشد.
    مواد و روش ها
    لیشمانیا ماژور (Leishmania major) سویه استاندارد به محیط کشت RPMI-1640 حاوی10% سرم جنین گاوی (FCS) و آنتی بیوتیک منتقل و در دمای 2°C±25 کشت داده شد. سپس در مرحله ثابت رشد تاثیر غلظتهای مختلف عصاره های گیاهی در مقایسه با ترکیب سه ظرفیتی آنتی موان (تارتارامتیک) بر روی پروماستیگوتهای لیشمانیا ماژور با استفاده از روش رنگ سنجی MTT،، مورد بررسی قرار گرفت. سپس میزان جذب نوری (Optical density) رنگ حاصله از احیا نمک تترازولیوم (MTT) به محصول رنگی فورمازان توسط انگل، بوسیله دستگاه الیزا ریدر (ELISA reader) سنجیده شد و مقدار IC50 که 50% غلظت مهار کننده است، محاسبه گردید. برای این منظور آزمایشات به صورت دوپلیکیت انجام شد. این مطالعه برگرفته از پایاننامه دانشجویی میباشد.
    یافته ها
    نتایج حاصل از جذب نوری و IC50 نشان داد که عصاره قوزه پنبه در مقایسه با داروی کنترل وعصاره های دیگر دارای تاثیر بیشتری میباشد، به طوری که میزان IC50 داروی تارتارامتیک (کنترل) برابر با μg/ml4/7 میباشد. همچنین میزان IC50 عصاره های درمنه کوهی، آنقوزه و قوزه پنبه به ترتیبg/ml μ 5/7، 9/5 و6/3، محاسبه شد. اگرچه عصاره قوزه پنبه نسبت به دو عصاره دیگر تاثیر بیشتری نشان داد، اما همه این عصاره ها بر فرم پروماستیگوت لیشمانیا ماژور تاثیر قابل ملاحظهای، نشان دادند.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به اینکه عصاره های گیاهی درمنه کوهی، آنقوزه و قوزه پنبه بر روی پروماستیگوتهای لیشمانیا ماژور اثرات ضد لیشمانیایی مطلوبی نشان دادهاند، ضرورت انجام آزمایشات بیشتری جهت ارزیابی این عصاره ها بر روی انگل لیشمانیا در مدل حیوانی و انسانهای داوطلب، احساس میشود.
    کلید واژگان: لیشمانیا ماژور, درمنه کوهی, آنقوزه, قوزه پنبه, عصاره های گیاهی, روش MTT}
    M. Barati I. Sharifi F. Sharififar
    Background
    Leishmaniasis is a complex disease with a broad spectrum of clinical features, usually divided into cutaneous leishmaniasis (CL), muco-cutaneous leishmaniasis (MCL), and visceral leishmaniasis (VL). Plant extracts or plant-derived compounds are likely to provide a valuable source of new medicinal agents. In endemic countries, a number of traditional plants are commonly used to treat infectious conditions. Advances in the research of natural products for the treatment of leishmaniasis have been recently reviewed. To evaluate, anti-Leishmanial activity of three plant extracts on Leishmania major promastigotes as compared to a trivalent antimonial compound (tartar emetic), in vitro.
    Materials And Methods
    promastigote stages of L.major (MRHO/IR/75/ER) were transferred to RPMI-1640 medium, supplemented with 10% fetal calf serum (FCS) and antibiotics then grown at 25±2°C. The biological activity of plant extracts in comparison to potassium antimonyl tartrate [Sb(III)] on L.major promastigotes were assessed by using a MTT assay. The optical density (OD) due to cleavage of the tetrazolium salt MTT [3-(4, 5-dimethylthiazol-2-yl)-2,5-diphenyl tetrazolium bromide] into a colored product formazan by the parasite was measured by ELISA reader. The IC50 values (50% inhibitory concentrations) were determined, accordingly. All experiments were repeated in duplicate.
    Results
    plant extracts and tartar emetic inhibited the growth of promastigote forms of L.major in vitro after 72 hour of incubation and drug control had a 50% inhibitory concentration (IC50) of 4.7 µg/ml, and IC50 values of plant extracts Artemisia aucheri, Ferula asa-foetida and Gossypium hirsutum were 7.5, 5.9 and 3.6 µg/ml, respectively. Although Gossypium hirsutum was more effective than others, but all extracts had profound effect on promastigotes of L.major.
    Conclusion
    Plant extracts including Artemisia aucheri, Ferula asa-foetida and Gossypium hirsutum have anti-leishmanial effects in vitro. Further works are required to evaluate the exact effect of these extracts on Leishmania species in animal models.
  • وحید توکلیان، محدثه کمالی، مریم محمودی، سعید ستایی مختاری
    سابقه و هدف
    درمنه کوهی، گیاهی است که خواص ضد التهابی و ضد میکروبی زیادی برای آن گزارش شده است. در این مطالعه تاثیر عصاره آبی الکلی این گیاه بر روند ترمیم زخم مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    سی سر موش نر صحرایی پس از ایجاد زخم به صورت اتفاقی به سه گروه مساوی شامل: دریافت کننده عصاره 10، عصاره 100 میلی گرم در میلی لیتر درمنه کوهی و گروه کنترل که سرم فیزیولوژی به صورت موضعی دریافت می کردند تقسیم شدند. از روز اول پس از ایجاد زخم، روزانه یک میلی لیتر از هرمحلول بر روی زخم هر گروه مالیده شد. سطح زخم در روزهای 1، 5، 9، 13، 17 و 21 پس از ایجاد زخم اندازه گیری و با آزمون آماری Repeated measures تجزیه و تحلیل شد و 05/0>p اختلاف معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    سطح زخم بین گروه کنترل و هر دو دوز عصاره گیاه درمنه در روزهای پنجم (001/0p<)، نهم (001/0p<)، سیزدهم (01/0p<) و هفدهم (05/0p<) تفاوت معنی داری نشان داد. درصد بهبودی زخم بین گروه کنترل و هر دو دوز عصاره گیاه درمنه در روزهای پنجم، نهم (001/0p<)، سیزدهم و هفدهم (05/0p<) تفاوت معنی داری نشان داد. همچنین، مدت زمان لازم برای بهبودی کامل زخم بین گروه کنترل و هردو دوز پایین و بالای درمنه تفاوت معنی داری (001/0p<) نشان داد.
    استنتاج
    عصاره آبی- الکلی گیاه درمنه کوهی روند ترمیم زخم پوستی را تسریع کرده و مدت زمان لازم برای بهبودی کامل زخم را کاهش می دهد
    کلید واژگان: درمنه کوهی, زخم پوستی, موش صحرایی}
    Vahid Tavakolian, Mohadeseh Kamali, Maryam Mahmoudi Saeed Settaee Mokhtari
    Background and
    Purpose
    Ârtemisia aucheri (Âra) is a plant with evident anti-inflammatory and anti-microbial properties. Ïn the present study، we investigate the effect of hydro-alcoholic extract of Âra on skin wound healing among male rats.
    Materials And Methods
    30 male Wistar rats were randomly divided into 3 equal groups: control group receiving saline as wound treatment and two study groups receiving 10 and 100 mg/ml of Âra extract. Saline and Âra were locally applied starting one day after wound introduction on a daily basis. Wound areas were measured on days 1،5،9،13،17 and 21. Data are presented in mean ± SËM and analized using repeated measure ÂNÔVÂ test. The P<0. 05 was considered as a significant difference.
    Results
    The area of wound was significantly different at days fifth، ninth (P<0. 001)، thirteenth (P<0. 01) and seventeenth (P<0. 05) between control and both Âra extract receiving groups. The amount of wound healing in percent was also significantly different between control and both Âra extract receiving groups at days fifth، ninth (P<0. 001)، thirteenth and seventeenth (P<0. 05). The duration of complete wound healing was also significantly different (P<0. 001) between control and treated groups. Çonclusion: Hydro-alcoholic extract of Ârtemisia aucheri accelerates skin wound healing process and decreases the duration of complete wound healing.
  • نرگس جعفری دینانی، صدیقه عسگری، حسین مدنی، غلامعلی نادری، پروین محزونی
    مقدمه
    آترواسکلروز که اساسا در سرخرگ های بزرگ و متوسط اتفاق می افتد، یکی از عوامل اصلی در ایجاد بیماری های قلبی - عروقی است. امروزه رگرسیون تغییرات بافتی آترواسکلروتیک به سمت سطح نرمال از اهداف کلینیکی مهم می باشد.
    هدف
    با توجه به افزایش روزافزون گرایش به سمت استفاده از گیاهان دارویی در درمان بیماری ها، در این مطالعه اثر درمنه کوهی بر رگرسیون آترواسکلروز ایجاد شده در خرگوش های آترواسکلروزه بررسی شد.
    روش بررسی
    به این منظور 20 خرگوش نر به صورت تصادفی در 4 گروه آزمایشی قرار گرفتند و به مدت 3 ماه طبق روش زیر تحت تیمار قرار گرفتند. 1) رژیم معمولی برای 3 ماه، 2، 3 و 4) غذای پرکلسترول برای 2 ماه. گروه دوم بعد از اتمام این دوره کشته شدند و گروه سوم و چهارم برای یک دوره اضافه یک ماهه به ترتیب تحت رژیم معمولی و رژیم معمولی + درمنه کوهی (mg /kg 100) قرار گرفتند. غلظت فاکتورهای بیوشیمیایی (کلسترول تام و LDL- کلسترول، HDL- کلسترول و تری گلیسرید) در ابتدا، پایان ماه دوم و سوم مطالعه اندازه گیری شدند. در پایان دوره خرگوش ها کشته و آئورت آن ها برای تعیین شدت ضایعات برداشته شد.
    نتایج
    رژیم معمولی در دوره رگرسیون پروفیل لیپیدی سرم را بهبود می بخشد ولی نه تنها سبب کاهش ضایعات آترواسکلروتیکی نمی شود بلکه سبب افزایش میزان ضایعات در این گروه می شود در مقابل عصاره درمنه کوهی سبب کاهش شدت ضایعات آترواسکلروتیکی در دیواره آئورت می شود.
    نتیجه گیری
    این نتایج نشان می دهند که کنترل رژیم غذایی بدون استفاده از روش های معالجه ای دیگر نمی تواند مانع پیشرفت آترواسکلروز شود. استفاده از درمنه کوهی همراه با کنترل رژیم غذایی نه تنها مانع پیشرفت ضایعات آترواسکلروتیکی بلکه سبب رگرسیون پلاک های آترواسکلروتیک نیز می شود.
    کلید واژگان: آترواسکلروز, رگرسیون, درمنه کوهی, پلاک های آترواسکلروتیک}
  • نرگس جعفری دینانی، صدیقه عسگری*، حسین مدنی، پروین محزونی، غلام علی نادری
    مقدمه
    آترواسکلروز که به وسیله رسوب تدریجی چربی و لیپیدها در شریان های ماهیچه ای ایجاد می شود دلیل اصلی مرگ و میر در جهان است. رژیم غذایی یکی از مهم ترین عوامل محیطی مربوط به این بیماری است. رژیم های غنی از کلسترول، آترواسکلروز را پیش می برند و رژیم های غنی از ترکیبات گیاهی، مانع ایجاد و پیشرفت این بیماری می شوند. وجود ترکیباتی با خاصیت هیپولیپیدمیک و آنتی اکسیدان در بسیاری از گونه های جنس درمنه به اثبات رسیده است.
    هدف
    هدف این پژوهش تعیین اثرات درمنه کوهی بر لیپیدهای خون و ایجاد آترواسکلروز در خرگوش های تغذیه شده با رژیم پرکلسترول است.
    روش بررسی
    پانزده خرگوش نر به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. گروه تحت رژیم معمولی، گروه تحت رژیم پرکلسترول (1 درصد کلسترول) و گروهی که رژیم پرکلسترول همراه با مصرف یک روز در میان عصاره درمنه کوهی با دوز 100mg/kg وزن بدن داشتند. غلظت کلسترول تام (TC)، تری گلیسری (TG)، - LDL کلسترول (LDL) و - HDL کلسترول (HDL) سرم در زمان شروع آزمایش، پایان ماه اول و پایان ماه دوم در خرگوش ها تعیین شد. آئورت برای تعیین شدت ضایعات آترواسکلروتیک در پایان دوره آزمایش برداشته شد.
    نتایج
    درمنه کوهی به طور معنی داری سطح TC، TG و LDL را کاهش و سطح HDLرا افزایش داد و سبب کاهش ضایعات آترواسکلروتیک در آئورت شد.
    نتیجه گیری
    می توان گفت که عصاره درمنه کوهی بر جلوگیری از پیشرفت بیماری آترواسکلروز موثر است و این عمل را احتمالا از طریق تاثیر بر لیپوپروتئین های پلاسما، خواص آنتی اکسیدانی و ضدالتهابی انجام می دهد.
    کلید واژگان: درمنه کوهی, آترواسکلروز, هیپرکلسترولمیک, کلسترول}
    Jafari Dinani N., Asgary S.*, Madani H., Mahzoni P., Naderi Gh
    Background
    Atherosclerosis that is caused a gradual deposition of lipids in muscular arteries remain a major cause of mortality worldwide. Dietary is one of the most important environmental factors associated with the incidence of these diseases. Diets high in cholesterol have been shown to promote atherosclerosis. Inversly diets high in vegetables have been shown to reduce development this disease.
    Objective
    In many species of Artemisia evaluated antioxidative properties. The objective of this study was evaluating the effect of Artemisia aucheri extract on blood lipids and development of atherosclerosis in rabbits fed by a high cholesterol diet.
    Methods
    Fifteen male rabbits were randomly divided in three experimental groups (normal diet group, hypercholesterolemic diet (HCD) group and the group that fed by HCD + supplemented with 100 mg/kg body weight Artemisia aucheri extract every other day). Total cholesterol (TC), LDL cholesterol, triglycerides (TG) and HDL cholesterol were measured before and after 1 and 2 months of experimental period. At the end of the experimental period the aorta was removed for assessment of atherosclerotic plaques.
    Results
    Artemisia aucheri significantly reduced the levels of TC, LDL, TG and significantly increased the level of HDL. Degree of atherosclerotic plaque significantly reduced in this group.
    Conclusion
    Results of this study indicate that Artemisia aucheri extract inhibits the development of atherosclerosis. This may be related to the effect of Artemisia aucheri on plasma lipoproteins in addition to its antioxidant and anti-inflammatory properties.
    Keywords: Artemisia aucheri Boiss., Atherosclerosis, Hypercholesterolemic, Cholesterol}
  • هاجر ضیایی هزار جریبی، محمد آزادبخت، فاطمه عبداللهی، بیژن شعبانخانی
    زمینه و هدف
    با توجه به شیوع بالای واژینیت تریکومونایی و عوارض شناخته شده مترونیدازول، گیاه درمانی به منظور کاهش عوارض دارویی در دهه های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. این تحقیق با هدف تعیین تاثیر عصاره متانولی گیاهان درمنه کوهی (Artemisia aucheri Boiss)، آویشن شیرازی (Zataria multifolora Boiss) و مورد (Myrtus communis L.) بر عفونت تریکومونایی واژن در محیط In-vitro انجام شده است.
    روش بررسی
    این مطالعه روی ترشحات تریکومونایی به دست آمده از 100 بیمار با علامت واژنیت با استفاده از عصاره متانولی گیاهان درمنه کوهی، آویشن شیرازی و مورد انجام شد. پس از نمونه گیری از ترشحات واژن بیماران و تائید انگل به روش مستقیم، انگل در لوله های پنج تایی حاوی محیط کشت در سه (Dorse)، مترونیدازول، دی متیل سولفوکساید (DMSO)، عصاره های 0.1 و 0.01 گیاهان درمنه کوهی، آویشن شیرازی و مورد در DMSO قرار داده شد و تاثیر آنها در زمان های متفاوت)از بدو کشت تا 72 ساعت(بر توقف رشد و از بین رفتن انگل بررسی شد.
    یافته ها
    انگل تریکوموناس تا 72 ساعت در محیط کشت درسه زنده مانده و در مجاورت داروی مترونیدازول یک ساعت بعد و در محیط DMSO بعد از 6 ساعت از بین رفت. زمان تاثیر عصاره درمنه کوهی در غلظت 0.1 درصد یک ساعت و غلظت 0.01 درصد 4 ساعت بعد از کشت بود. زمان تاثیر عصاره آویشن شیرازی در غلظت های 0.1 و 0.01 درصد در بدو کشت بود. زمان تاثیر عصاره مورد در غلظت 0.1 درصد در بدو کشت و در غلظت 0.01 درصد یک ساعت بعد از کشت تعیین شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به تاثیر قابل قبول عصاره گیاهان فوق بر تریکوموناس واژینالیس پیشنهاد می شود تاثیر مواد موثر گیاهان فوق به صورت جداگانه یا ترکیبی از سه گیاه به صورت In vivo بر روی انگل مورد بررسی قرار گیرد.
    کلید واژگان: درمنه کوهی, آویشن شیرازی, مورد, تریکوموناس}
    H.Ziaiye, M.Azadbakht, F.Abdollahi, B.Shabankhani
    Background and Objective
    Considering the high prevalence of Tricomonas vaginalis (TV) in women and the known side effects of metronidazol, herbal drug therapy in order to reduce drug side effects has been considered increasingly in recent decades. This study was done to determine the effect of Artemisia aucheri Boiss, Zataria multiflora Boiss and Myrtus communis L. on Trichomonas vaginalis.
    Materials and Methods
    This study was done on samples extracted from 100 patients with vaginitis due to Trichomona. The parasite was isolated from vagina and determined directly. Identification was done through direct smear preparation. Parasite was added to the 5 test tubes containing Dorse medium, metronidazole. dimethyl sulfoxaide (DMSO), Artemisia, Zataria and Myrtus extraction with concentration of 0.1, 0.01 ml in order to determine the effect of these concentrations within 72 hour.
    Results
    Trichomonas could be alived in Dorse medium for 72 hours, in presence of metronidazole for one hour and in Dorse medium for 6 hours. Also, methonolic extracts of Artemisia are effective at concentration of 0.1 after one hour and 0,01 after 4 hours of the inoculation. Methanolic extracts of Zataria at concentrations of 0.1 and 0.01 and the Myrtus extract at concentration of 0.1 are effective at beginning of inoculation but the Myrtus extract at concentration of 0.01 is effective after one hour.
    Conclusion
    Considering the acceptable effect of metanolic extracts of these plants on trichomonas in in-vitro conditions, it is recommended that, the therapeutic effects of the substances from these plants to be studied in in vivo conditions and in case of having positive effect to be used as a drug.
    Keywords: Artemisia aucheri Boiss, Zataria multiflora Boiss, Myrtus communis L., Tricominas vaginalis, Medicinal plants}
  • محمد آزادبخت*، هاجر ضیایی، فاطمه عبداللهی، بیژن شعبانخانی
    25 درصد کل داروهای موجود در آمریکا مشتق از گیاهان دارویی است. با توجه به عوارض و هزینه کمتر و سازگاری بیشتر بیماران با این داروها و به لحاظ عوارض شناخته شده داروهای سنتتیک و افزایش شیوع بیماری های STDs در دهه های اخیر این تحقیق با هدف تعیین تاثیر اسانس گیاه درمنه کوهی (Artemisia aucheri Boiss.)، آویشن شیرازی (Zataria multiflora Boiss.) و مورد (Myrtus communis L.) بر روی تریکوموناس واژینالیس به صورت In vitro انجام گرفته است. این تحقیق یک مطالعه تجربی به روش دو سویه کور در دو گروه کنترل و شاهد انجام گرفته است. عصاره گیری به روش پرکولاسیون و تهیه اسانس به روش تقطیر (Hydrodistilation) انجام شد و پس از تهیه ترشحات واژن و تایید انگل به روش مستقیم، انگل در لوله های پنج تایی حاوی محیط کشت درسه (Dorse) (تهیه شده از تخم مرغ)، مترونیدازول، دی متیل سولفوکساید (DMSO)، اسانس های 1/0، 01/0، 001/0، 0004/0، 0002/0 و 0001/0 گیاهان درمنه کوهی، آویشن شیرازی، مورد در DMSO قرار داده شد تا تاثیر آنها در زمان های مختلف (بدو کشت تا 72 ساعت) بر توقف رشد و از بین رفتن انگل بررسی شود. نتایج نشان داد که انگل تریکوموناس تا 72 ساعت در محیط کشت در سه زنده مانده و در مجاورت داروی مترونیدازول یک ساعت بعد و در محیط DMSO بعد از 6 ساعت از بین رفت. همچنین نتایج نشان داد زمان تاثیر اسانس درمنه کوهی در غلظت های ا/0، 01/0 و 001/0 بدو کشت و در غلظت های 004/0 و 0001/0 به ترتیب یک ساعت و دو ساعت بعد از کشت می باشد. زمان تاثیر اسانس آویشن شیرازی در غلظت های 1/0، 01/0، 001/0 و 0004/0 در بدو کشت و در غلظت های 0002/0 و 0001/0 تا یک ساعت بعد از کشت می باشد. همچنین نتایج نشان داد زمان تاثیر اسانس مورد در غلظت های 1/0، 01/0، 001/0 و 0004/0، بدو کشت و در غلظت های 0002/0 و 0001/0 به ترتیب دو ساعت و چهار ساعت بعد از کشت می باشد. با توجه به تاثیر قابل قبول اسانس گیاهان فوق بر تریکوموناس واژینالیس پیشنهاد می شود تاثیر مواد موثر گیاهان فوق به صورت جداگانه یا ترکیبی از سه گیاه به صورت In-vivo بر روی انگل مورد بررسی قرار گیرد.
    کلید واژگان: درمنه کوهی, مورد, آویشن شیرازی, تریکوموناس, اسانس}
    Azadbakht M.*, Ziai H., Abdollahi F., Shabankhani B
    Considering the high prevalence of Tricomonas vaginalis (TV) in women and the known side effects of metronidazol and giving importance to herbal drug therapy in order to reduce side effects in the recent decades, this study with the effect of essential oils of Artemisia, Zataria and Myrtus in TV infection was done invitro condition.This study has been carried out as double blind in test and control groups. The essential oils prepared by hydrodistilation. The parasite was isolated from vagina and determined directly. Samples were collected from vaginal discharge identification was done through direct smear preasite was added to the 5 test tubes containing dorsse medium, metronidazole Dimethyl sulfoxaide (DMSO) and the essenrial oils with concentrations of (0.1, 0.01, 0.001-0.004, 0.0002, 0.0001) in order to determine the effect of these concentration within 72 hour.Finding if this study showed that, Trichomonas could be alived in Dorsse medium for 72 hours. In presence of metrinidazole for one hour and in Dorsse medium for 6 hours. The results revealed that, essential oil of Artemisia at concentrations of 0.1, 0.01, 0.001 are effective at the beginning of the inoculation and at concentrations of 0.0004 and 0.0001 after 1 and 2 hours respectively. Essential oil of Zataria at concentration of 0.1, 0.01, 0.001 and 0.0004 are effective at the beginning of the inoculation and at concentrations of 0.0002 and 0.0001 after 1 hour. Essential of Myrtus at concentration of 0.1, 0.01, 0.001 and 0.0004 are effective at the beginning of the inoculation and at concentrations of 0.0002 and 0.0001 after 2 and 4 hours respectively.Considcring the significant effect of essential oils of Artemisia, Zataria and Myrtus on trichomona in in- vitro condition it is recommended that, the therapeutic effects the substance from this plant be studied in in vitro condition and in case of having positive effect to be used as a drug.
    Keywords: Artemisia, Zataria, Myrtus, Tricomonas vaginalis, Medicinal plant, Essential oil}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال