به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « مقطع راهنمایی » در نشریات گروه « پزشکی »

  • اسکندر غلامی پریزاد، الهام رنجبر، احمد پورعباس، علی اشرف عیوضی، زینب غضنفری*، اصغر اشرفی حافظ
    سابقه و هدف
    شیوع کم وزنی و چاقی در نوجوانی همراه با افزایش خطر ابتلا به بیماری های مزمن در بزرگسالی و کوتاه قدی نیز سبب اختلال تکامل رفتاری است. هدف از انجام این مطالعه تعیین شاخص های تن سنجی نوجوانان مدارس راهنمایی شهر ایلام است.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر روی 493 دانش آموز مقطع راهنمایی با روش توصیفی تحلیلی مقطعی صورت گرفت. نمونه ها با روش سیستماتیک و به طور تصادفی از میان پایه های اول تا سوم انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد جمع آوری شد و برای هر فرد وزن، قد و شاخص توده بدنی اندازه گیری شد. شاخص های تن سنجی بر اساس معیار CDC2000 و در نهایت داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    بررسی وضعیت تن سنجی نوجوانان نشان داد 5/21% کم وزن، 2/8% در معرض خطر اضافه وزن، 6/0% دارای اضافه وزن و 13% کوتاه قد هستند. شیوع کوتاه قدی در بین دختران سه برابر پسران بود. در این مطالعه شیوع کم وزنی در نوجوانانی که مادران آنها سطح سواد پایین (ابتدایی و کمتر) داشتند بیشتر بود به طوری که ارتباط آماری معنی داری بین سطح سواد مادر و کم وزنی یافت شد (05/0P<). ارتباط آماری معنی داری بین بعد خانوار با صدک BMI و کوتاه قدی و همچنین رتبه تولد با کوتاه قدی و کم وزنی مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    با توجه به شیوع کوتا ه قدی، کم وزنی و اضافه وزن در دانش آموزان، ارائه راهکارهای مناسب جهت بهبود وضعیت تغذیه ای نوجوانان از طریق آموزش به والدین در برنامه های تغذیه ای استان ضروری است.
    کلید واژگان: کم وزنی, کوتاه قدی, اضافه وزن, مقطع راهنمایی, ایلام
    E. Gholami Parizad, E. Ranjbar, A. Pourabbas, Aa Eivazi, Z. Ghazanfari *, A. Ashrafi Hafez
    Background And Objective
    Being underweight or obese in adolescence may lead to chronic diseases in adulthood. Stunting has adverse effects on behavioral development. The present study assessed anthropometric indices for school children aged 12-14 yr in the city of Ilam in Iran.
    Materials And Methods
    A cross-sectional study was performed on 493 students aged 12-14 years. Systematic sampling was used to select the samples for each grade. Data was gathered using validated scales. Weight، height، and BMI were recorded and analyzed using descriptive statistics in SPSS software. CDC2000 criteria were used in anthropometric assessment.
    Results
    The incidence of being underweight، at risk of being overweight، being overweight، or being stunted in the school children studied were 21. 5%، 8. 2%، 0. 6%، and 13%، respectively، based on CDC2000 anthropometric criteria. Furthermore، it was found that stunting in girls was three times higher than in boys. A significant relationship was observed between the incidence of being underweight and the mother’s literacy (p<0. 05). No relationship was found between family height، BMI، stunting، and birth order for being underweight.
    Conclusion
    Considering the prevalence of stunted، underweight and overweight school children، it is necessary to implement appropriate strategies to improve nutritional status by educating parents at the local level.
    Keywords: Underweight, Stunting, Overweight, Adolescence, Ilam
  • مرضیه ترشیزی، سید علیرضا سعادتجو
    زمینه و هدف
    نوجوانی یکی از مهمترین دوره های سنی است و نوجوانان از آسیب پذیرترین گروه های اجتماعی هستند. ایجاد هیجان های شدید به دنبال تغییرات جسمانی، روانی و شناختی در نوجوانان، ممکن است منجر به پرخاشگری آنان شود. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی پرخاشگری و برخی عوامل مرتبط با آن در مدارس راهنمایی شهر بیرجند انجام شد.
    روش تحقیق: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 750 دانش آموز، به روش طبقه ای تصادفی انتخاب و بررسی شدند. برای انجام تحقیق از پرسشنامه جمعیت شناختی و آزمون پرخاشگری Buss و Perry استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری توصیفی و استنباطی شامل آزمون های تی مستقل و تحلیل واریانس در سطح معنی داری 05/0 α< تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    1/54% از دانش آموزان پسر و 8/52% از دانش آموزان دختر، پرخاشگر بودند. تفاوت معنی داری بین میانگین نمره پرخاشگری و جنس وجود داشت (007/0 P=) ولی بین پرخاشگری دانش آموزان و شاخص های شغل پدر و مادر، تحصیلات پدر و مادر، معدل نیم سال گذشته و رتبه تولد، تفاوت معنی داری وجود نداشت. بین مدت زمان استفاده از تلویزیون و رایانه با پرخاشگری دانش آموزان (001/0 P<) و نیز بین پرخاشگری و عادت ماهیانه در دختران رابطه معنی داری وجود داشت (001/0 P<).
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این تحقیق، میزان پرخاشگری در دانش آموزانی که وقت بیشتری صرف تماشای تلویزیون می کنند، بیشتر است و توجه به آن می تواند در برنامه ریزی های بهداشت و روان این گروه موثر باشد.
    کلید واژگان: پرخاشگری, مقطع راهنمایی, دانش آموزان, بیرجند
    M. Torshizi, S.A. Saadatjoo
    Background And Aim
    Adolescence is one of the most important periods and adolescents are among the most vulnerable social groups. The emergence of strong emotions following physical، psychological، and cognitive changes in them can lead to aggression. The present study aimed at exploring the relationship between demographic characteristics and aggression in secondary school students.
    Materials And Methods
    This study was a descriptive-analytical one done on 750 secondary school students in Birjand in 2009، which were selected through classified randomized sampling. For data collection a demographic questionnaire and Buss and Perry’s aggression questionnaire were used. The obtained data was analyzed by means of SPSS software (V: …….) using descriptive and analytic statistics including independent T، and variance analysis test..
    Results
    According to the present study، 54. 1% of males and 52. 8% of females were aggressive. There was a significant relationship between mean aggression and sex (P=0. 007). But، no significant difference was observed between aggression of the students and order indexes considered in this study such father’s and mother’s occupation، father’s and mother’s education، average in the previous term، and one''s birth order. There was a significant relationship between the length of time of using computer and watching television، and aggression (P<0. 001). There was also a significant relationship between aggression and girls'' menstrual cycle.
    Conclusion
    It was found that aggression was higher in the students who spend more time watching television. The results should be considered in planning appropriate mental health intervention.
  • محمد رحیم شاهبداغی، افسانه عرشی، محمود علیپور حیدری
    زمینه و هدف
    تنفس انرژی اولیه برای تولید گفتار را فراهم می نماید. با توجه به اینکه هیچ شاخصی برای مقایسه میزان حداکثر مدت زمان آواسازی در افراد هنجار و مبتلا به اختلالات گفتاری در ایران وجود نداشت از این رو این پژوهش با هدف استاندارد کردن این میزان در دانش آموزان مقطع راهنمایی شهر تهران انجام شد.
    روش بررسی
    در این بررسی مقطعی تحلیلی 576 دانش آموز پایه های اول تا سوم راهنمایی از مناطق مختلف تهران انتخاب گردیدند. هر دانش آموز ابتدا یک دم معمولی انجام می داد سپس واکه ی/a/ را با حداکثر توان خود تاحدی که احساس انقباض در ناحیه گردن و حنجره نداشته باشد به صورت کشیده تولید می کرد. این آزمایش برای سه بار متوالی انجام می گرفت و بیشترین زمان به عنوان حداکثر مدت زمان آواسازی تایید می شد.
    یافته ها
    تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که میانگین حداکثر مدت زمان آواسازی به ترتیب پایه، در دخترها 3/15، 65/15و 16/17 ثانیه، در پسرها 41/15،7/16و01/17 ثانیه و بدون در نظر گرفتن جنسیت 36/15،17/16و08/17 ثانیه بود. اختلاف میانگین در بین پایه اول و سوم معنی دار بود(003/0p<).
    نتیجه گیری
    نتایج نشان می دهد که با افزایش سن میزان حداکثر مدت زمان آواسازی در بین افراد مورد مطالعه افزایش یافته است. همچنین این میزان در پسرها در پایه ی اول و دوم بیشتر از دخترها و در دخترها در پایه سوم بیشتر از پسرها می باشد.
    کلید واژگان: حداکثر مدت زمان آواسازی, مقطع راهنمایی, استاندارد کردن
    Mohammad Rahim Shahbodaghi, Afsaneh Arshi, Mahmoud Alipur Heidari
    Background And Aim
    The primary energy for speech production is prepared by breathing flow. As there was no index for the maximum phonation time (MPT) to compare normal and speech disordered speakers in Iran، the purpose of this study was to establish this standard for guidance school students in Tehran.
    Materials And Methods
    This cross-sectional study was performed on 576 guidance students from 1st، 5th، 8th، 10th، 15th and 19th educational regions. Each student made an usual inhalation and produced the /a/ for three times with the maximum strength but in a way that he/she didnt feel tension on his/her neck or larynx. The maximum time was recorded as the maximum phonation time.
    Results
    The results of this research revealed that girls`s MPT in all regions was 15. 3، 16. 7، and 17. 16 seconds and the boys` was 15. 41، 16. 7 and 17. 01 seconds and all students` 15. 36، 16. 17 and 17. 08 seconds in order of their grades. There was significant difference between first and third grade mean MPT (p=0. 003).
    Conclusion
    The result of this study indicates that، as the students age increases their MPT increase، too. Also، boys` MPT was more than girls` in first and second grades; however، in third grade the girls` MPT was more.
  • سید داود محمدی، بنفشه غرایی
    مقدمه
    هوش هیجانی به عنوان شکلی از هوش اجتماعی معرف توانایی شخص در مواجهه و انطباق با فشارهای روانی می باشد. مطالعات نشان داده که نقص در هوش هیجانی با بروز رفتارهای مخرب در نوجوانان در ارتباط است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط اختلالات رفتاری و هوش هیجانی در دانش آموزان مقطع راهنمایی شهر تهران بود.
    روش
    در این مطالعه 420 دانش آموز مقطع راهنمایی (195 پسر و 225 دختر) از سه منطقه شهر تهران (مناطق 1، 6، 16) به صورت تصادفی انتخاب شدند. کلیه آزمودنی ها دو پرسش نامه بررسی مشکلات و نقاط قوت (SDQ) و هوش هیجانی شوت (SSRI) را تکمیل کردند. داده ها به وسیله آماره همبستگی و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    بین اختلالات رفتاری با هوش هیجانی کل و مؤلفه های آن یعنی تنظیم هیجان، بیان و ارزیابی هیجان و بهره گیری از هیجان ارتباط منفی معنادار یافت شد (به ترتیب 27/0- r =، 29/0- r =، 17/0- r = و24/0- r = 001/0p<). همچنین مشخص شد که از بین مؤلفه های هوش هیجانی مؤلفه تنظیم هیجانات (000/0p<، 293/0Beta=) و همچنین هوش هیجانی کل (000/0p<، 275/0Beta=) توانایی پیش بینی معنادار اختلالات رفتاری را دارند.
    بحث: ارتباط مشاهده شده بین اختلالات رفتاری و هوش هیجانی به ویژه برای متخصصین بهداشت روانی که در زمینه پیشگیری و درمان اختلالات رفتاری فعالیت می کنند تلویحات مهمی در بردارد. از آن جمله لزوم بکارگیری روش های ارتقای هوش هیجانی در مدل های ارائه شده برای پیشگیری و درمان اختلالات رفتاری را می توان نام برد.
    کلید واژگان: اختلالات رفتاری, هوش هیجانی, مؤلفه های هوش هیجانی, مقطع راهنمایی, شهر
    Mohammadi S.D., Qaraei B
    Introduction
    Emotional intelligence as an aspect of social intelligence determines the individual’s ability in encountering with psychic pressures and adopting with them. Based on previous studies deficiency of emotional intelligence has a relation with disruptive behaviors in adolescents. The purpose of this research was to find the relationship between behavioral disorders and emotional intelligence (Emotional Intelligence Quotient: EQ) in secondary school students in Tehran City.
    Method
    In whole, 420 students (195 boys and 225 girls) from six high schools in three city areas (1, 6, 16) selected randomly. Subjects were asked to complete SDQ and SSRI scales. Ultimately, data from 420 students were analyzed with Pearson correlation and Multiple Regression.
    Results
    EQ and it's components, that is mean regulation of emotion, appraisal and expression of emotion and utilization of emotions, showed negative relationship with behavioral disorders (respectively r=-0.27, r=-0.29, r=-0.17, r=-0.24 and p<0.001). In addition, results suggested that general EQ (Beta=-0.275, p<0.000) and one of it's components, that is regulation of emotion (Beta=-0.293, p<0.000) can predict significantly behavioral disorders.
    Conclusion
    The role of EQ in shaping behavioral disorders has some important implications especially for professionals in the field of behavioral disorders. For example considering EQ improvement programs in preventing and treating behavioral disorders is necessary.
  • کبری لشکری پور، نور محمد بخشانی، محمد جواد سلیمانی
    زمینه و هدف
    در جریان رشد، کودکان و نوجوانان طیف وسیعی از اضطرابها را تجربه می کنند. گاه این اضطرابها از چنان شدتی برخوردار است که زندگی روزمره و تحصیلی آنان را دشوار می سازد. یکی از این اضطرابها اضطراب امتحان است. نتایج مطالعات انجام شده در مورد اثر اضطراب امتحان بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان، یکسان نبوده است. بعضی ارتباط قوی بین کاهش عملکرد تحصیلی و اضطراب امتحان گزارش کرده اند و بعضی ارتباط کم و یک مطالعه هم هیچ ارتباطی مشاهده نکرده است. در این مطالعه فراوانی اضطراب امتحان و ارتباط آن با عملکرد تحصیلی دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفته است.
    مواد و روش کار
    این مطالعه به شیوه توصیفی- تحلیلی روی 935 دانش آموز مشغول به تحصیل در دوره راهنمایی در مدارس دخترانه و پسرانه شهر زاهدان انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون و پرسشنامه مشخصات دموگرافیک و معدل کارنامه تحصیلی ترم جاری شرکت کنندگان بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص ضریب همبستگی، آزمون t و کای - دو استفاده شد.
    یافته ها
    از935 نفر شرکت کننده 540 نفر (8/57%) دختر و 395 نفر(2/42%) پسر بودند. تعداد 400 نفر(8/42%) اضطراب امتحان داشتند. شیوع اضطراب امتحان بین دختران و پسران تفاوت معنی داری داشت (01/0P<). بین سطح اضطراب امتحان و عملکرد تحصیلی رابطه معکوس وجود داشت (13/0- = r و 003/0P =).
    نتیجه گیری
    نتایج از یک سو نشانگر شیوع بالای اضطراب امتحان در دانش آموزان مقطع راهنمایی و از سوی دیگر نشانگر اثر منفی اضطراب بر عملکرد تحصیلی می باشند. لذا توجه به آسیب شناسی، اجرای برنامه های پیشگیری و درمان به موقع دانش آموزان ضروری به نظر می رسد و به ویژه توانمند سازی مشاورین مدارس در جهت تشخیص و ارائه خدمات روان شناختی، و در صورت لزوم ارجاع به مراکز درمانی از اهمیت اساسی برخوردار است.
    کلید واژگان: اضطراب امتحان, عملکرد تحصیلی, دانش آموز, مقطع راهنمایی, زاهدان
    Lashkaripour K., Bakhshani Nm Solaimani Mj
    Background
    Children and adolescents have a great experience of anxiety. Sometimes these anxieties have such an intensity that may affect their daily life and education negatively. One of these anxieties is test anxiety. Most of researches have reported a strong relationship between test anxiety and academic achievement, whereas earlier investigators found a smaller relationship between these variables. In this study the prevalence of test anxiety and its relationship with educational achievement was investigated.Method and materials: This investigation is a descriptive – analytic study and was done on guidance school students in Zahedan. From Nine schools (5 girl’s and 4 boy’s) 935 students were selected randomly. Data gathering tools were Sarason Test Anxiety Questionnaire (TAQ) and demographic features questionnaire and students, average score was also accounted. For analysis of Data, correlation coefficient, T- test and X2 test were used.
    Results
    Total population was 935(540 girls and 395 boys) students, of whom. 400 students (42.78%) had test anxiety. The results of this study showed that, test anxiety occurs in girls more than boys and this difference was significant (P < 0.01, X2 = 18). Also the average of test anxiety score among girls was higher. A reverse ratio was observed between test anxiety and academic achievement (P = 0.003, r = -0.13).
    Conclusion
    The last matter is that educational achievements and test anxiety level have a reverse ratio. It means that as test anxiety level increases, educational achievement decreases and vice-versa.
    Keywords: test anxiety, educational achievement or function, guidance, student, zahedan
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال