به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "jurisprudential rules" در نشریات گروه "پزشکی"

جستجوی jurisprudential rules در مقالات مجلات علمی
  • طوبی فیروزپور بندپی*
    زمینه و هدف

    سقط جنین به ختم بارداری، قبل از اینکه جنین توانایی ادامه حیات در خارج از بدن مادر را داشته باشد، اطلاق شده است. سقط جنین شرعا امری حرام است، خواه حمل ناشی از نکاح باشد یا زنا و تجاوز به عنف. دلیل این امر هم ظهور اطلاق ادله است. با تصویب قانون سقط درمانی و صدور مجوز در مواردی که با تایید سه پزشک حاذق صورت می گیرد. بنا بر تحقیقات صورت گرفته آمار مرگ و میر زنان ناشی از سقط های غیر قانونی به شدت کاهش یافته است. با توجه به مسکوت بودن این قانون در مورد زنانی که مورد تجاوز به عنف قرار می گیرند، بررسی ابعاد مختلف بارداری ناشی از تجاوز به عنف و استفاده از قواعد فقهی (عسر و حرج و لاضرر) ضرورت یافته است.

    روش

    روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و با مراجعه به کتب و مقالات صورت گرفته است.
    ملاحظات اخلاقی: در تحقیق حاضر، اصل امانتداری، صداقت، بی طرفی و اصالت اثر رعایت شده است.

    یافته ها

    بررسی این قواعد نشان از آن دارد که مقنن با استفاده از ظرفیت های فقهی و حقوقی این دو قاعده می تواند در صورت اثبات حرج زنان بزه دیده ناشی از تجاوز به عنف در مواد قانونی سقط درمانی بازنگری نمایند.

    نتیجه گیری

    عسر و حرج سبب سقط نخواهد شد، در حالی که قاعده لاضرر بر ادله حرمت سقط حکومت دارد. خواه این حمل ناشی از سبب شرعی باشد یا از راه زنا و تجاوز به عنف باشد.

    کلید واژگان: سقط جنین, قواعد فقهی, عسر و حرج, لاضرر, تجاوز به عنف
    Tooba Firoozpoor Bandpey*
    Background and Aim

    Abortion refers to the termination of pregnancy before the fetus is capable of survival outside the mother's body. Abortion is forbidden by religion, whether it is caused after marriage, adultery or rape. The reason for this is the emergence of the Shari’ a ruling. The research shows after the enactment of Medical Abortion Law and the issuing permission for those cases approved by three qualified physicians, the death rate of women due to illegal abortions has been reduced significantly. As this law does not cover women who are raped, it is necessary to study the various aspects of pregnancy after rape and the use of jurisprudential rules (hardship and no harm rules).

    Method

    The research method is descriptive-analytical and the information gathering method is library-based and has been done by referring to books and articles.
    Ethical Considerations: In this research, the principles of trustworthiness, honesty, impartiality and originality of the work have been respected.

    Results

    Examination of these rules shows that the legislating body, using the jurisprudential and legal capacities of these two laws, can revise the legal provisions of abortion in case the embarrassment of rape victims is proved. The result is that hardship will not cause abortion.

    Conclusion

    While the hardship will not cause abortion, the no harm rule will still govern the religious prohibition of abortion, whether the pregnancy is initiated according to religion or through adultery and rape.

    Please cite this article as:Firoozpoor Bandpey T. The Role of La-Haraj (Non-Harmful) and Zarar (La-Harmless) Rules in Abortion Due to Adultery and Rape. Medical Law Journal. 2023; 17(58): e47.

    Keywords: Abortion, Jurisprudential Rules, La-Haraj, La-Zarar, Hardship, No Harm, Rape
  • Fares Najari, Dorsa Najari, Rana Fazleh Hashemi
    Introduction

    A criterion for the right termination of marriage is a disadvantage of the spouse, which burdensthe other party. To solve this problem, defects are considered for couples in jurisprudence and law, and if theyare incurable, the marriage contract is terminated. In this study, we examined the awareness and attitude ofmedical personnel about this issue.

    Methods

    In this descriptive-analytical study, which was done in the first half of 2021, the personnel of ShohadaTajrish and Shahid Modares hospitals were evaluated using a researcher-made data collection form. The effectsof demographic factors (age, sex, marriage, and education) were also investigated. Sampling was done by censusmethod and employed according to the inclusion criteria. Cochran’s formula was used to calculate the minimumsample size. Fisher and Pearson’s statistical tests in SPSS21 software were used for data analysis.

    Results

    The knowledge and awareness of the participants in all age groups under the study was similar (P>0.2).All participants were aware of insanity as an obstacle to marriage and were unaware of other diseases leadingto marriage termination. After learning that 10 to 11 diseases caused the annulment of marriage, they added allthe incurable diseases to this list, and they had a negative attitude towards these restrictions.

    Conclusions

    Most medical personnel had little awareness about the number of marriage annulment cases.There was a negative attitude toward discrimination between men and women in the number of these diseases.

    Keywords: Jurisprudential rules, Annulment of marriage, Mental health, Civil law
  • صفر علی استادی، هادی عظیمی گرکانی*، سید علی پورمنوچهری

    شروط ضمن عقد نکاح راهکارهایی را برای پشتیبانی از استحکام خانواده و حفظ حقوق طرفین عقد پیش بینی می نماید که مطابق حقوق و فقه امامیه می باشد، چنانکه در ماده ‎1119 قانون مدنی آمده است: «زن به هنگام عقد نکاح می تواند هر شرطی را که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد، اعمال کند.» یکی از این شروط، شرط تنصیف دارایی است که در سال ‎1362 به منظور حمایت مالی زنان مطلقه و جبران کاستی های قانون به صورت چاپی داخل در قباله های نکاح شد و به اعتقاد عده ای از حقوقدانان اقتباس نادرستی از حقوق کشورهای اروپایی با اندکی دخل و تصرف می باشد. نتیجه ای که از بررسی این تحقیق به دست می آید، این است که می توان قواعد فقهی مانند قاعده تسلیط و قاعده شرط را مبنای این شرط دانست. از طرفی به خاطر وجود ابهامات و ایراداتی که در این شرط وجود دارد، در اجرا مشکلاتی را به دنبال دارد که علاوه بر آنکه باعث حمایت مالی زنان مطلقه نشده است، حتی سرگردانی آنان را نسبت به احقاق حقوقشان به همراه داشته است و در اکثر موارد مردان از زیر بار مسوولیت ناشی از این تعهد شانه خالی می کنند. از طرفی این شرط مقدم بر اجرت المثل و نحله است و به اعتقاد بسیاری از حقوقدانان، زن در کنار استحقاق نصف دارایی مرد از حق اجرت المثل و نحله محروم می شود. این پژوهش به بیان مناقشات موجود در این شرط مانند مجهول بودن شرط، مشخص نبودن میزان دقیق تعهد زوج، برخورد سلیقه‏ای بعضی قضات، مشکلات اثبات دارایی مرد برای زوجه و... پرداخته و به شناسایی و ارایه راهکار در مورد مشکلات مزبور توجه نموده است. همچنین می توان بیان داشت که وجود شرط تنصیف و شرعی بودن آن به زندگی مشترک زناشویی، امنیت و اخلاق بخشیده، موجبات تقویت این رابطه را فراهم ساخته، مبانی خانواده را تحکیم نموده و آمار طلاق را کاهش می دهد. با این نگاه، مسلما شناسایی شرط تنصیف دارایی زوج در راستای اجرای حقوق شهروندی است.

    کلید واژگان: شروط ضمن عقد, حقوق شهروندی, سند نکاحیه, شرط تنصیف, اشتراک دارایی, قواعد فقهی
    Safar Ali Ostadi, Hadi Azimi Garekani*, Seyed Ali Poormanuchehri

    The provisions of the marriage contract provide guidelines to support family solidarity and protect the rights of both parties to the marriage, which is both in accordance with the Imamiyyah jurisprudence and in accordance with the law, as stated in Article 1119 of the Civil Code: "A woman may enter into any marriage contract. To act in a manner not contrary to the requirement of the contract." One of these is the requirement to divest property in 1362 in order to provide financial support to divorced women and to compensate for the shortcomings of the law in printed marriages, which some jurists believe to be a misconception of the rights of European countries with little or no involvement. It is seizure. The result of this study is that jurisprudential rules such as the rule of dominion and the rule of condition can be considered as the basis of this condition. On the other hand, due to the ambiguities and deficiencies that exist in this condition, there are problems in executing that, in addition to not providing financial support to divorced women, even cause them to be wandering about their rights and in most cases men being burdened. The responsibility arising from this commitment is shunned. On the other hand, this condition precedes the proverb and the proverb and according to many jurists, women are deprived of the prerogative of the priesthood by earning up to half the wealth of the man. The present study has discussed the disputes on this condition such as the impossibility of the condition, the unclear extent of the couplechr('39')s commitment, the taste of some judges, the problem of proving a manchr('39')s property for his wife, etc. and has attempted to resolve these problems. It can also be argued that the divisive and religious condition of the marriage has provided security and ethics for married life, strengthened this relationship, strengthened family foundations and reduced divorce rates. Certainly identifying the condition for divestment of the couplechr('39')s property is in line with the exercise of citizenship rights.

    Keywords: Conditions of Contract, Citizenship Rights, Marriage, Divorce, Asset Sharing, Jurisprudential Rules
  • محسن پیشاهنگ*، محمدابراهیم پیشنمازی رستمکلایی
    سوق المسلمین، یکی از موضوعاتی است که از ابتدای ظهور اسلام مورد توجه بوده است. امروزه با توجه به معاملات کلان با کشورهای دیگر، این مسئله با مشکلاتی روبرو شده است، هر چند که تلاش های عملی و علمی فراوانی در این باره صورت گرفته است. در این تحقیق، از منظر فقهی به قواعد فقهی بازار مسلمانان و حکم خرید و فروش در این بازار پرداخته و دیدگاه ه فقهای امامیه و اهل سنت در این زمینه بیان و تجزیه و تحلیل شده است. نویسنده در ابتدا، به کلیات تحقیق و مفاهیم اصطلاحات و واژگان کلیدی، مانند قاعده، سوق، مسلمین از لحاظ لغت و اصطلاح پرداخته است. در ادامه به احکام فقهی بازار مسلمین پرداخته و برخی مسایل خاص متعلق به بازار مسلمانان را مورد تدقیق قرار داده است؛ از جمله اینکه آیا موادغذایی، به ویژه گوشت گاو، گوسفند، مرغ، ماهی و... که در این بازار به فروش می رسد، ذبح شرعی شده است و یا به طور کلی مواد غذایی موجود در بازار مسلمانان شرعا پاک و حلال است یا خیر؟
    کلید واژگان: سوق, احکام فقهی, خرید و فروش, قاعده سوق المسلمین
    Mohsen Pish Ahang *, Mohammad Ebrahim Pishnamasi Rostamkolaei
    The Muslims Souk is one of the issues that has been considered since the beginning of Islam. Today, there are problems with large-scale transactions with other countries, although there have been many practical and scientific efforts. In this research, the jurisprudential rules of the Muslims Souk and the rule of buying and selling in those souks have been studied from the jurisprudential perspective and the views of the shiite and sunni's jourists. At first, the author deals with some concepts, terms and keywords such as rule, souk and Muslims. Then he goes on to discuss the jurisprudential rules of the Muslims Souk and outlines some specific issues pertaining to the Muslims souk, including whether the food, especially beef, mutton, poultry, fish, etc. that sold in the market has been slaughtered lawfully or not? In the other words, is the food in the Muslim souk generally Halal and pure or not?
    Keywords: Propulsion, Jurisprudential rules, Trading, Propulsion Principle
  • امیرمهدی صالحی مقدم، علی بهرامی نژاد*، یوسف درویشی هویدا
    زمینه و هدف

    محیط زیست سالم برای زندگی یکی از نعمت های الهی و از امور مورد توجه مردم است نفسی که مایه حیات انسان است؛ از محیط زیست سالم گرفته می شود و محیط زیست سالم نیازمند تعامل سازنده انسان با آن ها می باشد، امروزه قطع بی رویه درختان و چرای بی رویه و تخریب محیط زیست توسط انسان نمونه های از عدم تعامل می باشد که متاسفانه شاهد برهم خوردن این تعادل در عصر جدید می باشیم، خداوند انسان را آزاد آفریده است، لیکن این حق نباید با قاعده لاضرر که اسلام با استناد به آن، مخالف ضرررسانیدن هست، باشد. هدف ما در این تحقیق شناسایی موارد فقهی احترام به طبیعت و تعامل سازنده با این نعمت الهی می باشد.

    مواد و روش‏ها:

    پژوهش حاضراز نوع توصیفی تحلیلی است و با استفاده از منبع کتابخانه ای و با بهره گیری از روش فیش برداری از کتب، مقالات و پایان نامه ها تدوین گشته است.

    یافته ‏ها:

    یافته های این پژوهش نشان می دهد که ظرفیت های موجود در فقه اسلامی به گونه ای است که می توان برای اثبات حق انسان بر محیط زیست سالم از آیات و روایات استفاده کرد، در فقه اسلامی برای استفاده از طبیعت، همان گونه که مورد اشاره واقع گردید، خداوند انسان را آزاد آفریده است، اما در مقابل این اصل، قاعده لاضرر و قواعد دیگر نیز وجود دارد که از آسیب رسانیدن به طبیعت به هر بهانه ای حتی با استناد به قاعده تسلیط بر حذر می دارد.

    نتیجه گیری:

    دین اسلام به عنوان کامل ترین دین، تمام قواعد بشری را پیش بینی نموده است و در خصوص ارتباط انسان با طبیعت نیز تدابیری اندیشیده است، انسان بر پهنه زمین، خود بخشی از طبیعت و عضوی از اعضای روییده بر پیکره خاک طبیعت است. آسیب رسانیدن انسان به طبیعت، با آسیب رسانیدن به خویش تمایزی ندارد. بنابراین برای حفظ و بهره مندی منافع شخصی خود نباید به تخریب و آسیب طبیعت بیانجامد، در اسلام دو نوع احکام اولیه و ثانویه وجود دارد و چنانچه حکم آسیب به طبیعت در احکام اولیه یافت نشد، باید با ایجاد احکام ثانویه و قواعد فقهی تضمین کننده، جلوی هرگونه ضرر و زیان به طبیعت گرفته شود.

    کلید واژگان: تعامل انسان, سلامت جامعه, قواعد فقهی, محیط زیست
    Amir Mehdi Salehi Moghaddam, Ali Bahraminezhad*, Yousef Darvisi Hoveyda
    Background and Aim

    A healthy environment for living is one of the divine blessings and one of the things that people pay attention to is the soul that is the source of human life; It is taken from a healthy environment, and a healthy environment requires constructive human interaction with them. Today, indiscriminate felling of trees and uncontrolled grazing, and destruction of the environment by humans are examples of this interaction, which unfortunately sees this balance upset. In the new age, God has created man free, but this right should not be in accordance with the rule of no harm, according to which Islam is opposed to harm, our aim in this study is to identify jurisprudential cases of respect for nature and constructive interaction with this divine blessing.

    Materials and Methods

    The present study is descriptive and analytical and has been compiled using a library source and using the method of taking notes from books, articles and dissertations.

    Findings

    The findings of this study show that the existing capacities in Islamic jurisprudence are such that verses and hadiths can be used to prove the human right to a healthy environment. In Islamic jurisprudence to use nature, as mentioned God created man free, but against this principle, there is also a harmless rule that warns against harming nature under any pretext, even citing the rule of domination.

    Conclusion

    The religion of Islam, as the most complete religion, has foreseen all human rules and has thought of measures regarding manchr('39')s relationship with nature. Man is a part of nature on the earth and a member of the organs growing on the body of nature. Human harm to nature is no different from harming oneself. Therefore, in order to protect and enjoy onechr('39')s personal interests, it should not lead to the destruction and harm of nature. In Islam, there are two types of primary and secondary rulings. No harm should be prevented by creating secondary rulings and guaranteeing jurisprudential rules.

    Keywords: Human Interaction, Community Health, Jurisprudential Rules, Environment
  • محمد حشمتی نبوی، مجتبی زاهدیان*، فاطمه حشمتی نبوی، فهیمه نیک رفتار
    مقدمه
    حفظ جان، مال و آبروی انسان ها از دغدغه های دیرین جوامع بشری بوده است. در شرع مقدس اسلام نیز بر لزوم و وجوب حفظ جان، مال و آبروی مسلمانان تاکیدات فراوانی شده است. آموزش به بیمار را می توان به مجموعه فعالیت های رسمی و غیر رسمی که به وسیله مراقبت کننده های سلامت، برای بدست آوردن پیامدهای سلامتی برای بیماران از طریق دادن اطلاعات، مهارت و دانش ضروری برای مدیریت سلامتی و بیماری آنها، تعریف کرد.
    هدف
    هدف از این مطالعه تبیین لزوم آموزش به بیمار توسط طبیب بر اساس متون و قواعد فقه امامیه می باشد.
    روش
    این تحقیق دارای ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد که با روش کتابخانه ای به مطالعه و بررسی کتب مرجع فقهی پرداخته و با بررسی متون و قواعد فقهی مختلف به تبیین مسئولیت طبیب در زمینه ارائه آموزش به بیماران پرداخته است.
    یافته ها
    با بررسی منابع فقهی به بررسی ضمان طبیب در متون فقهی پرداخته شد و با استفاده از قواعد فقهی تسبیب، غرور، ارشاد، اعلام، لاضرر و وجوب دفع ضرر محتمل مسئولیت طبیب در خصوص آموزش به بیماران بررسی و تبیین گردید.
    بحث و نتیجه گیری
    بر اساس متون و قواعد فقه امامیه آموزش به بیماران یکی از وظایف مهم طبیب می باشد که قصور و تقصیر در این زمینه موجب مسئولیت وی می گردد و مرتکب ملزم به جبران خسارات وارده می باشد.
    کلید واژگان: آموزش به بیمار, طبیب, قواعد فقهی, مبانی فقهی
    Mohammad Heshmati Navabi, Mojataba Zahediyan*, Fatemeh Heshmati Navabi, Fahimeh Nikraftar
    Background and aims
    The preservation of human life, property and dignity has been a long-standing concern of human societies. In the holy shrine of Islam, emphasis has also been placed on the necessity and necessity of protecting the lives, property and dignity of Muslims. Patient education can be defined as a collection of formal and informal activities provided by health care providers to obtain health outcomes for patients by providing information, skills and knowledge necessary for managing their health and their illness.
    Purpose
    The purpose of this study is to explain the need for medical education by the physician based on the texts and rules of Imamieh jurisprudence.
    Methods
    This research has a descriptive-analytical nature which has studied the jurisprudential reference books with a library method and, by reviewing different jurisprudential texts and legal texts, has explained the responsibility of the physician to provide education to the patients.
    Findings
    By reviewing the sources of jurisprudence, the physician's guaranty was studied in the jurisprudential texts. Using jurisprudential rules, the principles of jurisprudence, pride, guidance, annulment, dismissal, and the need to eliminate the probable loss of medical responsibility for the education of patients were investigated and explained.
    Conclusion
    Based on the texts and rules of the Imamieh jurisprudence, teaching to patients is one of the important duties of the physician. Failure and fault in this area will result in his liability and he will be obliged to compensate for the damages
    Keywords: Jurisprudential rules, Jurisprudential foundations, Patient education, Physician
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال