به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « مایکوفنولات موفتیل » در نشریات گروه « پزشکی »

  • فاطمه حیاتی، حمیرا رشیدی*، ابراهیم سوفاری، قدرت الله محمدی
    مقدمه
    مایکوفنولات موفتیل (MMF) یک داروی سرکوب کننده سیستم ایمنی است که برای جلوگیری از رد پیوند عضو و درمان بیماری های خودایمنی استفاده می شود. از نظر تیوری، این داروها دارای اثرات اسپرماتوکسیک و ژنوتوکسیک هستند. با این حال، شواهد در مورد اثرات این دارو بر باروری محدود و بحث برانگیز است. این مطالعه تاثیر داروی MMF و تستوسترون بر اسپرم، هورمون های تولید مثلی و آنزیم های آنتی اکسیدانی در موش صحرایی نر بررسی کرد.
    موادوروش ها
    در این مطالعه تجربی 24 موش نر بالغ Naval Medical Research Institute (NMRI) به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند: 1- سرم نمکی (کنترل) 2- مایکوفنولات موفتیل و3-مایکوفنولات موفتیل همراه تستوسترون به صورت تزریق زیرجلدی به مدت 65 روز دریافت کردند. تغییرات وزن بدن، مشخصات اسپرم (غلظت، تحرک و مورفولوژی)، سطوح گنادوتروپین ها، تستوسترون و آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، گلوتاتیون (GSH)،کاتالاز و ظرفیت تام آنتی اکسیدانی (TAC) در سرم ویا اپیدیدیم بررسی شد.
    یافته ها
    هر دو گروه درمانی MMF در مقایسه با کنترل کاهش وزن بدن، تعداد و تحرک و اسپرم، تستوسترون، آنزیم های آنتی-اکسیدان و افزایش هورمون های گنادوتروپین و ناهنجاری مورفولوژی اسپرم را نشان دادند (05/0>P). کاهش بر اسپرم و سطح تستوسترون اپیدیدیم در گروه مایکوفنولات موفتیل +تستوسترون کمتر از گروه مایکوفنولات موفتیل بود (05/0>P).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد مایکوفنولات موفتیل اثرات ناخواسته بر روی اسپرم، هورمون های جنسی، تستوسترون و آنزیم های مسیر آنتی اکسیدانی دارد و استفاده از تستوسترون نمی تواند اثرات سوء مایکوفنولات موفتیل را کاهش دهد. اثرات ناخواسته مایکوفنولات موفتیل ممکن است به دلیل کاهش سطح آنتی اکسیدان ها باشد.
    کلید واژگان: مایکوفنولات موفتیل, تستوسترون, گنادوتروپین ها, آنتی اکسیدان ها}
    Fatemeh Hayati, Homeira Rashidi *, Ebrahim Soofari, Ghodrat Aalah Mohammadi
    Background
    Mycophenolate mofetil (MMF) is an immunosuppressant drug which is used to inhibit organ transplant rejection and to treat autoimmune diseases. Theoretically, such medications have spermatotoxic and genotoxic effects. However, evidence on the effects of MMF on fertility is limited and controversial.This study evaluated the effects of MMF and testosterone on sperm, sex hormones and antioxidant enzymes in male rats.
    Materials and Methods
    In this experimental study 24 adult male Naval Medical Research Institute (NMRI) mice randomly divided into 3 groups: 1- saline serum (control), 2- MMF and 3- MMF along with testosterone by subcutaneous injection, for 65 days. Change in body weight, sperm quality (concentration, motility and morphology), serum level of gonadotropin hormones, and testosterone, superoxide dismutase (SOD), glutathione (GSH), catalase, total antioxidant capacity (TAC) in serum and epididymis were evaluated.
    Findings
    Both MMF treatment groups compared to control showed a decrease in body weight, number and motility of sperm, level of testosterone, antioxidant enzymes (SOD, GSH, and catalase) and TAC (P<0.05), and increase of gonadotropin hormones and sperm morphology abnormality (P<0.05). The adverse effects on sperm count and epididymis testosterone levels in the Mycophenolatemofetil +testosterone group was less than the Mycophenolate mofetil group (P<0.05).
    Conclusion
    This study showed that Mycophenolatemofetil has adverse effects on sperm count, gonadotropins , testosterone and antioxidant pathway enzymes, and the use of testosterone cannot reduce the adverse effects of MMF. The adverse effects of Mycophenolate mofetil may be due to a decrease in the level of antioxidants.
    Keywords: Mycophenolate mofetil, testosterone, Gonadotropins, antioxidants}
  • امین عمرانی، هما فقیهی*، زهره محمدی، پرستو میرزابیگی، حامد منتظری قدس، علی رستگاری
    زمینه

    مایکوفنولات موفتیل داروی تضعیف کننده سیستم ایمنی در درمان انواع بیماری های کلیوی و پیوند اعضاست. طی مطالعات اولیه و تعیین محدوده غلظتی مواد جانبی، اهمیت تاثیر میزان زانتان گام و سوربیتول در کیفیت و پایداری ماده موثره مشخص شد.
    هدف هدف از این مطالعه، بهینه سازی مقادیر مواد مذکور با استفاده از روش داده های تجربی بود تا با کمترین میزان طراحی آزمایش به بهترین نتیجه دست یافت.

    روش ها 

    از روش طراحی مرکب مرکزی برای تهیه فرمولاسیون ها استفاده شد. مقادیر زانتان گام و سوربیتول به عنوان متغیرهای مستقل و حجم سدیمانتاسیون (میزان فاکتور F)، مقدار ماده موثره پس از تهیه و پس از 3 ماه نگهداری در دمای 45 درجه سانتی گراد به عنوان متغیرهای وابسته بودند. پس از تهیه فرمولاسیون ها به روش گرانولاسیون مرطوب، آزمون کروماتوگرافی و تعیین فاکتور F انجام شد. 

    یافته ها 

    تحلیل پاسخ ها مبین معنادار بودن افزایش میزان زانتان گام تا 75 میلی گرم در افزایش پایداری فیزیکی و نیز محافظت ماده موثره دارو تا 98 درصد پس از 3 ماه نگهداری بود. افزایش مقدار سوربیتول از 10 گرم تا 25 گرم، نقش معناداری در بهبود خواص مذکور نداشت. نمونه بهینه حاوی 16/69 گرم سوربیتول و 68/81 میلی گرم زانتان گام با خطای پیش بینی کمتر از 5 درصد بود. 

    نتیجه گیری

    روش داده های تجربی در این مطالعه به خوبی مقادیر 2 ماده جانبی تعیین کننده کیفیت نهایی فرآورده را بهینه سازی کرد. حد بیشینه زانتان گام و محدوده میانی سوربیتول در ایجاد فرآورده مطلوب پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: مایکوفنولات موفتیل, سوسپانسیون, زانتان گام, سوربیتول, بهینه سازی, پایداری فیزیکوشیمیایی}
    Amin Umrani, Homa Faghihi*, Zohreh Mohammadi, Parastoo Mirzabeigi, Hamed Montazeri Ghods, Ali Rastegari
    Background 

    Mycophenolate mofetil as an immunosuppressive agent is widely administered in patients with kidney disorders and following organ transplantation. The amounts of xanthan gum and sorbitol, as two excipients of mycophenolate mofetil, are influential on the final quality and stability of the suspension. 

    Objective

    In this experimental study, we aim to optimize the levels of xanthan gum and sorbitol in the Mycophenolate mofetil powder. 
    Methods A Central composite design was used to prepare the formulations. The amounts of xanthan gum and sorbitol were considered as independent variables while the sedimentation volume (F value) and concentration of active pharmaceutical ingredient (API) after preparation and after 3 months of storage at 45 ͦC were considered as dependent variables. The samples were prepared through wet granulation process. Chromatography analysis and determination of F value and API were then performed. 

    Results

    Analysis of variance showed that the increase in the amounts of xanthan up to 75 mg provided higher F value and better protection of API after 3 months by 98%, while the increase of sorbitol from 10 to 25 g had no significant effect on these variables. Optimized sample composed of 16.69 g sorbitol and 68.81 mg xanthan gum. Predicted error was desirably less than 5%. 

    Conclusion 

    The proposed formulation of mycophenolate mofetil powder for oral suspension with optimum amounts of xanthan gum and sorbitol has good stability. High level of xanthan gum and moderate level of sorbitol are recommended for preparing an optimal product.

    Keywords: Mycophenolate Mofetil, Suspension, Xanthan Gum, Sorbitol, Optimization, Physicochemical stability}
  • مهناز بنی هاشمی، یلدا ناهیدی *، محمد جواد یزدان پناه، حبیب الله اسماعیلی، سمیه خطیب زاده
    زمینه و هدف

    پمفیگوس از بیماری های شایع خودایمنی تاولی است که نیازمند درمان با سرکوب کننده ی ایمنی سیستمیک می باشد. سرکوب کننده های ایمنی پیش آگهی بیماران پمفیگوس را در دهه ی اخیر تغییر داده، اما استفاده ی طولانی مدت آن ها همراه با عوارض قابل توجهی می باشد. امروزه سعی بر استفاده از داروهایی جدیدتر با عوارض جانبی کمتر در این بیماری می باشد. یکی از این داروها مایکوفنولات موفتیل می باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثرات درمانی این دارو در بیماران مبتلا به پمفیگوس ولگاریس مقاوم به درمان می باشد.
    روش اجرا: پرونده ی 300 بیمار مبتلا به پمفیگوس ولگاریس مرور شد و از میان آن ها 28 پرونده که به دلیل مقاومت به درمان، داروی مایکوفنولات موفتیل دریافت کرده بودند وارد مطالعه شدند. اطلاعات با استفاده از پرونده ها در پرسش نامه ای جمع آوری و سپس با استفاده از آزمون همبستگی Kendall''s tau-c، آزمون Mann-Whitney و تحلیل واریانس تحلیل آماری داده ها انجام شد.

    یافته ها

    نسبت مرد به زن 8:1/1 بود. میانگین سنی بیماران 6/13?3/43 سال بود. بیماران تحت درمان با gr/day 2 مایکوفنولات همراه mg/kg/day 1 پردنیزولون قرار داشتند. هفده بیمار (10 مرد و 7 زن) بهبودی کامل داشتند، ارتباط معناداری بین پاسخ به درمان و جنسیت بیماران وجود نداشت (58/0P=). اختلاف معناداری بین میانگین سنی بیماران بهبودیافته و مقاوم به درمان وجود نداشت (77/0P=). ارتباط معناداری بین پاسخ به درمان با شدت درگیری مخاطی (8/0P=) و شدت درگیری پوستی (8/0P=) وجود نداشت. 10 بیمار که مایکوفنولات را بیش از 12 ماه دریافت کرده بودند پاسخ درمانی مناسب داشتند و طی دوره ی پی گیری بدون نیاز به مکمل دیگر هیچ عودی نداشتند.

    نتیجه گیری

    شروع اثر مایکوفنولات موفتیل آهسته است، اما مکملی مفید و با عوارض جانبی کم در درمان بیماران پمفیگوس ولگاریس، خصوصا بیماران مقاوم به درمان، می باشد.

    کلید واژگان: پمفیگوس ولگاریس, مایکوفنولات موفتیل, بیماری های تاولی, درمان}
    Mahnaz Banihashemi, Yalda Nahidi, Mohammmadjavad Yazdanpanah, Habibo., Allah Esmaeeli, Somayyeh Khatibzadeh
    Background And Aim

    Pemphigus is one of the most common types of autoimmune blistering disease that requires systemic immunosuppressive therapy. Immunosuppressive therapy has improved the disease outcome in recent decades، but long-term use of them has side effects. Recently، it has been tried to evaluate immunosuppressive drugs with less side effects. One of them is mycophenolate mofetil. The aim of this study was to evaluate of therapeutic efficacy of this drug in the patients with refractory pemphigus vulgaris.

    Methods

    Three hundred files of patients with pemphigus vulgaris were reviewed and among them 28 patients who had received mycophenolate mofetil due to resistance to treatment were entered to this study. The data were obtained from patients’ files and were analyzed using Kendall''s tau-c correlation، Mann-Whitney and ANOVA tests.

    Results

    Male to female ratio was 1. 8:1 with an average age of 43. 3±13. 6 year. Twenty-eight cases of pemphigus vulgaris were treated receiving 2gr/day mycophenolate mofetil + 1mg/kg/day prednisolone. Remission occurred after 3 months. Seventeen patients (10 men and 7 women) had complete remission. There was no significant association between gender and treatment response (P=0. 58). There was no significant association between mean age of treated patients and untreated patients with treatment response (P=0. 77). Also، there was no significant association between severity of mucosal (P=0. 80) and severity of skin involvement with treatment response (P=0. 80). Ten patients who received mycophenolate mofetil more than 12 months had treatment response to mycophenolate mofetil and they did not have any relapse in the follow up period.

    Conclusion

    Mycophenolate mofetil is effective and safe as an adjuvant therapy in patients with pemphigus vulgaris especially in refractory pemphigus. Initiation of the therapeutic effect is slow.

    Keywords: pemphigus vulgaris, mycophenolate mofetil, bullous diseases, treatment}
  • خدیجه مخدومی، زهرا یکتا، پدرام احمدپور، علی غفاری مقدم، نیشتمان صادقی، پخشان قادری، منیژه ساده دل
    پیش زمینه و هدف
    پیوند کلیه یک روش موفقیت آمیز برای درمان بیماران مبتلا به نارسایی انتهایی کلیه است. حفظ بقاء کلیه پیوندی نیازمند استفاده از داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی است. تاکنون داروهای متعددی جهت پیشگیری از رد پیوند به کار گرفته شده اند و دانش بشری در صدد یافتن داروهایی است که با کمترین عوارض بیشترین تاثیر را در حفظ عملکرد طبیعی کلیه پیوندی و بقاء بیمار داشته باشند. در این مطالعه تاثیر دو داروی آزاتیوپرین AZA و مایکوفنولات موفتیل MMF در بقاء یک ساله کلیه پیوندی بررسی و مقایسه گردید. دفعات رد پیوند در سال اول تعیین کننده بقاء یک ساله و به تبع آن بقاء طولانی مدت کلیه پیوندی می باشد.
    مواد و روش کار
    این مطالعه به روش همگروهی (Historical cohort) بر روی 191 بیمار که در فاصله سال های 83 – 1381 در بیمارستان امام خمینی ارومیه تحت عمل جراحی پیوند کلیه از اهداء کننده زنده غیر وابسته (Living unrelated Donor) قرارگرفته بودند، انجام شد. بیماران در دو گروه تحت درمان با آزاتیوپرین AZA و مایکوفنولات موفتیل MMF از نظر دفعات رد حاد پیوند و عملکرد کلیه پیوندی برای یک سال پیگیری شدند. میزان بقاء کلی (Life Table) تعیین و نمودار بقاء (Kaplan Meire) با توجه به متغیرهای زمینه ای و درمان اولیه رسم گردید و اثر مستقل متغیرهای مورد مطالعه – با روش Cox proportional Hazard Model مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.(P≤0.05)
    نتایج
    81 بیمار در گروه تحت درمان با MMF و 90 بیمار در گروه تحت درمان با AZA قرار داشتند. که موارد رد حاد پیوند در طول یک سال در گروه AZA بیشتر از MMF بود 7/43% در مقابل 8/32%. میزان بقاء کلی یک ساله در گروه MMF بیشتر از AZA محاسبه شد 9/90% در مقابل 7/87% اما تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود 32/0= P. میزان بقاء یک ساله کلیه پیوندی در بیمارانی که اختلال و تاخیر در شروع عملکرد کلیه پیوندی (DGF: Delayed Graft Function) داشتند در گروه MMF به طور معنی داری بیشتر از گروه AZA بود. 6/89% در مقابل 75% و 005/0= P دفعات رد حاد پیوند در طول یک سال در گروه AZA عامل پیشگویی کننده برای بقاء کلیه پیوندی بوده است. 6/4= HR (001/0= Psig و 26/11- 93/1= CI)
    بحث و نتیجه گیری
    بقاء طولانی مدت پیوند با بقاء یک ساله آن ارتباط دارد. عملکرد کلیه در پایان سال اول در دو گروه MMF و AZA تفاوت قابل توجهی ندارد. اگر چه که عملکرد کلیه پیوندی در پایان سال اول در بیماران با DGF تحت درمان با MMF بهتر از AZA بوده است. موارد رد حاد پیوند نیز در گروه MMF کمتر از AZA می باشد. مقایسه بقاء طولانی مدت درمصرف دو دارو، تمایز دو دارو را مشخص تر خواهد کرد.
    کلید واژگان: بقاء, کلیه پیوندی, آزاتیوپرین, مایکوفنولات موفتیل}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال