به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « دیلاتاسیون » در نشریات گروه « پزشکی »

  • عزت السادات حاجی سید جوادی، حمیده پاک نیت*، آذین یزدانی
    مقدمه

    با توجه به فرآیند دردناک زایمان و اضطراب و ترس از زایمان طبیعی، یافتن ماده مناسبی جهت پیشرفت افاسمان، دیلاتاسیون و کوتاه نمودن طول مدت زایمان در زنان باردار ضروری است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر سولفات منیزیم موضعی بر پیشرفت افاسمان، دیلاتاسیون و طول مدت زایمان در زنان نخست زا انجام شد.

    روش کار

    این مطالعه کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی شده در سال 1401 بر روی 98 زن نخست زا با بارداری ترم که جهت انجام زایمان به بیمارستان کوثر قزوین مراجعه کرده بودند، انجام شد. افراد به طور تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. پس از تشخیص فاز فعال، در گروه مداخله 10 سی سی سولفات منیزیم 50% و در گروه کنترل به همان میزان آب مقطر هنگام معاینه واژینال بر روی سرویکس ریخته شد؛ میزان افاسمان و دیلاتاسیون در ابتدای فاز فعال و سپس هر 2 ساعت یک بار و همچنین سن مادر، سن بارداری، تعداد بارداری، BMI، نوع زایمان، طول مدت زایمان، نمره آپگار، وزن نوزاد، طول مدت انقباضات و فواصل انقباضات ثبت گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه 16) و آزمون های دقیق فیشر، کای اسکوئر،  تی تست و من ویتنی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    مدت و فواصل انقباضات در معاینه اول و دوم در گروه مداخله و کنترل اختلاف آماری معناداری نداشت (05/0<p). میانگین افاسمان در گروه مداخله در زمان شروع فاز فعال 80/3±61/55 درصد و 2 ساعت بعد از آن 19/4±21/70 درصد بود که از نظر آماری معنادار بود (021/0=p). میانگین دیلاتاسیون در گروه مداخله در زمان شروع فاز فعال 57/0±57/4 و 2 ساعت بعد از آن 71/0±31/7 سانتی متر بود که از نظر آماری معنادار بود (043/0=p). میانگین افاسمان و دیلاتاسیون در گروه کنترل در زمان شروع فاز فعال و 2 ساعت بعد از آن در گروه کنترل از نظر آماری معنادار نبود (05/0<p).

    نتیجه گیری

    سولفات منیزیم موضعی بر روند بهبود افاسمان و دیلاتاسیون طی زایمان موثر بوده و می تواند به تسریع زایمان کمک نماید.

    کلید واژگان: افاسمان, دیلاتاسیون, زایمان نخست, منیزیم سولفات}
    Ezatosadat Haji-Seyed-Javadi, Hamideh Pakniat *, Azin Yazdani
    Introduction

    Considering the excruciating process of labor as well as anxiety and fear of natural childbirth, it is necessary to find an appropriate substance for expedite progression of labor and shortening labor duration in pregnant women. This study was performed with aim to determine the effect of topical magnesium sulfate on effacement, dilatation, and labor duration in primiparous women.

    Methods

    This randomized controlled clinical trial study was conducted in 2022 on 98 primiparous women with full-term pregnancy that had referred to Qazvin Kosar Hospital for delivery. Patients were randomly divided into intervention and control groups. After diagnosis of active phase, in the intervention group, 10 cc of magnesium sulfate 50% and in the control group, the same amount of distilled water was poured on the cervix during vaginal examination. The amount of effacement and dilatation at the beginning of the active phase and then every 2 hours, as well as mother's age, gestational age, number of pregnancies, BMI, type of delivery, duration of labor, Apgar score, weight of the baby, duration of contractions and intervals of contractions were recorded in the checklist. Data analysis was done using SPSS software (version 16) and Fisher's exact, Chi-square, t-test and Mann-Whitney tests. P<0.05 was considered statistically significant.

    Results

    Duration and intervals of contractions in first and second examination were not significantly different in the intervention and control groups (P>0.05). Mean effacement in the intervention group at the start of active phase was 55.61±3.80 and after two hours was 70.21±4.19, which was statistically significant (P=0.021(. Mean dilatation in the intervention group at the start of active phase was 4.57±0.57 cm and two hours after was 7.31±0.71 cm, which was statistically significant (p=0.043(. Mean effacement and dilatation in the control group at the start of active phase and two hours later was not statistically significant (P>0.05).

    Conclusion

    Topical magnesium sulfate is effective on improving dilatation and effacement during labor and help speed up delivery.

    Keywords: Dilatation, Effacement, Magnesium sulfate, Primiparous}
  • آرزو حیدری، نوراسادات کریمان*، زهرا ناییجی، فرزانه احمدی
    مقدمه

    افاسمان و دیلاتاسیون، از مشخصه های مهم و تاثیر گذار بر سیر و مدت لیبر هستند. اختلال در پیشرفت آنها منجر به خارج شدن سیر لیبر از روند طبیعی می شود که می تواند هم برای مادر و هم برای نوزاد مشکلاتی را به همراه داشته باشد. سال هاست که در ایران از سولفات منیزیم موضعی جهت پیشرفت لیبر به صورت تجربی استفاده می شود، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر سولفات منیزیم موضعی بر پیشرفت افاسمان، دیلاتاسیون و طول مدت زایمان در زنان نخست زا انجام شد.

    روش کار

     این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده دو سوکور بر روی 72 زن نخست زا با بارداری ترم که از اسفند ماه 1395 تا مهر ماه 1396 جهت انجام زایمان به بیمارستان مهدیه تهران مراجعه کرده بودند، انجام شد. افراد به روش تصادفی در دو گروه 36 نفری سولفات منیزیم و پلاسبو قرار گرفتند. در گروه سولفات منیزیم در ابتدای فاز فعال، 10 سی سی سولفات منیزیم 50% و در گروه پلاسبو 10 سی سی آب مقطر روی سرویکس ریخته شد و سپس سیر لیبر در دو گروه مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 17) و آزمون های تی مستقل، من ویتنی، کای دو و دقیق فیشر انجام گرفت. میزان p کمتر از 50/0 معنی دار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

     میانگین طول مدت فاز فعال مرحله اول لیبر در گروه سولفات منیزیم 1/13±1/75 ساعت و در گروه پلاسبو 1/87±3/85 ساعت بود که نسبت به گروه سولفات منیزیم 2/10 ساعت طولانی تر بود (0/001=p). همچنین میزان افت هموگلوبین نیز در گروه سولفات به طور معناداری کمتر از گروه کنترل بود (0/022=p). تعداد موارد زایمان طبیعی در گروه سولفات منیزیم بیشتر بود، اما این تفاوت از نظر آماری معنادار نبود (0/429=p). از نظر بقیه موارد مانند آپگار نوزاد، پارگی های کانال زایمان و شرایط مادر بعد از زایمان بین دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت (0/05<p).

    نتیجه گیری

     استفاده از سولفات منیزیم موضعی روی سرویکس در فاز فعال موجب بهبود افاسمان و دیلاتاسیون می شود و سیر لیبر را کوتاه تر می کند، اما به دلیل اینکه مطالعات انجام شده در این مورد اندک هستند، توصیه به مطالعات بیشتر در این زمینه می شود.

    کلید واژگان: افاسمان, دیلاتاسیون, سولفات منیزیم, طول مدت زایمان, نخست زا}
    Arezoo Heydari, Nourossadat Kariman *, Zahra Naeji, Farzaneh Ahmadi
    Introduction

    Effacement and dilatation are important factors affecting the progress and duration of labor. Impairment in their progression can disrupt the normal progress of labor and lead to maternal and neonatal complications. For many years, topical magnesium sulfate has been used experimentally for labor progression in Iran. Therefore, this study was performed with aim to determine the effects of topical magnesium sulfate on progression of effacement, dilatation and duration of labor in nulliparous women.

    Methods

    This double-blind randomized clinical trial was conducted on 72 nulliparous women with term pregnancy that had referred to Tehran Mahdieh hospital for delivery from March 2016 to September 2017. The participants were randomly divided into two groups of magnesium sulfate and placebo (n=36 in each group). In the magnesium sulfate group (intervention), 10 cc of magnesium sulfate 50%, and in the control group, 10 cc of distilled water was poured on the cervix in the beginning of the active phase, and the labor progress was assessed in two groups. Data were analyzed by SPSS software (version 17) and using independent t-test, Mann-Whitney, Chi-square and Fisher's exact tests. P<0.05 was considered statistically significant.

    Results

    Mean duration of active phase of first stage of labor was 1.75±1.13 hours in magnesium sulfate group and 3.85±1.87 hours in placebo group, that was 2.10 hours longer than magnesium sulfate group (P=0.001). The drop-in hemoglobin levels was significantly lower in magnesium sulfate group than in the control group (P=0.022). The number of normal vaginal delivery was higher in magnesium sulfate group, but this difference was not statistically significant (P=0.429). There were no significant differences between two groups in terms of neonatal Apgar score, ruptures in birth canal and the mother’s postpartum conditions (p>0.05).

    Conclusion

    The use of topical magnesium sulfate on the cervix in the active phase improves effacement and dilatation and shortens the duration of labor. Since there are very few studies on this subject, performing further studies are recommended.

    Keywords: Dilatation, Effacement, Labor duration, Magnesium sulfate, Nulliparous}
  • آرمین محمدی، ایرج نظری، خلیل کاظم نیا*، سید محمد صالحی بهبهانی
    مقدمه
    هدف اصلی مطالعه بررسی تاثیر مناسب بودن دیلاتاسیون وریدی با بالون (PBA) نسبت به دیلاتاسیون هیدرواستاتیک (HD) در جهت تعبیه فیستول مناسب برای دیالیز می باشد.
    روش ها و مواد
    در یک مطاله ی کاربردی مداخله ای تعداد 38 بیماردر دو گروه 19 نفره باهم مقایسه شدند.
    نتایج
    تفاوتی در ریسک فاکتورها میان دو گروه وجود نداشت. نارسایی فیستول در گروه PBA وجود نداشت و در این گروه تمامی فیستول ها قابل کارکرد بودند. میزان مداخله مجدد در PBA نسبت به HD به ترتیب 5 به 42 درصد به صورت معنادار بود. میانگین مدت زمان بلوغ در HD 53 روز و در PBA 31 روز بود که تفاوت معنادار بود.
    نتیجه گیری
    PBAدر تعبیه فیستول های لازم جهت دیالیز به خصوص در وریدهای کوچک پروسیجر ایمن و کارآمدی می باشد. این پروسیجر زمان ماچراسیون ومیزان مداخله مجدد کمتری را به دنبال دارد. واژگان کلیدی: دیلاتاسیون، بالون، هیدرواستاتیک، همودیالیز
    کلید واژگان: “دیلاتاسیون”, “بالون”, “هیدرواستاتیک”, ”همودیالیز”}
    Armin Mohammadi, Iraj Nazari, Khalil Kazemnia *, Seied Mohammad Salehi Behbahani
    Introduction
    The main objective of the present study was to evaluate the effect of Primary balloon angioplasty (PBA) versus hydrostatic dilatation (HD)in the fitting of suitable fistulas for hemodialysis .
    Methods and Materials
    in An interventional study 38 patients were compared. in two groups of 19patients among patients.
    Results
    There was no difference in risk factors between the two groups. There was no fistula deficiency in the PBA group and all fistulas were functional in this group. The rate of intervention in PBA relative to HD was significantly increased from 5 to 42%, respectively. The mean age of puberty was 53 days in HD and 31 days in PBA, which was significant.
    Conclusion
    PBA is a safe and efficient procedure for embedding necessary fistulas for dialysis, especially in small veins. This initial duct opening procedure has fewer times and less reciprocal intervention Key words: dilatation, Primary balloon angioplasty, hydrostatic, hemodialysis
    Keywords: ‘dilatation’, ‘ balloon ’, ‘hydrostatic’, ‘hemodialysis’}
  • آرزو حیدری، نورالسادات کریمان *، زهرا ناییجی، فرزانه احمدی
    مقدمه
    زایمان، فرآیندی دردناک و طولانی است. به کار بردن روشی بدون عارضه برای مادر و جنین جهت کاهش طول مدت زایمان و شدت درد آن می تواند سبب افزایش تمایل مادران به زایمان طبیعی و کاهش میزان سزارین شود. سولفات منیزیم موضعی در برخی بیمارستان ها به صورت تجربی جهت بهبود افاسمان و دیلاتاسیون سرویکس استفاده می شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر سولفات منیزیم موضعی بر بهبود روند زایمان انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور بر روی 60 زن نخست زا با بارداری ترم که در 6 ماه نخست سال 1396 جهت انجام زایمان به بیمارستان مهدیه تهران مراجعه کرده بودند، انجام شد.افراد به روش تصادفی در دو گروه 30 نفری سولفات منیزیم و پلاسبو قرار گرفتند. در گروه سولفات منیزیم در ابتدای فاز فعال زایمان، 10 سی سی سولفات منیزیم 50% و در گروه پلاسبو 10 سی سی آب مقطر روی سرویکس ریخته شد و سپس سیر لیبر در دو گروه مورد بررسی قرار گرفت. در ابتدای فاز فعال و 2 ساعت بعد، شدت درد با استفاده از مقیاس دیداری درد اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 17) و آزمون های تی مستقل، من ویتنی، کای دو و آزمون دقیق فیشر انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    شدت درد گزارش شده توسط مشارکت کنندگان در ابتدی مداخله بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت (710/0=p). 2 ساعت پس از مداخله میانگین شدت درد در گروه کنترل افزایش یافت که این میزان تغییر از نظر آماری معنادار بود (040/0=p)، در حالی که در گروه سولفات منیزیم شدت درد تغییر معناداری نداشت (062/0=p). 2 ساعت پس از مداخله میانگین افاسمان و دیلاتاسیون در گروه سولفات منیزیم به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود (001/0>p).
    نتیجه گیری
    سولفات منیزیم موضعی با بهبود وضعیت سرویکس موجب کاهش طول مدت زایمان می شود. به علاوه منجر به کاهش احساس درد زایمان شده، اما تاثیری منفی بر شدت انقباضات رحمی ندارد.
    کلید واژگان: افاسمان, درد زایمان, دیلاتاسیون, سولفات منیزیم}
    Arezoo Heydari, Nourossadat Kariman *, Zahra Naeje, Farzaneh Ahmadi
    Introduction
    Labor is a painful and prolonged process. Applying an uncomplicated method to reduce the length of delivery and severity of pain can increase maternal satisfaction and decrease the rate of cesarean section. Topical magnesium sulfate is empirically used to improve the effacement and dilatation of the cervix. The purpose of this study was to examine the effect of improving these variables on the intensity of labor pain.
    Methods
    This double blind clinical trial was conducted among 60 nulliparous women with full-term pregnancy. The participants were randomly divided into two groups of 30 individuals. The patients in the magnesium sulfate group received 10 cc of magnesium sulfate 50% and the control group were treated by 10 cc of distilled water poured on the cervix in the beginning of the active phase. Thereafter, the labor progress was studied in the groups. At the beginning of the active phase and two hours later, the severity of pain was measured using visual analog scale. Data analysis was performed using independent samples t-test, Mann-Whitney U test, Chi-squared test, and Fisher's exact test in SPSS software, version 17. P-value less than 0.05 was considered statistically significant.
    Results
    Prior to the intervention, the intensity of pain was not significantly different between the two groups. After 2 hours of intervention in the control group, the mean pain intensity significantly increased (P=0.04), while in the magnesium sulfate group, the pain intensity did not change significantly. Two hours after the intervention, the mean of effacement and dilatation in the magnesium sulfate group was higher (P˂0.001).
    Conclusion
    The application of topical magnesium sulfate reduced the duration of labor by improving the cervical condition. In addition, it reduces the intensity of labor pain. However, it did not have a negative effect on the severity of uterine contractions.
    Keywords: Magnesium sulfate, Labor pain, Effacement, Dilatation}
  • آذین علوی، سامیه کریمی، سهیلا اکبری، صغری فلاحی، فاطمه عالی نژاد
    مقدمه
    آدنومیوز یکی از اختلالات شایع خوش خیم در میان زنان سنین پری منوپوزال است. این بیماری می تواند بدون علامت باشد یا با علائمی چون بزرگی رحم، درد لگنی، خونریزی های زیاد قاعدگی و دیس منوره ظاهر شود. هدف اصلی این مطالعه بررسی سابقه جراحی قبلی به عنوان یک ریسک فاکتور برای آدنومیوز بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی مقطعی به بررسی زنانی پرداخت که طی سال های 1385- 1380 در بیمارستان شریعتی بندرعباس تحت هیسترکتومی غیر اورژانسی قرار گرفته بودند. اطلاعات شامل سن، تعداد حاملگی و زایمان، اندازه رحم، سابقه سقط خود به خود، سابقه جراحی قبلی رحمی (سزارین و کورتاژ) و میومکتومی از پرونده های پزشکی افراد و وجود آدنومیوز نیز از دفاتر ثبت پاتولوژی جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل آماری از نرم افزار SPSS 16 و آزمون های آماری T و ANOVA استفاده شد. 05/0>P معنی دار در نظر گرفته شد
    یافته ها
    از 191 زن مورد مطالعه، 72 نفر (7/37 درصد) پاتولوژی مثبت داشتند. شیوع آدنومیوز در این مطالعه 7/37 درصد بود. زنان مبتلا به آدنومیوز به طور واضح سابقه قبلی جراحی رحمی بیشتری داشتند (03/0=P). ولی سن، منارک، سابقه سقط، سایز رحم، تعداد حاملگی و بارداری در هر دو گروه تفاوت معنی داری نداشتند.
    بحث و نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که سابقه جراحی قبلی رحمی یک ریسک فاکتور برای آدنومیوز است. با کاهش جراحی های رحمی غیرضروری می توان از ایجاد آدنومیوز و عوارض ناشی از آن کاست.
    کلید واژگان: آدنومیوز, جراحی رحمی, میومکتومی, سزارین, دیلاتاسیون, کورتاژ}
    Azin Alavi, Samiye Karimi, Soheyla Akbari, Soghra Falahi, Fateme Alinejhad
    Background
    Adenomyosis is a common benign disorder in premenopausal women. It may be presents with uterus enlargement, pelvic pain, abnormal uterine bleeding and dysmenorrheal. The main objective of this study was to assess prior uterine surgery was a risk factor for adenomyosis.
    Materials And Methods
    In this cross-sectional study, we reviewed the medical records of all women who underwent hysterectomy for benign and nonemergency gynecologic condition between 2001 – 2006 in Shariate hospital of Bandar Abbas. Data included: age, gravidity, parity, abortion, prior uterine surgery and uterine size by physical examination before hysterectomy, were collected from the clinical records and the information about adenomyosis was obtained from pathology records. Analysis was done using SPSS-16, descriptive statistics, T test and ANOVA. Significant level was set as P
    Results
    Of the 191 participants , 72 (37.7%) women had pathologically confirmed adenomyosis. The prevalence of adenomyosis in this study was 37.7%. women with adenomyosis reported a history of prior uterine surgery more frequently than women without adenomyosis but age, menarch, gravidity, parity and history of abortion were similar between the 2 groups.
    Conclusion
    This study indicated that adenomyosis had significant correlation with prior uterine surgery. And, confirmed that we can decrease prevalence of adenomyosis with decreased unnessecery uterine surgery.
    Keywords: Uterine surgery, Adenomyosis, Myomectomy, Cesarean section, Dilatation, curtage}
  • سیدمحمدوحید حسینی، زهرا زارعی، عباس رحیمی، شهرام زارع
    مقدمه
    هیپوسپادیاس یکی از آنومالی های مادرزادی شایع ژنیتال در پسرها می باشد. یکی از درمان های رایج جراحی هیپوسپادیاس، روش Tubularized Incised Plate Urethroplasty (TIP) است. فیستول و تنگی دهانه پیشابراه از عوارض شناخته شده پس از جراحی می باشد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر دیلاتاسیون زود هنگام پیشابراه در جلوگیری از ایجاد عوارض پس از عمل می باشد.
    روش کار
    یک کارآزمایی بالینی با شرکت شصت بیمار مبتلا به هیپوسپادیاس دیستال که در مدت یک سال تحت عمل جراحی تیپ قرار گرفته بودند، انجام شد. بیماران به صورت یک در میان در دو گروه قرار گرفتند. این دو گروه از نظر تعداد و میانگین سنی مشابه بودند. در بیماران گروه اول دیلاتاسیون روزانه پیشابراه با استفاده از نلاتون دو هفته پس از عمل آغاز و به مدت شش ماه ادامه یافت. در بیماران گروه دوم دیلاتاسیونی صورت نگرفت. بیماران به مدت یک سال از نظر ایجاد فیستول و تنگی و سایر عوارض پس از عمل تحت بررسی قرار گرفتند.
    نتایج
    در گروه اول فیستول زودرس، فیستول دیررس، تنگی، هماتوم، عفونت ادراری، نکروز پوستی و جداشدگی زخم به ترتیب در 16/7 درصد، 6/7 درصد، 10 درصد، 26/7 درصد، 13/3 درصد، 10درصد و 20 درصد از بیماران دیده شد. این عوارض در گروه دوم به ترتیب در 10 درصد، 6/7 درصد، 3/3 درصد، 13/3 درصد، 6/7 درصد، 3/3 درصد و 6/7 درصد از بیماران دیده شد. در آنالیز آماری هیچ یک از این تفاوت ها معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    دیلاتاسیون زود هنگام پیشابراه پس از عمل ترمیم هیپوسپادیاس تاثیری در میزان بروز عوارض پس از عمل ندارد.
    کلید واژگان: هیپوسپادیاس - فیستول, دیلاتاسیون}
    Introduction
    Hypospadias is a common congenital malformation in boys. One of the common surgical techniques for correction of hypospadias is (Tubularized Incised Plate urethraplasty=TIP). Meatal stenosis and fistula formation are known post-operative complications. The purpose of our study was to evaluate the effect of early urethral dilatation in prevention of post operative complications.
    Methods
    A randomized clinical trial including 60 patients with distal hypospadias who underwent tabularized incised plate urethroplasty with or without dilatation was conducted in Bandar Abbas children hospital in 2011. Patients were divided in two groups. The number of the patients and mean age were not different in two groups. Urethral dilatation was started in first group at two weeks following surgery and continued for six months. The patients of second group were followed without urethral dilatation. All patients were followed for occurance of complications for one year. Chi-Square and t-test were used to compare the groups.
    Results
    In the first group the early fistula، late fistula، stenosis، hematoma، urinary infection، cutaneous necrosis، and wound dehiscence were developed in 16. 7%، 6. 7%، 10%، 26. 7%، 13. 3%، 10%، and 20% of the patients، respectively. In the second group these complications were seen in 10%، 6. 7%، 3. 3%، 13. 3%، 6. 7%، 3. 3%، and 6. 7% of the patients، respectively. Statistical analysis of results showed no significant differences between two groups in rate of complications.
    Conclusion
    Early urethral dilatation after urethroplasty has no significant effect on post- operative complications.
    Keywords: Hypospadias – Fistula_Dilatation}
  • عزیزالله عباسی، شیده دبیر*، ساویز پژوهان، ابوالقاسم دانشور کاخکی، کامبیز شیخی، سید رضاثاقبی، رویا فرزانگان، طاهره پارسا
    Azizollah Abbasi, Shide Dabir*, Saviz Pazhohan, Abolghasem Daneshvar Kakhaki, Kambiz Sheikhi, Seyyed Reza Saghebi, Roya Farzanegan, T. Ahere Parsa
    Introduction
    Rigid broncoscopic dilatation is the lifesaving method for management of severe tracheal stenosis carried out under general anesthesia. However, for both anesthesiologist and bronchosco-pist, this procedure represents a most challenging practice. Inhalational induction which maintains spontaneous ventilation is commonly recommended in these patients. However, it needs a long time to reach the appropriate levels of anesthesia, and also airway instrumentation can precipitate coughing and complete airway obstruction. This paper describes our experience with rigid bronchoscopic dilation procedures performed with intravenous rapid induction of anesthesia in patients with severe postintubation tracheal stenosis.
    Materials And Methods
    We conducted a retros-pective chart review of one hundred patients with severe post intubation tracheal stenosis who underwent rigid bronchoscopy for dilation of stenosis under general anesthesia at Masih Daneshvari and Kasra hospitals from Nov. 2011 to Sep. 2012. A rapid sequence induction of anesthesia was performed by intravenous injection of sodium thiopental and succinylcholine. Then an appropriate size of rigid bronchoscope was introduced into the trachea. If the airway was secured, dilatation of stenosis was done serially by different sizes of rigid bronchoscopes. Demographic, stenosis characteris-tics, and complications were recorded.
    Results
    There were 76 males and 24 females with mean age of 31.5±17.5 years. Following induction of anesthesia, the airway was rapidly secured in the first attempt with rigid bronchoscope in 97 patients. In 3 patients insertion of rigid bronchoscope was encountered with some problems, although airway control was done well and no major complications occurred.
    Conclusion
    The intravenous rapid sequence induction of anesthesia by use of succinylcholine is safe for rigid brochoscopic dilatation in patients with severe post intubation tracheal stenosis. Close communication between the anesthesia and surgical teams are mandatory for the safe outcome of this procedure.
    Keywords: Tracheal stenosis, anesthesia, bronchoscopy, dilatation}
  • تاثیر استفاده از میتومایسین -c موضعی در درمان تنگی های خوش خیم مری
    علیرضا مومنی، محمد مجلسی، ناصر ابراهیمی دریانی، محمدرضا کرامتی، پیمان حبیب الهی
    زمینه و هدف
    روش استاندارد درمان تنگی های خوش خیم مری استفاده از بوژیناژ و یا دیلاتاسیون مری با بالون است. اغلب موارد تنگی های مری به این درمان ها پاسخ می دهند اما در حدود دو سوم بیماران نیاز به دیلاتاسیون مجدد پیدا می کنند. جهت جلوگیری از ایجاد تنگی مجدد از برخی داروها نیز استفاده شده است که از جمله آنها می توان به میتومایسین - سی اشاره کرد. این دارو آنتی بیوتیکی است که خواص ضد نئوپلاسمی دارد و سبب مهار تکثیر فیبروبلاست ها، کاهش تولید کلاژن و هم چنین کاهش تشکیل اسکار می شود.
    روش بررسی
    در این مطالعه 12 بیمار مبتلا به تنگی های خوش خیم مری طی آذر 1386 لغایت بهمن 1387 در بخش آندوسکوپی بیمارستان امام خمینی تهران مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران آندوسکوپی شدند و محل تنگی با گلوله پنبه ای آغشته به محلول میتومایسین - سی تماس داده شد. سپس انواع پاسخ به درمان به شکل عدم موفقیت، موفقیت نسبی و موفقیت کامل دسته بندی شد.
    یافته ها
    میانگین تعداد دفعات استفاده از میتومایسین - سی در بیماران ما 3 ± 4 بار بود. میانگین فاصله بین دفعات انجام آندوسکوپی قبل از استفاده از میتومایسین - سی در بیماران ما 1± 5/3 هفته و پس از استفاده از این دارو 3/4 ± 5/8 هفته بود. درمان در 4 نفر از 12 بیمار با موفقیت کامل همراه بود. هم چنین در 5 نفر از 12 بیمار موفقیت نسبی در درمان حاصل شد و در 3 نفر از 12 بیمار نیز شاهد درمان موفقیت آمیز نبود.
    نتیجه گیری
    درمان های محافظه کارانه ای مانند دیلاتاسیون در درمان تنگی های خوش خیم مری بر درمان های تهاجمی تر نظیر درمان انسزیونال ارجحیت دارند، هر چند باید این نکته را در نظر داشت که دیلاتاسیون به خودی خود می تواند خطر تنگی مجدد را افزایش دهد. اما به نظر می رسد همراهی دیلاتاسیون با استفاده از یک محلول موضعی میتومایسین - سی ضمن بی خطر بودن، نتایج بهتری نیز به همراه دارد و نیاز به دیلاتاسیون های بعدی را کاهش می دهد.
    کلید واژگان: تنگی مری, دیلاتاسیون, میتومایسین, C}
    Effects of using Mitomycin-C in Treatment of Benign Esophageal Strictures
    Alireza Momeni, Mohmmad Majlesi, Naser Ebrahimi, Daryani, Mohammadreza Keramati, Peyman Habibollahi
    Background
    Using bouginage or balloon dilatation is the standard treatment for benign esophageal strictures. Aَbout two-thirds need repeated dilatations. For preventing recurrent strictures, many medications such as mitomycin-C have been used. Mitomycin-C is a special antibiotic with anti-neoplastic characteristics, which inhibits fibroblast proliferation, reduces collagen production and decreases scar formation.
    Materials And Methods
    In this study, 12 patients with benign esophageal stricture during Azar 1386 to Bahman 1387 in Imam Khomeini Endoscopy Department were included. Esophageal endoscopy was done and mitomycin-C was applied on the place of stricture using a cotton ball. Then, response to treatment was categorized in three groups of complete response, partial response and non-response to treatment.
    Results
    Average number of using mitomycin-C was 4 ± 3 times. Mean interval between endoscopies before using mitomycin-C was 3. 5 ± 1 weeks and after using this agent was 8. 5 ± 4. 3 weeks. There were 4 cases of complete response, 5 cases of partial response and 3 patients of non-response.
    Conclusion
    Conservative treatments in management of benign esophageal strictures are preferred to more invasive treatments. However, it seems using a topical solution of mitomycin-C carries better responses and reduces the rate of recurrent dilatations.
  • صدیقه آیتی، فاطمه وحید رودسری *، لیلا پورعلی
    زمینه و هدف

    نارسایی سرویکس یکی از عوامل خطرساز در ایجاد زایمان زودرس می باشد که با دیلاتاسیون بدون درد آن و پرولاپس پرده های جنینی به داخل واژن در سه ماهه دوم و سوم بارداری مشخص می شود. هدف از ارائه این گزارش، معرفی یک مورد نادر نارسایی سرویکس در سه ماهه دوم بارداری است که با درمان انتظاری با موفقیت بارداری به سرانجام رسید.
    معرفی مورد: بیمار خانمی 24 ساله و با تاریخچه نارسایی سرویکس در بارداری قبلی بود که در بارداری دوم با دیلاتاسیون و افاسمان در هفته 24 بارداری بستری و با استراحت در بستر و درمان های نگهدارنده با موفقیت بارداری را در هفته 39 به پایان رساند.

    نتیجه گیری

    درمان انتظاری به صورت استراحت در بستر در وضعیت مناسب همراه با تجویز پروفیلاکسی داروهای ضد انعقادی می تواند برای اداره نارسایی سرویکس در مراحل پیشرفته بارداری که خطر بارز زایمان زودرس وجود دارد، روش موثر و بی خطری باشد.

    کلید واژگان: نارسایی سرویکس, سرکلاژ, استراحت مطلق, زایمان زودرس, بارداری ترم, دیلاتاسیون, افاسمان}
    Sedigheh Ayaty, Fatemeh Vahidrodsari, Leila Pour Ali
    Introduction

    Uterine cervical incompetence is one of the risk factors for preterm labor and it is characterized by painless cervical dilatation and prolapse of membranes into the vagina in the second or third trimester of pregnancy. The aim of this report is to discuss a term pregnancy following complete bed rest in cervical insufficiency.

    Case Presentation

    A 24-year old woman with a history of uterine cervical incompetence was admitted to hospital with cervical dilatation and effacement at the 24th week of gestation. She had a successful term pregnancy with bed rest and expectant management at the 39th week of gestation.

    Conclusion

    Expectant management with bed rest in an appropriate position, along with anti-coagulant prophylaxis is an effective and safe method for the management of cervical incompe-tency in advanced stages of pregnancy.

    Keywords: Uterine cervical incompetence, Cervix, Cerclage, Complete bed rest (CBR), Preterm labor, Term pregnancy, Dilatation, Effacement}
  • حمید تقی نژاد، بهزاد مهکی، زینب سهرابی، صدیقه کریمی
    مقدمه
    سقط با شیوع 15 درصد شایع ترین عارضه بارداری می باشد که در طی سه ماهه اول و دوم حاملگی اتفاق می افتد. از نظر فیزیولوژیک دستگاه تناسلی توانایی دفع محصولات حاملگی را ندارد(1)، زیرا سرویکس مطلوب و انقباضات رحمی (به عنوان دو عامل اساسی در زایمان) وجود ندارد. البته سرویکس مطلوب عامل مهمتری می باشد (2). سرویکس مطلوب یا نرم کردن سرویکس یا ripening سرویکس اشاره به افاسمان و دیلاتاسیون سرویکس دارد که به طور طبیعی در پایان سه ماهه سوم قبل از زایمان خودبخود آغاز می شود (3).
    مواد و روش ها
    این پژوهش مطالعه ای کارآزمایی و یک سو کور است که به منظور بررسی تاثیر نرم کردن دهانه سرویکس توسط پروستاگلندین و سوند فولی بر مدت زمان زایمان، طول مدت بستری، میزان هزینه ی بیمار، میزان بروز سقط ناقص، تهوع و استفراغ و خونریزی انجام شد.
    در این تحقیق، 70 زن باردار با سن حاملگی 28-14 هفته و سرویکس غیرآماده که نیازمند آماده سازی سرویکس بودند به صورت تصادفی به 2 گروه تقسیم شدند. یک گروه شیاف واژینال دینوپورستون (2mg) دریافت کردند که این دوز پس از 6 ساعت در صورت نیاز تکرار می شد. برای گروه دیگر یک کاتتر فولی در اینترنال OS سرویکس قرار داده شد که با 30ml نرمال سالین پر شد و تحت کشش قرار می گرفت. در هر دو گروه تقریبا دردهای رحمی اکسی توسین بعد از 12 ساعت ایجاد گردید. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه، پرونده و معاینه بیمار استفاده شد. جهت مقایسه مقادیر متغیرهای کیفی در دو گروه از آزمون کای دو و برحسب شرایط از آزمون دقیق فیشر و برای مقادیر متغیرهای کمی از آزمون T استفاده گردید.
    یافته های های پژوهش: براساس نتایج این پژوهش، دو گروه از لحاظ میزان هزینه و مدت زمان بستری و میزان بروز سقط و خونریزی و تهوع و استفراغ تفاوت معنی داری نداشتند(05/0P>)، اما از نظر تغییرات مقیاس بیشاپ و مدت زمان زایمان اختلاف معنی دار بود (05/0P<).
    بحث و نتیجه گیری
    از آنجایی که امکان انجام آزمون کای دو وجود نداشت، نمی توان در خصوص تفاوت از نظر بروز آمبولی ریوی و آندومتریت و پارگی رحم در دو گروه قضاوت نمود و باید تحقیقات کاملتر با حجم های بیشتر انجام گیرد. در گروه سوند فولی تغییرات مقیاس بیشاپ بیشتر و مدت زمان زایمان کمتر از گروه پروستاگلندین بود. بنابراین استفاده از سوند فولی توصیه می شود.
    کلید واژگان: دهانه سرویکس, پروستاگلندین, سوند فولی, دیلاتاسیون}
    Taghinezhad. H., Mahaki.B., Suhrabi.Z., Karimi S
    Introduction
    Abortion is the most common complication of pregnancy with a 15% prevalence rate that occurs through first and second trimester. Physiologically, genitalia system can not discharge pregnancy products, because ripening of cervix and uterus contractions are absent as two essential factors in labor, however, ripening of cervix is more important than the other factor. This development refers to shortness, effacement and dilatation of cervix that normally begins before labor at the end of the 3th trimester.
    Materials and Methods
    This is an applied, multi-variable, monoside-blinded study performed to assess the effectiveness of PG and folly catheter on labor duration, hospitalization period, hospital costs, incomplete abortion, nausea and vomiting and bleeding. 70 pregnant women of 14-28w in need of cervix ripening were assigned in two groups randomly. One group received vaginal supp of Dinoperoston (3mg), repeated after 6 hours PRN. For the other group, a folly catheter filled with 30 ml N.S.was inserted in internal OS. Oxytocin serum augmentation developed after 12 hours in both the experimental groups. The data collected by questionnaire, examinations and patient medical records. The Collected data were analyzed by chi-square, fisher exact and T-student tests.
    Findings
    According to the research achievements, there is no significant difference between the two groups in respect of hospital costs, hospitalization period, incomplete abortion, nausea and vomiting and bleeding (P>0/05), but there was a significant difference in case of Bishop Score and labor period (P< 0/05).
    Conclusion
    Considering changes of Bishop Score in folly catheter as observed to be more than PG group and labor period less than that of PG group, it seems more logical to recommend the application of folly catheter for ripening of cervix.
  • مینا ایروانی*، حمیده بخردی نسب
    مقدمه

    علی رغم استفاده شایع و گسترده از هیوسین به منظور بهبود افاسمان سرویکس و پیشرفت زایمان توسط برخی از پزشکان و ماماها، در اکثر قریب به اتفاق مراکز مامایی، تحقیقات بسیار اندکی در این زمینه صورت گرفته است. از آنجا که استفاده از هر دارویی به خصوص در طی حاملگی و زایمان باید بر پایه اصول علمی استوار باشد، این مطا لعه به منظور بررسی اثرات تزریق وریدی هیوسین بر روند زایمان انجام گردید.

    روش بررسی

    این مطالعه از نوع کار آزمایی بالینی دو سو کور بر روی 100 نفر از زنان باردار شکم اول ترم، که به علت شروع دردهای خود به خودی زایمان در سال 1382 به زایشگاه شهرستان شوشتر، مراجعه نمودند، انجام گردید. نمونه ها بر اساس معیارهای انتخاب و حذف نمونه به صورت مبتنی بر هدف انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. به گروه آزمون 20 میلی گرم هیوسین به میزان 1 میلی لیتر، و به گروه شاهد 1 میلی لیتر نرمال سالین، در سرنگ های مشابه با کدهای از پیش تعیین شده، به صورت تک دوز و از راه ورید در شروع فاز فعال زایمان تزریق گردید. سپس سیر پیشرفت دیلاتاسیون و افاسمان سرویکس 1 و 2 ساعت پس از تزریق، طول فاز فعال زایمان، طول مرحله دوم زایمان، میزان بروز تاکی کاردی و برادی کاردی ضربان قلب جنین، 5/0 و 1 ساعت پس از تزریق، آپگار دقیقه اول و پنجم نوزادان ثبت گردیدند. سپس جهت آنالیز داده ها از آمار توصیفی، آزمون مجذور کای و t.test استفاده شد.

    نتایج

    یافته های تحقیق نشان داد که هر دو گروه از نظر سن مادر، سن حاملگی، دیلاتاسیون و افاسمان اولیه سرویکس در زمان تزریق و وزن نوزادان مشابه بوده و یا اختلاف آنها از نظر آماری معنی دار نبود. میانگین تغییر دیلاتاسیون و افاسمان سرویکس 1 و 2 ساعت پس از تزریق، بین دو گروه اختلاف معنی داری را از نظر آماری نشان داد(0001/0 < p). اگرچه میزان بروز تاکی کاردی و برادی کاردی ضربان قلب جنین 5/0 ساعت پس از تزریق در گروه آزمون 5/2 برابرگروه شاهد رخ داد، اما این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود. ضمنا تغییرات به وجود آمده در ضربان قلب جنین به دنبال تزریق هیوسین به مادر در اکثر جنین ها 1 ساعت پس از تزریق، به طور خود به خود برطرف گردید. طول فاز فعال زایمان در گروه آزمون 56/166 دقیقه و در گروه شاهد 98/255 دقیقه بود (0001/0 p

    کلید واژگان: هیوسین, پیشرفت زایمان, دیلاتاسیون, افاسمان سرویکس}
    M Iravani*, H Bekhradi Nasab
    Introduction

    Despite wide use of hyoscine by midwives and doctors as an adjunct to labor, the obstetrics literature contains few references to the effect of this drug. This study was a double blinded, randomized controlled trial of primigravidas in Iran to determine the effects of hyoscine intravenous injection on parturition (labor).

    Methods

    One hundred primigravidas in uncomplicated spontaneous labor with cervical dilation less than 4 cm and cervical effacement < 50% were randomly assigned into two groups the experimental group ( N = 50 ) receiving 20 mg hyoscine and the control group ( N = 50 ) receiving placebo, with predetermined codes injected at the beginning of the active phase of labor. The groups were compared for labor progress, fetal tachycardia and bradycardia after 0.5 and 1h of injection, Apgar score and birth weight. Statistical methods for normally distributed variables included 2- tailed student T test and chi- square analysis. The accepted level of significance was p < 0.05.

    Results

    The two groups were similar in respect to maternal age, gestational age , initial cervical effacement & dilation and mean birth weight. The mean change in the cervical effacement and dilation after 1 & 2 h of injection was significantly higher in those receiving hyoscine (p< 0.0001). There was a significant difference in the duration of active phase and second stage of labor in the two groups ( p < 0.0001 ). Fetal tachycardia and bradycardia occurred more frequently in patients in the hyoscine group as compared to the control group but the difference was not significant. The difference between the mean first and fifth- minute Apgar score was not significant, too.

    Conclusion

    This small study suggests the benefits of a single dose of hyoscine for labor progress and represents the first attempt to evaluate this medication. However, larger randomized studies are needed to establish the efficacy, safety, and optimal dose of hyoscine .

    Keywords: Hyoscine, Labor Progress, Cervical Effacement, Dilation}
  • احمد خداداد، خاتمی غلام رضا، فرهمند فرزان، میکائیلی جواد، درخشان محمدحسین، یعقوبی محمد، ملک زاده رضا
    مقدمه آشالازی اختلال عصبی اسفنکتر تحتانی مری است که سبب عدم پریستالسیسم در مری و باز شدن کامل این اسفنکتر می شود. روش های معمول برای درمان آشالازی شامل: درمان دارویی: تزریق بوتولیسم، دیلاتاسیون با بالن و جراحی که می باشد. در بزرگسالان دیلاتاسیون با بالن به عنوان اولین قدم درمانی به خوبی شناخته شده است. در کودکان نیز مطالعات متعدد ولی محدودتری صورت گرفته که اثربخشی آن را نشان می دهد و بسیاری از مراکز معتبر به عنوان اولین راه درمانی در آشالازی کودکان از آن استفاده می کنند. لذا بر آن شدیم که روش درمانی دیلاتاسیون با بالن را در آشالازی کودکان ایرانی جهت بررسی میزان اثربخشی آن به انجام برسانیم و مطالعه ای در این زمینه به عنوان پایه در داخل کشور داشته باشیم.
    روش کار
    25 کودک 12) پسر و 13 دختر(، از 4.5 ماهگی تا 14 سالگی با میانگین سنی و انحراف معیار 4.61) ±9.52 سال(مبتلا به آشالازی که در سال های 1376-1382 در دو مرکز بیمارستانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران، تحت درمان با روش دیلاتاسیون با بالن های TTS و مخصوص آشالازی rigiflex (با توجه به سن) زیر دید مستقیم آندوسکوپی قرار گرفتند، وارد مطالعه شدند. این بیماران به فواصل 1 و 2 و سپس هر 6 ماه یکبار و به مدت تقریبی 36.7 ماه از نظر علایم بالینی پیگیری شدند که در صورت عود علایم از اندازه های بالاتر بالن جهت درمان استفاده شده است. بهبودی در کودکان بالای 5 سال عبارت بود از: جمع امتیازات جدول علایم بالینی بعد از درمان به قبل از درمان کمتر از %50 و عود به نسبت بیش از %50 و در شیرخواران و کودکان کمتر از 5 سال عبارت بود از: عدم استفراغ، بهبودی اتساع مری و حرکات LES با دم و بازدم و عدم وجود ازوفاژیت در آندوسکوپی. تمامی بیماران در مدت دیلاتاسیون و به مدت 6 ساعت پس از نظر هرگونه عوارض جانبی (به خصوص خونریزی و پرفوراسیون) تحت نظر بودند. در این مطالعه کودکانی که اعمال جراحی قبلی بر روی مری داشتند از مطالعه حذف شدند.نتایج در این تحقیق 39 بار دیلاتاسیون برای 25 بیمار انجام شد 1.56) بار بریا هر بیمار(که %48 (12) بیماران یکبار، %48 دوبار و یک بیمار 3 بار مورد دیلاتاسیون قرار گرفتند. یک بیمار (%4) پس از دوبار دیلاتاسیون باز هم دچار عود علایم شده که به دلیل عدم رضایت ولی به اقدام مجدد به عنوان شکست درمانی در نظر گرفته شده و توصیه به جراحی شد. در این مطالعه 5 کودک زیر 5 سال وجود داشت که همگی (%100) پس از درمان بهبودی یافته و تا اتمام پیگیری مشکلی نداشتند. در کل %96 بیماران پاسخ به درمان داشته اند که براساس جدول vantrappen %64 پاسخ درمانی عالی، %8 پاسخ خوب و %24 پاسخ متوسط داده بودند. در طول مطالعه هیچگونه عارضه جانبی جدی ناشی از دیلاتاسیون مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    دیلاتاسیون با بالن جهت درمان آشالازی کودکان بسیار موثر و مطمئن می باشد که تا چندین نوبت قابل انجام است، لذا به عنوان اولین اقدام درمانی در اینگونه کودکان وزیر دید مستقیم آندوسکوپی و به صورت سرپایی توصیه می شود.
    کلید واژگان: آشالازی, دیلاتاسیون, کودکان}
    Khodadad A., Mikaeli J., Farahmand F., Derakhshan M., Yaghoobi M., (Khatami G.
    Introduction
    Achalasia, a Neurologic disease, causes incomplete relaxation of lower esophageal sphincter (LES) and aperistalsism of esophagus. There are several methods of treatment including: medical, botolinum injection, Balloon dilatation and surgery. In adults, balloon dilation is well recognized for the first line treatment, whereas in children there are several but limited studies that elucidate its efficacy in this group too, and several validate centers use it for the first line treatment, in pediatric achalasia. Yet, we aimed to evaluate the success rate of balloon dilatation for the treatment of pediatric achalasia in Iran and have a base line study in our country.
    Method
    twenty - five pediatric patients (12 boys, 13 girls) from 4.5 months to 14 yrs old with average (9.25 ± 4.61 yrs) in two hospitals affiliated to Tehran Medical University, treated with balloon dilation appropriate with age (TTS or achalasia specific balloon rigiftex) under direct vision endoscopy from 1997-2003. These patients undergo follow up after one, two, and then every six month with average 36. 7 months. If any recurrence of symptoms occured, with greater size balloon treatment were done. Improvement for children over 5 yrs old include: sum of symptom score after treatment to pre- treatment lower than 50% and the reccurrence upper than 50%. For achalasia under 5 yrs old improvement include: no vomiting, improvement of relaxation of LES and normal movement of it with breathing and no esophageal inflammation on endoscopy. All patients during treatment and 6 hours later were under direct controlling for any side effects (bleeding, perforation, etc). In this study any child with previous surgery on esophagus were excluded.
    Results
    In this study 39 dilation for 25 patients were done (1.56 for every patient). About 48% (12 patient) one, 48% (12 patient) two, and one patient undergo three dilation. One patient (4%) after two dilation had symptoms of achalasia and suffered from it, but because of refusal from third one, accepted as treatment failure and referred for surgery. Five pediatric patients were under 5 yrs old, that all of them (100%) improved after treatment and did not have any problem until our follow up. Over all 96% of patients respond to balloon dilation treatment that with respect to vantrappen table: 64% excellent, 8% good and 24% had moderate response. During our study there were no serious side effects.
    Conclusion
    Balloon dilatation for treatment of pediatric achalasia is very effective and safe and can repeat for several times under direct endoscopy.
  • برونکوسکوپی و درمان اضطراری در تنگی شدید داخل تراشه
    عباسی دزفولی عزیزاله، رادپی بدیع الزمان، دبیر شیده، شادمهر محمدبهگام، عرب مهرداد، بیرشک گیتی، جواهرزاده مجتبی، کشوفی محمد
    سابقه و هدف
    تومورهای تراشه و ضایعات غیر تومورال تراشه و حنجره می توانند به تدریج باعث مسدود شدن قسمت عمده ای از تراشه شوند. این تنگی ها که به مرور زمان شدیدتر خواهند شد، در ابتدا فاقد علایم واضح هستند. این مطالعه با هدف تعیین راهکارهای درمان این ضایعات، در فاصله سالهای 78-1373در بیمارستانهای مسیح دانشوری و شهید مدرس صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    تعداد 151 بیمار مبتلا به تنگی های تراشه و یا ناحیه ساب گلوت حنجره تحت بیهوشی عمومی و بدون استفاده از داروهای شل کننده عضلات و یا داروهای تضعیف کننده سیستم تنفسی، برونکوسکوپی rigid شده و تنگی مجرای هوایی در آنها دیلاته شد. اساس کار بیهوشی استفاده از استنشاق هالوتان با یا بدون بلوک موضعی شاخه داخلی عصب حنجره ای فوقانی بود.
    یافته ها
    در همه بیماران ارزیابی برونکوسکوپیک مفید و قانع کننده بود. 80 بیمار قبل از بیهوشی دیسترس تنفسی شدید داشتند. در 77 نفر دیلاتاسیون به نحو موثری انجام شد و تنگی نفس آنها تسکین پیدا کرد. 8 نفر بعد از دیلاتاسیون باز هم در اتاق ریکاوری دچار دیسترس تنفسی بودند که با گذاشتن موقت لوله اندوتراکئال به مدت 4-1 روز درمان شدند. 3 نفر از بیماران حین برونکوسکوپی دچار هیپوکسمی شدید شدند که هر سه نفر آنها در همان جلسه تحت عمل جراحی برداشتن ناحیه تنگ شده تراشه و پیوند مجدد دو سر تراشه قرار گرفتند. از این سه نفر، دو نفر بهبودی کامل پیدا کردند ولی یک نفر از آنها دچار مرگ مغزی شد و بعد از سه هفته فوت کرد. 71بیمار قبل از عمل دیسترس تنفسی خفیف یا متوسط داشتند. همه آنها با موفقیت برونکوسکوپی شده و تنگی های تراشه یا حنجره دیلاته شد. عوارض قلبی در هیچ بیماری دیده نشد. 5 بیمار دچار افزایش ترشحات برونشی بعد از عمل شدند که با درمان آنتی بیوتیکی بهبودی پیدا کردند.
    نتیجه گیری و توصیه ها: انجام برونکوسکوپی و دیلاتاسیون در بیماران مبتلا به تنگی تراشه و حنجره از ویژگی های تکنیکی خاصی چه در زمینه بیهوش کردن بیمار و چه در زمینه روش برونکوسکوپی و دیلاتاسیون، برخوردار است. با توجه به این ویژگی های تکنیکی، می توان این بیماران را با اطمینان خاطر بیهوش کرده و برونکوسکوپی و دیلاتاسیون تنگی را انجام داد. استفاده نکردن از روش مناسب بیهوشی و برونکوسکوپی می تواند خطرات جدی و حتی مرگباری برای بیمار داشته باشد.
    کلید واژگان: تنگی, تراشه, برونکوسکوپی, دیلاتاسیون}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال