جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « فناوری کمک باروری » در نشریات گروه « پزشکی »
-
International Journal of Reproductive BioMedicine، سال بیست و دوم شماره 1 (پیاپی 168، Jan 2024)، صص 9 -16مقدمه
یافتن موثرترین راه برای بهبود میزان لانه گزینی در زنانی که تحت درمان با تکنولوژی کمک باروری هستند هنوز یک چالش است.
هدفاین مطالعه با هدف ارزیابی پیامدهای حاملگی درمان با پلاسمای غنی از پلاکت داخل رحمی (PRP) در زنان با سابقه حداقل دو شکست لانه گزینی انجام شد.
مواد و روش هادر این مطالعه کوهورت گذشته نگر، داده های 852 زن کاندید انتقال جنین منجمد-ذوب شده از فروردین 1396 تا شهریور 1400 در پژوهشکده علوم تولید مثل یزد ایران استخراج شد. از این تعداد، 432 مورد درمان PRP داخل رحمی 48 ساعت قبل از انتقال دریافت کردند (گروه PRP) و نتایج بارداری با 420 نفر (گروه کنترل) که درمان را قبل از انتقال دریافت نکردند مقایسه شد.
نتایجپیامدهای حاملگی شامل میزان حاملگی شیمیایی،کلینیکی، بارداری در حال پیشرفت و تولد زنده در گروه PRP از نظر آماری تفاوت معنی دار داشت (001/0 > p). اگرچه هنگامی که بر اساس تاریخچه تعداد موارد شکست لانه گزینی طبقه بندی انجام شد، این بهبود قابل توجه در هر چهار مورد تنها در زنان با سابقه ی حداقل دو شکست لانه گزینی دیده شد. در زنان با سابقه تنها یک شکست لانه گزینی، درمان با پی آر پی به طور قابل توجهی باعث بهبود حاملگی در حال پیشرفت و میزان تولد زنده شد (5/19%، 04/0 = p). همچنین، در زنانی که تخمک اهدایی دریافت کردند و شکست لانه گزینی مکرر داشتند، PRP باعث بهبود بارداری شد. اما از نظر آماری معنی دار نبود (15/0 = p).
نتیجه گیریبه نظر می رسد PRP در بهبود میزان بارداری در زنان با سابقه 2 یا بیشتر شکست لانه گزینی موثر بوده و همچنین افزایش نرخ تولد زنده را در بیمارانی که تنها یک بار لانه گزینی ناموفق داشتند نشان می دهد.
کلید واژگان: پلاسمای غنی از پلاکت, شکست لانه گزینی جنین, فناوری کمک باروری, اهداکننده تخمک, میزان تولد زنده}BackgroundFinding the most effective way to improve implantation rate in women who are receiving assisted reproductive technology treatment is still a challenge.
ObjectiveThis study aimed to assess the pregnancy outcomes of intrauterine platelet-rich plasma (PRP) therapy in women with a history of at least 2 implantation failures.
Materials and MethodsIn this retrospective cohort study, data of 852 women who were candidates for frozen-thawed embryo transfer was extracted from their medical records from April 2017 to September 2021 at Yazd Reproductive Sciences Institute, Yazd, Iran. Of these, 432 received intrauterine PRP treatment 48 hr before transfer (PRP group), and the results of the pregnancy outcomes compared with 420 of the control group who did not receive the treatment before transfer.
ResultsPregnancy outcomes, including chemical, clinical, ongoing pregnancy, and live birth rate were statistically significant in the PRP group (p < 0.001). However, when categorized according to the implantation history, this significant improvement in all 4 was only seen in women with at least 2 prior implantation failures. In women with a history of only one implantation failure, PRP therapy significantly improved the ongoing pregnancy and live birth rate (19.5%, p = 0.04). Also, in women who received donor eggs and had repeated implantation failure, PRP improved pregnancy outcomes clinically but not statistically (p = 0.15).
ConclusionPRP seems to be effective in improving the pregnancy rate in women with a history of 2 or more implantation failures and also shows an increase in the live birth rate in women with only one implantation failure.
Keywords: Platelet-rich plasma, Embryo implantation, Assisted reproductive technology, Ovum donor, Live birth rate} -
International Journal of Reproductive BioMedicine، سال بیست و یکم شماره 12 (پیاپی 167، Dec 2023)، صص 1021 -1030مقدمه
افراد دارای اضافه وزن و چاق با مشکلات سلامتی متعددی روبرو هستند. نشان داده شده است که چاقی زنان منجر به کاهش باروری در جمعیت عمومی می شود. نتایج فناوری کمک باروری در بیماران چاق به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است، اما نتایج قطعی نیست.
هدفهدف از این مطالعه مقایسه میزان تولد زنده در زنان با 4 نوع BMI مختلف بود.
مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی، داده های 1611 زن کاندید چرخه های انتقال جنین تازه و منجمد از مجموع 2051 پرونده پزشکی در موسسه علوم باروری یزد از اردیبهشت 1398 تا اردیبهشت 1400 استخراج شد. شرکت کنندگان بر اساس شاخص توده بدنی (BMI) به 4 گروه (کم وزن، وزن طبیعی، اضافه وزن و چاق) تقسیم شدند و نرخ تولد زنده (LBR) به عنوان پیامد اصلی در نظر گرفته شد.
نتایجاز این 1611 زن، 39 زن کم وزن، 585 زن طبیعی، 676 نفر اضافه وزن و 311 زن چاق بودند. زنان کم وزن کمترین میزان تولد (8/12%) را داشتند اما از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود نداشت (55/0 = p). علاوه بر این، LBR در چهار گروه BMI بر اساس سن، نوع چرخه انتقال (تازه یا منجمد) و علت ناباروری مقایسه شد و LBR در چهار گروه BMI قابل مقایسه بود. با این حال، میزان تخمک متافاز 2 (001/0 > p)، دوز مصرف گنادوتروپین در چرخه (001/0 > p)، و سطح استرادیول (001/0 > p) تفاوت آماری معنی داری داشتند.
نتیجه گیریبا توجه به مطالعه ما، چاقی بدون توجه به چرخه های انتقال جنین تازه یا منجمد، گروه های سنی مختلف و علل ناباروری بر میزان تولد در چرخه IVF تاثیری ندارد.
کلید واژگان: شاخص توده بدنی, فناوری کمک باروری, نتایج حاملگی, میزان تولد زنده, سن}BackgroundOverweight and obese people face several health problems. Female obesity has been shown to reduce fertility in the general population. Assisted reproductive technology outcomes in obese cases are widely studied, but the results are inconclusive.
ObjectiveThis study aimed to compare live birth rate (LBR) among women with 4 different types of body mass index (BMI).
Materials and MethodsIn this cross-sectional study, data of 1611 women, who were candidates for fresh and frozen embryo transfer cycles, was extracted from 2051 medical files at the Reproductive Sciences Institute, Yazd, Iran from May 2019-May 2021. The participants were divided into 4 groups (underweight, normal, overweight, and obese) according to their BMI, and LBR was considered to be the main outcome.
ResultsOf 1611 women, 39 were underweight, 585 were normal, 676 were overweight, and 311 were obese. Underweight women had the lowest LBR (12.8%), but there was no statistically significant difference (p = 0.55). In addition, LBR was compared in the 4 BMI groups according to age, type of transfer cycle (fresh or freeze), and cause of infertility, and there was comparable LBR in the 4 BMI groups. However, metaphase 2 oocyte rate, doses of gonadotropin usage in the cycles, and estradiol level had statistically significant differences (p < 0.001).
ConclusionAccording to our study, obesity does not affect LBR in the IVF cycle, regardless of fresh or frozen embryo transfer cycles, different age groups, and causes of infertility.
Keywords: Body mass index, Assisted reproductive technique, Pregnancy outcome, Live birth rate, Age} -
International Journal of Reproductive BioMedicine، سال بیست و یکم شماره 3 (پیاپی 158، Mar 2023)، صص 205 -212مقدمه
میزان لانه گزینی پس از فناوری کمک باروری (ART) به دو عامل مهم بستگی دارد: جنین با کیفیت خوب و پذیرش آندومتر. پذیرش آندومتر عمدتا با اندازه گیری اولتراسوند ضخامت و مورفولوژی آندومتر ارزیابی می شود.
هدفاین مطالعه با هدف بررسی رابطه بین شاخص های داپلر شریان رحمی / پرفیوژن آندومتر و میزان بارداری انجام شد.
مواد و روش هااین مطالعه مشاهدهای آیندهنگر بر روی 250 زن کاندید انتقال جنین در چرخه انتقال جنین منجمد از ژانویه 2022 تا ژولای 2022 انجام شد. برای ارزیابی پذیرش آندومتر، سونوگرافی داپلر رحم قبل از جنین انجام شد. انتقال با آندومتر با ظاهر مطلوب (ضخامت آندومتر بیشتر یا مساوی 7 میلی متر و خط سه گانه. علاوه بر این، بیماران بر اساس حاملگی بالینی به دو گروه مثبت و منفی تقسیم شدند و شاخص های شریان رحمی و پرفیوژن آندومتر بین این گروه ها مقایسه شد).
نتایجداپلر شریان رحمی نشان داد که شاخص ضربان بین دو گروه مثبت و منفی حاملگی بالینی تفاوت معنیداری دارد، اما شاخص مقاومت و حداکثر سرعت سیستولیک از نظر آماری تفاوت معنیداری با هم ندارند. همچنین پرفیوژن آندومتر بین دو گروه حاملگی بالینی تفاوت معنی داری داشت. پرفیوژن آندومتر در گروه های حاملگی بالینی مثبت به طور معنی داری بهتر بود.
نتیجه گیریسونوگرافی داپلر ابزاری مفید برای ارزیابی پذیرش آندومتر است.
کلید واژگان: داپلر, انتقال جنین, فناوری کمک باروری, بارداری}BackgroundThe implantation rate after assisted reproductive technology depends on 2 important factors, good quality embryo and endometrial receptivity. Endometrial receptivity is mainly assessed by ultrasound measurement of endometrial thickness and morphology.
ObjectiveThis study aimed to investigate the relationship between uterine artery Doppler indices/endometrial perfusion and pregnancy rate.
Materials and MethodsThis cohort study was done on 250 women who were candidates for frozen embryo transfer from January to July 2022. For assessing endometrial receptivity, we performed a Doppler ultrasound of the uterus before embryo transfer with apparently desirable endometrium (endometrial thickness ≥ 7 mm and 3 line endometrial pattern). In addition, the women were divided into 2 groups according to assisted reproductive technology outcome (clinical pregnancy), group I positive clinical pregnancy, and group II negative clinical pregnancy, and uterine artery indices and endometrial perfusion were compared between these groups.
ResultsUterine artery Doppler showed that the pulsatility index was significantly different between positive and negative clinical pregnancy groups, but resistance index and peak systolic velocity (PSV) did not have statistically significant differences. Also, endometrial perfusion was significantly different between the 2 groups of clinical pregnancy. Endometrial perfusion was significantly better in positive clinical pregnancy groups.
ConclusionDoppler ultrasound can help to assess endometrial receptivity.
Keywords: Doppler ultrasonography, Embryo transfer, Assisted reproductive technology, Pregnancy} -
International Journal of Reproductive BioMedicine، سال بیستم شماره 9 (پیاپی 152، Sep 2022)، صص 745 -752مقدمه
نقص فاز لوتیال در فناوری کمک باروری (ART) رایج است و با تولید ناکافی پروژسترون مشخص می شود. مطالعات مختلف نشان داده اند که تجویز پروژسترون در چرخه های انتقال جنین تازه، میزان حاملگی بالینی و میزان تولد زنده را افزایش می دهد. تجویز پروژسترون انواع مختلفی دارد مانند: خوراکی، واژینال، عضلانی و زیرجلدی.
هدفهدف از این مطالعه مقایسه اثر افزودن پروژسترون عضلانی به پروژسترون واژینال برای حمایت از فاز لوتیال در چرخه انتقال جنین تازه انجام شد.
مواد و روش هااین مطالعه اطلاعات مربوط به 355 زن که در فاصله مارس 2020 تا فوریه 2021، انتقال جنین تازه را در مرکز تحقیقات ناباروری یزد انجام داده بودند را بررسی کرد. جمعیت شرکت کنندگان بر اساس نوع رژیم حمایت فاز لوتیال مورد استفاده به دو گروه تقسیم شدند گروه اول (تعداد = 173): 400 میلی گرم پروژسترون واژینال به تنهایی دو بار در روز از روز برداشت تخمک دریافت کردند. و گروه دوم (تعداد = 182): 50 میلی گرم پروژسترون IM به اضافه پروژسترون واژینال 400 میلی گرم، دو بار در روز از روز برداشت تخمک دریافت کردند. میزان حاملگی شیمیایی و بالینی بین دو گروه مقایسه شد.
نتایجویژگی های اساسی دو گروه از نظر آماری مشابه بود. میزان حاملگی شیمیایی و بالینی در گروه پروژسترون واژینال به همراه پروژسترون در مقایسه با گروه پروژسترون واژینال بیشتر بود. همچنین حاملگی شیمیایی بین دو گروه تفاوت معنی داری نشان داد (011/0 = p).
نتیجه گیرییافته ها نشان داد که افزودن پروژسترون عضلانی به پروژسترون واژینال باعث بهبود میزان شیمیایی در انتقال جنین تازه می شود.
کلید واژگان: فاز لوتئال, پروژسترون, فناوری کمک باروری, انتقال جنین}BackgroundLuteal phase deficiency is common in assisted reproductive technology and is characterized by inadequate progesterone production. Various studies have shown that administration of progesterone in fresh embryo transfer cycles increases the rate of clinical pregnancy and live birth rate. Progesterone administration has variable types: oral, vaginal, oil-based intramuscular, and subcutaneous.
ObjectiveThis study aims to compare the effect of adding intramuscular progesterone to the vaginal progesterone for luteal phase support in the fresh embryo transfer cycle.
Materials and MethodsThis study reviewed the information related to 355 women who had a fresh embryo transfer between March 2020 and February 2021 at the Yazd Reproductive Sciences Institute, Yazd, Iran. The participants population were divided into 2 groups based on the type of luteal phase support regime: group I (n = 173) received 400 mg vaginal progesterone alone twice a day from the day of ovum pick up; and group II (n = 182) received 50 mg IM of progesterone in addition to vaginal progesterone 400 mg twice a day from the day of ovum pick up. Chemical and clinical pregnancy rates were compared between groups.
ResultsThe basic characteristics of groups were statistically similar. The rates of chemical and clinical pregnancy were higher in the vaginal plus IM progesterone group than in the vaginal progesterone group. Moreover, chemical pregnancy showed a significant difference between the groups (p = 0.011).
ConclusionOur findings demonstrated that the addition of IM progesterone to the vaginal progesterone improves the chemical pregnancy rate in fresh embryo transfer.
Keywords: Luteal phase, Progesterone, Assisted reproductive technology, Embryo transfer} -
مقدمهویروس هپاتیت B شایع ترین ویروس تهدید کننده سلامت انسان و یک بیماری منتقله از راه جنسی و خونی است. مطالعات بیانگر اثرات منفی عفونت های ویروسی بر باروری انسان بوده و در حال حاضر استفاده از تکنیک های کمک باروری در افراد مبتلا به عفونت های منتقله جنسی در حال افزایش است. مطالعه حاضر با هدف بررسی چالش های باروری و پیامد فناوری کمک باروری زوجین مبتلا به عفونت هپاتیت B و چگونگی انتقال عفونت از سلول های جنسی انجام شد.روش کارمطالعه حاضر یک مطالعه مروری است که داده های آن از مقالات بانک های اطلاعاتیGoogle scholar ، Medline (PubMed)، Cochran و Science direct جمع آوری شد. جستجوی جامع با استفاده از کلیدواژه های Hepatitis Bو (infertility، male infertility، Female infertility، ART،Father to fetal transmission) انجام شد. با استفاده از قابلیت جستجوی پیشرفته، تمام مقالات چاپ شده طی 5 سال اخیر (2015-2010) که به زبان انگلیسی و دارای متن کامل بودند، انتخاب و پس از بررسی اولیه و جستجو بر اساس فهرست منابع، 43 مقاله وارد مطالعه شدند.یافته هادر مطالعه حاضر به جنبه های مختلفی از مسائل مرتبط با زوجین نابارور و بارور مبتلا به هپاتیت B که خواهان استفاده از فناوری کمک باروری هستند، پرداخته شد. نتایج بدست آمده نشان داد که اولا غربالگری در زوجین مبتلا و افراد اهداءکننده سلول های جنسی، برای انجام اقدامات لازم و مشاوره مناسب بایستی الزامی شود ثانیا ویروس هپاتیت در سلول های جنسی مخصوصا به صورت آزاد و ادغام یافته با DNA می تواند اثرات منفی بر باروری و پیامد روش های کمک باروری داشته و می تواند از طریق سلول های جنسی به جنین انتقال یابد و در نهایت این که از شستشوی اسپرم و فناوری کمک باروری، می توان برای پیشگیری از انتقال ویروس استفاده نمود.نتیجه گیرییافته های پژوهش بیانگر اهمیت انجام غربالگری و استفاده از فناوری کمک باروری برای کاهش خطر انتقال عفونت هپاتیت B می باشد.کلید واژگان: سلول های جنسی, فناوری کمک باروری, ناباروری, هپاتیت B}IntroductionHepatitis B is the most common virus that threatens human health and is spread through sex and blood. Research has revealed negative effects of viral infection on human fertility while nowadays using assisted reproductive technology is increasing in persons affected by sexually transmitted diseases. The aim of the present study was a survey on fertility challenges, outcomes of assisted reproductive technology in couples affected by hepatitis B, and how the infection is transmitted from gametes.MethodData were collected from Google Scholar, Medline (Pubmed), Cochran, and ScienceDirect databases. Using Hepatitis B and (infertility, male infertility, female infertility, ART, father to fetal transmission) keywords and advanced search, all articles published in the last five years (20102015) that were written in English and had a full text were chosen. After primary survey according to resource appendix, 43 articles were chosen.ResultsThis article describes the different aspects of problems associated with fertile and infertile couples with chronic hepatitis who are willing to use assisted reproductive technology. Results showed that firstly screening in affected couples and donor persons for taking the necessary actions and appropriate consultation must be mandatory, secondly, the hepatitis virus in gametes in free form or integrated with the DNA could have negative effects on fertility and the outcome of assisted reproductive techniques and is transmitted via gametes to fetuses and finally, sperm washing and assisted reproductive technology for prevention of virus transmission can be used .ConclusionResearch findings demonstrate the importance of screening and the use of assisted reproductive technology to reduce the risk of hepatitis B infection, respectively.Keywords: Assisted reproductive technology, Gametes, Hepatitis B, Infertility}
-
یکی از روش های انتخابی برای زنانی که به دلیل مشکلات پزشکی، به خصوص نداشتن رحم، قادر به باروری نیستند استفاده از رحم جایگزین است. با توجه به بحث برانگیز بودن این روش و لزوم بررسی جنبه های مختلف اخلاقی و حقوقی آن، هدف این مطالعه بررسی نگرش زنان نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری حضرت معصومه (س) قم نسبت به رحم جایگزین بوده است.
این مطالعه ی توصیفی - مقطعی با استفاده از روش نمونه گیری آسان بر روی 300 زن نابارور انجام شد. اطلاعات توسط پرسشنامه ای2 قسمتی که حاوی مشخصات فردی وعبارات نگرشی بود جمع آوری و با کمک آزمون های توصیفی و تحلیلی در سطح معنی داری 05/0> P آنالیز شد.
نتایج نشان داد 3/61 درصد زنان نابارور نسبت به رحم جایگزین، دارای نگرش مثبت و 7/38 درصد دارای نگرش منفی هستند. هم چنین بیش ترین اولویت عبارات نگرشی «ترس از ایجاد رابطه ی عاطفی بین مادر جانشین و نوزاد و نیز مشکلات هنگام تحویل نوزاد از مادر جانشین به زوج متقاضی» بود. بین نوع نگرش مثبت با سن، میزان تحصیلات زن، میزان تحصیلات مرد، تعداد سال های نازایی و میزان درآمد سرپرست خانواده ارتباط آماری معنی داری با همبستگی مستقیم مشخص شد (05/0> P).
با توجه به نگرش مثبت اکثریت افراد مورد مطالعه نسبت به رحم جایگزین و از آن جا که آگاهی از باورها و تمایلات خانواده ها برای قانونمندکردن رحم جایگزین و حفظ حقوق آنان اهمیت بسیاری دارد، لذا، پژوهش های جامع تری در این زمینه و هم چنین در بین گروه های مختلف جامعه توصیه می شود.
کلید واژگان: رحم جایگزین, زنان نابارور, فناوری کمک باروری}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.