بررسی هیستولوژیک میزان بازسازی نقایص استخوانی کالواریا خرگوش با استفاده از ماتریکس دمینرالیزه استخوانی به همراه سلول بنیادی مزانشیمی و پلاسمای غنی از فاکتور رشد
با توجه به اینکه رژنراسیون ضایعات استخوانی بزرگ از چالش های اصلی بازسازی فکی است، مطالعه حاضر به بررسی تاثیر استفاده همزمان از ماتریکس دمینرالیزه استخوان DBM (Demineralized Bone Matrix)، سلول های بنیادی مزانشیمالMSCs (Mesenchymal Stem Cell) و پلاسمای غنی از فاکتور رشدی PRGF (Platelet rich in growth factors) می پردازد.
سلول های بنیادی با استفاده از مغز استخوان ناحیه فمور خرگوش ها استخراج و ماهیت بنیادی آنها اثبات گردید. PRGF با استفاده از 5 سی سی خون که از قلب خرگوش ها آسپیره شده بود با استفاده ازدستگاه سانتریفوژ تهیه گردید. طی فرآیند جراحی، 4 نقص 8 میلی متری بوسیله فرز ترفاین در ناحیه جمجمه خرگوش ها ایجاد شد. سلول های پاساژ سوم روی DBM بارگذاری شده، 24 ساعت در انکوباتور نگهداری شدند. ترتیب جایگذاری مواد به این صورت بود: گروه1= DBM، گروه2= DBM+ PRGF، گروه3 =DBM+MSCs و گروه4= DBM+ PRGF+ MSCs. درهفته 6 و 12 خرگوش ها به شیوه وایتال پرفیوژن قربانی شده،آنالیز هیستومورفومتری برروی مقاطع 5 میکرومتری با رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین (H&E) انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSSنسخه 14 و با آزمون ANOVA انجام گرفت.
آنالیز هیستومورفومتری کلیه مقاطع در 6 و 12 هفته پس از جراحی، استخوانسازی را در گروه1، 6/74% و 31/20% در گروه 2، 35/14% و 44/28%، در گروه 3، 75/17% و 33/31% و در گروه 4، 94/18% و 21/37% نشان داد. درصد استخوان سازی بالاتر در نقص گروه 4 مشاهده شد. این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار نبود (05/0P>).
به نظر می رسد استفاده همزمانDBM، PRGF و MSCsموجب افزایش رژنراسیون استخوان در ضایعات 8 میلیمتری کالواریای خرگوش نسبت به استفاده تنها ازMSCs یا PRGFخواهد شد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.