جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « قلب و عروق » در نشریات گروه « پزشکی »
-
-
فصلنامه سالمند، پیاپی 40 (بهار 1395)، صص 64 -71اهدافبیماری آلزایمر شایع ترین نوع زوال عقلی در سنین پیری است که بروز آن با افزایش سن بیشتر می شود. تحقیقات نشان داده است که سیتوکین ها پروتئین هایی هستند که در مسیر های التهابی نقش ایفا می کنند و میزان آنها در بیماری های التهابی تغییر می کند. بر مبنای این واقعیت که بیماری آلزایمر یک بیماری التهابی است، می توان نتیجه گرفت که سیتوکین ها قادرند بر بروز این بیماری تاثیرگذار باشند. IL-16، سیتوکینی است که نقش آن در پاره ای از بیماری های التهابی به اثبات رسیده است. این ژن یکی از ژن های کد کننده سیتوکین های مسیر التهابی است که می تواند در پاتولوژی التهابی مشاهده شده در اطراف پلاک های پیری ایجادشده در بیماری آلزایمر ایفای نقش کند و با پاتولوژی بیماری آلزایمر مرتبط باشد. براین اساس، هدف این مطالعه بررسی اثر دو پلی مورفیسم rs1131445 وrs4072111 از ژن IL-16 بر خطر ابتلا به بیماری آلزایمر دیررس در جمعیت ایرانی بود.مواد و روش هادر این مطالعه 144 فرد مبتلا به بیماری آلزایمر که علایم ابتلا به آلزایمر آنها توسط روان پزشک و براساس معیارهای مصاحبه بالینی تایید شده بود، به عنوان گروه بیمار و 173 فرد سالم به شرط نداشتن بیماری روانی به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. DNA افراد به روش سالتینگ اوت استخراج شد و واکنش PCR برای تکثیر قطعه موردنظر با استفاده از پرایمرهای طراحی شده در شرایط اپتیمایزشده برای هر پلی مورفیسم انجام گرفت. محصول PCR در ابتدا برای تایید عملکرد صحیح PCR با استفاده از روش الکتروفورز ژل پلی اکریلامید (PAGE) کنترل شد. سپس محصول PCR با روش RFLP به کمک آنزیم محدودکننده موردنظر، برش داده شد و به کمک الکتروفورز ژل پلی اکریلامید، ژنوتیپ نمونه ها تعیین و ژنوتیپ افراد براساس روش PCR-RFLP مشخص شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده های به دست آمده از نسخه 1/3/2 نرم افزار OpenEpi و نسخه 5/11 نرم افزار SPSS استفاده شد.یافته هابررسی تحلیل آللی بین دو گروه جمعیت بیمار و سالم ضمن درنظرگرفتن فاصله اطمینان (95 درصد=CI) و سطح معناداری 05/0 برای پلی مورفیسم rs1131445 نشان می دهد که رابطه آلل C با بیماری آلزایمر معنادار نبوده (656/0=P) و ژنوتیپ TC در مقایسه با ژنوتیپ TT، اختلاف معنادار آماری نشان نداده است (614/0=P). بااین حال بررسی تحلیل آللی برای پلی مورفیسم rs4072111، بین دو گروه جمعیت بیمار و سالم نشان می دهد که رابطه آلل T با بیماری معنادار است و این آلل در ایجاد بیماری نقش محافظتی دارد (008/0=P). علاو براین ژنوتیپ TC به عنوان یک حالت محافظتی، رابطه معناداری را با بیماری نشان داد (007/0=P).نتیجه گیریوجود پلی مورفیسم در برخی از ژن های مسیر التهابی، افراد را مستعد ابتلا به آلزایمر می کند. تغییرات ژنتیکی در توالی DNA از ژن IL-16 منجر به تغییر محصول سیتوکین یا تغییر فعالیت آنها می شود. معناداری ارتباط پلی مورفیسم rs4072111 و بیماری آلزایمر با پیش فرض این مطالعه مطابق بوده است و نقش احتمالی این پلی مورفیسم را در بیماری آلزایمر دیررس نشان می دهد. با وجود این، نبود ارتباط میان پلی مورفیسم rs1131445 و بیماری آلزایمر دیررس با توجه به کوچک بودن حجم نمونه قابل اثبات نیست و برای اثبات آن به حجم نمونه بزرگ تری نیاز است.کلید واژگان: قلب و عروق, آلزایمر, پلی مورفیسم ها, سیتوکین ها, اینترلوکین 16}Objectives Alzheimers disease is the most common kind of dementia in the old age, and its incidence increases with age. Previous studies have shown that cytokines are proteins that play an important role in inflammation, and their level changes in inflammatory diseases. Since Alzheimers disease is an inflammatory disease, cytokines may influence the occurrence of this disease. IL16 is a cytokine whose role has been proved in many inflammatory diseases. This gene is one of the coding genes of cytokines of the inflammatory process. It may be responsible for inflammatory pathology seen around old age plaques in Alzheimers disease. It can also associate with the pathology of Alzheimers disease. Therefore, the aim of this study was to investigate the effects of 2 polymorphisms of gene IL16 (rs1131445 and rs4072111) on the risk of patients diagnosed with Alzheimers disease in the Iranian population.
Methods & Materials In this study, the intervention group consisted of 144 individuals who were diagnosed with Alzheimers disease by psychologists based on a clinical test (DSM-IV), and the control group included 173 healthy individuals with no psychological disorders. DNA was extracted by salting out technique. The PCR response was conducted (for replicating the mentioned pieces) for any polymorphism in optimized conditions by using designed primers. The product of PCR was first checked for the confirmation of accurate function of PCR using polyacrylamide gel electrophoresis (PAGE). Next, the PCR product was dissected by restriction fragment length polymorphism (RFLP) method with intended confining enzyme, and then the genotype of the samples was determined by PAGE. Individual genotypes were determined using the PCR-RFLP method. Statistical analyses were done using OpenEpi 2.3.1 and SPSS 11.5.
Results The study of allelic analysis between the control and intervention groups by considering the confidence interval (CI=90%) and significant level (0.05) for rs1131445 showed that the C allele had no significant association with Alzheimers disease (P=0.656). The TC genotype did not show any significant difference with TT genotype (P=0.614). However, the study of allelic analysis for rs4072111 polymorphism between 2 groups showed that the relationship of T allele with the disease is significant, and this allele has a protective role in creating the disease (P=0.008). In addition, TC genotype as a protective status showed a significant association with Alzheimers disease (P=0.007).
Conclusion The existence of polymorphism in some genes of the inflammatory pathway could make people susceptible to Alzheimers disease. The genetic changes in DNA sequence of gene IL16 could result in changes in cytokine product or its function. The association between rs4072111 and Alzheimers disease supports the presumptions and shows a probable role of this polymorphism in Alzheimer disease. Besides, the association between rs1131445 and Alzheimer disease cannot be proven due to the small number of samples (Power: 8.23%).Keywords: Cardiovascular, Alzheimer, Polymorphisms, Cytokines, Interleukin 16} -
زمینه و هدفامروزه، بیماری های قلبی- عروقی از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و از علل مهم مرگ و میر به شمار می روند. با توجه به نقش عوامل خطر قلبی در ایجاد این بیماری ها و شروع پدیده آترواسکلروز از دوران کودکی، این مطالعه به منظور بررسی تاثیر آموزش برنامه قلب سالم بر آگاهی و نگرش دانش آموزان مقطع راهنمایی شهر بیرجند انجام شد.
روش تحقیق: این مطالعه نیمه تجربی از نوع قبل و بعد، بر روی 395نفر از دانش آموزان پایه اول راهنمایی شهر بیرجند که به روش نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی انتخاب شده بودند، انجام شد. پرسشنامه خودساخته، بر اساس اهداف، تهیه و پس از تایید روایی و پایایی آن، در دو مرحله قبل و بعد از آموزش تکمیل شد. این آموزش ها به صورت سخنرانی و پرسش و پاسخ، به مدت سه ماه، هر هفته یک جلسه و هر جلسه به مدت یک ساعت ادامه داشت. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS (ویرایش 16) و آزمون t-test زوج شده در سطح 0/05=α تجزیه و تحلیل شد.یافته هااین مطالعه بر روی 395دانش آموز پایه اول راهنمایی شهر بیرجند با میانگین سنی0/57±12/48 سال شامل: 181 (45/8%) دانش آموز پسر و 214 (54/2%) دانش آموز دختر انجام شد. میانگین نمره کل آگاهی در زمینه عوامل خطرساز بیماری های قلب و عروق، قبل از آموزش 21/3±26/8 بود که بعد از آموزش به 3/77±9/31 افزایش یافت (P<0.001). میانگین نمره نگرش نیز بعد از آموزش از 4/93±38 به 5/78±39/1افزایش یافت (P<0.001).نتیجه گیریاز آنجا که تاثیر آموزش بر ارتقای سطح آگاهی و نگرش دانش آموزان تایید گردید، اجرای برنامه های آموزش قلب سالم به عنوان یک اولویت آموزشی در مدارس، می بایست مورد توجه مسئولین و مدیران بهداشتی و آموزشی استان قرار گیرد.
کلید واژگان: آموزش, قلب و عروق, آگاهی, نگرش, دانش آموزان}Background And AimNowadays, Cardiovascular diseases (CVD) are the most important cause of death in the world. Given the role of cardiac risk factors in the development of atherosclerosis in childhood, the present study was done to investigate the effect of “healthy heart education program.” on knowledge and attitude of junior1 students in Birjand during 2011.Materials And MethodsThis pre-post quasi-experimental study was done on 395 first grade students of Birjand junior high schools. Multistage randomized sampling method was used. A self-designed questionnaire on the basis of the specified goals of the study was designed, after confirming its validity and reliability. The questionnaires were filled out in two stages, namely before and after interference. The obtained data was analyzed using SPSS. software (V:16) at the significant level of α=0.05.ResultsMean age of students was 12.48±0.57 years and 181 (45.8%) were male. Mean score of knowledge on risk factors of CVD was 8.26±3.21 before the education and 9.31±3.77 after it (P<0.001). Mean of the students’ attitude also increased from 38±4.93 to 39.1±5.78 (P<0.001).ConclusionThe impact of education on awareness and attitudes of the students was confirmed. Thus, healthy heart education programs in schools, as an educational priority, should be focused on the part of officials and managers in health the education systems.Keywords: Teaching, Cardiovascular, Knowledge, Attitude, Students} -
مقدمه
همکاری علمی فرآیندی است که طی آن دو یا چند نویسنده با هدف خلق اثری مشترک، منابع و استعدادهای خود را به اشتراک می گذارند. یکی از اشکال همکاری علمی، هم تالیفی است. این مطالعه به بررسی میزان هم تالیفی در مقالات حوزه قلب و عروق ایران طی سال های 2002 تا 2011 در وبگاه علوم ((WOS) Web of Science) می پردازد.
روش کاراین پژوهش از نوع پیمایشی و به روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه پژوهش شامل کلیه مقالات حوزه قلب و عروق ایران است که در سال های مذکور در وبگاه علوم نمایه شده اند. شاخص همکاری، درجه همکاری و ضریب همکاری جهت بررسی میزان همکاری محاسبه شدند.
یافته هاتولید علم در حوزه قلب و عروق در طول این سال ها روندی صعودی داشته است و تعداد مقالات از سال 2002 به بعد افزایش یافته است. مقالات سه نویسنده ای بیشترین و مقالات تک نویسنده ای کمترین تعداد مقالات را به خود اختصاص داده اند. همچنین مشخص گردید محققان ایرانی به همکاری های داخلی تمایل بیشتری دارند. به لحاظ شاخص های همکاری نیز، همکاری علمی در میان نویسندگان حوزه قلب و عروق در سطح مطلوبی قرار دارد و روندی رو به رشد داشته است.
نتیجه گیریسال 2002 به نوعی نقطه شروعی برای افزایش فعالیت علمی محسوب می شود. تمایل افراد، به ویژه در سال های اخیر به انجام فعالیت های پژوهشی در گروه های علمی است. با توجه به بین رشته ای بودن حوزه قلب و عروق، همکاری و اشتراک دانش متخصصان این حوزه با یکدیگر و متخصصان سایر حوزه ها می تواند در بهبود و ارتقاء تولیدات علمی موثر واقع شود.
کلید واژگان: همکاری علمی, شاخص های همکاری, هم تالیفی, قلب و عروق}IntroductionScientific collaboration is a process in which two or more authors share their ideas, resources, and data to create a joint work. This research attempted to study co-authorship, being a kind of scientific collaboration, in Iranian cardiovascular articles in Web of Science during 2002-2011.
MethodsThe present research is. The population of this descriptive-analytical research study constituted Iranian cardiovascular articles indexed in WoS during 2002-2011. Indicators such as Collaboration Index (CI), Degree of Collaboration (DC) and Collaboration Coefficient (CC) were calculated to measure level of collaboration.
ResultsArticles published in cardiovascular field showed an ascending trend especially since 2002. Three-authored articles were the most and personal articles were the least frequent ones. Scholars were shown to be more interested in national collaboration based on Nationalization Index and according to collaboration indicators, scientific collaboration of cardiovascular researchers is also increasing.
ConclusionYear 2002 can be considered as the inception of growth in scientific activities in cardiovascular field. Considering the interdisciplinary nature of the field, the present more tendency to scientific collaboration is an advantage that can play a major role in causing drastic improvements.
Keywords: Scientific collaboration, Collaboration Indicators, Co, authorship, Cardiovascular System} -
زمینه و هدفعدم توجه به مقوله ی همپوشانی در دو پایگاه اطلاعاتی، باعث خرید منابع تکراری و در نتیجه اتلاف بخشی از اعتبارات تخصیصی می شود، به همین منظور این مطالعه با هدف بررسی میزان همپوشانی مقالات حوزه قلب و عروق نمایه شده در دو پایگاه اطلاعاتی Scopus وWeb of Science در فاصله سالهای 2001 تا 2010 انجام گردید.روش بررسیدر این مطالعه پیمایشی ابتدا سرعنوانهای فرعی زیر سرعنوان قلب و عروق از اصطلاحنامه پزشکی((Mesh 2012 استخراج و سپس هر کلیدواژه در عناوین مقالات هر دو پایگاه جستجو و مقالات بازیابی گردید. در ادامه اطلاعات کتابشناختی این مقالات وارد نرم افزارEndnote X3 شد و پس از آن بر اساس الفبای عنوان مقالات مرتب گردید. بدین ترتیب مقالات مشترک میان این دو پایگاه و مقالات منحصر به هر پایگاه تعیین شد. در پایان با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 0.1.0.8 میزان همپوشانی نسبی و سنتی این دو پایگاه محاسبه و نتایج در قالب جداول ارائه گردید.
یافته هادر کل 45680 مقاله بازیابی شد که از این تعداد 27979 مقاله مشترک، 14875 مقاله منحصر به Scopus و 2826 مقاله متعلق به Web of Scienceبودند. همپوشانی سنتی 5/61%، همپوشانی Science Web of با Scopus، 28/65% و Scopus با Web of Science، 82/90% بود.نتیجه گیریمیزان همپوشانی سنتی این دو پایگاه و همچنین همپوشانی نسبی Scopus با Web of Science بیشتر از همپوشانی نسبی Web of Science با Scopus است، یعنی Scopus مقالات زیادی را نمایه کرده است که در Web of Science وجود ندارد.
کلید واژگان: قلب و عروق, همپوشانی, پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس, وب آوساینس}Background And AimThe lack of paying attention to overlap between two databases cause purchase of duplicate resources waste of funds. This study examined overlap of articles in the field of cardiovascular which was indexed in Scopus and Web of science databases during years 2001 to 2010.Materials And MethodsIn this study، at first، sub-headings in cardiovascular field from medical thesaurus (Mesh 2012) was extracted، then each keyword in the title of the articles in both databases were searched and articles retrieved. Then bibliographic information of these articles entered into Endnote X3 software and afterwards was arranged based on alphabetically title. As a result common articles between the two databases and unique articles to each database was determined. Using SPSS version 0. 1. 0. 8 the amount of relative and traditional overlaps was calculated between the two databases.ResultsTotally 45،680 articles were retrieved. There were 27،979 common titles، 14،875 articles belonged only to Scopus and 2826 articles belonged to Web of Science. Finally traditional overlap was 61/5%. Overlaps of Web of Science with Scopus 65/28% and Scopus with Web of Science were 65/28% and 90/82% repectively.ConclusionThe amount of relative overlap between the two databases as well as relative overlaps from Scopus with Web of Science is more than the relative overlaps from Web of science with Scopus. It means many articles that have been indexed in Scopus don’t exist in the Web of science.Keywords: Cardiovascular System, Overlap, Scopus Database, Web of Science} -
سابقه و هدفزیتون یکی از معدود گیاهانی است که در تعالیم دینی جایگاه ویژه ای دارد، قرآن بارها به صراحت از آن یاد کرده و روایات متعددی مصرف آن را مورد تاکید قرار داده است. علاوه بر دیدگاه ویژه ای که دین مبین اسلام در مورد زیتون داشته، این گیاه یکی از گیاهان بومی در سواحل مدیترانه به شمار می آید که به دلیل مصرف بالای آن به نمادی برای کشورهای این مناطق تبدیل شده است. با توجه به اثرات مفید این گیاه بر سلامتی، این مطالعه مرروی سعی دارد تا با ارزیابی اثرات شناخته شده زیتون، راز تاکید قرآن و روایات اسلامی بر مصرف آن را کالبد گشایی نماید.مواد و روش هااین پژوهش از نوع مطالعه مروری بوده که با توجه به هدف تحقیق، اطلاعات لازم از منابع مختلف بویژه منابع تفسیری، بانکهای اطلاعاتی نظیر ISI، PubMed، Scopus، Google scholar، ISC وSID براساس کلید واژه ها استخراج گردید. آنگاه اطلاعات به دست آمده دسته بندی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هانتایج نشان داد زیتون و ترکیبات آن چندین بار در قرآن و روایات اسلامی مورد تاکید قرار گرفته است و تحقیقات انجام شده نشان دهنده تاثیرات حفاظتی ترکیبات مختلف زیتون در جلوگیری و یا کاهش اثرات مضرر فرایندهای اکسیداتیو در بدن می باشد. این یافته ها موید کاهش معنی دار انواع بیماری های قلبی و عروقی و سرطان ها در افرادی می باشد که زیتون بخشی از رژیم غذایی آنها را تشکیل می دهد.
استنتاجترکیبات روغن زیتون اثرات سودمندی بر روی پیشگیری و بهبود بیماری های مختلف دارد و کاهش معنی داری میزان مبتلایان به بیماری های مختلف در جمعیت مدیترانه ای به دلیل وجود این ترکیبات در روغن زیتون است که از گذشته تا به امروز در این جمعیت مورد استفاده قرار می گرفته است. شاید این یافته های اندک نمونه ای از گنجینه ی بی انتهایی باشد که در قرآن کریم و همچنین روایات اسلامی نهفته است و تنها افزایش علم و آگاهی بشر می تواند رمزگشای آن باشدکلید واژگان: زیتون, روغن زیتون, قرآن, اولئوپترین, سرطان, قلب و عروق, رزیم غذایی مدیترانه ای}Olive is one of rare plants that have special status in catechesis and Quran clearly nominated it frequently، our prophet and imams declared its usage. In addition، olive is one of folklore plants in Mediterranean coasts that is became a symbol of this site. During a research، it was marked that the rate of cardiovascular and cancers diseases in Mediterranean population is lower than other because of Mediterranean diet which is rich in utilizing olive and olive oil. In this review we imply to some varieties of olive، olive oil and its nutrients then clarify the mechanisms and molecular pathways of these nutrients on different diseases. Our aim is analysis the beneficial effects of Mediterranean diet on health and finds the assertion of Quran and Islamic training in olive usage.Keywords: Olive, Olive oil, Quran, Cancer, Cardiovascular, Oleupetrin, Mediterranean diet} -
زمینه و هدفاختلالات قلبی- عروقی به عنوان یکی از مهمترین عوامل تهدید کننده سلامتی و مرگ و میر در دنیا و ایران محسوب شده و همچنان به عنوان یکی از مشکلات عمده بهداشتی- اجتماعی مطرح می باشد. با توجه به افزایش شیوع این بیماری ها، مطالعه حاضر به منظور تعیین میزان شیوع عوامل خطر آنها به منظور تدوین یک پروتکل جهت پیشگیری و کنترل آنها انجام گردید.
روش تحقیق: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی در سال 1388 تعداد 606 نفر (401 زن و 205 مرد) با میانگین سنی 56/12 41/39 به روش تصادفی خوشه ایانتخاب، پس از ثبت مشخصات فردی و انتروپومتریک و فشار خون، نمونه خون در حالت ناشتا جهت سنجش چربی ها و قند خون اخذ گردید. اطلاعات جمع آوری شده توسط آزمون های آماری مجذور کای، آنالیز واریانس و تست t بوسیله نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته هاشایع ترین اختلالات مشاهده شده مقادیربالای) LDL-C) و کلسترول تام)) بود که به ترتیب در زنان (6/50%)، مردان (1/47%) مشاهده گردید. پرفشاری خون با شیوع بیشتر در زنان(1/33%) دومین اختلال و بعد از آن چاقی عمومی،چاقی شکمی به ترتیب با شیوع 4/ 22و8/ 17 در صد قرار داشتند.ضمنا مقادیر HDLC (004/. p=) در زنان و فشار خون سیستول و دیاستول و WHR (001/. p=) در مردان بطور معنی داری بیشتر از جنس مخالف بود.نتیجه گیریبا توجه به شیوع بالای پاره ای از عوامل خطرزا از جمله مقادیر بالای LDL-C وکلسترول تام، اجرای یک برنامه پیشگیرانه مداخله ای جهت جلوگیری از بروز فاکتورهای خطروکاهش اختلالات قلبی وعروقی ضروری است.
کلید واژگان: عوامل خطر, قلب و عروق, گناباد}Background And AimCardio vascular diseases (CVDS) are important cause of morbidity and mortality in world wide and constitutes a major public health problem in Iran. Due to increase of CVD in this contex، the bjective of this study was to describe the prevalence of cardiovascular risk factors amony gonabad urban population.Materials And MethodsIn this cross sectional study، a total of 606 subjects; males (205) and females (401) were recruited based on random cluster sampling method. The mean age of the subjects was 39. 41 12. 56 years old. Biochemical test were taken and consist of Blood glucose، total cholesterol، triglyceride، LDL-C and HDL-C and anthropometric and blood pressure measurement were performed. The data were analyse through chi- square، anova and T test using spss software version 13.ResultsThe present study revealed that the most prevalent cardiovascular risk factors in gonabad were high LDL-C (130) and tatal cholesterl (200). The prevalence of high blood pressure، obesity، and abdominal obesity، were 33. 1%،22. 4%،17. 8% respectively. According to findings، high blood pressure wase more prevalent in females (33. 1) than males (30. 6). Present survey showed that prevalence of high blood pressure and WHR were significantly higher (p=0. 001) in males than in females and low HDL-C level was significantly more prevalent in women. (p= 0. 004) Coclusion: The prevalence of risk factor in gonabad exeedingly high. The present study showed high LDL-C and total cholesterol were the most prevalent risk factor found in this region. Continued strengthening program for prevention and intervention on these risk factor are need to reduced the incidence CVD in this region.Keywords: cardiovascular, risk factors, gonabad} -
مقدمه وهدفسیروز صدمه مزمن غیر قابل برگشت پارانشیم کبدی است و در واقع فیبروز وسیع همراه با تشکیل ندولهای رژنراتیو می باشد. اختلال عملکرد اتونوم عارضه شایع و پر اهمیتی در سیروز است به طوری که اختلال عملکرد اتونوم در سیستم قلبی عروقی خطر مرگ را در این بیماران بالا می برد و با پیش آگهی بدتری در بیماری های کبدی همراه است. این مطالعه جهت تعیین توزیع فراوانی نوروپاتی اتونوم در سیستم قلبی- عروقی بیماران مبتلا به سیروز انجام دادیم.
روش انجام کار:در این مطالعه توصیفی که به روش cross sectional انجام شده است بر روی 30بیمارسیروزی که از اول دی ماه سال 1384 تا پایان تیر ماه سال 1385 به بیمارستان شهید صدوقی مراجعه نموده بودند و مبتلا به بیماری های نارسایی قلبی، نارسایی کلیوی و دیابت شیرین نبودند پس از قطع 48 ساعته کلیه داروهای موثر بر سیستم اتونوم سه تست استاندارد بررسی سیستم اتونوم قلبی- عروقی انجام شد و با نتایج بدست آمده از گروه دوم که گروه کنترل با تعداد 30نفر بودند و از نظر جنس وسن مشابه گروه اول بودند مقایسه گردید و نتایج آن در پرسشنامه هایی جمع آوری و تحت آنالیز آماری قرار گرفت.نتایج24 مرد (80%) و 6 زن (20%) مبتلا به سیروز با میانگین سنی 4/19 9/51 و متوسط دوره بیماری 7/2 84/3 مورد بررسی قرار گرفتند. 26 نفر (7/86%) اختلال اتونوم داشتند که در 24 نفر (80%) اختلال مربوط به پاراسمپاتیک و در 2 نفر (7/6%) اختلال عملکرد همزمان سمپاتیک و پاراسمپاتیک وجود داشت و در 4 نفر (3/13%) اختلال اتونوم وجود نداشت. از نظر شدت بیماری 3 نفر (10%) در کلاس A، 14 نفر (67/46%) در کلاس B و 13 نفر (33/43%) در کلاس C قرار داشتند.تفاوت نتایج دو گروه از نظر آماری معنادار بود.(05/0 Pvalue)بحث: افزایش شدت بیماری سیروز به طرز معنی داری با افزایش فراوانی اختلال عملکرد اتونوم همراه بود (001/0 P). افزایش طول دوره بیماری به طرز معنی داری با افزایش فراوانی اختلال عملکرد اتونوم همراه بود (01/0 P). ارتباط معنی داری بین جنس و سن و افزایش فراوانی اختلال عملکرد اتونوم وجود نداشت (16/0=P و 118/0=P) برای بررسی ارتباط بین اتیولوژی سیروز و فراوانی اختلال عملکرد اتونوم نیاز به مطالعات طولانی تر با حجم نمونه بیشتری وجود دارد.
کلید واژگان: اختلال عملکرد اتونوم, سیروز, قلب و عروق}BackgroundCirrhosis is a pathologically defined entity associated with a spectrumof characteristicmanifestations.The cardinal pathologic features reflect irreversible chronic injury of the hepatic parenchyma and include extensive fibrosis in association with the formation of regenerative nodules.Autonomic dysfunction is a frequent and important complication of cirrhosis. The risk of mortality in cirrhotic patients with autonomic dysfunction is higher than that in cirrhotic patientswithout this complication.This study aimed to determine the frequency of autonomic cardiovascular dysfunction in cirrhotic patients.Materials andMethodsThirty cirrhotic patientswho admitted to Shahid SadoughiHospital and thirty healthy persons (control group, matched age and sex) inYazd from Dec 2005 to July 2006 were studied. In both group individuals with renal failure, heart failure and diabetesmellituswere excluded.Drugs that influence the autonomic nervous system were discontinued for 24 hours and then, 3standard autonomic function tests were carried out. Results fromtwo group were collected in a questionnaire and analyzed statistically.ResultsOf 30 patients, 24 (80%) were men and 6 (20%) were women. The mean age was 51.9+19.4 years and the mean duration of cirrhosis was 3.8 ± 2.7 years. Twenty-six patients (86.7%) had autonomic neuropathy. Twenty-four out of these twenty-six patients (80%) had parasympathetic dysfunction and two (6.7%) had combined sympathetic and parasympathetic neuropathy. None of themshowed sympathetic dysfunction alone. Four patients (13.3%) didnt have autonomic neuropathy.Therewas significant correlation between the frequency of autonomic neuropathy and the severity of cirrhosis (p‹0.001). Significant correlationwas seen between the frequency of autonomic dysfunction and the duration of cirrhosis (p‹0.01).Therewas no significant correlation between age, sex and the frequency of dysfunction neuropathy (p=0.118 and p=0.16, respectively).ConclusionTo assess the correlation between the etiology of cirrhosis and the prevalence of dysfunction neuropathy, a further prospective study involving a larger number of patients is necessary. More severe and prolonged hepatic failure was associated withmore frequent autonomic neuropathy in patients with cirrhosis.Keywords: Autonomic dysfunction, Cirrhosis, Cardiovascular} -
زمینههموسیستئین که یک میانجی شیمیایی حاصل از متابولیسم میتونین است، با بیماری های قلبی عروقی مرتبط می باشد. اطلاعات کمی در مورد غلظت سرمی این ماده در جمعیت ایرانیان سالم در دسترس است. ما در این مطالعه دامنه مرجع برای سطح هموسیستئین پلاسما را در جمعیت منطقه شمال خلیج فارس بررسی کردیم.
مواد و روشها: در مطالعه قلب سالم خلیج فارس که به روش نمونهگیری چند مرحله-ای خوشهای انجام گردید، هموسیستئین سرم ناشتا با استفاده از روش آنزیم ایمونواسی با دقت یک میکرومول در لیتر اندازهگیری شد. عوامل مخدوش گر شامل مصرف سیگار، الکل، داروها و بیماری های زمینه ای حذف گردیدند. دامنه مرجع برای هموسیستئین سرم از صدک 5 تا 95 درصد در نظر گرفته شد.یافته هاتعداد 886 نفر (3/39 درصد مرد و 7/60 درصد زن) ارزیابی شدند. میانگین سرمی هموسیستئین 29/7 ±58/14 میکرومول در لیتر و درمردان بیش از زنان بود. دامنه مرجع هموسیستئین سرم در مردان از 35/8 تا 1/31 میکرومول در لیتر و در زنان از 39/2 تا 31/24 میکرومول در لیتر به دست آمد. هموسیستئین سرمی تفاوتی در میان گروه های سنی نشان نداد.نتیجه گیریسطح هموسیستئین در جمعیت عمومی شمال خلیج فارس بالا است. از آنجا که در مطالعات مختلف هموسیستئین بالای سرم به عنوان عامل خطری مستقل برای بیماری-های قلبی عروقی نشان داده شده است، مطالعه علل و عوامل سطح بالای هموسیستئین در منطقه شمال خلیج فارس ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: هموسیستئین, قلب و عروق, ویتامین ب 12, فولیک اسید}BackgroundHomocysteine (Hcy), an intermediate form generated during the metabolism of methionine, is associated with cardiovascular diseases. There is little information available about serum concentration of Hcy in healthy Iranian population. In the present study, we assessed the reference range of serum Hcy level among inhabitants of the northern Persian Gulf.MethodsIn the Persian Gulf Healthy Heart Study (PGHHS) which used a multistage, stratified, clustered sampling, we measured fasting serum Hcy level using enzyme immunoassay method with an accuracy limit of 1 µmol/ L. Confounding factors such as smoking, alcohol consumption, drugs and chronic diseases were eliminated. Reference range for homocysteine level was considered between 5 and 95 percentiles.ResultsA total of 886 participants (39.3% female, 60.7% male) were evaluated. Mean plasma Hcy level was 14.58 ± 7.29 µmol/ L and was higher in men than women. Reference range for Hcy level was 8.35-31.1 µmol/ L in males and 2.39-24.31 µmol/ L in females. There was no difference among age groups for serum Hcy level.ConclusionThe Hcy level in the northern Persian Gulf general population is high. Since high Hcy level has been shown as a risk factor of cardiovascular diseases in various studies, it is essential to study the reasons of this high level of Hcy in this region.Keywords: homocysteine, cardiovascular, vitamin B12, folic acid} -
زمینههموسیستیئن یک اسید آمینه غیرضروری محصول متیلاسیون میتونین که اسید آمینه ضروری است، میباشد. نشان داده شده که مقادیر افزایش یافته هموسیستئین پلاسما در بزرگسالان با خطر بیماری های عروقی همراه است. ما در این مطالعه سطح هموسیستئین پلاسما و توزیع سنی و جنسی آن را در سه شهر بوشهر، گناوه و دیلم بررسی کردیم.
مواد و روشها: تعداد 1699 نفر از ساکنین منطقه شمال خلیج فارس به روش نمونهگیری چند مرحله ای خوشهای انتخاب گردیدند و نمونه ناشتای خون از آنان اخذ شد. هموسیستئین سرم با استفاده از روش آنزیم ایمونواسی با دقت یک میکرومول در لیتر اندازهگیری شد. هیپرهموسیستئینی در میزان بیش از 14 میکرومول در لیتر تعریف شد.نتایجمیانگین سرمی هموسیستئین 08/7±63/14 میکرومول در لیتر شامل 63/6±27/17 برای مردان و 78/6±73/12میکرومول در لیتر برای زنان بود. سطح هموسیستئین سرم رابطهای با سن نداشت. شیوع هیپرهموسیستئینمی 2/51 درصد (2/22 درصد در زنان و 29 درصد در مردان) به دست آمد.
بحث: سطح هموسیستئین در جمعیت عمومی شمال خلیج فارس بالا است. بررسی دقیق تر برای یافت علل و عوامل هموسیستئین بالا و نیز رابطه آن با سطح فولیک اسید و ویتامین ب 12 ضروری است.
کلید واژگان: هموسیستئین, قلب و عروق, ویتامین ب 12, فولیک اسید}BackgroundHomocysteine is a non essential amino acid which is derived from metabolism of the essential amino acid, metionin. It has been shown that an elevated serum homocysteine level in adults is associated with vascular diseases. In this study, we determined serum homocysteine level and its gender and age distribution in three cities of Bushehr, Genaveh and Deilam in the northern Persian Gulf.MethodsA total of 1699 inhabitants of the north region of the Persian Gulf were selected based on a multi stage stratified clustered sampling and a fasting blood sample was taken from them. We measured serum homocysteine level using enzyme immuno assay method with accuracy limit of 1 µmol/L. Hyperhomocyteinaemia was defined as homocysteine more than 14 µmol/L.ResultsMean plasma homocysteine level was 14.63±7.08 µmol/L (17.72±6.63 µmol/L for men and 12.73±6.78 µmol/L for women). No correlation between homocysteine and age was found. The prevalence of hyperhomocysteinaemia was 51.2% (22.2% in male and 29% in female).ConclusionThe homocysteine level in the north region of the Persian Gulf general population is high. Further study is essential to reveal the reason of the high homocysteine serum level in the inhabitants of the northern Persian Gulf with emphasis on folic acid and vitamin B12 serum levels.Keywords: homocysteine, cardiovascular system, vitamin B12, folic acid} -
مقدمهگسترش شهرنشینی و جایگزین شدن شیوه زندگی همراه با کمی تحرک، رژیم غذایی ناسالم و تنش های محیطی منجر به شیوع عوامل خطرساز قلب و عروق در جوامع شهری شده است. بررسی شیوه زندگی و وضعیت عوامل خطرساز بیماری های قلب و عروق و دیابت از اولویت های پایگاه تحقیقات جمعیتی شهر تهران (منطقه 17) می باشد.روش هااین مطالعه در ساکنین 25 تا 64 سال پایگاه تحقیقات جمعیتی دانشگاه علوم پزشکی تهران و با الگوی پروژهMONICA سازمان بهداشت جهانی انجام شده است. 1573 نفر از ساکنین منطقه 17 شهر تهران با روش نمونه برداری خوشه اییک مرحله ای مورد بررسی از لحاظ عوامل خطرساز قلب و عروق قرار گرفتند.یافته ها58.6% مردان و 64% زنان،BMI?25 kg/m2 داشتند. 41.7% مردان و 37.6% زنان دارای فشار خون بالا بودند. 8.9% مردان و 12.2% زنان دیابت داشتند. 34.4% مردان و 44.5% زنان کلسترول تام 200 mg/dl? داشتند. 34.1% مردان و 32.6% زنان تری گلیسرید? 200 داشتند. 37.4% مردان و 4.2% زنان بطور منظم دخانیات مصرف می کردند. در 21% افراد سابقه فامیلی بیماری های قلبی- عروقی در بستگان درجه اول وجود داشت.نتیجه گیریشیوع فشار خون بالا در این مطالعه زیاد، شیوع اختلالات لیپید خون کمتر و شیوع افزایش وزن/ چاقی و دیابت نیز بالا می باشد. به نظر می رسد جمعیت منطقه عمدتا در معرض حوادث عروقی مغز و پس از آن در معرض بیماری های کرونر هستند. برنامه مداخلات آتی در شیوه های زندگی ساکنین این منطقه باید عمدتا معطوف به این عوامل خطرساز باشد.
کلید واژگان: عوامل خطرساز, قلب و عروق, شیوع}IntroductionUrbanization, establishment of sedentary life style and unhealthy diet in association with environmental stress has led the cardiovascular risk factors to prevail in the metropolitan city of Tehran. Survey of lifestyle related cardiovascular risk factors is one of the priorities of Tehran university population laboratory in the 17th zone of Tehran.Methods1573 inhabitants of 17th zone of Tehran were recruited by one stage cluster random sampling according to the model of WHO MONICA project.Results58.6% of men and 64% of women had BMI ≥ 25 kg/m2. 41.7% of men and 37.6% of women had hypertension. 8.9% of men and 12.2% of women had diabetes. 34.4% of men and 44.6% of women had total cholesterol ≥ 200 mg/dl. 34.1% of men and 32.6% of women had triglyceride ≥ 200 mg/dl. 34.7% of men and 4.2% of women were regular smokers. 21% of participants had positive family history of cardiovascular disorders.ConclusionThe prevalence of hypertension in this region is high, that of dyslipidemia relatively lower than the other studies performed in Iran. The prevalence of Diabetes and overweight /obesity is high and comparable to other Iranian studies. It seems that the population of this zone is at high risk for stroke and then coronary heart disease. This fact must be considered in the future interventional programs to control cardiovascular risk factors in the region.Keywords: Cardiovascular, Prevalence} -
شناسایی اولویت های برتر پژوهشی در زمینه سلامت برای هدایت جریان تحقیق بسیار حیاتی می باشد. اولویت سنجی پژوهشی همچنین نقش بسیار مهمی برای ارتقاء طراحی برنامه های تداخلی، سیاست ها و ایجاد سیستم های خدمات سلامت دارد. به منظور شناسایی اولویت های پژوهشی سلامت در شهر بوشهر، از شیوه کیفی بحث متمرکز گروهی1 (FGD) با مشارکت 99 نفر در گروه های سنی مشخص متفاوت، استفاده گردید. دوازده دوره بحث گروهی در هر دو جنس، با هدف شناسایی عوامل تعیین کننده سلامت و عوامل ارتقاء دهنده آن طراحی شد. بیماری های غیر واگیر شامل بیماری های قلب و عروق، مهمترین گستره مورد نیاز مردم در گستره سلامت در گروه های مورد بحث گروهی مطرح شد. تغذیه ناسالم، مشکلات روحی- روانی و اعتیاد به مواد مخدر، بعنوان عوامل تعیین کننده سلامت عنوان شدند. مردم مشارکت کننده در بحث های گروهی، خواستار آموزش در زمینه شیوه های سالم زندگی، دنیای بدون اعتیاد، آشنایی با مشکلات روحی روانی و ایدز بودند. بنابراین، نیازی اساسی برای تدوین سیستم های مراقبتی در زمینه عوامل خطرساز رفتاری و شناسایی شیوه های سالم زندگی به منظور طراحی پژوهش های تداخلی برای پیشگیری ازبیماری های قلبی عروقی در سطح جامعه احساس می شود.
کلید واژگان: سلامت, بحث متمرکز گروهی, قلب و عروق, روحی, روانی, اعتیاد} -
زمینهاختلال عملکرد دیاستولی به عنوان عامل اتیولوژیک در بسیاری از بیماران با علائم بالینی نارسایی احتقانی قلب مطرح است و باید از نارسایی سیستولیک تشخیص داده شود.
هدفمطالعه به منظور تعیین شیوع اختلال عملکرد دیاستولی در بیماران با علائم بالینی نارسایی قلبی و تاثیر متغیرهای سن، جنس و ضربان قلب بر شاخص های اکوکاردیوگرافی داپلر انجام شد.
مواد و روش ها105 بیمار شامل 55 بیمار زن و 50 بیمار مرد با علائم بالینی نارسایی قلبی با اکوکاردیوگرافی استاندارد دوبعدی، Mmode و پالس داپلر بررسی شدند. روش مطالعه توصیفی و نمونه گیری تصادفی و پی در پی بود. کسر جهشی (EF) و پارامترهای دیاستولی شامل موج E و A و E/A و DT و IVRT اندازه گیری و ثبت شدند.یافته هامیزان شیوع اختلال عملکرد دیاستولیک %52 و نارسایی سیستولیک (%40 EF<) چهل و هشت درصد بود. افزایش سن بر عملکرد دیاستولی تاثیر منفی و نسبت E/A کاهش داشت. افزایش تعداد ضربان قلب موجب کاهش موج E و افزایش موج A شد و نسبت E/A با ضربان قلب نسبت عکس داشت (r=-76/0). جنسیت تاثیر معنی داری در عملکرد دیاستولی نداشت.
نتیجه گیریاکوکاردیوگرافی پالس داپلر روش مفید و با ارزشی در تشخیص صحیح و زودرس بیماران با نارسایی دیاستولیک قلبی است که پیگیری و درمان مناسب را امکان پذیر می سازد.
کلید واژگان: عملکرد دیاستولیک, اکوکاردیوگرافی, پالس داپلر, قلب و عروق}
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.