جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "دیجیتال" در نشریات گروه "پزشکی"
-
زمینه
این تحقیق با هدف بررسی طراحی الگوی توانمندسازی منابع انسانی با رویکرد دیجیتال در سازمان نظام پزشکی انجام شد.
روش کارپژوهش حاضر از نوع کاربردی و جز روش های ترکیبی بوده که از روش های کیفی و کمی بهره می جوید. در پژوهش کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شد. جامعه آماری این بخش شامل مدیران عالی نظام پزشکی که سابقه مدیریتی بیش از دوسال در سازمان نظام پزشکی راداشتند و اساتید دانشگاه که تحصیلات ایشان دکترای تخصصی مدیریت و دارای رتبه علمی استادیاری بودند. بعد از جمع آوری داده ها درروش تحلیل مضمون داده ها کدگذاری گردید و شاخص ها و مولفه های به دست آمده برای طراحی پرسشنامه کمی براساس طیف لیکرت 5 گزینه ای مورد استفاده قرار گرفت. در روش کمی از روش توصیفی پیمایشی استفاده شد و در نهایت با استفاده از معادلات ساختاری مدل نهایی ارایه گردید. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS و Smart PLS استفاده شد. بخش کمی روایی و پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ و CVR و CVI بررسی و در ادامه جهت تحلیل های آماری از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف و برای بررسی و آزمون الگوی اندازه گیری، پایایی تشخیصی و روایی همگرا و روایی استفاده گردید.
یافته هانتایج حاصل از پژوهش نشان داد که عوامل موثر بر توانمندسازی منابع انسانی با رویکرد دیجیتال در سازمان نظام پزشکی شامل: برنامه ریزی استراتژیک، توسعه ارتباط سازمانی، توسعه عوامل فرهنگی و اجتماعی آموزش و توانمندسازی منابع انسانی با رویکرد دیجیتال، توسعه عوامل مدیریتی، توسعه ویژگیهای فردی، توسعه منابع مالی و اقتصادی، توسعه عوامل سازمانی، شناسایی چالشهای پیشروی توانمندسازی نیروی انسانی در نظام پزشکی می باشد.
نتیجه گیرییافته های به دست آمده، بیانگر این موضوع می باشد که جهت توسعه و توانمند سازی منابع انسانی با رویکرد دیجیتال باید، چالش های پیش روی و توانمندسازی نیروی انسانی در نظام پزشکی مورد شناسایی و رفع گردد.
کلید واژگان: توانمند سازی, منابع انسانی, نظام پزشکی, دیجیتالBackgroundThis research was conducted with the aim of investigating the design of the human resource empowerment model with a digital approach in the organization of the medical system.
MethodsIt is an applied research and part of mixed methods, which uses qualitative and quantitative methods. In the qualitative research method, thematic analysis method is used. The statistical community of this department includes top managers of the medical system who had more than two years of management experience in the medical system organization and the professors of the university, whose education was a specialized doctorate in management and had the scientific rank of assistant professor, formed a sufficient number of 20 people. After collecting the data, the data was coded in thematic analysis method, and the obtained indicators and components were used to design a quantitative questionnaire based on the 5-option Likert scale, and descriptive survey method was used in the quantitative method. Finally, the final model was presented using structural equations. In the qualitative part, face and content validity was examined, and the reliability of the qualitative part was examined using the Kappa coefficient index. In the quantitative part, the validity and reliability of the questionnaire was checked with Cronbach's alpha coefficient, CVR and CVI, and then, for statistical analysis, the Kolmogorov-Smirnov test was used to check and test the measurement model, diagnostic reliability, convergent validity and divergent validity.
FindingsThe results of the research showed that the factors affecting the empowerment of human resources with a digital approach in the organization of the medical system include: strategic planning, development of organizational communication, development of cultural and social factors, training and empowerment of human resources with a digital approach, development of management factors, development of individual characteristics, development of financial and economic resources, development of organizational factors and identification of the challenges of advancing the empowerment of human resources in the medical system.
ConclusionFinally, the obtained results indicate that in order to develop and empower human resources with a digital approach, the challenges ahead must be identified and resolved.
Keywords: Empowerment, Human resources, Medical system, Digital -
متاورس، قلمرو دیجیتالی است که به انسان ها اجازه تعامل با افراد دیگر یا شخصیت های دیجیتالی را می دهد، تکنولوژی متاورس در علوم پزشکی و داروسازی از پتانسیل قابل توجهی برخوردار است. طی سالیان متمادی ارایه خدمات پزشکی به بیمار مانند تشخیص بیماری، تجویز دارو و یا عمل جراحی از طریق ارتباط مستقیم پزشک با بیمار میسر بوده است. آموزش پزشکی در حالت عادی می تواند در زمینه هایی که به مهارت های دستی پیشرفته نیاز دارند موثرتر باشد، می تواند به راهنمایی استفاده از تجهیزات جراحی کمک بهتری نماید. استفاده از متاورس در آموزش عمل جراحی به کارآموز اجازه می دهد تا مراحل را روی یک بیمار مجازی انجام دهد یا اطلاعات بیمار را با واقعیت تطبیق دهد. کشف اینترنت و فضای Digital، ارایه خدمات پزشکی و ارتباط بیمار با پزشک از طریق وسایل الکترونیکی را میسر ساخت. امروزه متاورس مسیر استفاده از این خدمات را آسان تر کرده است. انجام جراحی با کمک ربات ها دارای پتانسیل بالایی در جهت حرکت بسوی واقعیت های مجازی است. یکی از بهترین ایده ها برای بهره مندی از متاورس، درمان دیجیتال است. فناوری متاورس اگر با نوآوری واقعی برای برآورده کردن تصورات و انتظارات مردم همراه باشد، در آینده نزدیک عملکرد مراقبت های بهداشتی را متحول خواهد کرد. متاورس با استفاده از فناوری های واقعیت مجازی و نوین خود، در حوزه سلامت دیجیتال، امکانات و خدماتی را ارایه می دهد که قبلا غیر قابل تصور بود، متاورس می تواند مکانی شبیه سازی شده به وجود آورد که در آن جراحان درست در حین انجام عمل جراحی، همدیگر را ملاقات کنند. بدون شک پیشرفت پزشکی در آینده و وجود فناوری متاورس به کمک یکدیگر تحولی عظیم به دنبال خواهد داشت.
کلید واژگان: متاورس, پزشکی, مراقبت های بهداشتی, واقعیت مجازی, دیجیتال, تکنولوژیMetaverse is a digital reality that allows humans to interact with other people or digital characters, Metaverse technology. It has significant potential in medical sciences and pharmaceuticals. For many years, it has been providing medical services to patients such as patient diagnosis, medicine or surgery through direct communication between the doctor and the patient. Medical training can normally be better aided by the use of surgical equipment in areas that require advanced manual skills. Using Metaverse in surgical training allows the trainee to perform procedures on an authorized patient or match patient information to reality. The discovery of the Internet and the digital space made it possible to provide medical services and connect the patient with the doctor through electronic devices. It has made it easier to navigate through these services. Performing surgery with the help of robots has a high potential to move towards permitted realities. One of the best ideas to benefit from Metaverse is digital therapy. If the metaverse technology is accompanied by real innovation to evaluate people's perceptions and expectations, it will revolutionize health care in the near future. Using its innovative and licensed exclusives, Metaverse offers previously unimaginable facilities and services in the field of digital health, Metaverse can be a simulator where surgeons are one in the same as they are performing surgery, Meet the other. Undoubtedly, medical progress in the future and the existence of metaverse technology will be followed by significant changes.
Keywords: Metaverse, Medical, Health Care, Virtual Reality, Digital, Technology -
زمینه و هدف
با عنایت به اهمیت و جایگاه بخش سلامت در جامعه و با توجه به این که این روزها در دوران انقلاب صنعتی چهارم، از یک سو با اشاعه ی فناوری های نوین (هوشمند) درحوزه های مختلف روبرو بوده و از سویی دیگر با ادغام مراقبت های بهداشتی-درمانی و فناوری به عنوان یک تحول بزرگ دراین مسیر مواجه هستیم، استفاده از فناوری های هوشمند می تواند بسیاری از محدودیت های حوزه سلامت را برطرف سازد. هدف از انجام پژوهش حاضر، ارایه مدلی مناسب به منظور استقرار خدمات هوشمند در بخش سلامت کشور ایران می باشد.
روش بررسیاین پژوهش از نوع مطالعات کیفی و مبتنی بر رویکرد تحلیل مضمون در سال 1399 انجام شد، و برای استخراج داده ها، از بررسی ادبیات و پیشینه پژوهش و مصاحبه با خبرگان استفاده گردید، که در آن 15 نفر از خبرگان براساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا اشباع کامل ادامه پیدا کرد. داده ها با استفاده از مصاحبه ی عمیق نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. پیاده سازی مصاحبه ها در نرم افزار MAXQDA انجام شده و سپس تجزیه و تحلیل شد و در نهایت مدل کیفی ارایه گردید.
یافته ها:
بر اساس یافته های این پژوهش، 202 کد باز استخراج شد و 23 مضمون پایه(ساب تم) برای طراحی مدل استقرار خدمات هوشمند در بخش سلامت ایران شناسایی گردید که به هفت مضمون سازمان دهنده (تم اصلی) شامل «برنامه ریزی استقرار»، «مدیریت اجرا»، «سازمان کار»، «آمادگی ملی»، «فراهم سازی زمینه ها»، «تمهیدات سازمانی» و «مدیریت مقاومت» دسته بندی شد. سپس با توجه به مضامین فوق مدل مضمونی ارایه گردید که از برازش مناسبی برخوردار است (0/934 :IFI؛ 0/959 :NFI؛ 0/080 :RMSEA).
نتیجه گیریارایه مدل استقرار سلامت هوشمند و به کارگیری فناوری های فوق به ارتقای کیفیت ارایه خدمات درمانی، بهبود دسترسی به این خدمات، کاهش هزینه ها و در نتیجه ارتقای سلامت جامعه کمک چشمگیری می نماید.
کلید واژگان: فناوری های نوین(هوشمند), سلامت هوشمند, دیجیتال, تحول در مراقبت های بهداشتی درمانی, استراتژی استقرار, پژوهش کیفی, تحلیل مضمون, نرم افزار MAXQDABackground and AimDue to the importance and position of the health sector in society and consideration of industry 4.0 during these days, we witness an increase in the spread of state-of-the-art (smart) technologies in various fields, on one hand, and an evolutionary development by integrating healthcare and technology, on the other hand. Thus, the application of smart technologies can help to overcome many of the healthcare sector limitations. This study aimed to propose an appropriate model for deploying smart services in the Iranian healthcare system.
Material and MethodsThis was a qualitative research study based on thematic analysis in 2020. The required data were extracted by literature review and expert interviews. A sample of 15 experts were selected using purposive sampling. Sampling was continued until full data saturation was reached. The data were collected using semi-structured interviews. The interviews were implemented and analyzed in MAXQDA. Finally, a qualitative method was developed.
ResultsBased on the findings of this research, 202 open codes were extracted and 23 basic themes (sub- themes) were identified to design the model of deployment smart services in the Iranian health sector which categorized in seven organizing themes (main themes) consist deployment planning, execution management, task organization frame work, national preparedness, stage-setting, organizational interventions, and resistance management. Then, according to the above themes, the thematic model was provided which has a suitable model fitness (IFI: 0.934, NFI: 0.959, RMSEA: 0.080).
ConclusionProviding the model for deploying smart health care and use of these technologies help to significantly improve the quality of health services, improve access to these services, reduce costs and thus improve health of society.
Keywords: Modern Technologies (Smart), Digital, Smart Health, Transformation in Health Care, Deployment Strategy, Qualitative Research, Thematic Analysis, MAXQDA Software -
سابقه و هدفبا توجه به عوارض شناخته شده دوز جذبی این تحقیق با هدف تعیین میزان دوز جذبی اندامهای هدف با استفاده از رادیوگرافی پانورامیک دیجیتال و معمولی انجام گرفت.مواد و روش هاتحقیق با طراحی تجربی به روش متقاطع انجام گرفت. جهت انجام این تحقیق از RANDO phantom استفاده شد و در آن دوز جذبی غده تیروئید، غده پاروتید و تحت فکی چپ و راست، غده زیر زبانی، مغز استخوان فک بالا و پایین با رادیوگرافی پانورامیک معمولی و دیجیتال توسط دوزیمتر (TLD) اندازه گیری گردید. دستگاه رادیوگرافی پانورامیک معمولی(C ranex Tome (Sordex و پانورامیک دیجیتال(C ranex D، PAN/CEPH) استفاده شد. در مجموع فانتوم 54 مرتبه در دو سیستم رادیوگرافی تحت تابش قرار گرفت و سپس TLD ها کدگذاری شده و در شرایط استاندارد در سازمان انرژی اتمی دوز هر عضو مشخص گردید. داده ها توسط آزمون آماری t-test و MANN-U-WHITNEY مورد آنالیز قرار گرفتند.یافته هادر این تحقیق، دوز دریافتی در رادیوگرافی معمولی در مجموع برابر06/0 ± 82/0 میلی سیورت و در رادیوگرافی دیجیتال برابر 04/0 ± 42/0 میلی سیورت بود که این اختلاف بین دو روش رادیوگرافی به لحاظ آماری معنی دار بود. (01/0 > P) همچنین حداکثر دوز جذبی مربوط به غدد تحت فکی و حداقل آن مربوط به غده تیروئید واز لحاظ آماری معنی دار بود. (01/0 > P)نتیجه گیریبر اساس این تحقیق رادیوگرافی دیجیتال می تواند سبب کاهش دوز جذبی در اندامهای حیاتی شود.
کلید واژگان: رادیوگرافی پانورامیک, رادیوگرافی دندانی, دیجیتال, دوزیمتری, پرتوتابیBackground And AimThe objective of this study was to measure the absorbed dose in target organs using conventional and digital panoramic radiography.Materials And MethodsIn this experimental cross-over study, the Rando phantom of the Atomic Energy organization of Iran(AEOI) was exposed 54 times using conventional (Cranex Tome -Sordex), and digital panoramic (Cranex D-Sordex). radiography The absorbed doses were measured by a dosimeter (TLD’s) in the following areas: Thyroid gland, left and right Parotid and Submandibular glands, Sublingual gland, bone marrow of left and right maxilla and mandible. TLD’s were coded and the absorbed doses for each organ was determined under standard conditions in AEOI. Data was analyzed by using t-test and MANN-U-WHITNEY.ResultsIn this study, the total absorbed dose in conventional radiography was 0.82±0.06 (mSiv) compared to 0.42±0.04 (mSiv) in digital radiography. The difference was statistically significant (P< 1%)and the highest absorbed dose was reported to be in Submandibular glands The lowest absorbed dose was seen in the Thyroid gland. The difference was found to be statistically significant (P< 0.01).ConclusionDigital radiography can reduce the absorbed dose to critical organs.Keywords: Panoramic radiographies, Dental Digital Radiography, Dosimetry, Radiation -
سابقه و هدفاستفاده از رادیوگرافی مستقیم دیجیتال داخل دهانی تنها در دو دهه گذشته امکان پذیر گشته است. برای تعیین این که آیا سیستم های دیجیتال جدید، تشخیص، درمان و پروگنوز را نسبت به روش های معمولی تغییر می دهند، مطالعات آزمایشگاهی و مطالعات کنترل شده کلینیکی مورد نیاز می باشد. هدف از این مطالعه مقایسه دقت تشخیصی سه سیستم رادیوگرافی دیجیتال CCD در تعیین پوسیدگی های بین دندانی می باشد.مواد و روش هابا استفاده از سه سیستم CCD دیجیتال Planmecadixi 2 با نرم افزار اختصاصی Dimaxixs 2.4.1(Helsinki، Finland) و Progeny dental با نرم افزار اختصاصی Cygnus media 3.0(USA) و RVGai Trophy با نرم افزار اختصاصی Trophy windows access(Eastman Kodak،France)، از هفتاد و هشت سطح دندانی مربوط به پنجاه و دو دندان خلفی کشیده شده ترمیم نشده، تحت شرایط استاندارد رادیوگرافی گرفته شد. تصاویر توسط سه مشاهده گر مورد بررسی قرار گرفتند. وجود و محل (عمق) واقعی پوسیدگی ها به وسیله ارزیابی هیستولوژیک تعیین شد. دقت تشخیصی سیستم ها به وسیله استفاده از ضریب توافق Kappa مورد اعتبار سنجی قرار گرفت.یافته هاهیچ تفاوت معنی داری در دقت تشخیصی پوسیدگی های بین دندانی، بین سه سیستم CCD به دست نیامد.استنتاجدقت تشخیصی سیستم های دیجیتال CCD قابل مقایسه با یکدیگر است. وجود و عمق ضایعه، تاثیر معنی داری روی کارایی مدالیتی تصویربرداری ندارد. کارایی سیستم Planmeca بهتر از دو سیستم دیگر و کارایی Progeny بهتر از Trophy بود، اما تفاوت بین آن ها معنی دار نبود.
کلید واژگان: پوسیدگی های بین دندانی, رادیوگرافی, دیجیتال, ضریب توافق KappaBackground andPurposeThe use of intraoral direct digital radiography has been possible only the past two decades. Controlled laboratory and clinical studies are needed to determine whether the new digital system changes the diagnosis، treatment and prognosis than the conventional methods. Purpose of this study is compare the diagnostic accuracy for the detection of approximal caries of three CCD-based digital systems.Materials And Methodsseventy eight surfaces in thirty nine extract unrestored posterior teeth were radiographed under standard condition using three CCD systems، Planmecadixi 2 image receptor with Dimaxis 2. 4. 1 (Helsinki، Finland) software، Progeny dental image receptor with Cygnus media 3. 0 (USA) software and RVGai Trophy image receptor with Trophy windows access (Eastman Kodak، France). The images were assessed by three observers. True caries existence and depth determined by histological examination. Diagnostic accuracy of the systems was validated by using Kappa agreement coefficient.Resultsfor approximal carries، no significant differences were found in diagnostic accuracy between three CCD systemsConclusionthe diagnostic accuracy of digital CCD systems is comparable with each other. The existence and depth of the lesion had no significant effect on the performance of the imaging modality. Planmeca performed consistently better than others and Progeny performed consistently better than Trophy، but the differences were not significant.Keywords: Interproximal caries, Radiography, Digital, Kappa agreement coefficient -
مقدمهمزایای فراوان تصویربرداری دیجیتال منجر به استفاده بیشتر دندان پزشکان از آن گردیده است. کنتراست، دانسیته و برخی عوامل موثر در کیفیت تشخیص در سیستم دیجیتال قابل تغییر می باشند. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه پوسیدگی های بین دندانی در دو سیستم رادیوگرافی دیجیتال شیک (Schick) و سوردکس (Sordex) در دو حالت وضوح (Resolution) بالا و استاندارد از طریق بررسی آسیب شناسی بود.مواد و روش هادر این پژوهش تجربی- آزمایشگاهی، 24 پره مولر کشیده شده انسانی دارای پوسیدگی پروگزیمال به صورت 4 تایی مانت شدند. هر گروه دندانی با دو سیستم شیک و سوردکس تصویربرداری گردید. در هر دو روش سنسور، در فاصله mm 10 دندان ها و mm 100 تیوب ثابت شد. تمامی رادیوگرافی ها به صورت کور توسط یک رادیولوژیست دهان و دندان در دو وضوح بالا و استاندارد کددهی گردید. برای تایید صحت پوسیدگی و عمق آن به عنوان استاندارد طلایی، دندان ها در جهت مزیودیستال برش داده شد و توسط یک آسیب شناس دهان و دندان با استریومیکروسکوپ کددهی گردید. سپس داده ها با ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون گاما در سطح اطمینان 95/0.آنالیز شدند.یافته هاارتباط معنی داری بین نتایج حاصل از روش های مختلف رادیوگرافی با پاتولوژی وجود داشت (001/0 > p value).
بیشترین میزان شباهت با نتایج آسیب شناسی در تصاویر سیستم رادیوگرافی شیک با رزولوشن استاندارد مشاهده گردید.نتیجه گیریبا توجه به محدودیت های این پژوهش، صحت سیستم رادیوگرافی شیک با وضوح استاندارد برای تشخیص پوسیدگی های پروگزیمال بیشتر است.
کلید واژگان: دیجیتال, دندان, رادیوگرافی, پوسیدگی, صحتIntroductionGreat advantages of digital radiographic techniques have resulted in ever-increasing use of these techniques by dental practitioners. Contrast, density and other factors influecing the diagnostic quality of digital systems can be manipulated. The aim of this study was to compare diagnostic accuracy of two digital radiographic systems of Schick and Sordex in standard and high-resolution modes in the detection of interproximal caries.Materials And MethodsIn this in vitro study twenty-four extracted human premolars with interproximal caries were selected and divided into four groups. Each group was radiographed using the two Schick and Sordex systems. The sensors in the two systems were fixed at 10-mm and 100-mm distances from the teeth and the tubes, respectively. All the radiograms were coded by an oral radiologist at standard and high-resolution modes in a blind manner. The teeth were sectioned in a mesiodistal direction in order to confirm caries diagnostic accuracy and determine its depth as a gold standard and coded by an oral pathologist under a stereomicroscope. Data were analyzed using Spearman’s correlation coefficient and gamma test at 95% confidence interval.ResultsThere was significant relationship between the results of different digital radiographic techniques and pathologic evaluations (p value < 0.001). The highest correlation with pathologic results were observed in radiograms taken in the standard resolution mode of Schick radiographic system.ConclusionUnder the limitations of the present study, it can be concluded that the diagnostic accuracy of Schick radiographic system in the standard mode is highly appropriate for detection of interproximal caries. -
درآمد: روش های گوناگونی جهت پیش بینی پهنای کانین و پره مولارهای نروییده ارایه شده است. امروزه استفاده از روش های دیجیتال جهت واکاوی های دندانی در ارتودنسی پیشنهاد می گردد.
هدفهدف از این پژوهش، طراحی نرم افزار واکاوی فضا و بررسی مقایسه ای دقت اندازه گیری دندان ها به دو روش دستی و نرم افزار طراحی شده (دیجیتال(در یک جمعیت ایرانی بود.
مواد وروشبه کمک زبان های برنامه نویسی C++ و دلفی (Delphi) نرم افزاری طراحی گردید که با اسکن دو بعدی قالب های گچی دندانی و استفاده از دو معادله ی 12 متغیره که در آن از دندان های پیشین و مولارهای نخست هر دو فک استفاده شده است، پهنای کانین و پرمولارهای نروییده را پیش بینی نماید. با تهیه ی تصاویر دو بعدی از 125 قالب گچی دندانی (75 قالب از جنس مونث و 50 قالب از جنس مذکر) با سیستم دندانی دایمی، میزان دقت پیش بینی معادله ها ارزیابی گردید و سپس با تهیه ی تصاویر دو بعدی از 50 قالب گچی دندانی با سیستم دندانی مختلط دقت اندازه گیری دندان ها توسط نرم افزار بررسی شد. همچنین، مدت زمان اندازه گیری دستی و دیجیتال قالب های گچی نیز ارزیابی گردید. سپس داده های موجود به کمک نرم افزار SPSS با ویرایش 17 و توسط آزمون آماری تی زوج (Paired Sample) جهت مقایسه ی اندازه گیری قالب های گچی و دیجیتال و بررسی خطای Interobserver و Intraobserver واکاوی آماری شد.
یافته هاپیشگویی پهنای دندان های کانین و پرمولار نخست و دوم از طریق نرم افزار در فک بالا و پایین جنس های مذکر و مونث با اندازه گیری دستی از طریق کولیس دیجیتال تفاوت معنا داری نداشت (05/0 p <). همچنین، تفاوت آماری معنادار میان اندازه گیری پهنای مزیودیستالی دندان ها به روش دیجیتال و دستی وجود نداشت (05/0 p <). بر پایه ی یافته های این بررسی اختلاف آماری معنادار میان اندازه گیری ها توسط دو آزمونگر و دوبار اندازه گیری توسط یک آزمونگر و سرعت اندازه گیری در قالب گچی و دیجیتال وجود نداشت (05/0 p <). با وجودی که سرعت اندازه گیری به روش دیجیتال و دستی تفاوت آماری معنادار را نشان نمی داد، اما تفاوت سرعت و زمان انجام واکاوی فضا در دو روش از نظر آماری چشمگیر بود.
نتیجه گیرینرم افزار طراحی شده از دقت کافی در پیشگویی پهنای کانین و پرمولارهای نروییده با استفاده از معادله برخوردار است و استفاده از نرم افزار قابلیت بالایی از لحاظ سرعت نسبت به ارزیایب دستی در پیشگویی اندازه ی دندان های کانین و پرمولار نخست و دوم در دوره ی دندانی مختلط دارد.
کلید واژگان: دیجیتال, نرم افزار واکاوی فضا, تصاویر اسکن دوبعدیStatement of Problems: Several methods have been presented for the prediction of mesiodistal width of the unerupted canines and premolars. Nowadays, application of digital methods is suggested in dental analysis in orthodontics.
PurposeThe aim of this study was to design a software for space analysis and comparison of the accuracy of tooth measurements by digital and manual methods in an Iranian population.
Material And MethodBy using Delphi and C++ programming languages, a software was designed. After insertion of 2 dimensional scanned images of dental casts, the software can predict mesiodistal width of the unerupted canines and premolars by using 12-variable regression equations based on the incisors and first molars. After providing 2 dimensional images of 125 dental casts in permanent dentition (75 females and 50 males), the prediction accuracy of regression equations was investigated. By providing 2-dimensional images of dental casts in 50 patients with mixed dentition, the accuracy of dental measurements was evaluated through the designed software. Moreover, the time duration of manual and digital measurements was evaluated. Data was analyzed in SPSS, version 17, using paired sample t-test for comparing the manual and digital measurements and evaluation of interobserver and intraobserver errors.
ResultsPrediction of the width of the canines and premolars by the designed software was not significantly different from manual measurement of those teeth on dental casts with digital Caliper (p >0.05). There were no significant differences between manual and digital measurement of mesiodistal width of the teeth (p >0.05). Also, there were no significant differences between intra-observer and inter-observer measurements and the speed of measurements in digital and manual methods. However, the time duration and speed of space analysis with these two methods were significantly different.
ConclusionThe designed software has a good accuracy in prediction of unerupted canines and premolars with equations and it is an efficient tool for predicting the mesiodistal width of the teeth as to the time duration or speed.
-
مقایسه دقت روش های رادیوگرافی معمولی و دیجیتال در تشخیص ضایعات استخوانی تولید شده توسط اسید کلریدریکسابقه و هدفتشخیص ضایعات پری اپیکال جهت امکان انجام درمان به موقع و مناسب توسط کلینسین از اهمیت زیادی برخوردار است. تکنیک های رایج برای این کار استفاده از رادیوگرافی دیجیتال و رادیوگرافی معمولی با فیلم می باشند. هدف از انجام این مطالعه مقایسه رادیوگرافی معمولی و دیجیتالی در تشخیص ضایعات شیمیایی ایجاد شده به صورت مصنوعی بود.مواد و روش هادر این تحقیق تجربی-آزمایشگاهی، یک عدد فک پایین گاو مورد استفاده قرار گرفت. پس از مشخص نمودن محل ایجاد ضایعات بر روی استخوان کورتیکال سمت باکال هر نیم فک، چهاراستخر با ابعاد یک سانتیمتر مربع توسط موم ایجاد و یک قطره اسید کلریدریک 35% توسط قطره چکان در آنها قرار گرفت. زمان مورد نظر برای ایجاد ضایعات شیمیایی 4، 12، 24و 36 ساعت بعد از تماس با اسید بود. در نهایت، یک تصویر دیجیتال و یک رادیوگرافی معمولی با فیلم E-Speed از هر نیم فک تهیه و تصاویر بدست آمده توسط 5 نفر مورد بررسی شدند. نتایج بدست آمده با آزمون آماری Wilcoxon signed Rank مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته هاطبق نتایج به دست آمده به طور کلی افراد بررسی کننده با استفاده از تصاویر دیجیتالی در تشخیص ضایعات ایجاد شده موفق تر بودند. این تفاوت از لحاظ آماری معنادار بود (05/0p<).نتیجه گیریبا توجه به کیفیت قابل قبول تصاویر دیجیتالی و مزایای آن از قبیل کاهش شدت اشعه می توان استفاده از رادیوگرافی دیجیتالی را برای تشخیص ضایعات در فک توصیه نمود.
کلید واژگان: رادیوگرافی, دیجیتال, معمولی, تشخیص ضایعهBackground And AimDiagnosis of periapical pathology is of paramount importance in enabling the clinician to provide immediate and appropriate dental treatment. Both intraoral digital radiography and film radiography are used to detect periapical pathology. The purpose of this study was to compare the accuracy of digital radiographic imaging with conventional radiography in detecting chemically created lesions.Materials and MethodsFor conducting this experimental study one cow cadaver mandibular Jaw was used. After building four 1×1cm2 pools at first molar areas, 35% Hydrochloric acid solution used to create chemically lesions. The designed time for chemically lesions was 4, 12, 24 and 36 hrs following acid exposure. Then, 1 digital and 1 conventional image with E-Speed film was taken from each half-jaw and images evaluated by five examiners. Wilcoxon signed Ranks test used for statistical analysis.ResultsThe results of this study showed that diagnosis were more precise in detecting lesions with RVG than conventional radiography. This difference was statistically significant (p<0.05).ConclusionRegarding the acceptable quality of digital radiographs comparing to conventional radiographs we suggest using this method for detecting bone lesions.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.