به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "مهارکننده" در نشریات گروه "پزشکی"

  • سوسن یزدان خواه، علیرضا ذاکری*، سعید خلیلی، ابوالفضل جهانگیری، زهرا السادات هاشمی، علیرضا حیدری
    زمینه و هدف

     آلاینده های صنعتی  پلی کلرو بی فنیل ها (PCB)، جزء مهم ترین آلاینده هایی محیط زیست هستند که حذف آن ها اهمیت فراوانی دارد. تخریب  PCBs به روش زیستی توسط آنزیم های متعدد و طی فرآیندی چند مرحله ای، صورت می گیرد. یکی از این آنزیم ها DHBD (2و3دی هیدروکسی بی فنیل 1و2 دی اکسیژناز) نام داشته و توسط ژن BphC رمزدهی می شود. تقویت عملکرد آنزیم و کاهش میل اتصال آنزیم به مهارکننده (ترت بوتانول) موجب بهبود عملکرد آنزیم و افزایش کارایی آن خواهد شد. این تحقیق،  با هدف تقویت آنزیم و تضعیف اثر مهارکننده از طریق جهش در آمینواسیدهای سایت فعال، در فضای بیو انفورماتیک انجام شده است.

    مواد و روش ها

    توالی اسیدآمینه ای آنزیم از  پایگاه داده UniPprot دریافت و به منظور بررسی توالی های مشابه با روش BLAST-PSI، توالی های مشابه از گونه های نزدیک تا دور پروتئین مورد جست وجو قرار گرفت. با انجام هم ردیفی چندگانه توالی های حاصل از BLAST-PSI ، 250 توالی منطبق گردید. نتایج هم ردیفی در آمینواسیدهای جایگاه فعال، نشان داد برخی جایگاه ها دارای اسیدآمینه متغیر بوده و به عنوان کاندید جهش زایی استفاده گردید. موقعیت مهارکننده  T-Butanol با استفاده از نرم افزارDISCOVERY شبیه سازی شد.
     

    یافته ها

    با داکینگ مولکولی با نرم افزار PYRX بین آنزیم وحشی و ماده اولیه انرژی اتصال 6/2- کیلوکالری برمول و برای کاندیدهای جهش ها حاصل از هم ترازی، فنیل آلانین201 به ترئونین (6/9- کیلوکالری برمول) و ترئونین 280 به سرین (6/8- کیلوکالری برمول) محاسبه شد.

    نتیجه گیری

    انرژی اتصال منفی تر، نشان از پایداری بیشتر این برهم کنش در آنزیم جهش یافته دارد. در نتیجه این جهش ها توان ارتقا قدرت عملکرد آنزیمی را خواهند داشت. شبیه سازی موقعیت مهارکننده و ماده اولیه در آنزیم،  نشان داد که احتمالا فاصله مهارکننده از سایت فعال و ماده اولیه در صورتی مطلوب است که، برهم کنش مهارکننده بر روی آمینواسیدهای جایگاه فعال کاهش یافته و در نتیجه پایداری اتصال ماده اولیه بی فنیل با آنزیم افزایش یابد. کاهش قدرت مهارکننده باعث افزایش قدرت کاتالیتیکی آنزیم در تخریب PCBs خواهد شد.

    کلید واژگان: جهش زایی, مهارکننده, بیو انفورماتیک, Pcbs
    Susan Yazdankhah, Alireza Zakeri*, Saeed Khalili, Abolfazl Jahangiri, Zahraalsadat Hashemi, Alireza Heidari
    Background and Aim

    Polychlorinated biphenyls (PCB) industrial pollutants are one of the most important environmental pollutants whose removal is very important. PCBs are degraded biologically by several enzymes and in a multi-step process. One of these enzymes is called DHBD (2,3-dihydroxy biphenyl 1,2-dioxygenase) and is encoded by the BphC gene. Enhancing the function of the enzyme and reducing the binding affinity of the enzyme to the inhibitor (tert-butanol) will improve the function of the enzyme and increase its efficiency. This research has been carried out in bioinformatics to strengthen the enzyme and weaken the inhibitory effect through mutation in the amino acids of the active site.

    Materials and Methods

    The amino acid sequence of the enzyme was obtained from the UniPprot database and to check similar sequences with PSI-BLAST method, similar sequences were searched from close to distant protein species. By performing multiple alignments of PSI-BLAST sequences, 250 sequences were matched. The results of sequencing the amino acids of the active site showed that some sites have variable amino acids and were used as candidates for mutagenesis. The position of the T-Butanol inhibitor was simulated using DISCOVERY software.

    Results

    By molecular docking with PYRX software between the wild enzyme and the substrate, the binding energy -6.2 Kcalmol-1and for the candidates of mutations resulting from the alignment, Phenylalanine 201 to Threonine (6. 9 Kcalmol-1) and Threonine 280 to serine (6. 8 Kcalmol-1) Calculated.

    Conclusion

    The more negative binding energy indicates the greater stability of this interaction in the mutant enzyme. As a result, these mutations will be able to improve the strength of the enzyme function. The simulation of the position of the inhibitor and the starting material in the enzyme showed that the distance of the inhibitor from the active site and the starting material is likely to be favorable if the interaction of the inhibitor on the amino acids of the active site is reduced and as a result, the binding stability of the biphenyl starting material with the enzyme is increased. Decreasing the inhibitory power will increase the catalytic power of the enzyme in the destruction of PCBs.

    Keywords: Mutagenicity, Inhibitors, Informatics, Pcbs
  • معصومه شجاعی برجوئی، سمیه نوروزی، پارسا برنوس، کیمیا مختاری، عزیزه اسدزاده*
    مقدمه

    دیابت ملیتوس به گروهی از اختلالات متابولیکی اطلاق می شود که با افزایش سطح خونی گلوکز به علت اختلال در ترشح انسولین، عملکرد انسولین یا هر دو همراه است. با توجه به این که آلفاگلوکوزیداز یک آنزیم کلیدی در هیدرولیز کربوهیدرات ها و افزایش سطح قند خون است. هدف از این پژوهش بررسی بیوانفورماتیکی مهار آنزیم آلفاگلوکوزیداز به وسیله ی ترکیبات اصلی گیاه مریم گلی است.

    روش ها: 

    این پژوهش به روش توصیفی -تحلیلی صورت گرفت. جهت مطالعه ی نحوه ی برهم کنش و میزان انرژی اتصال ترکیبات در جایگاه فعال آنزیم، ساختار سه بعدی ترکیبات و پروتیین مورد بررسی به ترتیب از پایگاه هایPubChem وPDB به دست آمد. پس از بهینه سازی انرژی توسط نرم افزار Hyperchem، مطالعات داکینگ به وسیله ی نرم افزار AutoDock 4.2 انجام گرفت و برای به دست آوردن پارامترهای لیپینسکی و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی ترکیبات از سرورSwiss ADME استفاده شد.

    یافته ها:

     ترکیبات مورد مطالعه از نظر انرژی اتصال و نحوه ی برهم کنش مشابه با دو ترکیب کنترل مثبت وگلیبوز و میگلیتول بودند، بهترین نتایج داکینگ مربوط به ترکیب کامفور است. در حقیقت این ترکیب با منفی ترین سطح انرژی اتصال (Kcal/mol 95/3-) تمایل بیشتری برای اتصال به آمینواسیدهای کلیدی جایگاه فعال آنزیم آلفاگلوکوزیداز دارد.

    نتیجه گیری

    با توجه به برهم کنش های مناسب ترکیبات مریم گلی با آنزیم می توان پس از تایید نتایج در شرایط برون تنی و درون تنی از این گیاه به عنوان یک کاندید مناسب دارویی در درمان دیابت استفاده کرد.

    کلید واژگان: دیابت, آلفاگلوکوزیداز, مهارکننده, آنزیم, بیوانفورماتیک, داکینگ
    Masoumeh Shojaei Barjouei, Somayeh Norouzi, Parsa Bernoos, Kimia Mokhtari, Azizeh Asadzadeh*
    Background

      Diabetes mellitus is a group of metabolic disorders that are associated with elevated blood glucose levels due to impaired insulin secretion, insulin function, or both. alpha-glucosidase is a key enzyme in hydrolyzing carbohydrates and raising blood sugar levels. This study aimed to investigate the bioinformatics of inhibition of the alpha-glucosidase enzyme by the main constituents of Salvia officinalis.

    Methods

    This research was done by descriptive-analytical method. To study how the compounds interact and the amount of binding energy in the active site of the enzyme, the three-dimensional structure of the compounds and proteins were obtained from PubChem and PDB database, respectively. After energy optimization by Hyperchem software, docking studies were performed by AutoDock 4.2 software and the Swiss ADME server was used to obtain Lipinski parameters and physical and chemical properties of the compounds.

    Results

    The studied compounds were similar to the two positive control compounds, Voglibose and miglitol, in terms of binding energy and how they interact. The best docking results are related to the camphor . In fact, this compound with the most negative binding energy level (-3.95 Kcal / mol) has a greater tendency to bind to key amino acids in the active site of the alpha glucosidase enzyme.

    Conclusion

    Due to the appropriate interactions of Salvia officinalis.compounds with enzymes, after confirming the results in vitro and in vivo, this plant can be used as a suitable drug candidate in the treatment of diabetes.

    Keywords: Diabetes, alpha-glucosidase, inhibitor, enzyme, Bioinformatic, Docking
  • محبوبه کیان، الهام تازیکه لمسکی*
    سابقه و هدف

    آروماتاز، آنزیمی است که نقش مهمی در ایجاد سرطان گیرنده استروژن مثبت پستان دارد. استروژن ها به دلیل نقشی که در رشد جنسی و تولید مثل دارند، در انسان و به طور عمده در زنان ضروری هستند. اثرات نامطلوب موجود در برخی     مهارکننده های آروماتاز، نیاز به کشف مهارکننده های جدید با توانایی گزینش پذیری بالاتر، سمیت کمتر و بهبود قدرت را روز به روز افزایش می دهند. در این مطالعه، حالت اتصال هر سه نسل از مهارکننده های آنزیم آروماتاز به ساختار مولکولی این پروتئین با استفاده از روش داکینگ مولکولی بررسی شده است.

    روش بررسی

    به طور کلی، مهارکننده ها بر اساس داربست استروییدی (فرمستان واگزمستان)، انرژی اتصال بیشتری از داربست آزول (فادروزول، آناستروزول و لتروزول) به نمایش می گذارند که این می تواند به دلیل استحکام ساختاری بالای این مهارکننده ها باشد. 

    یافته ها

    از بین تمامی ساختارهای مورد مطالعه، اگزمستان بیشترین (منفی ترین) انرژی اتصال و همچنین کمترین مقدار ثابت بازدارندگی را به خود اختصاص داد. مقادیر انرژی آزاد اتصال (ΔGb) و ثابت مهارکنندگی (ki) اگزمستان به ترتیب 77/8- کیلوکالری بر مول و 32/373 نانومولار بود؛ این بدان معنی است که در غلظت های پایینی از این دارو، فعالیت آنزیم آروماتاز مهار خواهد شد.

    نتیجه گیری

    دانش به دست آمده از این مطالعه پیامدهای مهمی در طراحی های دارویی پیش رو خواهد داشت.

    کلید واژگان: آنزیم آروماتاز, مهارکننده, داکینگ مولکولی, اگزمستان (آروماسین)
    Mahboobeh Kian, Elham Tazikeh-Lemeski*
    Background

    Aromatase is an enzyme that plays an important role in the development of estrogen-positive breast cancer. Estrogens are essential in human and mainly in women because of their role in sexual development and reproduction. Adverse effects of some aromatase inhibitors increase the need to discover new inhibitors with higher selectivity, lower toxicity and improved potency. In this study, the binding state of all three generations of aromatase inhibitors to the molecular structure of this protein using molecular docking method has been studied.

    Materials and methods

    In general, the inhibitors based on steroid scaffolds (formestane and exemestane) have higher binding energy than azole scaffolds (fadrozole, anastrozole, letrozole), which may be due to their high structural strength.

    Results

    Among all the considered structures studied, exemestane had the highest (negative) binding energy as well as the lowest inhibitory constant. The free energy of binding and the inhibitory constants was -8.77 kcal mol-1 and 373.32 nM respectively, which means that aromatase activity will be inhibited at the low concentrations of this anti-cancer drug.

    Conclusion

    The knowledge gained from this study will have important implications regarding for pharmaceutical design.

    Keywords: Aromatase enzyme, Inhibitor, Molecular docking, Exemestane (Aromasin)
  • مرتضی صادقی، محمدعلی زارعی*
    مقدمه

    یکی از مشکلات اصلی دیابت افزایش سطح گلوکز خون است. آنزیم آلفاگلوکوزیداز با تجزیه پلی ساکاریدها، به این افزایش گلوکز خون کمک می‏کند. مهار این آنزیم یکی از استراتژی های مهم در درمان دیابت می باشد.

    هدف

    هدف از این مطالعه بررسی اثر مهارکنندگی ترکیبات طبیعی فلاونی موجود در میوه ها و گیاهان بر فعالیت آنزیم آلفاگلوکوزیداز در محیط in silico بود.

    روش بررسی

    این تحقیق به شیوه توصیفی - تحلیلی صورت گرفت. به این منظور، ابتدا ساختار ترکیبات فلاونی و آلفاگلوکوزیداز به ترتیب از پایگاه های PubChem و PDB دریافت شدند. سپس خصوصیات فیزیکوشیمیایی ترکیبات فلاونی توسط پایگاه Zink و سرور Swiss ADME پیش بینی شدند. در نهایت، برای انجام داکینگ مولکولی و برهم کنش میان ترکیبات فلاونی و آنزیم به ترتیب از محیط‏های Molegro Virtual Docker 6.0 وMolegro Molecular Viewer 2.5 استفاده شد.

    نتایج

    ترکیبات فلاونی مورد بررسی از لحاظ خصوصیات فیزیکوشیمیایی مطلوب هستند و همچنین تمامی ترکیبات فلاونی مورد مطالعه قادر به مهار آنزیم آلفاگلوکوزیداز هستند. اما از میان این ترکیبات، دو ترکیب نوبیلتین و لوتیولین به ترتیب با 78/98- و 87/96- کیلوژول بر مول کمترین انرژی منفی و بنابراین امتیاز داکینگ بیشتری نسبت به کنترل مثبت (میگلیتول) داشتند.

    نتیجه گیری

    ترکیبات فلاونی مورد بررسی بویژه نوبیلتین به دلیل قرارگیری مناسب در جایگاه فعال آنزیم، از اثر مهارکنندگی بیشتری نسبت به سایر ترکیبات مشابه برخوردار است. در نتیجه بعد از مطالعه بیش تر این ترکیب در محیط‏های برون‎تنی و درون‎تنی ممکن است بتوان از آن به عنوان یک گزینه مناسب جهت مهار آلفاگلوکوزیداز و در نتیجه درمان دیابت استفاده نمود.

    کلید واژگان: آلفاگلوکوزیداز, داکینگ مولکولی, فلاون, مهارکننده
    Morteza Sadeghi, MohammadAli Zarei*
    Background

    High Blood glucose levels is one of the main problems in diabetes. α-glucosidase with decomposition of polysaccharides increases the absorption of carbohydrates from the intestine, resulting in blood glucose upsurge. Inhibition of this enzyme is one of the most important strategies for treatment of diabetes.

    Objective

    The aim of this study was to investigate in silico inhibitory effect of flavones, found in fruit and plants, on the α-glucosidase activity.

    Methods

    This is a descriptive-analytic approach. The structure of the flavone compounds and α-glucosidase downloaded from PubChem and PDB database respectively. Then physicochemical properties of flavone compounds were predicted by the Zink data base and Swiss ADME server. Finally, Molegro Virtual Docker 6.0 and Molecular Viewer Molegro 2.5 environments were used, to do molecular interaction among flavone compounds and the enzyme.

    Results

    Physicochemical characteristics of investigated flavone compounds were desirable. As well all of the studied flavone compounds were able to inhibit the α-glucosidase. But among the studied compounds, luteolin and nobiletin had the lowest negative energy with 78.98 and 87.96 KJ/mole respectively, and therefore the most docking points than the miglitol (positive control).

    Conclusion

    Examined flavone compounds in this study, mainly nobiletin, are particularly suitable because of their fine placement in the active site of the enzyme. So they have more inhibitory effect than other similar compounds. As a result, after some in vitro and in vivo, complementary studies on this compound, it is possible to distinguish it as a potent pharmaceutical inhibitor of α- glucosidase, to be used in diabetes treatment.

    Keywords: Alpha-Glucosidase, Flavone, Inhibitor, Molecular Docking
  • محمد علی زارعی*، حسن طه زاده
    مقدمه

    از آنجا که آنزیم آلفا گلوکوزیداز باعث تجزیه کربوهیدرات های غذایی و به دنبال آن جذب و افزایش سطح گلوکز خون می شود، از مهارکننده های این آنزیم به عنوان دارو جهت درمان برخی از اشکال بیماری دیابت استفاده می شود. داروهایی که امروزه برای کنترل میزان گلوکز خون مصرف می شوند دارای عوارض جانبی متعددی هستند. لذا از آنجا که گیاهان منبع بسیار مناسبی از لحاظ ترکیبات فعال زیستی هستند.

    هدف

    هدف از این مطالعه یافتن مهارکننده های قوی و جدید آنزیم آلفاگلوکوزیداز با استفاده از منابع گیاهی می باشد.

    روش بررسی

    عصاره های متانولی 32 گونه گیاهی جمع آوری شده از مناطق مرکزی استان کردستان، به منظور بررسی فعالیت مهاری آنها بر روی آنزیم آلفاگلوکوزیداز در غلظت های 1، 1/0، 01/0 و 001/0 میلی گرم بر میلی لیتر مورد ارزیابی قرار گرفتند. از آکاربوز محلول در بافر فسفات به عنوان کنترل مثبت استفاده شد. همه سنجش ها در سه تکرار انجام شدند.

    نتایج

    مطابق نتایج این مطالعه عصاره گیاهان Campanula involucrata Auch .ex DC.، Hypericum scabrum L.، Salvia suffruticosa Montbr. & Auch. و Silene ampulata Bioss. ، فعالیت مهار کنندگی بالای 60 درصد بر روی آنزیم آلفاگلوکوزیداز از خود نشان دادند. در این میان فعالیت مهاری عصاره گیاهان گل استکانی برگه دار (Campanula involucrata) و سیلن حبابی (Silene ampulata) به طور چشم گیری بالا، و IC50 آنها 02/0 میلی‏گرم بر میلی لیتر بود.

    نتیجه ‏گیری:

     می توان نتیجه گرفت که عصاره گیاهان گل استکانی برگه دار (Campanula involucrata) و سیلن حبابی  (Silene ampulata)، به دلیل درصد مهار بالا و شاخص  IC50 213 پایین می توانند جهت مطالعات دقیق تر موضوع جالبی باشند.

    کلید واژگان: آلفاگلوکوزیداز, دیابت, عصاره گیاهی, مهارکننده
    Mohammad Ali Zarei*, Hassan Tahazadeh
    Background

    Since the alpha-glucosidase enzyme degrades complex carbohydrates and opens the way for their subsequent absorption and increases blood glucose levels, inhibitors of this enzyme are used as drugs for the treatment of some forms of diabetes.One of the medical treatments that have been given so much attention throughout the world is herbal medicine. Therefore, plants are a very good source of bioactive compounds.

    Objective

    The aim of this study was to find strong and new inhibitors of alpha-glucosidase enzymes using plant sources.

    Method

    Methanolic extracts of 32 plant species collected from central regions of Kurdistan province were investigated for their inhibitory activity on alpha-glucosidase enzymes at concentrations of 1, 0.1, 0.01 and 0.001 mg / ml. Acarbose was used as a positive control. All measurements were performed in three replications.

    Results

    According to the results of this study, the extracts of Campanula involucrata Auch .ex DC, Hypericum scabrum L., Salvia suffruticosa Montbr. & Auch and Silene ampulata Bioss. showed inhibitory activities greater than 60% on the alpha-glucosidase enzyme. The inhibitory activity of the extract of Campanula involucrata and Silene ampulata was significantly higher, and their IC50 was 0.02 mg / ml.

    Conclusion

    Therefore, it can be concluded that the just-mentioned plants extract, due to the high inhibition rate and low IC50, can be an interesting topic for more accurate studies.

    Keywords: Alpha-glucosidase, Diabetes, Inhibitor, Plant extract
  • سعیده رهنما، عزیزه اسدزاده*، فاطمه حیدریان
    مقدمه

    دیابت اختلالی متابولیسمی در بدن است که در اثر فعالیت بالای آنزیم آلفا-گلوکوزیداز در هیدرولیز کربوهیدرات ها به گلوکز، ایجاد می شود. مهارکننده های آلفا-گلوکوزیداز با مداخله در هضم کربوهیدرات ها در کنترل بیماری دیابت نقش دارند.  vulgaris Thymus یا آویشن باغی گیاهی از خانواده ی نعناعیان با عدد کروموزومی 30=n2 است. اسانس این گیاه دارای فنل هایی مثل تیمول، کارواکرول، سیمن، لینالول و پینن است. هدف از این مطالعه، بررسی اثر مهار کنندگی عصاره ی آویشن باغی بر فعالیت آنزیم آلفا-گلوکوزیداز در سطح آزمایشگاهی است.

    روش ها

     عصاره ی مورد استفاده از طریق محلول سازی پودر گیاه آویشن در حلال آب مقطر تهیه شد. اثر بازدارندگی عصاره های به دست آمده بر فعالیت آنزیم آلفا- گلوکوزیداز بررسی شد. در این مرحله، غلظتی از هر عصاره که برای مهار 50 درصد از فعالیت آنزیم مورد نیاز است (50 IC) به دست آمد و با مقدار مورد نیاز از آکاربوز، به عنوان کنترل مثبت مقایسه شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که عصاره ی تام آبی آویشن باغی در هر 3 غلظت تهیه شده (10،20،40 و 5 میلی گرم بر میلی لیتر) قادر به مهار آنزیم است و غلظت 40 میلی گرم بر میلی لیتر بیشترین اثر مهاری را بر آنزیم داشت. 50 IC عصاره ی تام آبی آویشن باغی معادل عدد 29% بود.

    نتیجه گیری

     با توجه به اثر بخشی ترکیبات عصاره گیاه در مطالعه یin vitro ، برای بررسی های تکمیلی می توان اثر این ترکیبات گیاهی را در شرایط in vivo مورد آنالیز قرار داد.

    کلید واژگان: دیابت, آنزیم آلفا-گلوکوزیداز, مهارکننده, آویشن باغی, in vitro
    Saeideh Rahnema, Azizeh Asadzadeh*, Fatenmeh Heidaryan
    Background

    Diabetes is a metabolic abnormality in the body caused by the high activity of the α-glucosidase enzyme in the hydrolysis of carbohydrates to glucose. Alpha-glucosidase inhibitors involved in the digestion of carbohydrates, play a key role in controlling diabetes. Thymus vulgaris is a species of flowering plant in the mint family Lamiaceae with a chromosome number of 2n = 30. The essential oil of this plant has phenolic compounds such as thymol, carvacrol, cymene, linalool, and pinene. The aim of this study was to investigate the inhibitory effect of the main compounds found in the thyme extract on the activity of alpha-glucosidase by in vitro methods.


    Methods

    Extract was used to dissolve thyme powder in distilled water solution. The inhibitory effect of the extracts on the activity of alpha-glucosidase enzyme was investigated. In this experiment, the concentration of each extract that was required to inhibit 50% of the enzyme activity (IC 50) was obtained and compared with the needed acarbose as a positive control.

    Results

    the results showed that aqueous extract of thyme Thymus vulgaris in all three concentrations (40, 20, 10, and 5 mg/ml) can inhibit the enzyme. And as expected, the concentration of 40 mg / ml was exercised the highest inhibitory effect on the enzyme. IC50 of aqueous extract of thyme Thymus vulgaris was equal to 29%.

    Conclusion

    Considering the effectiveness of plant extract compounds in in silico and in vitro studies, for supplemental studies, the effect of these plant compounds can be analyzed in vivo conditions.

    Keywords: Diabetes, Alpha-Glucosidase, Inhibitor, Thymus Vulgaris, In Vitro
  • رهنما سعیده، حیدریان فاطمه، اسدزاده عزیزه*
    مقدمه
    مهارکننده های α-گلوکوزیداز با مداخله در هضم کربوهیدرات ها در کنترل بیماری دیابت نقش دارند. Thymus vulgaris یا آویشن باغی گیاهی از خانواده ی نعناعیان می باشد. اسانس این گیاه دارای فنل هایی مثل تیمول، کارواکرول، سیمن، لینا لول، پینن می باشد. هدف از این مطالعه، بررسی اثر مهار کنندگی مشتقات موجود در عصاره ی آویشن باغی بر فعالیت آنزیم α-گلوکوزیداز به روش داکینگ مولکولی می باشد.
    روش ها
    در این مطالعه، برای بررسی نحوه ی اتصال ترکیبات به جایگاه فعال آنزیم، ترسیم ساختار شیمیایی ترکیبات، بهینه سازی انرژی، مطالعات داکینگ و تجزیه و تحلیل های نهایی به ترتیب از نرم افزارهایChemDraw ، Hyperchem، AutoDockTools، DS Visualizer و Lig plot استفاده شد.
    یافته ها
    تمامی ترکیبات مورد مطالعه قادر به اشغال جایگاه فعال آنزیم بودند که در میان تمام آنها، بهترین نتایج داکینگ مربوط به ترکیب Caryophlla-4- (12), 8 (13) -dien-5-β-ol است. در حقیقت این ترکیب دارای منفی ترین سطح انرژی اتصال، بالاترین تمایل برای اتصال به آمینواسیدهای کلیدی جایگاه فعال آنزیم و محل برهمکنش مشابه با مولکول کوکریستال است.
    نتیجه گیری
    با توجه به اثر بخشی نسبتا بالای ترکیبات عصاره ی گیاه در مطالعه ی بیوانفورماتیکی، برای بررسی های تکمیلی می توان اثر این ترکیبات گیاهی را در شرایط in vitro و in vivo مورد آنالیز قرار داد.
    کلید واژگان: دیابت, آلفا-گلوکوزیداز, مولکولار داکینگ, مهارکننده, آویشن باغی
    Saeedeh Rahnama Falavarjani, Fatemeh Heidarian Naini, Azizeh Asadzadeh *
    Background
    Inhibitors of α-glucosidase by interfering with digestion of carbohydrates play a role in controlling diabetes. Thymus vulgaris is an herb belonging to the mint family (lamiaceae). The essence of this plant contain the phenols such as thymol and carvacrol, cymene, linalool, pinene. The aim of this study was to investigate the inhibitory effect of the constituents of the thymus vulgaris extract on the activity of α-glucosidase enzyme by molecular docking.
    Methods
    In this study, to investigate how the compounds are attached to the active site of the enzyme, mapping of chemical structure of the compounds, energy optimization, docking studies and final analysis were carried out by ChemDraw, HyperChem, AutoDock 4.2, DS Visualizer and Lig Pluto software, respectively.
    Results
    All of the studied compounds were able to occupy the active site of the enzyme, among all of them, the best results of docking was related to the combination of Caryophlla-4- (12), 8 (13) -dien-5-β-ol. In fact, this compound has the most negative energy level of connection, the highest affinity for binding to the active site of the enzyme and the interaction site is similar to that of the co-crystal molecule.
    Conclusion
    considering the high efficacy of plant extract compounds in the bioinformatics study, and for complementary studies, the effect of the extract of this plant can be analyzed in order to control the increase of glucose in vitro and in vivo conditions.
    Keywords: Diabetes, Alpha-Glucosidase, Molecular Docking, Inhibitor, Thymus Vulgaris
  • معصومه کشاورز نوروزپور، اعظم بوالحسنی*، سویار ساری
    سابقه و هدف
    بروز مهارکننده علیه فاکتور انعقادی VIII اصلی ترین مشکل درمان بیماران مبتلا به هموفیلی A است. اخیرا ارتباط پلی مورفیسم های برخی از ژن های دخیل در سیستم ایمنی با توسعه مهارکننده ها مشخص شده است. گزارش ها نشان داده اند که آنتی ژن 4 وابسته به لنفوسیت T سیتوتوکسیک (CTLA-4) نقش مهمی در تنظیم فعالیت سلولT برعهده داشته و بنابراین پلی مورفیسم ژن CTLA-4 با استعداد ژنتیکی به بیماری های گوناگون خودایمنی مرتبط می شود. در این مطالعه برای اولین بار ارتباط بین پلی مورفیسم ژن CTLA-4 و توسعه مهارکننده در بیماران هموفیل نوع A ایرانی صورت گرفته است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مورد-شاهدیDNA ژنومی از نمونه های خون 55 بیمار هموفیلی A دارای مهارکننده و 45 بیمار هموفیلی A بدون مهارکننده استخراج شد. سپس، تعیین ژنوتیپ ژن CTLA-4 با استفاده از روش Tetra Primer ARMS PCR انجام شد. به علاوه، پلی مورفیسم های تک نوکلئوتیدی ژن CTLA-4 با استفاده از روش توالی یابی DNA مورد ارزیابی قرار گرفتند. از طرف دیگر، نقش فاکتور محیطی ابتلا به عفونت HCV در بیماران هموفیل دارای مهارکننده و بدون آن تعیین شد.
    نتایج
    یافته های مطالعه نشان داد که هیچ گونه ارتباط معنی داری بین بروز مهارکننده ها با آلل ها و ژنوتیپ های مختلف ژن CTLA-4 وجود ندارد (0/05>P). به علاوه، تفاوت معنی داری بین ابتلا به عفونت HCV و توسعه مهارکننده ها مشاهده شد (0/05P<).
    نتیجه گیری
    پلی مورفیسم ژن CTLA-4 در ایجاد مهارکننده علیه فاکتور انعقادی در بیماران ایرانی با هموفیلی نوع A نقشی ندارد.
    کلید واژگان: هموفیلی A, مهارکننده, CTLA-4, Tetra ARMS PCR
    Masoumeh Keshavarz-Norouzpour, Azam Bolhassani *, Soyar Sari
    Background
    Development of factor VIII (FVIII) inhibitor is the main problem of replacement therapy in patients with hemophilia A. Recently, the correlation of polymorphisms of some genes involved in immune system has been determined with inhibitor development. The reports showed that cytotoxic T lymphocyte antigen-4 (CTLA-4) plays an important role in regulating T cell activation and thus, CTLA-4 gene polymorphism is related to genetic susceptibility to various autoimmune diseases. This study aimed at investigating the correlation between polymorphism of CTLA-4 gene and inhibitor development in Iranian hemophilia A patients for the first time.
    Materials And Methods
    In this case-control study, the genomic DNA was extracted from blood samples of 55 inhibitor positive and 45 inhibitor negative hemophilia A patients. Then, the genotyping of the CTLA-4 gene was performed using the Tetra Primer ARMS PCR. Moreover, the validation of single nucleotide polymorphisms (SNPs) in the CTLA-4 gene was determined by DNA sequencing. On the other hand, the role of HCV infection was determined in inhibitor-positive and inhibitor-negative HA patients.
    Results
    Results showed that no statistically significant difference was observed between the genotypic and allelic frequencies with the presence of inhibitors (P>0.05). Moreover, a significant correlation was observed between HCV infections and development of inhibitors (P
    Conclusion
    The CTLA-4 gene polymorphism does not play a role for inhibiting coagulation factor in Iranian patients with hemophilia type A.
    Keywords: Hemophilia A, Inhibitor, CTLA-4, Tetra ARMS PCR
  • مریم داداشی، داود بشاش *
    سابقه و هدف مسیر PI3K/Akt که در تنظیم رشد سلولی و تکثیر نقش مهمی ایفا می کند، تقریبا در 70%-50% بیماران APL فعالیت بالایی را نشان می دهد. مشخص شده است که در سلول های لوسمیک این بدخیمی، فعالیت PI3K عمدتا ناشی از افزایش بیان ایزوفرم p110δ می باشد. در این مطالعه بر آن شدیم تا اثر بخشی داروی Idelalisib را که یکی از مهم ترین مهارکننده های p110δمی باشد، در سلول های NB4 مشتق از APL بررسی کنیم.
    مواد و روش هادر یک مطالعه تجربی، اثرات مهاری دارو بر فعالیت متابولیک و زنده مانی سلول های NB4 بررسی شد. هم چنین از روش فلوسایتومتری جهت بررسی آپوپتوز و از روش Quantitative RT-PCR جهت بررسی تغییر بیان mRNA ژن های دخیل در آپوپتوز استفاده شد.
    یافته هانتایج نشان داد که Idelalisib نه تنها باعث کاهش زنده مانی و فعالیت متابولیک سلول های NB4 به صورت وابسته به دوز و زمان شد، بلکه متوجه شدیم که اثرات سایتوتوکسیک این دارو از طریق فعال کردن مسیر آپوپتوتیک می باشد. هم چنین در بررسی مکانیسم مولکولی دخیل در القای مرگ سلولی مشخص شد که داروی Idelalisib از طریق افزایش بیان ژن های پروآپوپتوتیک Bax و PUMA و کاهش بیان ژن آنتی آپوپتوتیک Mcl-1 اثر خود را اعمال می کند.
    نتیجه گیریبا توجه به فعال بودن p110δ در بیماران APL و هم چنین اثر بخشی داروی Idelalisib در القای اثرات سایتوتوکسیک در سلول های پرومیلوسیتیک NB4، می توان چنین پیشنهاد کرد که این دارو می تواند به عنوان یک راهکار درمانی مناسب، چه به صورت منوتراپی و چه به صورت داروی مکمل همراه با داروهای متداول مورد استفاده، در بیماران APL مد نظر گرفته شود.
    کلید واژگان: لوسمی پرومیلوسیتیک حاد, مهارکننده, آپوپتوز
    M. Dadashi, D. Bashash*
    Background and ObjectivesPI3K/Akt pathway plays a key role in cell growth and proliferation. Constitutive activation of this pathway is detectable in 50-70% of patients with acute promyelocytic leukemia (APL). Previous studies showed that PI3K activity in APL cells is mainly due to overexpression of p110δ isoform. In an effort to investigate the effect of PI3K inhibition in acute promyelocytic leukemia, APL-derived NB4 cells were subjected to different concentrations of Idelalisib, as a potent p110δ-specific inhibitor.
    Materials and MethodsIn this experimental study, we examined the effect of Idelalisib on the viability and metabolic activity of NB4 cells. Moreover, flowcytometery and quantitative RQ-PCR were applied to investigate both induction of apoptosis and transcriptional activity of apoptosis-related genes, respectively.
    Results The results revealed that Idelalisib not only decreased cell viability and metabolic activity in a dose- and time-dependent manner, but also induced cell death through the apoptotic pathway in NB4 cells. Our data also delineated that Idelalisib-induced apoptosis was mediated through induction of Bax and PUMA coupled with decreased expression of Mcl-1.
    ConclusionsBased on P110δ activity in APL patients and the potent efficacy of Idelalisib in NB4 cells, it is tempting to suggest this inhibitor, as either single agent or in combination with common medications, for the treatment of patients with APL.
    Keywords: Acute Promyelocytic Leukemia, Inhibition, Apoptosis
  • داود فرج زاده*، صدیقه کریمی قریق، سیاوش دستمالچی
    فاکتور نکروزدهنده ی تومور-آلفا (TNF-α) یک سایتوکین پیش التهابی است که در انواع مختلفی از سلول های خون ساز و غیرخون ساز و بدخیم تولید می شود که این سلول ها به طور عمده شامل ماکروفاژها، لنفوسیت های T، لنفوسیت های B، سلول های کشنده طبیعی، نوتروفیل ها، آستروسیت ها، سلول های اندوتلیال، سلول های ماهیچه ی صاف می باشند ولی به طور عمده توسط ماکروفاژهای فعال شده تولید می شوند. به طور کلی، TNF-α سیستم های کنترلی درگیر در تکثیر سلولی، تمایززایی، التهاب، مرگ و تنظیم ایمنی را فعال می کند. اگرچه سطح طبیعی TNF-α برای تنظیم پاسخ های ایمنی بسیار مهم است، اما تداوم واکنش ایمنی که در اثر تولید نابه جا و بیش از حد آن ایجاد می شود می تواند سبب بعضی از بیماری های التهابی یا خودایمنی شود. بنابراین خنثی سازی آن و یا بلوکه کردن گیرنده های آن با استفاده از مهارکننده های آن می تواند یک استراتژی درمانی موثر در کنترل و درمان چنین بیماری هایی باشد. برای مهار TNF-α از چندین روش استفاده می شود، از جمله تولید آنتی بادی های کایمریک و یا به طور کامل انسانی، گیرنده های آن که محلول در خون هستند، مولکول های کوچک ضد TNF-α که باعث مسدود شدن مسیرهای بیوسنتز mRNA های سنتز کننده ی آن می شوند و یا مانع از پیام رسانی می شوند که در تولید آن درگیر است، همچنین می توانند ترجمه mRNA مولکول TNF-α یا پردازش پس از ترجمه ی آن را مهار کنند و یا مانع از برهمکنش آن با گیرنده آن شوند. بنابراین هدف قراردادن TNF-α با استفاده از مهارکننده های آن می تواند یک استراتژی درمانی موثر در کنترل و درمان چنین بیماری هایی باشد. در این مطالعه مروری، ساختار و ویژگی فاکتور نکروزدهنده ی تومور-آلفا و گیرنده های مرتبط با آن، نحوه سیگنالینگ آن در ارتباط با بیماری های مختلف و نیز راهکارهای مهار آن مورد بررسی قرار گرفته است.
    کلید واژگان: مقالات مروری, فاکتور نکروزدهنده تومور آلفا, التهاب, مهارکننده
    Davoud Farajzadeh *, Sedigheh Karimi-Gharigh, Siavoush Dastmalchi
    Tumor necrosis factor-alpha (TNF-α) is a pro-inflammatory cytokine produced by a variety of cells, including hematopoietic and non-hematopoietic cells, malignant cells, macrophages, B lymphocytes, T lymphocytes, natural killer cells, neutrophils, astrocytes, endothelial cells, and smooth muscle cells. TNF-α is a homo-trimeric molecular whose individual subunits are composed of antiparallel beta-sheets, forming a regular triangular prism shape. TNF-α binds to three receptor molecules through its receptor-binding sites, which are at the base of its pyramid structure. Biological responses to TNF-α are mediated through two different receptors: TNFR1 and TNFR2. These receptors are transmembrane glycoproteins with extracellular domains containing multiple cysteine-rich repeats that are structurally and functionally homologous, and the intracellular domains that are discrete and transduce their signals through both overlapping and distinct pathways. However, though TNF-α was initially discovered as an anti-tumor agent, it has been revealed that TNF-α and other ligands of this family are involved in some diseases like cancer, neurological, pulmonary, cardiovascular and autoimmune diseases and metabolic disorders. In general, TNF-α activates the control systems involved in cell proliferation, differentiation, inflammation and cell death, and the regulation of immune system. Although a normal level of TNF-α is very important for the regulation of immune responses, the persistence of the immune response as a result of inappropriate and excessive production of TNF-α can cause some inflammatory or autoimmune diseases. Accordingly, either neutralization TNF-α or blockade of its receptors using TNF-α inhibitors can be an effective therapeutic strategy to prevent or treat such inflammatory diseases. Several methods have been used to inhibit TNF-α, including the production of chimeric or fully human antibodies, soluble TNF-α receptors, or anti-TNF-α small molecules. The two previous agents are mostly capable of inhibiting the binding of TNF-α to its associated receptors, while anti-TNF-α small molecules, in addition to the above, inhibit the biosynthesis of TNF-α by blocking TNF-α mRNA biosynthesis, through the inhibition of its post-translational processing, or by blocking TNF-α receptors. Therefore, in this review article, we discuss the structure and characteristics of TNF-α and its related receptors: TNF-α signaling, TNF-α-mediated inflammatory diseases as well as TNF-α inhibition strategies.
    Keywords: inflammation, inhibition agents, review, tumor necrosis factor-alpha
  • میناسادات پورشریفی، محمدعلی زارعی *
    مقدمه
    به تاخیر انداختن جذب گلوکز از طریق مهار آنزیم های تجزیه کننده ی کربوهیدرات ها، یک روش درمانی برای کاهش هیپرگلیسمی پس از صرف غذا است. آلفاگلوکزیداز باعث تسریع آزاد شدن آلفاگلوکز از کربوهیدرات ها می شود. گیاهان منابعی غنی از ترکیبات فعال زیستی هستند، امروزه تحقیقات بسیاری بر روی عصاره های گیاهی با هدف یافتن مهارکننده های جدیدی برای این آنزیم در حال انجام است.
    هدف
    یافتن مهارکننده های قوی، جدید و دارای عوارض کمتر برای آنزیم آلفاگلوکزیداز در عصاره های گیاهی.
    روش بررسی
    عصاره هگزانی 60 گونه گیاهی به منظور بررسی فعالیت مهاری آنها بر روی آلفاگلوکزیداز، در غلظت های 001/0، 01/0، 1/0 و 1 mg/ml مورد بررسی قرار گرفتند. فعالیت آنزیم به روش اسپکتروفتومتری در طول موج 405 نانومتر و از طریق سنجش مقدار پارانیتروفنل رها شده از پارانیتروفنل گلوکوزید ارزیابی شد. از آکاربوز به عنوان کنترل مثبت استفاده شد. همه ی سنجش ها با سه تکرار انجام شد.
    نتایج
    در میان 60 گونه گیاهی، عصاره گیاهانDescurania sophia (L.) Webb & Berth، Fumaria vailantii Loisel، Ferula haussknechti Wolf & Rech، Haplophyllum acutifolium (DC.) G.Don، Isatis cappadociaca Desv.، Eremostachys laevigata Bunge، Silene aucheriana Boiss، فعالیت مهارکنندگی بالای 60 درصد بر روی آنزیم آلفاگلوکزیداز نشان دادند. در این میان فعالیت مهارکنندگی عصاره هگزانی گیاهان خاکشیر (D. sophia)، شاهتره (F. vailantii) و کمای غلاف دار (F. haussnechti)، به طور چشم گیری بالا و مقادیر 50IC آنها به ترتیب 9/0، 55/24 و 71/2 mg/ml بود.
    نتیجه گیری
    عصاره ی هگزانی گیاه خاکشیر (D. sophia) به دلیل درصد مهار بالا و 50IC پایین می تواند با هدف جداسازی و تعیین ماهیت عامل مهارکننده آنزیم آلفاگلوکزیداز، مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: آلفاگلوکزیداز, خاکشیر, دیابت, عصاره های گیاهی, مهارکننده
    M. Poursharifi, Ma Zarei*
    Background
    Retard absorption of glucose by the inhibition of carbohydrate hydrolyzing enzymes is one of the therapeutic approaches to decrease the postprandial hyperglycemia. Commercial α-glucosidase inhibitors exhibited some serious side effects. So a great deal of attention has been paid to natural products like plants, as a reliable source for bioactive compounds.
    Objective
    The aim of this study was to find new potent inhibitors for Alpha-glucosidase among plant extracts.
    Methods
    Hexane extracts of 60 plants species were screened for their Alpha-glucosidase inhibitory activity at 0.001, 0.01, 0.1 and 1 mg/mL concentration. Alpha-glucosidase activity was determined spectrophotometrically at 405 nm on a Sunrise microplate reader (Tecan- Switzerland) by measuring the quantity of p-nitrophenol released from pNPG. Acarbose, dissolved in buffer, was used as a positive control. The assay was performed in triplicate. The concentration of the extract required to inhibit 50% of Alpha-glucosidase activity under the assay conditions was defined as the IC50value. The results are reported as %I ± SD.
    Results
    Descurania sophia (L.) Webb & Berth, Fumaria vailantii Loisel, Ferula Haussknechti Wolf & Rech, Haplophyllum acutifolium (DC.) G.Don, Isatis cappadociaca Desv., Eremostachys laevigata Bunge, Silene aucheriana Boiss., exhibited more than 60% alpha-glucosidase inhibitory activity. Among them, Descurania sophia, Fumaria vailantii and Ferula haussknechti exhibited significant alpha glucosidase inhibitory activity with IC50 values of 0.9 µg/ml, 24.55 µg/ml and 2.71 µg/ml, respectively.
    Conclusion
    Because of its high inhibitory activity and low IC50, hexane extract of Descurania sophia would be interesting for further detailed studies to find and characterize any new inhibitor for Alpha-glucosidase.
    Keywords: Alpha, glucosidase, Inhibitor, Plant extract, Hexane, Diabetes mellitus
  • فاطمه فلاح، گیتا اسلامی، سرور عرفانی منش، علی هاشمی*
    این مطالعه بر روی استفاده از ترکیب مهار کننده و آنتی بیوتیک ها تاکید دارد. اخیرا استفاده از مهار کننده های بتالاکتاماز، به عنوان روشی مناسب برای درمان عفونت ها ایجاد شده بوسیله باکتری های تولید کننده بتالاکتاماز با طیف وسیع و کارباپنماز مطرح شده اند.
    کلید واژگان: مهارکننده, بتالاکتاماز, آنتی بیوتیک
    Fatemeh Fallah, Gita Eslami, Soroor Erfanimanesh, Ali Hashemi*
    The study emphasizes the reasons use of beta-lactamase inhibitors in combination with beta-lactam antibiotics. ß-lactam-ß-lactamase inhibitors are currently the most successful strategy for infections caused by extended-spectrum β-lactamase and carbapenemases bacteria.
    Keywords: Inhibitor, ß, lactamase, Antibiotic
  • جواد ملکی، میترا خیرآبادی *، صفیه صوفیان، ریحانه صباغزاده
    زمینه و هدف
    ویروس htlv-1 جز خانواده رتروویروس ها می باشد، این ویروس در انسان باعث ایجاد بیماری هایی نظیر لوسمی T-Cell بزرگسالان (ATL)، HAM/TSP و... می گردد. یکی از پروتئین های مهم در این ویروس پروتئاز است که برای بلوغ ویروس نیز ضروری می باشد. مهارکننده هایی که تاکنون برای پروتئاز ساخته شده اند، فعالیت مناسبی را از خود نشان نداده اند. در این مطالعه سری جدیدی از مهار کننده ها ایجاد و با استفاده از ابزارهای محاسباتی نحوه اتصال آن ها به پروتئین پروتئاز سنجیده شد.
    مواد و روش ها
    ترکیبات بر اساس مشابهت با پپتید اصلی و بر پایه پپتیدوممتیک ایجاد گردیدند. ترکیبات بوسیله نرم افزار هایپرکم بوجود آمدند و عمل بهینه سازی بر روی لیگاندهای طراحی شده و لیگاندهای همراه با پروتئین که دارای ساختار کریستال بودند، بعد از جدا کردن آن ها انجام گردید. ADME و ویژگی سمیت ترکیبات با استفاده از برنامه های تحت وب http://www.molinspiration.com و http://lazar-services.in-silico.ch تعیین و عمل داکینگ بر روی آن ها انجام گردید.
    یافته ها
    بررسی های ADME ترکیبات طراحی شده نتایج مناسبی را ارائه دادند. بررسی ها حاکی از سمیت نسبتا مناسبی برای لیگاندهای طراحی شده بودند.
    نتیجه گیری
    نتایج بدست آمده از داکینگ نیز نشانگر اختصاصی بودن لیگاندهای طراحی شده در مهر پروتئاز بودند. در نهایت این که نتایج نشان دادند مهارکننده های طراحی شده می توانند به عنوان ترکیبات مشابه، داروی موثری برای مهار این پروتئین بوده ودر مقابله با این ویروس بکار روند.
    کلید واژگان: HTLV, 1, پروتئاز, طراحی دارو, مهارکننده
    Javad Maleki, Mitra Kheyrabadi *, Safiyeh Sophiyan, Reyhaneh Sabbaghzadeh
    Background
    Virus htlv-1 is in the retrovirus family; the virus causing human diseases such as adult T-Cell Leukemia (ATL), HAM / TSP and etc… One of the major proteins in the virus is protease that is essential for virus maturation. Inhibitors that ever made for the protease didn’t show any properly activity. We have created a new series of inhibitors and with using of computational tools to calculate the way of interactions to the protease protein.
    Materials And Methods
    The compounds based on the similarity of the original peptide and based on peptidomemiticswere created. Compounds were created by software Hyperchem and optimization act on designed ligand and ligand with the protein crystal structure were performed after separating them. ADME and toxicity characteristics of the compounds were obtained by using Web applications in http://lazar-services.in-silico.ch and http://www.molinspiration.com and docking were performed on them.
    Results
    The results of studies on ADME designed compounds already showed a good result. Toxicity studies also indicate relatively good results; also the docking results were showed good specificity.
    Conclusion
    Our studies showed that designed inhibitors can be effective drug-like compounds to inhibiting the protein and therefore use to contrast with this virus.
    Keywords: HTLV, 1, Protease, Drug Design, Inhibitors
  • مهدیه داوود نژاد، ملیحه علیمردان، حمید صادقیان
    هدف
    آنزیمهای لیپواکسیژناز از دسته پروتئین های آهن دار غیر همی هستند که مسئول پراکسیداسیون اسید های چرب غیر اشباع در گیاهان و حیوانات می باشند. اهمیت فعالیت این آنزیمها در بدن پستانداران و نقش آنها در ایجاد حساسیت ها، التهابها و حتی تشکیل برخی از سرطانها به اثبات رسیده است. از این رو مطالعه در مورد جزئیات مکانیسمی این دسته از آنزیمها و متابولیسم محصولات پراکسیدی آنها و همچنین سنتز مهار کننده های مناسب برای آنزیمهای مذکور بسیار حائز اهمیت می باشد. دراین مقاله مکانیسم بازدارندگی یکی از مهارکننده های قوی آنزیم لیپواکسیژناز موسوم به اوژنیل آدامانتات که به تازگی سنتز و مطالعه شده بود مورد بررسی واقع شده است.
    روش بررسی
    در این بررسی فعالیت لیپواکسیژنازی آنزیم 15- لیپواکسیژناز سویا در حضور مهارکننده اوژنیل آدامانتات به دو روش اسپکتروفوتومتری تشکیل دی ان مزدوج در طول موج 235 نانومتر و روش تشکیل پراکسید با معرف های DMAB و MBTH در طول موج 592 نانومتر بررسی شد.
    یافته ها
    در نتیجه آزمایشات انجام شده مشخص شد که مهارکننده مذکور در دو دامنه غلظتی فعالیت آنزیم را پایین می آورد و دو IC50 در محدوده 80 تا 120 نانومولار و 5 تا 13 میکرومولار برای آن تعیین گردید.
    بحث و نتیجه گیری
    در نتیجه آزمایشات انجام شده مشخص شدکه مهارکننده مذکور در دو دامنه غلظتی فعالیت آنزیم را پایین می آورد و دو IC50 در محدوده 80 تا 120 نانومولار و 5 تا 13 میکرومولار برای آن تعیین گردید. بررسی های سنیتیکی یک مکانیسم مهاری مختلط از رقابتی و غیر رقابتی را برای این ترکیب نشان داد.
    کلید واژگان: 15, لیپواکسیژناز, مهارکننده, تشکیل پراکسید, DMAB, MBTH
    Mahdiyeh Davood Nejad, Malihe Alimardan, Hamid Sadeghian
    Introduction
    Lipoxygenases are non-hem iron-containing proteins responsible for the peroxidation of the unsaturated lipids in animals and plants. The critical role of the enzymes in creating inflammations, sensitivities and some of the cancers has been demonstrated in mammalians. The study of mechanism details of these category of enzymes and the metabolism of their peroxide products as well as the synthesis of appropriates inhibitors is of great importance for the mentioned enzymes. In this article, the inhibitory mechanisms of eugenyl adamantate which is a new synthetic potent inhibitor of lipoxygenase is studied.
    Materials and Methods
    The lipoxygenase activity of soybean 15-lipoxygenase in the presence of eugenyl adamantate was assayed by using two spectrophotometric
    Methods
    the formation of conjugated dien in 235 nm and DMAB-MBTH peroxide in 592 nm.
    Results
    The experiments show that the mentioned compound decreases the lipoxygenase activity in two concentration ranges of 80-120 nM and 5-13 µM. The kinetic studies show the mixed inhibitory mechanism including the competitive and non-competitive for this compound.
    Conclusion
    The kinetic studies show the mixed inhibitory mechanism for the compound.
    Keywords: 15, Lipoxygenase, Inhibitors, Peroxide formation, DMAB, MBTH
  • شیوا خلیل مقدم، آزاده ابراهیم حبیبی، پروین پاسالار، پریچهره یغمایی، باقر لاریجانی
    مقدمه
    آنزیم های گلیکوزیداز در هضم نشاسته وگلیکوژن در نتیجه افزایش قند خون موثرند. مهارکننده های این آنزیم ها خصوصا مهارکننده های آلفا آمیلاز به علت نداشتن عوارض جانبی مهار کننده های آلفا گلوکوزید از اهمیت ویژه ای برخوردارند و به عنوان ابزاری با ارزش در درمان دیابت مطرح هستند. جستجوی ابتدایی برای یافتن چنین ترکیباتی با کمک مدل های in vitro و in vivo صورت می پذیرد. در مورد مهار کننده های آلفا آمیلاز، از آنجا که موش صحرایی به صورت متداول به عنوان مدل فارماکولوژی مورد استفاده قرار می گیرد، در این مطالعه، مدل ساختار آنزیم این حیوان مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجا که ساختار کریستالی این آنزیم ها موجود نمی باشد مطالعه مدلسازی مولکولی به منظور مقایسه آنزیم های آمیلاز پانکراسی موش صحرایی و انسان انجام گردید.
    روش ها
    بررسی ترادف آمینواسیدی و مدل سازی ساختار آنزیم موش با استفاده از برنامه Blast،Clustal W و SWISS MODEL انجام شد. جهت یافتن جایگاه احتمالی برهم کنش مهارکننده های آنزیم، ترکیب شش زیر واحدی قندی که مهار کننده گزارش شده برای آنزیم انسانی است با استفاده از روش جایگیری (داکینگ) در مدل قرار داده شد و برای بررسی بیشتر برهم کنش ترکیب با آنزیم از شبیه سازی دینامیک مولکولی کوتاه مدت استفاده گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان دهنده تفاوت جزئی آنزیم موش صحرایی با آنزیم انسان است. در عین حال اسید آمینه های مهم در برهم کنش مهار کننده های قندی و آنزیم تا حدودی شناسایی شده اند.
    نتیجه گیری
    علی رغم اینکه می توان از آنزیم آلفا آمیلاز پانکراس موش صحرایی به عنوان مدل جهت بررسی اولیه و کلی تاثیر ترکیبات مهار کننده استفاده کرد، باید به تفاوت موجود در ساختار آن توجه کرد و بنابراین نتایج به دست آمده از مدل را در موارد حساس تر با احتیاط تفسیر نمود.
    کلید واژگان: آلفا آمیلاز, مدلسازی مولکولی, مهارکننده, موش صحرایی
  • سعیده خلیلی، آرمین مددکار سبحانی، عبدالله هلالی، باقر لاریجانی، آزاده ابراهیم حبیبی
    مقدمه
    لیپاز، آنزیم محلول در آب است که هیدرولیز پیوندهای شیمیایی استری درسوبستراهای لیپیدی نامحلول در آب را انجام می دهد. لیپاز یک زیر شاخه از استرازها می باشد با توجه به ساختار آنزیم، ترکیبات آروماتیک می توانند به عنوان مهارکننده های لیپاز پستانداران مطرح باشند و کاربرد آنها به عنوان داروی بالقوه در درمان چاقی است. در این مطالعه بر آن شدیم تا ترکیبات آروماتیکی جدیدی را برای اثرگذاری روی عمل لیپاز بیابیم تمامی ترکیبات مورد استفاده در این تحقیق دارای حداقل یک حلقه فنلی در ساختار خود می باشند.
    روش ها
    تاثیر ترکیبات آروماتیک شامل استراگول، یدیپامید، وانیلیل نونامید و وانیلیل استون بر فعالیت آنزیم لیپاز پانکراس خوکی در حضور سوبسترای صناعی، پارا نیتروفنیل استات بررسی شد. جهت یافتن جایگاه احتمالی برهم کنش این ترکیبات با آنزیم از روش داکینگ (مدل سازی مولکولی) استفاده شد.
    یافته ها
    در حضور سوبسترای پارانیترو فنیل استات (یک سوبسترای مصنوعی) و ترکیبات فوق وانیلیل نونامید و وانیلیل استون در غلظت پایین تر اثر قابل توجهی دارند در حالی که یدیپامید مجموعا تاثیر فعال کنندگی نشان می دهد و تاثیر استراگول چندان قابل توجه نیست. بنابراین وانیلیل نونامید و وانیلیل استون برای مطالعات بیشتر با استفاده از روش مدل سازی مولکولی انتخاب شدند.
    نتیجه گیری
    این نتایج اثر بالقوه وانیلیل نونامید و وانیلیل استون رادر بین ترکیبات فوق در کاهش فعالیت آنزیم نشان می دهد، همچنین این مطالعه با توجه به نتایج به دست آمده از روش های مدل سازی مولکولی وجود محل هایی مشابه در آنزیم برای اتصال به «مهارکننده ها» را نشان می دهد، به گونه ای که محل اتصال مهارکننده به آنزیم در جایگاه فعال یا مکانی نزدیک به جایگاه فعال می باشد.
    کلید واژگان: ستراگول, یدیپامید, وانیلیل نونامید, وانیلیل استون, لیپاز پانکراسی, مهارکننده
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال