به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « کاهو » در نشریات گروه « پزشکی »

  • الهام ناوی پور، محمد امین غفاریان روح پرور، مجتبی تیموری، رقیه جوان*
    مقدمه

     استنت حالب یکی از کاربردی ترین وسایل جهت رفع انسداد در اورولوژی است، که می تواند مشکلاتی را برای بیمار به همراه داشته باشد. این مطالعه، با هدف تعیین اثرات کاهو بر بهبودی علایم ناشی از استنت انجام شد.

    مواد و روش ها

     این کارآزمایی بالینی برای 60 مرد مبتلا به سنگ حالب که تحت یورتروسکوپی و سنگ شکنی از طریق پیشابراه قرارگرفتند، انجام شد. علایم ادراری با استفاده از پرسشنامه ی USSQ در ابتدای مطالعه و دو هفته پس از مداخله در بیماران سنجیده شد. بیماران به دو گروه مداخله با تامسولوسین و عصاره کاهو، کنترل تامسولوسین و دارونما تقسیم شدند. آنالیز آماری با استفاده از آزمون های آماری مناسب با سطح معنی داری 05/0 و استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.

    نتایج

     میانگین سنی در بیماران مورد مطالعه 5/14±6/44 سال بود. میانگین امتیاز شاخص علایم ادرای در گروه کنترل در ابتدا 13/3± 64/26 و دو هفته بعد از مداخله 84/2±58/16 و در گروه مداخله در ابتدای مطالعه 05/5±27/28 و دو هفته بعد از مداخله 42/2±68/15 بود. که تفاوت آماری معنی داری درون گروه ها وجود داشت (001/0P=). اما بین دو گروه در قبل از مداخله (136/0P=) و بعد از مداخله اختلاف معنی دار آماری مشاهده نشد (198/0P=).

    نتیجه گیری

     کاهو تاثیر معناداری بر کاهش علایم ادراری در افراد مورد مطالعه در بعد از مداخله در مقایسه دو گروه نداشت. این موضوع می تواند به دلیل حجم نمونه کم، کوتاه بودن مدت مطالعه، بیماری زمینه ای بیماران و نوع گونه کاشت شده کاهو باشد. مطالعات آتی با طول مدت بیشتر توصیه می شود.

    کلید واژگان: استنت دبل جی, سنگ حالب, کاهو, لیتوتریپسی ترانس یورترال}
    Elham Navipour, Mohammad Amin Ghafarian Rohparvar, Mojtaba Teimuri, Roghayeh Javan *
    Introduction

     The ureteral stent is one of the most useful devices in urology to remove obstructions that can cause problems for the patient. This study was conducted to determine the effects of lettuce on improving symptoms caused by stents.

    Methods

     The clinical trial included 60 male participants with ureteral stones who were treated with ureteroscopy and stone fragmentation through the urethra. Urinary symptoms were evaluated using the USSQ questionnaire initially and again two weeks after the intervention. The participants were divided into two groups: the intervention group, which received tamsulosin and lettuce extract, and the control group, which received tamsulosin and a placebo. Statistical analysis was performed using SPSS software, utilizing appropriate statistical tests with a significance level set at 0.05.

    Results

     The average age of the patients studied was 44.6±14.5 years. For the control group, the initial mean score for urinary symptoms was 26.64±3.13, which decreased to 16.58±2.84 two weeks after the intervention. In the intervention group, the initial score was 28.27±5.05, reducing to 15.68±2.42 post-intervention. There was a statistically significant difference noted within each group (P=0.001). However, between the two groups, no statistically significant difference was observed either before (P=0.136) or after the intervention (P=0.198).

    Conclusion

     In the comparison of the two groups, lettuce did not demonstrate a significant effect on reducing urinary symptoms in the study subjects after the intervention. This issue can be due to the small sample size, the short duration of the study, the underlying disease of the patients and the type of lettuce planted. Future studies with longer duration are recommended.

    Keywords: Transurethral Lithotripsy, Lettuce, Double J Stent, Ureteral Stone}
  • زهرا معاوی، خوشناز پاینده*، مهرنوش تدینی
    زمینه و هدف

    فلزات سنگین از انواع آلاینده های خطرناک موجود در محیط زیست هستند که در مواد غذایی انباشته می شوند. این پژوهش با هدف ارزیابی خطر سلامت و آلودگی برخی فلزات سنگین در سبزی های کاهو و کلم کشت شده در سه شهرستان حمیدیه، دزفول و رامهرمز استان خوزستان انجام شد.

    روش بررسی

    نمونه برداری به صورت تصادفی ساده، با سه تکرار و تعداد 15 نمونه از هر کدام از سبزی های کاهو و کلم کشت شده در هر منطقه تهیه شدند. فلزات سنگین به کمک دستگاه جذب اتمی مدل پرکین المر 4100 سنجش شدند. ارزیابی خطر فلزات سنگین با استفاده از شاخص های آلودگی خاک و ارزیابی خطر سلامت انجام گردید.

    یافته ها

    بالاترین میزان فلز در کلم مربوط به روی (mg/kg 0/15±5/84) و پایین ترین مقادیر فلز کروم در کاهو (mg/kg 0/005±0/11) به دست آمد. بر اساس میزان جذب روزانه فلزات سنگین محصولات کاهو و کلم، نتایج نشان داد که بالاترین مقادیر شاخص مخاطره (HQ) را فلز سرب در کلم برای کودکان و بزرگسالان به ترتیب 8/5840 و 3/4253 در مقایسه با سایر فلزات سنگین داشتند. شاخص مخاطره فلزات نیکل و کروم در کلم بالاتر از کاهو بود، اما در مورد فلزات روی، مس و کبالت شاخص مخاطره در کاهو بالاتر از کلم به دست آمد. بالاترین مقدار شاخص سرطان زایی در کودکان برای مصرف کلم و فلز سرب 0/0291 بود. شاخص سرطان زایی فلز کروم در دو محصول کاهو و کلم (0/0003 و 0/0002) پایین ترین مقادیر را داشت. خطر بوم شناسی فلزات سنگین در خاک مزارع کشاورزی رامهرمز بالاتر از شهرهای دزفول و حمیدیه به دست آمد. فاکتور غنی شدگی فلزات سرب، کروم، مس و کبالت در خاک های کشاورزی رامهرمز بالاتر از مناطق دیگر بود. شاخص زمین انباشتگی کروم، روی و مس در خاک مزارع کشاورزی دزفول بالاتر از خاک های حمیدیه و رامهرمز بالاتر بود.

    نتیجه گیری

    با توجه با شاخص های آلودگی خاک، فلز کبالت نقش مهمی در آلودگی خاک دزفول، حمیدیه و رامهرمز داشت و فلزات سرب، نیکل، کروم، مس و روی آلودگی کمی در خاک مناطق مورد مطالعه داشتند. ارزیابی خطر سلامت فلزات سنگین خاک نشان داد که شاخص خطر فلزات سنگین سرب، نیکل، کروم، مس، روی و کبالت پایین تر از 1 به دست آمد. شاخص سرطان زایی فلزات سنگین برای بزرگسالان و کودکان کمتر از 4-10 بود. ارزیابی خطر سلامت فلزات سنگین و شاخص مخاطره آنها نشان داد مصرف کاهو و کلم در این مناطق می تواند باعث مشکلات سلامتی در افراد شود.

    کلید واژگان: آلودگی خاک, خطر سلامت, فلزات سنگین, کلم, کاهو}
    Zahra Moavi, Khoshnaz Payandeh*, Mehrnosh Tadayoni
    Background and Objective

    Heavy metals are dangerous pollutants in the environment that accumulate in food. This research was conducted with the aim of evaluating the health risks and contamination of some heavy metals in lettuce and cabbage in the cities of Hamidieh, Dezful and Ramhormoz in Khuzestan province.

    Materials and Methods

    The sampling was completely random, with three repetitions, and 15 samples of each of the lettuce and cabbage vegetables grown in each region were prepared. Heavy metals were measured using the Perkin Elmer 4100 atomic absorption device. Heavy metal risk assessment was conducted using soil pollution indicators and health risk assessment method.

    Results

    The highest amount of metal in cabbage is related to zinc (5.84±0.15 mg/kg), while the lowest amounts of chromium metal in lettuce (0.11±0.005 mg/kg) was achieved. Based on the daily absorption of heavy metals in lettuce and cabbage products, the results showed that the highest hazard index (HQ) values, ​​related to lead metal in cabbage for children and adults, were 3.9376 and 3.4253, respectively, compared to other heavy metals. The highest value of the carcinogenicity index in children was 0.0133 for cabbage consumption. The carcinogenic index of chromium metal in lettuce and cabbage products had the lowest values (0.0003 and 0.0004). Regarding the metal enrichment factor, lead, chromium, copper and cobalt were higher in the agricultural soils of Ramhormoz compared to other regions, while nickel and zinc were higher in the soils of Hamidiyeh than in Dezful and Ramhormoz. The soil index of accumulation of chromium, zinc and copper in the soil of Dezful agricultural fields was higher, whereas lead and cobalt were higher in Hamidiyeh soils than in Dezful and Ramhormoz. Additionally, nickel was higher in Ramhormoz agricultural fields.

    Conclusion

    According to the soil pollution indicators, cobalt metal played an important role in the soil pollution in Dezful, Hamidiyeh and Ramhormoz, while the metals lead, nickel, chromium, copper and zinc showed minimal pollution levels in the soil of the studied areas. The health risk assessment of soil heavy metals showed that the risk index for lead, nickel, chromium, copper, zinc and cobalt was lower than 1. Additionally, the carcinogenicity index of heavy metals for both adults and children was less than 10-4. The health risk assessment of heavy metals and their risk index showed that the consumption of lettuce and cabbage in these areas can lead to various health problems in people.

    Keywords: Soil Pollution, Health Risk, Heavy Metals, Cabbage, Lettuce}
  • عابد قاری، محمود امینی، علیرضا کمالی، شعبانعلی علیزاده، سید امیرحسین لطیفی*
    اهداف

    درد یکی از مهم ترین و شایع ترین مشکلاتی است که همواره راهبردهای متعددی برای تسکین آن به کار گرفته می شود. در راستای دستیابی به هدف مدیریت مطلوب درد، انواع مسکن ها و مخدرها استفاده می شوند، هر چند این داروها عوارض جانبی قابل ملاحظه ای نیز دارند. متون خطی متعددی در طب سنتی ایرانی اثرات ضد دردی کاهو را بیان کرده اند. هدف از انجام این مطالعه، بررسی اثرات شربت کاهوی خوراکی به عنوان درمان کمکی در کاهش درد پس از عمل جراحی فتق کشاله ران است.

    روش ها

     این مطالعه یک کارآزمایی بالینی 3 سوکور است. 70 بیمار نامزد جراحی فتق کشاله ران مراجعه کننده به بیمارستان ولیعصر اراک به صورت تصادفی به 2 گروه آزمایش و کنترل تقسیم بندی شدند. از 3 روز قبل از جراحی تا بعد از جراحی شربت کاهو و پلاسبو تجویز و در صورت نیاز مورفین به بیماران دچار درد شدید تجویز شد. میزان درد بر اساس پرسش نامه VAS سنجیده شد. همچنین برای بررسی معناداری متغیرها از آزمون های آماری کای دو و تی مستقل و آنالیز واریانس تکراری استفاده شد.

    یافته ها

     شدت درد حاد پس از ریکاوری جراحی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش معنا داری داشت. میانگین نمره درد بر اساس مقیاس آنالوگ بصری در 24 ساعت پس از جراحی در گروه آزمایش 0/68±1/94 و در گروه کنترل 2/75±8/13 بود P<0/05)).

    نتیجه گیری

     بر اساس نتایج این مطالعه شربت کاهو به عنوان درمان کمکی می تواند در کاهش درد پس از عمل جراحی فتق کشاله ران موثر باشد.

    کلید واژگان: کاهو, جراحی فتق کشاله ران, کاهش درد}
    Abed Ghari, Mahmood Amini, Alireza Kamali, Shabanali Alizadeh, Seied Amirhosein Latifi*
    Objective

    Pain is one of the most common problems after surgery. Various strategies have been used to alleviate it. To achieve the optimal pain management, various analgesics and narcotics are used, despite of having side effects. Numerous sources of Iranian Traditional Medicine have indicated the analgesic effects of lettuce. This study aims to evaluate the effects of lettuce syrup as an adjunctive therapy on pain relief after inguinal hernia surgery.

    Methods

    This is a triple-blind clinical trial. Seventy patients candidates for inguinal hernia surgery referred to Valiasr Hospital in Arak, Iran were randomly divided into two groups of intervention and placebo. From 3 days before surgery to after surgery, lettuce and placebo syrup were prescribed separately as well as morphine, if needed. Pain was measured using visual analogue scale (VAS) during recovery and 1, 2, 4, 6, 12 and 24 hours after surgery. The data were analyzed by independent t-test, chi-square test, and repeated measure ANOVA. 

    Results

    The acute pain level during recovery after surgery significantly decreased in the intervention group compared to the control group. The mean VAS score 24 hours after surgery was 0.68±1.94 in the intervention group and 2.75±8.13 in the control group (P<0.05).

    Conclusion

    The use of lettuce syrup as an adjunctive treatment is effective in reducing pain after inguinal hernia surgery.

    Keywords: Lactuca sativa, inguinal hernia surgery, pain relief}
  • زهرا معاوی، خوشناز پاینده*، مهرنوش تدینی
    مقدمه

    کادمیوم و آرسنیک سمیت بسیار زیادی دارند و با تجمع در مواد غذایی سبب مسمومیت و بیماریزایی در بدن انسان میشوند. در این تحقیق میزان آلودگی فلزات سنگین آرسنیک و کادمیوم در سبزیچات کاهو و کلمه ای معمولی و خاک در سه شهرستان حمیدیه، دزفول و رامهرمز در استان خوزستان مورد بررسی قرار گرفت.

    مواد و روش ها

    بهمنظور اجرای پژوهش، تعداد 15 نمونه از سبزیهای کاهو و کلم کشت شده و 15 نمونه خاک مزارع شهرستانهای حمیدیه، دزفول و رامهرمز استان خوزستان نمونه برداری شد. ریسک اکولوژیک فلزات کادمیوم و آرسنیک به کمک شاخصهای آلودگی بررسی شد.

    یافته ها

    کمترین میزان آلودگی در هر دو سبزی کلم و کاهو به آرسنیک در شهر دزفول به ترتیب با 1/29 و 0/85 میلیگرم در کیلوگرم و بیشترین میزان آلودگی کلم و کاهو به آرسنیک در شهر رامهرمز به ترتیب به میزان 2/44 و 1/49 میلیگرم در کیلوگرم مشاهده شد. بیشترین غلظت آرسنیک در خاک رامهرمز با2/24 میلیگرم در کیلوگرم و بیشترین غلظت عنصر کادمیوم در خاک دزفول به میزان 0/25 میلی گرم در کیلوگرم مشاهده شد. نتایج نشان داد که فلزات سنگین آرسنیک و کادمیوم در شهرهای مورد مطالعه دارای پتانسیل ریسک اکولوژیک کم)40>Er)و شاخص ریسک (RI) نیز دارای ریسک کم (150>RI) بود. بیشترین شاخص ریسک در شهر حمیدیه (32/4) و کمترین شاخص ریسک مربوط به شهر رامهرمز (11/66) میباشد.

    نتیجه گیری

    نتایج محاسبه شاخص مخاطره سلامت (HI) در کاهو و کلم مورد مطالعه کمتر از 1 بود که نشان میدهد غلظت این عناصر در خاک فاقد مخاطره و اثرات سوء بهداشتی برای مصرف کننده میباشد.

    کلید واژگان: آرسنیک, سلامت, سمیت کادمیوم, کاهو, کلم}
    Z. Moavi, Kh. Payandeh *, M. Tadayoni
    Introduction

    Cadmium and arsenic have toxicity and can accumulate in food and causepoisoning and disease in the human body. In this research, the amount of contamination ofheavy metals, particularly arsenic and cadmium in lettuce and common cabbage and soil inthree cities of Hamidieh, Dezful and Ramhormoz in Khuzestan province were investigated.

    Materials and Methods

    In order to implement the research, 15 samples of lettuce andcabbage cultivars were cultured and 15 soil samples were collected from cities of Hamidieh,Dezful and Ramhormoz in Khuzestan province. The ecological risk of cadmium and arsenicwas studied using pollution indices.

    Results

    The lowest amounts of contaminations in both cabbage and lettuce vegetablesconcerned with arsenic were found in Dezful at the concentrations of 1.39 and 0.85 ppmwhile the highest concentrations were observed in Ramhormoz at the levels of 2.44 and 1.49ppm respectively. Ramhormoz soil indicated the highest concentrations at arsenic (2.24 ppm)while Dezful soil showed the highest amount of cadmium (0.25 ppm). The results showed thatheavy metals of arsenic and cadmium in the studied cities had low ecological risk (Er<40) andlow risk (IR) risk index (RI<150). The highest risk index is in Hamidieh (32.4) and the lowestrisk index is Ramhormoz (11.66).

    Conclusion

    The results of Health Hazard Index (HI) in lettuce and cabbage were less than 1,indicating that the concentration of these elements in the soil would be hazardous and wouldhave adverse health effects for the consumer.

    Keywords: Arsenic, Cabbage, Cadmium, Health, Lettuce, toxicity}
  • امیر حسین بقایی، حمید ترنج زر
    مقدمه
    پالایش خاک ها به فلزات سنگین به خصوص در شهرهای صنعتی، امر مهمی در بحث آلودگی محیط زیست به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر ورمی کمپوست زباله شهری غنی شده با خاکستر لاستیک بر کاهش قابلیت دسترسی کادمیوم در گیاه کاهو در نوعی خاک آلوده به کادمیوم انجام گرفت.
    روش ها
    تیمارهای آزمایشی شامل کاربرد صفر، 20 و 40 تن در هکتار ورمی کمپوست زباله شهری غنی شده با صفر و 200 کیلوگرم در هکتار خاکستر لاستیک، در خاکی با مقادیر صفر، 20، 30 و40 میلی گرم کادمیوم در کیلوگرم و گیاه مورد نظر کاهو بود. غلظت کادمیوم خاک و ریشه گیاه با استفاده از دستگاه جذب اتمی اندازه گیری گردید.
    یافته ها
    افزایش کاربرد ورمی کمپوست زباله شهری از صفر به 20 و 40 تن در هکتار خاک آلوده به 20 میلی گرم کادمیوم در کیلوگرم خاک، به ترتیب منجر به کاهش 3/1 و
    4/2 برابری مقدار کادمیوم قابل دسترس خاک شد. غلظت کادمیوم اندام هوایی گیاه نیز به ترتیب 1/1 و 8/1 برابر کاهش یافت. کاربرد 20 و 40 تن در هکتار ورمی کمپوست زباله شهری غنی شده با خاکستر لاستیک در خاک آلوده به 30 میلی گرم کادمیوم در کیلوگرم خاک، به ترتیب باعث کاهش غلظت 2/1 و 9/1 برابری کادمیوم اندام هوایی گیاه گردید.
    نتیجه گیری
    کاربرد ورمی کمپوست زباله شهری، منجر به کاهش قابلیت دسترسی کادمیوم در خاک و گیاه می شود که در این میان، غنی سازی این ترکیب آلی با خاکستر لاستیک، جذب کادمیوم توسط گیاه را کاهش می دهد.
    کلید واژگان: زیست پالایی, فلزات سنگین, آلودگی خاک, کاهو}
    Amir Hossein Baghaie, Hamid Toranjzar
    Background
    Remediation of soils polluted to heavy metals especially in industrial cities is very important in environmental pollution studies. This research was performed to investigate the effect of rubber ash enriched urban waste vermi-compost on decreasing Cadmium (Cd) availability in lettuce plant in Cd-polluted soil.
    Methods
    Treatments consisted of applying urban waste vermi-compost (0, 20, and 40 t/ha) enriched with 0 and 200 kg/ha rubber ash in a polluted soil with 0, 20, 30, and 40 mg Cd per kg, and plant in this experiment was lettuce. Soil and plant Cd concentration was measured by atomic absorption spectroscopy (AAS). Findings: Increasing the use of urban waste vermi-compost from 0 to 20 and 40 t/ha in a Cd-polluted soil (20 mg Cd per kg soil) caused a significant decrease in soil Cd availability by 1.3 and 2.4 times, respectively. Cd concentration in plant aerial organ was also decreased by 1.1 and 1.8 times, respectively. Applying 20 and 40 t/ha rubber ash enriched urban waste vermi-compost in a Cd-polluted soil (30 mg Cd/kg soil) caused a significant decrease in Cd concentration of plant aerial organ by 1.2 and 1.9 times, respectively.
    Conclusion
    Applying urban waste vermi-compost causes a decrease in Cd availability in soil and plants and meanwhile, enrichment of this organic compound with rubber ash also decreases Cd sorption by plant
    Keywords: Bioremediation, Heavy metals, Soil pollution, Lettuce}
  • فتح الله غلامی بروجنی، فاطمه نجات زاده، فائق حاجی ملا، نازیلا نیلوفری، چیمن کاک الله پور
    پیش زمینه و هدف
    میوه ها و سبزی ها اغلب به دلیل استفاده از کودهای انسانی و حیوانی، آب آلوده و تماس حیوانات به عوامل بیماری زا آلوده می شوند. لذا لازم است به منظور بر طرف نمودن آلودگی های فوق سبزی ها قبل از مصرف سالم سازی شوند. در این مطالعه به بررسی میزان کارایی دو نوع گندزدای پرمصرف الکیل دی متیل بنزیل آمونیوم کلراید و بنزالکونیوم کلراید و همچنین مقایسه آن ها با پرکلرین به صورت هیپوکلریت کلسیم (کلر مادر) در کاهش بار میکروبی کاهو به منظور اطمینان دادن به مردم در مورد مصرف این گندزداها پرداخته شده است.
    مواد و روش ها
    در این پژوهش کاهش بار میکروبی کاهو در مراحل چهارگانه شستشو و گندزدایی کاهو (با استفاده از گندزداهای الکیل دی متیل بنزیل آمونیوم کلراید و بنزالکونیوم کلراید و پرکلرین) موردبررسی قرارگرفته و از شاخص حداکثر تعداد احتمالی کل کلیفرم (MPN) به منظور بررسی کارایی شستشو و گندزدایی در کاهش بارمیکروبی استفاده شده است.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان داد میانگین بار اولیه کل کلیفرم موجود بر روی کاهوهای عرضه شده در بازار ارومیه log10 CFU/g 557/3 بود. پس از گندزدایی کاهو بر اساس دستورالعمل توصیه شده وزارت بهداشت در مرحله بعد از تمیز کردن و شستشو با آب میانگین کل کلیفرم به log10CFU/g 35/3 و در مرحله شستشو با استفاده از دترجنت میزان کل کلیفرم به log10CFU/g 07/2 کاهش یافته است. در مرحله گندزدایی با پرکلرین بار اولیه میکروبی به log10CFU/g 9/0 و گندزدای بنزالکونیوم کلراید بار اولیه میکروبی کاهو را به log10CFU/g 8/1 و گندزدای الکل دی متیل بنزیل آمونیوم کلراید بار اولیه میکروبی کاهو را به log10CFU/g 6/1 رسانده است.
    بحث و نتیجه گیری
    کلر به عنوان یک گندزدای موثر در گندزدایی کاهو منجر به کاهش log10CFU/g 6/2 از کلیفرم موجود بر روی کاهو شده است و در مقایسه با دو گندزدای دیگر عملکرد بهتری داشته است.
    کلید واژگان: گندزدایی, کاهو, کلر, بارمیکروبی}
    Dr Fathollah Gholami, Fatemeh Nejatzadeh, Faegh Hajimala, Nazila Nilufari, Chiman Kakallahpur
    Background and Aims
    Because of application human and animal manure, polluted water and contact of animals in farms, Fruits and vegetables generally are contaminated with patogens. So, to removal of these contaminants, vegetables must be decontaminated before used. In this study, efficacy of two widely used disinfectants (Alkyl Dimethylbenzyl Ammonium Chloride and Benzalkonium chloride) in reduction of microbial load of lettuce were studied and also we comprise these to chlorine in the form of Calcium hypochlorite in order to reassure the people that used these disinfectants.
    Materials and Methods
    In the present study, we determined the microbial load reduction in four steps of sanitizing and disinfection of lettuce obtained from market in Urmia (application of Alkyl Dimethylbenzyl Ammonium Chloride and Benzalkonium chloride and chlorine) and we used Most Probable Number of coliform (MPN) index to determined efficiency of washing and disinfection in reduction of microbial load.
    Results
    Results of this study show that, average initial levels of total coliform in lettuce obtained from market in Urmia samples were 3.557 log10 CFU/g. After disinfection of lettuce according to the protocol of Iranian Ministry of Health, at step of completely washed in water after cleaning average levels of total coliform were decreased to 3.35 log10 CFU/g and at step of washing with detergent, total coliform reduced to 2.07 log10 CFU/g. At step of disinfection with chlorin, initial microbil load decreased to 0.9 log10 CFU/g and Benzalkonium chloride caused decreased initial microbial load to 1.8 log10 CFU/g and Alkyl Dimethylbenzyl Ammonium Chloride caused decreased initial microbial load to 1.6 log10 CFU/g.
    Conclusion
    Chlorin is an effective disinfectant in disinfection of lettuce that caused decrased 2.6 log10 CFU/g of colifrm at lettuce, and have beter efficiency than other two commertial disinfectants.
    Keywords: Disinfection, Lettuce, Chlorin, Microbial load}
  • مهرداد مدرسی، فرشته توانایی
    زمینه و هدف
    کاهو با نام علمی Lactuca sativaیکی از قدیمی ترین گیاهان دارویی است که در طب سنتی خواص درمانی زیادی دارد. در طب سنتی به نقش کاهو در درمان ناباروری اشاره شده است، لیکن دوز موثر آن ناشناخته می باشد. در این تحقیق اثر عصاره ی هیدروالکلی برگ کاهو بر برخی صفات تولید مثلی نظیر وزن بیضه، تعداد سلول های اسپرماتوژنیک و هورمون های تستوسترون، LH و FSH در موش های نر کوچک آزمایشگاهی گونه Balb/C بررسی شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه ی تجربی، تعداد 40 سر موش نر کوچک آزمایشگاهی انتخاب شدند و به صورت تصادفی به 5 گروه شامل؛ کنترل، شاهد و 3 گروه تیمار تقسیم شدند. حیوانات گروه های تیمار به ترتیب سه دوز 25، 50 و 100 میلی گرم بر کیلوگرم در روز از عصاره ی کاهو را به صورت تزریق درون صفاقی به مدت 20 روز دریافت کردند. گروه شاهد در این مدت هم حجم عصاره سرم فیزیولوژی دریافت نمودند و در گروه کنترل تزریقی انجام نشد. تغییر در تعداد سلول های اسپرماتوژنیک و سطح هورمون های تستوسترون، LH و FSH خون در مقایسه با گروه های شاهد بود. کلیه ی آزمایش های هورمونی با روش ایمونورادیومتری (RIA) انجام گرفت. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون دانکن تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که تعداد اسپرماتوسیت های ثانویه (5±42) و غلظت هورمون های تستوسترون (023/0±088/0)، LH(02/0± 3/0) و FSH (12/0± 1) در دوز 100 میلی گرم در کیلو گرم در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی دار یافته است (05/0>P).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج، به نظر می رسد که ترکیبات موجود در عصاره ی کاهو با کاهش تعداد اسپرماتوسیت ها و میزان هورمون های تولید مثلی می تواند در تولید مثل جنس نر موش سوری تاثیر داشته است.
    کلید واژگان: کاهو, اسپرماتوسیت, هورمون های تولید مثلی, موش سوری نر}
    Modaresi M., Tavanaei F.
    Background And Objective
    Lettuce (Lactuca sativa) is one of the long-standing herbs in traditional medicine known with many therapeutic properties. In this research، the effect of lettuce leaf extract on some reproductive traits such as testes weight and primary spermatocyte testosterone، LH and FSH in mice was investigated.
    Materials And Methods
    In this experimental study، 40 male mice were selected and were randomly divided into 5 groups، including a control and 3 treatment and placebo groups. Treatment groups of animals received three intraperitoneal lettuce extract in daily doses of 25، 50 and 100 mg/kg for 20 days. Testosterone، LH and FSH tests implemented via Radioimmunoassay (RIA). The collected data analyzed by ANOVA and Duncan''s test.
    Results
    The results showed that the number of secondary spermatocytes (42±5) and concentrations of testosterone (0. 088±0. 023 ng/dl)، LH (0. 3±0. 02 mIU/dl) and FSH (1±0. 12 mIU/dl) significantly reduced at 100 mg/kg dose (P<0. 05).
    Conclusion
    Considering the results، it seems that the compounds in lettuce extract can exert a negative effect on male mice reproductive physiology as a result of reduction in spermatocytes and reproductive hormones.
    Keywords: Lactuca sativa, Spermatocytes, Reproductive hormones, Male mice}
  • راضیه ده بوره، زهرا حشمتیان، لیلا اشرفی باباگنجه، محمدحسن خادم انصاری، لیلی اشرفی، پیوند بهرامی آذر، محمدرحیم عبداللهی، بهنام حشمتیان
    مقدمه و هدف
    بیماری های قلبی عروقی اصلی ترین عامل مرگ در جوامع کنونی بشری هستند. پرفشاری خون مهمترین زمینه ساز این بیماری ها است. کاربرد گیاهان دارویی به دلیل ماهیت طبیعی واثرات جانبی کمتر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف این مطالعه ارزیابی عصاره آبی – الکلی کاهو بر فشار خون شریانی و ضربان قلب موش صحرایی می باشد.
    روش کار
    در این مطالعه ی تجربی در موشهای صحرایی نر پرفشاری خون با روش Desoxycorticosterone- DOCA-Salt القاء شد. سپس اثریک هفته تیمار گاواژ عصاره آبی – الکلی برگ کاهو (100mg\kg\day) بر فشارخون متوسط شریانی(MAP)، ضربان قلب(HR) و فعالیت رنین پلاسما (PRA) در گروه تیمار شده با عصاره کاهو بررسی و با حیوانات هایپرتنسیو تیمار نشده مقایسه شد. تحت بیهوشی (اورتان 1 gr/kg) با کانول گذاری شریان رانی MAP و HR اندازه گیری و ثبت گردید. به منظور بررسی اثرات تزریق وریدی عصاره بر MAP و HRو مکانیسم احتمالی این اثرات، تزریق غلظت های مختلف عصاره برMAP و HR با و بدون پیش درمانی با آنتاگونیست گیرنده های H1 هیستامین (کلرفنیرامین mg/kg 10) انجام شد. میزان فعالیت رنین پلاسما با روش رادیوایمیونواسی اندازه گیری شد. در طول درمان حجم ادرار نیز اندازه گیری شد.
    نتایج
    یافته های این مطالعه نشان داد که القاء پرفشاری خون با روش DOCA-Saltباعث افزایش فشار خون و کاهش فعالیت رنین پلاسما می گردد. تیمار با عصاره آبی – الکلی کاهو موجب کاهش معنی دار MAP حیوانات مبتلا به پر فشاری خون تجربی تیمار شده در مقایسه با حیوانات تیمار نشده می شود، میزان فعالیت رنین پلاسما و حجم ادرار را افزایش می دهد ولی اثر قابل توجهی بر ضربان قلب ندارد.
    نتیجه نهائی: تیمار با عصاره آبی – الکلی کاهو احتمالا با اثر بر عملکرد کلیه ها و خاصیت ادرار آوری موجب کاهش فشارخون شریانی و اصلاح فعالیت رنین پلاسما در موش صحرایی مبتلا به پرفشاری خون DOCA-Salt می گردد.
    کلید واژگان: پرفشاری خون, ضربان قلب, کاهو, موش صحرایی}
    R. Dehbooreh, Z. Heshmatian, L. Ashrafi Babaganjeh, M.H. Khadem Ansary, L. Ashrafi, P. Bahramy Azar, M.R. Abdollahy, B. Heshmatian
    Introduction &
    Objective
    Cardiovascular diseases are main causes of mortality and morbidity in the current world. Hypertension is one of the most important risk factors for the cardiovas-cular diseases. Herbal medicine is much regarded because of their natural source and less side effects. This study was done to evaluate the effects of hydro- alcoholic extract of Luc-tuca-Sativa (LS) on blood pressure in rats.
    Materials and Methods
    Hypertension was induced in the rats by Desoxycorticosterone (DOCA)-Salt then the hypertension induction was confirmed by tail-cuff method before treatment. The effects of one week treatment by LS hydro-alcoholic extract (100 mg/kg/day) on blood pressure; Heart Rate (HR) and Plasma Renin Activity (PRA) were investigated and compared with the control groups. Under anesthesia (urethane 1gr/kg) Mean Arterial blood Pressure (MAP) and HR were measured directly from Femoral Artery. In order to investigate the extract effects on MAP and HR, also possible mechanisms of these effects, intravenous injection of differ-ent concentrations of extract with and without pretreatment with histamine H1 receptor an-tagonist (Chlorpheniramine 10 mg/kg) were performed. PRA was measured by radio-immuonoassay method. Urine volume was also measured during the treatment
    Results
    The results of this study show that DOCA-Salt induced hypertension and decreased PRA in the rats. LS hydro- alcoholic extract treatment causes significant decrease of MAP in hypertension- treated group in comparison with non-treated group and also the level of PRA and urine volume increased by extract treatment. Our Findings showed that LS extract has no significant effect on HR.
    Conclusion
    The results of this study indicated hat LS hydro- alcoholic extract due to interac-tion with kidney and diuretic effects decreased MAP and normalized PRA in the DOCA- Salt hypertensive
    Keywords: Heart Rate, Hypertension, Lactuca sativa, Rats}
  • حسین هنری، مصطفی بخشی، بلال تقی پور
    انتقال ژن های خارجی به کلروپلاست گیاهان دارای مزایای زیادی است که می توان به بیان بالای پروتئین های خارجی و عدم آلودگی زیست محیطی اشاره کرد. با توجه به توالی یابی ژنوم پلاستید کاهو می توان قطعات همولوگ زیادی را برای طراحی وکتور به منظور تولید پروتئین های نوترکیب در این گیاه استفاده کرد. در این پژوهش از قطعات همولوگ rbcL-accD و پروموتر Prrn و ترمیناتور TpsbA برای ژن هدف همراه قطعه ژنی BADH مقاومت به بتائین آلدهید به همراه پروموتر16S rrn و ترمیناتور psbA گیاه اسفناج برای ساخت وکتورpcL96-39-B پلاسمید کلروپلاستی کاهوی Lactuca sativa رقم TN-96-39 ایرانی استفاده شده است. این سیستم راه تولید وسیع داروهایی همانند پروتئین های پلاسما، آنزیم ها، فاکتورهای رشد، واکسن ها، آنتی بادی های نوترکیب را در گیاه کاهو که بصورت خوراکی مصرف می شود هموار خواهد کرد.
    کلید واژگان: انتقال پلاستیدی, کاهو, ساخت حامل, ژن BADH}
    Hossein Honari, Mostafa Bakhshi, Balal Tghipor
    Transgenic plastids offer unique advantages in plant biotechnology، including high-level foreign protein expression and posing lower environmental ricks. As regard to sequencing of lettuce plastid genome، many Homologous segments can be used for vector designing to production recombinant proteins in this plant. We have described the development of a plastid transformation system for lettuce، (Lactuca sativa L. TN-96-39-B). The transforming DNA carries a betaine aldehyde -resistance gene BADH cassette (lettuce rrn promoter-BADH- lettuce psbA terminator) under control of lettuce chloroplast regulatory expression elements، flanked by two adjacent lettuce plastid genome sequences allowing its targeted insertion between the rbcL and accD genes. This system will open up new possibilities for the efficient production of plasma proteins، enzymes، growth factors، recombinant edible vaccines and antibodies in lettuce.
    Keywords: Plastid transformation, lettuce, vector development, BADH gene}
  • مریم یاراحمدی، مسعود یونسیان، ایرج موبدی، محمدرضا پورمند، عباس شاهسونی، بیژن نعمان پور، کاظم ندافی
    مقدمه
    سبزیجات خام ممکن است حاوی انواع میکروارگانیسم ها و تخم انگل باشند و در صورتی که به شیوه مناسبی سالم سازی نگردند، باعث ابتلای انسان به انواع بیماری های انگلی و بیماری های عفونی روده ای می گردند. بنابراین استفاده از یک روش موثر در کاهش میکروارگانیسم های بیماری زا دارای اهمیت زیادی است. در این تحقیق، کارایی دستورالعمل توصیه شده توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران جهت گندزدایی سبزیجات مورد ارزیابی قرار گرفت. این دستورالعمل شامل مراحل شست وشوی سبزیجات با آب، انگل زدایی سبزیجات (سه تا پنج قطره دترجنت در هر لیتر با زمان تماس 5 دقیقه) و گندزدایی سبزیجات (200 میلی گرم در لیتر پرکلرین با زمان تماس 5 دقیقه) است.
    روش ها
    بار اولیه میکروبی (کل کلیفرم و کلیفرم مدفوعی) با استفاده از آزمایش MPN و بار انگلی موجود بر روی کاهو به روش شناورسازی تعیین گردید. نمونه کاهو بر اساس دستورالعمل توصیه شده وزارت بهداشت گندزدایی گردید و پس از هر مرحله از گندزدایی بار میکروبی و انگلی نمونه کاهو تعیین شد و در نهایت، کارایی گندزدایی بر اساس دستورالعمل پیش گفت مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین بار اولیه کل کلیفرم و کلیفرم مدفوعی موجود بر روی کاهو به ترتیب CFU/g 10log 36/3 و CFU/g 10log 31/2 بود. در هیچ کدام از نمونه های مورد آزمایش، آلودگی انگلی مشاهده نگردید. پس از گندزدایی کاهو بر اساس دستورالعمل توصیه شده وزارت بهداشت در مرحله شست وشو با آب، میزان حذف کل کلیفرم و کلیفرم مدفوعی به ترتیب 1/78 درصد (CFU/g 10log 75/0) و 6/79 درصد (CFU/g 10log 67/0) و در مرحله استفاده از دترجنت میزان حذف کل کلیفرم و کلیفرم مدفوعی به ترتیب 8/94 درصد (CFU/g 10log 44/1)، 5/98 درصد (CFU/g 10log 90/1) و در مرحله گندزدایی با پرکلرین کل کلیفرم و کلیفرم مدفوعی به ترتیب 3/98 درصد (CFU/g 10log 18/2) و 100 درصد (CFU/g 10log 31/2) کاهش یافت.
    نتیجه گیری
    دستورالعمل وزارت بهداشت به عنوان یک روش موثر در سالم سازی سبزیجات می تواند 3/98 درصد از کل کلیفرم و 100 درصد از کلیفرم مدفوعی موجود بر روی کاهو را حذف نماید.
    کلید واژگان: سبزیجات خام, گندزدایی, کل کلیفرم, کلیفرم مدفوعی, وزارت بهداشت, کاهو}
  • سیدمصطفی رضوی، محسن نصیری نسب رفسنجانی، سمیه بهرامی
    زمینه و هدف
    کریپتوسپوریدیوم، یکی از انگل های مشترک انسان و دام با میزبان های متنوع، به عنوان یک عامل بیماریزا در انسان به ویژه در افراد دچار سرکوب یا نقص ایمنی به خوبی شناخته شده است. از نظر همه گیر شناسی راه های انتقال کریپتوسپوریدیوم شامل انتقال اووسیست مقاوم از راه آب آشامیدنی، سبزیجات و غذا است. هدف از مطالعه ی حاضر، مقایسه میزان آلودگی کریپتوسپوریدیایی کاهوهای عرضه شده (به عنوان یکی از منابع آلودگی انسان) در مناطق مختلف شهر شیراز است.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی-تحلیلی 200 نمونه کاهو (هر نمونه 500 گرم) از چهار منطقه مختلف (کاهوی زرقان، کفترک، جهرمی و اهواز) در فصول بهار و تابستان سال 1385 مورد بررسی قرار گرفت. همه نمونه ها با رنگ آمیزی زیل نلسون اصلاح شده رنگ آمیزی شده و تعداد اووسیست در هر نمونه مورد شمارش قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون های آماری مربع کای و آزمون ناپارامتری کروسکال والیس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    از 200 نمونه، 47 نمونه (5/23%) آلوده بودند. مقایسه ی آماری نتایج نشان داد که بجز کاهوی جهرم که آلودگی آن در بهار بیش از تابستان بود (05/0P
    کلید واژگان: کریپتوسپوریدیوم, کاهو, آلودگی, شیراز}
    Sm Razavi, M. Nasirinasab-Rafsanjani, S. Bahrami
    Cryptosporidium a zoonotic parasite with various hosts is well recognized as pathogen in humans particularly those with immune-suppression or immune-deficiency. The epidemiologic considerations for cryptosporidiosis emphasize on transmission of resistant oocystes via drinking water vegetables food etc. The present study was undertaken to study the Cryptosporidium contamination in lettuce from different regions as a source of infection for human beings in Shiraz. In a deh1ive–analytical study the cryptosporidium contamination of 200 lettuce samples from four different rigions was investigated during spring and summer 2006. All samples were processed and examined using modified Ziel-Neilsen staining and also by a quantitative method for counting oocystes per sample.
    Results
    From a total of 200 samples forty seven samples (23.5%) were positive. No significant difference was seen between contamination rate of lettuce and seasons except for samples from Jahrom where showed higher contamination rate in spring than summer. In addition no significant difference was observed among oocytes count in different samples except for lettuce from Ahwaz in summer with higher parasite intensity. Regarding to the high contamination of lettuce with Cryptosporidium as well as to sanitary washing of vegetables before consumption taking special procedures appear to be helpful for reducing the contamination rate at the farm level.
  • مژگان پورمقیم، خدیجه خوش طینت، انوشه صادقی مکی، رزیتا کمیلی فنود، بنفشه گلستان، مرتضی پیرعلی
    سابقه و هدف

    بیش از 80% نیترات دریافتی انسان از طریق سبزیجات تامین می شود. نیترات تجمع یافته در سبزیجات به نیتریت و نیتروز اسیدها تبدیل و در صورت ترکیب این مواد با آمین های نوع اول و دوم، نیتروزآمین ها تولید می شوند که مخاطرات بهداشتی آنها به اثبات رسیده است. از آنجا که در آخرین بررسی مصرف مواد غذایی کاهو، گوجه فرنگی و سیب زمینی بیشترین میزان سرانه مصرف را در گروه های سبزیجات برگی، بوته ای و غده ای داشتند، میزان نیترات این سبزیجات در شهر تهران تعیین شد.

    مواد و روش ها

    از کاهو، گوجه فرنگی و سیب زمینی عرضه شده در میدان مادر میوه و تره بار شهر تهران در دو فصل تابستان و زمستان به تعداد حداقل 25 نوبت نمونه گیری (در مجموع 157 نمونه) و در هر نوبت، حدود 3 کیلوگرم از هر نوع سبزی نمونه تهیه شد. آماده سازی نمونه ها شامل جدا کردن قسمت های غیرخوراکی، شست و شو با آب، یکنواخت کردن و خشک کردن به روش انجمادی بود. نمونه ها تا انجام آزمون در دمای C ◦ 18- نگهداری شدند. برای اندازه گیری نیترات از روش EC12014-2 و از آزمون های آماری ناپارامتریک Mann- Whitney، آنالیز واریانس یک طرفه Kruskal-Wallisو مقایسه چندگانه Bon-Ferroni استفاده شد.

    یافته ها

    میانگین نیترات اندازه گیری شده در نمونه های کاهو، سیب زمینی و گوجه فرنگی به ترتیب ppm 46/1123، 41/188 و 65/155 به دست آمد. به عبارت دیگر، میزان نیترات در سبزیجات برگی بیشتر از غده ای و سبزیجات غده ای بیشتر از بوته ای بود. میانگین تجمع نیترات در کاهو در نمونه های تابستان (ppm 57/1223) بیشتر از نمونه های زمستان (ppm82/1046) بود، ولی اثر فصل در مورد نمونه های گوجه فرنگی و سیب زمینی برعکس بود (به ترتیب ppm 25/210 و 24/264 در زمستان و 11/101 و 45/104 در تابستان). میانگین نیترات در نمونه های کاهو در هر دو فصل در محدوده مجاز بین المللی و در مورد گوجه فرنگی و سیب زمینی فصل زمستان بیشتر از حد مجاز بود.

    نتیجه گیری

    فصل برداشت می تواند در میزان تجمع نیترات سبزیجات، عامل تاثیرگذار باشد. تحقیقات بیشتر در خصوص سایر عوامل موثر مانند واریته و سن گیاه، شرایط کشت عوامل محیطی و شرایط نگهداری پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: کاهو, گوجه فرنگی, سیب زمینی, نیترات, نیتریت}
    M. Pourmoghim, Kh Khoshtinat, A. Sadeghi Makkei, R. Komeili Fonod, B. Golestan, M. Pirali
    Background And Objectives

    More than 80% of human dietary intake of nitrate comes from vegetables. Nitrate is converted to nitrite and nitrosacids, which can combine with primary and secondary amines, producing nitrosamines. Nitrosamines have hazardous effects on human health. Based on the results of the last National Food Consumption Survey in Iran (2002), lettuce, tomatoes and potatoes are the most widely consumed green leafy, fruit-bearing and tuberous vegetables. This study was carried out to determine the nitrate contents of these 3 vegetables on sale in the Tehran Central Fruit and Vegetable Market.

    Materials And Methods

    Three-Kg samples of lettuce, tomatoes, and potatoes, distributed in Tehran (Tehran Central Market, the Main Fruit, Vegetable and Agricultural Products Market) were taken during summer and winter 2007, at least 25 samples of each vegetable (a total of 157 samples). After separating inedible portions, the samples were washed, rinsed, minced, mixed thoroughly, freeze-dried and stored at -18◦C until analyzed. Nitrate was determined in the samples using HPLC based on the EC 12014-2 method, and Mann-Whitney nonparametric test, Kruskal-Wallis ANOVA and Bon-Ferroni multiple comparison were used for statistical analysis of the data.

    Results

    The mean concentration of nitrate in lettuce, tomatoes, and potatoes was 1123.46, 155.65, and 188.41 ppm, respectively. It is seen that the nitrate content of leafy vegetables was the highest, followed by fruit-bearing and tuberous vegetables. Nitrate accumulation in summer lettuce (1223.57 ppm) was higher than in the winter sample (1046.82 ppm), but in the case of tomatoes and potatoes it was the other way round: 210.25 and 264.64 ppm in winter and 101.11 and 104.45 ppm in summer, respectively. The average nitrate contents of lettuce in both seasons were within the internationally permitted range, while in the case of winter potatoes and tomatoes the averages exceeded the respective permitted ranges.

    Conclusion

    Nitrate accumulation in vegetables can vary according to the harvesting season. Further research is recommended to determine the effects of such factors as variety, age, agricultural practices and storage conditions.

  • محمدملکوتیان، میترا ابولی، محمدحسن احرامپوش
    سابقه و هداف: فلزات سنگین آلایندهای شیمیایی پایداری اندکه مانندترکیبات آلی از طریق فرایندهای زیستی تجزیه نمی شوند.وجود غلظت بالای سرب درسبزیجات برگی نظیر کاهو می تواند اثرات زیان باری برسلامتی انسان داشته باشد. سرب در اثر ابیاری مزارع باپساب فاضلاب های شهری وصنعتی تصفیه نشده حاوی ترکیبات سرب ویافاضلابهای کشاورزی و همچنین کشت کاهو در مزارع نزدیک جاده های پر ترددبه این گیاه راه می یابد.باتوجه به مصرف بالای کاهو در جوامع، کنترل میزان سرب آن در حفظ سلامتی مصرف کننده حائزاهمیت است.
    روش بررسی
    مطالعه تحلیلی ونمونه برداری مقطعی است که طی ان بطریق سرشماری هر چهارنوع کاهو مصرفی درشهرکرمان انتخاب و با تهیه20 نمونه که به طورتصادفی ازهریک از چهار نوع کاهوی مذکور در سطح شهر برداشت گردیدانجام گرفت.
    نمونه برداری در بازذه زمانی ابتداوانتهای تابستان سال 1388 انجام شد. پس از آماده سازی میزان سرب موجود درنمونه ها با استفاده از دستگاه جذب اتمی بر اساس روش های مندرج درکتاب آزمایشات شیمیایی آب وفاضلاب چاپ 2000 اندازه گیری شد.
    یافته ها
    میانگین غلظت سرب درهر یک ازچهارنوع کاهوی مصرفی و وارداتی به شهرکرمان به ترتیب در کاهوهای دزفول، جهرم، ورامین و یزد برابر02/0، 05/0، 07/0، 03/0 میکروگرم برگرم بدست آمد.
    بحث: میانگین غلظت سرب در نمونه کاهوهای مصرفی شهر ازحد مجاز توصیه شده در رهنمود های سازمان جهانی بهداشت کمتر و از شرایط قابل قبول برای مصارف انسانی برخوردار می باشند. اختلاف معنی داری بین میزان سرب نمونه ها و رهنمود سازمان جهانی بهداشت با توجه به میزان کم مقادیر بدست آمده درمقایسه با حداکثر مجاز مشاهده شد. مقایسه میزان سرب درکاهوهای مورد مطالعه با موارد مشابه آن درترکیه،کنیا و مصر نشان می دهد که مقادیر سرب درکاهوهای کشورهای یاد شده بیشتر از سرب اندازه گیری شده در کاهوهای مصرفی شهرکرمان بوده است.
    کلید واژگان: کاهو, سرب, کرمان}
    Malakootian M. - Aboli M- Ehrampoosh M
    Background
    Heavy metals are chemical permanent pollutants that they do not biodegrade like organic compounds. The high concentration of lead in lettuce can have harmful effect on health. The source of the lead in lettuce can be city industrial and domestic wastewater, agricultural waste and also air pollution for the lettuce near the roads. The lettuce has high capacity of store and absorption of lead. considering high consumption of lettuce, the control of lead in lettuce is very important for health.
    Method
    In this study 20 samples of lettuce used in kerman in 2009 was provided. After preparation, the lead content of samples was measured by atomic absorption. All the tests were measured by standard methods for the examination of water and wastewater.
    Results
    The mean concentration of lead in the lettuce imported from Dezfol Jahrom,Yazd and Varamin were 0.02,0.05,0.03,0.07(µg/g) respectively.
    Conclusion
    The mean concentration of lead in all the citis was lower than WHO guideline. According to the results, the lead level in the lettuce of the countries such as Turkey and Kenya was higher than that of used in Kerman.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال