به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « لوودوپا » در نشریات گروه « پزشکی »

  • شهلا همدانی*
    پیش زمینه و هدف

    در سال های اخیر، توسعه نانوحامل ها به خصوص، نانوساختارهای نیترید بور برای دارورسانی هدفمند توجه زیادی را به خود جلب کرده است. دو عامل بی ثباتی شیمیایی و پایداری ساختاری نانوقفس های نیترید بور (Boron Nitride Nanocages) موجب شده که این مواد به عنوان حامل های دارویی مفید باشند. نانوقفس ها با تغییر خصوصیات فارماکوکینتیک دارو و آهسته رهش کردن دارو باعث بهبود عملکرد دارو و کاهش عوارض جانبی آن می شوند. در این پژوهش، با استفاده از مطالعه نظری، برهمکنش داروی لوودوپا با نانوقفس نیترید بور و امکان تشکیل کمپلکس پایدار بین آن ها بررسی شد.

    مواد و روش کار

    پژوهش حاضر باهدف بررسی عملکرد نانوقفس نیترید بور(B12N12) برای جذب لوودوپا (Levodopa, LD) با استفاده از محاسبات کوانتومی تیوری تابعیت چگالی و نرم افزار گوسین 09در سطح محاسباتی B3LYP/6-31G(d,P)انجام شد.

    یافته ها

    با استفاده از ساختارهای بهینه پارامترهای مربوط به فعالیت شیمیایی نظیر شکاف انرژی، سختی شیمیایی، پتانسیل شیمیایی، نمودارهای چگالی حالت، اندیس های واکنش پذیری، توابع ترمودینامیکی و انرژی جذب محاسبه و نتایج بررسی شدند. انرژی جذب برای پایدارترین پیکربندی برابر 49/47- (کیلوکالری بر مول) اندازه گیری شد. توزیع بار الکترونی نیز نشان دهنده پیوستگی ابرهای الکترونی بین دارو و نانو قفس بود.

    بحث و نتیجه گیری

    نتایج نشان داد خواص الکترونی نانوقفس به حضور مولکول حساس بوده، طوری که شکاف انرژی نانوقفس 8/35% بعد از جذب مولکول کاهش پیدا کرده است. نتایج آنالیز بار بین دو مولکول نشان داد که مهم ترین انتقال بار از جفت الکترون اربیتال غیرپیوندی اکسیژن مولکول به اوربیتال ضد پیوندی اتم بور نانوقفس انجام شده است. هم چنین تجزیه وتحلیل توابع ترمودینامیکی نشان داد که کمپلکس تشکیل شده پایدار است. بر اساس یافته های این پژوهش به نظر می رسد نانوقفس نیترید بور را می توان به عنوان حامل داروی لوودوپا در سیستم های زیستی استفاده کرد.

    کلید واژگان: جذب سطحی, نانوقفس نیترید بور, تئوری تابعیت چگالی, رسانش دارو, لوودوپا}
    Shahla Hamedani*
    Background & Aim

    In recent years, great interest has emerged in the development of nanocarriers, especially boron nitride nanostructures for targeted drug delivery. Chemical instability and structural stability of boron nitride nanocages are the two factors that have made these substances suitable as drug deliveries. Nanocages improve the performance of the drug and reduce its side effects by altering the pharmacokinetic properties and slowing the release of the drug. In this study, the interaction of levodopa with boron nitride nanocage and possibility of stable complex formation between them were investigated using the theoretical study.

    Materials & Methods

    The present study was evaluated with the purpose of investigating the performance of nanocage (B12N12) for the adsorption of levodopa (LD) using quantum computations of density functional theory at the B3LYP/6-31G(d,P) level of theory by the Gaussian 09W Program.

    Results

    Using optimized structures, chemical activity parameters such as gap energy, chemical hardness, graphs of density of state, electronic properties, thermodynamic parameters and adsorption energy were discussed. The measured adsorption energy was -47.49 (kcal/mol). The distribution of electron charge also indicated the continuity of electron clouds between drug and nanocage.

    Conclusion

    It was found that the electronic properties of the B12N12 were very sensitive to the presence of levodopa molecules so that the energy gap of nanocage is changed about 35.8% after the adsorption process. The results of the charge analysis between two molecule showed that the most important charge transfer was from the electron pair of non-bonding orbital of oxygen of the drug molecule to the anti-bonding orbital of the boron atom of the nanocage. Also analysis of adsorption energy and thermodynamic functions showed that complex formed is stable. Based on the results of this research, it seems boron nitride nanocages can be considered as carriers of the anti-parkinson's drug levodopa within the biological systems.

    Keywords: Adsorption, Boron Nitride Nanocage, Density Functional Theory, Drug Delivery, Levodopa}
  • ملینا شادی، شهلا همدانی*

    پیش زمینه و هدف:

    هدف از کاربرد نانو حامل ها در صنعت داروسازی، کاهش عوارض جانبی و کنترل سرعت رهش ماده موثره است، چراکه با روش های معمول مصرف دارو نظیر مصرف خوراکی و تزریقی، دارو در سراسر بدن توزیع شده، تمام بدن تحت اثرات دارو قرار گرفته و عوارض جانبی دارو بروز می کند. با گسترش روش های نوین دارورسانی می توان بدون آسیب رساندن به سایر بافت ها به بیشترین تاثیرپذیری دست یافت. در این پژوهش، با توجه به اهمیت داروی لوودوپا به عنوان خط اول درمان بیماری پارکینسون، برهمکنش این دارو بر روی نانولوله های بور نیتریدی به عنوان حامل و امکان تشکیل کمپلکس پایدار بین آن ها بررسی شد.

    مواد و روش کار

    در مطالعه ترمودینامیکی حاضر، جذب لوودوپا بر روی نانولوله بور نیتریدی با استفاده از تیوری تابع چگالی (DFT) بررسی شد. برای بهینه کردن ساختار نانو بور نیتریدی و داروی لوودوپا، روش و مجموعه پایه B3LYP/6-31G(d) به کاربرده شد. انرژی برهمکنش به منظور تعیین پایداری جذب دارو بر روی نانولوله بورنیترید محاسبه شد.

    یافته ها: 

    مقدار انرژی جذب و تغییر آنتالپی منفی بوده و فرایند جذب گرماده و ازنظر ترمودینامیکی مساعد بود. نتایج حاصل از محاسبات نظریه اوربیتال پیوندی طبیعی(NBO) نشان داد، لوودوپا نقش الکترون دهندگی و نانولوله بورنیترید نقش الکترون گیرندگی را دارد، که این عامل باعث تغییر انرژی پایداری پیوندها در نانولوله شده است. همین اثر را پتانسیل الکترواستاتیکی مولکولی نیز ثابت کرد. تحلیل نتایج به دست آمده از نظریه اتم در مولکول (AIM)، ماهیت جزیی کوالانسی را برای کمپلکس لوودوپا- نانولوله نشان داد.

    بحث و نتیجه گیری:

     نتایج حاصل از مطالعه انرژی جذب، توابع ترمودینامیکی، پارامترهای ساختاری، پارامترهای  AIM و آنالیز NBO نشان داد، فرایند جذب دارو مطلوب بوده و با توجه به امکان تشکیل کمپلکس پایدار پیش بینی می شود نانولوله های بورنیتریدی، حامل مناسبی برای رسانش لوودوپا به سلول های هدف باشند.

    کلید واژگان: جذب سطحی, نانولوله بورنیتریدی, تئوری تابع چگالی, لوودوپا}
    Melina Shadi, Shahla Hamedani*

    Background & Aims:

    The overall goal of utilizing nanotubes in drug delivery is to treat a disease effectively with minimum side effects and control the drug release rate. With common methods of taking the medication, such as orally and intravenously, the drug is distributed throughout the body, and the whole body is affected by the drug, and adverse side effects occur. With the development of new methods of drug delivery, maximum effectiveness can be achieved without harming other tissues. In this research, considering the importance of Levodopa as the first line of treatment for Parkinson's disease, the interaction of this drug on boron nitride nanotubes (BNNTs) as a carrier and the possibility of forming a stable complex between them was investigated.

    Materials & Methods:

    In the present thermodynamic study, the adsorption of Levodopa on boron nitride nanotubes was investigated using density functional theory (DFT). B3LYP/6-31G(d) method and basis set was used to optimize the structure of nanoboron nitride and Levodopa drug. The interaction energy was calculated in order to determine the stability of drug adsorption on boron nitride nanotubes.

    Results

    The amount of absorpted energy and enthalpy change were negative and so the absorption process was exothermic and thermodynamically favorable. The results of Natural Bonding Orbital (NBO) theory calculations showed that Levodopa has the role of electron donor and boronitride nanotube has the role of electron acceptor, which has changed the stability energy of the bonds in the nanotube. The same effect was also proved by molecular electrostatic potential. Analysis of the results obtained from the atom-in-molecule theory (AIM) revealed the partial covalent nature of the levodopa-nanotube complex.

    Conclusion

    The results of the study of adsorption energy, thermodynamic functions, structural parameters, AIM parameters, and NBO analysis showed that the drug absorption process was favorable and considering the possibility of forming a stable complex, bornitride nanotubes are expected to be suitable carriers for delivering Levodopa to target cells.

    Keywords: Adsorption, Boron Nitride Nanotube, Density Functional Theory, Levodopa}
  • سحر عبادالهی *، فرین بابایی، صمد زارع، مریم عبادالهی
    زمینه و هدف
    پارکینسون، شایع ترین بیماری مخرب سیستم عصبی مرکزی است. در ارتباط با متابولیسم داروهای شیمیایی، سنتز پروتئین های پلاسما و استفاده زیاد از داروی لوودوپا در درمان بیماری پارکینسون؛ کبد نقشی اساسی ایفا می کند. این مطالعه با هدف بررسی اثر داروی لوودوپا و عصاره هیدروالکلی خرفه بر غلظت آنزیم های کبدی انجام گرفت.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی، 36 سر موش صحرایی نر بالغ به طور تصادفی به 6 گروه کنترل، شم، پارکینسونی، 2 گروه پارکینسونی تحت درمان با غلظت های 200 و 400 میلی گرم برکیلوگرم عصاره خرفه (14 روز قبل و بعد جراحی) و گروه پارکینسونی تحت درمان با 15 میلی گرم برکیلوگرم لوودوپا تقسیم شدند. با تزریق 250 میکروگرم 6-OHDA به بطن راست، مدل اولیه بیماری پارکینسون ایجاد گردید. بعد از پایان دوره آزمایش، نمونه های خونی از تمامی گروه ها تهیه و آنزیم های کبدی شامل: آلانین آمینو ترانسفراز، آسپارتات آمینو ترانسفراز، آلکالین فسفاتاز در سرم و آنزیم های کاتالاز و مالون دی آلدئید در هموژنات بافت کبد سنجیده شد. داده ها با استفاده از آزمون واریانس یک طرفه و تست توکی تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    در این مطالعه، میزان آنزیم های ALP، ALT و ASTگروه پارکینسونی افزایش یافت، درحالی که در گروه های دریافت کننده عصاره و گروه دریافت کننده لوودوپا، میزان آنها کاهش نشان داد. همچنین عصاره خرفه باعث افزایش معنی داری فعالیت آنزیم CAT و کاهش معنی دار MAD نسبت به گروه بیمار گردید.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد می توان از خرفه به علت دارا بودن میزان بالایی از ترکیبات آنتی اکسیدانی به عنوان یک محصول طبیعی برای پیشگیری از آسیب و بیماری های ناشی از استرس اکسیداتیو استفاده کرد.
    کلید واژگان: بیماری پارکینسون, لوودوپا, آنزیم های کبدی, بیماری های کبدی}
    Sahar Ebadollahi *, Farrin Babaei, Samad Zare, Maryam Ebadollahi
    Background And Objectives
    Parkinson is the most common degenerative disorder of central nervous system. Liver plays an important role in the metabolism of chemical drugs; synthesis of plasma proteins, and extensive use of levodopa in the treatment of Parkinson disease. This study aimed to find the effect of levodopa and hydroalcoholic extract of purslane on the concentration of liver enzymes.
    Methods
    In this experimental study, 36 mature male rats were randomly divided into 6 groups of control, sham, parkinsonian, 2 groups of parkinsonian under treatment with purslane extract at the doses of 200 and 400mg/kg (14 days before and after surgery), and parkinsonian group treated with 15mg/kg of levodopa. The primary model of Parkinson's disease was created with the injection of 250 μg of 6-OHDA into the right ventricle. At the end of the experimental period, blood samples were taken from all subjects and liver enzymes, including alanine aminotransferase (ALT), aspartate aminotransferase (AST), and alkaline phosphatase (ALP), were assessed in serum and catalase (CAT) and malondialdehyde (MDA) enzymes, were assessed in liver tissue homogenate. Data were analyzed using one-way analysis of variance and Tukey's tests. Statistical significance level was considered to be p
    Results
    In this study, the levels of ALT, ALP, and AST enzymes increased in the Parkinsonian group, while their level decreased in the groups received the extract and the levodopa groups. Also the extract of purslane significantly increased CAT activity and significantly decreased MDA as compared to the parkinsonian group.
    Conclusion
    It seems that purslane due to high level of antioxidant compounds can be used as a natural product for the prevention of damages and diseases caused by oxidative stress.
    Keywords: Parkinson disease, Levodopa, Hepatic enzymes, Liver diseases}
  • سمیه وظیفه خواه، فریبا کریم زاده*
    مقدمه
    بیماری پارکینسون یک اختلال تحلیل برنده عصبی پیش رونده و شدید در سیستم اعصاب مرکزی است. بارزترین ویژگی های این بیماری کاهش سلول در چند ناحیه متراکم جسم سیاه و تجمع α-synuclein متراکم شده به خصوص در ساقه مغز، طناب نخاعی و نواحی قشری هستند. عوامل خطرزای اصلی، سن و عوامل محیطی هستند. چندین ژن برای بیماری پارکینسون وراثتی شناسایی شده است. شناسایی این ژن ها منجر به ارائه راهکارهای جدید شده است. روش های درمانی جایگزینی دوپامین و داروهای رایج مورد استفاده به طور قابل توجهی اختلال حرکتی را کاهش داده و اثر مثبتی بر کیفیت بهبود زندگی داشته است. مدل های حیوانی در بررسی مکانیسم های درگیر در بیماری زایی بیماری پارکینسون و راهبردهای درمانی مهم هستند.
    نتیجه گیری
    با وجود مدل های متعدد برای القاء بیماری پارکینسون، مدل های MPTP و 6-OHDA بارها بیشتر استفاده شده است. در این مطالعه مهم ترین عوامل دخیل در پاتوفیزیولوژی بیماری پارکینسون و همچنین رایج ترین مدل های حیوانی توصیف شده است.
    کلید واژگان: بیماری پارکینسون, حیوان ها, نورون های دوپامینرژیک, لوودوپا}
    Somayeh Vazifehkhah, Fariba Karimzadeh*
    Introduction
    Parkinson disease (PD) is a severe and progressive neurodegenerative disorder in the central nervous system. The most features of this disease are several parts-substantia nigra compacta cell-loss, and accumulation of aggregated α-synuclein in specific brain stem, spinal cord, and cortical regions. The main risk factors are age and environmental factors. Several genes have been identified for inheritance PD. Identification of these genes had been leaded to provide new solutions. Dopamine replacement therapy and commonly used drugs significantly reduce motor handicaps and had a positive effect on the quality of life improvement. Animal models are important in investigation of the mechanisms involved in the pathogenesis of PD and therapeutic strategies.
    Conclusion
    Despite numerous models to induce PD, MPTP and 6-OHDA models have been more frequently used. In this study, the most important factors involved in the pathophysiology of PD as well as the most current animal models, are described.
    Keywords: Parkinson Disease, Animals, Dopaminergic Neurons, Levodopa}
  • مسعود علیرضایی *، کبری چهاری
    مقدمه
    بتائین دارای خواص دهندگی گروه متیل و آنتی اکسیدانی است. بنابراین، هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی غلظت پلاسمایی هموسیستئین و ارزیابی فعالیت آنتی اکسیدانی بتائین به دنبال تجویز داروهای لوودوپا و بنسرازید در کبد موش های صحرایی است که معمولا در درمان بیماری پارکینسون استفاده می شوند.
    روش بررسی
    موش های صحرایی نر از نژاد اسپراگ-داولی به وسیله لوودوپا (LD)، بتائین (Bet.)، لوودوپا+بتائین (LD/Bet)، لوودوپا+بنسرازید (LD/Ben) و لوودوپا+بتائین+بنسرازید (LD/Bet.-Ben) و آب مقطر برای گروه کنترل به مدت ده روز پیوسته به صورت خوراکی درمان شدند. غلظت هموسیستئین پلاسما به روش الیزا و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان و مقدار پراکسیداسیون لیپید به روش های شیمیایی اندازه گیری شدند. همچنین غلظت دوپامین سرم با استفاده از روش HPLC تعیین گردید و نتایج با استفاده از آزمون واریانس یکطرفه تجزیه و تحلیل شدند.
    نتایج
    درمان موش های صحرایی با لوودوپا و بنسرازید، غلظت هموسیستئین کل پلاسما (tHcy) را به طور معنی داری در گروه لوودوپا+بنسرازید در مقایسه با گروه های دیگر افزایش داد (p <0.05) همچنین tHcyدر گروه لوودوپا در مقایسه با گروه های کنترل، بتائین و لوودوپا+بتائین به طور معنی داری بالاتر بود (p <0.05). میزان پراکسیداسیون لیپید (TBARS) در کبد به طور معنی داری در گروهای لوودوپا و لوودوپا+بنسرازید نسبت به گروه کنترل افزایش داشت و این شاخص به وسیله درمان با بتائین کاهش یافت(p <0.05). در حالی که، فعالیت آنزیم های گلوتاتیون پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز (GPx، SOD) در کبد به طور معنی داری در موش های درمان شده با لوودوپا در مقایسه با گروه لوودوپا+بتائین+بنسرازید افزایش یافت (p <0.05). غلظت دوپامین سرم به طور معنی داری در موش های درمان شده با لوودوپا+بنسرازید در مقایسه با گروه های لوودوپا و لوودوپا+بتائین کاهش یافت (p <0.05).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد، بتائین به عنوان یک ماده آنتی اکسیدان در خصوص کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از مصرف داروهای لوودوپا و بنسرازید عمل می کند و قادر است اثرات اکسیداتیو آنها را بر بافت کبد کاهش دهد.
    کلید واژگان: هموسیستئین, دوپامین, بتائین, کبد, لوودوپا, بنسرازید}
    M. Alirezaei *, K. Chehari
    Introduction
    Betaine has been demonstrated to have methyl donor and antioxidant properties in our previous reports. Thus, the aim of the present study was to determine plasma homocysteine concentration and evaluate antioxidant activity of betaine following levodopa and benserazide administration, which routinely are used in treatment of Parkinson’s disease in liver of rats.
    Methods
    Sprague–Dawley male rats were treated by levodopa (LD), Betaine (Bet.), levodopa plus betaine (LD/Bet.), levodopa plus benserazide (LD/Ben.), levodopa plus betaine-benserazide (LD/Bet.-Ben.) and distilled water to controls for 10 consecutive days, orally. Plasma homocysteine concentration was measured by ELISA method. Moreover, antioxidant enzyme activities and lipid peroxidation amount were measured via chemical methods. Serumic dopamine concentration was also determined by HPLC method and data were analyzed by One-way ANOVA test.
    Results
    The study results indicated that the treatment of rats with levodopa and benserazide significantly increased total homocysteine (tHcy) in plasma of the LD/Ben. group in comparison with the other groups (p <0.05). tHcy concentration was also significantly higher in LD group in comparison with control, betaine and LD/Bet. groups. Lipid peroxidation (TBARS) amount of liver increased significantly in LD/Ben. group when compared to the control group which this index decreased by betaine treatment. In contrast, glutathione peroxidase and superoxide dismutase activities in liver were significantly higher in the LD-treated rats as compared to the LD/Ben. group. Serumic dopamine concentration decreased significantly in LD/Ben.-treated rats in comparison with LD and LD/Bet. groups.
    Conclusion
    Taken together, it seems that betaine acts as an antioxidant agent regarding decrease of LD/Ben.-induced oxidative stress and is able to decrease their oxidative effects in liver of rats.
    Keywords: Benserazide, Betaine, Dopamine, Homocysteine, Levodopa, Liver}
  • علی پاشاپور، سعید چارسویی، سیدعلی صدرالدینی، پیمان پوررضا، ساناز پاشاپور
    سابقه و هدف
    بیماری پارکینسون یکی از شایعترین بیماری های نورودژنراتیو با گسترش جهانی می باشد. مرگ نورونی دوپامینزژیک در هسته خاکستری به عنوان اصلی ترین فرآیند پاتولوژیک که منجر به ناتوانی حرکتی در بیماران می شود یافت شده است. برای درمان این بیماری داروهای زیادی بکار می رود اما لوودوپا اولین بوده و هنوز هم موثرترین دارو برای درمان علامتی بیماری پارکینسون می باشد، به کار بردن این دارو همراه با کاهش مورتالیته در مقایسه با زمان قبل از مصرف لوودوپا می باشد. با وجود این مصرف مزمن لوودوپا با محدودیتهای خاصی همراه است که شامل کسترش عوارض حرکتی در گروه عمده ای از بیماران می باشد و دیسکینزی القایی توسط دارو شایعترین عوارض حرکتی دارو است. این مشکلات می تواند به طور جدی عملکرد بیمار را به مخاطره بیاندازد و توانایی بیماران را در بهره مندی کامل از دارو محدود سازد.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت مقطعی – تحلیلی انجام گرفت، که 60 بیمار پارکینسونی مراجعه کننده به کلینیک اعصاب مورد بررسی قرار گرفتند. مطالعه ما شیوع دیسکینزی و دوز لوودوپا و زمان شروع دیسکینزی و محل دیسکینزی در بدن را شامل می شد. نرم افزار مورد استفاده جهت آنالیز آماری SPSS و سطح معنی داری به صورت 05/0 > P-value تعریف شد.
    یافته ها
    شصت بیمار پارکینسونی در این مطالعه شرکت داشتند که 21 نفر زن و 49 نفر مرد بودند، میانگین سنی بیماران 45/66 سال بود. اصلی ترین تابلوی این بیماران برادی کینزی، رژیدیته و ترمور بود که در اکثر بیماران وجود داشت. 11 مورد از بیماران دیسکینزی با شیوع 36% را داشتند که 6 نفر مرد و 5 نفر زن بودند. دوز لوودوپا در بیماران با دیسکینزی، روزانه 620 میلی گرم و در بیماران بدون دیسکینزی روزانه 550 میلی گرم بود. متوسط مدت زمان بروز دیسکینزی بعد مصرف لوودوپا 5 سال بعد بود. سن متوسط شروع بیماری در بیماران دارای دیسکینزی 59 سال بود که نسبت به بیمارانی که دیسکینزی نداشتند کمتر بود و محل شایع دیسکینزی ارومندیبولر بود (9 مورد از 11 بیمار).
    نتیجه گیری
    سه فاکتور مهم در این بررسی مشخص شد که در گسترش عوارض لوودوپا دخالت داشتند. این فاکتورها عبارتند از: دوز روزانه لوودوپای مصرفی، سن شروع بیماری و طول مدت بیماری. بنابراین برای کاهش ریسک دیسکینزی ناشی از لوودوپا ما می توانیم دوز لوودوپا را کاهش بدهیم، شروع لوودوپا را به تعویق بیندازیم و داروهای دیگری چون آگونیستهای دوپامین همراه آن بکار ببریم.
    کلید واژگان: پارکینسون, دیسکینزی ارومندیبولر, لوودوپا}
    Ali Pashapur, Saeed Charsuee, Seyed Ali Sadrodini, Peiman Purreza, Sanaz Pashapur
    Background And Objective
    Parkinson's disease (PD) is one of the most common neurodegenerative disease in world wide. Dopaminergic neural death in substantia nigra is subsequently found to be the main pathologic process leading cause to motor disability. For the treatment of this disease many drugs applied, but levodopa was the first and is still a highly effective drug for symptomatic treatment of Parkinson's disease. Administration of levodopa is associated with a decrease in mortality compared to the pre levodopa treatment. However, chronic use of levodopa is associated with certain limitation including of motor complication in the majority of patients. The most common motor complications are drug-induced dyskinesia and these problems can seriously compromise function and limit the patient's ability to benefit fully from the drug.
    Materials And Methods
    This study was a descriptive and cohort study that comprised 60 patients referred to neurological clinic with Parkinsonism. Our study aimes included to determine the frequency of dyskinesia and dosage of levodopa and time of beginning of dyskinesia and the location of dyskinesia in the body. Statistical analysis were used SPSS and statistical significance defined as a p- value<0.05.
    Results
    A total 60 Parkinson’s disease patients were participated in the present study, 49 patients were male and 21 patients female with average age 66.45 years old. The key features of Parkinson's disease which were bradykinesia, rigidity and tremor were present in almost patients. There were 11 cases of dyskinesia with frequency of 36 %, 6 men and 5 women, the dosage of levodopa in patients with dyskinesia was 620 mg / day and 550 mg/day in patients without dyskinesia. The average time of incidence of dyskinesia after used the levodopa in patients was 5 years later. The average age of onset in patients with dyskinesia was 59 Years (less than patient without dyskinesia). And the common location of dyskinesia was oromandibular (9 cases of 11 cases).
  • علیجان احمدی آهنگر، سید علیرضا صدرایی موسوی
    سابقه و هدف
    پارکینسون بیماری دژنراتیو و نسبتا شایعی است که درمانهای دارویی موجود می تواند از ناتوانی حرکتی این بیماران تا حدی جلوگیری کرده و آنها را به طور مستقل قادر به ادامه زندگی کند. داروهای زیادی در این بیماری استفاده می شود که در این مطالعه اثر دو داروی بروموکریپتین و سلژلین مقایسه می گردد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه از بین بیماران مراجعه کننده به مطب، تعداد 77 نفر که 50 نفر مرد و 27 نفر زن با سن متوسط 65 سال بوده انتخاب و طی سه سال پیگیری شدند. بسته به نوع داروی تجویز شده، بیماران به سه دسته تقسیم شده اند که در هر سه گروه داروی لوودوپا و آرتان مشترک بوده ولی در گروه اول لوودوپا و آرتان بدون اضافه کردن داروی دیگر بوده و در گروه دوم سلژلین و در گروه سوم بروموکریپتین نیز وجود داشته است. ارزیابی وضعیت این بیماران طی ویزیت های دوره ای و نسبتا منظمی و بر مبنایUPDRS بوده است.
    یافته ها
    در این بررسی بیماران گروه سوم (بروموکریپتین) نسبت به گروه اول از لحاظ وضعیت حرکتی شرایط بهتری داشته اند. گروه دوم (سلژلین) علیرغم شرایط نسبتا بهتر در ابتدا، به مرور زمان اختلاف آنها با گروه اول ناچیز گردید و از لحاظ عوارض جانبی بخصوص دیسکینزی نیز گروه بروموکریپتین عوارض کمتری داشته اند.
    نتیجه گیری
    بهمراه درمان با لوودوپا استفاده از داروی کمکی بروموکریپتین نسبت به سلژلین ارجح بوده و عوارض کمتری دارد.
    کلید واژگان: پارکینسون, دیس کینزی, لوودوپا, سلژلین, بروموکریپتین}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال