تحلیل چندنگاره پهلوانی از منظر جهان نگری فتوتیه
این مقاله به قصد دریافت و تشریح جهان نگری گروه های سهیم در خلق چند نگاره پهلوانی، به بررسی ساختاری نگاره هایی از ایران، هند، بخارا و عثمانی می پردازد. منظور از جهان نگری، آگاهی آرمانی گروهی از مردمان جامعه دانسته شده که به واسطه آن، گروه در یکی از رسته های مشخص اجتماعی قرار می گیرد. نوشتار، جهان نگری پنهان در نگاره ها را به همراه متنی از فتوتنامه سلطانی و حکایت گلستان (به عنوان ماخذ مصورسازی نگاره ها)، بخشی از آگاهی جمعی فتوتیه درباری معرفی می کند و مدعی است که نگاره از منظر طبقاتی و با رویکرد ساخت گرایانه به یکی از ساختارهای بصری پرتکرار در نگارگری ایرانی، می تواند پاسخگوی علت اقتباس های پی درپی از این نقاشی ها نیز باشد. درواقع، این آثار تقلید از موضوع و ساختارهایی اند که همخوان با جهان نگری منسجم یک نگاره پهلوانی (ساختار بصری) با جهان نگری فتوتیه درباری (ساختار اجتماعی) است. این نقاشی ها هیچ کدام به یک باره و مجزا از دیگر عرصه های جامعه به وجود نیامده و در سیر اقتباس های مکرر، به همراه دیگر آفرینش های فرهنگی، بارها و بارها آفریده و بازآفریده شده اند و درواقع، سازندگان آگاهی جمعی فتوتیه درباری به شمار می آیند و نه صرفا بازتاب دهنده آن.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.