جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ذرت" در نشریات گروه "پزشکی"
-
مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سال بیست و چهارم شماره 6 (پیاپی 104، بهمن و اسفند 1398)، صص 93 -105زمینه و هدف
امروزه بحران آب یکی از موانع اصلی برای توسعه اقتصادی-اجتماعی و امنیت غذایی در بسیاری از نقاط دنیا به ویژه نواحی خشک و نیمه خشک از جمله ایران است. در چنین شرایطی، استفاده مجدد از فاضلاب برای کشاورزی یک گزینه مهم برای تامین آب است؛ اما فاضلاب تصفیه شده ممکن است حاوی انواع میکرو ارگانیسم های بیماری زای تهدید کننده سلامتی انسان باشد. در مطالعه حاضر به صورت میدانی، تاثیر آبیاری با فاضلاب تصفیه شده بر روی کیفیت میکروبی خاک و محصولات (ذرت و برگ ذرت) در مقایسه با آبیاری با آب شیر، از طریق یک سیستم غرقابی مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسیکلیفرم کل و مدفوعی و اشرشیاکلی به عنوان باکتری های شاخص در پساب تصفیه شده، خاک های آبیاری شده و ذرت برداشت شده پایش شدند. با استفاده از ترکیب روش های کشت و مولکولی، ردیابی سالمونلا و شیگلا در نمونه ها انجام شد. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 22 در سطح معناداری 5 درصد انجام شد. آزمون من-ویتنی(Man-Whitney) جهت ارزیابی اختلاف پارامترهای میکروبی در پلات های آبیاری شده با دو نوع آب مورد استفاده قرار گرفت.
یافته هامیانگین غلظت اشرشیاکلی در پساب Log MPN/100 ml) 3/5 (مطابق مقدار پیشنهادی سازمان بهداشت جهانی (WHO) برای آبیاری محصولات تند رشد (105 ≥ اشرشیاکلی در هر 100 میلی لیتر) بود. اگرچه کیفیت میکروبی خاک تحت تاثیر آبیاری با پساب قرار گرفت (p < 0.05)؛ اما غلظت های نسبتا پایینی از اشرشیاکلی در نمونه های خاک یافت شد. اشرشیاکلی در هیچ کدام از نمونه های ذرت یافت نشد. نمونه های برگ ذرت برداشت شده از یکی از پلات های آبیاری شده با پساب، آلوده به اشرشیاکلی بودند. هیچ کدام از نمونه های پساب، خاک و محصول آلوده به باکتری های پاتوژن نبودند.
نتیجه گیریبر اساس پارامترهای آنالیز شده، پساب تصفیه شده ثانویه می تواند به عنوان یک منبع جایگزین جهت آبیاری ذرت مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: پساب ثانویه, آبیاری, اشرشیاکلی, باکتری های بیماری زا, ذرت, برگ ذرتScientific Journal of Kurdistan University of Medical Sciences, Volume:24 Issue: 6, 2020, PP 93 -105Background and AimWater crisis in many regions of the world especially arid and semi-arid areas such as Iran, is an important obstacle for socioeconomic development and food security. Under such circumstances, wastewater reuse in agriculture can be regarded an important alternative water source. However, treated wastewater may contain some types of pathogenic microorganisms which can threaten human health. In the present study we compared the impacts of treated wastewater (TWW) and tap water irrigation on microbiological quality of soil and crops (maize and maize leaves) through a furrow irrigation system in an experimental field.
Materials and MethodsTotal and fecal coliforms and Escherichia coli were monitored as indicator bacteria in TWW, irrigated soil and harvested maize and maize leaves. We investigated the presence of Salmonella and Shigella by using a combination of culture and molecular methods. Statistical analyses were performed by SPSS 22.0 software. P<0.05 was considered statistically significant. The Mann-Whitney test was used to evaluate the difference of microbial parameters in the plots irrigated with the two types of water.
ResultsThe microbiological quality of wastewater in terms of mean concentration of E. coli (3.5 Log MPN/100 ml) was compatible with that recommended by the world health organization (WHO) for irrigation of fast-growing crops (≤ 105 E. coli per 100 ml). Although, the microbiological quality of soil was affected by TWW irrigation (p < 0.05), a relatively low concentration of E. coli was detected in soil. Harvested maize had no microbial contamination with E. coli. However, one sample of wastewater-irrigated maize leaves was contaminated with E. coli. The TWW, soil and crop samples were not positive for pathogenic bacteria.
ConclusionAccording to the results, TWW could be used as an alternative source for irrigation of maize.
Keywords: Secondary effluent, Irrigation, Escherichia coli, Pathogenic bacteria, Maize, Maize leaves -
مقدمهامروزه مصرف میوه و سبزی های منجمد افزایش یافته است. این امر بدلیل توانایی این محصولات در متقاعد کردن مصرف کننده از نظر حفظ ارزش غذایی، صرفه جویی در زمان و سایر دلایل عملی می باشد. هدف از این پژوهش بررسی برخی ویژگی های فیزیکوشیمیایی ذرت پس از فرایند حرارتی و نگهداری در دمای 18- درجه سانتی گراد می باشد.مواد و روش هادر این تحقیق ذرت شیرین به دو صورت دانه ای و متصل به بلال تحت تیمار حرارتی به مدت 4، 8 و 12 دقیقه قرار گرفته و به مدت 10 هفته در دمای 18- درجه سانتی گراد نگهداری شد. در طول دوره نگهداری و در فواصل زمانی ثابت دو هفته ای میزان افت آب، تغییرات رنگ، ترکیبات فنول کل، فعالیت آنتی اکسیدانی، فعالیت آنزیم پراکسیداز، سفتی بافت و ریزساختار نمونه ها سنجیده شدند.یافته هانتایج نشان داد میزان افت آب موجود در ساختار ذرت های دانه شده طی نگهداری انجمادی بطور معنی داری (05/0p<) افزایش یافت بطوریکه دانه های ذرت متصل به بلال در حفظ آب ساختار و بافت خود موثرتر از دانه های جدا عمل کردند. با افزایش زمان حرارت دهی میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز، ترکیبات فنولی و فعالیت آنتی اکسیدانی بطور معنی داری (05/0p<) کاهش یافت. طی نگهداری انجمادی نیز افزایش قابل برگشت (فعالیت مجدد) آنزیم مشاهده شد. قدرت مهار رادیکال های آزاد بین ذرت های دانه شده و متصل به بلال از نظر آماری تفاوتی نداشت. میزان ترکیبات فنلی دانه های ذرت طی 10 هفته نگهداری در دمای 18- درجه سانتی گراد تا هفته چهارم روند افزایشی و سپس کاهش معنی داری (05/0p<) یافت. دانه های متصل به بلال نیز در مقایسه با ذرت های دانه شده متحمل تغییرات رنگ بیشتری بودند.نتیجه گیریتیمار حرارتی بر برخی خصوصیات فیزیکوشیمیایی ذرت طی نگهداری در دمای 18- درجه سانتی گراد تاثیر معنی داری دارد.کلید واژگان: انجماد, ذرت, فرایند حرارتی, ویژگی های فیزیکوشیمیاییIntroductionToday, the consumption of frozen fruits and vegetables has been increasing due to the ability of these products to persuade the consumers to maintain nutritional value, time-saving and other practical reasons. The aim of this study was to investigate some physicochemical properties of two groups of corn kernels, single and attached to the cob, after heat processing and storage at -18 ° C.Materials and MethodsIn this study, sweet corn in two forms of single kernels and corns on the cob were cooked for 4, 8 and 12 minutes and stored for 10 weeks at -18 ° C. The
effects of heat treatment on the drip loss, color changes, total phenolic content, antioxidant activity, peroxidase activity, hardness and microstructure were investigated every two weeks.ResultsThe amount of drip loss increased significantly (p<0.05) during freezing, and therefore the hardness decreased, in which the corns on the cob were more effective in maintaining their water structure as compared to the single kernels. The peroxidase activity, total phenolic content and antioxidant activity were significantly (p<0.05) decreased with heating process. The reversibility of peroxidase activity was observed during the freezing storage. In terms of the radical scavenging capacity, there was no significant difference between single corns and the ones on the cob. The amount of phenolic compounds increased until the fourth week and then decreased significantly (p<0.05) during storage at -18 °C. Moreover, the corns on the cob also showed more color changes than the single ones.ConclusionHeat Treatment has significant effect on some physicochemical properties of corn during storage at -18 ° CKeywords: Corn, Freezing, Heat Processing, Physicochemical Properties -
زمینه و هدفسرب از جمله فلزات سنگین و خطرناک برای سلامت انسان است . این پژوهش با هدف بررسی گیاه پالایی سرب توسط رقم جدید ایرانی ذرت (رقم ماکسیما) و شبدر سفید در کشت منفرد و مخلوط در یک خاک آلوده به سرب انجام شده است.روش بررسیتیمارهای آزمایش شامل کشت مخلوط ذرت و شبدر سفید (تراکم 10 و 20) و تک کشتی ذرت و شبدر سفید (با تراکم 10 و 20) در یک خاک آلوده به سرب (mg Pb (kg soil)-1 800) طی60 و 90 روز پس از شروع آزمایش بود. غلظت سرب گیاه و خاک توسط دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد.یافته هاغلظت سرب در ریشه و اندام هوایی ذرت و شبدر سفید در سیستم کشت مخلوط نسبت به سیستم تک کشتی افزایش یافت. علاوه بر آن، افزایش نسبت تراکم شبدر سفید از 10 به 20 در سیستم کشت مخلوط باعث افزایش معنی دار غلظت سرب ریشه و ساقه گیاه ذرت و شبدر سفید شد. بیشترین ضریب انتقال سرب (TF) و غلظت سرب در اندام هوایی گیاه مربوط به گیاه شبدر سفید 90 روز پس از شروع آزمایش در کشت مخلوط ذرت و شبدر سفید ( با تراکم 20) بود.نتیجه گیرینتایج این پژوهش افزایش سه برابری جذب سرب در اندام هوایی ذرت در سیستم کشت مخلوط ذرت با شبدر سفید در تراکم 20 را نسبت به سیستم تک کشتی نشان داد.کلید واژگان: کشت مخلوط, تک کشتی, سرب, ذرت, گیاه پالاییBackground And ObjectiveLead is a dangerous heavy metal for human health. This research was conducted to study the potential of a new Iranian corn (Maxima CV.) and white clover in monoculture and mixed culture for phytoremediation of Pb in a Pb polluted soil.Materials And MethodsThe experimental treatments consisted of corn and white clover in a mixed culture (with 10 and 20 plant density) and either corn or white clover in a monoculture system (with 10 and 20 plant density) in a Pb polluted soil (800 mg Pb (kg soil)-1) at 60 and 90 days of experiment. Plant and soil Pb concentration were measured using atomic absorption spectroscopy.ResultsRoot and shoot Pb concentration of corn and white clover were significantly increased in a mixed culture system relative to mono culture system. In addition, the increase of white clover density from 10 to 20 in a mixed culture system caused a significant increased Pb concentration in root and shoot of corn and white clover. The highest Pb translocation factor (TF) and shoot Pb concentration were observed in white clover in a mixed culture of corn and white clover (with 20 plants density).ConclusionThe results of this study showed that the Pb concentration of corns shoot in a mixed culture system with corn and white clover (20 densities) was three times higher than that of the monoculture system.Keywords: Mixed culture, Monoculture, Lead, Corn, Phyto remediation
-
هدفگونه های فوزاریوم از جمله عوامل شایع آلودگی قارچی مواد غذایی و قادر به تولید سموم سرطان زا به ویژه فومونیسین هستند. در تحقیق حاضر آلودگی نمونه های گندم و ذرت مناطق مختلف ایران به قارچ فوزاریوم و توانایی جدایه های فوزاریوم جداسازی شده در تولید فومونیستن B1 به عنوان یک سم سرطان زا و مخاطره آمیز بهداشت عمومی بررسی شد.مواد و روش هانمونه های ذرت (32 نمونه) و گندم (15 نمونه) جمع آوری شده از 10 استان اصلی کشور به منظور جداسازی گونه های فوزاریوم با استفاده از روش شناوری روی محیط کشت جامد مالاشیت سبز کشت شد و جدایه های جداسازی شده بر اساس ویژگی های ریخت شناختی شناسایی شدند. توانایی تولید میزان فومونیسین B1 تولید شده توسط جدایه ها با استفاده از روش های کروماتوگرافی لایه نازک و کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا ارزیابی شد.نتایجتعداد 55 جدایه فوزاریوم جداسازی شده متعلق به 5 گونه فوزاریوم به ترتیب فراوانی شامل فوزاریوم ورتیسیلوئیدس (23 جدایه، 9/41 درصد)، فوزاریوم پرولیفراتوم (22 جدایه، 40 درصد)فوزاریوم سابگلوتینانس(5 جدایه، 1/9 درصد)، فوزاریوم نیگامایی (4 جدایه، 3/7 درصد) و فوزاریوم ردولنس (1 جدایه، 8/1 درصد) بودند. 22 جدایه از 55 جدایه (40 درصد) قادر به تولید فومونیسن در غلظت های مختلف بودند که محدوده تولید سم آن ها از 4/230 تا 9565 میکروگرم در میلی لیتر گزارش شد. بیشترین میزان تولید فومونیسین B1 متعلق به گونه هایورتیسیلوئیدس و پرولیفراتوم بود.نتیجه گیرینتایج تحقیق حاضر نشان داد که گونه های مختلف فوزاریوم به ویژه فوزاریوم ورتیسیلوئیدس و فوزاریوم پرولیفراتوم به عنوان قارچ های مهم آلوده کننده ذرت و گندم در مناطق مختلف ایران حضور دارند. این آلودگی به دلیل توانایی تولید فومونیسن B1 به عنوان یک سم سرطان زا در انسان و حیوانات توسط بخش قابل توجهی از جدایه های مورد بررسی می تواند به عنوان یکی از عوامل مهم تهدید کننده سلامتی و بهداشت عمومی مطرح باشد.
کلید واژگان: گونه های فوزاریوم, فومونیسین B1, آلودگی مواد غذایی, ذرت, گندمObjectiveFusarium species are prevalent contaminants of foodstuffs and agricultural crops. They produce fumonisins، which are carcinogenic mycotoxins. The present study has evaluated maize and wheat samples from ten provinces in Iran that were contaminated with Fusarium species. Special attention was paid to the ability of the isolates to produce fumonisin B1 (FB1) as a public health hazard.MethodsWe collected 32 maize and 15 wheat samples from ten provinces that were major cultivation areas. Samples surface disinfected with a 1% sodium hypochlorite solution for 2 minutes. Fusarium species were isolated by the flotation method on malachite green agar. Pure cultures on potato dextrose agar (PDA) were identified using a combination of macroscopic and microscopic morphological criteria. The ability of the isolates to produce FB1 was evaluated by thin layer chromatography (TLC) and the amounts of fumonisin B1 produced were assessed by high performance liquid chromatography (HPLC).ResultsA total of 55 Fusarium isolates that belonged to five species were isolated. There were 27 of the 32 maize samples (84. 4%) and 11 of 15 wheat samples (73. 3%) that were contaminated with Fusarium species. Species consisted of F. verticillioides (23 isolates)، F. proliferatum (22 isolates)، F. subglutinans (5 isolates)، F. nygamai (4 isolates) and F. redolens (1 isolate) based on morphological criteria. Twenty-two of the 55 (40%) Fusarium isolates produced FB1 in a total range from 230. 4 to 9565 µg/ml. The highest amounts of FB1 production were related to toxigenic isolates of F. verticillioides and F. proliferatum.ConclusionResults of the present work indicates a high degree of contamination of maize and wheat with Fusarium strains that belong to the Gibberella fujikuroi species complex وparticularly F. verticillioides and F. proliferatum. This contamination is a potential public health threat due to food spoilage and subsequent production of high levels of carcinogenic FB1.Keywords: Fusarium species, Fumonisin B1, Food contamination, Maize, Wheat -
سابقه و هدفدر دهه اخیر، تکنولوژی گیاه پالایی به دلیل ارزانی، سادگی، استفاده از انرژی نورانی خورشید و برخورداری از مکانیسم های طبیعی، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار گردیده است. در این تحقیق، قابلیت پاکسازی خاک های آلوده به سرب و کادمیوم توسط گیاهان بومی ایران مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی، از گیاهان گاو پنبه، تاج خروس وحشی و ذرت مورد استفاده قرار گرفت. عصاره گیری در نمونه های خاک با استفاده از نیتریک و هیدرو کلریک اسید و در گیاهان با مخلوط نیتریک، پرکلریک و سولفوریک اسید انجام گردید. میزان سرب و کادمیوم در نمونه های خاک و گیاه به کمک دستگاه جذب اتمی «Perkin-Elmer» تعیین شد.نتایجمیزان سرب(خاک های قلیایی) در ریشه گیاهان بیشتر از اندام های هوایی و در خاک های اسیدی(به جز ذرت) کمتر از اندام های هوایی بوده است. این مقادیر در تیمارهای گروه 3 و در اندام های زیر زمینی و هوایی گاو پنبه، تاج خروس و ذرت بر حسب میلی گرم بر کیلو گرم (خاک های قلیایی) به ترتیب(5/54، 5/25)، (69، 6/37) و (47، 32) و در خاک های اسیدی به ترتیب (4/71، 5/92)، (89، 5/120) و (85، 7/66) بدست آمد. میزان کادمیوم نیز در اندام های گیاهان و در خاک های قلیایی به ترتیب (5/6، 4)، (8، 2/6) و (6/5، 4/3) و در خاک های اسیدی به ترتیب (8/5، 5/4)، (6/7، 4/5) و (6، 8/4) میلی گرم بر کیلوگرم بدست آمد. میزان بیوماس تولیدی گیاهان درخاک های آلوده (گروه 3) کمتر از تیمار شاهد و گروه های 1 و 2 بود.نتیجه گیریبا توجه به افزایش میزان جذب و تجمع سرب و کادمیوم در گیاهان رشد یافته در خاک های اسیدی و قلیایی و میزان بیوماس گیاهان ذرت و تاج خروس وحشی، کاربرد این دسته از گیاهان بومی به منظور پالایش خاک های آلوده به فلزات سنگین در مناطق مختلف کشور مناسب می باشد.
کلید واژگان: گیاه پالایی, ذرت, تاج خروس وحشی, گاو پنبه, خاک, سرب, کادمیومScientific Journal of Kurdistan University of Medical Sciences, Volume:17 Issue: 4, 2012, PP 93 -102Background And AimIn recent decade، phytoremediation technology is regarded very important because of its simplicity، inexpensiveness and use of natural resources and solar energy. In this study، we investigated the efficiency of remediation of contaminated soil with Lead and Cadmium by using native plants of Iran. We selected three native plants of Iran (Abutilon theophrasti، Amaranthus retoflexus and Zea maize) for this study. Extraction of soil and plant samples was performed by use of HNO3، HCl and HNO3، HClO4 and H2SO4 respectively. Concentrations of Lead and Cadmium in soil and plants were determined by Perkin-Elmer 603 atomic absorption spectrophotometer.ResultsLead concentration in the roots of plants (Alkaline soil) was more than those in their shoots. In acidic soil (with exception of Zea maize)، concentration of Lead in the shoots was more than its concentration in the roots of the plants. Concentrations of lead in the roots and shoots of Abutilon theophrasti، Amaranths and Zea maize in alkaline soil were (54. 5 and 25. 5 mg/kg)، (69 and 37. 6mg/kg) and (47 and 32mg/kg) respectively، and its respective concentrations in acidic soil were (71. 4 and 92. 5 mg/kg)، (89 and 120. 5mg/kg) and (85 and 66. 7 mg/kg). Cadmium concentrations in alkaline soil were (6. 5 and 4mg/kg)، (8 and 6. 2 mg/kg) and (5. 6 and 3. 4 mg/kg) and in acidic soil were (5. 8 and 4. 5 mg/kg)، (7. 6 and 5. 4mg/ kg) and (6 and 4. 8 mg/kg) respectively. Plants in group 3 produced less biomass than those in control group، group 1 and group 2.ConclusionConsidering the increased rate of absorption of Lead and Cadmium and the amount of biomass produced by Zea maize and Amaranthus retoflexus in the acidic and alkaline soil، use of these native plants is recommended for refining the soil contaminated with heavy metals.Keywords: Phytoremediation, Zea maize, Amaranth, Abutilon, Soil, Lead, Cadmium
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.