جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "sub" در نشریات گروه "دامپزشکی"
جستجوی sub در مقالات مجلات علمی
-
زمینه مطالعهعلف کش آترازین یکی از مهمترین آلاینده های اکوسیستم های آبی است که متاسفانه به فور در مزراع نیشکر استان خوزستان مورد استفاده قرار گرفته و موجب آلودگی منابع آبی می گردد.هدفمحاسبه سمیت حاد آترازین در ماهی شیربت (Tor grypus) و سپس اثر مسمومیت مزمن این سم بر برخی شاخص های خونی می باشد.روش کارLC50 96 ساعته آترازین در ماهی شیربت با وزن g 12/1 ±10 با استفاده از نرم افزار Probit تعیین شد. سپس180 قطعه ماهی شیربت با وزن g 15±102 در 4 گروه (5، 10 و 20% LC50 96 و گروه شاهد) در سه تکرار تقسیم گردیدند. 7، 14 و 21 روز پس از شروع آزمایش خون گیری انجام شده و شاخص های خون شناسی شامل: هموگلوبین، هماتوکریت، تعداد گلبول های قرمز و سفید خونی و اندیس های گلبولی، در مراحل مختلف مقایسه گردید.نتایجLC50 96 ساعته آترازین 1- mg l 65 محاسبه شد و تقریبا تمام فاکتورهای خونی تحت تأثیر مسمومیت با این سم قرار گرفت (05/0>p). در مورد اندیس های گلبولی، تفاوت معنی داری بین تیمارها مشاهده نشد (05/0نتیجه گیری نهایی: در مجموع با توجه به نتایج، آترازین تاثیر عمیقی بر روی فاکتورهای خونی ماهی شیربت دارد، و قرار گرفتن طولانی مدت در معرض غلظت بالای این سم منجر به ایجاد تغییرات فیزیولوژیک در ماهی شیربت می گردد.کلید واژگان: آترازین, شاخصهای خونی, سمیت تحتکشنده, ماهی شیربتBackgroundAtrazine is one of the most important and effective pollutants in aquatic ecosystems. The widest sugar cane farms of the Middle East are located in Khouzestan province, Iran. Large amounts of Atrezine are being used in farming on these farms.ObjectivesThe aims of this study were to investigate acute toxicity (LC50 96 h) of atrazine on Barbus grypus and the effects of chronic toxicity with sub-lethal concentration of atrazine on hematological parameters as well.Methods180 B grypus were divided into 4 equal groups (5, 10 and 20% of LC50 96 h and control). Blood samples were taken on days 0, 7, 14 and 21 of experiment. Hematological parameters including hemoglobin level, hematocrit, and red blood cells (RBC), white blood cells (WBC), and globular indices were measured and compared among the groups.ResultsLC50 96 h was measured 65 mg l-1. Hematological parameters were significantly affected by chronic toxicity of atrazine. Hemoglobin, hematocrit and RBC were decreased at all sampling periods in fish exposed to different levels of atrazine (p0.05). For all samples, WBC value was decreased significantly on day 21 (pConclusionsBased on the results, it can be concluded that chronic atrazine toxicity adversely affects hematological parameters of B. grypus.Keywords: atrazine, hematological parameters, sub, lethal toxicity, Barbus grypus
-
فراوانی، درصد و انواع تیپ های زخم شیردان براساس سن و جنس در 326 راس گاو و 569 راس گوسفند در کشتارگاه ارومیه در سال های 91-1390 مطالعه شدند. تعداد 212 راس گاو نر، 114 راس گاو ماده، 178 راس میش و 391 راس قوچ بودند. گاوها 2 /29% و گوسفندها 3 /13% زخم شیردان داشتند (P<0.01). درصد سنی زخم های شیردان از 1، 2، 3، 4 و 4> سال در گاو به ترتیب 8 /35%، 6 /11%، 8 /17%، 3 /25%، 5 /9% و در گوسفند به ترتیب 5 /3%، 8 /12%، 9 /33%، 1 /34% و1 /54% بود. با افزایش سن زخم شیردان در گاوهای ماده و میش ها افزایش یافته که زخم ها در جنس ماده بیش تر از نر بود. در مجموع گاوها در یک سالگی و گوسفندها در 3 سالگی بیشترین زخم را نشان دادند گاوهای نر و ماده به ترتیب در 1 و 4 سالگی، قوچ ها و میش ها در 3 سالگی دارای بیش ترین زخم شیردان بودند. تعدد تیپ ها در گاوها مخصوصا با افرایش سن بیشتر از گوسفند بوده (P<0.01)، تعداد 5 /24% از گاوها دارای 2 و 3 تیپ زخم بوده درصورتی که گوسفندها فقط یک نوع زخم شیردان داشتند. اکثر زخم ها در بدنه و اندکی در دریچه ها بودند. نتایج بافت شناسی نمونه های کشتارگاهی را تایید کرد. تیپ 1 زخم شیردان با کیسه ای شدن خمل های غدد همراه بود. تیپ 2 با جزیی ترشحات سروزی فیبرینی با از بین رفتن خمل همراه بود. تیپ 3 با ترشحات فراوان و از بین رفتن خمل های غدد مشخص شد. با توجه به بروز بیش از 2 برابر زخم های تحت بالینی در شیردان گاو، سن ابتلا گاوها و تعدد تیپ زخم ها در گاو...
کلید واژگان: تحت بالینی, سن, جنس, گوسفند, زخم شیردان, گاوFrequency, percentage and types of abomasal ulcer in different ages and genders were investigated in 326 cows and 569 sheep in Urmia abattoir in 2011-12. The males and females cows and sheep were 212, 114, 178 and 391, respectively. Overall, 29.2% of cows and 13.3% of sheep showed ulcer in the abomasum (P<0.01). The percentage of age distribution in abomasal ulcers with 1, 2, 3, 4 and >4 years in cows was 35.8%, 11.6%, 17.8%, 25.3%, 9.5% and sheep was 3.5%, 12.8%, 33.9%, 34.1% and 54.1%, respectively. Abomasal ulcers increase significantly by the age of cows and sheep (P<0.01) mainly in females more than in males. Overall, cows and sheep aged at 1 and 3 years old, respectively, revealed the highest ulcer in the abomasum. Female and male cows at 1 and 4, ewes and rams at 3 years old, respectively, have had the greatest ulcers in their abomasums. The abomasal types of ulcer in cows were greater than in sheep mainly by increase in the age of cows (P<0.01). Over 24% of cows showed 2 and 3 types of ulcer but sheep revealed only one type of ulcer. The majority of ulcers were in the fundus and the least in pylorus. The histopathological findings confirmed all macroscopic lesions in the abomasums. Type 1 was accompanied by cystic form of abomasal crypts. In type 2 a slight serofibrinos and destruction of abomasal crypt was observed. In type 3 a copious serofibrin around the ulcer and complete destruction of abomasal crypts was seen. Based on the incidence of over twice abomasal ulcer in cows, age outbreaks and various types of ulcers in comparison with sheep, it is concluded that the subclinical types of abomasal ulcers in cows is more common and serious than in sheep and prophylactic programs are recommended.Keywords: Abomasal ulcer, Cow, Sheep, Age, Gender, Sub, clinical -
دیازینون از نوع آفت کش های ارگانوفسفره است. این سم از سموم تماسی و نفوذی بوده و در مواردی سیستمیک کم دوام است. مکانیسم آثار سمی دیازینون همانند سایر سموم ارگانوفسفره، موجب مهار شدن بعضی از آنزیم ها به ویژه استیل کولین استراز می گردد. در این تحقیق که به مدت سه ماه و در زمستان و بهار سال 1388 انجام گردید اثرات سم دیازینون (امولسیون60 درصد) بر روی برخی از فاکتورهای آنزیمی مولدین نر ماهی سفید از جمله کولین استراز مطالعه گردید. آزمایشات به صورت ساکن (Static) و بر اساس روش استاندارد به مدت 45 شبانه روز در اکواریوم هایی با حجم آب180 لیتر انجام گردید. ابتدا میزان LC5096h سم دیازینون برای مولدین نر ماهی سفید برابر 4/0 میلی گرم در لیتر به دست آمد و مقادیر LC10، LC50 و LC90 طی 96 ساعت و میزان حداکثر غلظت مجاز (میزان LC5096h تقسیم بر10) به ترتیب برابر 193/0، 4/0، 831/0 و 004/0 میلی گرم در لیتر تعیین گردید. سپس 4 تیمار (تیمار شاهد، تیمار 1 با غلظت 106/0LC1=، تیمار 2 با غلظت 157/0LC5= و تیمار 3 با غلظت 04/0= MAC value) تهیه و مولدین نر ماهی سفید برای مدت 45 روز تحت تاثیر غلظت های فوق قرار گرفتند به طوری که هر کدام از تیمارها با 3 تکرار و 3 عدد مولد نر ماهی سفید در داخل 12 تانک وارد گردیدند. نتایج نشان داد که دیازینون باعث کاهش میزان آنزیم لاکتات دهیدروژناز، آنزیم کولین استراز و افزایش آنزیم آلکالین فسفاتاز و آسپارات آمینوترانسفراز سرم خون می گردد و از این لحاظ تفاوت معنی دار آماری بین تیمارهای مورد نظر مشاهده گردید (05/0p<). نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که سم دیازینون در غلظت های غیرکشنده و بسیار پایین اما در طولانی مدت باعث تغییرات میزان آنزیم های سرمی خون ماهی سفید می گردد.
کلید واژگان: دیازینون, فاکتورهای آنزیمی, مولد نر ماهی سفیدThe effects sub-lethal concentrations of diazinon on some enzymes parameters of kutum (Rutilus frisii kutum, Kamensky, 1901) weighing 613.33 g ± 157.06 g were studied under static water quality conditions at 15 °C ± 2 ºC in winter and spring 2009. The first test was conducted to determine the effects of acute toxicity (LC5096 h) of the diazinon (emulsion 60%) on kutum male brood stocks. For this purpose, 4 treatments were used to test toxicity; each treatment was repeated in 3 tanks with 9 fish per treatment and with 180 litres water capacity. After obtaining the final results, the data were analysed statistically with Probit version 1.5, and we determined the LC10, LC50 and LC90 values at 24 hours, 48 hours, 72 hours and 96 hours; the maximum allowable concentration value (LC5096 h divided by 10); and the degree of toxicity. The second stage of testing consists of four treatments: LC0= 0 as experimental treatment, treatment A with a concentration of LC1= 0.107 mg/L, treatment B with concentration of LC5= 0.157 mg/L, treatment C with concentration of MAC value= 0.04 mg/L. Male brood stocks of kutum were treated with these concentrations for 45 days. Experiments were carried out under static conditions based on the standard TRC, 1984 method over 45 days. Our results showed that long-term exposure to diazinon causes a decrease in the lactate dehydrogenase (LDH) and cholinesterase (CHeS). In addition, diazinon also causes an increase in aspartate aminotransferase (AST) and alkaline phosphatase (ALP)(P<0.05). The results indicated that long-term exposure to low concentrations of diazinon causes changes in some serum enzymes of R. frisii male brood stocks.Keywords: Sub, lethal concentrations, Diazinon, Enzemic, Rutilus frisii kutum
نکته
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.