به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « پسماند شهری » در نشریات گروه « پزشکی »

  • محمد حسن آبادی، محمدصادق حسنوند، محمد خانی زاده، ساسان فریدی، عادل مکمل، بیتا ملکیان اصفهانی، علی احمدی ارکمی، فاطمه مومنی ها*
    زمینه و هدف

    تعیین میزان انتشار متان از محل های دفن پسماند (لندفیل ها)، اولین قدم در مدیریت آن است. هدف این مطالعه، مرور نظام مند روش های سنجش و برآورد انتشار گاز متان از محل های دفن پسماند است.

    روش بررسی

     این مطالعه مرور نظام مند شامل مطالعات منتشر شده به زبان انگلیسی و فارسی طی بازه زمانی ژانویه سال 2005 تا ماه می سال 2023 در پایگاه داده های PubMed،Web of Science  و Scopus (بررسی مقالات انگلیسی) و نیز SID، Magiran وGoogle Scholar  (بررسی مقالات فارسی) است.

    یافته ها

    پس از ارزیابی مطالعات، 90 مطالعه ارائه دهنده اطلاعات در خصوص روش های سنجش و برآورد انتشار گاز متان در لندفیل های شهری انتخاب شد. نتایج حاصله نشان داد برآورد انتشار براساس مدل های پرکاربرد LandGEM و IPCC، با وجود هزینه کمتر و ارائه سریعتر نتایج، اغلب با عدم قطعیت نسبتا زیادی همراه است. لذا روش های کمی و کیفی سنجش مستقیم جهت تعیین کمیت انتشار متان از لندفیل ها ترجیح داده می شود. سنجش میزان انتشار متان با تجهیزات قرائت مستقیم و چمبرهای تعیین شار بسته، برای اندازه گیری گازهای گلخانه ای به ویژه متان از لندفیل ها بیشترین کاربرد را دارند.

    نتیجه گیری

     برآورد انتشار متان به عنوان یکی از گازهای گلخانه ای از منابع انتشار به مقامات مسئول این امکان را می دهد که از وضعیت موجود و آتی انتشار گاز متان آگاهی یافته و در نهایت استراتژی های کاهشی را تدوین کنند. یافته های برآورد میزان انتشار متان از لندفیل ها، در برخی از شرایط دارای تفاوت معناداری با نتایج واقعی هستند و لذا گرچه این روش ها ابزاری مفید، سریع و به صرفه محسوب می شوند اما در استفاده از آنها بایستی به این امر توجه نمود.

    کلید واژگان: انتشار متان, لندفیل, پسماند شهری, IPCC, Landgem
    Mohammad Hssanabadi, Mohammadsadegh Hassanvand, Mohammad Khanizadeh, Sasan Faridi, Adel Mokammel, Bita Malekian Esfahani, Ali Ahmadi Orkomi, Fatemeh Momeniha*
    Background and Objective

    The initial step in managing methane emissions is quantification. This study aims to comprehensively investigate the methods for estimating and measuring methane gas emissions in municipal solid waste landfills.

    Materials and Methods

    This systematic review includes studies published in English and Farsi between January 2005 and May 2023. English-language articles were included from  PubMed, Web of Science, and Scopus databases, while Persian-language articles were included from SID, Majiran and Google Scholar.

    Results

    After evaluating the studies, 90 studies providing information on methods for measuring and estimating methane gas emissions in urban landfills were selected. The results showed that emission estimates based on widely used models like LandGEM and IPCC, despite being lower in cost and providing faster results, are often associated with relatively high uncertainty. Therefore, quantitative and qualitative methods of direct measurement are preferred for accurately determining methane emissions from landfills. The most commonly used methods for measuring greenhouse gases, especially methane from landfills, include direct reading equipment and closed flux determination chambers.

    Conclusion

    Estimating greenhouse gas emissions from primary sources allows responsible authorities to understand the current status of methane emissions and to formulate reduction strategies. The findings of estimated methane emissions from landfills can differ significantly from the actual measurements in some situations. Therefore, while these estimation methods are  useful, fast and cost-effective tools, their inherent uncertainties should be considered when using them.

    Keywords: Methane Emission, Landfill, Municipal Solid Waste, Landgem, IPCC
  • شعله مصنفی *، نادعلی علوی بختیاروند، اکبر اسلامی، محسن سعدانی
    زمینه و اهداف

     شیرابه محل دفن پسماند به واسطه دارا بودن ترکیبات پیچیده آلی و معدنی، سمی بوده و دارای پتانسیل آلایندگی بالایی است. برآورد شاخص آلودگی شیرابه محل دفن (LPI) در پیش بینی اثرات طولانی مدت شیرابه بر محیط زیست و پیشنهاد راهکارهای مناسب مدیریت و تصفیه آن بسیار حائز اهمیت است. لذا در این مطالعه شاخص آلودگی شیرابه (LPI) محل دفن پسماند شهری سنندج ارزیابی شده است.

    مواد و روش ها

     شش نمونه از حوضچه نگهداری شیرابه در پائین دست محل دفن پسماند شهری سنندج درطول فصل زمستان و بهار جمع آوری شد. آنالیزهای فیزیکو شیمیایی به منظور تعیین مشخصات شیرابه انجام شد. شاخص آلودگی شیرابه بر اساس 18 پارامتر شامل pH، TDS، BOD، COD، TKN، NH4، Fe، Cu، Ni، Zn، Pb، Cr، Hg، As، ترکیبات فنولی، کلراید، سیانید و کل کلیفرم میکروبی محاسبه و ارزیابی گردید. ملاحظات اخلاقی و پژوهشی در تمام مراحل مطالعه در نظر گرفته شد.

    یافته ها

     نتایج این تحقیق حاکی از بالا بودن pH، COD، BOD، TKN، NH4 در شیرابه محل دفن مورد مطالعه است. همچنین شاخص آلودگی شیرابه بر اساس پارامترهای اندازه گیری شده، 30/19 برآورد شد.

    نتیجه گیری

     نتایج این مطالعه نشان داد که شاخص آلودگی شیرابه مورد مطالعه نسبت به مقادیر استاندارد LPI برای تخلیه به محیط و آب سطحی به طرز قابل توجهی بالا است. مقدار بالای شاخص LPI نشان می دهد که شیرابه مورد مطالعه خطرناک بوده و دارای پتانسیل آلودگی بالایی می باشد که نیازمند تصفیه پیش از تخلیه به محیط است.

    کلید واژگان: پسماند شهری, شیرابه محل دفن, شاخص آلودگی شیرابه (LPI)
    Shole Mosanefi *, Nadali Alavi Bakhtiarvand, Akbar Eslami, Mohsen Sadani
    Background and Aims

     Municipal landfill leachate is toxic due to its complex organic and inorganic compounds,demonstrating a high potential for pollution. Estimating the leachate pollution index (LPI) is crucial for predicting the long-term effects of leachate on the environment and for proposing suitable management and treatment solutions. Therefore, this study investigates the leachate pollution index (LPI) of the municipal waste landfill in Sanandaj.

    Materials and Methods

     Six samples from the leachate storage pond situated downstream of Sanandaj municipal landfill were collected during the winter and spring seasons. Physicochemical analyses were conducted to determine the characteristics of the leachate. The leachate pollution index was calculated and evaluated based on 18 parameters, including pH, TDS, BOD, COD, TKN, NH4, Fe, Cu, Ni, Zn, Pb, Cr, Hg, As, phenolic compounds, chloride, cyanide, and total coliform bacteria. Ethical and research considerations were taken into account at all stages of the study.

    Results

     The findings of this study revealed elevated concentrations of pH, COD, BOD, TKN, and NH4 in the leachate from the landfill being studied. Furthermore, the leachate pollution index, calculated from the measured parameters, was determined to be 30.19.

    Conclusion

     The results of this study indicated that the leachate pollution index of the investigated site was slightly higher as compared to the corresponding values in active landfills; however, it was significantly elevated in comparison to closed landfills and the guideline LPI values for discharge into the environment and surface water. The high LPI indicates that the leachate in question is hazardous and has a high pollution potential, necessitating treatment before being discharged into the environment.

    Keywords: Municipal Waste, Landfill Leachate, Leachate Pollution Index (LPI)
  • سحر رستمی، فرهاد درویشی سه تلانی*
    زمینه و هدف

    امروزه توسعه کارآفرینی سبز نقش مهمی در اشتغال زایی پایدار، کاهش مشکلات زیست محیطی، توسعه اقتصادی و حرکت به سمت توسعه پایدار دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل تسهیل کننده فرایند کارآفرینی سبز در حوزه پسماند شهری، با روش آمیخته (کیفی-کمی) انجام شده است.

    روش بررسی

    پژوهش حاضر با رویکرد آمیخته (از نوع طرح های اکتشافی) صورت پذیرفته است. بدین منظور با بهره گیری از منطق نمونه گیری نظری، 14 خبره با تکنیک گلوله برفی انتخاب و داده های موردنیاز از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند تا دستیابی به اشباع نظری از آنها جمع آوری شد و با روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در بخش کمی در قالب پرسشنامه های تاثیر متقابل از 26 نفر متخصص به روش نمونه گیری هدفمند گردآوری شد و از تکنیک DEMATEL-ISM یکپارچه برای ساختن ساختار سلسله مراتبی منظم استفاده شد.

    یافته ها

    مدل لایه به لایه حاصل از بهره گیری از تکنیک DEMATEL-ISM در 4 سطح نمایش داده شد که شامل لایه اول، بهبود قوانین و مقررات و طراحی چشم انداز مناسب به عنوان زیربنایی ترین لایه؛ سپس لایه دوم شامل بهبود مسایل زیرساختی، گسترش مسایل حمایتی، فرهنگ سازی، افزایش آگاهی عمومی؛ لایه سوم شامل بهره برداری از پتانسیل های منطقه و جلب مشارکت بخش خصوصی و لایه چهارم شامل مدیریت کارآفرینانه است.

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش نشان می دهد که قدم نخست برای ایجاد محیط تسهیل گر فرایند کارآفرینی سبز در حوزه پسماند شهری، بهبود سازه های کلانی است که عمدتا توسط دولت مرکزی باید تسهیل گردد؛ گام دوم مربوط به بسترسازی مناسب و آماده سازی فضای عمومی حاکم بر جامعه است؛ در گام سوم مشخص شد که توسعه و بهره گیری از پتانسیل های منطقه اثربخشی عملیاتی آن را افزایش می دهد و در گام پایانی، با مدیریت کارآفرینانه، می توان از تمام فعالیت هایی که در سطوح قبل رخ داد به صورت کارا و اثربخش استفاده کرد.

    کلید واژگان: کارآفرینی سبز, پسماند شهری, رویکرد ساختاری-تفسیری یکپارچه
    Sahar Rostami, Farhad Darvishi Se Talani*
    Background and Objective

    Nowadays, the development of green entrepreneurship plays an important role in sustainable employment, reducing environmental issues, economic development, and moving towards sustainable development. Thus, the present study has been carried out aiming to identify and analyze the factors facilitating the green entrepreneurship process in the field of urban waste using a mixed (quantitative-qualitative) method.

    Materials and Methods

    The present study was carried out with a mixed approach (exploration projects). For this purpose, using theoretical sampling logic, 14 experts were selected by snowball technique and the required data were collected through semi-structured in-depth interviews to achieve theoretical saturation. In the quantitative section, data were collected through interaction questionnaires handed out to 26 experts who were selected through purposive sampling, and the integrated DEMATEL-ISM technique was employed to build a regular hierarchical structure.

    Results

    Layer-by-layer model was displayed in 4 levels using DEMATEL-ISM technique. The first layer consists of improving laws and regulations and designing a suitable landscape as the most infrastructural, the second layer includes improving infrastructure issues, expanding supportive issues, culturalization and increasing public awareness, the third layer includes exploiting the potentials of the region and attracting private sector participation, and the fourth layer comprises of entrepreneurial management.

    Conclusion

    The results show that the first step in creating a facilitator environment for green entrepreneurship process in the field of urban waste is to improve the macro structures that should be facilitated mainly by the central government, the second step is related to the proper infrastructure and preparation of public space governing the society. In the third step, it was found that the development and utilization of the region’s potential increases its operational effectiveness. Finally, with entrepreneurial management, all activities that occurred at previous levels can be used effectively.

    Keywords: Green entrepreneurship, Urban waste, Integrated DEMATEL-ISM technique
  • منصور احمدی پیرلو*، ترحم مصری گندشمین
    زمینه و هدف

    با افزایش مصرف انرژی، بحران انرژی در جهان پدید آمده است. سوخت های فسیلی، منابعی محدود و رو به پایان است. بیوگاز سوختی است که امروزه بسیار مورد توجه محققان قرار دارد. جهت افزایش تولید بیوگاز، روش های پیش تصفیه مختلفی مورد استفاده قرار گرفته است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر نسبت های اختلاط پسماند شهری و لجن فاضلاب و بررسی تاثیر غلظت های مختلف پیش تصفیه قلیایی بر تخریب پذیری پسماند و تولید بیومتان انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه در مقیاس آزمایشگاهی در هاضم هایی به حجم 1 لیتر و در دمای 37 درجه سانتی گراد با غلظت های مختلف سود در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. حجم بیوگاز و pH به صورت روزانه اندازه گیری شد. جامدات کل، جامدات فرار، درصد کربن و نیتروژن مواد اولیه بر اساس استاندارد APHA  (موسسه انتشارات سلامت امریکا) اندازه گیری شدند.

    یافته ها: 

    اولین گام در نتایج تعیین نسبت اختلاط بهینه پسماند و لجن فاضلاب بود که بیشترین عملکرد بیومتان در نسبت 60:40 به میزان 87/254 میلی لیتر به ازای هر گرم ماده فرار تولید شد. در گام دوم آزمایش، اثر غلظت های 2، 6 و 10 درصد سود در میزان گاز تولیدی ارزیابی شد که غلظت 6% سود، به طور قابل توجهی تجزیه پسماند آلی را بهبود بخشید. بیومتان تولیدی، حذف ماده فرار و جامد هاضم در مقایسه با نمونه شاهد، به ترتیب 30%، 94/27% و 25/27% افزایش نشان داد.

    نتیجه گیری

    نسبت اختلاط پسماند و لجن فاضلاب 60:40 و پیش تصفیه با سود 6%، باعث بهبود تجزیه پسماند آلی شده و در نتیجه تولید بیومتان افزایش می یابد.

    کلید واژگان: بیوگاز, پسماند شهری, پیش تصفیه قلیایی, لجن فاضلاب, هضم بی هوازی
    Mansour Ahmadi-Pirlou *, Tarahom Mesri Gundoshmian
    Background and Aim

    Increasing energy consumption has created an energy crisis in the world. Fossil fuels are limited and depleting. Biogas is considered a fuel that has attracted the attention of researchers. To increase biogas production, different pretreatments have been utilized. The purpose of this study was to investigate the optimal mixing ratio of Municipal Solid Waste (MSW) and Sewage Sludge (SS), as well as the effects of various conditions of alkaline pretreatment on biodegradability of wastes and the amount of biomethane production.

    Materials and Methods

    This study was done in a laboratory digester with 1 L volume at 37 °C with different concentrations of NaOH in a completely randomized design. Biogas volume, methane volume, and changes in pH were measured daily. Measurement parameters in the anaerobic digestion including total solids, volatile solids, and carbon and nitrogen content in the feedstock were determined according to the APHA standard methods.

    Results

    The optimal mixing ratio of MSW to SS was 60:40 with the highest methane yield of 254.87 mL/g VS. Next, the effects of 2, 6, and 10% NaOH concentrations were evaluated on the amount of gas produced, indicating that 6% NaOH concentration significantly improved waste decomposition. Methane production, VS, and TS removal were compared to the control treatment, and there were increases of 30, 27.94, and 27.25%, respectively.

    Conclusion

    The results showed that the mixing ratio of MSW to SS at 60:40 with 6% NaOH improves the decomposition of organic wastes and increases biomethane production. 

    Keywords: Alkaline pre-treatment, anaerobic digestion, Biogas, Municipal Solid Waste, Sewage Sludge
  • میلاد غفاری راد، مهدی قنبرزاده لک*
    زمینه و هدف

    یکی از چالش های مهم در دفن پسماندها آلودگی ناشی از نشت شیرابه به خاک زیرین مرکز دفن است. مدیریت جامع شیرابه مستلزم آگاهی از نرخ تولید و عوامل موثر بر آن بوده و بدین منظور در مطالعه حاضر، از نرم افزار HELP جهت محاسبه کمیت شیرابه و تحلیل داده های ورودی، استفاده گردیده است.

    روش بررسی

    پس از طراحی یک مرکز دفن پسماند متناسب با شرایط موجود در شهرستان ارومیه، کمیت شیرابه با استفاده از نرم افزار HELP محاسبه شد. سپس طی سناریوهای مختلف، تاثیر پارامترهای بارش، عدد منحنی رواناب و حذف لایه ژیوممبران بر شیرابه زایی بررسی گردید و درنهایت تاثیر تجمیع لایه های مشابه در شبیه سازی مورد بحث قرارگرفت.

    یافته ها

    براساس خروجی ها، 7/67 درصد از بارش به شیرابه تبدیل می گردد. بین بارش و شیرابه زایی به تنهایی رابطه معنی داری در کوتاه مدت وجود ندارد چون همواره بخشی از بارش توسط لایه های مدفن جذب می گردد و در بلندمدت در تولید شیرابه سهیم خواهد بود. با افزایش عدد منحنی رواناب خاک منطقه از 70 تا 90، شیرابه زایی 23 درصد کاهش یافت. همچنین حذف ژیوممبران از پوشش نهایی، منجر به افزایش 78/46 درصدی کمیت شیرابه گردید که با جایگزینی cm 76 خاک رس متراکم می توان این اثر را تعدیل نمود. اجرای دوباره نرم افزار پس از تجمیع لایه ها، خطای اندکی را در تخمین شیرابه نسبت به حالت پایه نشان داد.

    نتیجه گیری

    مدلسازی تولید شیرابه و پارامترهای موثر بر آن توسط نرم افزار HELP، می تواند با شبیه سازی شرایط مدفن قبل از احداث، نقش مهمی در مدیریت شیرابه ایفا کند.

    کلید واژگان: مرکز دفن, پسماند شهری, شیرابه, مدلسازی, مشخصات هیدرولوژیکی
    Milad Ghaffariraad, Mehdi Ghanbarzadeh Lak*
    Background and Objective

    One of the major challenges facing landfill operation is the pollution caused by leachate infiltration beneath the landfill site. Comprehensive leachate management requires knowledge of production rate and factors affecting it Therefore, in this study, HELP software was used to calculate leachate quantity and analyze input data.

    Materials and Methods

    After designing a landfill by the existing conditions in Urmia city, the quantity of leachate was calculated using HELP software. Then, in different scenarios, the effects of precipitation, Curve number, and removal of the geomembrane layer on leachate production -were investigated. Finally, the impact of similar layer aggregation on the simulation process was discussed.

    Results

    According to the results, 7.67% of precipitation is converted to leachate. NO significant correlation was observed between precipitation and leachate production in a short period of time due to the absorption of rain by landfill layers. However, for the long term, as the absorption capacity was reached leachate produced. With increasing the Curve number from 70 to 90, leachate production decreased by 23%. Also, the removal of geomembrane from the final coating increased the amount of leachate by 78.46%. Furthermore, by replacing a 76cm dense clay layer instead of capping geomembrane layer, the same leachate generation rate was observed. Re- running the software after layer aggregation showed a slight difference in leachate estimation compared to the baseline state.

    Conclusion

    Leachate generation modeling and identifying influential parameters with the aim of HELP software, may be helpful in landfill leachate management prior to its construction.

    Keywords: Landfill, Municipal waste, Leachate, Modeling, Hydrological characteristics
  • کوروش رحمانی، زینب داداش خواه*، مرتضی عالیقدری، احمد مختاری، هادی نظری
    زمینه وهدف

    امروزه رشد جمعیت و افزایش فعالیت های انسانی در جوامع شهری سبب تولید حجم زیاد پسماند شده است. حجم پسماند سبب بروز مشکلاتی در سلامتی انسان ها و آلودگی های زیست محیطی می باشد. اخیرا جهت بهبود شرایط، ابزاری به نام ارزیابی چرخه حیات ابداع شده است. هدف از این مطالعه، مقایسه اثرات زیست محیطی چهار سناریو دفع پسماند شهری شهرستان رشت می باشد.

    موادوروش ها

    در این تحقیق کمیت زباله و داده های موردنیاز برای سیاهه نویسی تعیین و سپس مراحل چهار گانه ارزیابی چرخه زندگی در ارتباط با هر یک از سناریوهای تعریف شده انجام شد. درنهایت نتایج حاصله از مدل IWM1 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج حاصل نشان داد که با دفع بخشی از پسماند در کارخانه کود آلی با روش کمپوست و دفن بخشی از آن در لندفیل بهداشتی و استحصال انرژی و افزایش نرخ بازیافت، می توان شاهد کاهش چشمگیری در میزان انتشار آلاینده های زیست محیطی شد. به طوری که شاخص اکولوژیکی برترین سناریو 06+E10/2- ، و برای مخرب ترین سناریو 07+E39/2+ به دست آمد.

    نتیجه گیری

    با توجه به ارزیابی زیست محیطی و مقایسه نتایج به دست آمده از سیاهه نویسی چرخه حیات سناریو اول (جمع آوری؛کمپوست؛ بازیافت؛ لندفیل بهداشتی) با شاخص اکولوژیکی نقش مهمی در کاهش بار آلاینده و مصرف انرژی دارد و به عنوان برترین گزینه مدیریت انتخاب و در اختیار صاحب نظران و تصمیم گیران قرار گرفت.

    کلید واژگان: پسماند شهری, ارزیابی چرخه حیات, مدل LCAIWM1, شهر رشت
    Kourosh Rahmani, Zeynab Dadashkhah*, Morteza Alighadri, Ahmad Mokhtari, Hadi Nazari
    Background

    Population growth and increased human activities in urban communities lead to large volumes of waste. This waste volume causes problems for human health and environmental pollution. Recently, a living environment assessment has been developed to improve the situation. The purpose of this study is to compare the environmental impacts of four urban waste disposal scenarios in Rasht city.

    Methods

    In this research, the amount of waste and the data required for logging were first determined and then the four life cycle assessment stages were performed in relation to each of the defined scenarios. Finally, the results were analyzed using the IWM1 model it placed.

    Results

    The results of this study indicate that by disposing of some of the waste in the organic fertilizer plant by composting and landfilling, part of it in the district of sanitary and energy extraction and increasing the recovery rate, we can see a significant reduction in the emission of pollutants was environmental. The ecological index was the best scenario is -2.10E+6 And for the most devastating scenario +2.39E+07 was obtained.

    Conclusion

    According to the environmental assessment and comparison of the results of the life cycle logbook, the first scenario (collection; compost; recycling; landfill) with an ecological index plays an important role in reducing pollution and energy consumption and the title has been chosen as the top management option and has been made available to experts and decision-makers.

    Keywords: Municipal waste, Life cycle assessment, LCAIWM1 model, Rasht city
  • هادی اسلامی، مهدی مختاری *، زهرا اسلامی دوست، محمدرضا برزگر خانقاه، مجمد رنحبر عزت آبادی
    زمینه و هدف
    در هر برنامه مدیریت جامع پسماند شهری، بازیافت و استفاده مجدد، به عنوان یک الگوی اقتصادی محسوب می شود. این مطالعه با هدف ارزیابی اقتصادی پسماند شهری در شهر یزد با رویکرد تحلیل هزینه- منفعت در سال 1394 انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت توصیفی- تحلیلی بوده که در آن اطلاعات مربوط به کمیت و کیفیت پسماند های شهری شهر یزد از طریق نمونه برداری و آنالیز فیزیکی و اطلاعات مربوط به کلیه هزینه ها و درآمدهای حاصل از اجرای طرح تفکیک و بازیافت پسماند از طریق مصاحبه با مسئولین سازمان بازیافت و مشاهدات میدانی جمع آوری شد و از طریق آنالیز اقتصادی هزینه- منفعت (Cost-Benefit) مورد تجزیه وتحلیل گرفت.
    یافته ها
    نتایج آنالیز فیزیکی نشان داد که میانگین سالیانه تولید پسماند در شهر یزد 109679/51 تن در سال بوده است. درصد اجزاء پسماند شهری به ترتیب مواد آلی (67%)، پلاستیک (7%)، کاغذ و مقوا (5%)، فلزات (2%)، چوب (2%)، شیشه (2%)، چرم و لاستیک (1%)، منسوجات (1%) و ظروف پت (1%) بوده است. همچنین تنها 2% از کل پسماند تولیدی روزانه در مبدا تفکیک و بازیافت می شود. هزینه های اجرای طرح تفکیک از مبدا به صورت ماهیانه 768/880/000 ریال و منافع حاصل از آن 904/667/400 ریال بوده و درنتیجه مقدار سود خالص حاصل از طرح بازیافت 135/787/400 ریال بوده است.
    نتیجه گیری
    با توجه به منافع اقتصادی تفکیک و بازیافت پسماند از مبدا در شهر یزد، می توان علاوه بر جبران بسیاری از هزینه های بخش مدیریت پسماند و کاهش هزینه های مدیریت و دفن پسماند ها، از تخریب محیط زیست و آلودگی منابع آب، خاک و هوا جلوگیری کرد.
    کلید واژگان: بازیافت, پسماند شهری, تحلیل هزینه - منفعت
    Hadi Eslami, Mehdi Mokhtari *, Zahra Eslami Dost, Mohammad Reza Barzegar Khanghah, Mohammad Ranjbar Ezzatabadi
    Background And Aims
    In every urban waste management plan, recycling and reuse is considered as an economic pattern. This study aimed to economic evaluation of municipal solid waste recycling in Yazd by cost-benefit analysis in 2015.
    Methods
    This research is a descriptive–analytic study which in the data about quality and quantity of municipal solid waste in Yazd city were collected through the sampling and physical analysis and the data about total income and costs from the implementation of waste separation and recycling were collected by interview with recovery officials and field observations and were analyzed through the economic analysis of the cost-benefit.
    Results
    The results indicated that the mean of waste produced annually in Yazd city was 109679.51 tons per years. The percentage of municipal waste components was organic matter (67%), plastics (7%), paper and cardboard (5%), metals (2%), wood (2%), glass (2%), leather and rubber (1%), textiles (1%) and PET containers (1%), respectively. Also, Only 2 percent of total daily production of waste were separated and recycled at source. The implementation a cost of waste separation at source on a monthly basis was 768,880,000 Rails and the benefits of it was 904,667,400 Rails and as a result, the amount of net benefit derived from the recycling scheme was 135,787,400 Rails.
    Conclusion
    Considering the economic benefits of waste separation and recycling at source in the city of Yazd, can be in addition to compensate the many of the waste management sector costs and reduced waste disposal and management costs, Preventing environmental degradation and pollution of water, soil and air resources.
    Keywords: Recycling, Municipal Waste, Cost-Benefit Analysis
  • مهدی فرزاد کیا، لیلا قاسمی، احمد الله آبادی، ایوب رستگار *
    اهداف یکی از راه های مدیریت بهینه مواد زائد جامد، بازیافت آن است که دارای صرفه اقتصادی و فواید زیست محیطی درخور توجهی است. بدون اطلاع از میزان زباله و اجزای تشکیل دهنده آن، امکان برنامه ریزی دقیق و بهینه سازی سیستم مدیریت پسماند وجود ندارد. هدف از این تحقیق بررسی کمی، کیفی و پتانسیل بازیافت پسماندهای خشک شهری مناطق 13 گانه شهر مشهد است.
    مواد و روش ها این مطالعه در طول سال 1391 به مدت 12 ماه در 13 منطقه شهری مشهد انجام شد. این پژوهش نیازمند به دانستن آنالیز فیزیکی مواد زائد شهری بود؛ بنابراین از اطاعات و آنالیز آماری سازمان پسماند شهری مشهد استفاده شد.
    یافته ها اجزای خشک موجود در پسماند مطالعه شده شامل کاغذ و مقوا 46/7 درصد ، نان خشک 10/8 درصد، پلاستیک 7/9 درصد، فلزات 8/6 درصد، شیشه 5 درصد و دیگر موارد 20 درصد بودند. ارتباط معناداری میان میزان مواد زائد تولیدی در ماه های تابستان و زمستان بود. کل درآمد حاصل از فروش مواد بازیافتی000. 14.793.458ریال بود و درآمد حاصل از فروش کاغذ بازیافتی نسبت به دیگر پسماندهای خشک بیشتر است.
    نتیجه گیری مقدار پسماند خشک بازیافت شده 26.15% بود. پیشنهاد می شود که با انجام مطالعات جامع و مدیریت مناسب می توان درصد بازیافت زائدات خشک را به نحو موثری افزایش داد، به علاوه بازیافت صحیح موجب درآمدزایی و ایجاد اشتغال در این بخش خواهد شد.
    کلید واژگان: پسماند شهری, پسماند خشک, بازیافت, شهرداری مشهد
    Mahdi Farzadkia, Leila Ghasemi, Ahmad Alah Abadi, Ayoob Rastegar *
    Objectives Recycling is one of the methods to improve the management of solid waste, which has considerable economic and environmental benefits. Without knowing the amount of the waste and its components, the possibility of planning and optimizing the waste management system is impossible. The current study aimed at investigating the recycling potential of solid wastes in 13 municipal districts of Mashhad, Iran, quantitatively and qualitatively.
    Methods The current study was conducted in 2013 in 13 municipal districts of Mashhad. To conduct the study, it was necessary to know the physical analysis of municipal waste solid; therefore, the latest data of Waste Management Organization of Mashhad were used.
    Results The solid ingredients of the studied waste were paper and cardboard (46.7%), bread (10.8%), plastics (9.7%), metals (6.8%), and glasses (5%), respectively. There was a significant difference between the mean of the studied solid waste in winter and summer months. The total proceeds from the recycled materials was about US$ 369 836.45. The proceeds from the recycled metals was even more than that of other dry waste.
    Conclusion The recycled dry solid waste compromised 26.15% of the total dry solid waste. It is suggested to establish a waste separation system and also systematize the existing recycling industries in Mashhad according to the regulations to reduce the amount of solid waste, mange the costs and benefits result from Mashhad solid waste, and create new job opportunities and sources of income.
    Keywords: Municipal waste, Solid waste, Recycling, Mashhad Municipality
  • حسن اصلانی، حسن تقی پور، زهرا امجد، رضا تقی زاده، رضا دهقانزاده
    زمینه و هدف
    در جهان امروز، پسماندها از جمله آلاینده های زیست محیطی شناخته شده هستند که نیاز به مدیریت مناسب دارند. تعیین مقادیر کمی و کیفی پسماندهای تولیدی در هر شهر و منطقه از پیش نیازهای اساسی جهت طراحی و اجرای یک برنامه صحیح مدیریت پسماند است. مطالعه حاضر با هدف تخمین سناریوهای مدیریتی مناسب برای پسماندهای تولیدی در شهرهای کوچک و همچنین تعیین وضعیت مدیریت پسماند و میزان کمیت و کیفیت پسماند تولیدی در این گونه شهرها انجام شده است.
    روش کار
    این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود. برای تعیین وضعیت موجود و نحوه مدیریت پسماندهای جامد شهری پس از بازدید میدانی از مراحل تولید، نگهداری، جمع آوری، حمل و نقل و محل دفن اطلاعات جمع آوری و مستند گردید. همچنین وضعیت پسماندهای تولیدی از نظر کمی و کیفی، میانگین پسماند تولید روزانه، سرانه هر فرد، چگالی، رطوبت، ترکیب فیزیکی و شیمیایی و ارزش حرارتی تعیین گردید. این مطالعه در بازه زمانی یکساله (در سال های 91 و 92) و در شهر خسروشاه استان آذربایجان شرقی انجام شد.
    یافته ها
    نتیجه بررسی های کمی نشان داد که میانگین زباله تولید شده 60/11 تن در روز و متوسط سرانه زباله تولیدی برای هر نفر 688/0کیلوگرم در روز می باشد. نتیجه آنالیز فیزیکی زباله نشان داد که بیشترین بخش زباله تولیدی به پسماند غذایی با میزان 41/55 درصد اختصاص داشته و بعد از آن پلاستیک با مقدار 94/13 درصد در رتبه بعدی قرار دارد. همچنین از کل زباله های تولیدی این شهر بیش از 32 درصد آن قابل بازیافت می باشد.
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از زباله های تولیدی خسروشاه قابل بازیافت می باشد، لذا در صورت مدیریت صحیح زباله های تولیدی زمین مورد نیاز برای دفن به مقدار قابل توجهی کاهش خواهد یافت. علاوه بر این بخش قابل توجهی از پسماندهای این شهر قابلیت تبدیل به کمپوست را دارد که می تواند بیش از 50 درصد زباله های ارسالی به محل دفن را کاهش دهد، با این حال ترکیب پسماندهای تولید شده به گونه ای است که برای سوزاندن و تولید انرژی مناسب نمی باشد.
    کلید واژگان: پسماند شهری, زائدات جامد, مدیریت, دفع
    H. Aslani, H. Taghipour, Z. Amjad, R. Taghizadeh, R. Dehghanzadeh
    Background and Objectives
    Nowadays, municipal solid waste is known as an environmental pollutant which requires appropriate management. Determination of quality and quantity of the generated waste in each city and region is one of the basic requirements for the design and implementation of a proper management action. The aims of present study were to estimate appropriate management scenarios in small cities, to determine solid waste management status and quality and quantity of generated wastes.
    Methods
    This research was a cross-sectional study. To determine the current status of the municipal solid waste management, field survey was performed from generation steps, storage, collection, transportation, and disposal of solid wastes and the necessary information was collected and documented. Also, solid waste status from quality and quantity point of view, average daily production, per capita generation, specific weight, moisture content, chemical and physical component and energy content were determined. This study was conducted for one year (2012-2013) in Khosrowshah, East Azarbaijan.
    Results
    Quantitative results showed that on average 11.60 tons of waste was generated daily and the average of waste generation rate was 0.688 kg capita-1 day-1. Physical analysis demonstrated the highest fraction to be food waste with 55.41 percent followed by plastic with 13.94 percent. Also the results showed that more than 32% of generated waste was recyclable.
    Conclusion
    Since a significant part of the generated waste are recyclable, implementing proper management action will reduce landfill required for disposal of wastes in Khosrowshah. Moreover, a considerable portion of the waste is compostable which may reduce more than 50 percent in the wastes arrived for landfilling. However, the composition of the waste was not suitable for burning and energy recovery.
    Keywords: Municipal Solid Waste, Solid Waste, Management, Disposal
  • سیدعلی سجادی، مریم یعقوبی، سمیرا رسولی، حامد بیگلری*
    اهداف
    بازیافت از عناصر اصلی مدیریت جامع پسماند است. این مطالعه با هدف بررسی میزان آگاهی، نگرش و عملکرد زنان خانه دار گناباد نسبت به بازیافت پسماند خانگی انجام شد.
    ابزار و
    روش ها
    این مطالعه توصیفی- تحلیلی در سال 1394 انجام شد و از میان پرونده خانه وارهای موجود در مراکز بهداشتی- درمانی شهر گناباد تعداد 253 زن خانه دار به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه ای محقق ساخته شامل 4 بخش اطلاعات دموگرافیک (5 سئوال)، آگاهی (6 سئوال)، نگرش (10 سئوال) و سنجش عملکرد (8 سئوال) بود. شرکت کنندگان در صورت کسب 3/33% امتیاز دارای رتبه ضعیف، 6/66-3/33 دارای رتبه متوسط و 100 -7/66 دارای رتبه خوب طبقه بندی شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره انجام شد.
    یافته ها
    سطح آگاهی 6/13% از زنان خانه دار ضعیف، 4/27% متوسط و 0/59% خوب بود. 6% زنان خانه دار دارای نگرش ضعیف، 1/50% دارای نگرش متوسط و 9/43% دارای نگرش خوب به امر بازیافت بودند. 1/31% زنان خانه دار شهر گناباد دارای عملکرد ضعیف، 1/49% دارای عملکرد متوسط و 8/19% دارای عملکرد خوب بودند. بین سطح تحصیلات زنان خانه دار با‍ میزان آگاهی و نگرش آنها ارتباط آماری معنی داری مشاهده شد (025/0=p). عملکرد خانواده هایی که سرپرست آنان در بخش خصوصی مشغول به کار بودند به طور معنی داری بهتر از دیگر گروه ها بود (026/0=p).
    نتیجه گیری
    59% زنان خانه دار ساکن در شهر گناباد از آگاهی خوب، 50% از نگرش خوب و 8/19% از عملکرد خوب نسبت به بازیافت پسماند شهری برخوردار هستند.
    کلید واژگان: آگاهی, پسماند شهری, بازیافت, زنان خانه دار, گناباد
    A. Sajjadi, M. Yaghoubi, S. Rasouli, H. Biglari *
    Aims: One of the major components of waste comprehensive management is the recycling. The aim of this study was to investigate the levels of awareness, attitude, and performance of the housewives in Gonabad towards home wastes recycling.
    Instrument &
    Methods
    In the descriptive-analytical study, 253 housewives were studied in 2015. The subjects were randomly selected based on the family files recorded by the health centers of Gonabad. Data was collected using a researcher-made questionnaire. The questionnaire consisted of 4 parts including demographic information (5 questions), awareness (6 questions), attitude (10 questions), and performance assessment (8 questions). 33.3%, 33.3-66.6%, and 66.7-100% of the scores were classified as weak, moderate, and good, respectively. Data was analyzed using multivariate ANOVA.
    Findings: The awareness levels of 13.6%, 27.4%, and 59.0% of the housewives were weak, moderate, and good, respectively. 6, 50.1, and 43.9% of the housewives were with weak, moderate, and good attitudes towards the recycling, respectively. 31.1%, 49.1%, and 19.8% of the housewives were with weak, moderate, and good performances, respectively. There was a significant correlation between the educational level of the housewives and the levels of their awareness and attitudes (p=0.025). The performance of the families with their heads working at the non-governmental sectors was significantly better than other groups (p=0.026).
    Conclusion
    59%, 50%, and 19.8% of the housewives in Gonabad are with good awareness, attitude, and performance towards the urban waste recycling, respectively.
    Keywords: wareness, Urban Wastes, Recycling, Housewives, Gonabad
  • سجاد نصرالهی سروآغاجی، رضا علیمردانی*، محمد شریفی، محمدرضا تقی زاده یزدی
    زمینه و هدف
    به منظور ارزیابی میزان پایداری یک سامانه یکپارچه مدیریت پسماند (ISWMS)، انجام تجزیه و تحلیل بر روی معیارهای تاثیرگذار ضروری است. بنابراین هدف از این مطالعه ارائه یک مدل ریاضی ساده جهت بهینه سازی ISWMS با دو هدف حداقل سازی هزینه و انتشار گازهای گلخانه ای (GHG) کل سامانه می باشد.
    مواد و
    روش
    در این پژوهش، قبل از شروع فرآیند مدل سازی، جهت استفاده از داده های ثبت شده در محدوده زمانی مهر ماه 1393 تا آبان 1394 هماهنگی های لازم با مدیران سازمان مدیریت پسماند شهر تهران بعمل آمد. مدل بهینه پیشنهادی برای تخصیص یازده مولفه MSW (کاغذ، مقوا، پلاستیک، نایلون، فلزات آهنی، شیشه، پت، پسماند های تر، نان، مواد قابل بازیافت مخلوط و دیگر پسماندها) به سه زیرسامانه مدیریت MSW (پردازش و تفکیک، هضم بی هوازی و لندفیل) در مجتمع پردازش و دفع آبعلی واقع در منطقه 4 شهرداری تهران با استفاده از الگوریتم NSGA II حل و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد در یک ISWMS شهری با افزایش نرخ تفکیک، میزان هزینه ها و نشر GHG به طور قابل توجهی کاهش پیدا خواهد کرد. همچنین نرخ تفکیک و پردازش 100 درصد با 1750698 تومان درآمدزایی و kg CO2 2438 اجتنابی (اجتناب از نشر آلایندگی) به عنوان بهینه ترین حالت برآورد شد.
    نتیجه گیری
    به منظور افزایش توجیه فنی تاسیس چنین سامانه هایی، افزایش نرخ پسماند ورودی روزانه به مجتمع آبعلی و تکمیل زیرساختی سامانه دارای بعد اقتصادی و زیست محیطی ضروری به نظر می رسد. از طرف دیگر با توجه به اینکه زیرسامانه های حمل و نقل و لندفیل از هیچ بعد اقتصادی و زیست محیطی مثبتی برخوردار نمی باشند، لازم است جریان و روند تخصیص پسماند در این زیرسامانه ها با دقت بیشتری دنبال شود.
    کلید واژگان: الگوریتم NSGA II, پسماند شهری, گازهای گلخانه ای, مدل ریاضی
    Sajad Nasrollahi, Sarvaghaji, Reza Alimardani*, Mohammad Sharifi, Mohammad Reza Taghizadeh Yazdi
    Background And Aims
    Assessment of the stability of an integrated solid waste management system (ISWMS) necessitates analysis of effective criteria. The present study was therefore designed to provide a simple mathematical model to optimize ISWMS aiming at minimizing the cost and emission of greenhouse gases )GHG).
    Materials And Methods
    In order to make use of data recorded during September to October (2014- 2015), it was necessary to make arrangements well in advance with the directors of Waste Management in Tehran. The proposed model was applied and consequently analyzed for allocation of eleven MSW components (including: paper, cardboard, plastic, nylon, metal, glass, PET, wet waste, bread, mixed recyclables and other wastes) into three sub-systems of MSW management (i.e., processing and separation, anaerobic digestion and land filling) at Abali processing and disposal center using NSGA II algorithm.
    Results
    The results of this study indicate that the costs and emissions of GHG would be significantly reduced by increased separation rate in a municipal ISWMS. Furthermore, the identified optimum condition was 100 percent separation and processing with 486 USD (revenue) and 2438 Kg reduced CO2 (avoided emissions) representing a substantial improvement in the ascending trend rate of disposal separation.
    Conclusion
    It seems necessary to increase daily waste entrance into Abali complex and complement the proposed system with other sub-systems concerning economic and environmental issues in order to enhance the technical feasibility of establishing such a system. On the other hand, given that transport and landfill sub-systems don’t have any positive economic and environmental issues, the flow and rate of waste allocation to these sub-systems should be followed in a carefully planned and exact way.
    Keywords: NSGA II algorithm, Municipal Solid Waste, Greenhouse Gases, Mathematical model
  • مهدی مختاری اصفهانی، فروغ حسینی اصفهانی *، علی اکبر بابایی، سید ابوالقاسم حسینی
    مقدمه
    انتخاب محل دفن مناسب برای دفع پسماندهای جامد شهری، یکی از پیچیده ترین و دشوارترین موارد در مدیریت پسماندها بشمار میرود زیرا باید عوامل و معیارهای متعدد زیست محیطی، فنی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی، همزمان مورد توجه و بررسی قرار گیرد. هدف از انجام این مطالعه، انتخاب محل دفن مناسب برای پسماندهای شهری شهر لالی می باشد.
    روش بررسی
    در این تحقیق، برای انتخاب محل دفن بهداشتی از سامانه اطلاعات جغرافیایی و از مدلهای AHP وTOPSIS استفاده شد. با در نظر گرفتن 11 معیار و با استفاده از مدلAHP، 6 ناحیه جهت دفن بهداشتی پسماندها شناسایی شده و سپس این مناطق با استفاده از روش TOPSIS و با استفاده از 8 معیار جدید که بر اساس مطالعه پروژه های مشابه و بازدید میدانی و صحبت با کارشناسان مربوطه تعیین شدند به ترتیب اولویت رتبه بندی شده و در نهایت محل مناسب برای دفن بهداشتی شناسایی گردید.
    یافته ها
    با عنایت به اینکه در این پژوهش از تکنیک AHP، جهت وزن دهی و از مدل TOPSIS که یکی از روش های تصمیم گیری چندمعیاره می باشد، به منظور رتبه بندی گزینه ها استفاده گردید، در نهایت گزینه شماره 4 (واقع در اراضی ملی روستای خواجه آباد) در رتبه اول قرار گرفت و به عنوان محل دفن پیشنهادی پسماندهای شهر لالی معرفی شد.
    نتیجه گیری
    استفاده ترکیبی از مدلهای AHP و TOPSIS می تواند به عنوان یک روش مناسب برای شناسایی محلهای دفن بهداشتی در کشورمان مورد توجه قرار بگیرد.
    کلید واژگان: پسماند شهری, مکان یابی محل دفن, AHP, TOPSIS
    M. Mokhtari, F. Hosseini *, Aa Babaee, Sa Mirhoseini
    Introduction
    Selecting an appropriate landfill site is regarded as one of the most complicated and most difficult stages in the solid waste management, since a great number of environmental, technical, economical, social, and cultural factors should be taken into consideration simultaneously. Therefore, this study aimed to select a suitable landfill site for Municipal Solid Waste (MSW) of Lali city.
    Methods
    AHP and TOPSIS models as well as Geographic Information Systems (GIS) were used in regard with selecting a landfill site. Six regions were identified as landfills taking 11 criteria into account in AHP model. Then, TOPSIS model was utilized in order to rank the landfills based on their priority. The best landfill site option was selected with considering 8 new criteria which were determined from similar studies, field visits and experts’ ideas.
    Results
    Since AHP was used for weighting and TOPSIS (a multi-criteria decision making method) was applied for ranking the selected options. Finally, option 4 (located in Khaje Abad village) could obtain the first rank and was introduced as the MSW landfill site of Lali city.
    Conclusion
    The study findings revealed that consolidated use of AHP model and TOPSIS model could be perceived as an appropriate method in order to identify the MSW landfill site.
    Keywords: MSW, Landfill site selection, AHP, TOPSIS
  • عزیزه عالی پناه، مرتضی عالیقدری
    زمینه و هدف
    بازیابی اجزای پسماند شهری با هدف کاهش تولید، یکی از استراتژی های EPAUS در زمینه مدیریت جامع پسماند است. به لحاظ عدم اجرای فرآیند بازیافت در شهر اردبیل، این پژوهش با هدف تعیین پتانسیل بازیابی پسماند شهری اردبیل در سال 1393-1392 انجام گرفت.
    روش کار
    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، اطلاعات اولیه (طبقه بندی منابع تولید، شناسایی و طبقه بندی اجزای پسماند) از منابع مختلف (اطلاعات کتابخانه ای، مشاهده، چک لیست) کسب و با رهنمودهای ارائه شده و محاسبات، اطلاعات تکمیل گردید. درصد وزنی اجزای پسماند در 4 فصل مطابق با روش ASTM (56 نمونه 100 کیلوگرمی)، و درصد رطوبت و ارزش حرارتی اجزا با روش های آزمایشگاهی و محاسباتی تعیین گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل و از طریق مقایسه با نتایج سایر مطالعات و رهنمودها، تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    میزان تولید پسماند شهری اردبیل350-312 تن در روز برآورد گردید. بیشترین درصد وزنی (27/59%) اجزا، مربوط به پسماند غذایی و باغی با رطوبت 83/65% و کمترین درصد وزنی (1/0%)، فلزات غیرآهنی بارطوبت 76/8% بود. درصد وزنی و رطوبت بقیه اجزای آلی، غیرآلی، خطرناک و ویژه متفاوت بود. ارزش حرارتی پسماند شهری اردبیل (بر پایه ماده مرطوب) 7810 کیلوژول بر کیلوگرم محاسبه شد.
    نتیجه گیری
    پسماند شهری اردبیل از پتانسیل بالایی (تقریبا 3/97%) جهت بازیابی برخوردار است و می توان آن را به اجزای قابل استفاده در تولید کود، تولید انرژی، صنایع تبدیلی و دفن شدنی، تقسیم بندی کرد.
    کلید واژگان: پسماند شهری, بازیابی, بازیافت, اردبیل
    Alipanah A., Alighadri M
    Background and Objectives
    Recovering waste component is one of the USEPA integrated waste management strategies in order to reduce the quantity of waste generation. Since recycling process is not performed in Ardabil city, this study aimed to evaluate the recovery potential of Ardabil municipal wastes in 2014.
    Methods
    In this descriptive-analytical study, initial data (classification of production sources, identification and classification of waste components) were obtained from different sources (library information, observation, and checklist), and completed by the given guidelines and the calculations. Weight percentage of waste ingredients was determined using ASTM recommendation (56 sample- 100kg) for 4 seasons and the moisture content and heat value were determined by the computational and laboratory methods. Data were analyzed with SPSS software and compared with the results of other studies and guidelines.
    Results
    The production rate of Ardabil municipal wastes was estimated as 312-350 ton/day. Food and garden wastes had the highest weight percentage equal to 59.27% with the moisture content of 65.83% and non-ferrous metals had the lowest percentage equal to 0. 1% with the moisture content of 8.76%. The weight percentages of other organic, inorganic, hazardous and special components were different. The heat value of 7810 kj/kg was estimated for Ardabil municipal wastes (wet weight).
    Conclusion
    Ardabil municipal wastes have a high potential (97.3%) for recovery and can be divided into usable components in composting, energy production, conversion industries, and landfilling.
    Keywords: Municipal Wastes, Recovery, Recycling, Ardebil
  • مهرنوش ابطحی، رضا سعیدی*، ملیحه نصرالله بروجردی، عاطفه فخرایی فر، علی بیات، سعید مکاری، فاطمه علی عسگری، اعظم انکوتی، مهدی علیزاده
    زمینه و هدف
    مشارکت عمومی در مدیریت اصولی پسماند شهری نقشی حیاتی دارد و اطلاع رسانی، آموزش و توانمندسازی از ملزومات استفاده از این پتانسیل هستند. در این مطالعه، میزان آگاهی، آموزش و مشارکت عمومی در مدیریت پسماند در شهر تهران در سال 1391 مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    پس از بررسی وضعیت کلی مدیریت پسماند در شهر تهران، پرسشنامه ای در جهت اهداف مطالعه تنظیم گردید و تعداد 500 واحد مسکونی بعنوان نمونه به روش تصادفی از مناطق 22 گانه شهرداری انتخاب و ارزیابی شدند. تمام مراحل این طرح با رعایت موازین اخلاقی و پژوهشی انجام شد.
    یافته ها
    تنها حدود یک سوم مردم از سطح آگاهی مناسب در زمینه مدیریت پسماند برخوردار بودند. وضعیت کلی آموزش مردم در زمینه مدیریت پسماند نیز نامطلوب بود، سطح آموزش دریافتی 86% مردم ضعیف یا بسیار ضعیف بدست آمد. مشارکت عمومی در مدیریت پسماند در زمینه های مختلف متفاوت بود. مشارکت در فعالیتهایی نظیر پرهیز از ریخت و پاش پسماند و رعایت زمانبندی در انتقال پسماند به مخازن جمع آوری نسبتا مناسب بود، در زمینه های کاهش تولید پسماند و جداسازی اجزاء قابل بازیافت، مشارکت نسبتا کمتری مشاهده شد و جداسازی پسماند خطرناک و تولید کمپوست خانگی بعلت عدم وجود امکانات و آموزش، صورت نمی گرفت.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که برای افزایش میزان مشارکت عمومی در مدیریت پسماند، علاوه بر آموزش عمومی باید امکانات لازم برای مشارکت مردم فراهم شده و گسترش یابد. تکرار و استمرار برنامه های آموزشی، آموزش چهره به چهره و استفاده بیشتر از رسانه های تلویزیون و اینترنت مورد تاکید است.
    کلید واژگان: آموزش عمومی, مشارکت عمومی, پسماند شهری, شهر تهران
    Mehrnoosh Abtahi, Reza Saeedi*, Malihe Nasrollah Boroojerdi, Atefeh Fakhraeefar, Ali Bayat, Saeed Mokari, Fatmeh Aliasgari, Aazam Ankoti, Mehdi Alizadeh
    Background And Objectives
    Public participation in is vital in optimal management of municipal solid waste. The public awareness, education and empowerment are the pre-requisites for the use of this potential. In this study, public awareness, education and participation in solid waste management were studiedamong a community sample in Tehran-2012.
    Materials And Methods
    The overall situation of solid waste management in Tehran was firstly assessed. Study participants were, thereafter, sampled from households from the 22 urban districts in the city of Tehran. A questionnaire was prepared and applied to 500 householders to estimate the publicawareness, education and participation in solid waste management.
    Results
    The results of this study showed that only about one-third of people had appropriate awareness in the field of solid waste management. The overall status of public education in solid waste management was also insufficient, so that 86% of people were trained at level of poor or very poor. Public participation insolid waste management was variable in different fields. Public participation in simple activities such as avoiding waste spillage and splurge in public places and scheduled transfer of collected waste to public containers was relatively good; and in waste reduction and separation of recyclable components was moderate. Furthermore, separation of hazardous waste and household composting were not done due to lack of required facilities and training.
    Conclusion
    The present study revealed that public education and required facilities should be supplied and expanded in order to increase public participation in solid waste management. Repetition and continuity of education programs, face to face training, and greater use of television and Internet media are emphasized.
    Keywords: Public education, Public participation, Municipal solid waste, Tehran City
  • محمد علی عبدلی، محسن اکبرپور شیرازی، بابک امیدوار، رضا سمیعی فرد
    مقدمه
    کاهش پسماند یک فاکتور کلیدی و زیرساختی اساسی در ایجاد جامعه پایدار است. اگرچه در سال های اخیر شهرداری تهران اقدامات خوبی در زمینه های مختلف مدیریت پسماند مانند جداسازی از مبدا، جمع آوری مکانیزه و احداث کارخانه های کمپوست انجام داده است، ولی میزان تولید پسماند در شهر تهران نه تنها روند کاهشی نداشته است بلکه افزایش نیز یافته است. در این مقاله ابتدا به وضعیت موجود مدیریت پسماند در شهر تهران پرداخته شده است. سپس با توجه به اینکه در تبیین استراتژی ها و برنامه ریزی های مرتبط با کاهش پسماند شناخت نوع و میزان پسماندهای تولیدی از اهمیت بسزایی برخوردار است، وضعیت تولید پسماند شهری در مناطق 22 گانه شهر تهران مورد ارزیابی قرار گرفته است.
    روش بررسی
    این پژوهش یک مطالعه توصیفی مقطعی بوده که طی سال های 1389 تا 1392 با مراجعه به مسئولین بازیافت مناطق 22 گانه شهر تهران با تناوب سالیانه و با هدف جمع آوری اطلاعات موجود در خصوص تولید پسماند شهری مناطق صورت گرفت. مصاحبه حضوری با مسئولین سازمان مدیریت پسماند شهر تهران و تکمیل پرسشنامه، بازدید میدانی از مجتمع دفن و پردازش آرادکوه و جمع آوری اطلاعات در زمینه پسماندهای پذیرش شده توسط این مجتمع و سرنوشت نهایی این پسماندها از دیگر اقدامات صورت گرفته می باشد. سپس اطلاعات گردآوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میزان تولید کل پسماندهای شهر تهران طی سال های 1389 تا 1392 به ترتیب 3389662، 3399344، 3449338 و 3245157 تن بوده است که در سه گروه کلی پسماندهای شهری، پسماندهای شرکت ها و شهرک ها و پسماندهای بیمارستانی تقسیم بندی شده است. در این میان اکثر پسماند تولیدی شهر تهران مربوط به پسماندهای شهری شامل پسماندهای خانگی و تجاری مناطق 22 گانه تهران می باشد. با توجه به آخرین اطلاعات جمعیتی مناطق مختلف شهرداری تهران براساس سرشماری نفوس و مسکن که در سال 1390توسط مرکز آمار ایران به انجام رسیده است و طبق بررسی های انجام شده، سرانه تولید پسماند در 11 منطقه شهرداری تهران بین 550 تا 1000 و در 11 منطقه دیگر 1000 تا 1521 گرم به ازای هر نفر در روز در سال 1390 بوده است. کمترین سرانه پسماند تولیدی متعلق به منطقه 13 با 556 و بیشترین آن متعلق به منطقه 12 با 1521 گرم به ازای هر نفر در روز در سال 1390 بوده است.
    نتیجه گیری
    مقایسه میزان سرانه تولید پسماند شهری در مناطق مختلف شهر تهران با حداکثر ظرفیت قابل قبول تولید پسماند، بیانگر فاصله تولید پسماند همه مناطق شهر تهران از حداکثر مقدار مجاز است. بنابراین علاوه بر اینکه برنامه ریزی و انجام اقدامات راهبردی جهت کاهش پسماند شهری تهران ضروری است، این برنامه ها و اقدامات باید با توجه به خصوصیات هر منطقه و کیفیت و کمیت پسماند آن منطقه طرح شوند.
    کلید واژگان: مدیریت پسماند, منابع تولید پسماند, پسماند شهری, مناطق شهر تهران, کاهش پسماند
    Ma Abduli, M. Akbarpour Shirazi, B. Omidvar, R. Samieifard
    Introduction
    Solid waste reduction is a key and fundamental factor in creating a sustainable society. Tehran Municipality has embarked on a series of positive measures in recent years in different areas of waste management such as source separation, mechanized waste collection, and constructing compost factories. However these measures have not only brought about any reduction in solid waste reduction but have also resulted in their increase. In this article, first we will describe the current situation of waste management in Tehran. Then since having an understanding of the type and amount of the generated solid waste is important in defining strategies and programs aiming at reduction of waste generation, we manage to have evaluation of the current situation of municipal waste generation in 22 regions of Tehran.
    Methods
    The study was a descriptive cross-sectional one conducted from 2010 to 2014. Relevant officials of the waste recovery in 22 regions of Tehran were approached in order to collect data about municipal solid waste generation through interviewing, filling out questionnaires, conducting field visits from Aradkooh Disposal and Processing Complex and collecting information on disposal and destiny of wastes. Then the data were compiled and analyzed.
    Results
    Total solid waste generation in Tehran from 2010 to 2014 amounted to respectively 3389662, 3399344, 3449338 and 3245157 Metric Tons, categorized into three groups of municipal, companies and townships and hospital wastes. Most of the generated waste produced in Tehran was that of households and commercial (known as municipal waste) from 22 Regions of Tehran. Based on the surveys conducted, per capita solid waste generation of 11 regions of Tehran ranged from 550 to 1000 grams and in other 11 ones from 1000 to 1521 grams per capita per day. The lowest and highest waste generation rate belonged respectively to region 13 with 556 grams and region 12 with 1521 grams per capita per day in 2011.
    Conclusion
    Comparing per capita generation of municipal solid waste in different municipal regions in Tehran with maximum acceptable capacity of waste generation indicates the deviation of waste generation of all Tehran regions from the standard acceptable amount. Therefore, not only is it necessary to plan and take strategic measures to reduce Tehran waste generation but also these programs and measures should be specific to each region considering its specifications and solid waste quality and quantity.
    Keywords: Solid Waste Management, Solid Waste Generation Sources, Municipal Waste, Tehran Regions, Waste Reduction
  • علی کولیوند، مهدی فرزادکیا*، علیرضا فاتح نیا، محمدحسین تقدیسی
    بازیافت و استفاده مجدد از پسماندهای شهری یکی از مهمترین ارکان مدیریت پسماند محسوب می شود. در این خصوص آموزش نقش مهمی در ایجاد انگیزه و تغییر رفتار مردم دارد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش بر انگیزه مشارکت مردمی در طرح تفکیک از مبداء پسماندهای شهری در منطقه پنج شهرداری تهران انجام گرفت. در این مطالعه مداخله ای 300 خانوار ساکن در این منطقه بصورت تصادفی انتخاب گردید. این افراد به سه گروه مساوی آموزش کارگاهی، آموزش از طریق توزیع بسته های آموزشی(بروشوری) و بدون آموزش تقسیم شدند و عوامل انگیزشی آنها برای مشارکت در طرح تفکیک از مبداء پسماند، با استفاده از پرسشنامه بررسی شد. گروه آموزش کارگاهی و بروشوری مهمترین عوامل منصرف-کننده را وقت گیر بودن جداسازی، کمبود جا در آپارتمان، عدم جمع آوری منظم پسماند و بی نتیجه بودن عمل جداسازی بیان نمودند. تشویق افراد، پرداخت هزینه ها و تامین محیط زیستی سالم تر، مهمترین عوامل انگیزشی مطرح شده از طرف افراد آموزش دیده بود. آموزش بروشوری پس از آموزش کارگاهی نقش موثری در جلب مشارکت مردم در این طرح داشت. کمترین میزان مشارکت مردمی در این طرح در گروه بدون آموزش ثبت شد. نتیجه این تحقیق نشان داد که آموزش، به خصوص آموزش کارگاهی تاثیر زیادی در ایجاد انگیزش و بهبود رفتار افراد در تفکیک پسماند دارد.
    کلید واژگان: آموزش, مشارکت مردمی, تفکیک از مبدا, پسماند شهری
    Ali Kolivand, Mahdi Farzadkia*, Alireza Fatehnia, Mahmmod Hossien Taghdisi
    Recycling and reuse of municipal solid waste is one of the most important components of waste management. In this regards, education plays an important role in people motivation and changing their behavior. The aim of this study was to identify effect of education on people participation in source separation of municipal solid waste in district 5 of Tehran municipality. In this experimental study, 300 families were randomly selected from this area. These families were divided into three groups including workshops based education; training packages based education and no education. People motivation to participate in source separation of the waste was surveyed using a questionnaire. Results showed that the most important barrier factors stated by workshops and package education groups were time-consuming of separation, lack of space in the apartment, irregular waste collection and ineffectiveness of separation. People encouraging, paying waste charges and providing a healthier environment were the most important of the motivational factors, according to people with education. Education, particularly workshops based education greatly influenced on people motivation and waste separation. The effect of package based education on people participation in waste separation was more than no education group and less than workshops group.
    Keywords: Education, people participation, source separation, Municipal solid waste
  • الهام سفیدکار، میرابوطالب کاظمی*، بتول محب راد، عباس صادقی
    زمینه و هدف
    بیشتر ترکیبات پسماند شهری مواد آلی است. به کود بهداشتی نتیجه تجزیه بیولوژیکی این مواد کود کمپوست گویند. در تولید کود کمپوست مناسب عواملی مانند هدایت الکتریکی، رطوبت، خاکستر،کربن، ازت، فسفر، سدیم و پتاسیم تعیین کننده می باشند. تولید کمپوست مطلوب، از طریق حاصلخیزی خاک و تولید محصولات مرغوب در تامین سلامت محیط زیست، تاثیر بسزایی دارد. هدف این مطالعه، مقایسه کیفیت کود کمپوست تولیدی مشهد با استانداردهاست.
    مواد و روش کار
    این مطالعه به مدت 2 ماه بر روی کمپوست تولیدی مشهد انجام شد. به منظور تعیین خصوصیات شیمیایی این کود، فاکتورهای pH، هدایت الکتریکی، رطوبت، خاکستر، کربن، ازت، فسفر، سدیم و پتاسیم ارزیابی گردید.
    یافته ها
    میانگین مقادیر پارامترهای شیمیایی این کود به ترتیب عبارتند از: pH (005/8)، هدایت الکتریکی (ds/m 48/4)، درصد رطوبت (65/19)، درصد خاکستر (47/48)، درصد کربن (07/27)، درصد ازت (79/0)، درصد فسفر (13/0)، درصد سدیم (1) و درصد پتاسیم (5/1).
    نتیجه گیری
    pH، هدایت الکتریکی و درصد خاکستر در محدوده ی قابل قبول؛ درصد رطوبت، درصد کربن، ازت، سدیم نسبتا قابل قبول؛ درصد فسفر و پتاسیم پایین تر از حد مطلوب بود. نتایج نشان می دهد که کود کمپوست تولیدی مشهد در محدوده ی نسبتا مطلوبی قرار دارد و قابلیت مصرف به عنوان عامل اصلاح کننده خاک را خواهد داشت.
    کلید واژگان: پسماند شهری, کمپوست, خواص شیمیایی, استاندارد
    Sefidkar E., Kazemi Ma*, Mohebbrad B., Sadeghi A
    Background and Objectives
    Most of municipal solid wastes are of organic compounds. Biological conversion of these solid wastes and the organic material under proper conditions in order to produce fertilizer is known as compost. Many factors such as electrical conductivity, moisture, ash, carbon, nitrogen, phosphorus, sodium and potassium are involved in favorable compost production. It plays an essential role in health of environment through the soil fertilization and desirable productions. The purpose of this study is to compare the compost quality produced in Mashhad with existing standards.
    Material and Methods
    This study was conducted for 2 months on compost produced in Mashhad compost factory. In order to determine chemical properties of this compost; the properties such as pH, electrical conductivity, percentage of moisture, ash, carbon, nitrogen, phosphorus, sodium and Potassium were analyzed.
    Results
    Average values of chemical properties were as follow: pH: (8.005), electrical conductivity: (4/48 ds/m), the percentage of moisture: (19.65), the percentage of ash: (48.47), the percentage of carbon: (27.07), the percentage of nitrogen: (0.79), the percentage of phosphorous: (0.13), the percentage of sodium: (1) and the percentage of potassium: (1.5).
    Conclusion
    The results of this study showed that the pH, electrical conductivity, and percentage of ash and moisture content were in an acceptable range, the percentage of carbon, nitrogen, and sodium were relatively in acceptable range, but the percentage of phosphorus and potassium were lower than desirable amounts. On the whole the chemical properties of these compost fertilizers are desirable and can used as soil amendments.
    Keywords: Municipal solid waste, Compost, Chemical properties, Standard
  • محمد فهیمی نیا، مهدی فرزادکیا*، شهرام نظری، شهرام ارسنگ جنگ، سودابه علیزاده متبوع، عبدالله ابراهیمی، مجید بیدختی
    زمینه و هدف
    جهت اجرای طرح تفکیک از مبدا، آگاهی از نظرات و مشارکت تولیدکنندگان پسماند ضروری است. هدف از این تحقیق تعیین وضعیت تفکیک از مبدا پسماندهای شهری و ارائه راهکارهای اصلاحی آن از دیدگاه شهروندان کشور می باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت توصیفی - مقطعی از طریق تکمیل 1400 پرسشنامه با مصاحبه حضوری در 3 استان قم، یزد و آذربایجان شرقی، در قالب طرح جامع مدیریت پسماند انجام شد. در این مطالعه آگاهی مردم در قالب پرسشنامه ای با 31 سوال اختصاصی و عمومی سنجیده شد. جهت بررسی ارتباط بین متغیرهای کیفی و جداول متقاطع از آزمون کای دو در سطح معنی داری 5% استفاده گردید.
    یافته ها
    حدود 90% از شهروندان برای اجرای طرح تفکیک از مبدا پسماندهای شهری اعلام آمادگی کردند. مهم ترین دلایل شهروندان برای انجام این امر به ترتیب: بازیافت بهتر با کیفیت مناسب مواد (79%)، حفاظت از محیط زیست و ارتقای سطح بهداشت (65%) و کمک به شهرداری ها (43%) و علل مهم عدم موفقیت این برنامه از دیدگاه شهروندان به ترتیب: عدم اجرا و یا اجرای نامنظم برنامه ها از طرف شهرداری (45%)، کافی نبودن آموزش های شهروندان (32%) و همکاری ضعیف مردم به دلیل مسایل فرهنگی و اجتماعی و یا نداشتن توجیه اقتصادی (25%) عنوان شد.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج این مطالعه، درصد بالایی از شهروندان با طرح تفکیک از مبدا پسماندهای شهری آشنا بوده و مزایای آن را می دانند، که در صورت انجام اصلاحاتی از طرف مسئولین شهرداری ها، درصد مشارکت و همکاری شهروندان در این طرح به نحو مطلوبی افزایش خواهد یافت.
    کلید واژگان: پسماند شهری, پسماند, پسماند, تفکیک, تفکیک از مبدا, مشارکت مردم, مشارکت مصرف کننده, شهرداری ها
    Mohammad Fahiminia, Mahdi Farzadkia*, Shahram Nazari, Shahram Arsang Jang, Soudabeh Alizadeh Matboo, Abdollah Ibrahimi, Majid Bidekhti
    Background And Objectives
    To implement source separation plan, awareness of viewpoints and participation of waste producers are necessary. The aim of this research is to assess the status of the source separation of municipal wastes and to offer its corrective strategies from citizens’ point of view.
    Methods
    This descriptive crooss-sectional study was performed through filling 1400 questionnaires by in-person interview in Qom, Yazd, and East Azarbaijan in the form of a waste management master plan. In this study, awareness of population was assessed using a questionnaire consisting of 31 general and specific questions. To examine the relationship between qualitative variables and cross-tabulations, chi-square test was used at a significance level of 5%.
    Results
    Ninety percent of citizens declared their readiness to implement the source separation of municipal wastes. Most important reasons of citizens for implementation of this plan was better recycling with appropriate quality materials (79%), environmental protection and health promotion (65%) and assistance to municipalities (43%), and the important reasons of plan’s failure from citizens point of view were: lack of or irregular implementation the programs by the municipality (45%), inadequate training of citizens (32%), and poor cooperation of people due to cultural and social problems and/or lack of economic justification (25%).
    Conclusion
    According to the results, high percentage of citizens were aware of separation of municipal wastes plan and knew its advantages, so if reforms are made by the municipal authorities, percentage of participation and cooperation of citizens in this project will favorably increase.
    Keywords: Municipal Solid Waste, Solid Waste, Solid Waste, classification, Consumer Participation, Source Separation, Public Participation, Municipalities
  • محمد علی ززولی، داوود بلارک، یوسف مهدوی، منصور برافراشته پور
    سابقه و اهداف
    بررسی میزان و ترکیب اجزاء پسماندهای شهری به عنوان اطلاعات اساسی برای طراحی، بهره برداری و بهینه سازی سیستم های مدیریت پسماند مورد نیاز است. هدف نهایی این تحقیق آنالیز کمی و کیفی مواد زائد شهر تبریز می باشد.
    مواد و روش ها
    تحقیق حاضر از نوع توصیفی- مقطعی بوده و نمونه برداری از کل مناطق شهر تبریز (10منطقه) و براساس روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی در مدت یک سال انجام شد. کل نمونه های برداشتی در طول فصل، 12 نمونه از هر منطقه می باشد. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و EXCEL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    از 1200 تن پسماند تولیدی 52 درصدآن را مواد آلی، 13.1 درصد کاغذ و مقوا و 19 درصد را مواد قابل بازیافت پلاستیک، فلزات و شیشه و... تشکیل می دهد. در شهر تبریز بیشترین مقدار تولید زباله در ماه مرداد و کمترین مربوط به دی و سرانه زباله به ازای هر نفر حدود 890 گرم می باشد.
    استنتاج
    حدود 85 درصد پسماند شهر تبریز را مواد قابل بازیافت و مواد آلی تشکیل می دهد که استفاده از آن ها از آلودگی محیط زیست جلوگیری می کند. همچنین از دیدگاه مردم افزایش آگاهی مردم و اهمیت دادن شهرداری به کاهش و بازیافت باید در راس برنامه های اجرا شده برای مدیریت پسماند باشد.
    کلید واژگان: بازیافت, پسماند شهری, سرانه زباله
    Mohammad Ali Zazouli, Davood Belarak, Yousef Mahdavi, Mansour Barafrashtehpour
    Introduction
    The amount and composition of municipal solid waste، as basic data، require to design، operation and optimization of waste management systems. The aim of this study was to investigate the qualitative and quantitative of municipal solid waste in tabriz city.
    Materials And Methods
    This is a cross-sectional study. The samples were collected from all regions (10 regions) of Tabriz city. The samples have chosen according random cluster sampling during a year. 12 samples were collected in each season. Then، the data were analyzed by SPSS and Excel softwares.
    Results
    The results indicated that amount of MSW was 1200 tons per day. The content of organic material، paper & cardboard and recyclable (plastic، metal، glass and etc) was 52%، 13. 15% and 19%، respectively. The maximum and minimum production rate was in august and January، respectively.
    Conclusion
    Approximately، 85% of wastes included the recyclable and organic materials which the reuse of this material prevents the environmental pollution. The citizens believed that the most important of MSW program should be the promoting awareness، waste reduction and recycling.
    Keywords: Recycling, Municipal waste, Waste per capita
  • محمدهادی دهقانی، عماد دهقانی فرد، کمال اعظم، علیرضا عسگری، محمد مهدی بانشی
    مقدمه
    بررسی میزان و ترکیب اجزاء پسماندهای شهری به عنوان اطلاعات اساسی برای طراحی، بهره برداری و بهینه سازی سیستم های مدیریت پسماند مورد نیاز است. هدف نهایی این تحقیق بررسی کمی، کیفی و پتانسیل بازیافت پسماندهای جامد شهر تهران به تفکیک مناطق 22 گانه آن می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه در بازه زمانی 9 ماه ابتدای سال 1386 و در مناطق 22 گانه شهرداری تهران انجام شد. روش نمونه برداری پسماندها به صورت مرکب سیستماتیک بود. در این مطالعه اجزاء خشک موجود در پسماندها، جداسازی و ابتدا با آزمون کلموگروف-اسمیرنوف طبیعی بودن توزیع میانگین پسماندها و سپس برای بررسی وجود اختلاف معنادار بین پارامترهای با توزیع نرمال، از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون t و برای پارامترهای با توزیع غیرنرمال از آزمون من ویتنی و کروسکال والیس استفاده شد.
    نتایج
    اجزاء خشک موجود در پسماندهای مطالعه شده شامل کاغذ و مقوا 37%، پلاستیک 25%، فلزات 13%، منسوجات 8% و شیشه 4% بودند. بیش ترین مقادیر کاغذ و مقوا در آذر ماه، پلاستیک و فلزات در اردیبهشت ماه، منسوجات و شیشه در آبان ماه و زایدات قابل دفن در خرداد ماه بودند. هم چنین میانگین اجزاء خشک پسماندهای مورد مطالعه در ماه های فصل پاییز نسبت به فصل تابستان دارای اختلاف معنادار می باشند (05/0P
    کلید واژگان: پسماند شهری, اجزاء خشک, بازیافت, شهرداری تهران
    Mohammadhadi Dehghani, Emad Dehghanifard, Kamal Azam, Alireza Asgari, Mohammadmahdi Baneshi
    Introduction
    The amount and composition of municipal waste comprise the basic information needed for the planning operation and optimization of waste management systems. The final goal of this study was a quantitative and qualitative investigation of recycling potential of solid wastes in 22 regions of Tehran.
    Methods
    This study was conducted in the last 9 months of 2007 in 22 regions of Tehran municipality. Systematic sampling method was use in the study. The solid parts of wastes were segregated and the data were analyzed by Kolmogorov-Smirnov test for determination of the normality of mean distribution of the data and then for determination of the significance of differences between parametric data the One-way ANOVA and the Independent-sample T-test methods were used and for non-parametric data the Mann-Whitney and Kruskal-Wallis methods were applied.
    Results
    The solid parts of studied waste were paper and cardboard (37%) plastic (25%) metal (13%) textile (8%) and glass (4%). The maximum amounts of paper and cardboard were in Azar plastic and metal in Ordibehesht textile and glass in Aban and residuals in Khordad. Also there was a significant difference between the mean of studied solid wastes in autumn and summer months (P-value
    Keywords: Municipal waste Solid waste Recycling Tehran municipality
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال