جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "کارگران صنعتی" در نشریات گروه "پزشکی"
-
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال شصت و هفتم شماره 1 (پیاپی 193، فروردین و اردیبهشت 1403)، صص 116 -126مقدمه
بیماری های قلبی و عروقی یکی از علل اصلی مرگ و میر در جوامع بوده و ارتقای سطح آگاهی و نگرش افراد نسبت به عوامل خطر آنها، یکی از اقدامات موثر در زمینه پیشگیری است. هدف مطالعه حاضر بررسی عملکرد، آگاهی و نگرش نسبت به عوامل خطر این بیماری ها در کارگران صنعتی می باشد.
روش کارکارگران دو کارخانه صنعتی با سابقه حداقل یکسال اشتغال وارد این مطالعه مقطعی شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای مشتمل بر مشخصات دموگرافیگ و سوالاتی در سه حوزه عملکرد، دانش و نگرش براساس نمره دهی لیکرت بود. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS 26 انجام گردید.
یافته ها609 نفر که تمامی آنها مرد بودند وارد مطالعه شدند. بیماری های افزایش فشار خون، دیابت و افزایش تریگلسرید به ترتیب در (16.7%) 102، (4.3%) 26 و (19.7%) 120 نفر گزارش شد. نمرات پرسشنامه شرکت کنندگان به سه دسته خوب، متوسط و ضعیف تقسیم و نمرات دانش در (%71.0) 401، نگرش در (48.3%) 278 و عملکرد در (36.4%) 216 نفر در سطح خوب و در اکثر افراد نمرات بعد عملکرد (54.4%) و نگرش (51.4%) در سطح متوسط ارزیابی شد. همچنین افراد با تحصیلات بالاتر به طور معنی داری نمرات بهتری در زمینه دانش و نگرش کسب کرده اند.
نتیجه گیریآگاهی و نگرش افراد مورد مطالعه در سطح قابل قبولی ارزیابی می شود. با این وجود استفاده از روش های مختلف آموزش و آگاهی بخشی به منظور شناسایی عوامل خطر بیماری های قلبی و عروقی حائز اهمیت است.
کلید واژگان: بیماری های قلبی و عروقی, دانش, نگرش, عملکرد, کارگران صنعتیIntroductionCardiovascular diseases are one of the main causes of death in societies, and improving people's awareness and attitude towards their risk factors is one of the effective measures in the field of prevention. The purpose of this study is to investigate the knowledge, attitude and performance about the risk factors of these diseases among industrial workers.
MethodsWorkers with at least one year of employment were included in this cross-sectional study. The data collection tool was a questionnaire containing demographic characteristics and questions in three areas of knowledge, attitude and performance based on Likert scoring. Data analysis was done using SPSS 26 software.
Findings609 people, all of whom were men, were included in the study. The diseases of high blood pressure, diabetes and increased triglycerides were found in 102 (16.7%), 26 (4.3%) and 120 (19.7%) people respectively. The questionnaire scores of the participants were divided into three categories: good, average, and poor, and the scores of knowledge in (71.0%) 401, attitude in (48.3%) 278, and performance in (36.4%) 216 people at a good level, and in most people the performance dimension scores ( 54.4%) and attitude (51.4%) were evaluated at an average level. Also, people with higher education have significantly obtained better scores in the field of knowledge and attitude.
ConclusionThe knowledge and attitude of the studied people are evaluated at an acceptable level. However, it is important to use different methods of education and awareness in order to identify the risk factors of cardiovascular diseases.
Keywords: Cardiovascular Diseases, Knowledge, Attitude, Performance, Industrial Workers -
مقدمه
خواب یک نیاز حیاتی برای انسان است. کارگران صنعتی از جمله افرادی هستند که به دلیل داشتن شیفت چرخشی از بی خوابی و مشکلات خواب رنج می برند. لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین کیفیت خواب و کیفیت زندگی کارگران صنعتی دارای شیفت چرخشی می باشد.
روش کار234 کارگر صنعتی در این پژوهش توصیفی-مقطعی شرکت کردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL-BREF) و شاخص کیفیت خواب پیتسبورگ (PSQI) جمع آوری شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون T مستقل و one-way ANOVA در نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد.
یافته هامیانگین سنی شرکت کنندگان 5/7 ± 31/6 سال بود. میانگین و انحراف معیار امتیاز WHOQOL-BREF و PSQI به ترتیب برابر با 11/3±66/5 و 1/6±5/8 بود. بین کیفیت خواب و کیفیت زندگی کارگران ارتباط معنی دار آماری وجود داشت (0/31- =r). افراد با گروه سنی و سابقه کاری بالاتر دارای کیفیت خواب و کیفیت زندگی پایین تری بودند. همچنین، زنان به نسبت مردان و افراد متاهل به نسبت افراد مجرد، کیفیت خواب و کیفیت زندگی پایین تری را تجربه می کردند.
نتیجه گیریبا توجه به ارتباط معنی دار بین کیفیت خواب و کیفیت زندگی کارگران، پیشنهاد می شود که مدیران و سرپرستان صنایع و کارخانه ها برنامه زمان بندی کاری کارگران را به طوری طراحی کنند که کیفیت خواب کارگران و در نتیجه کیفیت زندگی آن ها بهبود یابد.
کلید واژگان: کیفیت خواب, کیفیت زندگی, کارگران صنعتی, شیفت چرخشیBackground and ObjectiveSleep is a vital need for humans. Industrial workers are among the people who suffer from insomnia and sleep problems due to rotating shifts. Therefore, this study aims to investigate the relationship between sleep quality and the quality of life of industrial workers with rotating shifts.
Materials and Methods234 industrial workers participated in this descriptive-cross-sectional study. Data were collected using a demographic information questionnaire, a short form of the World Health Organization Quality of Life Questionnaire (WHOQOL-BREF), and the Pittsburgh Sleep Quality Index (PSQI). Data were analyzed with an independent t-test, Pearson's correlation coefficient, and one-way ANOVA test in SPSS statistical software version 24.
ResultsThe mean and standard deviation of the age of participants was 31.6±5.7 years. The mean and standard deviation of WHOQOL-BREF and PSQI scores were 66.5±11.3 and 5.8±1.6, respectively. A significant relationship was also observed between the quality of sleep and workers' quality of life (r=-0.31). People with higher age and work experience had lower quality of sleep and quality of life. Also, women experienced lower quality of sleep and quality of life compared to men and married people compared to single people.
ConclusionConsidering the significant relationship between the quality of sleep and the quality of life of workers, it is suggested that managers and supervisors of industries and factories design the work schedule of workers in such a way that the quality of sleep of workers and consequently the quality of life improve.
Keywords: Industrial workers, Quality of sleep, Quality of Life, Rotation shift -
زمینه و هدف
آسیب های اسکلتی- عضلانی یکی از شایع ترین علل بروز بیماری های ناشی از کار، غرامت ها و غیبت از کار کارگران در محیط های کاری در دنیا می باشد. در بین عوامل متعدد، مواجهه با ارتعاش یکی از علل اصلی این آسیب ها می باشد. مطالعه حاضر باهدف بررسی تاثیر فاکتورها و عوامل کلیدی در بروز و تشدید اثرات ناشی از مواجهه با ارتعاش دست - بازو انجام گرفته است.
روش بررسیدر این مطالعه میزان ارتعاش وارده به دست و همچنین میزان نیروی چنگش دست 57 نفر از کارگران در حال کار با آچار بادی در یک صنعت خودروسازی اندازه گیری شده است.
یافته هایافته های اصلی مطالعه نشان داد که میانگین نیروی چنگش دست کارگران بعد از مواجهه با ارتعاش از 22/43 به 90/40 کیلوگرم کاهش یافته است. نتایج این مطالعه می تواند اطلاعات ارزشمندی در طراحی ابزار، کنترل بروز و شیوع اختلالات ناشی از ارتعاش ارایه دهد.
نتیجه گیریبر اساس نتایج به دست آمده به طور میانگین 67/5 درصد کاهش در نیروی چنگش دست مشاهده گردید. همچنین با توجه به همبستگی قوی میان میانگین اختلاف نیروی چنگش دست کارگران قبل و بعد از مواجهه با ارتعاش و شتاب معادل 4 ساعته در محور X می توان به این نتیجه رسید که محور برتر ارتعاش دست - بازو در آچارهای بادی محور X می باشد.
کلید واژگان: ارتعاش دست - بازو, اختلالات اسکلتی - عضلانی, نیروی چنگش دست, کارگران صنعتیIntroductionMusculoskeletal injuries are one of the most common causes of work-related illnes, reimbursement and absence among workers in working environments throughout the world. Among various factors, exposure to vibration is one of the main causes of these injuries. The aim of this study was to investigate the effect of key factors on the occurrence and exacerbation of the effects of exposure of hand - arm to vibration.
Materials and MethodsIn this study, the amount of vibration as well as the amount of grasp force for 57 workers working with pneumatic torque wrench in an automobile industry was measured.
ResultsThe main findings of the study showed that the mean grasp force of the workers after exposure to vibration decreased from 43.22 to 40.90 kg. The results of this study can provide valuable information on designing tools, controlling the incidence and outbreak of vibrational disorders.
ConclusionBased on the results obtained in this study, an average of 5.67% reduction was observed in grasp force. Moreover, due to the strong correlation between the mean grasp force difference of workers before and after exposure to vibration and a 4-hour acceleration in the X axis, it can be concluded that the critical axis of the hand-arm vibration is in the X-axis in the pneumatic torque wrench.
Keywords: hand-arm vibration, musculoskeletal disorders, hand grip (grasp force), industrial worker -
مقدمه
در تجربه درد، باید دو عامل را در نظر گرفت، یکی بعد حسی و دیگر بعد هیجانی. عوامل هیجانی درد شامل حالت های هیجانی متفاوتی می باشد که مهم ترین آن ها افسردگی است. بنابراین در این مطالعه ابتدا به مقایسه درد اسکلتی عضلانی در بین کارگران صنعتی افسرده و غیره افسرده پرداخته شد و سپس سایر عوامل فیزیکی و دموگرافیک موثر بر افسردگی و اختلالات اسکلتی عضلانی مورد بررسی قرار گرفت.
روش کاراین مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی در سال 1391در بین 179 نفر از کارگران صنعتی انجام گردید. در این مطالعه نمونه به صورت سرشماری انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل 3 پرسش نامه مقیاس ارزیابی ناراحتی عمومی بدن که از نوع چشمی شبیه سازی شده است، پرسش نامه فرم کوتاه افسردگی بک و پرسش نامه سوالات دموگرافیک و یک سری سوالات بازپاسخ می باشد، داده ها بعد از جمع آوری توسط SPSS16 مورد آنالیز قرار گرفتند برای مقایسه متغیرها از آزمون آماری من ویتنی و کروسکال والیس و برای تعیین رابطه بین متغیر ها از آزمون آماری کندال استفاده شد.
یافته هااین مطالعه نشان داد که بیشینه و کمینه اختلالات اسکلتی عضلانی به ترتیب مربوط به کمر و بازو و ساعد با 19% و 4/3% می باشد، هم چنین 2/36% از نمونه ها دارای افسردگی در سطح کم تا شدید بودند، مقایسه اختلالات اسکلتی عضلانی با آزمون آماری من ویتنی در بین افراد افسرده و غیره افسرده نشان داد که در سر و گردن،کمر، دست و مچ دست چپ، ران و زانوی راست تفاوت معنی دار وجو دارد (05/0>P)، از سویی آزمون آماری کروسکال والیس نشان داد که بین گروه های کاری مختلف در میزان افسردگی تفاوت معنی داری وجود ندارد، اما میزان احساس درد در برخی ابعاد بین گروه های کاری مختلف تفاوت معنی داری دارد و میزان آن در کارکنان اداری نسبت به دیگر واحدهای کاری بیشتر است.
نتیجه گیریمیزان بیشتر نمره افسردگی در افراد دارای درد اسکلتی عضلانی می تواند نتیجه شکست در دستیابی به تسکین درد باشد. مشکلات روان شناختی که در پی درد مزمن به وجود می آید، به دلیل ناراحتی مستمر، نا امیدی و اندیشیدن به دردی است که از آن رنج می برد، این وضعیت باعث می شود که فرد احساس ناتوانی و ناکارامدی بکند واحتمال بروز افسردگی در او شدت یابد.
کلید واژگان: ارگونومی, افسردگی, درد, کارگران صنعتیIntroductionIn theexperienceof pain,thesensory andthe emotional components should be considered. Emotionalcomponents of the painincludea variety of emotional states which depression is the most importantone. Thus, in this study, first, musculoskeletal pain was compared between depressedand non-depressed industrial workersand then otherphysical anddemographicfactorsinfluencing thedepression andmusculoskeletal disorderwere studied. Method and material: Thiscross-sectional and descriptive-analytical study was conductedin 2012, among 179 industrial workers in Shiraz city.In this study,the participantswere selected throughcensus.The data collection instruments were three questionnaires including Body Discomfort Chart (BDC), visual analogue scale type, Beck Depression Inventory (BDI) and demographic informationquestionnaire. The collected data were analyzed using SPSSsoftware version 16. Mann-Whitney and Kruskal-Wallis statistical tests wereemployedfor comparison of variables and Kendall correlationwas used for determining the relationship between variables.
ResultsFindings of the study showed that the maximum (19%) and the minimum (3.4%) painwere belonged to back and arm/forearm, respectively. Furthermore, 36.2% of participantshad a low-to-acute level of depression. Comparison of musculoskeletal disorders betweendepressed and non-depressed workers with Mann-Whitney Test manifested a significant different in head/neck, back,left hand/wrist,right hip and knee (p<0.05).Also Kruskal Wallis statistical test showed no significant differences in depression levelamong various occupational groups,however, painsignificantly differed among various groupsin a way that its rate was higher for office workers,comparing to other groups.
ConclusionThe higher score of depression among workerswith musculoskeletal pain can be due to failure in pain relief achievement. Psychological problemsthatoccurfollowingchronicpainarerelated to continuous discomfort, frustration and thinking about the pain. This situation causes the feelings of inadequacy and inefficiency and consequently the increase ofprobability of depression.
Keywords: Ergonomics, Depression, Pain, Industrial workers -
مقدمههدف این پژوهش بررسی اختلالات اسکلتی عضلانی بخش انتهایی اندام فوقانی در کارگران صنعتی بود.مواد و روش هاجهت اجرای این پژوهش 50 نفر از بخش اداری و 160 کارگر صنعتی مشغول به پرس کاری، جوشکاری و کار با دستگاه دریل در کارخانه صنعتی سایپا انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه نوردیک، روش مشاهده ای، روش مصاحبه ای و روش شاخص تنش جهت بررسی میزان خطرات پست های کاری مختلف استفاده شد. آزمون های تی زوجی و مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در برنامه SPSS17 جهت تجزیه و تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفتند(05/0≥α).یافته هانتایج تحقیق نشان داد پست کاری جوش کاری، پرس کاری و کار با دستگاه دریل به ترتیب بالاترین شیوع اختلالات بخش دیستال اندام فوقانی را دارند. نتایج تحقیق نشان داد افراد درگیر در بخش های اداری دارای شرایط کاری ایمن با میانگین شاخص تنش 7/1، افراد درگیر در بخش جوشکاری دارای شغل با ریسک اندک با میانگین شاخص تنش 6/5، افراد درگیر در بخش پرس کاری و کار با دریل دارای نوع شغل مخاطره آمیز به ترتیب با میانگین شاخص تنش 2/7 و 1/8 بودند.نتیجه گیریبا توجه به نتایج تحقیق حاضر نتیجه گیری می شود افرادی که در معرض کارهای دارای ارتعاش فراوان قرار دارند، استعداد بیشتری جهت ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی قرار دارند.
کلید واژگان: اختلالات عضلانی, اسکلتی, کارگران صنعتی, روش شاخص تنشIntroductionThe aim of this study was to evaluate distal upper extremity musculoskeletal disorders among industrial workers.Material And MethodsA sample of 210 male subjects including 50 controls working at administrative settings and 160 subjects working as smashers, welders and drillers in Saypa Industrial Factory were selected for the present study. An integrated approach consisting of multiple observations and interviews, completing Nordic Musculoskeletal Questionnaire (NMQ) and implementing SI model was accepted for evaluation of all subjects participated in this study. Independent and Paired t tests, One Way ANOVA and TOKEY POSTHOC tests were used for statistical analysis of raw data using SPSS software version 17 (α≤ 0.05).ResultsStudy results revealed that the most prevalent MSDs in upper limbs were found in welding, smashing and drilling respectively. There are significant differences between the mean scores of calculated Strain Indices obtained from administrative (1.7), welding (5.6), smashing (7.2) and drilling (8.1) jobs. These scores were respectively labeled as "safe risk level" (risk level 1), "uncertain risk level" (risk level 2) and as "hazardous jobs" (risk level 4).ConclusionBased on study results, we concluded that workers dealing with works that involves drilling stresses were more susceptible for musculoskeletal disorders. -
Background And AimEpidemiologic data of LBPand NSPare sparse from developing countries for example iran. This prospective cohort study was conducted with 1 year follow - up to assess incidence and recurrence of disabling low back (LBP) and neck-shoulder pain (NSP) in Iran khodro industrial group. and to investigate the association with sex and job title during follow- up.MethodsAll employees (18.031) were invited to participate in a baseline survey Nordic questionnaire and followed for 1 year regarding new episodes of sickness absence due to LBP or NSP(disabling pain).ResultsThe 1- year incidence LBP was 2.1% and of NSP 0.1% Although the prevalence of LBP in females was higher than in males. The incidence disabling LBP were higher in males. Both prevalence and incidence of disabling LBP were high in unskilled workers. For NSP managers had the highest reported prevalence. but incident cases happened only among office workers and unskilled workers.ConclusionThe incidence. especially for NSP. is much lower than from developed countries. To study prevalence. Incidence and recurrence of LBP and NSP simultaneously leads to a better understanding of the natural pattern and distribution of LBP and NSP in a working population.Keywords: back pain, neck, shoulder pain, Industrial worker, recurrence
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.