به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « شاخص های آزمایشگاهی » در نشریات گروه « پزشکی »

  • علی حسن پور، خداکرم رحیمی، حسین صفی، شهریار صالحی*
    پیش زمینه و هدف

    ارزیابی میزان پیروی از رژیم غذایی و دارویی در بیماران نارسایی مزمن پیشرفته تحت درمان با همودیالیزی یک ضرورت جدی است، به طوری که عینی ترین روش برای اندازه گیری میزان پیروی از رژیم درمانی، غذایی و داروی در این بیماران ارزیابی شاخص های آزمایشگاهی است. هدف از این مطالعه اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل مراقبت مشارکتی بر سطح شاخص های آزمایشگاهی در بیماران مزمن پیشرفته کلیه تحت درمان با همودیالیز بوده است.

    مواد و روش کار

    در یک مطالعه کارآزمایی بالینی با حجم نمونه 66 بیمار نارسایی مزمن کلیه تحت درمان با همودیالیز که ابتدا بر اساس معیارهای ورود به مطالعه به صورت شماری انتخاب و سپس به روش random allocation rule در دو گروه 33 نفره مداخله و کنترل قرار گرفتند . در گروه مداخله محتوای آموزشی در هشت جلسه بر اساس چهار مرحله مدل مراقبت مشارکتی (انگیزش، آماده سازی، درگیر سازی و ارزشیابی) اجرا شد و به مدت سه ماه مداخلات اعمال شده پیگیری گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، چک لیست شاخص های آزمایشگاهی بود که در بدو مطالعه و سه ماه بعد از مداخله در هر دو گروه تکمیل گردید . داده توسط نرم افزار spss ورژن 17 و آزمون های توصیفی و تحلیلی آماری چون آزمون های تی زوجی، تی مستقل، کای اسکویر و آزمون دقیق فیشر و آنالیز واریانس یک طرفه مورد تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    میانگین و انحراف معیار شاخص آزمایشگاهی کلسیم بعد از مداخله به ترتیب در گروه مداخله 765/0±01/9 و در گروه کنترل 893/0±16/8 میلی گرم در دسی لیتر بوده، تی مستقل با 001/0 P= تفاوت معنی دار بوده و همچنین سطح فسفر بعد از مداخله در گروه مداخله 52/0±31/4 و در گروه کنترل 37/3±83/5 میلی گرم در دسی لیتر بوده که تی مستقل با 015/0P= بین دو گروه تفاوت معنی دار بوده گرچه در ارتباط با میانگین شاخص پتاسیم و BUN، بین دو گروه تفاوت معنی دار آماری وجود نداشته است.

    بحث و نتیجه گیری

    ارتقا سطح شاخص های آزمایشگاهی در بیماران تحت درمان با همدیالیز بعد از مداخلات آموزشی مبتنی بر مدل مشارکتی بیانگر بهبود تبعیت از درمان در این بیماران بوده که باید در فرایند مراقبت های آموزشی و حمایتی در این بیماران موردتوجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: مدل مراقبت مشارکتی, تبعیت از درمان, شاخص های آزمایشگاهی, نارسایی مزمن کلیه, همودیالیز}
    Ali Hassanpour, Karamali Rahimi, Housein Safei, Shahriyar Salehi*
    Background & Aims

    Evaluation of dietary and medication adherence in the patients undergoing dialysis is a necessity, and laboratory index is the most objective method for measuring adherence to treatment in these patients. The aim of this study was to evaluate the effectiveness of educational interventionsbased on collaborative care model on the level of laboratory indicators in patients undergoing hemodialysis.

    Material & Methods

    In this clinical trial study, 66 patients with chronic renal failure undergoing hemodialysis were selected initially based on the inclusion criteria and easy sampling and then they were assigned into intervention and control groups base on random allocation rule. The intervention group received educational content in eight sessions based on four stages of participatory care model (motivation, preparation, engagement, and evaluation) then the interventions were implemented in intervention group. The data collection tools were a demographic questionnaire and also a checklist of laboratory index which were completed at baseline and three months after intervention in both groups. The data were analyzed by SPSS software using independent t-test, chi-square, and Fisher's exact test.

    Results

    Mean and standard deviation of calcium index after intervention were 9±1/765 and 8/16 ±/893 in intervention and control groups, respectively. The results of the independent t-test showed a significant difference between two groups (p = 0.001). Phosporous index after intervention in intervention and control group were 4/31±/52 and 5/83±3/37, respectively, therefore independent t-test was significant between two groups (p = 0.015). There was no statistically significant difference between the two groups with regard to mean of potassium and BUN index.

    Conclusion

    The level of laboratory index in the patients undergoing hemodialysis after intervention based on the participatory model has shown improvement in adherence to treatment in these patients, which should be considered in the process of educational and supportive care in these patients.

    Keywords: Collaborative Care Model, Hemodialysis, adherence to treatment, laboratory index}
  • شهین علیپور، معصومه همتی مسلک پاک *، نادر آقاخانی، حمیدرضا خلخالی
    پیش زمینه و هدف
    یکی از کلیدی ترین اهداف در امر مراقبت بیمار مبتلا به دیابت، افزایش میزان تبعیت از رژیم درمانی و توصیه های ارائه شده توسط گروه درمان می باشد. خانواده به عنوان اساسی ترین رکن جامعه مسئول مراقبت های صحیح و مناسب بهداشتی به بیمار می باشد، لذا این مطالعه باهدف تعیین تاثیر مراقبت خانواده محور بر آزمایش های پاراکلینیکی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به کلینیک دیابت بیمارستان مدنی شهرستان خوی انجام شد.
    مواد و روش کار
    پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی بود که تعداد 80 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 و یکی از اعضای خانواده وی و با روش نمونه گیری در دسترس از بیمارستان مدنی شهرستان خوی انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه مداخله و گروه کنترل تخصیص داده شدند. ابتدا مقادیر آزمایشگاهی (قند خون ناشتا، قندخون تصادفی، هموگلوبین گلیکوزیله) قبل از مطالعه از بیمار اخذ و سپس در گروه مداخله مراقبت خانواده محور برای بیمار داده شد و پس از سه ماه مداخله مجددا مقادیر آزمایشگاهی در بیماران هر دو گروه ارزیابی شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آمار توصیفی و آمار تحلیلی نرم افزار SPSS نسخه 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    در این مطالعه میانگین قند خون ناشتا، قند خون تصادفی و هموگلوبین گلیکوزیله قبل از مداخله بین دو گروه کنترل و مداخله تفاوت معنی داری نداشت (05/0P).
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به نتایج پژوهش حاضر مراقبت خانواده محور توانست مقادیر قند خون ناشتا، تصادفی و هموگلوبین گلیکوزیله را کاهش دهد لذا پیشنهاد می گردد این مراقبت برای بیماران مبتلا به دیابت ارائه گردد.
    کلید واژگان: مراقبت خانواده محور, دیابت نوع دو, شاخص های آزمایشگاهی}
    Shahin Alipor, Masumeh Hemmati Maslakpak *, Nader Aghakhani, Hamidreza Khalkhali
    Background and Aims
    One of the key goals in the care of patients with diabetes, elevated levels of adherence to treatment and recommendations offered by group therapy. The family as the basic unit of society is responsible for the proper health care to his patient. This study aimed to determine the effectiveness of family centered care on laboratory examinations in patients with type II diabetes in Khoy Shahid Madani Hospital has been done.
    Materials and Methods
    This study is a quasi-experimental study. The number of 80 patients with type II diabetes and one of his family members from Khoy Shahid Madani Hospital selected by convenience sampling and randomly assigned to intervention and control groups. At first degree was measured laboratory values (Fasting blood glucose, Random blood glucose and hemoglobin A1C) before the study. Then family centered care was conducted for the experimental group and again After 3 months follow-up was measured laboratory values (Fasting blood glucose, Random blood glucose and hemoglobin A1C) in Patients in both groups. For data analysis using spss-20 descriptive and inferential statistical tests were performed.
    Results
    The results of the study showed that the mean scores in Fasting blood glucose, Random blood glucose and hemoglobin A1C in each group before the intervention was not significantly different. (p0/05).
    Conclusion
    According to the results of this study Family-centered care could reduce levels of in Fasting blood glucose, Random blood glucose and hemoglobin A1C. Therefore it is recommended that the care provided to patients with diabetes.
    Keywords: Family centered care, Diabetes Type, laboratory parameters}
  • پروانه عسگری، فاطمه بهرام نژاد *، محمد گلی طالب، مختار محمودی
    اهداف انفارکتوس میوکارد یکی از علل اصلی مرگ و ناتوانی در دنیاست. تبعیت از برنامه درمانی گزینه مراقبتی مهم در این بیماران است؛ لذا، پژوهش حاضر باهدف تعیین تاثیر آموزش خانواده محور بر شاخص های آزمایشگاهی بیماران پس از آنفارکتوس حاد میوکارد انجام شد.
    مواد و روش ها این کارآزمایی بالینی از مهر تا اسفند 1393 در بخش مراقبت ویژه قلبی بیمارستان امیرکبیر شهر اراک انجام شد. نمونه های پژوهش 60 بیمار پس از بروز اولین سکته قلبی بودند که به روش در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل (آموزش بیمارمحور: 30 نفر) و مداخله (آموزش خانواده محور: 30 نفر) قرارگرفتند. در بدو بستری، میزان قندخون و لیپیدهای خون (Chol،TG،HDL،LDL) بررسی شد. سپس، برای گروه مداخله آموزش بیمار به همراه عضو فعال خانواده از طریق رایانه در سه حیطه غذایی، دارویی، حرکتی در سه جلسه 30-45 دقیقه ای انجام شد. در گروه کنترل همان محتوای آموزشی فقط به بیمار (بدون حضور خانواده) داده شد. سه ماه پس از مداخله، موارد ذکرشده مجدد بررسی شد. در نهایت، تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده آزمون های آماری کای دو، تی مستقل انجام شد.
    یافته ها یافته ها نشان داد که نتایج درمانی شامل میزان قند خون با 03/0P=، لیپیدهای خون شامل Chol،HDL،LDL،TG با 0001/0 P= در گروه خانواده محور اختلاف آماری معنا داری با گروه بیمارمحور داشت. این در حالی است که قبل از مداخله، در موارد ذکرشده تفاوت معناداری بین دو گروه وجود نداشت.
    نتیجه گیری با توجه به نتایج پژوهش، به نظر می رسد الگوی آموزشی خانواده محور بهبود شاخص های آزمایشگاهی بیماران دچار انفارکتوس میوکارد را به دنبال دارد. لذا، توصیه می شود مداخلات آموزشی مربوط به برنامه درمانی در این بیماران با مشارکت خانواده ها انجام شود.
    کلید واژگان: آموزش بیمارمحور, آموزش خانواده محور, چندرسانه ای, شاخص های آزمایشگاهی, نرم افزار}
    Parvaneh Asgari, Fatemeh Bahramnezhad *, Mohammad Golitaleb, Mokhtar Mahmoudi
    Background and Objectives
    Myocardial infarction is one of the main causes of death and disability in the world. Adherence of therapeutic regimen is an important caring option in these patients. This study has been conducted to determine the effect of family-centered education on laboratory index of patients after acute myocardial infarction.
    Materials and Methods
    This clinical trial was performed between October and March 2014 in CCUward of Amirkabir hospital of Arak. Research samples were 60 patients with 30-70 years old who had been selected by convenience method after the first heart attack and randomly assigned into two groups: control (patient-centered education: 30 individuals) and intervention (family-centered education: 30 individuals). On admission, blood sugar and blood lipids (Chol, TG, HDL, LDL) were examined. Theneducation to patients was done in the intervention group associated with close family member through computers in three domains (diet, pharmaceutical regimen and exercise program) in three sessions of 30-45 minutes and the same educational content were taught to the patient (without family members) in the control group. Three months after the intervention, all aforementioned items were recorded again in two groups and, finally, data were analyzed using independent t-test and Chi-square test.
    Results
    The results indicated that laboratory indexincluding blood sugar (P=0.03), blood lipids (P=0.0001) in the family-centered group was better than patient-centered group. However, there was not a significant difference between the two groups in aforementioned items before the intervention (P> 0.05).
    Conclusion
    According to the findings of this study, it seems that family-centered education model improves laboratory index of the patients with myocardial infarction. It is recommended that the educational interventions for the patients with myocardial infarction to be done with the participation of the family.
    Keywords: family-centered education, laboratory index, multimedia software, myocardial infarction}
  • حسین ابراهیمی، مهدی صادقی *، حمید واحدی، جعفر کاووسی پویا
    زمینه و هدف
    با توجه به نقش بسیار مهم خانواده بیماران مبتلا به دیابت در مدیریت وکنترل مطلوب بیماری، مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر دو روش آموزش بیمارمحور و خانواده محور (مبتنی بر الگوی توانمندسازی) بر شاخص های آزمایشگاهی بیماران دیابتی نوع دو صورت پذیرفت.
    روش بررسی
    این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی و کاربردی بود که طی آن 147 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 از طریق تخصیص تصادفی ساده به سه گروه کنترل (A)، مداخله بیمارمحور (B) و مداخله خانواده محور (C) تقسیم شدند. قبل از شروع مداخله و سه ماه پس از آن، آزمایش قند خون ناشتا و غیرناشتا، کلسترول، تری گلیسرید، لیپوپروتئین با چگالی بالا و پایین بعنوان شاخص های آزمایشگاهی از بیماران اخذ گردید. مداخله به صورت آموزش بیمارمحور در گروهB و به صورت خانواده محور در گروه C به اجرا در آمد و گروه کنترل آموزشهای روتین مرکز را دریافت نمودند. برای تجزیه تحلیل داده ها از نرم افزار آماری Spss v.19 و آزمونهای کای دو و آنووآ استفاده شد.
    یافته ها
    تفاوت معناداری در متغیرهای دموگرافیک و شاخص های آزمایشگاهی در میان هر سه گروه قبل از مداخله مشاهده نشد (05/0p>) اما بین تمامی این شاخص ها بعد از مداخله اختلاف معنی دار وجود داشت (001/0p<). بین میزان تمامی شاخص های مذکور در دو گروه B و C با گروه کنترل نیز تفاوت معنی دار بود (05/0p<). هرچند بین دو گروه B و C تفاوت معنی دار در هیچکدام از شاخص ها مشاهده نشد اما بررسی ضریب تغییرات نشان دهنده کاهش این شاخص ها به میزان بیشتر بعد از مداخله، در گروه C نسبت به گروه B بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به اختلاف قابل توجه در نتایج روش سنتی با رویکردهای توانمندسازی و همچنین نقش مهم خانواده در مدیریت و کنترل بیماری دیابت، استفاده از این الگوی آموزشی با در نظر گرفتن خانواده جهت دستیابی به کنترل مطلوب بیماری توصیه می شود.
    کلید واژگان: دیابت نوع 2, آموزش, توانمندسازی, شاخص های آزمایشگاهی}
    Hossein Ebrahimi, Mahdi Sadeghi *, Hamid Vahedi, Jaafar Kavousi Pouya
    Background And Aims
    Considering the important role of the family in patients with diabetes in management and good control of the disease, the present study was conducted to compare the efficacy of patient-centered and family-centered teaching methods (based on empowerment model) on the laboratory variables of patients with type II diabetes.
    Methods
    This was a quasi-experimental study and applied. 147 patients with type 2 diabetes refrred to diabetic center of shahroud were divided into three groups: control (A), patient-centered intervention (B), and family-centered intervention (C) through simple random allocation. Before the intervention and three months after that, nonfasting and fasting blood glucose, cholesterol, triglycerides, and low and high-density lipoprotein was carried out from patients as laboratory indexes. The intervention was carried out in the form of patient-centered in group B and family-centered in group C and routine education was conducted in the control group. Data was analysed using SPSS software and Chi-square and ANOVA tests.
    Results
    There was no significant difference in the demographic variables and laboratory variables among the three groups before the intervention (P>0.050). A significant difference was found between all of these variables after the intervention FBS: (P=0.012), BS: (P=0.002), triglicerid: (P=0.015), cholesterol: (P=0.013), LDL: (P=0.010), HDL: (P=0.022). A significant difference was reported between all of the laboratory variables in the intervetion groups in comparision with the control group (P
    Conclusion
    Due to the significant differences in the results of traditional method empowerment approaches, using this model to enhance the clinical indicators recommended. Also, taking into consideration the important role of the family in the management and control of diabetes, will be facilitated the achievement of optimal control and desirable.
    Keywords: Diabetes type 2, Education, Empowerment, Laboratory indexes}
  • حسین ابراهیمی، مهدی صادقی *، محمدرضا خطیبی
    زمینه
    عوامل مختلفی بر کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی موثر می باشند. شناسایی و تعدیل برخی از این عوامل مانند عدم کفایت همودیالیز که از جمله علل ناتوانی و مرگ ومیر در این بیماران به شمار می رود، می تواند سطح مطلوب تری از سلامتی را در این بیماران بوجود آورد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط کیفیت زندگی با کفایت دیالیز و شاخص های آزمایشگاهی در بیماران تحت همودیالیز انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تحلیلی-مقطعی 99 بیمار تحت درمان با همودیالیز مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار بکار رفته شامل پرسشنامه کیفیت زندگی مختص بیماران دیالیزی، KT/V جهت تعیین کفایت دیالیز و شاخص های آزمایشگاهی آلبومین، هموگلوبین، قندخون ناشتا، کراتینین، بیلی روبین، پتاسیم، سدیم، کلسیم و فسفر بودند. پس از جمع آوری اطلاعات، ارتباط بین آنها تعیین شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج مطالعه نشان داد کیفیت زندگی و کفایت دیالیز واحدهای پژوهش در سطح مطلوبی قرار ندارد. بین کیفیت زندگی و کفایت دیالیز تفاوت معناداری مشاهده شد (P<0.05). همچنین بین نمره کیفیت زندگی با شاخص های آلبومین، هموگلوبین، بیلی روبین، کراتینین، پتاسیم، کلسیم و فسفر همبستگی آماری معنی دار وجود داشت (P<0.05) ولی مقادیر قندخون ناشتا و سدیم با نمره کیفیت زندگی همبستگی معناداری نداشت (P>0.05).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، بنظر می رسد با برنامه ریزی و انجام مداخلات پرستاری در جهت افزایش کفایت دیالیز و بهبود برخی شاخص ها می توان به سطح مطلوب تری از کیفیت زندگی در این بیماران دست یافت.
    کلید واژگان: همودیالیز, کیفیت زندگی, کفایت دیالیز, شاخص های آزمایشگاهی}
    Hossein Ebrahimi, Mahdi Sadeghi *, Mohammadreza Khatibi
    Aims
    Identifying and modifying factors such as inadequate dialysis and consequently disability and mortality that may influence hemodialysis patient's quality of life can cause more appropriate level of health in these patients. This study is done with the aim of "determining relationship of quality of life with dialysis adequacy and laboratory parameters in hemodialysis patients".
    Methods
    In this cross-sectional study, 99 hemodialysis patients were investigated through convenient sampling in 2013. The tools of the study included: quality of life questionnaire specialized to dialysis patients, KT/V for determining dialysis adequacy and albumin, Hemoglobin, Fasting Blood Sugar (FBS), creatinine, Bilirubin, Potassium, Sodium, Calcium and Phosphorus laboratory parameters. After collecting data, the relationship between them was determined. SPSS16 software, Pearson correlation and ANOVA statistical tests were used for data analysis.
    Results
    quality of life and dialysis adequacy of the subjects of the study were not in an appropriate level. There was a significant difference (p<0.05) between quality of life and dialysis adequacy. Also there was a significant statistical correlation between the score of quality of life and albumin, hemoglobin, bilirubin, creatinine, potassium, calcium and phosphorus parameters (p<0.05). But there was no significant correlation between FBS and Sodium with the score of quality of life.
    Conclusion
    more appropriate level of quality of life can be achieved for these patients through planning and implementing nursing interventions regarding increase of dialysis adequacy and improvement of some parameters.
    Keywords: Hemodialysis, Quality of life, Dialysis adequacy, Laboratory parameters}
  • حسین ابراهیمی، مهدی صادقی *
    مقدمه
    تغذیه یک فاکتور مهم در درمان بیماران مبتلا به بیماری مزمن کلیوی است و رژیم غذایی نامناسب می تواند باعث کاهش کیفیت زندگی و افزایش مشکلات و ناخوشی و مرگ و میر در این بیماران شود. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش رژیم غذایی بر شاخص های آزمایشگاهی بیماران تحت درمان با همودیالیز انجام گردید.
    روش
    در این مطالعه نیمه تجربی، 99 بیمار تحت درمان با همودیالیز در بیمارستان امام حسین (ع) شاهرود در سال 1391 به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از فرم اطلاعات فردی و چک لیست ثیت آزمایشات استفاده شد. سپس برای گروه آزمون آموزش رژیم غذایی به صورت چهره به چهره اجرا شد اما گروه کنترل آموزش های متداول را دریافت کردند. پس از سه ماه مجددا شاخص های آزمایشگاهی بیماران بررسی و ثبت گردید. داده ها با استفاده از آزمون های آماری کای مجذور، تی مستقل و تی زوجی تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    دو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیک با یکدیگر تفاوت معنی داری نداشتند (P>0.05). بین مقادیر هموگلوبین، قندخون ناشتا، کراتینین، سدیم، پتاسیم، کلسیم، فسفر و آلبومین بیماران دو گروه قبل از مداخله، تفاوت معنی داری وجود نداشت (P>0.05) اما بعد از مداخله بین تمامی این مقادیر در دو گروه تفاوت معنی دار بود (P<0.05).
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاکی از اثرات مثبت بکارگیری آموزش رژیم غذایی بر اکثر شاخص های آزمایشگاهی در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل بود، لذا با توجه به این امر، ارائه آموزش های مرتبط با رژیم غذایی به پرستاران و مسوولین مربوطه جهت کمک به بهبود شرایط بیماران تحت همودیالیز توصیه می شود.
    کلید واژگان: همودیالیز, آموزش, رژیم غذایی, شاخص های آزمایشگاهی}
    H. Ebrahimi, M. Sadeghi *
    Introduction
    Nutrition is an important factor in the treatment of patients with chronic renal disease and inappropriate dietary regimen can decrease quality of life and increase morbidity and mortality in these patients. This study was aimed to investigate the effect of diet education on the laboratory parameters in patients undergoing hemodialysis.
    Method
    In this quasi experimental study، 99 patients undergoing hemodialysis were randomly assigned into experimental and control groups. Demographic form and testing checklist was used for data gathering. Dietary face to face education was conducted for experimental group but the control group received routine education. After three months، laboratory variables in patients were evaluated and recorded. Data were analyzed using Chi-squared test، independent T-test and Paired T-test.
    Results
    Demographic variables of the two groups were not significantly different (P>0. 05). There was no significant difference between the values of Hb، FBS، Cr، Na، K، Ca، Phosphor and albumin between two groups before intervention (P>0. 05)، but after the intervention، there was a significant difference in these laboratory parameters (P<0. 05).
    Conclusion
    Study results indicate positive effects of dietary education on the laboratory indicators in the intervention group compared to the control group. Considering this، dietary education to nurses and other relevant personnel is needed to improve conditions for patients undergoing hemodialysis.
    Keywords: Hemodialysis, education, diet, laboratory variables}
  • محمد عباسی، ایرج میرزایی، سید مجید موسوی موحد، علیرضا شعوری، رضا نوروززاده
    زمینه و هدف
    تعداد بیماران همودیالیزی رو به فزونی است و به علت عدم رعایت رژیم غذایی، تجمع مواد زاید متابولیک در بدن افزایش یافته و سلامتی آنان را به خطر می اندازد. در این مطالعه تاثیر آموزش به شیوه سخنرانی و جزوه بر تغییرات وزن بدن، سدیم، پتاسیم، نیتروژن اوره خون، کراتینین و فسفر سرم در بیماران همودیالیزی بررسی شده است.
    روش بررسی
    در مطالعه کارآزمایی بالینی، 113 بیمار همودیالیزی در سه گروه کنترل، آموزش به شیوه سخنرانی و جزوه مورد مطالعه قرار گرفت. مقدار شاخص ها قبل و بعد از مداخله، سه ماه و هر ماه یک بار اندازه گیری شد. میانگین قبل و میانگین بعد از مداخله و اختلاف آن دو محاسبه گردید. تغییرات شاخص ها به روش آنالیز واریانس یک طرفه و تست تکمیلی توکی در بین سه گروه مقایسه گردید.
    یافته ها
    به جزء سدیم، تمام شاخص های آزمایشگاهی در هر دو گروه آموزشی نسبت به گروه کنترل کاهش معنی دار را نشان داد (05/0P<). هر چند مقدار تمام شاخص ها در گروه آموزشی به شیوه سخنرانی کاهش بیشتری نسبت به آموزش به شیوه جزوه داشت؛ ولی فقط کاهش نیتروژن اوره خون معنی دار شد.
    نتیجه گیری
    آموزش بیماران همودیالیزی باعث کاهش وزن و شاخص ها در سرم شده و به نظر می رسد آموزش به شیوه سخنرانی اثر بیشتری دارد.
    کلید واژگان: آموزش, جزوه, سخنرانی, شاخص های آزمایشگاهی, تغییر وزن, دیالیز کلیوی}
    M. Abbasi, I. Mirzaei
    Background And Objectives
    The number of hemodialysis patients has been increasing in recent years. Accumulation of metabolic waste products due to nonobservance of the proper diet is one of the mechanisms that threatens the health of these patients. In this study the effects of lecture and handbook education methods have been evaluated on changes of body weight serum sodium potassium blood urea nitrogen creatinine and phosphorus in hemodialysis patients.
    Methods
    In this clinical trial study 113 hemodialysis patients were divided into three groups including control lecture education and handbook education groups. The indices were measured monthly starting 3 months before and continuing for 3 months after the intervention. A comparison was made between the mean of each index measured before and after the intervention using One-way ANOVA followed by the Tukey’s post-hoc test.
    Results
    Except sodium concentration all other indices showed a significant reduction in both lecture and handbook education groups in comparison with controls (P
  • شهریار صالحی تالی، طاهره اکبر شریفی، معصومه غلام عراقی، حمید حقانی
    مقدمه
    بیماران تحت درمان با همودیالیز به دلیل داشتن درمان های دارویی متفاوت، رژیم غذایی خاص، محدودیت مایعات و کسب توانایی لازم جسمانی و روحی جهت سازگاری با این بیماری نیازمند آموزش می باشند در این بیماران آموزش همواره با افزایش سطح آگاهی، بهبود پیروی از رژیم غذایی و محدودیت مایعات و در نهایت با ارتقاء کیفیت دیالیز مواجه بوده است. هدف پژوهش: این پژوهش با هدف تعیین تآثیر آموزش رژیم غذایی بر شاخص های آزمایشگاهی و افزایش وزن بین دو جلسه دیالیز در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد انجام گرفته است.
    نوع پژوهش: این پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی با گروه کنترل بوده است. روش کار به این صورت بوده است که میزان هر یک از شاخص های آزمایشگاهی (پتاسیم، فسفر و کلسیم) و اضافه وزن بین دو جلسه دیالیز سه ماه قبل از آموزش از پرونده بیماران استخراج و در برگه ثبت موارد درج گردید. سپس برنامه آموزش رژیم غذایی که مشتمل بر سخنرانی همراه با ارائه جزوه آموزش و حضور در بخش به منظور پاسخ دهی به سوالات واحدهای تحت آموزش اجرا گردید بعد از اجرای برنامه آموزشی، شاخص های آزمایشگاهی و اضافه وزن بین دو جلسه دیالیز سه ماه بعد از آموزش از پرونده بیماران استخراج و در برگه ثبت موارد درج گردید. تاثیر آموزش از طریق تعیین و بررسی اختلاف معنی دار آماری بین میانگین سه ماهه هر یک از متغیرهای فوق در قبل و بعد از آموزش در هر یک از دو گروه مورد و شاهد و میانگین اختلاف هر یک از متغیرهای فوق در گروه مورد با گروه شاهد سنجیده شد.
    نمونه پژوهش: 76 بیمار تحت درمان با همودیالیز حجم نمونه پژوهش راتشکیل داده بودند که به روش گمارش تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. دو گروه با توجه به نتایج تست های آماری از نظر جنس، سن، سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال، وضعیت تاهل، تعداد فرزندان، درآمدخانواده، طول درمان با دیالیز، محل دیالیز، مصرف داروهای باند کننده فسفر و ویتا مین D فعال همگون بوده اند. بخش های همودیالیز سه بیمارستان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد محیط پژوهش را تشکیل داده بودند.
    نتایج
    نتایج نشان داد که بین میانگین سه ماهه شاخص فسفر و اضافه وزن بین دو جلسه دیالیز قبل و بعد ازآموزش گروه مورد (000/0 = P) و میانگن اختلاف شاخص فسفر و اضافه وزن بین دو جلسه دیالیز گروه مورد با گروه شاهد (به ترتیب با 001/0= P و 000/0= P) اختلاف معنی دار آماری وجود داشته است که بیانگر تاثیر آموزش رژیم غذایی بر شاخص فسفر سرم و اضافه وزن بین دو جلسه دیالیز می باشد. این تاثیر در سطوح سنی و تحصیلی متفاوت یکسان بوده است. ولی در زنان رعایت محدودیت مایعات بهتر صورت گرفته است.
    بحث و نتیجه گیری
    براساس یافته های پژوهش آموزش رژیم غذایی در بیماران تحت درمان با همودیالیز بر شاخص فسفر و اضافه وزن بین دو جلسه دیالیز موثر بوده است. لذا پیشنهاد می شود که آموزش به بیمار در مراکز درمانی و آموزشی به صورت یک برنامه جدی پیگیری شود و پرستاران مسئولیت اجرای آن را عهده دار باشند.
    کلید واژگان: همودیالیز, آموزش رژیم غذایی, افزایش وزن بین دو جلسه دیالیز, شاخص های آزمایشگاهی}
    Salehi Taly, Sh, Akbarsharifeet., Gholam Araghim., Haghani, H
    Background
    Teaching is an important intervention in patients under hemodialysis, because they have to cope with different drug therapies, specific diet regimen and limitation of fluid intake. In order to prepare them physically and mentally to adjust to these changes, teaching plays an important role to increase their knowledge, improve their sense of responsibility to follow up diet regimen and limitation fluid intake and finally the better consequences of hemodialysis.
    Objective
    To study the impact of teaching about diet regimen on laboratory index and weight gain between two sessions of hemodialysis. Design: This study was a randomized clinical trial. Sample: 76 patients were selected and randomly were put into two groups of experimental and control.
    Results
    Findings indicated a meaningful statistical difference between level of phosphorus and weight again in experimental group before and after teaching P=0/000, and also between experimental and control groups P=0/001
    Conclusion
    According to this research teaching about diet regimen in patients under hemosialysis has an impact on phosphorus level and weight gain. So proper and serious teaching sessions provided by nurses in health centers is recommended
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال