جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "کشمش" در نشریات گروه "پزشکی"
-
مقدمه
آلودگی محصولات کشاورزی به فلزات سنگین، یکی از خطرات جدی تهدیدکننده ی سلامت مصرف کنندگان است؛ به طوری که برخی از این عناصر خاصیت سرطان زایی داشته و بعضی دیگر باعث آسیب به اندام های مختلف بدن می شوند. پژوهش حاضر با هدف تعیین خطر سرطان زایی و غیرسرطان زایی تعدادی از فلزات سنگین به دنبال مصرف کشمش شهر ملایر انجام گرفت.
روش کارجهت انجام مطالعه ی حاضر، تعداد 50 نمونه از کشمش های سلطانی13)نمونهSultanu) ()، طلایی (12 نمونه)، سایه خشک (13 نمونه) و آفتاب خشک (12 نمونه) تولید شده به روش سنتی و صنعتی تهیه و میزان فلزات سنگین کادمیوم، سرب، نیکل، مس، روی و آرسنیک موجود در آن ها به روش جذب اتمی اسپکتروفتومتری با کوره گرافیتی اندازه گیری و نتایج، تحلیل و بررسی گردید. ارزیابی کمی ریسک با استفاده از روش سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا صورت گرفت.
یافته ها:
بر اساس یافته های به دست آمده، میانگین غلظت آرسنیک، مس و نیکل در نمونه های کشمش به ترتیب 06/0±17/0 (مقدار مجاز 1/0)، 09/0±07/3 (مقدار مجاز 3/0) و0/99 mg/kg±72/4 (مقدار مجاز 5/0) بود. بالاترین غلظت میانگین فلزات سنگین مربوط به کشمش های سلطانی و طلایی بود. بالاترین میزان جذب روزانه (EDI)، نسبت خطر غیرسرطانی (THQ) و ریسک سرطان زایی (CR) به عنصر نیکل تعلق داشت.
نتیجه گیری:
براساس یافته ها، میانگین غلظت عناصر آرسنیک، مس و نیکل در نمونه های کشمش بالاتر از حد مجاز توصیه شده توسط کمیسیون مشترک سازمان جهانی بهداشت و فائو (FAO/WHO) بود. میزان EDI تمامی عناصر در تمامی نمونه ها کم تر از مقادیر قابل تحمل روزانه ی موقت پیش نهاد شده توسط FAO/WHO برای افزودنی های مواد غذایی (JECFA) و موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران بود؛ در نتیجه، مصرف آن ها در دراز مدت اثرات غیرسرطان زایی خاصی برای مصرف کننده ایجاد نمی کند، در حالی که می تواند اثرات سرطان زایی داشته باشد.
کلید واژگان: فلزات سنگین, کشمش, شهر ملایر, ریسک سرطان, مقدار جذب روزانهIntroductionThe contamination of agricultural products to heavy metals possesses one of the serious health hazards to consumers, as some of these elements have carcinogenic properties and others can cause damage to various organs of the human body.
ObjectivesThe purpose of this study was to determine the carcinogenic and non-carcinogenic risk of some heavy metals due to the consumption of raisin produced in Malayer city.
MethodsFor the purpose of this study, 50 raisin samples including Sultanu raisin (13 samples), Golden raisin (12 samples), Shade-dried raisin (13 samples), and Sun-dried raisin (12 samples) were collected from industrially and traditionally produced raisin. Then, heavy metals including cadmium, lead, nickel, copper, zinc, and arsenic were measured in the samples by graphite furnace atomic absorption spectrophotometry. The quantitative risk assessment was conducted based on the United States Environmental Protection Agency method.
ResultsAccording to the obtained results, the mean concentrations of arsenic, copper, and nickel in raisin samples were 0.17 ± 0.06 (accepted level 0.1), 3.07 ± 0.09 (accepted level 0.3), and 4.72 ± 0.99 (accepted level 0.5) mg/kg. The highest average concentration of heavy metals was related to Sultanu and Golden raisins. The highest estimated daily intake (EDI), target hazard quotient (THQ), and carcinogenic risk (CR) belonged to the nickel element.
ConclusionThe results showed that the mean concentrations of As, Ni, and Cu in raisin samples were higher than the level recommended by the FAO/WHO. The EDI level of all elements in all types of raisin was less than the provisional tolerable daily intake (PTDI) proposed by the FAO/WHO and Joint FAO/WHO Expert Committee on Food Additives (JECFA) and the Iranian Institute for Standard and Industrial Research (IRIS). Thus, their long-term uses do not have any specific non-carcinogenic effect on consumers while they can possess carcinogenic effects.
Keywords: Heavy Metals, Raisin, Malayer City, Cancer Risk, Contamination, EDI -
سابقه و هدفامواج فراصوت به عنوان یک فناوری پیشرفته، کاربردهای زیادی در علوم و صنایع مختلف، از جمله صنایع غذایی پیدا کرده است. به طوری که از آن هم برای تشخیص و اندازه گیری و هم به عنوان کمک فرایند با سایر فرایندهای مواد غذایی استفاده می شود. هدف از این تحقیق، بررسی اثر امواج فراصوت بر فرایند خشک کردن انگور به منظور تهیه کشمش و امکان جایگزینی این فناوری به جای روش های سنتی بود.مواد و روش هادر این تحقیق، رقم انگور تامپسون بی دانه با و بدون پیش تیمار قلیا (0.5 درصد وزنی/ حجمی در دمای 800C به مدت 30 ثانیه) در حمام فراصوت با فرکانس 28 کیلوهرتز و توان 150 وات به مدت 40،30،20،10،0 و60 دقیقه تحت تاثیر قرار گرفته و بلافاصله در شرایط معمول به روش آفتابی به مدت 7 روز خشک شد. هر روز، مقدار رطوبت، وزن و فعالیت آبی نمونه های انگور اندازه گیری شد.یافته هااعمال فراصوت به تنهایی در زمانهای کوتاه موثر نبوده و فقط اعمال فراصوت به مدت 40 و 60 دقیقه و یا بیشتر تاثیر معنی دار داشت. هر چند که تیمارهای ترکیبی فراصوت و قلیا به طور کاملا معنی داری سبب کاهش زمان خشک کردن انگور و تولید کشمش شدند.نتیجه گیریاز نتایج به دست آمده می توان امیدوار بود که استفاده از امواج فراصوت به عنوان یک روش اقتصادی بتواند در افزایش بهره وری و کاهش زمان خشک کردن انگور در تهیه کشمش موثر باشد. برای اینکه فراصوت به تنهایی بتواند جایگزین استفاده از قلیا در تولید کشمش شود، به مطالعات بیشتری نیاز استکلید واژگان: امواج فراصوت, خشک کردن آفتابی, انگور, کشمش, قلیاBackground And ObjectiveUltrasound has found wide application as an advanced technology in processing technologies, including food technology. It is used both in measurements and diagnostic tests, and, as a processing aid, with the other technologies in food processing. The objective of this study was to determine the effects of combined caustic soda and ultrasound on reducing the drying time of grapes in raisin production and the possibility of substituting the ultrasound technology for conventional methods.Materials And MethodsTwo samples of Thompson seedless grapes, one intact and one pre-treated with caustic soda (0.5% W/V, at 80oC for 30 sec.), were sonicated in an ultrasonic bath (28 KHz frequency and 150 W intensity) for 0, 10, 20, 40 and 60 minutes and immediately dried by conventional sun-drying for 7 days. The moisture content, weight, and water activity of the samples were determined daily.ResultsThe ultrasound treatment of short durations alone had no affect. The treatment was statistically significantly effective only when the exposure time was 40 or 60 minutes or longer. Further analysis of the data showed that the combined treatment of ultrasound with caustic soda significantly reduced the length of time required for dehydration of grapes and raisin production.ConclusionThe findings indicate that the ultrasonication technology can be used economically, reducing the length of time for drying grapes and, thus, increasing productivity in the process of raisin production. However, more studies are needed to determine whether ultrasound alone can be substituted for caustic soda technology in raisin production
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.