به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "رفتار درمانی شناختی" در نشریات گروه "پزشکی"

  • سیاوش لاجوردی، حمید مولایی زرندی*، فرشید خسروپور
    زمینه و هدف

    کژکاری جنسی معمولا با عدم تعادل و ابرازگری هیجانی همراه است. روان درمانی شناختی-رفتاری تحلیلی از جمله درمان های مبتنی بر شواهد برای طیف وسیعی از مشکلات روان شناختی و بین فردی است. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی شناختی-رفتاری تحلیلی بر هیجان های خودآگاه زنان دارای علائم کژکاری جنسی انجام شد.

    روش

    روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری است. جامعه آماری زنان متاهل مبتلا به کژکاری جنسی بود که به مراکز مشاوره شهر تهران در فاصله ماه های بهمن 1401 تا اردیبهشت 1402 مراجعه کردند. نمونه پژوهش 30 نفر از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه(15 نفر) آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شاخص عملکرد جنسی زنان (SFSI)، آزمون عاطفه خودآگاه (PFQ-2) و فرم کوتاه شاخص عزت نفس جنسی زنان (SSEL-W-SF) استفاده شد. گروه آزمایشی طی 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت روان درمانی شناختی-رفتاری تحلیلی قرار گرفتند و گروه گواه هیچگونه درمانی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS27، تحلیل شد.

    یافته ها

    نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه های تکرار شده نشان داد که بین پس آزمون و پیگیری گروه آزمایشی و گواه در نمرات هیجان های خودآگاه، عزت نفس جنسی و عملکرد جنسی تفاوت معنی داری وجود دارد (0/001≥ P). اثرات درمانی در پیگیری 3 ماهه بر روی متغیرها حفظ شد.

    نتیجه گیری

    روان درمانی شناختی-رفتاری تحلیلی، احساس گناه و شرم در رابطه جنسی را کاهش داده و با تاثیر مثبت بر عزت نفس جنسی زنان، منجر به بهبود عملکرد جنسی آنها می شود.

    کلید واژگان: رفتار درمانی شناختی, زنان, کارکردهای ناهنجار جنسی روانی, هیجان ها
    Siavash Lajevardi, Hamid Mollayee Zarandi*, Farshid Khosropour
    Background

    Sexual dysfunction is usually associated with imbalance and emotional expression. Cognitive- Behavioral Analysis System of Psychotherapy(CBASP) is one of the evidence-based treatment used for a wide range of psychological and interpersonal problems. This study was conducted with the aim of investigating the effectiveness of cognitive-behavioral analytic psychotherapy on the self-conscious emotions of women with symptoms of sexual dysfunction.

    Methods

    The research method is semi-experimental with a pre-test, post-test and follow-up plan. The statistical population were married women suffering from sexual harassment referred to Tehran counseling centers from the months of January 2022 to May 2023. Thirty (30) women were selected by purposeful method and randomly assigned into two groups (15) for the case and (15) for the control group. The Women's Sexual Performance Index Questionnaire (SFSI), the Self-Conscious Affect Test (PFQ-2) and the Short Form of the Women's Sexual Self-Esteem Index (SSEL-W-SF) were used to collect the data. The experimental group underwent 12 sessions of analytic cognitive-behavioral psychotherapy and each session lasted 90-minutes while the control group did not receive any treatment. The data was analyzed using SPSS.27 software.

    Results

    The results of variance analysis with repeated measures showed that there is a significant difference between the post-test and the follow-up of the experimental and control groups in the scores of conscious emotions, sexual self-esteem and sexual performance (P≥0.001).  The therapeutic effects were maintained on the variables in the 3-months follow-up.

    Conclusion

    Cognitive- behavioral analysis system of psychotherapy decreases the feeling of guilt and shame in sexual relationship and has positive effect on women's sexual self-esteem, which improve their sexual function.

    Keywords: Cognitive Behavioral Therapy, Emotions, Psychological Sexual Dysfunctions, Women
  • عباس رحمتی، رضا احمدی*، شهرام مشهدی زاده، احمد غضنفری

     هدف:

     پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری، مداخله مختصر و مداخله ترکیبی بر کاهش افسردگی بهبودیافتگان کووید -19 شهر اندیمشک انجام شد.

    روش پژوهش: 

    روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه پژوهش شامل 80 نفر از بهبودیافتگان ویروس کووید-19 که تحت پوشش مراکز خدمات جامع سلامت شهر اندیمشک بودند که به روش هدفمند انتخاب و در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) بطور تصادفی گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در هفته یک بار تحت مداخلات رفتار درمانی شناختی قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II)، استفاده شد و برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد بین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و مداخله مختصر بر افسردگی بهبودیافتگان کووید -19 شهر اندیمشک تفاوت معنادار وجود دارد، اما بین اثربخشی درمان شناختی رفتاری و مداخله ترکیبی بر افسردگی بهبودیافتگان کووید -19 شهر اندیمشک تفاوت معنادار وجود ندارد.

    نتیجه گیری

    بر مبنای نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی رفتاری بر کاهش افسردگی موثر بوده. و تفاوتی بین اثربخشی درمان شناختی رفتاری و مداخله ترکیبی (درمان شناختی رفتاری و مداخله مختصر) وجود ندارد.

    کلید واژگان: رفتار درمانی شناختی, مداخله مختصر, مداخله ترکیبی, افسردگی و بهبودیافتگان ویروس کووید-19
    Abbas Rahmati, Reza Ahmadi *, Shahram Mashhadizadeh, Ahmad Ghazanfari
    Objective

    The aim of this study was to compare the effectiveness of cognitive-behavioral therapy, brief intervention and combination intervention on reducing depression in recovering Covid-19 in Andimeshk.

    Methods

    The present research method was quasi-experimental with a pretest-posttest design with a control group. The sample consisted of 80 patients with Covid-19 virus recovered under the auspices of Andimeshk Comprehensive Health Service Centers who were purposefully selected and randomly assigned to experimental and control groups (20 people in each group). The experimental group underwent cognitive behavioral therapy interventions for 8 sessions of 90 minutes once a week and the control group did not receive any intervention. Beck Depression Inventory (BDI-II) was used to collect data and analysis of covariance was used to test the research hypotheses.

    Results

    The results showed that there was a significant difference between the effectiveness of cognitive-behavioral therapy and brief intervention on depression in Covid-19 in Andimeshk, but there was no significant difference between the effectiveness of cognitive-behavioral therapy and combined intervention on depression in Covid-19 in Andimeshk.

    Conclusion

    Based on the results, it can be concluded that cognitive-behavioral therapy has been effective in reducing depression. And there is no difference between the effectiveness of cognitive-behavioral therapy and combination intervention (cognitive-behavioral therapy and brief intervention)

    Keywords: Cognitive behavior therapy, Brief Intervention, Combination Intervention, Depression, and Recovery of Covid-19 Virus
  • بهزاد سلمانی*، جعفر حسنی
    زمینه و هدف

    هدف از این مطالعه مقایسه ی کارآمدی رفتار درمانی شناختی، زولپیدم 10 میلی گرم و لیست انتظار روی ادراک بیماری و بازدهی خواب در افراد مبتلا به اختلال بی خوابی مزمن بود. 

    مواد و روش ها

    شرکت کنندگان شامل هفتاد و چهار (43 نفر زن) بیمار مبتلا به اختلال بی خوابی مزمن بودند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند در بازه زمانی آذر 1397 تا بهمن 1398 با استفاده از ملاک های ورود و خروج، انتخاب شده و به شکل تصادفی در یکی از سه گروه رفتار درمانی شناختی (25 نفر)، دارو درمانی (زولپیدم 10 میلی گرم؛ 29 نفر) و لیست انتظار (20 نفر) قرار گرفتند. تمامی بیماران در سه نوبت پیش از درمان، پس از درمان و پی گیری سه ماهه توسط نسخه ی فارسی فرم کوتاه پرسش نامه ی ادراک بیماری و شاخص بازدهی خواب مورد سنجش قرار گرفتند. سپس داده ها با استفاده تحلیل واریانس مختلط همراه با آزمون تعقیبی بونفرونی و تحلیل واریانس با تدابیر مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. 

    ملاحظات اخلاقی

    تمامی مراحل این پژوهش تحت نظارت و تایید کمیته ی اخلاق در پژوهش دانشگاه خوارزمی تهران صورت گرفته است (کد اخلاق: IR.KHU.REC.1398.008). 

    یافته ها

    بیمارانی که رفتار درمانی شناختی دریافت کرده بودند، در دو مرحله ی پس از درمان و پی گیری سه ماهه در ادراک بیماری و بازدهی خواب، نمرات به طور معنادار کم تری نسبت به گروه لیست انتظار دریافت کردند. کارآمدی دارو درمانی تنها در مرحله ی پس از درمان مشاهده شد، اما در مرحله ی پی گیری سه ماهه، بین گروه های دارو درمانی و لیست انتظار تفاوت معناداری وجود نداشت. 

    نتیجه گیری

    رفتار درمانی شناختی برای بی خوابی، ادراک بیماری و بازدهی خواب را در طول مدت 3 ماه به طور معنادار کاهش داد. دستاوردهای درمانی تا 3 ماه پس از پایان درمان همچنان حفظ شدند. عدم دریافت درمان در گروه لیست انتظار و قطع تدریجی درمان در گروه دارو درمانی منجر به کاهش بازدهی خواب و افزایش ادراک بیماری می گردد.

    کلید واژگان: اختلال های شروع و تداوم خواب, رفتار درمانی شناختی, ادراک بیماری, بازدهی خواب
    Behzad Salmani*, Jaafar Hasani
    Background & Aim

    This study aimed at comparing efficacy of cognitive behavioral therapy, Zolpidem 10 mg, and waiting list group on illness perception and sleep efficiency in individuals with chronic insomnia disorder. 

    Materials & Methods

    Participants included 74 (female = 43) individuals with chronic insomnia disorder who were recruited from 2018 December to 2020 February by purposive sampling (inclusive & exclusive criteria). Then, patients randomly allocated to one of the three conditions, including cognitive behavioral therapy (N=25), pharmacotherapy (Zolpidem 10 mg.; N=29), and the waiting list (N=20). All patients were assessed three times at pretreatment, post-treatment, and 3-month follow-up by the Persian version of Brief Illness Perception Questionnaire and Sleep Efficiency Index. The data were analyzed by mixed analysis of variance with Bonferroni post-hoc test and repeated measure analysis of variance. 

    Ethical Considerations

    All stages of the research have been carried after taking supervising and approving of Kharazmi Universitychr('39')s ethics in research committee. 

    Findings

    The patients who received cognitive behavioral therapy compared to patients in waiting list group, obtained significantly lower scores in illness perception and sleep efficiency during post-treatment and 3-month follow-up. Efficacy of pharmacotherapy only observed during post-treatment but there were no significant differences between pharmacotherapy and waiting list patients during 3-month follow-up.

    Conclusion

    Cognitive behavioral therapy for insomnia reduced significantly illness perceptions and sleep efficiency during 3 months. All the treatment gains remain stable even 3 months later treatment ends. In addition, not receiving any treatment in waiting list and gradually discontinued the treatment in pharmacotherapy group leads to decreasing of sleep efficiency and increasing of illness perception.

    Keywords: Sleep initiation, maintenance disorders, Cognitive-Behavioral therapy, Illness perception, Sleep efficiency
  • شاهرخ ولی زاده، بهنام مکوندی*، سعید بختیار پور، فریبا حافظی
    مقدمه

    اجرای مداخلات روانشناختی در زندانیان به منظور بهبود سلامت روانشناختی آن ها، یکی از اقدامات ضروری در سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور می باشد. در جهت اهمیت این موضوع، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر رفتار درمانی شناختی بر انعطاف پذیری شناختی در زندانیان انجام شد.

    روش کار

    این مطالعه یک طرح نیمه تجربی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود که در سال 1398 در جامعه آماری زندانیان جرایم غیر مالی در زندان مرکزی شهر اهواز انجام شد. به شیوه هدفمند 40 نفر از زندانیان در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. پس از دریافت پیش آزمون، گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت مداخله رفتار درمانی شناختی قرار گرفتند. سیاهه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) در مراحل سنجش استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-21 انجام شد.

    یافته ها

    نتایج دلالت بر این داشت که مداخله نقش موثری در افزایش مولفه های ادراک گزینه های مختلف (002/0=P، 632/11=F) و ادراک کنترل پذیری (002/0=P، 044/12=F) و همچنین نمره کلی (0001/0=P، 298/27=F) داشته است (001/0>P)؛ اما در مولفه ادراک توجیه رفتار (942/0=P، 005/0=F) تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در مجموع دوره رفتار درمانی شناختی توانسته است 50/0 از تغییرات انعطاف پذیری شناختی را تبیین کند.

    نتیجه گیری

    مداخله رفتار درمانی شناختی به واسطه تعدیل باورهای ناکارآمد و فعال سازی رفتاری از ظرفیت مناسبی برای افزایش انعطاف پذیری شناختی برخوردار است. بر این اساس پیشنهاد می شود که در راستای اقدامات تامینی و تربیتی به نقش مداخله رفتار درمانی شناختی توجه شود.

    کلید واژگان: انعطاف پذیری شناختی, رفتار درمانی شناختی, زندانیان
    Shahrokh Valizadeh, Behnam Makvandi*, Saeed Bakhtiarpour, Fariba Hafezi
    Introduction

    Implementation of psychological interventions in prisoners in order to improve their mental health is one of the necessary measures in the state prisons and security and corrective measures organization. Due to the importance of this issue, the present study was conducted to investigate the effect of cognitive behavioral therapy (CBT) on cognitive flexibility (CF) in prisoners.

    Methods

    This study was a quasi-experimental design with pre-test, post-test and control group, which was conducted in 2019 in the statistical population of non-financial prisoners in Ahvaz Central Prison. By purposeful sampling method, 40 prisoners were placed in two experimental and control groups. After receiving the pre-test, the experimental group underwent 8 sessions of CBT. The Cognitive Flexibility Inventory-CFI (Dennis & Vander, 2010) was used in the assessment process. Data analysis was performed using SPSS-21 statistical software.

    Results

    The results indicated that the intervention played an effective role in increasing the perceptual components of different options (P = 0.002, F = 11.632) and controllability perception (P = 0.002, F = 12.044) as well as the CFI (P = 0.0001, F = 27.298) (P <0.001); However, no significant difference was observed in the behavior perception component (P = 0.942, F = 0.005). Generally, CBT intervention was able to explain 0.50 of the changes in CF.

    Conclusion

    CBT Intervention has the potential to increase cognitive flexibility by modifying dysfunctional beliefs and behavioral activation. Based on this, it is suggested that the role of CBT intervention be considered in line with security and corrective measures.

    Keywords: Cognitive Flexibility, Cognitive Behavioral Therapy, Prisoners
  • انیسه الفونه، مهدی ایمانی*، مهدی رضا سرافراز
    زمینه و هدف

    میگرن یک اختلال سردرد عمده، رایج و ناتوان کننده است که 10 تا 20 درصد از افراد جامعه، به خصوص افرادی که در سن کار هستند، از آن رنج می برند و یکی از 20 ناتوان کننده ترین بیماری های جهانی است. هدف از این پژوهش تعیین و مقایسه میزان اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتار درمانی شناختی بر اجتناب تجربی و هم جوشی شناختی بیماران مبتلا به سردرد میگرنی بود.

    روش بررسی

    این یک مطالعه نیمه تجربی می باشد، که در سال 1395 انجام شد. جامعه آماری پژوهش را 30 نفر بیمار مبتلا به سردرد میگرنی تشکیل می دادند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و پس از احراز شرایط ورود و خروج پژوهش به صورت تصادفی در سه گروه: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، رفتار درمانی شناختی و کنترل تخصیص داده شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های میگرن اهواز نجاریان، پذیرش و عمل نسخه دوم (AAQ-II) و ناهم آمیزی شناختی گیلاندرز و همکاران استفاده شد. نمره های به دست آمده از ارزیابی ها در سه مرحله(پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) به کمک آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه (آنووا)، لوین و تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج بیانگر تاثیرگذاری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اجتناب تجربی و هم آمیزی شناختی در دو سطح کوتاه مدت (05/0<p) و بلندمدت (05/0<p) و تاثیرگذاری رفتار درمانی شناختی بر هم آمیزی شناختی در سطح کوتاه مدت (05/0<p) و عدم تاثیرگذاری رفتار درمانی شناختی بر اجتناب تجربی در دو سطح کوتاه مدت (05/0<p) و بلندمدت (05/0<p) و هم آمیزی شناختی درسطح بلند مدت (05/0<p) معنی دار می باشد. هم چنین در خصوص مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتار درمانی شناختی، یافته ها بیانگر تفاوت معنی دار این دو روش درمانی بر کاهش اجتناب تجربی در دو سطح کوتاه مدت (05/0<p) و بلندمدت (05/0<p) و هم آمیزی شناختی در سطح کوتاه مدت (05/0<p) و بلندمدت (05/0<p) بود.

    نتیجه گیری

    با توجه به عدم وجود درمان دارویی قطعی برای مبتلایان به سردرد میگرنی و این که هنگام عود سردرد در این بیماران ابعاد مختلف زندگی آنها تحت الشعاع قرار می گیرد، بهتر است این بیماران دوره درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را بگذرانند تا بتوانند هنگام عود سردرد، هم چنان روند عادی زندگی خود را به شکل مطلوبی طی کرده و کیفیت زندگیشان تحت تاثیر نامطوب سردرد قرار نگیرد.

    کلید واژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, رفتار درمانی شناختی, اجتناب تجربی, هم آمیزی شناختی, میگرن
    A. Alfoone, M .Imani*, MR .Sarafraz
    Background & aim

    Migraine is a major, common and debilitating headache disorder that affects 10 to 20 percent of the population, especially the working age, and is one of the 20 most debilitating diseases in the world. The aim of this study was to determine and compare the effectiveness of the treatment group based on acceptance and commitment and cognitive behavioral therapy on the experimental and cognitive avoidance of patients with migraine headaches.

    Methods

    This study is a semi experimental study that was done in 2016. The statistical population of the study consisted of 30 patients with migraine headaches who were selected through targeted sampling and after randomized entry and exit of the research conditions in three groups; treatment based on acceptance and commitment, cognitive behavioral therapy and allocation control. Were given. In order to collect information, Ahvaz Najarianian Migraine Questionnaires, Admission and Practice - Second Edition(AAQ-II) and Cognitive Misunderstanding of Guilders et al. were used. The scores obtained from the evaluations were analyzed in three stages (pre-test, post-test and follow-up) with the help of one-way analysis of variance(Anova), Levin and Toki follow-up.

    Result

    The results indicated the effect of acceptance-based therapy and commitment on experimental avoidance and cognitive coherence at two levels: short-term (p<0.05) and long-term (p<0.05) and the effect of cognitive-behavioral therapy on short-term cognitive coherence(p<0.05). And the ineffectiveness of cognitive-behavioral therapy on experimental avoidance at both short-term (p <0.05) and long-term (p <0.05) and cognitive coherence at the long-term (p<0.05) are significant. Furthermore, in comparing the effectiveness of cognitive-based therapy and commitment and cognitive-behavioral therapy, the findings show a significant difference between the two therapies on reducing experimental avoidance at both short-term (p<0.05) and long-term (p<0.05) and cognitive experimentation. It was short-term (p<0.05) and long-term (p<0.05).

    Conclusion

    Due to the lack of definitive drug treatment for people with migraine headaches and the fact that different aspects of their lives are affected by the recurrence of headaches in these patients, it is better for these patients to undergo a course of treatment based on acceptance and commitment so that they can continue to have headaches. The normal course of life will go smoothly and the quality of their life will not be adversely affected by the headache.

    Keywords: Acceptance, Commitment Therapy, Cognitive Behavioral Therapy, Experiential Avoidance, Cognitive Fusion, Migraine Headache
  • زهرا دانای سیج، غلامرضا منشئی*، محمد نادی
    زمینه و هدف
    اختلال وسواسی-جبری، یکی از جدی ترین مشکلات سلامت روان است. تجارب اولیه رشدی از جمله دلبستگی، نقش مهمی در شکل گیری آسیب روانی ایفا می کند. این پژوهش با هدف بررسی طرح واره درمانی بر تعدیل سبک های دلبستگی (ایمن، ناایمن اضطرابی و ناایمن اجتنابی) و علائم بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- جبری طرح ریزی شده است.
    روش تحقیق: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، جامعه آماری شامل بیماران مراجعه کننده به کلینیک های روان پزشکی سطح شهر بیرجند بود که بر اساس معیارهای ورود، 32 نفر از آنها با استفاده از روش تصادفی همراه با جایگزینی، وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری داده ها، چک لیست وسواس ییل براون و پرسشنامه سبک دلبستگی Hazen و Shaver بود. داده های جمع آوری شده پس از ورود به نرم افزار SPSS (ویرایش 22) ، توسط آزمون های آماری تی تست مستقل، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و بن فرونی، در سطح معنی داری (05/0P<) تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین نمرات پس آزمون و پیگیری سه سبک دلبستگی (ایمن،ناایمن اضطرابی و ناایمن اجتنابی) و نمره وسواس در گروه مداخله تفاوت معنی داری با گروه کنترل داشت (001/0P<). همچنین در گروه مداخله، میانگین نمره دو سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی و اضطرابی و علائم وسواس در پس آزمون در مقایسه با نمره پیش آزمون کاهش و نمره سبک دلبستگی ایمن افزایش معنی داری نشان داد (001/0P<).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده، سبک های دلبستگی بویژه دلبستگی ناایمن اضطرابی ودلبستگی ناایمن اجتنابی با علائم اختلال وسواس مرتبط می باشند و طرحواره درمانی از طریق تعدیل سبک های دلبستگی می تواند باعث کاهش علائم وسواس شود.
    کلید واژگان: اختلال وسواسی-جبری, دلبستگی, طرحواره های ناسازگار اولیه, رفتار درمانی- شناختی
    Zahara Danaei Sij, Golamreza Manshaee*, Mohammad Nadi
    Background and Aim
    The obsessive-compulsive disorder is one of the major problems in mental health. Growth experiences such as attachment play an important role in the formation of mental harm. This research has been designed with the aim of investigating schema therapy on attachment styles (secure, insecure anxiety& insecure avoidance) and symptoms of patients with obsessive-compulsive disorder.
    Materials and Methods
    In this clinical trial study, the statistical population of the patients referring to Birjand psychiatric clinic was that based on entry criteria, thirty- two persons were randomly assigned with a replacement entered studying. The data collection tool was Yale-Brown obsessive and the Hazen and Shaver attachment style questionnaire. The collected data were analyzed by SPSS software (Version 22) by independent t-test, repeated measures ANOVA and Post-Hoc Bonferroni, at a significant level (P <0.05).
    Results
    The mean scores of post-test and fallow up in three attachment styles and obsessive scores in the experimental group had a significant difference with the control group (P<0.001). In the schema group, the mean score of the two insecure attachment styles (secure, insecure anxiety& insecure avoidance) (avoidance and anxiety) and obsessive- compulsive symptoms in the post-test had a significant decrease with the score of pre-test and the scores of secure attachment style showed a significant increase (P<0.001).
    Conclusion
    According to the results, attachment styles especially insecure anxiety and insecure avoidance attachment styles are associated with obsessive-compulsive symptoms and schema therapy through the effect of adjusted attachment styles can reduce the symptoms of obsessive-compulsive disorder.
    Keywords: Obsessive- Compulsive Disorder, Attachment,
    Keywords: Maladaptive Schema, Cognitive Behavior Therapy.
  • لیلا مقتدر، رمضان حسن زاده، بهرام میرزاییان، یارعلی دوستی
    مقدمه
    نشانگان پیش از قاعدگی به مجموعه ای از نشانه های جسمی و روانی گفته می شود که در فاز لوتئال چرخه قاعدگی روی می دهد و با آغاز قاعدگی یا چند روز اول بهبود می یابد. از این شکایت ها افسردگی و پریشانی شایع تر و آزاردهنده تر ند.
    هدف
    مقایسه اثر بخشی درمان گروهی شناختی رفتاری با هیپنوتیزم شناختی گروهی بر کاهش اضطراب زنان مبتلا به نشانگان پیش از قاعدگی.
    مواد و روش ها
    پژوهش به شیوه نیمه تجربی در زنان و دختران مراجعه کننده به پایگاه بهداشتی وابسته به مرکز بهداشت شماره 12 شهر رشت در سال 1392 انجام شد. با نمونه گیری در دسترس، 30 نفر از زنان با نشانگان پیش از قاعدگی انتخاب و به طور تصادفی بین 3 گروه دربرگیرنده دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل تقسیم شدند. در دو گروه اول به ترتیب 8 نشست درمان شناختی رفتاری و درمان شناختی هیپنوتیزم برگزار شد و گروه سوم درمانی نگرفت. پرسشنامه محقق ساخته جمعیت شناختی 8 سوالی نشانگان پیش از قاعدگی و پرسشنامه اضطراب بک در مراحل پیش آزمون و پس آزمون بکار رفت. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (میانگین، تحلیل کوواریانس و توکی) استفاده شد.
    نتایج
    هر دو درمان شناختی رفتاری و هیپنوتیزم شناختی بر کاهش اضطراب این نشانگان موثر بود) 001/0 P<) افزون بر آن تفاوت معنی دار بین این دو درمان (درمان گروهی شناختی رفتاری و درمان گروهی هیپنوتیزم شناختی) در کاهش اضطراب در این نشانگان به چشم نمی خورد.
    نتیجه گیری
    درمان های روانشناختی در درمان نشانگان پیش از قاعدگی کارایی داشته و با توجه به عوارض کمتر، پیشنهاد می شود از این نوع درمان ها برابر با درمان های دارویی، استفاده بیشتر شود و نیز با توجه به اثربخشی یکسان، درمان شناختی- رفتاری و هیپنوتیزم شناختی بویژه در بیماری های زنان به کار رود.
    کلید واژگان: اضطراب, رفتار درمانی شناختی, نشانگان پیش از قاعدگی, هیپنوتیزم
    Dr L. Moghtader_Dr R. Hasanzade_Dr B. Mirzaeian_Dr Y. A Dusti
    Abstract
    Introduction
    Premenstrual syndrome (PMS) is defined as a set of physical and psychological symptoms that occur during the Luteal phase of the menstrual cycle. Among this complaint, anxiety is more common and aversive.
    Objective
    This study was designed to reduce anxiety through comparison of the effectiveness of group cognitive behavioral therapy and group cognitive hypnotism in women with premenstrual syndrome.
    Materials And Methods
    The study was done using semi-experimental method on women and girls who were referred to 12 Health centers of Rasht city in 2013. Available sampling was used and 30 women with premenstrual syndrome were selected and divided into 3 groups of 2 experimental groups and 1 control group randomly. The first experimental group, received 8-week group cognitive behavioral therapy, and the second group received hypnosis cognitive therapy group. The third group received no special treatment: 8 item Premenstrual syndrome inventory and the Beck’s questionnaires anxiety were used in pre-test and Post- test. Data were analysed using covariance analysis and Tukey.
    Results
    The results show both therapies were effective on reducing anxiety in women with PMS (p<0/001). Also, CBGT, in comparison with hypnotism group was not different in reducing anxiety signtificantly in women with PMS.
    Conclusion
    The results showed that psychological therapies were effective for Premenstrual syndrome and given their fewer complications, such therapies are more recommended than the medication treatment. In addition, considering similar effectiveness of CBGT and hypnotherapy, using the latter as a substitute for CBGT is recommended, especially in women’s diseases.
    Keywords: Anxiety, Cognitive Behavioral Therapy, Hypnosis, Premenstrual Syudrom
  • ماریه عبدالقادری، موسی کافی، عالیا صابری، سعید اریاپوران
    مقدمه
    در میان دردهای مزمن، کمر درد بالاترین درصد را دارد. در این میان عوامل روان شناختی در ایجاد و تداوم ناتوانی جسمی و محدودیت عملکردی بیماران مبتلا به کمر درد مزمن دارای اهمیت می باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) و رفتار درمانی شناختی (CBT) در کاهش درد، افسردگی و اضطراب در مبتلایان به کمر درد مزمن بود.
    روش بررسی
    روش این پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد بود. از میان افراد مبتلا به کمر درد مزمن مراجعه کننده به کلینیک امام رضا و بعثت شهر رشت در سال های 1391 و 1392، 30 نفر به طور تصادفی انتخاب و در سه گروه مساوی (دو گروه آزمون و یک گروه شاهد) جایگزین شدند. برای گروه آزمایش اول، درمان ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس و برای گروه آزمایش دوم، درمان شناختی رفتاری در 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. از پرسشنامه های درد مک گیل و پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک عاملی و چند متغیری استفاده شد.
    نتایج
    بین میانگین نمرات درد، افسردگی و اضطراب در بین دو گروه آزمایش تفاوت معنی دار مشاهده نشد، اما بین دو گروه با گروه کنترل در متغیرهای بالا تفاوت معنی دار بود.
    نتیجه گیری
    نتایج از تاثیر دو روش درمانی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و رفتار درمانی شناختی بر کاهش درد، افسردگی و اضطراب حمایت می کند و توجه به این دو روش درمانی برای افراد مبتلا به کمر درد مزمن از اهمیت خاصی برخوردار است.
    کلید واژگان: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی, کمر درد مزمن, رفتار درمانی شناختی, افسردگی, اضطراب
    M. Abdolghadery, M. Kafee, A. Saberi, S. Aryapouran
    Introduction
    Within chronic pains، back pain has the highest percentage. Psychological factors play an important role in the establishment and continuation of physical disability as well as in functional limitation in patients with chronic low back pain. Therefore، the purpose of this study was to compare the effectiveness of Mindfulness Based Cognitive Therapy (MBCT) and Cognitive Behavior Therapy (CBT) on decreasing the pain، depression and anxiety of patients with chronic low back pain.
    Methods
    This study was an experimental study by pretest- posttest design with a control group. Thirty patients were selected by random sampling among patients with chronic low back pain who referred to Imam Reza and Behsat clinics in Rasht from 2012 to 2013. The study participants were placed in three groups (two experimental and one control group). MBCT (first experimental group) and CBT (second experimental group) were administered in 8 sessions for 90 minutes. The short-form McGill pain Questionnaire (Dworkin et al، 2009) and depression، anxiety، stress scale (Lavibond & Lovibond، 1995) were used for collecting the data in pre-test and post-test stages. One way and multivariate Analysis of Variance were used for analyzing the data.
    Results
    The results showed that there was no meaningful difference between two experimental groups in the mean score of pain، depression، anxiety، though a meaningful difference was observed between these two groups and the control group in regard to above variables.
    Conclusion
    The results support the effectiveness of MBCT and CBT in decreasing pain، depression and anxiety. Therefore، taking account of these two therapeutic methods is very important for patients with chronic low back pain.
    Keywords: Anxiety, Chronic Low Back Pain, Cognitive Behavior Therapy, Depression, Mindfulness Based Cognitive Therapy
  • نجمه حمید، وحید عطایی مغانلو، مجید عیدی بایگی
    زمینه
    هدف از این پژوهش، مقایسه ی میزان اثربخشی رفتاردرمانی شناختی، رفتار درمانی شناختی توام با روش مواجهه و پیشگیری از پاسخ و دارودرمانی در بهبود علایم اختلال وسواس جبری می باشد.
    روش
    طرح پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری بود. آزمودنی های پژوهش را 48 بیمار وسواسی جبری تشکیل می دادند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شیوه ی تصادفی در 4 گروه رفتار درمانی شناختی توام با روش مواجهه و پیشگیری از پاسخ، رفتار درمانی شناختی، دارودرمانی و کنترل قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه های وسواسی جبری مادزلی، افسردگی بک (ویراست دوم) و اضطراب بک استفاده شد. نمرات به دست آمده از ارزیابی ها در سه مرحله ی (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) با روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری یک راهه و آزمون تعقیبی توکی با استفاده از نسخه ی 18 نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    نتایج پژوهش حاضر نشان داد که هر سه نوع درمان رفتاردرمانی شناختی توام با روش مواجهه و پیشگیری از پاسخ، رفتاردرمانی شناختی و دارودرمانی به-طور معنا داری باعث کاهش علایم اختلال وسواسی جبری شدند (001/0> P). در بلند مدت اثر رفتار درمانی شناختی توام با روش مواجهه و پیشگیری از پاسخ و رفتار درمانی شناختی موثرتر از دارو درمانی بود، اما بین اثر رفتاردرمانی شناختی توام با روش مواجهه و پیشگیری از پاسخ و رفتار درمانی شناختی تفاوتی وجود نداشت (001/0> P).
    نتیجه گیری
    هر سه نوع درمان در کاهش علایم اختلال وسواسی جبری موثر می باشند و در بلندمدت، رفتاردرمانی شناختی توام با روش مواجهه و پیشگیری از پاسخ و رفتار درمانی شناختی اثر دیرپاتری نسبت به دارودرمانی دارند.
    کلید واژگان: اختلال وسواس, جبری, رفتار درمانی شناختی, مواجهه و پیشگیری از پاسخ, دارو درمانی
    Najmeh Hamid, Vahid Ataie Moghanloo, Majid Eydi Baygi
    Background
    The aim of this research was to study the comparison of cognitive-behavioral therapy, cognitive-behavioral therapy with exposure and response prevention, drug therapy and control group on Obsessive-Compulsive Disorder.
    Methods
    The research method was experimental with pre-post test and control group. The sample consisted of 48 obsessive-compulsive patients who were matched from age, educational statues, duration of disease and other criteria considered in this research. Then randomly selected in to three groups as experimental and one group as control. The instruments were Beck Depression Inventory (BDI), Beck Anxiety Inventory (BAI) and Moudsley Obsessive-Compulsive Inventory (MOCI). Also we analyzed the data by ANOVA and Tokey method.
    Results
    ¬The results indicated that cognitive-behavioral therapy, cognitive-behavioral therapy with exposure and response prevention, drug therapy significantly decreased the OCD symptoms (P<0.001). Also in long term period, the effect of cognitive-behavioral therapy with exposure and response prevention was significantly better than cognitive-behavioral therapy and drug therapy but there was not a significant difference between cognitive-behavioral therapy and cognitive-behavioral therapy with exposure and response prevention (p<0.001).
    Conclusion
    Cognitive-behavioral¬ therapy, cognitive-behavioral therapy with exposure and response prevention, drug therapy were effective on reduction of OCD symptoms; but in long term, CBT and CBT with exposure and response prevention was effective than the drug therapy.
    Keywords: obsessive, compulsive disorder, cognitive, behavioral¬ therapy, exposure, response prevention, drug therapy
  • حسن یعقوبی، فرامرز سهرابی، علی محمدزاده
    زمینه و هدف
    پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی رفتار درمانی شناختی و روان درمانی معنوی- مذهبی با تاکید بر آموزه های اسلام بر کاهش میزان اضطراب آشکار دانشجویان پسر خوابگاهی انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این پژوهش از نوع کارآزمایی های بالینی بود. با اجرای آزمون اضطراب آشکار Cattels به منظور غربال گری، از بین دانشجویان خوابگاهی ساکن در خوابگاه های دانشگاه علامه طباطبایی (در سال تحصیلی 86-87) که دارای اضطراب بودند، تعداد 45 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. این افراد به طور تصادفی در سه گروه، به عنوان گروه آزمایشی اول (مداخله رفتار درمانی شناختی)، گروه آزمایشی دوم (مداخله روان درمانی معنوی - مذهبی) و گروه شاهد قرار گرفتند. اعضای گروه های آزمایشی هر یک در 12 جلسه مداخله درمانی به صورت گروهی 2 ساعت در هفته شرکت کردند و در گروه شاهد هیچ مداخله ای انجام نشد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    بین دو شیوه درمانی در کاهش میزان اضطراب آشکار دانشجویان تفاوت معنی داری وجود نداشت و هر دو شیوه درمانی به طور معنی داری (01/0 < P) در کاهش میزان اضطراب آشکار دانشجویان موثر بود.
    نتیجه گیری
    تاکید بر آموزه های اسلامی در قالب روان درمانی معنوی- مذهبی نیز همانند روش های شناختی رفتاری می تواند در کاهش اضطراب مفید واقع گردد.
    کلید واژگان: اضطراب آشکار, رفتار درمانی شناختی, معنویت, مذهب, روان درمانی معنوی, مذهبی
    Hassan Yaghubi, Faramarz Sohrabi, Ali Mohammadzadeh
    Aim and
    Background
    This research aimed to compare the effects of cognitive behavioral therapy and Islamic-based spiritual-religious psychotherapy on reducing overt anxiety level of male students residing in dormitory. Methods and Materials: This clinical trial study used Cattell''s anxiety questionnaire to identify anxious students. Afterwards، 45 students from Allame Tabatabaie University selected and randomly assigned into 3 groups of cognitive behavioral therapy، spiritual-religious psychotherapy، and control. They received therapeutic methods in the form of groups for two hours per week (12 sessions). Data was analyzed using analysis of covariance (ANCOVA).
    Findings
    The results showed that no significant difference between the two therapeutic methods in reducing anxiety levels. In fact، both methods were significantly effective in reducing overt anxiety of students.
    Conclusions
    Islamic-based spiritual-religious psychotherapy and cognitive behavioral therapy can reduce overt anxiety.
    Keywords: Overt anxiety, Cognitive behavior therapy, Spiritual, Religious psychotherapy, Spirituality, Religion
  • سحر رفیعی، فرامرز سهرابی، جمال شمس، علی اکبر فروغی
    مقدمه
    درد مزمن یکی از رایج ترین علل مراجعه به مراکز خدمات پزشکی اولیه است. شواهد نشان می دهند که درمان شناختی رفتاری، درمانی اثربخش در دردهای مزمن می باشد. مطالعه حاضر، به بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری در بیماران دارای درد اسکلتی - عضلانی مزمن می پردازد.
    روش کار
    درمان شناختی رفتاری در هشت جلسه 50 دقیقه ای و روی چهار نفر بیمار (3 زن و 1 مرد) مبتلا به درد اسکلتی عضلانی مزمن ارزیابی شد. روش پژوهش، خط پایه چندگانه با دوره پیگیری یک ماهه بود. بیماران به طور تصادفی در مرحله خط پایه جایگزین شدند و مقیاس افسردگی بک، فاجعه آفرینی، راهبردهای مقابله با درد را در مرحله پیش آزمون و جلسات دوم، چهارم، ششم و هشتم و مقیاس شدت درد را در تمام جلسات تکمیل کردند. نتایج درمان از طریق مقیاس های به کار گرفته شده بررسی شد.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که درمان شناختی رفتاری در کاهش افسردگی بیماران، کاهش فاجعه آمیز کردن درد، کاهش شدت درد و بهبود راهبردهای مقابله با درد موثر است و این اثرات به میزان زیادی در مرحله پیگیری نیز در بیماران باقی می ماند.
    نتیجه گیری
    به کارگیری درمان های روانشناختی در کنار درمان های دارویی در درمان بیماران مبتلا به درد مزمن کمک کننده است.
    کلید واژگان: رفتار درمانی شناختی, درد, افسردگی, فاجعه سازی
    S. Rafiee, F. Sohrabi, J. Shams, Aa Forough
    Introduction
    Chronic pain is one of the most prevalent reasons of referral to health centers. Cognitive Behavioral Therapy (CBT) has been shown to be an effective treatment for chronic pain. The current study was conducted to evaluate the efficacy of Cognitive Behavioral Therapy in patients with chronic musculoskeletal pain.
    Materials And Methods
    CBT was evaluated in 8 sessions of up to 50 minutes in 4 patients with chronic musculoskeletal pain. A multiple baseline with a follow up of 1 month was used. Patients were randomly allocated to baselines and outcome and assessed via Beck Depression Inventory (BDI), Pain Catastrophizing Scale (PCS), Visual Analogue Scale (VAS) and Cognitive Coping Strategies Inventory (CCSI).
    Results
    Results showed that Cognitive Behavioral Therapy was effective in reduction of depression, pain Catastrophzing and pain intensity, and improvement of coping strategies. These effects were maintained to some extent in the follow up.
    Conclusion
    Psychological as well as medical treatment can be helpful in the patients with chronic pain.
    Keywords: Cognitive Behavior Therapy, Pain, Depression, Catastrophization
  • نسرین فروزنده*، فرشته آیین، مرضیه فروزنده، سمیه درخشنده
    زمینه و هدف
    استرس به عنوان یک پدیده روانشناختی از عوامل مهم در بروز و استمرار بسیاری از بیماری-های جسمی و اختلالات روانی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر رفتار درمانی شناختی بر میزان بکارگیری مهارتهای مقابله ای عاطفه مدار و مسئله مدار در دانشجویان پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد صورت گرفته است.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی 156 نفر از دانشجویان پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد به صورت در دسترس انتخاب و دانشجویانی که بر اساس پرسشنامه ی بیلینگز و موس روش های مقابله ای غیر موثر داشتند (60) نفر به دو گروه مورد (30) نفر و شاهد (30) نفر تقسیم شدند. رفتار درمانی شناختی به صورت گروهی در 8 جلسه دو ساعته بر روی گروه مورد اجرا گردید. بعد از گذشت دو هفته از آخرین جلسات رفتار درمانی شناختی، مجددا کلیه دانشجویان گروه های مورد و شاهد با پرسشنامه مقابله ای مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری t زوجی و t مستقل استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین سنی دانشجویان شرکت کننده در مطالعه4/1±13/21 سال و اکثریت آنها (12/80 درصد) زن بودند. نتایج مطالعه نشان داد که در گروه مورد پس از رفتار درمانی شناختی واکنش های شناختی عاطفه مدار(اجتماعی و هیجانی) کاهش(05/0>P) و واکنش های مقابله ای مسئله مدار (رفتاری، شناختی و حل مشکل) افزایش (001/0>P) معنی دار ی داشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به تاثیر رفتار درمانی شناختی بر بکارگیری واکنش های مقابله ای توسط دانشجویان، استفاده از این روش در مراکز مشاوره دانشجویی در جهت ارتقاء روش های مقابله ای دانشجویان پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: رفتار درمانی شناختی, مهارتهای مقابله ای مسئله مدار, دانشجویان
    Nasrin Frouzandeh*, Fereshte Aein, Marzie Frouzandeh, Somayeh Derakhshandeh
    Background And Aims
    Caring for patients with dementia especially Alzheimer, is the most hardship, damaging and challenging of cares that caregivers expose to it. The lack of education about it increases the problems. The aim of this study was to evaluate the effect of group discussion and telephone counselling on perceived stress of women as caregivers of patient with Alzheimer disease.
    Methods
    In this study, 150 women who had 18-60 years old as a close relative to elderly patient with Alzheimer and at least being direct caregivers for six months, with convenience method were selected and by blocking randomization were allocated to control and experimental groups. The experimental group was participated in the group discussion and telephone counselling. Post-test was carried out six weeks after the program. The instruments for data gathering were demographic items and perceived stress Questionnaire. Independent t-test, paired t-test, Chi-square and ANOVA test were used.
    Results
    The study findings showed that before group discussion and telephone counselling 50.7% of samples in intervention group and 57.3% of samples in control group had high level of stress. Our results demonstrated that after the intervention, the mean of perceived stress in experimental group was decreased from 28.38±8.62 to 22.45±5.55 (p≤0.001) which shows decrease of stress. In the control group mean was increased from 29.88±8.66 to 31.92± 6.31 (p=0.009) which shows increase of stress. There were significant relationship between perceived stress and the variables of education (p= 0.03), and economic status (p= 0.01).
    Conclusion
    Caregiver women of patient elders with Alzheimer disease as the main resource of informal caregivers, experience high levels of stress that this problem treats health of women and their elderly. Group discussion and telephone counselling are effective to decrease perceived stress of women as caregivers of patient with Alzheimer disease. Thus, this method of education is suggested.
    Keywords: Elderly, Alzheimer disease, Caregivers, Perceived stress
  • علیرضا ظهیرالدین، سید مهدی صمیمی اردستانی، محمد اربابی
    اختلال هویت جنسی، همانند سازی مداوم و شدید با خصایص جنس مقابل و نارضایتی از جنسیت خود می باشد که در موارد شدید افراد مبتلا به دنبال ایجاد خصایص اولیه و ثانویه جنسی جنس مقابل هستند و درخواست درمان هورمونی و یا جراحی تغییر جنسیت می کنند. متون علمی، در حال حاضر درمان این اختلال را پیچیده و به ندرت موفقیت آمیز می دانند و اغلب در جهت کنار آمدن با اختلال و یا آماده سازی برای جراحی گام برمی دارند. در این گزارش روان درمانی موفقیت آمیز چهار مورد اختلال هویت جنسی گزارش شده است. مورد اول نوجوان پسر 16 ساله ای است که رفتارهای جنس مونث و تمایل به تغییر جنسیت داشت که بعد از 6 ماه درمان، طی جلسات هفتگی اختلال وی برطرف شده است. مورد دوم مرد 19 ساله ای است که خود را مونث می دانست و تمایل به برقراری روابط جنسی با جنس مذکر در نقش جنس مونث داشت که بعد از 12 جلسه درمان هفتگی شکایات وی برطرف شده است. مورد سوم دختر 18 ساله ای است که از نوجوانی خود را پسر می دانسته و از دختر بودن خود ناراضی بوده است. بعد از 12 جلسه روان درمانی هفتگی رفتارها و تمایلات جنس مذکر در وی برطرف گردید. مورد چهارم دختر 20 ساله ای است که از پنج سال قبل خود را پسر می دانست و برای انجام جراحی تغییر جنسیت مراجعه نموده بود که بعد از 6 ماه روان درمانی هفتگی اظهار می کند که دختر است و تمایل به ازدواج با یک مرد را دارد.
    روان درمانی موفقیت آمیز این موارد نشان می دهد که درمان اختلال هویت جنسی از راه های غیر جراحی امکان پذیر است و لزوم به کارگیری این روش ها پیش از تصمیم گیری زود هنگام به جراحی را نشان می دهد.
    کلید واژگان: اختلال هویت جنسی, رفتار درمانی شناختی
    Alireza Zahireddin*, Sayyed Mehdi Samimi Ardestani, Mohammad Arbabi
    Gender Identity Disorder (GID) is a strong and persistent cross gender identification and persistent discomfort with his or her sex. Those extreme forms of GID involve attempts to simulate phenotype of the opposite biological sex. Nowadays treatment of GID is complex and rarely successful when the goal is to reverse the disorder. Psychotherapy prepares patients to deal with their disorder, not to alter it. This case series presents 4 cases of GID that were treated successfully. A 16 year old male, a 19 year old male, a 18 year old female and a 20 year old female have been treated for 4-6 months successfully by weekly psychotherapy. Successful treatment of these cases shows the efficacy of non hormonal and nonsurgical treatment of GIDs, and discourages premature sex reassignment surgery.
    Keywords: Gender Identity Disorder, Cognitive Psychotherapy
  • پروانه حیدری، ربابه لطیف نژاد، علی صاحبی، منیره جهانیان، سید رضامظلوم
    زمینه و هدف
    نازایی و مراحل درمان آن منبعی برای بروز اضطراب خانم های نازا می باشد. رفتار درمانی شناختی یکی از روش های موثر بر وضعیت روانی افراد مبتلا به اضطراب است، پژوهش حاضر با هدف تاثیر رفتار درمانی شناختی بر اضطراب خانمهای نازا اولیه تحت درمان IUI مراجعه کننده به مرکز تحقیقات ناباروری منتصریه مشهد از اردیبهشت تا مرداد سال 1380 انجام گرفت.
    روش کار
    در این کارآزمایی بالینی 110 خانم دارای نازایی اولیه که برای اولین بار جهت درمان IUI اقدام کرده بودند به روش تخصیص تصادفی در دو گروه تجربی و شاهد قرار گرفتند. در اولین روز مراجعه جهت درمان IUI دو گروه از نظر میزان اضطراب آشکار و پنهان اولیه توسط آزمون اضطراب اسپیل برگر مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس در گروه تجربی مداخله رفتار درمانی شناختی شامل بازسازی شناختی و آرام سازی تنفسی به مدت 13-12 روز بعمل آمد. در مورد گروه شاهد تنها دوره درمان معمول بخش اجرا گردید. میزان اضطراب آشکار و پنهان در 30 دقیقه قبل از انجام عمل (حین مطالعه) و همچنین 30 دقیقه بعد از انجام عمل IUI (پایان مطالعه) در هر گروه ارزیابی گردید.
    یافته ها
    نتایج پژوهش نشان داد میانگین اضطراب آشکار حین(0001/p=) و پایان مطالعه (0001/p=) در دو گروه اختلاف معنی داری داشت به طوری که در گروه تجربی کاهش بیشتری مشاهده شد. میانگین اضطراب پنهان بدو، حین و پایان مطالعه در دو گروه از تفاوت معنی داری برخوردار نبود. بعلاوه اختلاف معنی داری بین میانگین تفاوت اضطراب آشکار بدو و حین مطالعه (0001/p=) و بدو و پایان مطالعه(0001/ p=) در دو گروه وجود داشت و این میانگین در گروه تجربی در حین مطالعه بیشترین کاهش را داشت ولی میانگین تفاوت اضطراب آشکار حین و پایان مطالعه در دو گروه معنی دار نبود. همچنین میانگین تفاوت اضطراب پنهان بدو و حین مطالعه(0001/ p=) و بدو و پایان مطالعه (001/ p=) در دو گروه معنی دار بود.
    نتیجه گیری
    تکنیک رفتار درمانی شناختی یکی از روش های موثر بر کنترل اضطراب خانم های نازا حین درمانی نازایی می باشد و می تواند جهت تامین سلامت روانی خانم های نازای مراجعه کننده جهت درمان در کلینیک های نازایی بکار گرفته شود.
    کلید واژگان: رفتار درمانی شناختی, اضطراب, نازایی, زنان, IUI
    Heidari, P. Latifnejad, R. Sahebi, A. Jehanian, M. Mazloom, Sr
    Background and
    Purpose
    Infertility and its numerous treatment programs create crisis in infertile women’s life and is a potent source of anxiety. There is evidence that cognitive behavioral therapy might be efficacious for emotional aspect of infertility. Therefore we designed a study for evaluation of cognitive behavior therapy effect on anxiety level in primary infertile women undergoing IUI in Montaserieh Infertility Research center from May to August 2001.
    Method
    In this randomized controlled clinical trial, 110 women with primary infertility that were undergoing IUI for first time randomly allocated to two groups (55 experimental, 55control group). In first visit for IUI treatment (beginning of study) state and trait anxiety of all subjects measured by Spielberger Anxiety Inventory. The experimental group complete a cognitive behavior therapy program include cognitive restructuring and relaxation for 12-13 days. Control group received only routine cares. State and trait anxiety were measured in 30 minute before and after IUI for two groups.
    Findings
    Findings showed that state and trait anxiety scores in beginning of study were not significantly different between groups. But state anxiety score before (p<0.001) and after (p<0.0001) IUI were significantly different. Trait anxiety score were not significantly different, before and after IUI. The difference between state and trait anxiety score at beginning and before IUI [State anxiety (p<0.0001), trait anxiety (p<0.0001) were significantly different.
    Conclusion
    The results of study showed that cognitive behavior therapy is effective in reduction of anxiety in women undergoing IUI treatment, so we recommend it to securing psychological well – being in women undergoing infertility treatment.
  • نسرین فروزنده، معصومه دل آرام
    در جهان امروز استرس مساله بزرگی به شمار می رود و به عنوان یک پدیده روانشناختی از عوامل مهم در بروز و استمرار بسیاری از بیماری های جسمی و اختلالات روانی است. دیدگاه های جدید در مورد استرس به جای تمرکز بر ماهیت استرس به نقش منابع روانشناختی فرد در رویاروئی با عوامل فشارزا تاکید دارند. از این رو در سال های اخیر توجه به منابع استرس و راهبردهای مقابله با آن در گروه های مختلف مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. زیرا بکار گرفتن راهبردهای مقابله ای موثر نقش مهمی در کاهش استرس داشته است. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر رفتار درمانی شناختی بر مکانیسم های مقابله ای دانشجویان غیر پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد به صورت یک مطالعه تجربی دو مرحله ای صورت گرفته است. نمونه پژوهش 60 نفر از دانشجویان غیر پزشکی (پرستاری، مامایی، هوشبری، اتاق عمل، بهداشت خانواده، بهداشت محیط، رادیولوژی و علوم آزمایشگاهی) دانشگاه علوم پزشکی شهر کرد بودند که روش های مقابله ای غیر موثرداشتند و به دو گروه 30 نفره مورد و شاهد تقسیم شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه مقابله ای بیلینگز و موس، پرسشنامه متغیرها و رفتار درمانی شناختی (Cognitive Behaviour Therapy = CBT) بود که در 8 جلسه دو ساعته بر روی گروه مورد اجرا گردید. روش آماری مورد استفاده تی زوج و تی مستقل بود. نتایج نشان داده است که رفتار درمانی شناختی بر بکارگیری واکنش های مقابل ای کارآمد (روش های مساله مدار) توسط دانشجویان تاثیر به سزایی داشته است (P<0.001). لذا بکارگیری این روش در مراکز مشاوره دانشجویی در جهت ارتقاء روش های مقابله ای دانشجویان پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: رفتار درمانی شناختی, واکنش های مقابله ای, دانشجویان
    Stress is a major problem of the modern world, causing psychological and physiological diseases. Object of this study was to evaluate the effects of cognitive behavioral therapy on coping styles of non-medical students of Shahrekord university of medical scences. This two phases experimental study was performed on 60 students, having non-effective coping styles. They were randomly divided into the control (n=30) and case (n=30) groups. Billingz & Mouse coping questionnaire was used to assess coping styles. The case group was treated with 8 weeks of group cognitive behavioral therapy. Quantitative analysis of data was undertaken by using dependent and paired t-tests. The results showed that cognitive behavioral therapy had significant effects on improvement and effectiveness of the coping strategies (P<0.001).
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال