جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "عملکرد حسی" در نشریات گروه "پزشکی"
-
هدف و زمینه:
کمردرد یکی از مشکلات اساسی بهداشتی درمانی پرهزینه در بسیاری از کشورهای پیشرفته و در حال پیشرفت است که اثرات اقتصادی و اجتماعی زیادی بر جای می گذارد. بنابراین هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر و ماندگاری هشت هفته تمرینات ثبات مرکزی و پیلاتس بر عملکرد حسی، کیفیت زندگی و میزان درد زنان مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی بود. نفر به عنوان نمونه انتخاب به و صورت تصادفی به سه گروه 30
مواد و روش هابا روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس تعداد نفره تمرینات پیلاتس، تمرینات ثبات مرکزی و گروه کنترل تقسیم شد. پیش از شروع پروتکل های تمرینی پرسشنامه کیفیت 10 زندگی تکمیل و اندازه گیری های درد و عملکرد حسی انجام شد. بعد از هشت هفته و یک ماه بعد از آن، به مانند مراحل پیش آزمون در نظر P 0/05 ارزیابی ها تکرار شد. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر جهت بررسی نتایج استفاده شد. سطح معنی داری گرفته شد.
یافته هاتمرینات پیلاتس و ثبات مرکزی تاثیر معناداری بر مقیاس بصری درد، عملکرد حسی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی داشت. عملکرد حسی در گروه تمرینات ثبات مرکزی بعد از یک ماه ماندگاری داشت.
نتیجه گیرینتایج مطالعه حاضر نشان داد تمرینات ثبات دهنده مرکزی و تمرینات پیلاتس تفاوت چندانی در رابطه با متغیر هایی همچون کیفیت زندگی و مقیاس بصری درد ندارند اما در رابطه با کنترل حسی تفاوت معناداری با یکدیگر دارند که این اثر بخشی در رابطه با تمرینات ثبات مرکزی بیشتر از تمرینات پیلاتس است.
کلید واژگان: پیلاتس, ثبات مرکزی, عملکرد حسی, کمر درد مزمن غیر اختصاصیAims and background:
LBP is one of the major costly health problems in many developed and developing countries which has many economic and social impacts. Therefore, the purpose of this study was to evaluate the effect and duration of eight weeks of core stability and Pilates exercises on sensory function, quality of life and pain in women with nonspecific chronic low back pain.
Materials and methodsUsing a purposive and accessible sampling method, 30 individuals were selected randomly and divided into three groups of 10 patients with Pilates training, central stability training, and control group. Before the beginning of exercise protocols, quality of life questionnaire was completed and pain and sensory function measurements were performed. After eight weeks and one month thereafter, assessments were repeated, as in the pre-test steps. Analysis of variance with repeated measures was used to evaluate the results. The significance level was considered P ≤ 0.05.
FindingsPilates exercises and central stability had a significant effect on a visual pain scale, sensory function, and quality of life in patients with nonspecific chronic low back pain. The sensory function was maintained in the central stability training group after one month.
ConclusionPilates exercises and central stability had a significant effect on a visual pain scale, sensory function, and quality of life in patients with nonspecific chronic low back pain. The sensory function was maintained in the central stability training group after one month.
Keywords: Pilates, Central Stability, Sensory Function, Non-specific Chronic Low Back Pain -
سابقه و هدفاختلال هماهنگی رشدی یکی از شایع ترین اختلالات تاثیرگذار بر کودکان 5 تا 8 ساله می باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیرات برنامه حرکتی اسپارک بر کارکردهای حسی- حرکتی در کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی 5 تا 7 ساله شهر مشهد است.مواد و روش هادر این مطالعه نیمه تجربی از بین تمامی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی (80 نفر) شهر مشهد 20 نفر با استفاده از آزمون های غربالگری انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. در این تحقیق از پرسشنامه اختلال هماهنگی رشدی ویلسون، آزمون رشدی دنور 2، و آزمون هوش ریون کودکان برای غربالگری آزمودنی ها و هم چنین جهت ارزیابی متغیر وابسته از پرسشنامه عصب روانشناختی کانرز استفاده شد. تحقیق به صورت پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. در این تحقیق گروه آزمایش برنامه حرکتی اسپارک را برای 8 هفته و هر هفته 3 جلسه 45 دقیق های انجام دادند و گروه کنترل هیچ برنامه تمرینی دریافت نکرد.نتایجمطالعه حاضر نشان داد بین میانگین نمرات پیش آزمون- پس آزمون گروه آزمایش با گروه کنترل در متغیر های تحقیق تفاوت معنی دار وجود دارد.نتیجه گیریبرنامه حرکتی اسپارک می تواند موجب بهبود کارکردهای ادراکی حرکتی در کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی شود. از این رو استفاده از این ورزش در مدارس و مهد کودک ها برای بهبود کارکرد های حسی- حرکتی در کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی توصیه می شود.
کلید واژگان: رشد حرکتی, اختلال هماهنگی, عملکرد حسی, عملکرد حرکتی, برنامه حرکتی اسپارکFeyz, Volume:19 Issue: 5, 2016, PP 391 -398BackgroundDevelopmental coordination disorders (DCD) is one of the most common disorders affecting children aged 5 to 8 years. The aim of this study was to examine the effect of Spark motor program on sensory-motor functions in 5- to 7- year-old children with DCD in Mashhad city, Iran.Materials And MethodsThis research is a semi-experimental study with pretest-posttest design and control group. From a total of 80 children with DCD in Mashhad city, 20 children were selected using screening tests and randomly divided into two groups: experimental and control. To collect data, the DCD questionnaire, Denver developmental screening test II and Raven intelligence test were used. Moreover, to evaluate the dependent variable, the Canners neuropsychological assessment questionnaire was used. The experimental group received the Spark motor program for 8 weeks (3 sessions per week, each session 45 minutes) and the control group did not receive any training.ResultsResults of the study showed that there was a significant difference in the pretest and posttest mean scores of variables between the control and experimental groups.ConclusionSpark motor program can improve perceptual-motor functions in children with DCD. Hence, it is recommended to use these exercises in schools and nurseries to improve sensory-motor functions in children with DCD.Keywords: Motor development, Coordination disorder, Sensory functions, Motor performance, Spark motor program -
پیش زمینه و هدفاختلال نوشتن رشدی یکی از انواع ناتوانی های یادگیری در دانش آموزان است. این افراد علی رغم داشتن هوش طبیعی و عملکرد بینایی، شنوایی، رفتاری، روانی و هیجانی مناسب در مهارت های نوشتاری مشکل دارند. نوشتن یک مهارت پیچیده بوده و عوامل متعددی در آن نقش دارند که یکی از این موارد عملکرد حسی- حرکتی دست شامل مهارت حرکتی، عملکرد حسی، قدرت گرفتن درشت و ظریف می باشد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین عملکرد حسی حرکتی دست و مهارت نوشتن در دانش آموزان با اختلال نوشتن رشدی است.مواد و روش کاردر این مطالعه توصیفی - تحلیلی (همبستگی) تعداد 20 دانش آموز با اختلال نوشتن در رده سنی 9تا11 سال(3نفر دختر، 17 نفر پسر) به صورت غیر احتمالی وارد مطالعه شدند. عملکرد حسی - حرکتی دست از طریق آزمون های مهارت حرکتی مینسوتا، سمز وینستاین، دینامومتر و پینچ گاج و مهارت دست نویسی از طریق آزمون دست نویسی مینسوتا ارزیابی گردیده و در نهایت داده ها از طریق آزمون های آماری همبستگی و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هاارتباط معنی داری بین مهارت حرکتی دست و حس لمس سبک/فشار با مهارت دست نویسی مشاهده گردید(05/0>P)، اما بین قدرت گرفتن درشت و قدرت گرفتن ظریف دست با مهارت دست نویسی ارتباط معنی داری مشاهده نشد (05/0بحث و نتیجه گیریمهارت دست نویسی ضعیف دانش آموزان با اختلال نوشتن رشدی می تواند در نتیجه عملکرد حسی حرکتی ضعیف دست آن ها باشد، بنابراین توصیه می شود از فن های حسی و حرکتی نیز در درمان این افراد استفاده گردد.
کلید واژگان: اختلال نوشتن رشدی, مهارت دست نویسی, عملکرد حسی, حرکتی دستBackground and AimsDevelopmental dysgraphia is the one of learning disorders in school students. These people have problem in writing skills despite their normal intelligence and adequate visual, hearing, behavioral and psychological function. The purpose of this study was evaluating therelationship between hand sensory-motor function (including hand dexterity, sensory function, grip and pinch strength) and handwriting skill in school students with developmental dysgraphia.Materials and Methods20 school students aged 9 to 11years (3 girls and 17 boys) were participated non-randomly in this descriptive-analytic (correlational) study. Sensory-motor functions were evaluated via Minnesota manual dexterity, Semmes weinstein, dynamometer and pinch gauge tests and hand writing skill was evaluated via Minnesota handwriting test. Data were analyzed by statistical correlation and regression tests.ResultsThere was a significant relationship between hand dexterity and light/pressure touch with hand writing (P< 0.05) but not about pinch and grip strength (P>0.05).ConclusionPoor hand writing of dysgraphia students is the result of their poor hand dexterity and sensory function. So the use of sensory-motor techniques in their treatment plan is suggested. -
هدفنتایج حسی، پس از ترمیم عصب در بزرگسالان، عموما ضعیف می باشد. مطابق با نتایج به دست آمده قبلی و طرح این فرضیه که آوران زدایی ساعد نتایج حسی را ازطریق افزایش نمایش کورتیکال دست بهبود می بخشد، این مطالعه با هدف بررسی تاثیر بی حسی موضعی ساعد در ترکیب با انجام برنامه بازآموزی حسی بر روی نتایج حسی ضایعات اعصاب مدیان یا اولنار انجام شد.روش بررسیاین مطالعه به روش تجربی و از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی دوسو کور می باشد. به روش احتمالی 13 بیمار که تحت جراحی ترمیمی اعصاب دست قرار گرفته بودند انتخاب و به روش تصادفی به دو گروه آزمون (6 نفر) و کنترل (7 نفر) تقسیم شدند. طی یک دوره دو هفته ای یک کرم بی حسی موضعی (لیدوکایینP) در گروه مورد و یک دارونما در گروه کنترل 4 بار بر روی وجه فلکسور ساعد دست آسیب دیده مورد استفاده قرار گرفت. برنامه بازآموزی حسی برای هر دو گروه یک ساعت پس از استعمال پماد و به مدت یک ساعت انجام شد. ارزیابی حسی در فواصل منظم، قبل از مداخله و پس از آخرین مداخله (پایان جلسه چهارم) در هر دو گروه انجام شد. برای داده های با توزیع غیر نرمال، از آزمون های ناپارامتری من ویتنی- یو و ویلکاکسون، به ترتیب برای مقایسه نتایج قبل و بعد درمان بین گروهی و درون گروهی استفاده گردید.یافته هاگروه آزمون بهبودی قابل توجهی در مقایسه با گروه کنترل از نظر درک لمس/ فشار ثابت پس از دوره درمان، کسب نموده و اختلاف آنها معنی دار بود(03/0=P).نتیجه گیریبی حسی موضعی ناحیه ساعد آسیب دیده در ترکیب با بازآموزی حسی می تواند نتایج حسی را پس از ترمیم عصب ارتقا دهد.
کلید واژگان: ترمیم عصب, بی حسی, بازآموزی حسی, عملکرد حسی, عملکرد دست, ضایعه اعصاب محیطیObjectiveThe results of sensory improvement from nerve repair in adult are often poor. To confirm with previous results and this hypothesis that forearm deafferentation would enhance the sensory outcome by increasing the cortical hand representation, this study is aimed to investigate the effect of repeated sessions of cutaneous forearm anaesthesia of the injured limb, in combination with sensory re-education on the sensory outcome in the hand after median or ulnar nerve repair.Materials and MethodsThis experimental study was designed as a double-blind randomized clinical trial. 13 patients that they had been undergoing surgery of hand nerves repaire were selected probability and assigned to examination (n=6) and control (n=7) group. During a 2 week period, a topical anaesthetic cream (Lidocaine) for examination group and a placebo for control group was applied repeatedly (twice a week) for 1 hour onto the flexor aspect of the forearm of injured hand and combined with sensory re-education. Assessments of sensory function were performed prior to the experiment and after the fourth application of Lidocaine/placebo. For analysis of data, Wilcoxon singed rank and Mann - Whitney U-tests were used.ResultsPerception of touch that was measured with SWMs, had been improved significantly in the Lidocaine group in comparison with placebo group (P=0/03).ConclusionThis finding suggests that forearm deafferentation of injured limb, in combination with sensory re-education, can enhance sensory reover after nerve repair.Keywords: Nerve repair, Anaesthesia, Sensory re, education, Hand function, Peripheral nerve Injury
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.